زمینه و هدف: آنژیوژنز نقش مهمی در رشد تومورها ایفا میکند. شواهد موجود نقش احتمالی این پدیده را در بروز خصوصیات تهاجمی و نیز متاستاز تومورها نشان میدهند. کارسینوم سلولهای بازال (BCC) و کارسینوم سلولهای سنگفرشی (SCC) پوست علیرغم منشا مشابه، رفتار متفاوتی در زمینه تهاجم و متاستاز دارند. مطالعه حاضر نقش احتمالی فرآیند آنژیوژنز را در زمینه بروز رفتار تهاجمی تومورهای BCC پوست در انواع مختلف این تومور بررسی کرد.
روش اجرا: ۵۰ نمونه BCC با رنگآمیزی H&E و ایمونوهیستوشیمی با استفاده از آنتیبادیهای منوکلونال CD۳۱ و CD۳۴ رنگآمیزی شدند و میانگین و انحراف معیار دانسیته میکروواسکولر (MVD) بر طبق یک متد یکسان در استروما و بدنه انواع BCC شامل ندولر، میکروندولر، سطحی و اسکلروزینگ اندازهگیری شد. برای مقایسه میانگین دانسیته عروقی نمونهها از آزمونهای Wallis, Mann-Whitney - Kruskal استفاده شد.
یافتهها: میانگین MVD بدنه در انواع مهاجم BCC (اسکلروزینگ و میکروندولر) ۱,۷۷±۲.۰۹ و در انواع غیرمهاجم (انواع ندولر و سطحی) ۰.۷۹±۱.۲۷ در بررسی با مارکر CD۳۱ بود و این دو گروه با یکدیگر اختلاف معنیداری داشتند. میانگین بدنه تومور در انواع مهاجم ۱.۰۳±۱.۸۰ و در انواع غیرمهاجم ۰.۷۰±۱.۱۳ در بررسی با مارکر CD۳۴ بود و این دو گروه نیز با یکدیگر اختلاف معنیداری داشتند. میانگین MVD در استرومای انواع مهاجم ۳.۷۳ ±BCC ۱۱.۶۵ و در انواع غیرمهاجم ۳.۶۹±۱۰.۷۰ برحسب مارکر CD۳۱ بود و این دو گروه با یکدیگر اختلاف معنیداری نداشتند. میانگین MVD استرومای انواع مهاجم ۳.۶۸ ±BCC ۱۱.۲۴ و در انواع غیرمهاجم۳.۶۴±۱۱.۰۰ برحسب مارکر CD۳۴ بود و این دو گروه نیز با یکدیگر اختلاف معنیدار نداشتند.
نتیجهگیری: دانسیته میکروواسکولر با خاصیت تهاجمی و متاستاز در تومورها مرتبط میباشد و عروق بدنه تومور نقش مهمتری در این زمینه ایفا میکنند.