10 نتیجه برای درماتوفیت
سید امین آیتاللهیموسوی، حسین صافیزاده، ساناز هادیزاده،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: درماتوفیتها قارچهایی کراتیندوست میباشند که سبب ایجاد ضایعه در پوست، مو و ناخن میشوند. عفونتهای درماتوفیتی از مشکلات مهم بهداشتی در جهان هستند که با نحوهی زندگی اجتماعی و اقتصادی جوامع مختلف، در ارتباط میباشند.
روش اجرا: مطالعهی حاضر از نوع مقطعی بوده که طی آن تمامی بیماران مشکوک به درماتوفیتوز مراجعهکننده به آزمایشگاه قارچشناسی دانشکدهی پزشکی افضلیپور از فروردین 1386 تا فروردین 1390 مورد بررسی قرار گرفتند. برای هر بیمار پس از اخذ شرح حال و ثبت اطلاعات ضروری، از تمامی ضایعات نمونهبرداری شده و سپس عوامل قارچی به روش آزمایش مستقیم، رنگآمیزی و کشت بر روی محیطهای اختصاصی، بررسی شدند.
یافتهها: از 1800 بیمار مراجعهکننده، 166 مورد (9.2%) از نظر عفونت درماتوفیتی مثبت شدند. بیشترین فراوانی عفونت در گروه سنی زیر 10 سال (28.31%) بوده و فراوانی در هر دو جنس مشابه بود. شایعترین عوامل درماتوفیتی مسبب عفونتهای جلدی، ترایکوفیتون منتاگروفایتیس (%45.78) و ترایکوفیتون وروکوزم (%18.1) بودند. بیشترین عفونت درماتوفیتی، ازنوع کچلی دست (%35.54) و پس از آن کچلی سر (%16.87) و کمترین عفونت قارچی نیز از نوع کچلی صورت (%4.82) بود.
نتیجهگیری: ضرورت دارد که به منظور پیشگیری از ابتلا به درماتوفیتوز، اقدام به افزایش سطح بهداشت جامعه نمود.
دکتر وحیده لاجوردی، دکتر فاطمه غلامعلی، دکتر کامبیز کامیاب، دکتر مائده رعیتی دماوندی، دکتر طاهره سوری، دکتر آزاده گودرزی، دکتر زینب آریانیان،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
ایکتیوزها گروهی از بیماریها با اختلال کراتینیزاسیون و ضایعات پوستهدار گسترده با درجات متغیری از درگیری هستند. بر پایه دانستههای ما همزمانی ایکتیوز و درماتوفیتوز که هر دو اختلالات شایعی هستند بسیار نادر است. در این گزارش ما مرد جوانی با ایکتیوز مادرزادی معرفی میکنیم که در بررسی هیستوپاتولوژیک بیوپسیهای متعدد پوستی و اسمیر مستقیم، قارچ درماتوفیت PAS مثبت یافت شد. این بیمار مدتها به خاطر پچ و پلاکهای اریتماتوی گسترده تحت درمان با استروئید موضعی نیز بوده است.
زینب قاسمی، مهربان فلاحتی، فریده زینی، غلامحسین غفارپور، فرزانه احمدی، سیدابراهیم اسکندری،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کچلی ناخن یک بیماری شایع با انتشار جهانی است. این بیماری بیشتر در بالغین دیده میشود و سیستم ایمنی بیمار نقش مهمی در ایجاد آن دارد. در میان عوامل درماتوفیتی، ترایکوفیتون روبروم و ت. اینتردیجیتال از شایعترین عوامل ایجادکنندهی این بیماری هستند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی فراوانی عوامل ایجادکنندهی کچلی ناخن در مراجعان به آزمایشگاه قارچشناسی بیمارستان رازی تهران بود.
روش اجرا: در این مطالعهی مقطعی، 700 نمونه ناخن دیسترفیشده از طریق انجام آزمایش مستقیم و کشت مورد بررسی قرار گرفتند. برای آزمایش مستقیم نمونهها با هیدروکسید پتاسیم 20% بررسی شدند. همچنین، نمونهها روی محیط سابورو دکستروز آگارحاوی کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید (Scc) کشت داده شدند. برای شناسایی انواع درماتوفیتها از آزمایشهای تکمیلی استفاده شد. برای نمایش فراوانی و فراوانی نسبی درماتوفیتها در گروههای مختلف از جدول و برای تحلیل آماری دادهها از آزمونهای مربع کای و دقیق فیشر استفاده شد.
یافتهها: در این بررسی، در 53 مورد از 700 نمونه ناخن مشکوک به کچلی ناخن (6/7%)، درماتوفیت جدا شد که 38 مورد آن مربوط به مردان بود. شایعترین شکل بالینی در این مطالعه، شکل زیر ناخنی انتهایی (DSO) Distal Subungual Onychomycosis (2/79%) بود. شایعترین درماتوفیت جداشده، ت. اینتردیجیتال با 6/39% و پس از آن، ت. روبروم با 7/37% بود. از 53 درماتوفیت جداشده 47 مورد مربوط به ناخنهای پا، 4 مورد مربوط به ناخنهای دست و 2 مورد مشترکاً مربوط به ناخنهای دست و پا بود. نوزده نفر از بیماران مبتلا به کچلی ناخن، به بیماریهای زمینهای نیز مبتلا بودند که بیشترین بیماری زمینهای مشاهدهشده در این بررسی، بیماری قلبی ـ عروقی (3/26%) بود.
نتیجهگیری: کچلی ناخن یک بیماری با انتشار جهانی است، بنابراین شناخت میکروارگانیسمهای ایجادکننده و عوامل مستعدکنندهی این بیماری برای ادارهی بهتر بیماران لازم است.
عفت خدائیانی، جواد شکری، مهدی امیرنیا، افسانه رادمهر، مرتضی قوجازاده، بهزاد انوش، دانیال فدایی فولادی،
دوره 6، شماره 3 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: درماتوفیتوز عفونت ناشی از قارچهایی است که توانایی تهاجم و تکثیر در بافتهای کراتینیزهی پوست، مو و ناخن را دارند. درمان خط اول درماتوفیتوز شامل آزولهای موضعی است، ولی در برخی موارد درمان سیستمیک نیز مورد نیاز است. در سالهای اخیر عفونتهای قارچی شیوع بیشتری پیدا کردهاند و بهعلت تجویز بیرویه، مقاومت نسبت به داروهای معمول افزایش یافته است. در این مطالعه تأثیر درمانی نقرهی کلوئیدی موضعی و کلوتریمازول موضعی در درماتوفیتوز سر و بدن مقایسه شده است.
روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی غیرتصادفی دوسوکور، 40 بیمار دچار درماتوفیتوز سر و بدن بهصورت یک درمیان به دو گروه تقسیم شده و نقرهی کلوئیدی موضعی یا کلوتریمازول موضعی (2 بار در روز، حداقل 4 هفته) دریافت نمودند. درصورت نیاز درمانهای سیستمیک نیز تجویز شد. در پایان مطالعه، فراوانی موارد براساس پاسخ درمانی (آزمون KOH منفی و بهبود علائم) بین دو گروه مقایسه شدند.
یافتهها: میانگین مدت زمان پاسخ به درمان در گروه نقرهی کلوئیدی 56/1±26/5 هفته (3 تا 8) و در گروه کلوتریمازول 20/2±00/5 هفته (3 تا 12) بود (67/0P=). در گروه اول میزان پاسخ به درمان 2/84% و در گروه دوم 90% بود (66/0P=). در هیچ یک از بیماران عارضهای دیده نشد.
نتیجهگیری: در بیماران دچار درماتوفیتوز سر و بدن، نقرهی کلوئیدی موضعی ممکن است بهاندازه کلوتریمازول موضعی مؤثر و ایمنباشد. انجام مطالعات آتی با حجم نمونهی بزرگتر توصیه میشود.
افسرالملوک حدادیان، آذین آیتاللهی، اکرم میرامینمحمدی، مهشید شهرزادکاوکانی، علیرضا فیروز، انسیه لطفعلی، مهسا فتاحی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده
مقدمه: قارچها از میکروارگانیسمهایی هستند که در پوست میتوانند بیماریهایی ایجاد کنند. بهندرت ممکن است تظاهراتی غیرمعمول و تعریفشده ایجاد نمایند که میتواند منجر به تأخیر در تشخیص گردد.
گزارش مورد: بیمار یک مرد 20 ساله میباشد که با سابقه پنج ماهه ضایعات قرینه کروی، قرمز پوستهدار همراه با خارش فراوان در ناحیه کشاله ران تا مچ پا به مرکز ما مراجعه کرده بود. آزمایش میکروسکوپی با استفاده از هیدروکسید پتاسیم 10%، کشت و واکنش زنجیره پلیمراز انجام شد و عامل ضایعات ترایکوفایتون ایندوتینهآ شناسایی شد. براساس نتایج تست حساسیت دارویی، درمان پالستراپی ایتراکونازول (100 میلیگرم روزی دوبار به مدت یک هفته) همراه با پماد موضعی کلوتریمازول (روزانه دوبار به مدت 4 هفته) صورت گرفت. پس از یک دوره دریافت دارو، ضایعات بیمار ازنظر بالینی و قارچشناسی بهبود کامل یافت.
نتیجهگیری: این گزارش موردی بهدلیل ایجاد اشکال غیرشایع توسط ت.ایندوتینهآ که موارد مقاومت به درمان نشان داده است، اهمیت دارد.
زهرابیگم موسوی، علیرضا فیروز، مهسا فتاحی،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
مقدمه: کچلی ناشناخته یک عفونت پوستی موضعی است که توسط قارچ ایجاد میشود و بهدلیل مصرف کورتون، شکل ضایعه و شدت آن با تظاهرات پوستی معمول توسط درماتوفیتها متفاوت است.
زمینه و هدف: بیمار، خانم ۳۹ سالهای است که با سابقه ضایعات اریتماتوز پوستهپوسته در دست، باسن، کشاله ران و هر دو پا به مدت ۷ ماه به پزشک مراجعه میکند. با تشخیص اگزما داروهای موضعی شامل کالامین ـ دی و هیدروکورتیزون تجویز شده بود و بهعلت عدم پاسخ به درمان، پماد موضعی کلوبتازول شروع شد و بیمار مجدداً و مکرراً از کلوبتازول استفاده نموده است. اهمیت معرفی بیمار حاضر، ضرورت انجام آزمایش قارچشناسی در مورد ضایعات پوستی غیرمعمولی را جهت انتخاب درمان مناسب و جلوگیری از گسترش گونههای مقاوم به دارو، برجسته میکند.
روش کار: با توجه به سابقه بیمار، آزمایش قارچشناسی انجام شد. در آزمایش مستقیم میکروسکوپی و کشت میسلیوم گونه درماتوفیت مشاهده شد.
یافتهها: در بیمار ما استروئید قطع شد و با تربینافین خوراکی ۲۵۰ میلیگرمی، یک بار در روز بهمدت ۴ هفته همراه با کرم موضعی کلوتریمازول تحت درمان قرار گرفت.
نتیجهگیری: تجویز کورتیکواستروئیدهای موضعی/ خوراکی همچنان باید محدود باشد؛ بهویژه اینکه استفاده از استروئیدها در طول همهگیری کووید ـ ۱۹ افزایش پیدا است.
انسیه لطفعلی، عادل شیرانی، سینا مولویزاده، سعادت شجاعی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
اونیکومایکوزیس یک عفونت ناخن است که توسط درماتوفیتها، کپکهای غیردرماتوفیتی و مخمرها ایجاد میشود. درگیری ناخن یکی از ویژگیهای پسوریازیس است؛ اگرچه تظاهرات پوستی، اصلیترین یافته در پسوریازیس است. اونیکومایکوزیس و پسوریازیس هر دو از اختلالات رایج در جوامع هستند. ممکن است در برخی بیماران این دو بیماری همزمان وجود داشته باشند. یک مطالعه مروری با استفاده از کلیدواژههای
nail psoriasis، onychomycoses، dermatophytes، non-dermatophyte molds و yeasts در پایگاههای اطلاعاتی پزشکی معتبر مانند PubMed، Google Scholar، Scopus و Science Direct انجام شد و مقالاتی که بیشترین ارتباط را با اهداف پژوهش داشتند، انتخاب و مطالعه شدند. ما میزان بروز و عملکرد بیماریزای عوامل قارچی را در ایجاد عفونت قارچی ناخن پسوریازیس بررسی کردیم.
حسین شریفی، انسیه لطفعلی،
دوره 14، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش موارد ابتلا درماتوفیتوزیس بهویژه کچلی بدن و کشاله ران بهوسیله گونههای مقاوم به تربینافین و سرعت بالای انتقال بیماری بهمنظور انتخاب درمان مناسب، درنظرگرفتن مدت زمان لازم برای درمان بیماری و نیز تشخیص زودهنگام موارد مقاوم به درمان الزامی است. مطالعه حاضر بهمنظور تعیین حساسیت دارویی سویههای ترایکوفایتون روبروم، میکروسپوروم کنیس و اپیدرموفایتون فلوکوزوم نسبت به داروهای ضدقارچی رایج انجام گرفت.
روش اجرا: تست حاسیت دارویی (میکرودایلوشن براث) برای 20 نمونه بهدستآمده از بیماران طبق پروتکل CLSI-M38-3rd ED (Clinical and Laboratory Standard Institute) نسبت به داروهای تربینافین، اریتروکونازول و وریکونازول انجام شد.
یافتهها: براساس تست، نتایج دارویی 5 بیمار به تربینافین مقاوم بوده و حداقل غلظت مهاری بیشتر از 2 و 3 بیمار نسبت به تربینافین تولرنت بوده و حداقل غلظت مهاری بین 5/0 تا 1 نشان دادند. براساس تست نتایج دارویی، 7 بیمار نسبت به ایتراکونازول تولرنت بوده و حداقل غلظت مهاری بین 5/0 تا 1 نشان دادند. تمام ایزولهها به وریکونازول پاسخ مناسب نشان دادند.
نتیجهگیری: نتایج تست حساسیت دارویی، بررسی اهمیت تستهای قارچشناسی را در مورد ضایعات پوستی درماتوفیتی برای جلوگیری از گسترش گونههای مقاوم به دارو برجسته میکند.
صفورا شکوئینژاد،
دوره 14، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: به موازات افزایش موارد ابتلا به درماتوفیتوزیس بدن و درماتوفیتوزیس کشاله ران، موارد گونههای مقاوم به داروهای ضدقارچی بهویژه تربینافین رو به افزایش است. مطالعه حاضر بهمنظور بررسی الگوی مقاومت دارویی گونههای درماتوفیت جداشده از 27 بیمار مراجعهکننده به بیمارستان پوست رازی طراحی شد.
روش اجرا: نمونه پوسته بیماران از ناحیه کشاله ران، باتک و بدن از حاشیه فعال ضایعه جمعآوری شد. مقداری از نمونه پوسته بیمار زیر میکروسکوپ، ازنظر وجود آرتروکنیدی و هایف قارچی بررسی شد. کشت بروی محیط اختصاصی سابورو دکستروزآگار 2% همراه با کلرامفنیکل و سیکلوهگزامید جهت تعین هویت اولیه گونههای درماتوفیتی، از خصوصیات مرفولوژیک استفاده شد. برای شناسایی دقیق ترایکوفایتونهای جداشده از پوسته بیماران به روش ژنوتایپینگ (مولکولی)، از آغازگرهای ITS1 و ITS4 (آغازگرهای یونیورسال) استفاده شد. انجام تست حساسیت دارویی میکرودایلوشن براث طبق پروتکل CLSI-M38-3rd ed - برای ایزولههای درماتوفیتی نسبت به داروهایتربینافین، اریتروکونازول، فلوکونازول و وریکونازول انجام شد.
یافتهها: 25 بیمار با جدایه ترایکوفایتون ایندوتینهآ آلوده شده بودند. 2 بیمار با جدایه ترایکوفایتون اینتردیجیتال آلوده شده بودند. در مطالعه حاضر 27/4 (81/14%) از بیماران دارای مقاومت ضدقارچی (1 میکروگرم در میلیلیتر³حداقل غلظت مهار رشد قارچ برای تربینافین) بودند.
نتیجهگیری: عدم انجام معاینات قارچشناسی قبل از شروع درمان میتواند منجر به تشخیص اشتباه شود. عدم استفاده از تست حساسیت ضدقارچی مدیریت موارد مقاوم به درمان را چالشبرانگیز میکند. ترکیبات درمانی ناکافی و نامناسب میتواند تعداد گونههای مقاوم در سراسر جهان را افزایش دهد.
آذین آیتاللهی، پگاه تمیمی، علیاصغر قادری، مهسا فتاحی،
دوره 14، شماره 4 - ( 11-1402 )
چکیده
اخیراً موارد ابتلا به درماتوفیتوزیس بهشدت افزایش یافته است که با گزارشهای مکرری از موارد مزمن بیماری، تظاهرات پوستی غیرشایع و شکست درمان همراه است. موارد ظهور گونههای مقاوم به درمان در سایر نقاط جغرافیایی مانند دانمارک، سوئیس، چین، بلژیک، آلمان، ژاپن، ایران، فنلاند، سوئیس، فرانسه، عراق و بحرین نیز شناخته شده است. تست حساسیت دارویی ضدقارچی برای گونههای جنس درماتوفیت هنوز استانداردسازی نشده است. تست حساسیت ضدقارچی (Antifungal Susceptibility Tests [AFST]) برای تعیین حداقل غلظت مهاری رشد در شرایط آزمایشگاهی (Minimal Inhibitory Concentration [MIC]) یک داروی خاص با هدف پیشبینی اینکه آیا بیمار به درمان استاندارد ضدقارچی پاسخ میدهد یا خیر، استفاده میشود. در ادامه این مقاله مروری کلی برتست حساسیت ضدقارچی ازجمله نقاط قوت و نقاط ضعف و نقش آن در کمک به تصمیمگیریهای درمانی پرداختیم.