17 نتیجه برای آکنه
داریوش اکبری، نرگس حسینپور،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: به وجود موهای ترمینال در نواحی حساس به آندروژن در بدن خانمها هیرسوتیسم گفته میشود. هیرسوتیسم یک مشکل بالینی شایع در خانمها میباشد و در 5% تا 10% خانمهای در سنین باروری دیده میشود. هدف از این مطالعه بررسی اتیولوژی هیرسوتیسم و یافتههای بالینی همراه با آن در خانمهای غیریائسه میباشد.
روش اجرا: در این مطالعه که به روش مقطعی انجام شد، 200 خانم مبتلا به هیرسوتیسم که از اول اردیبهشت 1387 تا اول اردیبهشت 1389 به درمانگاه پوست مراجعه کرده بودند، موردبررسی قرار گرفتند. پس از شرححال دقیق و معاینه فیزیکی، سونوگرافی لگنی جهت بررسی تخمدانها و بررسیهای آزمایشگاهی شامل تستوسترون توتال خون، پرولاکتین، دیهیدرواپیآندروسترونسولفات و 17-هیدروکسیپروژسترون صبحگاهی در همه بیماران و آزمایش TSH در 10 بیمار انجام شد.
یافتهها: شایعترین علت هیرسوتیسم در مطالعه ما سندرم تخمدان پلیکیستیک (54.5% موارد) و بهدنبال آن هیرسوتیسم ایدیوپاتیک (40% موارد) بودند. سایر علل هیرسوتیسم شامل پرولاکتینوما (2%)، هیپوتیروئیدیسم (1%) و مصرف دارو (2.5%) بودند. ازنظر شدت 109 بیمار (54.5%) هیرسوتیسم خفیف، 85 بیمار (42.5%) هیرسوتیسم متوسط و 6 بیمار (3%) هیرسوتیسم شدید داشتند. در 105 بیمار (52.5%) سابقه فامیلی مثبت از هیرسوتیسم وجود داشت. یافتههای بالینی همراه با هیرسوتیسم شامل آکنه (52.5%)، اختلال در عادت ماهیانه (35%)، آلوپسی آندروژنتیک (15%)، آکانتوزیس نگریکانس (5/7%) و چاقی (37.5%) بود.
نتیجهگیری: سندرم تخمدان پلیکیستیک و هیرسوتیسم ایدیوپاتیک علل اصلی هیرسوتیسم در خانمهای غیریائسه میباشند. در اکثر موارد میتوان با شرححال دقیق و معاینه فیزیکی علت هیرسوتیسم را تشخیص داد.
طاهری نادری، مرضیه اکبرزاده، محمدحسین دباغمنش، حمیدرضا طباطبایی، زهرا زارع،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: نوجوانان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک، نگران افزایش وزن، بینظمی قاعدگی، آکنه و هیرسوتیسم هستند. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی آکنهی صورت و تنه در دختران 14 تا 18 سالهی دبیرستانهای شهر شیراز و رابطهی آن با تخمدان پلیکیستیک در سال 1388 انجام شد.
روش اجرا: این مطالعهی مقطعی بر روی 3189 دانشآموزان دختر 18-14 ساله انجام شد. پس از پرکردن پرسشنامه، آکنه بر اساس علایم بالینی به خفیف، متوسط و شدید تقسیمبندی شد. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامهای شامل مشخصات فردی، ویژگی بالینی هیپرآندروژنیسم، نتایج آزمایشات و سونوگرافی بود. آزمایشات شامل: پرولاکتین (برای رد هیپرپرولاکتینمی)، دیهیدرواپیآندرستندیون سولفات (برای رد بیماریهای آدرنال)، تستوسترون توتال و آزاد، هورمون محرکهی تیروئید (برای رد هیپوتیروئیدی) انجام گردید. دادهها در قالب جداول فراوانی توصیف و با استفاده از آزمونهای آماری مربع کای و t مستقل تحلیل شدند.
یافتهها: شیوع آکنه شدید 5% بود. میانگین تستوسترون توتال در افراد دارای آکنهی شدید در مقایسه با افراد بدون آکنه بالاتر بود. شدت آکنهی صورت و بدن با وجود تخمدان پلیکیستیک همراهی داشت و این همراهی از نظر آماری معنیدار بود (0.05<P). میانگین هورمون محرک جسم زرد (LH) در افراد فاقد آکنه در مقایسه با افراد دارای آکنه بالاتر بود (0.05>P).
نتیجه گیری: بین شدت آکنهی صورت و بدن و تخمدان پلیکیستیک ارتباط آماری معنیداری به دست آمد. با توجه به عوارض آکنه در کیفیت زندگی دختران، غربالگری هورمونی و سونوگرافی در دختران دارای آکنهی متوسط نیز توصیه می شود.
پوران لایق، حسامالدین سعیدیان، مهناز بنیهاشمی، حبیبالله اسماعیلی، اکرم مؤمنزاده،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: در بین درمانهای موجود آکنه، ایزوترهتینوئین خوراکی تنها دارویی است که تقریباً برروی تمامی عوامل دخیل در پاتوژنز این بیماری مؤثر میباشند. گرچه مطالعات چندی در جوامع مختلف بر عوارض این دارو انجام شده اما مطالعات معدودی از مصرفکنندگان ایرانی در دسترس است. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی عوارض شایع بالینی و آزمایشگاهی این دارو در مبتلایان به آکنهی ندولوکیستیک در شهر مشهد درایران میباشد.
روش اجرا: 100 بیمار دارای آکنهی ندولوکیستیک، بدون سابقهی بیماریهای خونی، کلیوی و کبدی شناختهشده و در مورد خانمها دارای آزمایش منفی بارداری، وارد مطالعه شدند. بیماران تحت درمان با رژیم استاندارد mg/kg 120 برای یک دورهی درمانی از ایزوترهتینوئین خوراکی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک مربوط به هر بیمار ثبت و آزمایشهای پایه از قبیل سطح سرمی چربیها، آزمایشهای عملکرد کبدی و شمارش کامل خون انجام شد، هر دو ماه آزمایشها تکرار و همزمان وجود عوارض بالینی نیز بررسی شدند.
یافتهها: تمامی بیماران دورهی درمان براساس وزن خود را به اتمام رساندند. شایعترین عوارض به ترتیب کیلیت (87%)، خشکی پوست (71%)، انواع درماتیتها (37%)، اپیستاکسی (21%)، آرترالژی و میالژی (21%) بودند. همهی عوارض خفیف بودند و قطع درمان در هیچ موردی لازم نشد. گرچه تغییراتی در سطح چربیهای سرم و آزمایشهای عملکردی کبد مشاهده شد ولی این تغییرات در محدودهی طبیعی قرار داشتند.
نتیجهگیری: درمان با ایزوترهتینوئین خوراکی در مبتلایان به آکنهی ندولوکیستیک روشی کمعارضه میباشد اما باید احتمال عوارض جانبی جدی را همیشه مدنظر داشت.
امیرهوشنگ احسانی، محبوبهسادات حسینی، کامبیز کامیاب، معصومه روحانینسب، امیررضا حنیفنیا، پژمان مباشر، ،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: آلوپسی سیکاترسیل با
تخریب پایدار واحد پیلوسباسه مشخص میشود که به ریزش موی برگشتناپذیر منجر میشود
و دو نوع اولیه و ثانویه دارد. نوع اولیه بر اساس اینفیلترای التهابی غالب در بافتشناسی
به سه دسته نوتروفیلیک، لنفوسیتیک و مختلط تقسیم میشود. دکالونس فولیکولیت،
دایسکتینگ سلولیت و آکنه کلوئیدالیس سه زیرگروه آلوپسی سیکاتریسیل اولیهی
نوتروفیلیک هستند. در این مطالعه فراوانی هر یک از این سه زیرگروه و تفکیک سنی و
جنسی آنها بررسی شده است.
روش اجرا: این مطالعهی مقطعی گذشتهنگر
روی بیماران با تشخیص بالینی و تأیید بافتشناسی آلوپسی سیکاتریسیل اولیهی
نوتروفیلیک مراجعهکننده به درمانگاه پوست بیمارستان رازی طی سالهای 88-1384 صورت
گرفت.
یافتهها: از 135 بیمار با میانگین
سنی 32±10.6 سال، 71.9% مرد و 28.1% زن بودند. انواع بیماری شامل دکالونس فولیکولیت 72.6% با میانگین سنی 31.89 سال، دایسکتینگ
سلولیت (25.0%) با میانگین سنی 32.4 سال و تنها 2 مورد (1.5%) آکنه کلوئیدالیس با
میانگین سنی 52 سال بودند. میانگین دورهی بیماری در کل بیماران 4.2±3.9 (میانگین 4.03 سال در بیماران مرد و 4.7 سال در بیماران زن) بود . میانگین دورهی
بیماری در دکالونس فولیکولیت 4.7 سال، در دایسکتینگ سلولیت 1.9 سال و در آکنه
کلوئیدالیس 17.5 سال بود.
نتیجهگیری: آلوپسی سیکاتریسیل نوع
نوتروفیلیک در مردان و در دههی سوم عمر شایعتر است و دکالونس فولیکولیت شایعترین
آنها میباشد.
حمیده هریزچی قدیم، شهلا بابایینژاد، بدرالسادات رهنما، مرتضی قوجازاده، مسعود شیخنوهسی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه وولگاریس یک بیماری شایع در دوران نوجوانی است که به دلیل بروز مشکلات ظاهری بیمار درمانهای موضعی و سیستمیک متنوعی برای آن استفاده میشود. در مطالعهی اخیر میزان اثربخشی ژل ایزوترتینوئین 0.05% در برابر محلول کلیندامایسین 1% در درمان آکنه مورد مقایسه قرار گرفته است.
روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی تصادفی، 60 بیمار مبتلا به آکنه وولگاریس خفیف تا متوسط انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. برای گروه اول ژل ایزوترتینوئین 0.05% هر شب و برای گروه دوم محلول کلیندامایسین 1% موضعی روزی دو بار تجویز شد. پیگیری بیماران به صورت ماهانه و تا 3 ماه ادامه داشت).
یافتهها: کاهش میانگین تعداد کل ضایعات بعد از درمان در هر دو گروه از لحاظ آماری معنیدار بود (P<0.001). تفاوت میانگین اندکس شدت آکنه بعد از درمان به لحاظ آماری در هر دو گروه معنیدار بوده است (P<0.001)، اما میزان رضایتمندی بیماران در گروه تحت درمان با کلیندامایسین بیشتر بود (P<0.001).
نتیجهگیری: کاهش تعداد کل ضایعات و اندکس شدت آکنه در هر دو گروه درمانی معنیداری بود، ولی با در نظر گرفتن عوارض اندک و رضایتمندی بیشتر بیماران، ترجیحاً میتوان محلول کلیندامایسین 1% را در درمان ضایعات پاپولوپوستولر آکنه توصیه نمود.
دکتر فرهاد هنجنی، دکتر مریمسادات ساداتی، دکتر علی فیروزآبادی، والا رضایی، سارا اکرمزاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه یکی از شایعترین بیماریهای پوستی است. یکی از مؤثرترین درمانها در آکنه، ایزوترتینوئین سیستمیک است. مطالعات زیادی بیانگر وجود رابطهی بین مصرف این دارو و احتمال ایجاد افسردگی، اقدام یا بروز خودکشی انجام شده و وجود این ارتباط همچنان مورد بحث است. تحقیق حاضر روی تعدادی از بیماران مبتلا به آکنه بهمنظور بررسی بیشتر احتمال وجود این رابطه انجام شد.
روش اجرا: تعداد 59 بیمار مبتلا به آکنه بین سنین 30-16 سال مورد بررسی قرار گرفتند. این بیماران داروی ایزوترتینوئین را با مقدار 1-0.5 mg/kg/day به مدت 16 هفته دریافت کردند. قبل از آغاز و پس از اتمام درمان، بیماران پرسشنامهی بک را برای بررسی میزان افسردگی تکمیل کردند و نتایج این پرسشنامهها تحلیل و نتیجهگیری شد.
یافتهها: میانگین نمرات پرسشنامه بک از 13.19 قبل از درمان به 14.80 پس از 4 ماه درمان با ایزوترتینوئین تغییر یافت که ارزش آماری آن P=0.0001 است.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق پیشنهادکنندهی آن است که مصرف ایزوترتینوئین سیستمیک احتمالاً میتواند تغییر کم اما واقعی در میزان افسردگی بیمار ایجاد کند، هرچند توجه به این نکته ضرروی است که عوامل متعدد دیگری مثل حالت روانی فرد در هنگام تکمیلکردن پرسشنامه میتواند بر روی این نتیجه تأثیرگذار باشد. بههمین دلیل مطالعاتی با بررسی بیمار در زمان بیشتر و همچنین پرسشنامههای دیگر پیشنهاد میشود.
آمنه یزدانفر، محمدرضا احمدپناه، زهره خردمند،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: ویتیلیگو و آکنه از بیماریهای مزمن پوستی شایع با تأثیرات زیباییشناختی بوده که جنبههای مختلف کیفیت زندگی را متأثر میسازند. این مطالعه جهت ارزیابی کیفیت زندگی در مبتلایان به آکنه یا ویتیلیگو و بررسی متغیرهای مؤثر برآن طراحی شد.
روش کار: این مطالعهی مقطعی بر روی 132 بیمار مبتلا به ویتیلیگو و 136 بیمار مبتلا به آکنه انجام گرفت. دادههای بیماران با استفاده از پرسشنامهای برای جمعآوری اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامهی کیفیت زندگی (Dermatology Life Quality Index [DLQI]) گردآوری شد. سپس دادهها با استفاده از نسخهی 16 نرمافزار SPSS مورد توصیف و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین سنی مبتلایان به ویتیلیگو و آکنه بهترتیب 7/5±8/22 و 5/11±9/28 سال بود. فراوانی نسبی زنان در مبتلایان ویتیلیگو و آکنه بهترتیب برابر 5/54% و 8/83% بود که بیماران ازنظر سن و جنس به روش طبقهبندی همسان شدند. بین نمرهی کیفیت زندگی با سن، تأهل، شغل، سکونت، تحصیلات و سن ابتلا در گروه بیماران ویتیلیگو ارتباط معنادار آماری پیدا نشد. بین نمرهی کیفیت زندگی با سن، تأهل، شغل، سکونت، تحصیلات و سن ابتلا در گروه بیماران آکنه نیز ارتباط معنادار آماری پیدا نشد. میانگین نمرهی کیفیت زندگی در گروه ویتیلیگو و آکنه بهترتیب 75/6 و 05/7 بود که ازنظر آماری معنادار نبود (08/0P=)، ولی در دو خردهمقیاس احساسات و علائم (002/0P=) و خردهمقیاس روابط شخصی (02/0P=) تفاوت معنادار وجود داشت. مبتلایان به ویتیلیگوی مزمنتر بهطور قابل ملاحظهای کیفیت زندگی پایینتری داشتند (008/0P=). بین کیفیت زندگی و شکل درگیری در ویتیلیگو رابطهی معنادار آماری یافت شد و مبتلایان به فرم منتشر نسبت به فرم موضعی نمرهی کیفیت زندگی بالاتری کسب کردند (032/0P=). در مبتلایان به آکنه، در صورت ابتلا به فرم شدید آکنه کیفیت زندگی افت بیشتری کرده بود (002/0P=). میانگین نمرهی کیفیت زندگی برحسب جنس در هیچیک از بیماریها تفاوت معنیدار نداشت. اختلاف میانگین نمرهی کیفیت زندگی بین دو گروه ویتیلیگو و آکنه برحسب متغیرهای شغل، سکونت و تحصیلات ازطریق آزمون آنالیز واریانس دوطرفه نیز ازنظر آماری معنادار نبود.
نتیجهگیری: در این مطالعه کیفیت زندگی مبتلایان به آکنه و ویتیلیگو تحت تأثیر ماهیت، شدت و وسعت بیماری و مدت ابتلا قرار دارد. این نتایج لزوم توجه پزشکان و روانشناسان را در ادارهی این بیماران به گروههای در معرض خطر ازنظر کیفیت زندگی جهت مؤثرتربودن درمان مشخص میسازد.
قاسم رحمتپور رکنی، عادله بهار، مهناز شریفیان، سیدناصر عمادی چاشمی، امیرحسین کینژاد، محمد رئیسیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1395 )
چکیده
هدف: هیرسوتیسم بهمعنای افزایش موهای انتهایی (terminal) با الگوی مردانه در نواحی از بدن خانمها شامل لب بالا، گونهها، چانه، قسمت مرکزی سینه، پستانها، قسمت پایین شکم و ران میباشد. هـدف از ایـن مطالعـه بررسـی سببشناختی هیرسوتیسم و یافتههای بالینی همراه آن در خانمهای غیریائسه میباشد.
روش اجرا: در این مطالعه که به روش مقطعی انجام شد، 180 خانم مبتلا بـه هیرسوتیـسم که در سالهای 1393 و 1394 به درمانگاه پوست شهرستان ساری مراجعه کـرده بودنـد، مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اخذ شرححال دقیق و معاینهی فیزیکـی، سـونوگرافی لگنـی برای بررسی تخمدانها و بررسیهای آزمایـشگاهی شـامل اندازهگیری تـستوسترون تام (total) و آزاد خـون، پرولاکتیـن، دیهیـدرواپـیآندروسـترونسـولفات، FSH، LH و 17ـ هیدروکسـی پروژسترون صبحگاهی در همهی بیماران انجام شد.
یافتهها: علل ایجاد هیرسوتیسم شامل ایدیوپاتیک (51/1% موارد)، سـندرم تخمـدان پلـیکیـستیک (37/7% موارد)، هیپرپرولاکتینمی (4/4%)، هیپرپلازی آدرنال (3/8%) و مصرف دارو (2/8%) بودند. هیرسوتیسم در 93 بیمار خفیف (51/6%)، 78 بیمار متوسط (43/3%) و در 9 بیمار شدید بود. سابقهی خانوادگی هیرسوتیسم در 100 بیمار وجود داشت. یافتههای بالینی همراه با هیرسوتیسم شامل آکنه (%58/3)، چاقی (55/5%)، اختلال در عادت ماهانه (38/8%)، آلوپسی آندروژنیک (17/7%) و آکانتوزیس نیگریکانس (8/4%) بود.
نتیجهگیری: هیرسوتیسم ایدیوپاتیک و سندرم تخمدان پلیکیستیک شایعترین علل هیرسوتیسم در زنان بودند. همچنین چاقی نقش مؤثری در بروز هیرسوتیسم داشت.
سامان محمدی، پیام خزائلی، سیمین شمسیمیمندی، مهین افلاطونیان، مریم خلیلیمیبدی، نیلوفر مهرالحسنی، آزاده محبی، یونس جهانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه ولگاریس بیماری مزمن التهابی فولیکول مو است. ترکیبات رتینوئید موضعی خط اول درمان آکنه میباشند. جذب سیستمیک و تحریک موضعی پوست مانند قرمزی، خارش و پوستهریزی از عوارض جانبی این داروها میباشند. در این مطالعه به بررسی اثربخشی ژل نیوزومی ایزوترتینوئین 05/0% و ژل آداپالن 1/0% میپردازیم.
روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور، 144 بیمار مبتلا به آکنه ولگاریس خفیف تا متوسط بین سنین 15 تا 30 سال وارد شدند. بیماران بهصورت تصادفی در دو گروه A (ژل نیوزومی ایزوترتینوئین 05/0%) و B (ژل آداپالن 1/0%) قرار گرفته و ازنظر درصد بهبودی، کاهش تعداد ضایعات التهابی و غیرالتهابی و عوارض جانبی در هفتههای 2، 4، 8 و 12 پیگیری شدند.
یافتهها: درصد بهبودی ضایعات کومدونی و التهابی در پایان مطالعه در گروه ایزوترتینوئین نیوزومی بهترتیب 68% و 79% بود (در مقابل 65% و 76% در گروه آداپالن) که ازنظر آماری معنیدار نبود. کاهش تعداد ضایعات التهابی و غیرالتهابی آکنه در پایان دورهی درمانی بهطور معنیداری در گروه ایزوترتینوئین نیوزومی بیشتر از گروه آداپالن بود (001/0>P). همچنین عارضهی جانبی قرمزی پوست در گروه آداپالن بهطور معنیداری بیشتر از ایزوترتینوئین نیوزومی مشاهده شد (001/0>P).
نتیجهگیری: استفاده از ژل نیوزومی ایزوترتینوئین با بهبودی بیشتر و عوارض جانبی کمتری نسبت به درمان با ژل آداپالن بود.
امیرهوشنگ احسانی، حسین مرتضوی، پدرام نورمحمدپور، ارغوان عزیزپور، سارا رستمی، مریم نسیمی،
دوره 7، شماره 2 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه ولگاریس از بیماریهای بسیار شایع پوست است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر روزهداری روی آکنه در بیماران مراجعهکننده به درمانگاه پوست بیمارستان رازی انجام گرفت.
روش اجرا: در این مطالعهی همگروهی آیندهنگر، تعداد 10 نفر (نه نفر زن و یک نفر مرد) روزهدار با آکنه و 10 نفر (نه نفر زن و یک نفر مرد) غیرروزهدار با آکنه در بیمارستان رازی در ماه رمضان مورد بررسی قرار گرفتند و درصد بهبودی آکنه پس از ماه رمضان در آنها بررسی و مقایسه شد.
یافتهها: در این مطالعه مشاهده شد که آکنه در افراد روزهدار 71% و در افراد غیرروزهدار 49% بهبودی داشته و میزان بهبودی افراد روزهدار 4/1 برابر افراد غیرروزهدار بوده است، ولی این اختلاف ازنظر آماری معنیدار نشد (158/0=P). همچنین، مشخص شد که در روزهداران میزان بهبودی افراد با شدت آکنه متفاوت بوده است؛ به این صورت که میانگین بهبودی آکنهی گرید 2 برابر 100%، در گرید 3 برابر 78% و در گرید 4 برابر 35% بود (025/0=P) درصورتی که در افراد غیرروزهدار ارتباطی بین شدت آکنه و میزان بهبودی مشاهده نشد. همچنین، در افراد زیر 24 سال میزان بهبود آکنه در گروه روزهدار 6/1 برابر گروه غیرروزهدار بود و در افراد بالای 24 سال این نسبت 3/1 برابر بود که این اختلاف ازنظر آماری معنیدار شد (011/0=P).
نتیجهگیری: براساس نتایج بهدستآمده در این مطالعه نمیتوان در مورد تأثیر روزهداری روی بهبودی ضایعات آکنه قضاوت کرد. با توجه به اینکه مطالعهی حاضر یک مطالعه با حجم نمونهی کوچک بود، انجام مطالعات با حجم نمونهی بزرگتر توصیه میشود.
نازی سلجوقی، رقیه جبرئیلی، ستاره تهرانی، معصومه یارجانلی، سپیده تهرانی، فروغ قائدی،
دوره 7، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه ولگاریس بیماری شایع پوستی است که هماکنون مصرف ایزوترتینوئین خوراکی درمان آنرا متحول کرده است. مصرف آن ممکن است برروی سطح هورمونهای جنسی و قاعدگی در بیماران مبتلا به آکنهی شدید تأثیر بگذارد. هدف این مطالعه، ارزیابی اثرات ایزوترتینوئین خوراکی برروی سطح هورمونهای جنسی و قاعدگی در بیماران زن مبتلا به آکنه شدید میباشد.
روش اجرا: در این مطالعهی قبل و بعد از درمان (before and after treatment) 50 بیمار مبتلا به آکنه ولگاریس شدید که در سال 95-1394 به درمانگاه پوست بیمارستان امیرالمؤمنین(علیهالسلام) مراجعه کردند و دارای معیارهای ورود به مطالعه شامل سن بیش از 18 سال و کمتر از 50 سال، ابتلا به آکنه التهابی کیستیک یا ندولی و شدید و نداشتن بیماری زمینهای مخدوشکننده و فاقد معیارهای واردنشدن به مطالعه شامل بارداری، شیردهی و یائسگی بودند مورد بررسی قرار گرفتند. دز داروی مورد تجویز برای بیماران 5/0 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز بهمدت سه ماه بود. قبل از مصرف دارو، سه ماه بعد از درمان با ایزوترتینوئین خوراکی سطح سرمی هورمونهای luteinizing hormone (LH)،
follicle stimulating hormone (FSH)، استرادیول و تستوسترون تام و آزاد اندازهگیری و مقایسه شد.
یافتهها: میانگین سنی بیماران 1/7+0/26 سال و 10% بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (polycystic ovary syndrome [PCOs]) بودند. سی و سه نفر (66%) از بیماران در طول مصرف ایزوترتینوئین خوراکی تغییری در عادت ماهیانه نداشتند ولی 6% به اولیگومنوره، 8% به آمنوره، و 20% به دیسمنوره مبتلا شدند. میانگین سطح سرمی LH قبل از درمان افزایش معنیداری نسبت به قبل از درمان داشت (001/0=P)، ولی در سطح سرمی هورمونهای FSH، استرادیول، تستوسترون توتال و آزاد قبل و بعد از درمان اختلاف معنیداری مشاهده نشد (05/0<P).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که مصرف ایزوترتینوئین خوراکی با تأثیر بر عملکرد تخمدانها باعث افزایش سطح هورمون LH و تغییر در قاعدگی میشود.
سپیده رحمانی، غلامرضا عسگری، مهدی صادقیان، مطهره حیدری بنی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه بیماری مزمن و التهابی پوستی است که شیوع فراوانی در میان جوانان و نوجوانان دارد. مطالعات، نتایج متناقضی در رابطه با تأثیر شاخص گلایسمیک و بار گلایسمیک رژیم غذایی برروی آکنه گزارش کردهاند. بنابراین هدف از مطالعهی حاضر بررسی اثر شاخص گلایسمیک و بار گلایسمیک رژیم غذایی بر شدت علائم آکنه میباشد.
روش اجرا: تمام مطالعات مربوط تا دسامبر 2016 با استفاده از پایگاههای Google Scholar، PubMed، Science direct، Ovid و Cochrane library جمعآوری شد. تمامی مطالعات انسانی که به اثر GI (glycemic index) یا GL (glycemic load) برروی آکنه پرداخته بودند جهت بررسی انتخاب شدند.
یافتهها: از 714 مقاله در جستوجوی اولیه، 6 مطالعه مداخلهای و 3 مطالعه مورد ـ شاهدی در مرور سیستماتیک وارد شدند. مطالعات مورد شاهدی نشان دادند افراد مبتلا به آکنه نسبت به گروه کنترل بیشتر از غذاهای با نمایهی گلایسمیک بالا (HGI) استفاده میکردند. در مطالعات مداخلهای، رژیم با نمایهی گلایسمیک پایین (LGI) توانست تعداد ضایعات آکنه و همچنین مقاومت انسولین را نسب به رژیم HGI بهبود بدهد.
نتیجهگیری: بهطور کلی رژیم دارای بار گلایسمیک پایین نسبت به رژیم دارای بار گلایسمیک بالا منجر به بهبود آکنه چه ازنظر تعداد جوشها و چه ازنظر شدت و وخامت التهاب میگردد.
مرجان عریان، محمدحسین حکیمی میبدی، محمد ابراهیمزاده اردکانی، بهمن کیانی،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از گیاهان دارویی برای درمان بیماریهای پوستی ازجمله جوش صورت قدمت زیادی دارد. از عصارهی بنه برای درمان بیمارهای مختلف استفاده شده است. این مطالعه بهمنظور بررسی اثربخشی و ایمنی کوتاهمدت عصارهی بنه برای درمان آکنهی خفیف تا متوسط طراحی شد.
روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی، پس از گرفتن رضایتنامهی آگاهانه، 60 بیمار مبتلا به آکنهی خفیف تا متوسط بهطور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. برای داوطلبان در گروه مورد به مدت 6 هفته، یک بار در روز عصارهی 15% بنه به شکل موضعی تجویز شد. در گروه کنترل دارونما (آب جوشیده) به همان صورت داده شد. بیماران ازنظر تعداد ضایعه در بدو ورود، هفتهی سوم و هفتهی ششم مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: در پایان دورهی میانگین کاهش ضایعات در گروه بنه، 93/59% و گروه شاهد 46/11% بود. همچنین اثرات مثبت شامل لطافت و شفافیت پوست درگروه عصارهی بنه مشاهده شد.
نتیجهگیری: این مطالعهی بالینی نشان داد که درمان موضعی با عصارهی بنه را میتوان برای بهبود علائم بیماری آکنه خفیف تا متوسط توصیه کرد. با این حال مطالعهی طولانیتر با حجم نمونهی بیشتر برای دستیابی به درک جامع در مورد اثربخشی و ایمنی این گیاه موردنیاز است.
محمد شهیدی دادرس، حمیده مروج، آیدا بهمن، رضوان عقیلی، عاطفه طالبی، فهیمه عبداللهی مجد،
دوره 11، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه ولگاریس یکی از شایعترین بیماریهای پوستی در نوجوانان و جوانان است. اگرچه ازنظر فیزیکی یک بیماری ناتوانکننده نیست، اما میتواند با اختلالات روانشناختی مهمی همراه باشد. هرچند اتیولوژی آکنه بهطور کامل شناخته نشده است اما عوامل متعددی در ایجاد آکنه دخیل میباشند. هدف از مطالعهی حاضر بررسی تغییرات فصلی شدت آکنه ولگاریس در بیماران مراجعهکننده به درمانگاه پوست بیمارستان شهدای تجریش در سال 1396 است.
روش اجرا: بیماران مبتلا به آکنه و واجد معیارهای ورود توسط یک متخصص پوست که در آنالیز دادهها دخیل نبود، تحت معاینهی بالینی قرارگرفته و براساس شدت بیماری به 3 دستهی خفیف، متوسط و شدید تقسیمبندی شدند. علاوهبر ثبت اطلاعات دموگرافیک، در رابطه با تغییر شدت آکنه (بهترشدن، بدترشدن یا عدم تغییر شدت آکنه) در فصول تابستان و زمستان اطلاعات مربوطه جمعآوری گردید.
یافتهها: از 103 بیمار مورد مطالعه، میانگین سنی بیماران 77/6±68/24 بود. میانگین طول مدت بیماری 8/4±8/6 سال بود؛ 35 (34%) بیمار مرد و 68 (66%) بیمار، زن بودند. 6/14% از بیماران آکنه خفیف، 4/53% علائم متوسط و 32% آکنه شدید داشتند. در تابستان، علائم در 33% از بیماران بهتر، در 5/17% بدتر و در 5/49% بدون تغییر بوده است؛ درحالی که در زمستان، علائم در6/14% بهتر، در 9/35% بدتر و در 5/49% بدون تغییر بود. بین تغییرات در دو فصل تفاوت معنیداری وجود داشت (001/0=P). ارتباط معناداری بین سن، سن شروع بیماری یا طول مدت بیماری با تغییرات شدت آکنه در زمستان یا تابستان وجود نداشت (05/0P>). همچنین براساس آنالیز دادهها، ارتباط معناداری بین جنس و تغییر شدت آکنه در تابستان (829/0=P) یا در زمستان (736/0=P) وجود نداشت.
نتیجهگیری: در مطالعهی حاضر، در تابستان تشدید آکنه تنها در 5/17% از مبتلایان گزارش شده بود درحالی که تعداد موارد با تشدید آکنه در زمستان، تقریباً دو برابر بود. این یافته مطرحکنندهی نقش مهم زمستان در افزایش شدت آکنه و علائم آن میباشد؛ اگرچه هنوز مطالعات کاملتر با تعداد نمونهی بیشتر و در مناطق جغرافیایی مختلف نیاز است.
سینا خانعلی، پدرام علیرضایی، جلال پورالعجل،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اسکارهای آتروفیک از عوارض شایع آکنه میباشند که روشهای مختلفی برای درمان آنها پیشنهاد شده است. این مطالعه به مقایسهی تأثیر درمان با لیزر CO2 فرکشنال نسبت به میکرونیدلینگ در بهبود اسکار آتروفیک آکنه میپردازد.
روش اجرا: مطالعهی حاضر بر روی بیماران دچار اسکار آتروفیک آکنهی مراجعهکننده به کلینیک پوست بیمارستان سینای همدان از ابتدای سال 95 تا انتهای سال 97 انجام شد. یک سمت صورت هر بیمار با لیزر CO2 فرکشنال و سمت دیگر با میکرونیدلینگ طی 4 جلسه هر 3 هفته یکبار درمان میشد. 1، 2 و 6 ماه بعد، میزان رضایتمندی بیماران و شدت اسکار آکنه (بهوسیلهی معیار Goodman and Baron) ارزیابی میشد.
یافتهها: مجموعاً 24 نفر وارد مطالعه شدند. پیش از درمان، میانگین نمره اسکار دو گروه تفاوت معناداری نداشت (726/0(P=. در پیگیریهای یک، 2 و 6 ماهه سمتی از صورت که با لیزر درمان شده بود نسبت به سمت مقابل (میکرونیدلینگ) نمرهی اسکار کمتری داشت
(P برای پیگیریهای 1، 2 و 6 ماهه بهترتیب 033/0، 008/0 و 014/0). ازنظر میزان رضایتمندی تفاوتی بین دو گروه دیده نشد (P برای پیگیریهای 1، 2 و 6 ماهه بهترتیب 589/0، 469/0 و 840/0). شایعترین عارضهی جانبی، اریتم در 3 بیمار درمانشده با لیزر بود و بهدلیل فراوانی کم عوارض، آنالیز آماری بین دو گروه از این نظر میسر نبود.
نتیجهگیری: لیزر CO2 فرکشنال نسبت به میکرونیدلینگ در کاهش نمرهی اسکار بیماران مؤثرتر بود. همچنین عوارض جانبی در هر دو شیوهی درمانی فراوانی کمی داشت.
محمد احمدپناه، امیر امینی، زهرا چراغی، پدرام علیرضایی،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه یکی از شایعترین اختلالات پوستی میباشد که بیش از 80 درصد افراد در سن بلوغ به آن مبتلا میشوند. این بیماری به دلیل تأثیر بر ظاهر بیماران میتواند آثار مخرب روانی همچون کاهش عزت نفس و درنتیجه انزوای اجتماعی ایجاد نماید. این مطالعه با هدف بررسی عوامل مؤثر بر سطح عزت نفس مبتلایان به آکنه در شهر همدان انجام شد.
روش اجرا: بیماران دچار آکنه مراجعهکننده به درمانگاه پوست بیمارستان سینا همدان بهعنوان گروه مورد و همراهان سالم آنها بهعنوان گروه شاهد وارد مطالعه شدند. پس از اخذ رضایتنامه کتبی اطلاعات دموگرافیک ثبت و پرسشگری از گروهها انجام شد. برای تعیین شدت آکنه از Global Acne Grading System (GAGS) و برای تعیین سطح عزت نفس از پرسشنامه کوپر اسمیت استفاده شد. در پایان دادهها با نسخه 14 نرمافزار STATA آنالیز شدند.
یافتهها: مجموعاً 184 بیمار و 177 نفر شاهد وارد مطالعه شدند. میانگین سنی بیماران و افراد شاهد بهترتیب 13/3±89/17 و 94/2±72/17 بود. براساس آزمون t مستقل، میانگین سطح عزت نفس در بیماران بهصورت معنیداری کمتر از گروه شاهد بود (29/8±04/32 در مقابل 73/7±85/34، 001/0>P) شدت آکنه با میزان عزت نفس رابطه معکوس داشت و بهازای افزایش یک واحد امتیاز GAGS، 1/0 واحد میزان عزت نفس کاسته میشد (001/0>P).
نتیجهگیری: ابتلا به آکنه بر افت عزت نفس افراد مؤثر است و شدت آکنه با میزان عزت نفس رابطه معکوس دارد.
مریم غیاثی، مهشیدالسادات انصاری، مریم نسیمی، فرناز پوررجب،
دوره 12، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: درماتیت آتوپیک یک بیماری مزمن التهابی است. این بیماری درنتیجه یک فرآیند التهابی تحریکشده توسط سلولهای Th 2 فعالشده در مواجهه با آلرژنها ایجاد میشود. آکنه وولگاریس یک بیماری التهابی و مزمن پوستی است. مطالعات اخیر نشان میدهند که پروپیونی باکتریوم آکنه باعث القای تولید IL-17 توسط سلولهای مونونوکلئار محیطی و سلولهای T (Th1/Th17) میشود. مطالعه حاضر جهت بررسی شیوع درماتیت آتوپیک در بیماران مبتلا به آکنه طراحی شده است.
روش اجرا: در این مطالعه موردی ـ شاهدی، گروه مورد شامل 75 فرد مبتلا به آکنه و گروه کنترل شامل 75 فرد با عدم ابتلا به آکنه که ازنظر سن و جنس همانندسازی شدهاند مورد مطالعه قرار گرفتند. در هر دو گروه به روش مصاحبه علائم درماتیت آتوپیک، آسم و رینیت آلرژیک را در زمان حال و گذشته بررسی کردیم.
یافتهها: احتمال وجود درماتیت آتوپیک در زمان حال در افرادی که آکنه داشتند کمتر از افرادی بود که آکنه نداشتند. تفاوت معنیداری بین گروه مورد و شاهد در فراوانی سابقه درماتیت آتوپیک در گذشته، فراوانی آسم و رینیت آلرژیک در زمان حال و گذشته وجود نداشت.
نتیجهگیری: وجود رابطه بین آکنه با متغیر درماتیت آتوپیک در زمان حال میتواند مؤید این مطلب باشد که فعالیت Th2 میتواند باعث کاهش شیوع بیماریهایی با فعالیت Th1 شود. با این حال باید مطالعات بیشتری برای تأیید آن صورت گیرد.