جستجو در مقالات منتشر شده


291 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

امیرهوشنگ احسانی، حسن حاج‌محمدتقی‌صیرفی، پدرام نورمحمدپور، مهدی نقدی‌پور، مینا کوهیان‌ محمدآبادی، آلا احسانی، امیرحسین رحیم‌نیا،
دوره 14، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تلانژکتازی‌های اندام تحتانی به‌صورت شایع در جامعه و به‌خصوص در خانم‌ها دیده می‌شود. این اختلال نه‌تنها باعث مشکلات زیبایی، بلکه می‌تواند باعث درد و مشکلات مربوطه افزایش فشارخون وریدی بشود. این عروق یکی از شایع‌ترین مواردی است که بیماران برای درمان‌شان به مراکز زیبایی مراجعه می‌کنند. با توجه به برخی عوارض و محدودیت‌های اسکلروتراپی بر آن شدیم که به بررسی اثربخشی و ایمنی لیزر
Long-Pulsed Nd:YAG 1064-nm به عنوان یک جایگزین بپردازیم.


روش اجرا: 29 بیمار حداقل تحت 3 جلسه درمان با لیزر Nd:YAG به فواصل 4 هفته قرار گرفتند. قبل اولین جلسه درمان، بعد از هر جلسه و 6 ماه پس از آخرین نوبت از محل درمان عکس گرفته شد. در نهایت میزان رضایت از درمان و پاسخ بالینی هم بر اساس نظر یک درماتولوژیست ثانویه و خود بیمار بر اساس معیار بهبودی از 0 تا 4 ثبت گردید.

یافته‌ها: با توجه به نظر درماتولوژیست، میانگین رضایت از درمان، 38/3 از 4 با انحراف معیار 5/0 و براساس نظر بیمار میانگین، 2/3 از 4 با انحراف معیار 71/0 ثبت شده است که معادل بیش از 76% اثربخشی درمان با لیزر Nd:YAG 1064 می‌باشد. میزان درد حین لیزر براساس معیار VAS برابر 27/6 با انحراف معیار 64/2 ثبت گردید.

نتیجه‌گیری: لیزر Nd:YAG 1064 نانومتر پالس بلند یک روش درمانی بسیار موثر، قابل اعتماد، ایمن و هم چنین بدون عوارض جانبی قابل توجه در درمان عروق تلانژکتاتیک و وریدهای رتیکولار اندام تحتانی می‌باشد.
منصوره نیکوگفتار، امیرهوشنگ احسانی، افشین فتحی، علیرضا سنگانی، رضوانه کوزه‌گران،
دوره 14، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: زگیل تناسلی یک بیماری عفونی ناشی از نوعی ویروس پاپیلومای انسانی است که ازطریق تماس مستقیم پوست و عمدتاً در اثر ارتباطات جنسی منتقل می‌شود؛ لذا نیمرخ آسیب‌پذیری روانی در افراد مبتلا به زگیل تناسلی و نقش آن در میزان تکانش‌گری در مراجعان به بیمارستان رازی مورد مطالعه قرار گرفت.

روش اجرا: پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری را تمام افراد مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی ـ که به زگیل تناسلی مبتلا بودند ـ تشکیل دادند که به روش در دسترس، 122 نفر انتخاب و وارد مطالعه شدند. در این پژوهش از پرسش‌نامه آسیب‌پذیری روانی و پرسش‌نامه تکانش‌گری بارات استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با آزمون تحلیل واریانس و تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام‌به‌گام و نسخه 18 نرم‌افزار SPSS انجام شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که آسیب‌پذیری روانی در افراد مبتلا به زگیل تناسلی در وضعیت نرمال قرار و در میزان تکانش‌گری نقش دارد. افکار پارانوئیدی دارای ضریب اثر 3030/0 و پیش‌بینی 30/0 است.

نتیجه‌گیری: با توجه به نقش آسیب‌پذیری روانی در شکل‌گیری اختلالات رفتاری مانند تکانشگری از یک سو و نقش تکانشگری در ابتلا به بیماری زگیل تناسلی از سوی دیگر، این پژوهش واجد تلویحات کاربردی در برجسته‌ساختن زمینه‌های پیشگیری و درمان تکانش‌گری است.
مهسا فتاحی، آذین آیت‌اللهی،
دوره 14، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: کاندیدا آلبیکنس توانایی کلونیزه‌کردن سطوح زنده و غیرزیست و تشکیل بیوفیلم‌هایی را دارد که در برابر ضدقارچ‌های رایج بسیار مقاوم هستند. مطالعه حاضر به‌منظور ارزیابی فعالیت قارچ‌کشی ایتراکونازول بروی بیوفیلم کاندیدا آلبیکنس طراحی شده است.

روش اجرا: مطالعه حاضر بر روی 10 نمونه ناخن انجام شد. آزمایش روتین قارچ‌شناسی و مولکولی جهت شناسایی و تعیین گونه قارچ انجام شد. بیوفیلم در پلیت 96 خانه تشکیل شد و در مجاورت ایتراکونازول قرار گرفت. تجمع گونه‌های اکسیژن فعال ROS اندازه‌گیری و سطح ROS در بیوفیلم‌های تیمارشده با ایتراکونازول در حضور آنتی اکسیدان تعیین شد. اندازه‌گیری حداقل غلظت مهاری ایتراکونازول در حضور اسید اسکوربیک (10 میلی‌مولار) براساس پروتکل مرحله قبل انجام شد. برای بررسی احتمال القای آپوپتوز به‌دنبال مصرف ایتراکونازول از کیت تشخیص آپوپتوز Annexin V-FITC استفاده شد.

یافته‌ها: Mann-Whitney تفاوت معنی‌داری را بین بیوفیلم‌های تیمارشده با ایتراکونازول و بیوفیلم‌های تیمارنشده برای 10 سویه آزمایش‌شده نشان داد. درمان با ایتراکونازول منجر به کاهش قابل‌توجهی در تعداد بیوفیلم شد. اسید اسکوربیک به‌طور قابل توجهی تجمع ROS ناشی از ایتراکونازول را برای بیوفیلم‌های همه سویه‌‌های کاندیدا آلبیکنس کاهش داد. یافته‌ها نشان می‌دهد که ایتراکونازول آپوپتوز وابسته به ROS را در یک حالت وابسته به دوز در سلول‌های بیوفیلم القا می‌کند.

نتیجه‌گیری: در این مطالعه مشخص شد وجود ROS درون‌سلولی عامل اصلی مکانیسم آپوپتوز ایتراکونازول است. توانایی ایتراکونازول برای القای ROS در سلول‌های کاندیدا یک استراتژی قارچ‌کشی بسیار مؤثر به‌نظر می‌رسد.
محبوبه دهقان نیری، محمدحسین بیاضی،
دوره 14، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه‌درمانی شناختی رفتاری و گروه‌درمانی هیجان‌مدار بر کاهش علائم بیماری پسوریازیس، پریشانی روان‌شناختی و ادراک از تصویر بدن انجام‌شد.

روش اجرا: این پژوهش نیمه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیمارانی بود که در بهار 1401 با مراجعه به متخصصان درماتولوژی شهر مشهد تشخیص پسوریازیس دریافت‌کردند. 45 بیمار پسوریازیس به‌روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌روش تصادفی در دو گروه آزمایش (درمان شناختی‌رفتاری و هیجان‌مدار) و کنترل (گروه‌های 15نفره) جایگزین شدند. گروه‌های آزمایش 8 جلسه، هفته‌ای یک جلسه‌ 90‌ دقیقه‌ای تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. پیش‌از آغاز و پس‌ از پایان جلسات درمان، بیماران مقیاس پریشانی روان‌شناختی، پرسش‌نامه نگرانی از تصویر بدنی و پرسش‌نامه علائم جسمانی با شاخص شدت و سطح پسوریازیس را کامل کردند. داده‌ها با روش تحلیل کوواریانس یک‎متغیری تجزیهو‌تحلیل شد.

یافته‌ها: نتایج نشان‌داد گروه‌درمانی شناختی‌رفتاری و گروه‌درمانی هیجان‌مدار در کاهش پریشانی روان‌شناختی (01/0>P، 06/21= (41 و 1)F)، بهبود ادراک از تصویر بدن (01/0>P، 65/33= (41 و 1)F) و کاهش شدت علائم پسوریازیس (01/0>P، 67/12= (41 و 1)F) اثربخش هستند. هم‌چنین گروه‌درمانی شناختی‌رفتاری، روش مؤثرتری برای کاهش پریشانی روان‌شناختی و بهبود ادراک از تصویر بدن (01/0>P) است؛ اما بین اثربخشی گروه‌درمانی شناختی رفتاری و گروه‌درمانی هیجان‌مدار در کاهش علائم پسوریازیس مبتلایان تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P).

نتیجه‌گیری: درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان‌مدار می‌توانند در کنترل علائم بیماری پسوریازیس نقش کلیدی و موثری ایفا کنند.
مینو تسبیحی، اکرم میرامین‌محمدی، علی خامسی‌پور، سیدابراهیم اسکندری، علیرضا فیروز، سامان احمدنصرالهی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیازیس جلدی یکی از معضلات بهداشتی مهم ایران محسوب می‌شود. هنوز واکسن مؤثری علیه لیشمانیازیس انسانی در دسترس نیست و درمان‌های حاضر مبتنی‌بر دارودرمانی است. درمان‌های معمول سمی و گران هستند و هم‌چنین مقاومت به درمان سبب شده جست‌وجو برای درمان‌های جدید ادامه داشته باشد. توفاسیتینیب یک مهارکننده انتخابی ژانوس کیناز است که مسیر سیگنالی چندین سیتوکین در سیستم ایمنی را مختل می‌کند. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر پماد موضعی توفاسیتینیب 2% در بهبودی زخم لیشمانیازیس جلدی در موش‌های Balb/C بود.

روش اجرا: این مطالعه تجربی، با به‌کارگیری داروهای توفاسیتینیب و گلوکانتیم در 40 سر موش Balb/C ماده انجام شد. فرم متاسیکلیک پروماستیگوت لیشمانیا ماژور سویه استاندارد (MRHO/IR/75/ER) به کف پا موش‌ها تزریق شد. پس از ایجاد زخم، موش‌ها به 4 گروه درمانی توفاسیتینیب، گلوکانتیم، توفاسیتینیب ـ گلوکانتیم و شاهد بدون درمان تقسیم شدند. طول دوره درمان 28 روز بود و در پایان هر هفته درمانی، قطر زخم اندازه‌گیری می‌شد.

یافته‌ها: پس از پایان درمان در گروه‌های تحت درمان با توفاسیتینیب، کاهش معنی‌داری در اندازه زخم و قطر کف پا نسبت به گروه شاهد بدون درمان مشاهده شد (01/0P<).

نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که توفاسیتینیب سبب تسریع بهبودی زخم در موش‌های Balb/C می‌شود و مشابه درمان استاندارد گلوکانتیم در بهبودی زخم عمل کرده است. استفاده از داروی توفاسیتینیب به فرم پماد در کاهش قطر زخم ناشی از لیشمانیا ماژور در موش مؤثر بوده و به‌دلیل سهولت در استفاده و عدم نیاز به تزریقات دردناک، می‌تواند به‌عنوان گزینه‌ای برای درمان بیماران مبتلا به لیشمانیازیس جلدی مطرح باشد.

هستی احمدیان یزدی، علیرضا فیروز، محسن رضاییان وقار، الهه کاشانی، انیسه صمدی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: برای غلبه‌بر عوارض موضعی درمان‌های معمول بیماری درماتیت آتوپیک، نیاز به نگرش جدیدی در مورد درمان‌های جایگزین است. این مطالعه با هدف ارزیابی ایمنی و اثربخشی کرم حاوی ترکیبات طبیعی جو دوسر و عصاره بابونه در بهبود علائم پوستی بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک خفیف تا متوسط طراحی و انجام شد.

روش اجرا: این مطالعه، یک مطالعه بالینی با مقایسه قبل و بعد از بود که بر روی 20 شرکت‌کننده (16 زن و 4 مرد) با سن 04/11±95/39 سال انجام و شدت بیماری براساس Total & Local SCORAD مشخص شد. پارامترهای میزان تبخیر آب از سطح اپیدرم، رطوبت لایه شاخی، pH، دما، سبوم و اریتم پوست به‌وسیله پروب‌های مربوطه از دستگاه MPA 580، پس از 2 و 4 هفته مصرف روزانه محصول موردمطالعه، ارزیابی شد. هم‌چنین رضایت شرکت‌کننده و عوارض جانبی احتمالی ثبت گردید.

یافته‌ها: بهبود معنادار در نمره SCORAD Total و SCORAD Local و هم‌چنین شدت خارش و سوزش در هفته 2 و 4 مشاهده شد (01/0P<). افزایش معنادار رطوبت لایه شاخی در هفته 2 و 4 پس از درمان قابل مشاهده بود (01/0P<). 2 و 4 هفته پس از درمان بیماران، به‌ترتیب 1/84 و 9/78 درصد از بیماران ضایعات پوستی خود را «بهبودیافته» یا «بسیار بهبودیافته» توصیف کرده‌اند.

نتیجه‌گیری: کرم حاوی جو دوسر و عصاره بابونه، محصولی ایمن و مؤثر برای بهبود ضایعات خفیف تا متوسط درماتیت آتوپیک محسوب می‌شود.

میثاق نوروزی، حمیدطاهر نشاط‌ دوست، فریبا جعفری،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان‌درمانی مبتنی‌بر بهبود کیفیت زندگی بر افسردگی و عزت نفس زنان مبتلا به ویتیلیگو انجام شد.

روش اجرا: پژوهش حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی (پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با پیگیری و گروه کنترل) بود که با استفاده از طرح پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با پیگیری با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری پوستی ویتیلیگو مراجعه‌کننده به مرکز تحقیقات بیماری‌های پوستی و سالک اصفهان بود که در این میان تعداد 20 نفر با روش نمونه‌گیری دسترس انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل (10 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. هر دو گروه پرسش‌نامه‌های افسردگی بک (1996) و عزت‌نفس روزنبرگ (1965) را به‌عنوان پیش‌آزمون تکمیل و پس از اتمام دوره هشت جلسهای روان‌درمانی مبتنی‌بر بهبود کیفیت زندگی (هفته‌ای یک جلسه ۹۰ دقیقه‌ای به مدت هشت هفته) مجدداً پس‌آزمون و یک ماه بعد پیگیری برای گروه کنترل و آزمایش اجرا شد. داده‌های گردآوریشده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر در نرمافزارSPSS  مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: براساس یافته‌های تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر مشخص شد که روان‌درمانی مبتنی‌بر بهبود کیفیت زندگی میانگین، نمرات افسردگی را کاهش و عزت‌نفس زنان مبتلا به ویتیلیگو را افزایش داد.

نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه روان‌درمانی مبتنی‌بر بهبود کیفیت زندگی بر افسردگی و عزت‌نفس زنان مبتلا به ویتیلیگو تأثیر دارد؛ لذا آموزش این رویکرد درمانی به‌عنوان یک روش مداخلهای مؤثر برای کاهش افسردگی و افزایش عزت‌نفس زنان مبتلا به ویتیلیگو توصیه میشود.

ترانه یزدان‌پرست، منصور نصیری‌کاشانی، منصور شمسی‌پور، فریبا ایزدی حیدری، فاطمه امیری، علیرضا فیروز،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: درماتیت تماسی آلرژیک به‌عنوان شایع‌ترین علت درماتیت پلک شناخته شده است؛ اما اغلب به اشتباه تشخیص داده می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی ویژگی‌های بیماران مبتلا به درماتیت پلک مراجعه‌کننده برای تست پچ است.

روش اجرا: در این مطالعه گذشته‌نگر، سه زیرگروه اصلی شامل بیمارانی که فقط پلک‌ها درگیر بودند، پلک‌ها و نواحی دیگر درگیر بودند و بدون درگیری پلک تعیین شد. داده‌های جمع‌آوری‌شده شامل تشخیص‌، سابقه پزشکی گذشته، استفاده از محصولات مراقبت شخصی و لوازم آرایش، درماتیت شغلی و آلرژن‌های مثبت بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون
T مستقل، آنالیز واریانس یک‌طرفه و مربع کای استفاده شد.


یافته‌ها: 427 بیمار مراجعه‌کننده جهت پچ تست وارد مطالعه شدند که 139 بیمار مبتلا به درماتیت پلک بودند. درماتیت تماسی آلرژیک شایع‌ترین تشخیص در هر سه گروه مراجعه‌کننده برای پچ تست بود. استفاده از کرم اصلاح و نرم‌کننده مو در بیمارانی که فقط درگیری پلک داشتند، به‌طور معنی‌داری بیشتر بود و سولفات نیکل شایع‌ترین آلرژن در بین آن‌ها بود.

نتیجه‌گیری: پچ تست به‌عنوان استاندارد طلایی، ابزار مهمی در ارزیابی بیماری شایع پوستی درماتیت تماسی پلک و به‌دلیل شناسایی دقیق آلرژن‌های مسئول، در درمان درماتیت پلک ضروری است.

سیدحسین جهانبخش، ارغوان عزیزپور، مریم نسیمی، امیرهوشنگ احسانی، پدرام نورمحمدپور،
دوره 14، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر، ارزیابی شیوع آپنه اختصاصی خواب در بیماران مبتلا به پسوریازیس مراجعه‌کننده به بیمارستان رازی است.

روش اجرا: بیماران مبتلا به پسوریازیس در سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ در این مطالعه مقطعی وارد شدند. بیماران ازنظر دموگرافیک، شاخص شدت ناحیه پسوریازیس (PASI)، مدت بیماری، محل سکونت، تحصیلات و هم‌چنین پرسش‌نامه Stop-Bang و پرسش‌نامه Berlin جهت ریسک خطر آپنه انسدادی خواب، موردبررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: براساس معیار Stop-Bang ۴۳ نفر (3/41%) ریسک متوسط و ۲۳ نفر (1/22%) ریسک بالای ابتلا به آپنه انسدادی خواب را داشتند. براساس پرسش‌نامه Berlin ۴۸ نفر (2/46%) ریسک بالای ابتلا به آپنه انسدادی خواب را داشتند. میانگین سنی افراد (میانگین = 3/58، انحراف م0عیار = 6/10) در ریسک بالای آپنه انسدادی براساس معیار Stop-Bang به‌طور معنی‌داری از میانگین سنی افراد با ریسک متوسط (میانگین = 1/48، انحراف معیار = 1/16، 0039/0=P) و ریسک پایین (میانگین = 7/41، انحراف معیار = 8/17، 001/0P<) بیشتر بود. هم‌چنین BMI بین سه گروه براساس معیار Stop-Bang به‌طور معنی‌داری متفاوت بود و در افراد با ریسک بالاتر آپنه انسدادی خواب، BMI بالاتر بود (05/0P<). در افراد با ریسک بالای آپنه انسدادی خواب براساس معیار Berlin به‌طور معنی‌داری از افراد با ریسک پایین آپنه انسدادی خواب، بالاتر بود (میانگین 1/31 در مقابل میانگین ۲۶ (001/0P<).

نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاضر، آپنه انسدادی خواب را به‌عنوان یکی از ناخوشی‌های همراه پسوریازیس مطرح می‌کند.
فرحناز مولوی، کیمیا اسدی، معصومه آخوندی رنجبر، نگار قلعه‌نوی، فاطمه‌سادات اعتمادالاسلامی بختیار، تارا عادل راستگو، ساحل یزدان‌پناهی،
دوره 14، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از عصاره زالو در تهیه مکمل‌های آرایشی و ترکیبات دارویی همیشه مورد توجه بوده است. تاکنون تأثیر این عصاره بر روی حجم‌دهی بافت پوششی پوست به‌صورت علمی تأیید نشده است و پژوهشی درخصوص مقایسه اثر انواع روغن‌های پایه در این عصاره صورت نگرفته است.

روش اجرا: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر عصاره زالو در پایه‌های روغن زیتون، روغن کرچک و روغن بادام تلخ برروی پوست صورت توسط نرم‌افزار ریخت‌سنجی هندسی لندمارک پایه بود. بدین‌منظور تعداد 25 نفر از گروه سنی 45 الی 55 سال انتخاب شدند. به‌منظور مقایسه تغییرات ریخت‌شناسی به مدت چهل روز در یک ساعت مشخص تصاویر با استفاده از دوربین دیجیتال تهیه شد. بر روی تصاویر دوبعدی، تعداد 12 نقطه لندمارک با استفاده از نرم‌افزار TpsDig2 قرار داده شد. داده‌های شکلی حاصل پس از تحلیل روی‌هم‌گذاری، با استفاده از تحلیل پروکراست با روش‌های آماری چند متغیره PCA و CVA و تحلیل خوشه‌ای (CV) تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی‌دار عصاره زالو در حجم‌دهی و رفع چین و چروک با پایه روغن زیتون وجود دارد (001/0P<)؛ ولی دو گروه روغن کرچک و روغن بادام تلخ تفاوت معنادار نداشتند (010/0P>).

نتیجه‌گیری: عصاره زالو در بازه زمانی مطالعه حاضر تأثیری بر رفع چین و چروک ندارد و تورم موضعی در بافت پوششی پوست ایجاد نمی‌کند.
حسین شریفی، انسیه لطفعلی،
دوره 14، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به افزایش موارد ابتلا درماتوفیتوزیس به‌ویژه کچلی بدن و کشاله ران به‌وسیله گونه‌های مقاوم به تربینافین و سرعت بالای انتقال بیماری به‌منظور انتخاب درمان مناسب، درنظرگرفتن مدت زمان لازم برای درمان بیماری و نیز تشخیص زودهنگام موارد مقاوم به درمان الزامی است. مطالعه حاضر به‌منظور تعیین حساسیت دارویی سویه‌های ترایکوفایتون روبروم، میکروسپوروم کنیس و اپیدرموفایتون فلوکوزوم نسبت به داروهای ضدقارچی رایج انجام گرفت.

روش اجرا: تست حاسیت دارویی (میکرودایلوشن براث) برای 20 نمونه به‌دست‌آمده از بیماران طبق پروتکل CLSI-M38-3rd ED (Clinical and Laboratory Standard Institute) نسبت به داروهای تربینافین، اریتروکونازول و وریکونازول انجام شد.

یافته‌ها: براساس تست، نتایج دارویی 5 بیمار به تربینافین مقاوم بوده و حداقل غلظت مهاری بیشتر از 2 و 3 بیمار نسبت به تربینافین تولرنت بوده و حداقل غلظت مهاری بین 5/0 تا 1 نشان دادند. براساس تست نتایج دارویی، 7 بیمار نسبت به ایتراکونازول تولرنت بوده و حداقل غلظت مهاری بین 5/0 تا 1 نشان دادند. تمام ایزوله‌ها به وریکونازول پاسخ مناسب نشان دادند.

نتیجه‌گیری: نتایج تست حساسیت دارویی، بررسی اهمیت تست‌های قارچ‌شناسی را در مورد ضایعات پوستی درماتوفیتی برای جلوگیری از گسترش گونه‌های مقاوم به دارو برجسته می‌کند.
محمدعلی اسفندیاری، علیرضا خسروی، سپیده اسدی، دنیا نیک‌آیین، جلال حسن،
دوره 14، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: عوارض جانبی مرتبط با داروهای ضدمیکروبی و همچنین هزینه بالای آن‌ها، جست‌وجو برای ماده مؤثره گیاهان دارویی با قیمت مناسب و عوارض جانبی کمتر را برانگیخته است. از این مواد می‌توان به‌عنوان مکمل دارویی یا برای افزایش اثرات ضدمیکروبی و ضدقارچی داروها استفاده کرد. هدف این مطالعه بررسی میزان اثر مهارکنندگی اولئوروپین بر عوامل بیماری‌زای قارچی و باکتریایی جداشده از عفونت ناخن در شرایط آزمایشگاهی است.

روش اجرا: خواص ضدقارچی و ضدباکتریایی اولئوروپین با تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC)Minimum Inhibition Concentration  و حداقل غلظت کشندگی
(
MBC) Minimum Bactericidal Concentration و (MFC) Minimum Fungicidal Concentration این ماده، بر مخمرهای کاندیدا آلبیکنس، کاندیدا گلابراتا و باکتری اشریشیاکلی با روش میکروبراث دایلوشن ارزیابی شد.


یافته‌ها: آزمایشات نشان ‌دادند که حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) اولئوروپین علیه هر سه میکروارگانیسم موردمطالعه برابر با 65 و حداقل غلظت کشندگی (MBC/MFC) برابر با 130 میلی‌گرم در میلی‌لیتر بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به‌ فعالیت ضدقارچی و ضدباکتریایی زیاد اولئوروپین، این مطالعه این ماده را به‌عنوان یک داروی مکمل ضد‌میکروبی طبیعی معرفی می‌کند. همچنین می‌توان از این ماده برای افزایش قدرت ضد‌میکروبی آنتی‌‌بیوتیک‌های موجود کمک گرفت.
انیسه صمدی، منصور نصیری کاشانی، آذین آیت‌اللهی، زهرابیگم موسوی، هستی احمدیان یزدی، علیرضا فیروز،
دوره 14، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر شرکت‌های متعدد ایرانی، اقدام به تولید فیلرهای هیالورونیک اسید کرده‌اند. این مطالعه مروری به بررسی و مقایسه ایمنی و اثربخشی بالینی 5 مورد از این محصولات می‌پردازد.

روش اجرا: در بخش اول مطالعه، ایمنی و اثربخشی کلی فیلرهای هیالورونیک اسید مورد مطالعه، برای اصلاح خطوط خنده بر روی 150 شرکت‌کننده (سن 97/9±30/44 سال) با استفاده از ارزیابی بالینی و دستگاهی در هفته‌های 2، 12 و 24 بعد از تزریق مورد ارزیابی قرار گرفت. در بخش دوم مقایسه ایمنی و اثربخشی 5 فیلر هیالورونیک اسید مورد مطالعه با توجه به همین پارامترها انجام شد.

یافته‌ها: به‌طور کلی، در هفته‌های 2، 12 و 24 به‌ترتیب در 6/80%، 3/63% و 66/60% درصد از شرکت‌کنندگان، یک گرید یا بیشتر کاهش در شدت چین‌های نازولبیال مشاهده شد. در تمامی ویزیت‌ها، متغیر سطح و حجم خطوط نازولبیال و هم‌چنین دانسیته درم در سونوگرافی، بهبود معنی‌دار نسبت به پایه از خود نشان دادند. در ارزیابی‌های دستگاهی، دو فیلر با غلظت هیالورنیک اسید 24 میلی‌گرم بر میلی‌لیتر ـ که یکی از آن‌ها حاوی مانیتول بود ـ بهترین اثربخشی دستگاهی را نشان داده‌اند درحالی که، در ارزیابی‌های بالینی فیلر حاوی مانیتول به تنهایی بهترین عملکرد را در کاهش شدت چین‌های نازولبیال از خود نشان داد.

نتیجه‌گیری: فیلرهای هیالورونیک اسید ساخت ایران روشی ایمن و مؤثر برای اصلاح خطوط خنده متوسط تا شدید محسوب می‌شود ولی میزان اثربخشی آنها متفاوت گزارش شده است.
صفورا شکوئی‌نژاد،
دوره 14، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: به موازات افزایش موارد ابتلا به درماتوفیتوزیس بدن و درماتوفیتوزیس کشاله ران، موارد گونه‌های مقاوم به داروهای ضدقارچی به‌ویژه تربینافین رو به افزایش است. مطالعه حاضر به‌منظور بررسی الگوی مقاومت دارویی گونه‌های درماتوفیت جداشده از 27 بیمار مراجعه‌کننده به بیمارستان پوست رازی طراحی شد.

روش اجرا: نمونه پوسته بیماران از ناحیه کشاله ران، باتک و بدن از حاشیه فعال ضایعه جمع‌آوری شد. مقداری از نمونه پوسته بیمار زیر میکروسکوپ، ازنظر وجود آرتروکنیدی و هایف قارچی بررسی شد. کشت بروی محیط اختصاصی سابورو دکستروزآگار 2% همراه با کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید جهت تعین هویت اولیه گونه‌های درماتوفیتی، از خصوصیات مرفولوژیک استفاده شد. برای شناسایی دقیق ترایکوفایتون‌های جداشده از پوسته بیماران به روش ژنوتایپینگ (مولکولی)، از آغازگر‌های ITS1 و ITS4 (آغازگرهای یونیورسال) استفاده شد. انجام تست حساسیت دارویی میکرودایلوشن براث طبق پروتکل CLSI-M38-3rd ed - برای ایزوله‌های درماتوفیتی نسبت به داروهایتربینافین، اریتروکونازول، فلوکونازول و وریکونازول انجام شد.

یافته‌ها: 25 بیمار با جدایه ترایکوفایتون ایندوتینه‌آ آلوده شده بودند. 2 بیمار با جدایه ترایکوفایتون اینتردیجیتال آلوده شده بودند. در مطالعه حاضر 27/4 (81/14%) از بیماران دارای مقاومت ضدقارچی (1 میکروگرم در میلی‌لیتر³حداقل غلظت مهار رشد قارچ برای تربینافین) بودند.

نتیجه‌گیری: عدم انجام معاینات قارچ‌شناسی قبل از شروع درمان می‌تواند منجر به تشخیص اشتباه شود. عدم استفاده از تست حساسیت ضدقارچی مدیریت موارد مقاوم به درمان را چالش‌برانگیز می‌کند. ترکیبات درمانی ناکافی و نامناسب می‌تواند تعداد گونه‌های مقاوم در سراسر جهان را افزایش دهد.
سمیرا شاه‌حسینی، معظمه کردجزی، سامان احمدنصراللهی، سیدمهدی اجاق، عاطفه نعیمی‌فر، سلیم شریفیان،
دوره 15، شماره 1 - ( 2-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: جلبک‌های دریایی منبع ارزشمندی از مواد فعال زیستی با اثرات متنوع در صنایع آرایشی و بهداشتی مانند محصولات سلامت پوست هستند. یکی از ویژگی‌های اصلی پوست رطوبت است که نقش مهمی در حفظ متابولیسم، فعالیت آنزیمی، خواص مکانیکی، ظاهر و سد محافظتی دارد. هدف از مطالعه حاضر، فرموله‌کردن عصاره آبی جلبک قهوه‌ای Sargassum tenerrimum با خواص آنتی‌اکسیدانی و ضدباکتریایی به‌عنوان کرم رطوبت‌رسان برای ارزیابی پایداری فیزیکوشیمیایی و رشد میکروبی بود.

روش اجرا: جلبک‌ها از منطقه بین جزر‌و‌مدی سواحل دریای عمان و خلیج‌فارس جمع‌آوری و با آب دریا، شست‌وشوی اولیه داده شدند. بعد از انتقال به دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، در آزمایشگاه فرآوری دانشکده شیلات، فرآیند عصاره‌گیری انجام گرفت و در مرکز آموزش و پژوهش بیماری‌های پوست و جذام دانشگاه علوم پزشکی تهران، فرمولاسیون کرم مرطوب‌کننده 1 درصد تهیه شد. آنالیز آماری خواص آنتی‌باکتری عصاره‌ آبی توسط نسخه 22 نرم‌افزار SPSS صورت گرفت و جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها ازطریق آنالیز واریانس یک‌طرفه (one way ANONA) انجام شد و مقایسه میانگین‌ها به‌وسیله آزمون دانکن و برای سنجش معنادار بودن اختلافات در سطح 5 درصد استفاده شد. در نهایت نمودارها با استفاده از نرم‌افزار Excel ترسیم شدند. نتایج بررسی شاخص‌های مورد مطالعه به‌صورت میانگین±انحراف معیار گزارش گردید.

یافته‌ها: با توجه به نتایج، کرم 1 درصد تهیه‌شده به‌مدت 6 ماه در دمای اتاق و آون کاملاً پایدار و همگن بود و آزمایشات میکروبی را پشت سر گذاشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به موارد فوق، اثربخشی کرم تولیدشده به‌خوبی ثابت شد و می‌توان آن‌را به‌عنوان یک عامل مرطوب‌کننده پوست معرفی کرد.
آلا احسانی، امیرهوشنگ احسانی، زهرا رضوی، مینا کوهیان محمدآبادی، مهشیدسادات انصاری، زینب آریانیان، پدرام نورمحمدپور، امیرمحمد الماسی، امیرحسین رحیم‌نیا،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش استفاده از توکسین بوتولینوم برای درمان چین و چروک‌های ناحیه گلابلا به‌خصوص در کشور ایران و قیمت نسبتاً بالای محصولات خارجی (مثل دیسپورت®)، مقایسه اثربخشی، عوارض و ماندگاری اثر بین دو برند ایرانی توکسین بوتولینوم مصپورت® و دیستون® از اهمیت زیادی برخوردار است. این مطالعه با هدف ارزیابی و مقایسه نتایج درمان با این دو دارو انجام شد.

روش اجرا: در این مطالعه مقطعی ـ توصیفی ـ گذشته‌نگر، پرونده 81 بیمار که برای درمان چین‌های متوسط تا شدید ناحیه گلابلا به بیمارستان پوست رازی مراجعه کرده بودند، بررسی شد. اطلاعات مرتبط با میزان رضایت، ماندگاری اثر و عوارض جانبی توکسین بوتولینوم مصپورت® و دیستون® ازطریق پرسش‌نامه جمع‌آوری و تحلیل شد.

یافته‌ها: میانگین رضایت‌مندی از درمان در گروه دیستون® 7 و در گروه مصپورت® 7/7 بود که تفاوت آماری معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (142/0=P). همچنین، میانگین ماندگاری اثر برای دیستون® 5/3 ماه و برای مصپورت® 8/3 ماه گزارش شد که تفاوت معناداری نداشت. ازنظر عوارض جانبی، سردرد شایع‌ترین عارضه جانبی بود و عارضه جانبی مهمی رویت نگردید. هم‌چنین تفاوت معناداری بین دو گروه در میزان بروز عوارض مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که هر دو داروی دیستون® و مصپورت® اثربخشی و ایمنی مشابهی دارند و انتخاب میان آن‌ها می‌تواند بیشتر براساس هزینه و ترجیح بیمار یا پزشک باشد تا تفاوت‌های درمانی واقعی. پیشنهاد می‌شود مطالعات بیشتری با حجم نمونه بزرگ‌تر برای بررسی دقیق‌تر انجام شود.
مریم میراحمد، نسیم توتونچی، پوریا اصیلی، حمیدرضا محمودی، کامبیز کامیاب، محمد مهدوی، فائزه خراسانی‌زاده، مریم دانش‌پژوه،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیاز جلدی یکی از مسائل مهم بهداشت عمومی در کشورهای در حال توسعه مانند ایران و شایع‌ترین فرم آن، لیشمانیای جلدی است که به‌صورت یک ضایعه اولسراتیو یا ندولی ظاهر می‌شود. هدف این مطالعه، بررسی ویژگی‌های هیستوپاتولوژیک و بالینی بیماران با لیشمانیوز جلدی بود.

روش اجرا: این مطالعه مقطعی روی 70 بیمار لیشمانیوز جلدی انجام شد که از سال 1397 تا 1401 به بیمارستان پوست رازی مراجعه کرده بودند و تشخبص بیماری با پاتولوژی تأیید شده بود.

یافته‌ها: سن بیماران از 2 تا 76 سال متغیر بود و میانگین آن 26/42±86/20 سال بود. اکثریت بیماران مرد بودند (3/54%). نوع ضایعات پلاک‌دار شایع‌ترین نوع بود (3/64%). ازنظر محل ضایعه، صورت و اندام‌های فوقانی با فراوانی‌های 1/47% و 3/34% بیشتر از سایر نواحی دیده شدند. تمامی بیماران در سونوگرافی شواهد سلولیت داشتند. شایع‌ترین تغییر اپیدرم، هایپرکراتوزیس (8/42%) بود. در مورد تغییرات هیستوپاتولوژیک در درم، نفوذ لنفوسیت‌ها (4/61%)، سلول‌های پلاسما (6/58%) و هیستیوسیت‌ها (6/48%)، همچنین تشکیل گرانولوم (3/54%) و حضور اجسام لیشمن (3/54%) تغییرات غالب بودند. برخی بیماران اشکال غیرطبیعی لیشمانیوز جلدی داشتند، به‌طوری‌که شش نفر از آن‌ها لیشمانیای جلدی لوپویید و پنج نفر لیشمانیای جلدی اسپورتریکوئید داشتند.

نتیجه‌گیری: مردان و افرادی که در میانسالی بودند، بیشتر در معرض عفونت قرار داشتند بنابراین، پیشنهاد می‌شود که به‌طور خاص در برنامه‌های پیشگیرانه مورد توجه قرار گیرند. علاوه‌براین، ارزیابی یافته‌های هیستوپاتولوژیک لیشمانیوز جلدی، شامل لیشمانیای جلدی لوپویید و لیشمانیای جلدی اسپورتریکوئید، می‌تواند انواع لیشمانیا را از سایر بیماری‌های جلدی متمایز کنند.
علیرضا محبی‌پور، فیروز امانی، میترا رزمی، مسعود امن‌زاده، محمد بهرامی،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان دومین علت اصلی مرگ و میر در جهان است و سرطان پوست نیز شایع‌ترین نوع سرطان در میان انسان‌هاست که هزینه‌های زیاد و آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی زیادی به جامعه وارد می‌کند. افزایش موارد سرطان پوست در کشور ما و همچنین در استان اردبیل، ما را برآن‌داشت تا شیوع و روند اپیدمیولوژیک ده ساله سرطان پوست را در بیماران مراجعه‌کننده به کلینیک پوست در اردبیل طی سال‌های 1400-1390 بررسی کنیم.

روش اجرا: در این مطالعه، ۳۳۱ بیمار طی سال‌های 1390 تا 1400 با تشخیص سرطان پوست به کلینیک پوست مراجعه کرده بودند. چک‌لیست‌ها براساس اطلاعات موجود در پرونده‌های آن‌ها تکمیل شد.

یافته‌ها: از تمامی بیماران، ۲۰۸ نفر (8/62%) مرد، 4/60% از اردبیل، 2/14% در سال ۲۰۱۶ و 2/46% در گروه سنی ۵۰-۷۰ سال بودند. میانگین سنی بیماران 5/62 سال با انحراف معیار 7/14 در محدوده ۲۵-۹۶ سال بود. شایع‌ترین نوع سرطان پوست در نمونه‌های مورد مطالعه طی ده سال مربوط به BCC با ۱۸۴ مورد (6/55%) و بیشتر بیماران مورد مطالعه در درجه ۳ با ۲۳۱ بیمار (8/69%) بودند. شایع‌ترین محل سرطان پوست با ۹۳ مورد، (1/28%) بینی بود.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که روند سرطان پوست در نمونه‌های مورد مطالعه مشابه آمار استانی، روند ثابتی ازنظر کاهش یا افزایش نداشته و روند نوسانی بوده است. بروز این بیماری در مراجعین مرد حدود دو برابر مراجعین زن بوده و بیشتر موارد در درجات بالا و نوع BCC بوده است.
پروانه دلکآبادی، سارا هاشمی،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: ویتیلیگو به‌عنوان یکی از شایع­ترین اختلالات تولید رنگدانه­ای پوست، پیامدهای روانی ـ اجتماعی قابل‌توجهی برای بیماران به همراه دارد؛ لذا کشف مسیرها و متغیرهای تأثیرگذار بر سلامت روان در این افراد مهم است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه‌ نقش واسطه‌ای شرم درونی‌شده در رابطه بین اجتناب شناختی و دشواری­های بین فردی در پیش­بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ویتیلیگو انجام گرفت.

روش اجرا: پژوهش از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام بیماران مبتلا به ویتیلیگو بیمارستان رازی تهران بودند که 170 نفر به روش هدفمند براساس معیارهای ورود انتخاب و وارد مطالعه شدند. از پرسش‌نامه­های اجتناب شناختی سکستون و داگاس، مشکلات بین فردی بارخام، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و شرم درونی‌شده کوک استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر با استفاده از نسخه 26 نرم‌افزار SPSS و PLS انجام شد.

یافته­ها: براساس نتایج متغیر شرم درونی در ارتباط بین مشکلات بین فردی با کیفیت زندگی به‌عنوان یک متغیر میانجی نسبی شناخته شد؛ اما در مسیر بین اجتناب شناختی با کیفیت زندگی اثری نشان نداده و مسیر اجتناب شناختی با کیفیت زندگی و شرم درونی به‌عنوان متغیر میانجی در سطح معنی‌داری کمتر از 05/0 معنی‌دار نبود.

نتیجه­گیری: متخصصان سلامت روان می‌توانند در مداخلات با درنظرگرفتن نقش شرم درونی بین عوامل بررسی‌شده، نقش مهمی در کمک به بیماران ویتیلیگو برای عبور از چالش‌ها، بهبود وضعیت سلامت روان و بهزیستی ایفا کنند.
مهدی میرزایی علویجه، مهین امینی، فرزاد جلیلیان،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پوست یکی از شایع‌ترین سرطان‌ها است. مطالعات فراوانی تأثیر مثبت استفاده از کرم‌های ضدآفتاب در پیشگیری از سرطان پوست را نشان دادند. هدف از انجام مطالعه حاضر تعیین نابرابری در استفاده از کرم ضدآفتاب بود.

روش اجرا: این پژوهش مقطعی در میان بزرگسالان شهر کرمانشاه انجام شد. اطلاعات به‌وسیله پرسش‌نامه با انجام مصاحبه جمع‌آوری گردید. شاخص و منحنی تمرکز برای تعیین کمیت و تجزیه نابرابری در استفاده از کرم ضدآفتاب استفاده شد. نتایج نسبت شانس تطبیق‌یافته و آنالیز تجزیه برای استفاده از ضدآفتاب نیز برآورد گردید.

یافته‌ها: 39/14% از ضدآفتاب استفاده می‌کردند. نسبت استفاده در مردان 65/5% و در زنان 72/21% به‌دست‌آمد. شاخص تمرکز برای استفاده از ضدآفتاب (001/0P<) 344/0 به‌دست آمد که نشان‌دهنده تمرکز بیشتر استفاده از ضدآفتاب در بین ثروتمندان است. ثروتمندان 72/3 برابر فقرا و همچنین افراد در طبقه متوسط نیز 48/1 برابر فقرا شانس بیشتری برای مصرف ضدآفتاب دارند. بیشترین سهم مشارکت در ایجاد نابرابری در مصرف ضدآفتاب، متغیر وضعیت اقتصادی ـ جامعه‌ای با 26/61%، سطح تحصیلات با 23/13% و سن با 02/13% به‌دست آمد.

نتیجه‌گیری: تمرکز مداخلات ارتقای سلامت باید گروه‌های با وضعیت اقتصادی ـ جامعه‌ای پایین را هدف قرار دهد. در توسعه و پیاده‌سازی مداخلات باید مردان و افراد کمتر تحصیل‌کرده را در اولویت قرار داد.

صفحه 14 از 15     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb