جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای کریمی

فرزاد جلیلیان، محمد احمدپناه، مهرداد کریمی، ایرج صالحی، علی‌اصغر وحیدنیا، شهره امدادی،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف بی‌رویه محصولات آرایشی می‌تواند زمینه‌ساز عوارض متعددی برای فرد شود. این مطالعه با هدف تعیین شیوع و انگیزه‌ی مصرف محصولات آرایشی در بین دختران دانشجو انجام شده است.
روش اجرا: این مطالعه مقطعی روی 540 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه‌های شهر همدان انجام گرفت. شرکت‌کنندگان به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده با انتصاب متناسب از بین دانشگاه‌های مختلف همدان انتخاب شده و پرسش‌نامه‌ای که شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و نوع محصول آرایشی مصرفی به‌صورت خودگزارش‌دهی از آنان بود، تکمیل شد.
یافته‌ها: از بین محصولات آرایشی رژ لب (62.2%)، خط چشم (50.9%) و ریمل (43.3%) بیشترین مصرف را در بین دانشجویان مورد بررسی داشته و بیشترین دلیل مصرف، حس زیبایی و کسب اعتماد به نفس ذکر شده بود.
نتیجه‌گیری: با در نظر گرفتن یافته‌های این مطالعه، به‌نظر می‌رسد ارائه‌ی برنامه‌های آموزشی در خصوص ارتقاء عزت‌نفس در بین دانشجویان بتواند نتایج سودمندی را در پیش‌گیری از مصرف بی‌مورد محصولات آرایشی به دنبال داشته باشد.

نفیسه اسماعیلی، امیرهوشنگ احسانی، مهدی محسنی بدل‌آبادی، کامبیز کامیاب، عباس کریمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پاراپسوریازیس نوعی درماتوز مزمن ایدیوپاتیک نادر می‌باشد که با پلاک‌های گرد یا بیضوی، قرمز و پوسته‌ریزی‌دهنده و خارش‌دار در اندام‌ها و تنه تظاهر می‌یابد و به لحاظ اندازه ضایعات به دو نوع با پلاک کوچک و با پلاک بزرگ تقسیم می‌شود. شناخت وضعیت دموگرافیک بیماری در اطلاع داشتن از گروه‌های در معرض خطر بیشتر که مستعد لنفوم‌های پوستی با مرگ‌ومیر بالا هستند، می‌تواند به تخصیص صحیح خدمات سلامت کمک کند.
روش اجرا: در
این مطالعه‌ی مقطعی گذشته‌نگر، بیماران مبتلا به پاراپسوریازیس مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی در بین فرودین 82 تا اسفند 88، مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه 320 بیمار مبتلا برای متغیرهایی نظیر سن، جنس، محل سکونت، محل ضایعه و زیرگروه بالینی با استفاده از برگه‌های آسیب‌شناسی پرونده‌ی بیماران جهت به‌دست‌آوردن شیوع بیماری مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه 53.4% بیماران زن بودند. پیک سنی بیماری در افراد 20 تا 50 ساله و میانگین سن بیماران 43.3 سال بود. 85% بیماران ساکن شهر تهران بودند. 88.1% بیماران ضایعه پلاک بزرگ و 11.9% بیماران ضایعات پلاک کوچک داشتند. شایع‌ترین محل ضایعات بیماری به ترتیب تنه (53.4%) و اندام‌ها (38.7%) بود.
نتیجه‌گیری:
بر اساس یافته‌های به‌دست‌آمده، مشخص شد که پاراپسوریازیس عمدتاً در زنان میانسال و در ناحیه‌ی تنه و اندام‌ها مشاهده می‌شود و اکثراً از نوع پلاک بزرگ می‌باشد.

دکتر نفیسه اسماعیلی، دکتر زهرا حلاجی، دکتر امیرهوشنگ احسانی، دکتر محبوبه اقبالیان، عباس کریمی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: آلوپسی آره‌آتا بیماری التهابی مزمن است که با درگیری فولیکول‌های مو همراه است. هدف از این مطالعه بررسی پاسخ اثرات سولفاسالازین در درمان بیماران آلوپسی آره‌آتای مقاوم به درمان می‌باشد.
روش کار: بیماران آلوپسی آره‌آتای مقاوم به درمان دارای شرایط لازم جهت ورود به مطالعه، با اخذ رضایت‌نامه‌ی آگاهانه به مدت 6 ماه تحت درمان با سولفاسالازین قرار گرفتند. پس از اتمام دوره‌ی درمان، رشد مجدد موهای کرکی و انتهایی با معاینه و مقایسه با فوتوگرافی اولیه تعیین شد.
یافته‌ها: شانزده بیمار وارد مطالعه شدند که 5 بیمار مطالعه را تا آخر ادامه دادند. در 3 بیمار هیچ پاسخی به درمان مشاهده نشد. در 1 بیمار بعد از 4 ماه درمان، 60-55% پاسخ به درمان مشاهده شد که از اواخر ماه چهارم عود بیماری مجددا آغاز گردید. در یک بیمار پاسخ 15% رشد دوباره موها مشاهده شد که بر اثر عوارض دارویی، درمان بعد از ماه دوم قطع گردید. دو بیمار دچار عوارض جانبی ناشی از مصرف دارو شدند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه چون بیماران مقاوم به درمان وارد مطالعه شده بودند، نتایج را به همه بیماران آلوپسی نمی‌توان تعمیم داد. در بیماران مقاوم به درمان‌های معمول به‌طور کلی پاسخ به درمان بسیار ناامید‌کننده است و پاسخ درمانی ضعیف یا شکست درمان در انواع مقاوم نمی‌تواند رد‌کننده تأثیر دارو در انواع خفیف بیماری باشد.

نفیسه اسماعیلی، منصوره اخوان، حسین مرتضوی، عباس کریمی،
دوره 4، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: پمفیگوئید تاولی (bullous pemphigoid) یک بیماری اکتسابی خودایمنی با تاول‌های زیراپی‌درمی است که معمولاً در گروه سنی بالای 60 سال دیده می‌شود. آمار دقیقی در ارتباط با بقای این بیماران در ایران در دسترس نیست. این مطالعه به‌منظور بررسی عوامل خطرساز مؤثر در افزایش مرگ‌ومیر بیماران مبتلا به پمفیگوئید تاولی انجام شد.

روش اجرا: در این مطالعه‌ی گذشته‌نگر، 66 بیمار پمفیگوئید تاولی مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی از ابتدای سال 1365 تا انتهای سال 1385 مورد مطالعه قرار گرفتند. سن، جنس، نوع کورتیکوستروئید مورد استفاده، مدت زمان بستری در بیمارستان، شکل بالینی بیماری، میزان رسوب سلول‌های قرمز (ESR) و بیماری‌های همراه جهت تعیین عوامل خطرساز دخیل در میزان مرگ‌ومیر 5 ساله‌ی بیماران مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: در این مطالعه، 47 نفر (71.2 %) از بیماران میزان بقای 5 ساله داشتند. شایع‌ترین بیماری‌های زمینه‌ای را بیماری‌های قلبی و عروقی (28.8%)، دیابت (15%) و بیماری‌های تنفسی مزمن (9%) تشکیل می‌داد. بین سن و بقای 5 ساله ارتباط معنی‌داری یافت شد، بدین‌ترتیب که بیماران با سن بالای 70 سال از میزان بقای 5 ساله کمتری برخوردار بودند (P<0.001). ارتباط معنی‌داری بین جنسیت، نوع کورتیکوستروئید مورد استفاده، شکل بیماری، مدت زمان بستری، ESR و میزان بقای 5 ساله بیماران به‌دست نیامد (P>0.05).

نتیجه‌گیری: در مطالعه‌ی حاضر ارتباط معنی‌داری بین سن و میزان بقای 5 ساله به‌دست آمد. با توجه به این‌که در این مطالعه سایر عوامل ارتباطی با میزان بقای 5 ساله بیماران مبتلا به پمفیگوئید تاولی نداشتند، انجام مطالعه‌ای بزرگ‌تر و با طراحی مناسب با لحاظ‌کردن عوامل خطرساز احتمالی دیگر برای تعیین دقیق‌تر میزان بقای این بیماران توصیه می‌شود.


طاهره سوری ، نفسیه اسماعیلی، مصطفی میرشمس‌شهشهانی، محمدرضا پورساداتی، عباس کریمی،
دوره 5، شماره 4 - ( دوره‌ی 5، شماره‌ی 4، زمستان 1393 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: درمان معمول برای مبتلایان به پمفیگوس استفاده از کورتیکواستروئیدها به همراه یک یاور (adjuvant) می‌باشد. مطالعات قبلی نشان داده‌اند که درمان با کورتیکواستروئیدها باعث تغییر پروفایل چربی‌های سرم خصوصاً کاهش شاخص آتروژنیک می‌گردد. به همین خاطر مطالعه‌ای جهت بررسی تغییرات پروفایل چربی در مبتلایان به پمفیگوس تحت درمان با کورتیکواستروئید همراه با یا بدون یاور انجام شد.

 

روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی گذشته‌نگر، پرونده‌ی پزشکی 148 بیمار مبتلا به پمفیگوس بستری در بیمارستات رازی تهران، ازنظر سطح سرمی چربی‌ها در بدو مراجعه و تا 3 هفته بعد از شروع درمان مورد بررسی قرار گرفت.

 

یافته‌ها: 58% بیماران زن و میانگین سنی بیماران 1/47 سال بود. 3/79% بیماران تحت درمان پردنیزولون همراه با آزاتیوپرین، 3/13% تحت درمان با پردنیزولون به‌تنهایی بودند و بقیه، پردنیزولون همراه سایر داروها دریافت می‌کردند. تغییرات سطوح سرمی لیپوپروتئین با تراکم کم (low-density lipoprotein [LDL])، لیپوپروتئین با تراکم زیاد
(high-density lipoprotein [HDL])، کلسترول تام (total cholesterol [TC]) و تری‌گلیسرید (triglyceride [TG]) 3 هفته بعد از آغاز درمان نسبت به بدو مراجعه با افزایش معنی‌داری همراه بود (05/0>.(P سه هفته پس از آغاز درمان، به‌جز مقادیر بالاتر تری‌گلیسرید در زنان، سایر مقادیر ارتباط معنا‌داری با جنس، سن، شدت بیماری، گروه‌های دارویی و مصرف استاتین‌ها نشان نداد (05/0<.(P

 

نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه، گرچه با درمان متداول پمفیگوس سطوح سرمی اجزای پروفایل چربی در بیماران ایرانی تغییر می‌کند، ولی به نظر می‌رسد این تغییر با اثر نامطلوبی در شاخص آتروژنیک بیماران همراه نیست.


نفیسه اسماعیلی، صدیقه طالبی، کامبیز کامیاب، عباس کریمی،
دوره 5، شماره 4 - ( دوره‌ی 5، شماره‌ی 4، زمستان 1393 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بولوس‌پمفیگوئید (Bullous pemphigoid) بیماری اکتسابی اتوایمون با تاول‌های ساب‌اپی‌درمال پوستی می‌باشد که معمولاً در افراد مسن و بالای 60 سال دیده می‌شود. اگرچه معمولاً این بیماری با بروز تاول‌های سفت و محکم (tense) شناخته می‌شود ولی ضایعات خارشی یا خارش ژنرالیزه نیز به‌عنوان تنها علائم بیماری گزارش شده است که کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.

 

روش اجرا: در یک مطالعه‌ی مقطعی، پرونده‌های پزشکی 416 بیمار مبتلا به بولوس‌پمفیگوئید تأییدشده در بخش پاتولوژی بیمارستان رازی ازنظر یافته‌های بالینی، نتایج آزمون ایمونوفلورسانس مستقیم DIF برای اتوآنتی‌بادی‌های IgG متصل‌شده به BMZ و یافته­های هیستولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.

 

یافته‌ها: از 416 بیمار تأییدشده مبتلا به BP، 213 نفر مرد و 203 نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 36/64 سال بود. 34 مورد از بیماران در شروع تظاهر بیماری، دچار خارش ژنرالیزه شده بودند که 29 بیمار در سیر بیماری سایر علائم بیماری را نیز نشان دادند. فقط در 5 بیمار خارش ژنرالیزه به‌عنوان تنها علامت بیماری مشاهده شد. براساس نتایج ایمونوفلورسانس مستقیم (DIF) برای رسوب اتوآنتی‌بادی در BMZ، 117 بیمار (90%) رسوب و 13 بیمار (10%) عدم رسوب آنتی‌بادی نشان دادند. ارتباط معنی‌داری بین نتایج آزمون DIF و یافته‌های هیستولوژیکی وجود نداشت (05/0P>).

 

نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه، خارش ژنرالیزه به‌عنوان اولین علامت بیماری، شیوع کمتری دارد و ارتباطی بین خارش ژنرالیزه با سایر تظاهرات پاتولوژیک نظیر ادم درم، وجود ائوزینوفیل در بافت، تاول ساب‌اپی‌درمال و نتایج DIF وجود ندارد. پیشنهاد می‌شود با انجام مطالعات گسترده در زمینه‌ی تشخیص زودرس بیماری، از بروز عوارض بیشتر بیماری پیش‌گیری کرد.


حامد مهدی‌زاده، نفیسه اسماعیلی، کامبیز بهاء‌الدین‌بیگی، عباس کریمی،
دوره 5، شماره 4 - ( دوره‌ی 5، شماره‌ی 4، زمستان 1393 1393 )
چکیده

نظام مراقبت بهداشتی جهت فراهم‌کردن خدمات مراقبتی تخصصی برای جمعیت‌های ساکن در مناطق محروم و دورافتاده، با سه مانع اساسی فقر، وسعت مناطق جغرافیایی و کمبود متخصصان پزشکی روبرو می‌باشد1. طی دو دهه‌ی گذشته پزشکی از راه دور به‌صورت گسترده‌ای در مراقبت بهداشتی به‌کار گرفته شده است. این فناوری با غلبه بر موانع مذکور، قادر به فراهم‌کردن خدمات مراقبتی و مشاوره‌ای برای اقشار مختلف جامعه خواهد بود. به‌طور مثال، از این فناوری می‌توان برای ارائه خدمات به بیمارانی که در مناطق دورافتاده، سازمان‌های تأدیبی، سربازخانه‌ها و خانه‌های سالمندان زندگی می‌کنند، استفاده کرد2. از کاربردهای مهم و رایج پزشکی از راه دور، می‌توان به تله‌درماتولوژی (تشخیص و درمان بیماری‌های پوستی از راه دور) اشاره کرد. روش معمول در تشخیص بیماری‌های پوستی بررسی سوابق بیماری، معاینه و بیوپسی از ضایعات بیمار می‌باشد، اما در تله‌درماتولوژی، متخصص بیماری‌های پوستی به‌صورت غیرحضوری و از راه دور به ارزیابی داده‌های بالینی و تصاویر تهیه‌شده از ضایعه‌ی بیمار می‌پردازد3. در واقع، تله‌درماتولوژی به معنی ارائه‌ی مراقبت‌های تخصصی پوست (تشخیص، درمان و پیگیری) با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات از راه دور می‌باشد که در سال 1995 برای اولین بار توسط Predina و Brown به‌کار برده شد4. هدف اولیه در این روش فراهم‌کردن خدمات تخصصی برای بیمارانی است که با موانعی نظیر دوری مسافت، جابه‌جایی، هزینه و زمان برای دسترسی به این خدمات روبرو هستند. هدف بعدی نیز افزایش دقت تشخیص‌ها کاهش تقاضا برای مشاوره‌های حضوری و مراجعات سرپایی و درنتیجه کاهش هزینه‌های درمانی می‌باشد. نتایج تحقیقات بالینی انجام‌شده در این رابطه نشان می‌دهد که تله‌درماتولوژی به میزان قابل قبولی در رسیدن به این اهداف موفق بوده است. برای نمونه نتایج مطالعه‌ای که اخیراً توسط Witkamp و همکاران انجام شد، نشان داد که به‌کارگیری تله‌درماتولوژی موجب کاهش 75% ارجاعات غیرضروری بیماران پوستی می‌شود5. طبق گزارشی که در سال 2002 هیأت اجرایی آکادمی بیماری‌های پوستی ایالات ‌متحده آمریکا منتشر کرد، تعداد متخصصان پوست از 6/1 در هر 000/000/1 نفر در سال 1965 به 3/3 به‌ازای هر 000/000/1 نفر در سال 2002 افزایش یافته، اما تعداد درخواست‌ها برای خدمات تخصصی پوست از منابع موجود پیشی گرفته است. لذا، این هیأت پیشنهاد کرد که تله‌درماتولوژی می‌تواند به‌عنوان راه‌حلی برای ارائه این خدمات موردتوجه قرار گیرد6. در ایران نیز در پی تغییرات سریع جمعیتی دو دهه‌ی اخیر، نمودار میانگین سنی به‌سرعت به‌سمت سالخوردگی پیش می‌رود. جمعیت سالمندان در ایران طبق آخرین آمارگیری رسمی در سال 1390 2/8% معادل 2/6 میلیون نفر می‌باشد7. ازطرفی مشکلات و بیماری‌های پوستی در سالمندان به‌واسطه‌ی تغییرات اساسی ساختار پوست در سنین کهنسالی، بیش از سایرین دیده می‌شود. نتایج مطالعه‌ای که توسط ملک‌زاد و همکاران جهت تعیین فراوانی بیماری‌های پوستی در مراکز نگهداری سالمندان انجام شد، نشان داد که 6/58% افراد شرکت‌کننده در این تحقیق حداقل از یک بیماری پوستی رنج می‌بردند8. ازسوی دیگر مراکز نگه‌داری سالمندان به‌دلیل محدودیت‌های حرکتی سالمندان، هزینه‌های بالای حمل‌ونقل و مشاوره‌های تخصصی قادر به فراهم‌کردن مراقبت‌های تخصصی پوست در این مراکز نمی‌باشند و سالمندان در این مراکز امکان دسترسی مناسب به مراقبت‌های تخصصی پوست که لازمه‌ی شرایط سنی و جسمی آن‌ها می‌باشد را ندارند که همین امر موجب افزایش شیوع بیماری و درنتیجه افزایش هزینه‌های مراقبت در این مراکز می‌گردد. در این ارتباط، درخصوص به‌کارگیری تشخیص بیماری‌های پوستی از راه دور در خانه‌ی سالمندان به دو مطالعه‌ی انجام‌شده در ایالات ‌متحده آمریکا و سنگاپور اشاره می‌گردد10و9. در مطالعه‌ای که در سال 1997 توسط Zelickson و Homan با عنوان تشخیص بیماری‌های پوستی در خانه‌ی سالمندان صورت گرفت9، 29 بیمار سالمند که نیازمند مشاوره‌ی بیماری‌های پوستی بودند توسط پزشک عمومی یا پرستاری که به‌عنوان پرستار کنترل‌کننده‌ی عفونت کار می‌کرد انتخاب شدند. در این مطالعه صحت تشخیص‌ها بین 85%-88% و صحت طرح درمانی ارائه‌شده نیز بین 88%-90% گزارش گردید. سامانه‌ی استفاده‌شده در این مطالعه بسیار ساده و ابتدایی، اما به‌خوبی پیاده‌سازی شده بود و بیماران، تیم مراقبت اولیه، پرستاران و متخصصان بیماری‌های پوستی از آن راضی بودند. مطالعه‌ی دیگری در سال 2008 توسط Janardhanan و همکاران در یکی از مراکز نگه‌داری از سالمندان در سنگاپور انجام شد10. در این مطالعه 350 نفر سالمند که با میانگین سنی 80 سال در خانه‌ی سالمندان زندگی می‌کردند انتخاب شدند. بیشتر ساکنین این مرکز از زخم بستر، فلج یا جنون رنج می‌بردند. از بین این افراد حدود 50 نفر داوطلب انتخاب شدند که وضعیت‌های پوستی غیراورژانسی داشتند. با توجه به تجربه‌ی موفق کشورهایی مثل ایالات‌ متحده آمریکا و سنگاپور10و9 در به‌کارگیری تله‌درماتولوژی در این حوزه و از طرفی رشد جمعیت سالمند در کشور و پائین‌بودن سطح دسترسی به مراقبت‌های تخصصی پوست در مراکز نگه‌داری سالمندان، می‌توان به‌کارگیری تله‌درماتولوژی در مراکز نگه‌داری سالمندان را به‌عنوان یک ضرورت دانست که منجر به افزایش کیفیت و دسترسی به خدمات تخصصی، کاهش ارجاعات غیرضروری و جابه‌جایی سالمندان در مراکزی از این ‌دست به بیمارستان‌های تخصصی پوست شده و درنهایت موجب صرفه‌جویی در هزینه‌های جاری این مراکز می‌شود.
آفاق کاظمی، امید اسکندری، محمد کریمی،
دوره 6، شماره 1 - ( دوره‌ی 6، شماره‌ی 1، بهار 1394 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پوست از شایع‌ترین سرطان‌های انسان است که در ایران روندی روبه افزایش دارد. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی، بروز و توزیع جغرافیایی سرطان پوست در استان کردستان و شناخت مناطق پرخطر برای این سرطان بود. روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی ـ توصیفی، داده‌های تحقیق بااستفاده‌ از نسخه‌ی 16 نرم‌افزار آماری SPSS توصیف ‌و ‌تحلیل شد. از نمودارها و آزمون‌های آماری t و تحلیل‌ واریانس (ANOVA) برای مقایسه‌ی میانگین‌ها استفاده ‌شد. نقشه‌ی پراکندگی سرطان پوست در استان کردستان با استفاده ‌از نسخه‌ی 3/9 نرم‌افزار (Geographic Information System) GIS طی سال‌های 1385 الی 1389 ترسیم‌ گردید. به‌منظور بررسی علت بالا‌بودن میزان بروز مبتلایان به سرطان پوست در برخی شهرستان‌های این استان، نقشه‌ی توزیع جغرافیایی شاخص جهانی تابش پرتو فرابنفش نیز تهیه شد. یافته‌ها: شهرستان سنندج با میزان بروز 55/17 در هر صد هزار نفر بیشترین میزان و شهرستان سروآباد با میزان بروز 73/3 در هر صد‌هزار‌ نفر دارای کمترین میزان بروز بودند. تعداد مبتلایان مرد (542 نفر)، نزدیک به دو برابر مبتلایان زن (324 نفر) بود (0001/0P). هم‌چنین تعداد موارد سرطان پوست در ساکنان شهرها (01/68%) بیش از دو برابر روستانشینان (99/31%) بود (008/0=P). نتیجه‌گیری: شیوه‌ی زندگی مردان و تماس شغلی آن‌ها با آفتاب می‌تواند عامل خطرساز مهمی در روند رو‌به‌رشد سرطان پوست در استان کردستان باشد. همبستگی موردانتظار بین بروز سرطان پوست در سطح شهرستان‌ها و توزیع جغرافیایی شاخص جهانی تابش پرتوفرابنفش خورشید مشاهده نشد. پژوهش‌های کامل‌تری در این زمینه مورد نیاز است.
نفیسه اسماعیلی، طاهره سوری، زینب نورایی، عباس کریمی،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1394، دوره‌ی 6، شماره‌ی 2 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: پمفیگوس‌ولگاریس بیماری نادر خودایمنی است که با پدیدآمدن تاول داخل اپیدرمی که پوست و غشاهای مخاطی را درگیر می‌کند، تظاهر می‌کند. مس و روی از عناصر کمیاب ضروری در بدن هستند که با داشتن خواص آنتی‌اکسیدانی در التیام زخم‌ها نقش مؤثری دارند. هدف از این مطالعه بررسی سطح سرمی روی و مس در مبتلایان به پمفیگوس جدید تشخیص داده شده، بود. روش اجرا: در این مطالعه از 50 بیمار مبتلا به پمفیگوس‌ولگاریس جدید مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی تهران در سال‌های 1391 و 1392، پس از اخذ رضایت‌نامه‌ی آگاهانه، نمونه‌گیری خون به‌عمل آمد. سطح سرمی مس و روی با روش اسپکتروفتومتری اندازه‌گیری شد. علاوه‌بر آن سن، جنس، شاخص توده‌ی بدن، استعمال دخانیات و ابتلا به بیماری‌های مزمن مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌ها: هجده درصد (9 نفر) از بیماران کمبود مس و 50% (25 نفر) کمبود روی داشتند. ارتباط معنی‌داری بین سطح مس و روی با سیگارکشیدن، ابتلا به بیماری مزمن، سن و شاخص توده‌ی بدن وجود نداشت (05/0P). تفاوت معنی‌داری بین اندازه‌ی سطح سرمی مس زنان و مردان با مقدار طبیعی آن به‌دست نیامد (05/0P). متوسط سطح روی زنان اختلاف معنی‌داری با مقدار طبیعی آن نشان نداد (05/0P)، ولی میانگین سطح سرمی روی مردان با مقدار طبیعی آن تفاوت آماری معنی‌داری داشت (05/0P). نتیجه‌گیری: در این مطالعه مقادیر سرمی عناصر کمیاب مس و روی اختلافی با مقادیر طبیعی جامعه نداشت. از آن‌جایی که کاهش مس و روی منجر به افزایش اکسیدان‌ها در بیمارهای خودایمن و تشدید بیماری می‌گردد. پیشنهاد می‌شود با انجام یک مطالعه‌ی مورد ـ شاهدی با حجم نمونه‌ی مناسب ارتباط این عناصر با شدت بیماری مورد ارزیابی قرار گیرد.
نفیسه اسماعیلی، طاهره سوری، نوشین شیرزاد، مریم وحیدمقدم، عباس کریمی،
دوره 6، شماره 3 - ( پاییز 1394، دوره‌ی 6، شماره‌ی 3 1394 )
چکیده

هدف: پمفیگوس‌ولگاریس شایع‌ترین بیماری تاولی خودایمنی است. درمان استاندارد بیماری پردنیزولون به همراه یک داروی کمکی سرکوب­کننده‌ی ایمنی مثل آزاتیوپرین یا سیکلوفسفامید می‌باشد. حدود 5% تا 15% از مرگ­ومیر بیماری به‌دلیل عوارض استروئیددرمانی است. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی و عوامل خطرساز دیابت ناشی از درمان با گلوکوکورتیکوئید در بیماران پمفیگوسی بستری‌شده در بیمارستان رازی طی سال‌های 1388 و 1389 ‌بود.

روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی، 177 بیمار با تشخیص اولیه‌ی پمفیگوس‌ولگاریس که برای اولین بار جهت دریافت درمان بستری شده بودند ازنظر سن، جنس، پرفشاری خون، شاخص توده‌ی بدنی (BMI)، سابقه‌ی خانوادگی دیابت، نوع داروهای مصرفی قبل و بعد درمان، مقادیر قند خون ناشتا، تری‌گلیسیرید، لیپوپروتئین با تراکم کم و لیپوپروتئین با تراکم زیاد در بدو بستری و طی سه هفته بعد از درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها: براساس مقدار قند خون ناشتا، طی سه هفته ارزیابی، 8/15% بیماران (29 بیمار) مبتلا به دیابت تشخیص داده شدند (05/0P<). ارتباط معنی‌داری بین سن، BMI، HbA1c، لیپوپروتئین با تراکم زیاد و مصرف داروهای اعصاب با بروز دیابت در افراد موردمطالعه به‌دست آمد (05/0P<) ولی بین جنسیت، سابقه‌ی خانوادگی، پرفشاری خون، مقادیر تری‌گلیسیرید و لیپوپروتئین با تراکم کم با بروز دیابت ارتباط معنی‌داری وجود نداشت (05/0P>).

نتیجه‌گیری: اندازه‌گیری قند خون ناشتا قبل از شروع درمان و طی سه هفته‌ی بستری، امکان تشخیص زودهنگام دیابت را در مبتلایان به بیماری خودایمنی تاولی تحت درمان با گلوکوکورتیکوئید امکان‌پذیر می‌کند. به‌علاوه بررسی عواملی مانند سن، BMI، HbA1c و لیپوپروتئین با تراکم زیاد، سابقه‌ی مصرف داروی اعصاب در زمان بستری و طی درمان می‌تواند امکان اقدامات سریع‌تری را برای تشخیص و درمان دیابت ناشی از گلوکوکورتیکوئید فراهم سازد.


نفیسه اسماعیلی، زهرا کریمی، طاهره سوری، عباس کریمی،
دوره 6، شماره 3 - ( پاییز 1394، دوره‌ی 6، شماره‌ی 3 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: پمفیگوس یک بیماری‌ تاولی خودایمنی مزمن است که با تاول‌های داخل اپی‌درمی مشخص می‌شود. این تاول‌ها به سد دفاعی پوست صدمه رسانده و امکان ابتلا به عفونت‌های تهدیدکننده‌ی حیات را  افزایش می‌دهند. کلونیزاسیون استافیلوکوک اورئوس در بینی، در افزایش خطر ابتلا به عفونت مؤثر بوده و موجب تأخیر در روند بهبود زخم می‌شود. هدف از این مطالعه تعیین شیوع ناقلین استافیلوکوک اورئوس در مبتلایان به پمفیگوس بستری بود.

روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی، اطلاعات دموگرافیک و پزشکی 72 بیمار مبتلا به پمفیگوس بستری در بیمارستان رازی طی سال‌های 1392 و 1393 جمع‌آوری شده و نتایج نمونه‌های تهیه‌شده از سوراخ قدامی بینی جهت کشت، در بدو بستری و 1 هفته پس از بستری، تهیه و مقاومت به متی‌سیلین با روش انتشار دیسک در آگار ارزیابی گردید.

یافته‌ها: چهل و پنج نفر از بیماران (5/62%) مرد و 27 نفر (5/35%) زن بودند. فراوانی ناقلین استافیلوکوک اورئوس (3/58%) به‌دست آمد. سی نفر (7/41%) دارای کلونیزاسیون استافیلوکوک اورئوس در بدو بستری بودند که از این تعداد 22 نفر (3/73%) مقاوم به متی‌سیلین بودند. تعداد 40 نفر (6/55%) از بیماران یک هفته بعد از بستری کلونیزه شدند که 33 نفر (5/82%) از آن‌ها مقاوم به متی‌سیلین بودند. ارتباط معنی­داری بین کلونیزاسیون استافیلوکوک اورئوس در بدو بستری و یک هفته پس از بستری وجود نداشت (05/0P<).

نتیجه‌گیری: ناقلین استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی‌سیلین (Methicillin Resistant Staphylococcus aureus [MRSA]) (شامل ناقلین اکتسابی از جامعه و بیمارستان) در میان بیماران پمفیگوس شیوع زیادی دارند. باتوجه به اهمیت شناخت و جداسازی ناقلین استافیلوکوک اورئوس و MRSA جهت پیشگیری از سرایت به سایر بیماران، ممانعت از گسترش سویه­های MRSA و بهبودی سریع زخم‌ها، مطالعاتی با حجم نمونه‌ی بزرگ­تر روی مبتلایان به پمفیگوس توصیه می‌شود.


زهرا کریمی، آناهیتا خدابخشی کولایی، امیرهوشنگ احسانی،
دوره 7، شماره 3 - ( دوره‌ی 7، شماره‌ی 3، پاییز 1395 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ویتیلیگو یک بیماری مزمن پوستی است که با ظاهرشدن لکه­های سفید (دپیگمانته) بهدلیل ازبینرفتن ملانوسیت­های پوست تظاهر میکند. گرچه ویتیلیگو اختلال جسمانی زیادی به همراه ندارد اما مشکلات زیبایی فراوانی را بهوجود میآورد که باعث پدیدآمدن اختلالات روانی متعددی میشوند. هدف از این مطالعه مقایسهی گرایش به خودکشی و تنیدگی روانی در مبتلایان به ویتیلیگو با افراد غیرمبتلا به بیماری­های پوستی بود.

روش اجرا: در این مطالعهی مورد ـ شاهدی، 30 بیمار مبتلا به ویتیلیگو که در بازهی زمانی 95-1394 به کلینیک پوست و لیزر بهسیما تهران مراجعه کرده بودند، به روش نمونهگیری آسان داخل مطالعه شدند. پس از همسان سازی ازنظر مشخصات دموگرافیک، 30 فرد که در 6 ماه گذشته مبتلا به بیماری پوستی نشده بودند، بهعنوان گروه شاهد وارد مطالعه شدند. اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامهای تهیهشده برای مشخصات دموگرافیک و بالینی، پرسشنامهی افکار خودکشی Beck و پرسشنامهی تنش روانی (stress) Kohen استفاده شد.

یافتهها: میانگین نمرهی کلی افکار خودکشی بک در افراد مبتلا به بیماری پوستی ویتیلیگو برابر با 33/1±67/3 از میانگین افراد بدون بیماری پوستی برابر با 17/1±37/0 بالاتر بود (02/0P=). میانگین نمرهی تنش روانی (استرس) بیماران ویتیلیگو برابر با 20/9±33/28 نیز از افراد بدون بیماری پوستی با میانگین برابر با 19/8±77/21 بیشتر بود (005/0P=).

نتیجهگیری: بیماران مبتلا به ویتیلیگو، افکار خودکشی و تنش روانی بیشتری نسبت به جمعیت عادی دارند، بنابراین در مراقبت و درمان این بیماران باید به تأثیر بیماری برجنبههای روانشناختی این بیماری بر زندگی روزمره و اجتماعی آنها، توجه ویژهای مبذول داشت.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb