جستجو در مقالات منتشر شده



مهناز بنی‌هاشمی، فخرالزمان پزشک‌پور، سحر عزیزآهاری، محمد توحیدی،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

بیماری آندرسون ـ فابری که با نام فابری نیز شناخته می‌شود، یک اختلال آنزیمی وابسته به کروموزوم X مغلوب بوده که به‌دلیل کمبود آنزیم آلفا گالاکتوزیداز لیزوزومی ایجاد می‌شود. تجمع گلیکواسفنگولیپید در لیزوزوم سلول‌های اندوتلیال، اطراف عروقی و عضلات صاف سبب ایجاد علایم بیماری می‌گردد. وجود آنژیوکراتوم‌های متعدد از تظاهرات پوستی اصلی این بیماری است. درگیری چشم‌ها، حملات نوروپاتی دردناک، مشکلات قلبی ـ عروقی، عوارض عروق مغزی و نارسایی کلیه از دیگر علائم این بیماری هستند.

با توجه به نادربودن بیماری فابری، یک مورد از این بیماری در مردی 22 ساله که با ضایعات پوستی مشخصه و نوروپاتی دردناک در انتهای اندام‌ها مراجعه کرده بود گزارش می شود. این تشخیص با توجه به گزارش آسیب‌شناختی بیوپسی به‌عمل‌آمده از ضایعات پوستی این بیمار دال بر تشخیص آنژیوکراتوم، وجود علامت چشمی مشخصه‌ی cornea verticillata و ناشنوایی حسی ـ عصبی در بیمار مطرح شد.


زهرا حلاجی، علیرضا خاتمی، رضا رباطی، حسن صیرفی، علیرضا فیروز، وحیده لاجوردی، زهره مظفری، پروین منصوری، پدرام مهریان، منصور نصیری‌کاشانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

کهیر از بیماری‌های شایع و چالش‌برانگیزی است که تشخیص و درمان آن تنها به رشته‌ی تخصصی بیماری‌های پوست محدود نمی‌شود. پزشکان عمومی، متخصصان آلرژی و ایمونولوژی بالینی نیز به‌طور شایعی با موارد این بیماری مواجه شده و درگیر تشخیص، درمان و پیشگیری از عود آن می‌شوند. با توجه به رسالت انجمن متخصصین پوست ایران در ارائه‌ی راهبردهایی برای اداره‌ی هرچه بهتر بیماران مبتلا به بیماری‌های پوستی، این انجمن با تشکیل کارگروهی نسبت به بررسی شواهد و دستورالعمل‌های موجود مرتبط و به‌دنبال آن تدوین راهنمای بالینی عملی تشخیص و درمان کهیر در ایران اقدام کرد.
شیوا ملکوتی، سامان احمدنصراللهی، علیرضا فیروز،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

عملکرد لایه‌ی شاخی پوست، محافظت بافت‌های زیرین از عفونت، خشکی و استرس‌های مکانیکی می‌باشد. صدمه به این لایه باعث افزایش ازدست‌دادن آب لایه‌ی اپیدرمی می‌شود و این موضوع سبب ایجاد درماتیت‌آتوپیک و دیگر بیماری‌های مزمن پوست می‌شود. مرطوب‌کننده‌ها ازطریق بهبود و ترمیم لایه‌ی شاخی باعث کاهش ازدست‌دادن آب پوست و جایگزینی چربی‌های پوستی و دیگر ترکیبات می‌شوند. هم‌چنین، مرطوب‌کننده‌ها برای کاهش چین و چروک پوست و ساخت ظاهر نرم و لطیف استفاده می‌شوند. این دسته از محصولات مراقبت پوستی شامل ترکیبات مختلفی از نرم‌کننده‌ها، پوشاننده‌ها و جاذب‌الرطوبه‌ها هستند و فرمولاسیون‌های مختلفی از آن‌ها در دسترس است.

مهدی طاهری سروتین، مهدی عباس‌تبار،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

گونه‌های مالاسزیا (سابقاً پیتیروسپوروم نامیده می‌شدند) فلور طبیعی پوست انسان و حیوانات خونگرم می‌باشند. امروزه جنس مالاسزیا به 13 گونه تقسیم‌بندی می‌شود. اکثر این مخمرها نیاز خاصی به اسیدهای چرب با زنجیره‌ی طولانی دارند و روش‌های ویژه‌ای برای جداسازی، نگه‌داری و تشخیص آن‌ها لازم است. این قارچ‌ها در شرایط مناسب می‌توانند در پدیدآمدن بیماری‌های پوستی مختلف نقش داشته باشند. هدف از مطالعه‌ی حاضر توضیح طبقه‌بندی اخیر جنس مالاسزیا، عوامل بیماری‌زایی و بیماری‌های پوستی مرتبط با گونه‌های مالاسزیا می‌باشد.
علیرضا خاتمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

No abstract #####
فرشته عثمانی، ابراهیم حاجی‌زاده، پروین منصوری،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری التهابی چند عاملی (multifactorial) مرتبط با سیستم ایمنی است که با تسریع رشد سلول‌های پوست مشخص می‌شود. پسوریازیس ممکن است به دفعات برای فرد اتفاق بیفتد، لذا در دسته‌ی رخدادهای بازگشتی قرار می‌گیرد. این مطالعه به‌منظور بررسی گروهی از عوامل خطرساز در مبتلایان به پسوریازیس و ثابت‌بودن نرخ عود بیماری در فصل‌های مختلف سال انجام شد. روش اجرا: با مرور پرونده‌ی مبتلایان به پسوریازیس که از ابتدای سال 1385 تا ابتدای سال 1393 در بخش پوست بیمارستان امام خمینی تهران بستری شده‌ بودند، 160 بیمار که عود منجر به بستری داشتند مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس با برازش (fit) مدل نرخ با ضرایب وابسته ـ زمان با استفاده از نسخه‌ی 1/3 نرم‌افزار R، عوامل خطرساز عود بیماری شناسایی و هم‌چنین در فصل‌های مختلف سال روی عود پسوریازیس مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها: این تحقیق نشان داد که در فصل زمستان نرخ بروز عود پسوریازیس افزایش پیدا ‌کرده و نسبت به فصل بهار که کمترین نرخ عود را دارد، به حداکثر (2/7 برابر) می‌رسد و با معتدل‌شدن آب و هوا در فصل بهار و تابستان روندی نزولی دارد. هم‌چنین مشخص شد، عود پسوریازیس در فصول مختلف سال به‌صورت معناداری متفاوت می‌باشد (01/0P<). علاوه‌بر آن شنان داده شد ابتلا به عفونت، تنش روانی (stress)، سابقه‌ی خانوادگی مثبت، هیپوکلسمی خون، تعداد گلبول‌های سفید و تغییرات دمایی در عود بیماری پسوریازیس مؤثر هستند (05/0P<). نتیجه‌گیری: فصل سال روی نرخ عود پسوریازیس تأثیرگذار بوده و عود این بیماری در زمستان 2/7 برابر شایع‌تر از عود آن در بهار است.
آزیتا نیکو، بابک حسین‌دوست، علیرضا خاتمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: مایکوزیس فونگوئیدس (MF) شایع‌ترین لنفوم اولیه‌ی پوست است که تشخیص آن در مرحله‌ی پچ یا پلاک ابتدایی به دلیل شباهت با درماتوزهای خوش‌خیم، اغلب دشوار می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی نقش اطلاعات درج‌شده در برگه‌های درخواست آسیب‌شناسی با توجه به معیارهای بالینی پیشنهادی انجمن بین‌المللی لنفوماهای پوستی (ISCL) برای تشخیص مرحله‌ی آغازین MF بود. روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی، 108 بیمار که در فاصله‌ی ابتدای سال 1391 و اول آبان 1392 به بیمارستان رازی مراجعه کرده و با تشخیص بالینی مرحله‌ی آغازین MF بیوپسی شده بودند، وارد مطالعه شده و براساس الگوریتم ISCL، چک‌لیست یافته‌های بالینی و آسیب‌شناسی برای آن‌ها تکمیل و امتیازدهی شد. یافته‌ها: براساس الگوریتم ISCL، در 85 نفر (7/78%) از بیماران مورد مطالعه حداکثر مجموع امتیاز بالینی و آسیب‌شناختی (4) به‌دست آمد و برای آن‌ها تشخیص قطعی مرحله‌ی آغازین MF گذاشته شد. شانزده نفر (8/14%) از بیماران مجموع امتیاز 3 را کسب کردند که براساس حداکثر امتیاز بالینی (2) به‌علاوه‌ی حداقل مجموع امتیاز آسیب‌شناختی (1) حاصل شده بود. برای این بیماران تشخیص پیشنهادی (suggestive) مرحله‌ی آغازین MF گذاشته شد و برای بررسی‌های تکمیلی ازجمله مطالعه‌ی ایمونوهیستوشیمی به مراکز مربوطه معرفی شدند. در 7 بیمار (1/7%) مجموع امتیاز 2 به‌دست آمد که تشخیص مرحله‌ی آغازین MF برای آن‌ها مسجل نشد و تنها مورد پیگیری قرار گرفتند. در هیچ یک از بیماران مجموع امتیاز 1 به‌دست نیامد. در 14 نفر (5/87%) از 16 بیماری که مجموع امتیاز 3 در آن‌ها حاصل شده بود، در پیگیری کوتاه‌مدت و براساس نتیجه‌ی ایمونوهیستوشیمی تشخیص مرحله‌ی آغازین MF قطعی شد و برای درمان معرفی شدند. در دو نفر (5/12%) دیگر، با وجود انجام مطالعه‌ی ایمونوهیستوشیمی تشخیص قطعی حاصل نشد و توصیه به انجام آزمایشات مولکولی مانند (polymerase chain reaction [PCR]) به عمل آمد. نتیجه‌گیری: با استفاده از ترکیب معیارهای بالینی و آسیب‌شناسی می‌توان بسیاری از موارد بیماری MF را در مراحل آغازین تشخیص داد و از هزینه‌های مربوط به آزمایشات تکمیلی نظیر ایمونوهیستوشیمی یاPCR کاست.
آفاق کاظمی، امید اسکندری، محمد کریمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پوست از شایع‌ترین سرطان‌های انسان است که در ایران روندی روبه افزایش دارد. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی، بروز و توزیع جغرافیایی سرطان پوست در استان کردستان و شناخت مناطق پرخطر برای این سرطان بود. روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی ـ توصیفی، داده‌های تحقیق بااستفاده‌ از نسخه‌ی 16 نرم‌افزار آماری SPSS توصیف ‌و ‌تحلیل شد. از نمودارها و آزمون‌های آماری t و تحلیل‌ واریانس (ANOVA) برای مقایسه‌ی میانگین‌ها استفاده ‌شد. نقشه‌ی پراکندگی سرطان پوست در استان کردستان با استفاده ‌از نسخه‌ی 3/9 نرم‌افزار (Geographic Information System) GIS طی سال‌های 1385 الی 1389 ترسیم‌ گردید. به‌منظور بررسی علت بالا‌بودن میزان بروز مبتلایان به سرطان پوست در برخی شهرستان‌های این استان، نقشه‌ی توزیع جغرافیایی شاخص جهانی تابش پرتو فرابنفش نیز تهیه شد. یافته‌ها: شهرستان سنندج با میزان بروز 55/17 در هر صد هزار نفر بیشترین میزان و شهرستان سروآباد با میزان بروز 73/3 در هر صد‌هزار‌ نفر دارای کمترین میزان بروز بودند. تعداد مبتلایان مرد (542 نفر)، نزدیک به دو برابر مبتلایان زن (324 نفر) بود (0001/0P). هم‌چنین تعداد موارد سرطان پوست در ساکنان شهرها (01/68%) بیش از دو برابر روستانشینان (99/31%) بود (008/0=P). نتیجه‌گیری: شیوه‌ی زندگی مردان و تماس شغلی آن‌ها با آفتاب می‌تواند عامل خطرساز مهمی در روند رو‌به‌رشد سرطان پوست در استان کردستان باشد. همبستگی موردانتظار بین بروز سرطان پوست در سطح شهرستان‌ها و توزیع جغرافیایی شاخص جهانی تابش پرتوفرابنفش خورشید مشاهده نشد. پژوهش‌های کامل‌تری در این زمینه مورد نیاز است.
زینب غفاری، سحر پاک،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه‌ی وضعیت سلامت و تنش ادراک‌شده در افراد مبتلا به پسوریازیس و افراد سالم مراجعه‌کننده به کلینیک‌های پوست و زیبایی شهرکرد است. روش اجرا: در پژوهش مورد ـ شاهدی حاضر 90 نفر شامل 45 بیمار مبتلا به پسوریازیس و 45 فرد سالم با روش نمونه‌گیری در دسترس وارد شدند. افراد بیمار و سالم ازنظر جنسیت، سن و سطح تحصیلات همتا شدند. ابزارهای به‌کاررفته در این پژوهش شامل پرسش‌نامه‌ی ارزیابی وضعیت سلامت 36 سؤالی (SF-36) و تنش ادراک شده بود. نتایج: میانگین نمره‌ی تنش ادراک‌شده افراد بیمار برابر 6/40/27 و بیشتر از افراد عادی (2/125/20) بود (001/0=P). هم‌چنین، میانگین نمره‌ی کیفیت زندگی بیماران برابر 9/79/44 و کمتر از افراد سالم (5/71/62) بود (001/0=P). نتیجه‌گیری: تنش‌های روان‌شناختی نقش مهمی در تشدید پسوریازیس بازی می‌کنند. این بیماری چون قابل رؤیت است، اثر عمیقی بر جنبه‌های شناختی و اجتماعی بیماران و به‌دنبال آن بر کیفیت زندگی افراد دارد.
محمد ساعت‌چی، حمید صالحی‌نیا، سلمان خزایی، مهدی محمدیان، عبدالله محمدیان‌هفشجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی پیامد مختلف درمان مبتلایان به بیماری سالک در سطح کشور ایران در سال 1393 می‌باشد. روش اجرا: مطالعه‌ی حاضر، مطالعه‌ای مقطعی است که در آن اطلاعات مربوط به 3684 نفر از مبتلایان به سالک که در نیمه‌ی اول سال 1393 به مرکز مدیریت بیماری‌های وزرات بهداشت گزارش شده‌ را مورد بررسی قرار داده است. یافته‌ها: از 3684 بیمار واردشده به مطالعه (1/55%) مرد و میانگین سنی بیماران 1827 سال بود. بیش از 34% بیماران با استفاده از تزریق داخل ضایعه‌ی مگلومین آنتی‌مونات و حدود 25% بیماران با تزریق داخل عضله‌ی این دارو تحت درمان قرار گرفتند. بین اندازه‌، تعداد و هم‌چنین شکل ضایعه با انتخاب رژیم درمانی، رابطه‌ای معنادار مشاهده شد (001/0P). قریب 35% از بیماران بین 7 تا 10 روز تحت درمان با تزریق عضلانی بوده‌ و 3/43% از بیماران بین 5 تا 8 هفته به تزریق داخل ضایعه درمان شدند. نتیجه‌گیری: بیش از 99% بیماران به‌طور کامل و بدون عارضه یا شکستِ درمان، بهبود یافتند. به‌نظر می‌رسد بیماران ایرانی کمتر به ضایعات وخیم دچار می‌شوند.
لاله وزیری، سامان احمدنصرالهی، علیرضا فیروز،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

کورتیکواستروئیدهای موضعی در درمان بیماری‌های پوستی نظیر اگزما و پسوریازیس بسیار مفید می‌باشند. اثرات ضدالتهابی و ضدتکثیر کورتیکواستروئیدهای موضعی دلیل اثربخشی و کاربرد زیاد آن‌ها در بیماری‌های پوستی است. کورتیکواستروئیدهای موضعی را براساس قدرت می‌توان به گروه‌های مختلفی دسته‌بندی کرد؛ این دسته‌بندی براساس فعالیت ذاتی مولکول کورتیکواستروئید فعال و خصوصیات حامل (کرم، پماد و لوسیون) انجام می‌شود که می‌تواند به‌صورت مستقیم در پذیرفته‌شدن دارو توسط بیمار و هم‌چنین بهبود نفوذ به پوست تأثیرگذار باشد. دستورالعمل ملی بریتانیا کورتیکواستروئیدهای موضعی را به 4 دسته ازنظر قدرت تقسیم می‌کند که شامل دسته‌ی 1 با بیشترین قدرت (برای مثال کلوبتازول پروپیونات) و دسته‌ی 4 با کمترین قدرت (برای مثال هیدروکورتیزون) می‌باشد. در مقابل، دسته‌بندی ایالات متحده‌ی آمریکا در 7 دسته طبقه‌بندی می‌شود که شامل فوق قوی، قوی، بالاتر از حد متوسط، در حد متوسط، پایین‌تر از حد متوسط، دارای اثر خفیف و دارای کمترین قدرت است.
علیرضا خاتمی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

ندارد ####
زینب قاسمی، مهربان فلاحتی، فریده زینی، غلام‌حسین غفارپور، فرزانه احمدی، سیدابراهیم اسکندری،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: کچلی ناخن یک بیماری شایع با انتشار جهانی است. این بیماری بیشتر در بالغین دیده می‌شود و سیستم ایمنی بیمار نقش مهمی در ایجاد آن دارد. در میان عوامل درماتوفیتی، ترایکوفیتون روبروم و ت. اینتردیجیتال از شایع‌ترین عوامل ایجادکننده‌ی این بیماری هستند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی فراوانی عوامل ایجادکننده‌ی کچلی ناخن در مراجعان به آزمایشگاه قارچ‌شناسی بیمارستان رازی تهران بود. روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی، 700 نمونه ناخن دیسترفی‌شده از طریق انجام آزمایش مستقیم و کشت مورد بررسی قرار گرفتند. برای آزمایش مستقیم نمونه‌ها با هیدروکسید پتاسیم 20% بررسی شدند. هم‌چنین، نمونه‌ها روی محیط سابورو دکستروز آگارحاوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید (Scc) کشت داده شدند. برای شناسایی انواع درماتوفیت‌ها از آزمایش‌های تکمیلی استفاده شد. برای نمایش فراوانی و فراوانی نسبی درماتوفیت‌ها در گروه‌های مختلف از جدول و برای تحلیل آماری داده‌ها از آزمون‌های مربع کای و دقیق فیشر استفاده شد. یافته‌ها: در این بررسی، در 53 مورد از 700 نمونه ناخن مشکوک به کچلی ناخن (6/7%)، درماتوفیت جدا شد که 38 مورد آن مربوط به مردان بود. شایع‌ترین شکل بالینی در این مطالعه، شکل زیر ناخنی انتهایی (DSO) Distal Subungual Onychomycosis (2/79%) بود. شایع‌ترین درماتوفیت جداشده، ت. اینتردیجیتال با 6/39% و پس از آن، ت. روبروم با 7/37% بود. از 53 درماتوفیت جداشده 47 مورد مربوط به ناخن‌های پا، 4 مورد مربوط به ناخن‌های دست و 2 مورد مشترکاً مربوط به ناخن‌های دست و پا بود. نوزده نفر از بیماران مبتلا به کچلی ناخن، به بیماری‌های زمینه‌ای نیز مبتلا بودند که بیش‌ترین بیماری زمینه‌ای مشاهده‌شده در این بررسی، بیماری قلبی ـ عروقی (3/26%) بود. نتیجه‌گیری: کچلی ناخن یک بیماری با انتشار جهانی است، بنابراین شناخت میکروارگانیسم‌های ایجادکننده و عوامل مستعدکننده‌ی این بیماری برای اداره‌ی بهتر بیماران لازم است.
مهشید غنچه، فاطمه کوهی، حمید صالحی‌نیا،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

هدف: سرطان پوست از شایع‌ترین سرطان‌ها در کشور می‌باشد. اولین قدم برای پیشگیری و درمان سرطان‌ها، اطلاع از بروز و روند تغییرات بیماری می‌باشد، لذا مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی اپیدمیولوژیک سرطان پوست و روند تغییرات بروز آن در 4 استان جنوبی کشور (استان‌های فارس، خوزستان، بوشهر و هرمزگان) انجام شد. روش اجرا: مطالعه‌ی حاضر به‌صورت مقطعی گذشته‌نگر و با استفاده از تحلیل داده‌های موجود و منتشرشده‌ی نظام کشوری ثبت سرطان انجام شد. میزا‌ن‌ بروز سنی گزارش‌شده با روش استانداردسازی مستقیم و با استفاده از جمعیت استاندارد جهان محاسبه شد. جهت بررسی تغییرات بروز از نرم‌افزار WinPepi و انجام آزمون روند خطی Cochrane-Armitage استفاده شد. نتایج: سرطان پوست در مناطق جنوبی کشور دارای بروز بالایی می‌باشد. در مجموع 6230 مورد سرطان پوست در طول 6 سال (1383 تا 1388) در منطقه‌ی جنوب کشور ثبت شده و بروز این سرطان در این منطقه دارای روند افزایشی بود (001/0P=). هم‌چنین در تمام سال‌های مطالعه‌ی بروز سرطان در مردان بیشتر از زنان بود. ازنظر فراوانی به‌ترتیب استان فارس، خوزستان، بوشهر و هرمزگان بیشترین بروز استانداردشده سنی را دارا بودند. نتیجه‌گیری: با توجه به بروز بالای سرطان پوست و ارتباط آن با قرارگرفتن در معرض تابش نور خورشید، آموزش مردم در زمینه‌ی محافظت صحیح در برابر پرتوی آفتاب، آموزش و توانمندسازی پزشکان و عموم مردم در زمینه‌ی تشخیص زودرس تومورهای پوستی و هم‌چنین مطالعات علت‌شناسی می‌تواند مفید باشد.
نفیسه اسماعیلی، طاهره سوری، زینب نورایی، عباس کریمی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: پمفیگوس‌ولگاریس بیماری نادر خودایمنی است که با پدیدآمدن تاول داخل اپیدرمی که پوست و غشاهای مخاطی را درگیر می‌کند، تظاهر می‌کند. مس و روی از عناصر کمیاب ضروری در بدن هستند که با داشتن خواص آنتی‌اکسیدانی در التیام زخم‌ها نقش مؤثری دارند. هدف از این مطالعه بررسی سطح سرمی روی و مس در مبتلایان به پمفیگوس جدید تشخیص داده شده، بود. روش اجرا: در این مطالعه از 50 بیمار مبتلا به پمفیگوس‌ولگاریس جدید مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی تهران در سال‌های 1391 و 1392، پس از اخذ رضایت‌نامه‌ی آگاهانه، نمونه‌گیری خون به‌عمل آمد. سطح سرمی مس و روی با روش اسپکتروفتومتری اندازه‌گیری شد. علاوه‌بر آن سن، جنس، شاخص توده‌ی بدن، استعمال دخانیات و ابتلا به بیماری‌های مزمن مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌ها: هجده درصد (9 نفر) از بیماران کمبود مس و 50% (25 نفر) کمبود روی داشتند. ارتباط معنی‌داری بین سطح مس و روی با سیگارکشیدن، ابتلا به بیماری مزمن، سن و شاخص توده‌ی بدن وجود نداشت (05/0P). تفاوت معنی‌داری بین اندازه‌ی سطح سرمی مس زنان و مردان با مقدار طبیعی آن به‌دست نیامد (05/0P). متوسط سطح روی زنان اختلاف معنی‌داری با مقدار طبیعی آن نشان نداد (05/0P)، ولی میانگین سطح سرمی روی مردان با مقدار طبیعی آن تفاوت آماری معنی‌داری داشت (05/0P). نتیجه‌گیری: در این مطالعه مقادیر سرمی عناصر کمیاب مس و روی اختلافی با مقادیر طبیعی جامعه نداشت. از آن‌جایی که کاهش مس و روی منجر به افزایش اکسیدان‌ها در بیمارهای خودایمن و تشدید بیماری می‌گردد. پیشنهاد می‌شود با انجام یک مطالعه‌ی مورد ـ شاهدی با حجم نمونه‌ی مناسب ارتباط این عناصر با شدت بیماری مورد ارزیابی قرار گیرد.
محمدرضا رنج‌کش، شهلا بابایی‌نژاد، مرضیه آقازاده، افسانه رادمهر، بهزاد انوش، دانیال فدایی فولادی،
دوره 6، شماره 3 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ویتیلیگو یک بیماری پوستی است که با ازدست‌رفتن سلول‌های رنگدانه‌ای پوست مشخص می‌شود. کاشت سوسپانسیون سلول‌های لایه‌ی بازال‌اپی‌درم از روش‌های جدید در درمان ویتیلیگوی مقاوم می‌باشد. در این مطالعه تأثیر مصرف موضعی کلسی پوتریول در محل کاشت در بیماران تحت پیوند با سوسپانسیون سلول‌های لایه‌ی بازال‌اپی‌درم در درمان ویتیلیگو مورد بررسی قرار گرفت.

روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی، 20 بیمار مبتلا به ویتیلیگوی مقاوم به درمان به‌طور تصادفی در دو گروه 10 نفری جای گرفته و تحت پیوند سوسپانسیون سلول‌های لایه‌ی بازال‌اپی‌درم به‌تنهایی (گروه شاهد) یا همراه با مصرف روزانه‌ی کلسی پوتریول موضعی (گروه مداخله) قرار گرفتند. شش ماه بعد نتیجه‌ی درمان و عوارض احتمالی بین دو گروه مقایسه شد.

یافته‌ها: در انتهای ماه ششم، در گروه شاهد 2 نفر (20%) پاسخ ضعیف و 8 بیمار (80%) پاسخ متوسط/خوب نشان دادند. در گروه مداخله 1 بیمار (10%) پاسخ ضعیف و 9 بیمار (90%) پاسخ متوسط/خوب نشان دادند (66/0P=). عوارض جزئی و خودمحدودشونده بودند.

نتیجه‌گیری: هرچند مصرف موضعی کلسی‌پوتریول منجر به تفاوت آماری معنی‌داری نشد، ولی در مجموع با نتایج بهتری همراه بوده و درعین حال عارضه‌ی عمده‌ای ایجاد نکرد.

زمینه و هدف: ویتیلیگو یک بیماری پوستی است که با ازدست‌رفتن سلول‌های رنگدانه‌ای پوست مشخص می‌شود. کاشت سوسپانسیون سلول‌های لایه‌ی بازال‌اپی‌درم از روش‌های جدید در درمان ویتیلیگوی مقاوم می‌باشد. در این مطالعه تأثیر مصرف موضعی کلسی پوتریول در محل کاشت در بیماران تحت پیوند با سوسپانسیون سلول‌های لایه‌ی بازال‌اپی‌درم در درمان ویتیلیگو مورد بررسی قرار گرفت.

روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی، 20 بیمار مبتلا به ویتیلیگوی مقاوم به درمان به‌طور تصادفی در دو گروه 10 نفری جای گرفته و تحت پیوند سوسپانسیون سلول‌های لایه‌ی بازال‌اپی‌درم به‌تنهایی (گروه شاهد) یا همراه با مصرف روزانه‌ی کلسی پوتریول موضعی (گروه مداخله) قرار گرفتند. شش ماه بعد نتیجه‌ی درمان و عوارض احتمالی بین دو گروه مقایسه شد.

یافته‌ها: در انتهای ماه ششم، در گروه شاهد 2 نفر (20%) پاسخ ضعیف و 8 بیمار (80%) پاسخ متوسط/خوب نشان دادند. در گروه مداخله 1 بیمار (10%) پاسخ ضعیف و 9 بیمار (90%) پاسخ متوسط/خوب نشان دادند (66/0P=). عوارض جزئی و خودمحدودشونده بودند.

نتیجه‌گیری: هرچند مصرف موضعی کلسی‌پوتریول منجر به تفاوت آماری معنی‌داری نشد، ولی در مجموع با نتایج بهتری همراه بوده و درعین حال عارضه‌ی عمده‌ای ایجاد نکرد.


نفیسه اسماعیلی، طاهره سوری، نوشین شیرزاد، مریم وحیدمقدم، عباس کریمی،
دوره 6، شماره 3 - ( 8-1394 )
چکیده

هدف: پمفیگوس‌ولگاریس شایع‌ترین بیماری تاولی خودایمنی است. درمان استاندارد بیماری پردنیزولون به همراه یک داروی کمکی سرکوب­کننده‌ی ایمنی مثل آزاتیوپرین یا سیکلوفسفامید می‌باشد. حدود 5% تا 15% از مرگ­ومیر بیماری به‌دلیل عوارض استروئیددرمانی است. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی و عوامل خطرساز دیابت ناشی از درمان با گلوکوکورتیکوئید در بیماران پمفیگوسی بستری‌شده در بیمارستان رازی طی سال‌های 1388 و 1389 ‌بود.

روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی، 177 بیمار با تشخیص اولیه‌ی پمفیگوس‌ولگاریس که برای اولین بار جهت دریافت درمان بستری شده بودند ازنظر سن، جنس، پرفشاری خون، شاخص توده‌ی بدنی (BMI)، سابقه‌ی خانوادگی دیابت، نوع داروهای مصرفی قبل و بعد درمان، مقادیر قند خون ناشتا، تری‌گلیسیرید، لیپوپروتئین با تراکم کم و لیپوپروتئین با تراکم زیاد در بدو بستری و طی سه هفته بعد از درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها: براساس مقدار قند خون ناشتا، طی سه هفته ارزیابی، 8/15% بیماران (29 بیمار) مبتلا به دیابت تشخیص داده شدند (05/0P<). ارتباط معنی‌داری بین سن، BMI، HbA1c، لیپوپروتئین با تراکم زیاد و مصرف داروهای اعصاب با بروز دیابت در افراد موردمطالعه به‌دست آمد (05/0P<) ولی بین جنسیت، سابقه‌ی خانوادگی، پرفشاری خون، مقادیر تری‌گلیسیرید و لیپوپروتئین با تراکم کم با بروز دیابت ارتباط معنی‌داری وجود نداشت (05/0P>).

نتیجه‌گیری: اندازه‌گیری قند خون ناشتا قبل از شروع درمان و طی سه هفته‌ی بستری، امکان تشخیص زودهنگام دیابت را در مبتلایان به بیماری خودایمنی تاولی تحت درمان با گلوکوکورتیکوئید امکان‌پذیر می‌کند. به‌علاوه بررسی عواملی مانند سن، BMI، HbA1c و لیپوپروتئین با تراکم زیاد، سابقه‌ی مصرف داروی اعصاب در زمان بستری و طی درمان می‌تواند امکان اقدامات سریع‌تری را برای تشخیص و درمان دیابت ناشی از گلوکوکورتیکوئید فراهم سازد.


عفت خدائیانی، جواد شکری، مهدی امیرنیا، افسانه رادمهر، مرتضی قوجازاده، بهزاد انوش، دانیال فدایی فولادی،
دوره 6، شماره 3 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: درماتوفیتوز عفونت ناشی از قارچ‌هایی است که توانایی تهاجم و تکثیر در بافت‌های کراتینیزه‌ی پوست، مو و ناخن را دارند. درمان خط اول درماتوفیتوز شامل آزول‌های موضعی است، ولی در برخی موارد درمان سیستمیک نیز مورد نیاز است. در سال‌های اخیر عفونت‌های قارچی شیوع بیشتری پیدا کرده‌اند و به‌علت تجویز بی‌رویه، مقاومت نسبت به داروهای معمول افزایش یافته است. در این مطالعه تأثیر درمانی نقره‌ی کلوئیدی موضعی و کلوتریمازول موضعی در درماتوفیتوز سر و بدن مقایسه شده است.

روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی غیرتصادفی دوسوکور، 40 بیمار دچار درماتوفیتوز سر و بدن به‌صورت یک درمیان به دو گروه تقسیم شده و نقره‌ی کلوئیدی موضعی یا کلوتریمازول موضعی (2 بار در روز، حداقل 4 هفته) دریافت نمودند. درصورت نیاز درمان‌های سیستمیک نیز تجویز شد. در پایان مطالعه، فراوانی موارد براساس پاسخ درمانی (آزمون KOH منفی و بهبود علائم) بین دو گروه مقایسه شدند.

یافته‌ها: میانگین مدت زمان پاسخ به درمان در گروه نقره‌ی کلوئیدی 56/1±26/5 هفته (3 تا 8) و در گروه کلوتریمازول 20/2±00/5 هفته (3 تا 12) بود (67/0P=). در گروه اول میزان پاسخ به درمان 2/84% و در گروه دوم 90% بود (66/0P=). در هیچ یک از بیماران عارضه‌ای دیده نشد.

نتیجه‌گیری: در بیماران دچار درماتوفیتوز سر و بدن، نقره‌ی کلوئیدی موضعی ممکن است به‌اندازه کلوتریمازول موضعی مؤثر و ایمنباشد. انجام مطالعات آتی با حجم نمونه‌ی بزرگ‌تر توصیه می‌شود.


نفیسه اسماعیلی، زهرا کریمی، طاهره سوری، عباس کریمی،
دوره 6، شماره 3 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: پمفیگوس یک بیماری‌ تاولی خودایمنی مزمن است که با تاول‌های داخل اپی‌درمی مشخص می‌شود. این تاول‌ها به سد دفاعی پوست صدمه رسانده و امکان ابتلا به عفونت‌های تهدیدکننده‌ی حیات را  افزایش می‌دهند. کلونیزاسیون استافیلوکوک اورئوس در بینی، در افزایش خطر ابتلا به عفونت مؤثر بوده و موجب تأخیر در روند بهبود زخم می‌شود. هدف از این مطالعه تعیین شیوع ناقلین استافیلوکوک اورئوس در مبتلایان به پمفیگوس بستری بود.

روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی، اطلاعات دموگرافیک و پزشکی 72 بیمار مبتلا به پمفیگوس بستری در بیمارستان رازی طی سال‌های 1392 و 1393 جمع‌آوری شده و نتایج نمونه‌های تهیه‌شده از سوراخ قدامی بینی جهت کشت، در بدو بستری و 1 هفته پس از بستری، تهیه و مقاومت به متی‌سیلین با روش انتشار دیسک در آگار ارزیابی گردید.

یافته‌ها: چهل و پنج نفر از بیماران (5/62%) مرد و 27 نفر (5/35%) زن بودند. فراوانی ناقلین استافیلوکوک اورئوس (3/58%) به‌دست آمد. سی نفر (7/41%) دارای کلونیزاسیون استافیلوکوک اورئوس در بدو بستری بودند که از این تعداد 22 نفر (3/73%) مقاوم به متی‌سیلین بودند. تعداد 40 نفر (6/55%) از بیماران یک هفته بعد از بستری کلونیزه شدند که 33 نفر (5/82%) از آن‌ها مقاوم به متی‌سیلین بودند. ارتباط معنی­داری بین کلونیزاسیون استافیلوکوک اورئوس در بدو بستری و یک هفته پس از بستری وجود نداشت (05/0P<).

نتیجه‌گیری: ناقلین استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی‌سیلین (Methicillin Resistant Staphylococcus aureus [MRSA]) (شامل ناقلین اکتسابی از جامعه و بیمارستان) در میان بیماران پمفیگوس شیوع زیادی دارند. باتوجه به اهمیت شناخت و جداسازی ناقلین استافیلوکوک اورئوس و MRSA جهت پیشگیری از سرایت به سایر بیماران، ممانعت از گسترش سویه­های MRSA و بهبودی سریع زخم‌ها، مطالعاتی با حجم نمونه‌ی بزرگ­تر روی مبتلایان به پمفیگوس توصیه می‌شود.


آمنه یزدانفر، لیلا خضریان، لیلا موسوی، مهتاب فیضیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آلوپسی‌سیکاتریسیل به ضایعاتی اطلاق می‌شود که باعث ریزش موی دائمی و غیرقابل‌برگشت شده و با تخریب فولیکول‌های مو همراه ‌باشد. کلمه‌ی سیکاتریسیل یا همراه با جوشگاه به این معنی است که اپی‌تلیوم فولیکول‌های مو با بافت هم‌بند جایگزین شده است. بعد از بهبودی بیماری یا التهاب اولیه، احتمال رویش مجدد مو بسیار کم است.

روش اجرا: در این مطالعه‌ی مقطعی گذشته‌نگر، 222 پرونده‌ی مبتلایان به آلوپسی سیکاتریسیل ثبت‌شده در بیمارستان فرشچیان همدان بررسی و داده‌های دموگرافیک بیماران شامل سن، جنسیت، شغل و نیز علائم بالینی بیماری ازجمله محل ضایعه، مدت زمان بیماری، وسعت ضایعه و علائم بیماری استخراج شد.

یافته‌ها: یکصد و ده بیمار (5/49%) لوپوس اریتماتوی دیسکوئید، 71 بیمار (9/31%) لیکن‌پلان، 23 بیمار (4/10%) سودوپلاد بروک، 11 بیمار (9/4%) کراتوزپیلاریس‌دکالونس و 3 بیمار (3/1%) آلوپسی سیکاتریسیل مرکزی مرکزگریز داشتند. آلوپسی موسینوز و تخریب سلولی یا فولیکولی هر کدام 2 نفر (9/0%) بودند. هم‌چنین ارتباط مدت، وسعت، سن، جنس، محل ضایعه، علائم بالینی و شغل با بیماری بررسی شد.

نتیجه‌گیری: آلوپسی‌های سیکاتریسیل ازجمله بیماری‌های مربوط به مو هستند که درصورت تشخیص و درمان به‌موقع می‌توان از پیشرفت ضایعه و عوارض ناشی از آن جلوگیری کرد. تشخیص این ضایعات با بررسی بالینی ـ آسیب‌شناسی دقیق میسر است.



صفحه 3 از 14     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb