زمینه و هدف:
آلوپسی سیکاتریسیل بهدنبال جایگزینی غیرقابلبرگشت فولیکولها بهوسیلهی فیبروز
ایجاد میشود و با ازدستدادن دائمی موها تظاهر میکند. مطالعات اندکی در ایران
برای بررسی ویژگیهای بالینی و هیستوپاتولوژیک آلوپسی سیکاتریسیل انجام شده است.
هدف از انجام این مطالعه بررسی ویژگیهای دموگرافیک، بالینی و هیستوپاتولوژیک
بیماران مبتلا به آلوپسی سیکاتریسیل مراجعهکننده به کلینیک پوست مرکز آموزشی
درمانی فرشچیان همدان در یک بازهی زمانی دوساله و همچنین ارزیابی قدرت تشخیصی
کرایتریای پاتولوژیک در تشخیص انواع مختلف آلوپسی سیکاتریسیل بود.
روش اجرا:
این مطالعهی مقطعی برروی 89 بیمار که با تشخیص بالینی آلوپسی سیکاتریسیل تحت
بیوپسی قرار گرفتند، انجام شد. ابتدا ویژگیهای دموگرافیک و بالینی بیماران به
همراه تشخیص کلینیکی ثبت میگردید و سپس لام بیوپسی آنها توسط دو پاتولوژیست
مختلف (که از تشخیص یکدیگر مطلع نبودند) مورد ارزیابی قرار میگرفت. اطلاعات تشخیصی
بهدستآمده از این دو پاتولوژیست بهطور جداگانه ثبت و درنهایت ضریب توافق تشخیصی
دو پاتولوژیست تعیین گردید.
یافتهها:
در این مطالعه، فراوانی تشخیص اتیولوژیک آلوپسی براساس معاینهی بالینی و
هیستوپاتولوژی بهترتیب شامل Lichen planopilaris، Disciod lupus erythematosus، Alopecia areata، Pseudopelade of Brocq، Folliculitis
decalvans و
Central centrifugal cicatricial alopecia بود. از نظر ضریب توافق تشخیصی نیز نتیجهی نهایی حاکی از ضریب
توافق قوی بین تشخیص بالینی و پاتولوژیست اول
(کاپا=836/0)، ضریب توافق متوسط تا قوی بین تشخیص بالینی و پاتولوژیست
دوم
(کاپا=703/0) و ضریب توافق متوسط تا قوی بین پاتولوژیست اول و دوم
(کاپا=663/0) بود.
نتیجهگیری:
تشخیص آلوپسی سیکاتریسیل نیازمند معاینهی بالینی همراه با ارزیابی
هیستوپاتولوژیک نمونهی حاصل از بیوپسی پوست میباشد. قدرت تشخیصی کرایتریای
پاتولوژیک در انواع آلوپسی سیکاتریسیل حتی در انتهای طیف بیماری که نمای
میکروسکوپیک آنها با یکدیگر همپوشانی زیادی دارد، قابل قبول بوده بنابر این برای
اثبات تشخیص نیازی به بازبینی لام توسط پاتولوژیست دوم نمیباشد.