جستجو در مقالات منتشر شده


291 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

پگاه عباسی، مریم پیمانی، داریوش فرهود، حمیدرضا محمودی، کامران قائدی،
دوره 13، شماره 2 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به آمار بالای ابتلای جهانی به سرطان پوست و مرگ‌ومیر بالای ناشی از ملانوم، شناسایی ژن­های درگیر در این بیماری و پیش‌بینی داروهای مؤثر حائز اهمیت است ازاین‌رو، در این مطالعه به شناسایی و بررسی سطح بیان ژن‌های مؤثر و کلیدی در متاستاز ملانوما و هم‌چنین بررسی پتانسیل تشخیصی آن‌ها، به‌عنوان مارکرهای زیستی و یافتن داروهای مؤثر بر بیان این ژن‌ها پرداخته‌شده است.

روش اجرا: در این مطالعه، از پایگاه داده GEO و از مطالعه GSE15605 با 74 نمونه شامل 16 نمونه نرمال، 46 نمونه سرطانی فاقد متاستاز و 12 نمونه سرطانی با متاستاز استفاده‌ شده است. پروفایل بیان ژن‌ها در این مطالعه توسط پلتفرم GPL570، حاوی 54675 پروب تولیدشده است. آخرین فایل انوتیشن GPL570 بارگیری و پردازش­های اولیه انجام شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد سطح بیان ژن‌های کاندید در نمونه‌های متاستازی نسبت به نمونه‌های نرمال نیز، تغییر بیان معناداری داشته است. نتایج حاصل از آنالیز داده‌های مرتبط با ژن‌های کاندید در این مطالعه نشان داد داروهای Glucosamine، Ad-E2F-1 plus doxorubicn، GSI، torcetrapib، Ribavirin و NSC319726 می‌توانند به‌ترتیب بر بیان ژن‌های MYH10، SPRR3 و TOP2A مؤثر باشند. ازطرفی نتایج حاصل از پایگاه بانک دارو نشان داد داروهای مختلفی مانند Amsacrine، Dexrazoxane، Valrubicin و Teniposide، می‌توانند نقش مهارکننده ژن TOP2A را داشته باشند.

نتیجه‌گیری: از پایگاه GEO جهت شناسایی ژن‌های کلیدی در متاستاز ملانوما و از DRUGBANK، برای شناسایی داروهایی که بر بیان این ژن‌ها تأثیر دارند، استفاده شد.

انسیه لطفعلی، مهسا فتاحی،
دوره 13، شماره 2 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: کاندیدیازیس دهانی، یک عفونت فرصت‌طلب شایع در حفره دهان به‌ویژه در نوزادان می‌باشد که ناشی از رشد بیش از حد کاندیدا است. کلنیزاسیون مخاط دهان نوزادان با گونه‌های کاندیدا، اولین گام برای کاندیدیازیس تهاجمی است. مطالعه حاضر به‌منظور بررسی ریسک‌فاکتورهای کاندیدیازیس دهانی نوزادان طراحی شد.
روش اجرا: نمونه‌ها از 70 نوزاد مشکوک به کاندیدیازیس دهانی، با استفاده از سواب از سطوح گونه، زبان، کام و بزاق جمع‌آوری، با روش‌های معمول قارچ‌شناسی و مولکولی ارزیابی و تعیین توالی و با نسخه 16 نرم‌افزار SPSS v آنالیز آماری شدند.
یافته‌ها: از مجموع 70 نمونه مشکوک، 50 گونه کاندیدا جدا شد. نتایج نشان داد که بروز کاندیدیازیس دهانی در نوزادان با نوع زایمان (طبیعی/سزارین)، نوع تغذیه (شیرمادر/شیرخشک/ ترکیب هر دو)، استفاده از داروهای آنتی‌بیوتیک و استفاده از شیشه شیر، رابطه معنی‌دار دارد؛ ولی با سن نوزاد و مصرف پستانک رابطه معنی‌دار نداشت.
نتیجه‌گیری: یافته‌های به‌دست‌آمده از این پژوهش نشان داد که بین بروز کاندیدیازیس دهانی در نوزادان با نوع زایمان، تغذیه از شیر مادر، عدم استفاده از شیشه شیر و مصرف داروی آنتی‌بیوتیک، رابطه معنی‌دار وجود دارد بنابراین، وجود کاندیدا در واژن مادر باردار می‌تواند باعث ابتلای نوزاد حین تولد شود.

سیدابراهیم اسکندری، علی خامسی‌پور، علیرضا فیروز، مینو تسبیحی، اکرم میرامین‌محمدی، خدیجه توکلی، مریم احمدی،
دوره 13، شماره 2 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیازیس یک بیماری انگلی است که توسط پشه خاکی به انسان منتقل می‌شود و از بیماری‌های آندمیک ایران است. با گسترش همه‌گیری کووید ـ 19 در سراسر جهان، بدون شک این ویروس با بیماری‌های عفونی بومی در مناطق مختلف تلاقی کرده است. در این مطالعه، ابتلا به کرونا در بیماران با سابقه سالک، مراجعه‌کننده به مرکز تحقیقات پوست و جذام تهران مورد بررسی قرار گرفت.
روش اجرا: تعداد 91 بیمار با سابقه ابتلا به سالک جهت عفونت احتمالی با SARS-CoV-2 موردبررسی قرار گرفتند. هم‌چنین میزان مراجعه‌کنندگان در طول اپیدمی کرونا با دوره مشابه قبل از کرونا مقایسه شد.
یافته‌ها: در مجموع 60% از بیماران مبتلا به سالک، ابتلا به کرونا را گزارش نکردند. در 21% موارد، کرونا خفیف، 13% کرونا متوسط، 3% کرونا شدید و تنها یک مورد مرگ در بین مبتلایان به کرونا با سابقه سالک گزارش شد. میزان مراجعه قبل از شروع اپیدمی کرونا، 2 برابر بیشتر از مراجعه در دوران اپیدمی بود.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه، به‌طور قابل‌توجهی مرگ‌ومیر و عوارض کووید ـ 19 کمتر گزارش شد. با این حال، مطالعات بیشتری برای بررسی سیستم ایمنی و میزان محافظت ایجادشده توسط لیشمانیازیس جلدی در برابر کووید ـ 19 موردنیاز است. مسائل مختلفی می‌تواند در کاهش بیماران در طول اپیدمی کرونا مؤثر باشد ازجمله عدم مراجعه به مراکز درمانی، کم‌شدن میزان سفرها و رعایت مسائل بهداشتی در طول اپیدمی.

ایلشن لطفی، سیدسعید طامهری‌زاده، محمدحسن جوانبخت، مریم غیاثی، مهشیدالسادات انصاری،
دوره 13، شماره 3 - ( 8-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: آلوپسی آره‌آتا یک بیماری خودایمن فولیکول مو است. Osteopontin یک فعال‌کننده اولیه لنفوسیت T است که ممکن است در برخی بیماری‌های ایمنی نقش داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی سطح سرمی استئوپونتین در بیماران مبتلا به آلوپسی آره‌آتا و مقایسه آن با سطح سرمی افراد سالم بود.

روش اجرا: 54 بیمار مبتلا به آلوپسی آره‌آتا که در سال‌های 1396 و 1397 به بیمارستان رازی تهران مراجعه کرده بودند، وارد مطالعه شدند. نیمی از بیماران بیماری شدید و نیمی از آن‌ها بیماری خفیف داشتند. هم‌چنین 52 فرد سالم به‌عنوان گروه کنترل (همسان ازنظر سن و جنس) انتخاب شدند. شدت بیماری با استفاده ازSALT (Severity of Alopecia Tool) Score تعیین و سطوح سرمی استئوپونتین به روش الایزا اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که سطح سرمی استئوپونتین در بیماران مبتلا به آلوپسی آره‌آتا به‌طور معنی‌داری بیشتر از افراد سالم بود. بین سطح استئوپونتین و نمره SALT یا طول مدت بیماری رابطه معنی‌داری وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: سطح استئوپونتین در بیماران با آلوپسی آره‌آتا بیشتر از افراد سالم است؛ اما با شدت بیماری ارتباطی ندارد.زمینه و هدف: آلوپسی آره‌آتا یک بیماری خودایمن فولیکول مو است. Osteopontin یک فعال‌کننده اولیه لنفوسیت T است که ممکن است در برخی بیماری‌های ایمنی نقش داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی سطح سرمی استئوپونتین در بیماران مبتلا به آلوپسی آره‌آتا و مقایسه آن با سطح سرمی افراد سالم بود.

روش اجرا: 54 بیمار مبتلا به آلوپسی آره‌آتا که در سال‌های 1396 و 1397 به بیمارستان رازی تهران مراجعه کرده بودند، وارد مطالعه شدند. نیمی از بیماران بیماری شدید و نیمی از آن‌ها بیماری خفیف داشتند. هم‌چنین 52 فرد سالم به‌عنوان گروه کنترل (همسان ازنظر سن و جنس) انتخاب شدند. شدت بیماری با استفاده ازSALT (Severity of Alopecia Tool) Score تعیین و سطوح سرمی استئوپونتین به روش الایزا اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که سطح سرمی استئوپونتین در بیماران مبتلا به آلوپسی آره‌آتا به‌طور معنی‌داری بیشتر از افراد سالم بود. بین سطح استئوپونتین و نمره SALT یا طول مدت بیماری رابطه معنی‌داری وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: سطح استئوپونتین در بیماران با آلوپسی آره‌آتا بیشتر از افراد سالم است؛ اما با شدت بیماری ارتباطی ندارد.
نیکو مظفری،
دوره 13، شماره 3 - ( 8-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: آموزش الکترونیکی مجازی، نقش کاملاً اثبات‌شده‌ای در تقویت یادگیری پزشکی دارد. از بین روش‌های آموزش مجازی، یکی از روش‌های مغفول‌مانده در آموزش پزشکی، استفاده از «شبکه‌های اجتماعی» است. تاکنون مطالعه‌ای در زمینه استفاده از پیام‌رسان واتس‌آپ در زمینه آموزش پزشکی ارائه نشده است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر و رضایت‌مندی از روش آموزش غیرحضوری به کارورزان با واتس‌آپ در درس درماتولوژی است.

روش اجرا: این پژوهش یک مطالعه نیمه‌تجربی است. در ابتدای هر ماه به‌طور متوسط با حضور 10 کارورز در بخش پوست، یک گروه در واتس‌آپ ساخته می‌شود. در گروه، کیس‌های متنوعی از بیماری‌های پوستی ارائه و نکات تشخیصی و درمانی آن‌ها با شیوه پرسش و پاسخ به کارورزان آموزش داده می‌شود. در پایان هر ماه با استفاده از پرسش‌نامه پژوهشگرساخته، که روایی و پایایی آن تأیید شده است، ارزیابی صورت می‌گیرد.

یافته‌ها: طی یک دوره 6 ماهه، در مجموع 61 کارورز در این مطالعه شرکت کردند و به‌طور میانگین در هر ماه، 50 کیس در گروه موردبحث قرار گرفت. از مجموع 61 اینترن شرکت‌کننده، 58 نفر پرسش‌نامه‌های نظرسنجی را پرکردند (میزان پاسخ‌دهی 95%).
97% شرکت‌کنندگان از آموزش مجازی با واتس‌آپ رضایت داشتند و اکثر کارورزان معتقد بودند که گروه واتس‌آپ در بهترکردن روابط بین استاد و دانشجو و بالابردن توانایی آن‌ها در تشخیص بیماران پوستی، مؤثر بوده است.


نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که واتس‌آپ ابزار مناسبی برای آموزش کارورزان و بحث پیرامون کیس‌های درماتولوژی است و استفاده روزافزون از این ابزار، به ارتقای آموزش پزشکی کمک شایانی خواهد کرد.
پرویز طوسی، سیدحسن اعتمادزاده، محمدرضا صدیقی‌مقدم، بتول موسوی، سیده‌فاطمه نوری رحیم‌آبادی، فهیمه عبداللهی‌مجد، محمد روستانژاد عربانی، علی‌اکبر بابایی، شهرام آریایی‌نژاد،
دوره 13، شماره 3 - ( 8-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات ملی شیوع مشکلات پوستی در جامعه ایرانی بسیار محدود است. هدف این مطالعه، تعیین شکایات پوستی مردان میانسال/سالمند بود.

روش اجرا: در این مطالعه مقطعی، 1419 مرد بالای 35 سال از 32 استان به‌صورت فراخوان شرکت کردند. اطلاعات جمعیت‌شناختی، سابقه بیماری زمینه‌ای و وجود مشکل/بیماری پوستی، توسط متخصصین پوست جمع‌آوری شد. شرکت‌کنندگان ازنظر وجود شکایت پوستی (خارش، سوزش، خشکی پوست، قرمزی، پوسته‌ریزی و تغییر رنگ پوست)، نوع شکایت، شدت و محل آن در زمان معاینه، ارزیابی شدند.

یافته‌ها: حدود یک‌سوم جامعه (6/31%) بیماری زمینه‌ای داشتند (449n=). فشارخون بالا، دیابت و اختلال اعصاب و روان، شایع‌ترین بیماری‌ها بودند (7/79%). شیوع شکایات پوستی در مردان میانسال/سالمند 2/24% بود (344n=). شایع‌ترین شکایات پوستی به‌ترتیب مربوط به خارش 207 نفر (2/60%) (6/14% کل) و خشکی پوست 80 نفر (3/23%) (6/5% کل) ابراز شد و اکثراً بیش از یک شکایت پوستی 6/75% را گزارش کردند (260n=). مصرف کورتیکواستروئیدها در 3/7% جامعه موردمطالعه ابراز شد (103n=) و مصرف نوع خوراکی 5/4% بیشتر بود (64n=). اکثر شکایات پوستی از نوع خفیف 3/59% (204 مورد) و موضعی 4/58% (201 مورد) بود. شکایات پوستی به‌طور معناداری با مواجهه شغلی (01/0=P)، سطح تحصیلات پایین‌تر (05/0=P) و مصرف کورتیکواسترویید در کل (001/0>P) و هر دو نوع خوراکی (02/0=P) و موضعی (001/0>P) در ارتباط بودند.

نتیجه‌گیری: شکایت پوستی یک شکایت شایع بین جامعه مردان میانسال و سالمند ایرانی بود. شایع‌ترین شکایت پوستی در این جامعه، خارش و خشکی پوست و از نوع خفیف و موضعی بود.
پوراندخت افشاری، مریم بهشتی‌نسب، محمد جوادمحمدی، الهام مراغی، ماریا چراغی،
دوره 13، شماره 3 - ( 8-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با پاندمی کووید ـ 19 از سال 2019، اهمیت رعایت بهداشت دست در سراسر جهان مطرح شد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر سلامت پوست دست زنان منوپوز در دوران پاندمی کووید ـ 19 انجام شد.

روش اجرا: این مطالعه مقطعی بر روی 94 مراجعه‌کننده به درمانگاه یائسگی بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز طی شهریور تا آبان 1378 انجام شد. ابزار این پژوهش پرسش‌نامه ویژگی‌های فردی و ابزار خودارزیابی پوست و دست بود (ضمیمه 3 از «دستورالعمل‌های بهداشت دست در مراقبت‌های بهداشتی»). داده‌ها با استفاده از نسخه 22 نرم‌افزار SPSS وارد و تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی‌داری کمتر از 05/0 درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: میانگین سنی مشارکت‌کنندگان در پژوهش 6/53 بود. میانگین دفعات شست‌وشوی دست در خارج منزل 28/5 و در داخل منزل 43/10 گزارش شد. 7/94 درصد خانم‌ها حداقل درجاتی از مشکل را در پوست دست خود گزارش و اعلام کردند مشکلات پوست دست آن‌ها در ایام پاندمی کووید ـ 19 به میزان قابل‌توجهی افزایش یافته است.

نتیجه‌گیری: در شرایط ویژه‌ای چون پاندمی کرونا که دست‌ها بارها و بارها با مواد ضدعفونی‌کننده شسته می‌شوند، پوست دست‌ها در معرض آسیب مضاعف نسبت به شرایط عادی قرار می‌گیرند بنابراین، لزوم آموزش حفظ سلامت دست‌ها به‌عنوان بخشی از سلامت عمومی به‌ویژه در زنان میان‌سال باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
هستی احمدیان یزدی، علیرضا فیروز، مریم موافق، فائقه کاظمی، سامان احمدنصرالهی، انیسه صمدی،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: محصولات مراقبت از پوست موضعی اغلب به لایه‌های عمیق‌تر پوست نمی‌رسند و کلاژن هیدرولیزشده خوراکی، یکی از جدیدترین مکمل‌های سیستمیک برای جوان‌سازی پوست است. هدف از این مطالعه ارزیابی ایمنی و اثربخشی ساشه مکمل خوراکی برای بهبود خاصیت ارتجاعی، آب‌رسانی و زبری پوست در مصرف‌کنندگان بود.

روش اجرا: این مطالعه بالینی با مقایسه قبل و بعد برروی 20 شرکت‌کننده با سن 36/5±15/44 سال انجام شد. پارامترهای الاستیسیته (R2، R5 و R7)، رطوبت و اصطکاک پوست و هم‌چنین ضخامت و دانسیته درم، پس از 6 و 12 هفته مصرف روزانه محصول موردمطالعه و هم‌چنین 4 هفته پس از قطع مصرف اندازه‌گیری (16 هفته) و ارزیابی شد. هم‌چنین رضایت شرکت‌کننده و عوارض جانبی به کمک پاسخ به پرسش‌نامه مربوطه ثبت گردید.

یافته‌ها: بهبود معنادار در شاخص‌های R2 و R5 و فریکشن پوست در هفته 12 مشاهده شد (به‌ترتیب 041/0P<، 012/0P< و 01/0P<) و این مقادیر چهار هفته پس از قطع مصرف مکمل، هم‌چنان در سطح افزایش‌یافته باقی ماندند که نشان‌دهنده پایداری نتیجه است. افزایش دانسیته درم در هفته 16 نسبت به مقادیر اولیه معنادار بود (03/0=P). رضایت کلی از درمان متوسط بود و عوارض گوارشی محدودی گزارش شد.

نتیجه‌گیری: مصرف ساشه مکمل خوراکی با برند «کلاژن گلد» تحمل‌پذیری مناسبی دارد و در بهبود پارامترهای بیوفیزیکی (الاستیسیته و فریکشن) و دانسیته پوست در افراد بالای 40 سال مؤثر است. این مطالعه، پایداری نتایج را تا 4 هفته پس از قطع مصرف تأیید کرد.

امیرهوشنگ احسانی، پدرام نورمحمدپور، کامبیز کامیاب حصاری، سیدمحمد بحرینیان، مینا کوهیان محمدآبادی، آلا احسانی، امیرحسین رحیم‌نیا،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوارض مهم خالکوبی، واکنش گرانولوماتوز است که با علائم درد، تورم، قرمزی و تندرنس در محل تتو مشخص می­شود. این واکنش در همه سنین و هر دو جنس دیده می­شود. با توجه به افزایش عوارض تتو، برآنیم تا مشخصات دموگرافیک ـ هیستولوژیک و عوارض تتو، به‌خصوص گرانولوم را بررسی کنیم.

روش اجرا: بیماران بیمارستان رازی با تشخیص گرانولوم پس از خالکوبی در یک بازه 3 ساله وارد مطالعه شدند و خصوصیات دموگرافیک ـ هیستولوژیک آن‌ها ثبت شد. تعداد 196 بیمار وارد مطالعه شدند و برای هر بیمار، یک برگه پرسش‌نامه تهیه و اطلاعات ازطریق آن‌ها جمع­آوری شد.

یافته‌ها: میانگین سنی بیماران 46/45 سال با انحراف‌معیار 54/8 و میانگین زمان انجام تتو 18/4 سال با انحراف معیار 33/4 بود. میانگین دفعات اتجام تتو 64/1 و انحراف معیار 8/1 بود. بیشترین محل انجام تتو ابرو با 3/88% و کمترین، پلک فوقانی با 6/0% بود. تتوگرانولوما (سارکوئیدال و جسم خارجی) با 7/41% بیشترین و ضایعات لیکنوئید با 8/2% کمترین فراوانی نتیجه پاتولوژی را داشته است.

نتیجه‌گیری: با توجه به بیشترین فراوانی تشخیص پاتولوژیک تتو ـ گرانولوم (سارکوئیدال و جسم خارجی) با 7/41% و اثبات ارتباط بین تتو ـ گرانولوم و ابتلا به سارکوئیدوز در مطالعات قبلی، بررسی کامل بیماران، پیگیری طولانی‌مدت از جهت ابتلا به سارکوئیدوز در آینده و بررسی پاسخ بالینی به درمان، منطقی و سودمند به‌نظر می‌رسد. ضمناً بررسی اینکه آیا درمان ضایعات فعلی نقشی در جلوگیری از ابتلا به سارکوئیدوز در آینده خواهد داشت یا خیر حائزاهمیت به‌نظر می‌رسد.

طراوت بهرامی، سروش محیط‌مافی، فریبرز معیر،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی تأثیر عصاره قطبی بارهنگ سرنیزه‌ای ۵ درصد بر التیام زخم باز در پوست رت است.

روش اجرا: پس از جدا‌کردن عصاره گیاه به روش مخلوط، تعداد ۴۰ عدد رت سالم نر با وزن متوسط ۲۵۰-۲۰۰ گرم انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه اصلی ۲۰ تایی تقسیم شدند. گروه ۱، گروه درمان و گروه ۲، گروه کنترل بودند که هرکدام از گروه‌های اصلی به ۴ گروه فرعی (روزهای ۳، ۷، 14 و 21) تقسیم شدند. جهت بررسی هیستوپاتولوژیک و ایمونوهیستوشیمی روند التیام، زخم موش‌های گروه‌های فرعی در هر دو گروه اصلی به‌صورت تمام ضخامت و به قطر ۱۵ میلی‌متر برداشت و جهت مطالعات بافت‌شناسی بررسی شد. پس از مقطع‌گیری، با روش رنگ‌آمیزی کیفی هماتوکسیلین ائوزین و تری کروم ماسون و با استفاده از آنتی‌بادی‌های ضدفاکتور، رشد تغییردهنده بتا و فاکتور رشد اندونتلیال عروقی گروه‌ها مطالعه و اطلاعات به‌دست‌آمده تبدیل به اطلاعات کمی و تجزیه ‌و تحلیل آماری شد.

یافته‌ها: استفاده از عصاره گیاه بارهنگ سر نیزه‌ای باعث بهبود شکاف اپتلیال، شکل‌گیری هرچه بهتر فیبر‌های کلاژنی و افزایش تعداد سلول‌های فیبرو بلاست شد. نتایج ایمونوهیستوشیمی در مورد هر دو مارکر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و فاکتور رشد تغییردهنده بتا، نشان از بهبودی طی روزهای مورد مطالعه در محل زخم داشت.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که می‌توان از عصاره قطبی گیاه بارهنگ سرنیزه‌ای ۵ درصد به‌منظور التیام زخم استفاده کرد.

امیرهوشنگ احسانی، آرزو جم‌منش، امیرعلی جهانشاهی، الناز خسروانی، رضا رباطی، زهرا صفاریان، علیرضا فیروز، وحیده لاجوردی، پروین منصوری، منصور نصیری کاشانی،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

کهیر از بیماری‌های شایع و چالش‌برانگیزی است که تشخیص و درمان آن، تنها به رشته تخصصی بیماری‌های پوست محدود نمی‌شود.
پزشکان عمومی، متخصصان داخلی، متخصصان آلرژی و ایمونولوژی بالینی نیز به‌طور شایعی با موارد این بیماری مواجه شده و درگیر تشخیص، درمان و پیشگیری از عود آن می‌شوند. انجمن متخصصین پوست ایران، راهنمای بالینی تشخیص و درمان کهیر ایران را در آذر 1397 با درنظرگرفتن مقالات علمی منتشرشده تا انتهای سال 2018 میلادی تدوین کرد. گایدلاین فعلی، نسخه به‌روزرسانی‌شده راهنمای سابق است که با بررسی مقالات چاپ‌شده از آوریل سال 2018 تا آگوست 2022 تهیه شده است.

امیرهوشنگ احسانی، حسن حاج‌محمدتقی‌صیرفی، پدرام نورمحمدپور، مهدی نقدی‌پور، مینا کوهیان‌ محمدآبادی، آلا احسانی، امیرحسین رحیم‌نیا،
دوره 14، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تلانژکتازی‌های اندام تحتانی به‌صورت شایع در جامعه و به‌خصوص در خانم‌ها دیده می‌شود. این اختلال نه‌تنها باعث مشکلات زیبایی، بلکه می‌تواند باعث درد و مشکلات مربوطه افزایش فشارخون وریدی بشود. این عروق یکی از شایع‌ترین مواردی است که بیماران برای درمان‌شان به مراکز زیبایی مراجعه می‌کنند. با توجه به برخی عوارض و محدودیت‌های اسکلروتراپی بر آن شدیم که به بررسی اثربخشی و ایمنی لیزر
Long-Pulsed Nd:YAG 1064-nm به عنوان یک جایگزین بپردازیم.


روش اجرا: 29 بیمار حداقل تحت 3 جلسه درمان با لیزر Nd:YAG به فواصل 4 هفته قرار گرفتند. قبل اولین جلسه درمان، بعد از هر جلسه و 6 ماه پس از آخرین نوبت از محل درمان عکس گرفته شد. در نهایت میزان رضایت از درمان و پاسخ بالینی هم بر اساس نظر یک درماتولوژیست ثانویه و خود بیمار بر اساس معیار بهبودی از 0 تا 4 ثبت گردید.

یافته‌ها: با توجه به نظر درماتولوژیست، میانگین رضایت از درمان، 38/3 از 4 با انحراف معیار 5/0 و براساس نظر بیمار میانگین، 2/3 از 4 با انحراف معیار 71/0 ثبت شده است که معادل بیش از 76% اثربخشی درمان با لیزر Nd:YAG 1064 می‌باشد. میزان درد حین لیزر براساس معیار VAS برابر 27/6 با انحراف معیار 64/2 ثبت گردید.

نتیجه‌گیری: لیزر Nd:YAG 1064 نانومتر پالس بلند یک روش درمانی بسیار موثر، قابل اعتماد، ایمن و هم چنین بدون عوارض جانبی قابل توجه در درمان عروق تلانژکتاتیک و وریدهای رتیکولار اندام تحتانی می‌باشد.
منصوره نیکوگفتار، امیرهوشنگ احسانی، افشین فتحی، علیرضا سنگانی، رضوانه کوزه‌گران،
دوره 14، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: زگیل تناسلی یک بیماری عفونی ناشی از نوعی ویروس پاپیلومای انسانی است که ازطریق تماس مستقیم پوست و عمدتاً در اثر ارتباطات جنسی منتقل می‌شود؛ لذا نیمرخ آسیب‌پذیری روانی در افراد مبتلا به زگیل تناسلی و نقش آن در میزان تکانش‌گری در مراجعان به بیمارستان رازی مورد مطالعه قرار گرفت.

روش اجرا: پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری را تمام افراد مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی ـ که به زگیل تناسلی مبتلا بودند ـ تشکیل دادند که به روش در دسترس، 122 نفر انتخاب و وارد مطالعه شدند. در این پژوهش از پرسش‌نامه آسیب‌پذیری روانی و پرسش‌نامه تکانش‌گری بارات استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با آزمون تحلیل واریانس و تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به‌گام و نسخه 18 نرم‌افزار SPSS انجام شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که آسیب‌پذیری روانی در افراد مبتلا به زگیل تناسلی در وضعیت نرمال قرار و در میزان تکانش‌گری نقش دارد. افکار پارانوئیدی دارای ضریب اثر 3030/0 و پیش‌بینی 30/0 است.

نتیجه‌گیری: با توجه به نقش آسیب‌پذیری روانی در شکل‌گیری اختلالات رفتاری مانند تکانشگری از یک سو و نقش تکانشگری در ابتلا به بیماری زگیل تناسلی از سوی دیگر، این پژوهش واجد تلویحات کاربردی در برجسته‌ساختن زمینه‌های پیشگیری و درمان تکانش‌گری است.
مهسا فتاحی، آذین آیت‌اللهی،
دوره 14، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: کاندیدا آلبیکنس توانایی کلونیزه‌کردن سطوح زنده و غیرزیست و تشکیل بیوفیلم‌هایی را دارد که در برابر ضدقارچ‌های رایج بسیار مقاوم هستند. مطالعه حاضر به‌منظور ارزیابی فعالیت قارچ‌کشی ایتراکونازول بروی بیوفیلم کاندیدا آلبیکنس طراحی شده است.

روش اجرا: مطالعه حاضر بر روی 10 نمونه ناخن انجام شد. آزمایش روتین قارچ‌شناسی و مولکولی جهت شناسایی و تعیین گونه قارچ انجام شد. بیوفیلم در پلیت 96 خانه تشکیل شد و در مجاورت ایتراکونازول قرار گرفت. تجمع گونه‌های اکسیژن فعال ROS اندازه‌گیری و سطح ROS در بیوفیلم‌های تیمارشده با ایتراکونازول در حضور آنتی اکسیدان تعیین شد. اندازه‌گیری حداقل غلظت مهاری ایتراکونازول در حضور اسید اسکوربیک (10 میلی‌مولار) براساس پروتکل مرحله قبل انجام شد. برای بررسی احتمال القای آپوپتوز به‌دنبال مصرف ایتراکونازول از کیت تشخیص آپوپتوز Annexin V-FITC استفاده شد.

یافته‌ها: Mann-Whitney تفاوت معنی‌داری را بین بیوفیلم‌های تیمارشده با ایتراکونازول و بیوفیلم‌های تیمارنشده برای 10 سویه آزمایش‌شده نشان داد. درمان با ایتراکونازول منجر به کاهش قابل‌توجهی در تعداد بیوفیلم شد. اسید اسکوربیک به‌طور قابل توجهی تجمع ROS ناشی از ایتراکونازول را برای بیوفیلم‌های همه سویه‌‌های کاندیدا آلبیکنس کاهش داد. یافته‌ها نشان می‌دهد که ایتراکونازول آپوپتوز وابسته به ROS را در یک حالت وابسته به دوز در سلول‌های بیوفیلم القا می‌کند.

نتیجه‌گیری: در این مطالعه مشخص شد وجود ROS درون‌سلولی عامل اصلی مکانیسم آپوپتوز ایتراکونازول است. توانایی ایتراکونازول برای القای ROS در سلول‌های کاندیدا یک استراتژی قارچ‌کشی بسیار مؤثر به‌نظر می‌رسد.
محبوبه دهقان نیری، محمدحسین بیاضی،
دوره 14، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه‌درمانی شناختی رفتاری و گروه‌درمانی هیجان‌مدار بر کاهش علائم بیماری پسوریازیس، پریشانی روان‌شناختی و ادراک از تصویر بدن انجام‌شد.

روش اجرا: این پژوهش نیمه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیمارانی بود که در بهار 1401 با مراجعه به متخصصان درماتولوژی شهر مشهد تشخیص پسوریازیس دریافت‌کردند. 45 بیمار پسوریازیس به‌روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌روش تصادفی در دو گروه آزمایش (درمان شناختی‌رفتاری و هیجان‌مدار) و کنترل (گروه‌های 15نفره) جایگزین شدند. گروه‌های آزمایش 8 جلسه، هفته‌ای یک جلسه‌ 90‌ دقیقه‌ای تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. پیش‌از آغاز و پس‌ از پایان جلسات درمان، بیماران مقیاس پریشانی روان‌شناختی، پرسش‌نامه نگرانی از تصویر بدنی و پرسش‌نامه علائم جسمانی با شاخص شدت و سطح پسوریازیس را کامل کردند. داده‌ها با روش تحلیل کوواریانس یک‎متغیری تجزیهو‌تحلیل شد.

یافته‌ها: نتایج نشان‌داد گروه‌درمانی شناختی‌رفتاری و گروه‌درمانی هیجان‌مدار در کاهش پریشانی روان‌شناختی (01/0>P، 06/21= (41 و 1)F)، بهبود ادراک از تصویر بدن (01/0>P، 65/33= (41 و 1)F) و کاهش شدت علائم پسوریازیس (01/0>P، 67/12= (41 و 1)F) اثربخش هستند. هم‌چنین گروه‌درمانی شناختی‌رفتاری، روش مؤثرتری برای کاهش پریشانی روان‌شناختی و بهبود ادراک از تصویر بدن (01/0>P) است؛ اما بین اثربخشی گروه‌درمانی شناختی رفتاری و گروه‌درمانی هیجان‌مدار در کاهش علائم پسوریازیس مبتلایان تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P).

نتیجه‌گیری: درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان‌مدار می‌توانند در کنترل علائم بیماری پسوریازیس نقش کلیدی و موثری ایفا کنند.
مینو تسبیحی، اکرم میرامین‌محمدی، علی خامسی‌پور، سیدابراهیم اسکندری، علیرضا فیروز، سامان احمدنصرالهی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیازیس جلدی یکی از معضلات بهداشتی مهم ایران محسوب می‌شود. هنوز واکسن مؤثری علیه لیشمانیازیس انسانی در دسترس نیست و درمان‌های حاضر مبتنی‌بر دارودرمانی است. درمان‌های معمول سمی و گران هستند و هم‌چنین مقاومت به درمان سبب شده جست‌وجو برای درمان‌های جدید ادامه داشته باشد. توفاسیتینیب یک مهارکننده انتخابی ژانوس کیناز است که مسیر سیگنالی چندین سیتوکین در سیستم ایمنی را مختل می‌کند. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر پماد موضعی توفاسیتینیب 2% در بهبودی زخم لیشمانیازیس جلدی در موش‌های Balb/C بود.

روش اجرا: این مطالعه تجربی، با به‌کارگیری داروهای توفاسیتینیب و گلوکانتیم در 40 سر موش Balb/C ماده انجام شد. فرم متاسیکلیک پروماستیگوت لیشمانیا ماژور سویه استاندارد (MRHO/IR/75/ER) به کف پا موش‌ها تزریق شد. پس از ایجاد زخم، موش‌ها به 4 گروه درمانی توفاسیتینیب، گلوکانتیم، توفاسیتینیب ـ گلوکانتیم و شاهد بدون درمان تقسیم شدند. طول دوره درمان 28 روز بود و در پایان هر هفته درمانی، قطر زخم اندازه‌گیری می‌شد.

یافته‌ها: پس از پایان درمان در گروه‌های تحت درمان با توفاسیتینیب، کاهش معنی‌داری در اندازه زخم و قطر کف پا نسبت به گروه شاهد بدون درمان مشاهده شد (01/0P<).

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که توفاسیتینیب سبب تسریع بهبودی زخم در موش‌های Balb/C می‌شود و مشابه درمان استاندارد گلوکانتیم در بهبودی زخم عمل کرده است. استفاده از داروی توفاسیتینیب به فرم پماد در کاهش قطر زخم ناشی از لیشمانیا ماژور در موش مؤثر بوده و به‌دلیل سهولت در استفاده و عدم نیاز به تزریقات دردناک، می‌تواند به‌عنوان گزینه‌ای برای درمان بیماران مبتلا به لیشمانیازیس جلدی مطرح باشد.

هستی احمدیان یزدی، علیرضا فیروز، محسن رضاییان وقار، الهه کاشانی، انیسه صمدی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: برای غلبه‌بر عوارض موضعی درمان‌های معمول بیماری درماتیت آتوپیک، نیاز به نگرش جدیدی در مورد درمان‌های جایگزین است. این مطالعه با هدف ارزیابی ایمنی و اثربخشی کرم حاوی ترکیبات طبیعی جو دوسر و عصاره بابونه در بهبود علائم پوستی بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک خفیف تا متوسط طراحی و انجام شد.

روش اجرا: این مطالعه، یک مطالعه بالینی با مقایسه قبل و بعد از بود که بر روی 20 شرکت‌کننده (16 زن و 4 مرد) با سن 04/11±95/39 سال انجام و شدت بیماری براساس Total & Local SCORAD مشخص شد. پارامترهای میزان تبخیر آب از سطح اپیدرم، رطوبت لایه شاخی، pH، دما، سبوم و اریتم پوست به‌وسیله پروب‌های مربوطه از دستگاه MPA 580، پس از 2 و 4 هفته مصرف روزانه محصول موردمطالعه، ارزیابی شد. هم‌چنین رضایت شرکت‌کننده و عوارض جانبی احتمالی ثبت گردید.

یافته‌ها: بهبود معنادار در نمره SCORAD Total و SCORAD Local و هم‌چنین شدت خارش و سوزش در هفته 2 و 4 مشاهده شد (01/0P<). افزایش معنادار رطوبت لایه شاخی در هفته 2 و 4 پس از درمان قابل مشاهده بود (01/0P<). 2 و 4 هفته پس از درمان بیماران، به‌ترتیب 1/84 و 9/78 درصد از بیماران ضایعات پوستی خود را «بهبودیافته» یا «بسیار بهبودیافته» توصیف کرده‌اند.

نتیجه‌گیری: کرم حاوی جو دوسر و عصاره بابونه، محصولی ایمن و مؤثر برای بهبود ضایعات خفیف تا متوسط درماتیت آتوپیک محسوب می‌شود.

میثاق نوروزی، حمیدطاهر نشاط‌ دوست، فریبا جعفری،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان‌درمانی مبتنی‌بر بهبود کیفیت زندگی بر افسردگی و عزت نفس زنان مبتلا به ویتیلیگو انجام شد.

روش اجرا: پژوهش حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی (پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با پیگیری و گروه کنترل) بود که با استفاده از طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با پیگیری با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری پوستی ویتیلیگو مراجعه‌کننده به مرکز تحقیقات بیماری‌های پوستی و سالک اصفهان بود که در این میان تعداد 20 نفر با روش نمونه‌گیری دسترس انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل (10 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. هر دو گروه پرسش‌نامه‌های افسردگی بک (1996) و عزت‌نفس روزنبرگ (1965) را به‌عنوان پیش‌آزمون تکمیل و پس از اتمام دوره هشت جلسهای روان‌درمانی مبتنی‌بر بهبود کیفیت زندگی (هفته‌ای یک جلسه ۹۰ دقیقه‌ای به مدت هشت هفته) مجدداً پس‌آزمون و یک ماه بعد پیگیری برای گروه کنترل و آزمایش اجرا شد. داده‌های گردآوریشده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر در نرمافزارSPSS  مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: براساس یافته‌های تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر مشخص شد که روان‌درمانی مبتنی‌بر بهبود کیفیت زندگی میانگین، نمرات افسردگی را کاهش و عزت‌نفس زنان مبتلا به ویتیلیگو را افزایش داد.

نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه روان‌درمانی مبتنی‌بر بهبود کیفیت زندگی بر افسردگی و عزت‌نفس زنان مبتلا به ویتیلیگو تأثیر دارد؛ لذا آموزش این رویکرد درمانی به‌عنوان یک روش مداخلهای مؤثر برای کاهش افسردگی و افزایش عزت‌نفس زنان مبتلا به ویتیلیگو توصیه میشود.

ترانه یزدان‌پرست، منصور نصیری‌کاشانی، منصور شمسی‌پور، فریبا ایزدی حیدری، فاطمه امیری، علیرضا فیروز،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: درماتیت تماسی آلرژیک به‌عنوان شایع‌ترین علت درماتیت پلک شناخته شده است؛ اما اغلب به اشتباه تشخیص داده می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی ویژگی‌های بیماران مبتلا به درماتیت پلک مراجعه‌کننده برای تست پچ است.

روش اجرا: در این مطالعه گذشته‌نگر، سه زیرگروه اصلی شامل بیمارانی که فقط پلک‌ها درگیر بودند، پلک‌ها و نواحی دیگر درگیر بودند و بدون درگیری پلک تعیین شد. داده‌های جمع‌آوری‌شده شامل تشخیص‌، سابقه پزشکی گذشته، استفاده از محصولات مراقبت شخصی و لوازم آرایش، درماتیت شغلی و آلرژن‌های مثبت بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون
T مستقل، آنالیز واریانس یک‌طرفه و مربع کای استفاده شد.


یافته‌ها: 427 بیمار مراجعه‌کننده جهت پچ تست وارد مطالعه شدند که 139 بیمار مبتلا به درماتیت پلک بودند. درماتیت تماسی آلرژیک شایع‌ترین تشخیص در هر سه گروه مراجعه‌کننده برای پچ تست بود. استفاده از کرم اصلاح و نرم‌کننده مو در بیمارانی که فقط درگیری پلک داشتند، به‌طور معنی‌داری بیشتر بود و سولفات نیکل شایع‌ترین آلرژن در بین آن‌ها بود.

نتیجه‌گیری: پچ تست به‌عنوان استاندارد طلایی، ابزار مهمی در ارزیابی بیماری شایع پوستی درماتیت تماسی پلک و به‌دلیل شناسایی دقیق آلرژن‌های مسئول، در درمان درماتیت پلک ضروری است.

سیدحسین جهانبخش، ارغوان عزیزپور، مریم نسیمی، امیرهوشنگ احسانی، پدرام نورمحمدپور،
دوره 14، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر، ارزیابی شیوع آپنه اختصاصی خواب در بیماران مبتلا به پسوریازیس مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی است.

روش اجرا: بیماران مبتلا به پسوریازیس در سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ در این مطالعه مقطعی وارد شدند. بیماران ازنظر دموگرافیک، شاخص شدت ناحیه پسوریازیس (PASI)، مدت بیماری، محل سکونت، تحصیلات و هم‌چنین پرسش‌نامه Stop-Bang و پرسش‌نامه Berlin جهت ریسک خطر آپنه انسدادی خواب، موردبررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: براساس معیار Stop-Bang ۴۳ نفر (3/41%) ریسک متوسط و ۲۳ نفر (1/22%) ریسک بالای ابتلا به آپنه انسدادی خواب را داشتند. براساس پرسش‌نامه Berlin ۴۸ نفر (2/46%) ریسک بالای ابتلا به آپنه انسدادی خواب را داشتند. میانگین سنی افراد (میانگین = 3/58، انحراف م0عیار = 6/10) در ریسک بالای آپنه انسدادی براساس معیار Stop-Bang به‌طور معنی‌داری از میانگین سنی افراد با ریسک متوسط (میانگین = 1/48، انحراف معیار = 1/16، 0039/0=P) و ریسک پایین (میانگین = 7/41، انحراف معیار = 8/17، 001/0P<) بیشتر بود. هم‌چنین BMI بین سه گروه براساس معیار Stop-Bang به‌طور معنی‌داری متفاوت بود و در افراد با ریسک بالاتر آپنه انسدادی خواب، BMI بالاتر بود (05/0P<). در افراد با ریسک بالای آپنه انسدادی خواب براساس معیار Berlin به‌طور معنی‌داری از افراد با ریسک پایین آپنه انسدادی خواب، بالاتر بود (میانگین 1/31 در مقابل میانگین ۲۶ (001/0P<).

نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاضر، آپنه انسدادی خواب را به‌عنوان یکی از ناخوشی‌های همراه پسوریازیس مطرح می‌کند.

صفحه 14 از 15     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb