جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای سرم

اکرم انصار، محمود فرشچیان، سیدمصطفی قاسم‌زاده،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1390 )
چکیده

 زمینه و هدف:  لیکن‌پلان بیماری پوستی است که از نظر بالینی با پیدایش پاپول‌های مسطح چندضلعی براقِ بنفش رنگ با اندازه‌های مختلف مشخص می‌شود. این بیماری هر جای از بدن از جمله دهان را می‌تواند درگیر کند. در مطالعات مختلف همراهی‌های مختلف از جمله دیابت شیرین را با لیکن‌پلان دهانی مطرح نموده‌اند. این مطالعه جهت بررسی فراوانی دیابت شیرین در بیماران مبتلا به لیکن‌پلان دهانی در مقایسه با افراد فاقد این بیماری انجام شده است.
روش اجرا: این مطالعه به‌صورت مورد ـ شاهدی (case-control) بر روی 30 بیمار مبتلا به لیکن‌پلان دهانی (گروه مورد) و 60 فرد غیرمبتلا (گروه شاهد) انجام شده است. کلیه‌ی بیمارانی که از نظر شکل بالینی ضایعات دهانی و معیارهای بافت‌شناسی با تشخیص لیکن‌پلان مخاطی مطابقت داشتند، به‌عنوان بیمار وارد مطالعه شدند. افراد گروه شاهد از بین افراد فاقد بیماری لیکن‌پلان دهانی و با سازگاری (matching) از نظر سن و جنس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. از کلیه‌ی افراد هر دو گروه، 5 سی‌سی خون لخته گرفته و برای آزمایش قند خون ارسال شد. در صورت مثبت بودن آزمایش از نظر دیابت، نمونه‌ی خون مجدد از بیمار جهت تأیید بیماری دیابت مورد آزمایش قرار گرفت.
یافته‌ها: با طراحی یک مطالعه‌ی مورد ـ شاهدی، 30 بیمار مبتلا به لیکن‌پلان دهانی [13 مرد (43.3%) و 17 زن (56.7%)] با میانگین سنی (انحراف معیار ± میانگین) 13.7±46 سال و 60 فرد سالم [26 مرد (43.3%) و 34 زن (56.7%)] با میانگین سنی 14±46 سال به‌عنوان گروه شاهد وارد مطالعه شدند. در بررسی وضعیت قند بیماران تنها یک نفر (3.3%) ابتلا به دیابت شیرین را داشت اما هیچ‌کدام از افراد گروه کنترل چنین مشکلی نداشت. در بررسی سطح گلوکز خون ناشتا، در گروه بیماران میانگین این مقدار 33
±102.5 mg/dl و در گروه شاهد mg/dl 111.1±49.3 با 0.09=P به‌دست آمد. 

نتیجه‌گیری: شرکت‌کنندگان گروه‌های مورد مطالعه تفاوت آماری معنی‌داری از نظر ابتلای به دیابت شیرین نداشتند. میانگین مقدار قند خون ناشتا نیز بین مبتلایان به لیکن‌پلان دهانی و افراد سالم تفاوت معناداری نداشت. در این مطالعه همراهی بین ابتلاء لیکن‌پلان دهانی و ابتلا به دیابت شیرین مشاهده نشد.


پوران لایق، زری جاویدی، پروین لایق، بیتا کیافر، صابر شجاعی نوری، اکرم مؤمن‌زاده،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پرمویی (hirsutism) عبارت است از افزایش رشد موها با الگوی مردانه که حدود 10% زنان را مبتلا می‌کند. هدف این مطالعه، مقایسه‌ی سطح تستوسترون آزاد در بزاق و سرم افراد مبتلا به هیرسوتیسم با سطح بزاقی و سرمی این هورمون در افراد سالم بود.
روش اجرا: در این مطالعه‌ی مورد شاهدی، 30 زن مبتلا به هیرسوتیسم در سنین باروری به همراه 10 شاهد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. برای هر فرد، پرسش‌نامه‌ای حاوی اطلاعات دموگرافیک و بالینی ـ آزمایشگاهی پر شد. هورمون‌های تستوسترون تام، آزاد و اندکس آندروژن آزاد در بزاق و سرم به روش رادیوایمونواسی اندازه‌گیری شدند و داده‌های حاصل جمع‌آوری و با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 11.5 توصیف و تحلیل شدند. سطح معنی‌داری برابر 0.05 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: بین هیچ یک از موارد سطح تستوسترون آزاد سرم و بزاق، اندکس آندروژن آزاد سرم و بزاق، اندکس آندروژن آزاد و تستوسترون آزاد ارتباط معنی‌داری یافت نشد. هم‌چنین بین شدت هیرسوتیسم براساس معیار فریمن گالوی با سطح بزاقی و سرمی تستوسترون ارتباطی پیدا نشد، درحالی که بین شدت هیرسوتیسم با اندکس آندروژن آزاد (P<0.001) و سطح سرمی تستوسترون تام این رابطه معنی‌دار بودند (r=0.01, P<0.05). میانگین سطح تام تستوسترون سرم بین دو گروه به‌طور معنی‌داری متفاوت بود (P<0.05).
نتیجه‌گیری: در این بررسی بین تستوسترون آزاد بزاق و تستوسترون آزاد سرم با روش رادیوایمونواسی ارتباط معنی‌داری دیده نشد. بنابراین به نظر می‌رسد این روش به‌عنوان یک جایگزین مناسب برای ارزیابی سرمی این هورمون نباشد.

حسین مرتضوی، فرید عباسی، مریم کوپائی، نفیسه اسماعیلی،
دوره 5، شماره 2 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پمفیگوسولگاریس بهعنوان شایعترین شکل بیماری خودایمنی پمفیگوس بهشمار میرود. تهیهی نمونهی خون بهمنظور تشخیص بیماری، با دشواریهایی همراه است، درحالی که نمونهگیری از بزاق بسیار آسانتر میباشد. شناخت روشهای ارجح تشخیصی و پایش فعالیت بیماری، به تسریع تشخیص، درمان بهتر، کاهش هزینههای درمانی، ارتقای کیفیت درمان و کاهش مرگ و ناتوانی ناشی از بیماری خواهد شد. هدف از مطالعهی حاضر، بررسی حساسیت ELISA در تشخیص اتوآنتیبادیهای anti-DSG1 و anti-DSG3 در بزاق و سرم بیماران مبتلا به پمفیگوسولگاریس میباشد. روش اجرا: در این مطالعهی مورد ـ شاهدی، 40 بیمار مبتلا به پمفیگوسولگاریس مراجعهکننده به بیمارستان رازی که تشخیص بیماری آنها ازطریق بررسی آسیبشناسی و انجام ایمونوفلوئورسانس مستقیم به اثبات رسیده بود، بهعنوان گروه بیمار و 40 فرد سالم بهعنوان گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه‌ی بزاق غیرتحریکی با روش تف‌کردن (Spitting) به همراه نمونهی سرم از هر دو گروه تهیه شد. اطلاعات دموگرافیک، شدت بیماری و فنوتیپ بیماری در پرسشنامه‌هایی که به این منظور تدوین شده بود، ثبت گردید. تست ELISAی DSG1 و DSG3 برروی نمونههای سرم و بزاق هر دو گروه انجام شد. یافته‌ها: سن متوسط بیماران 43.37±11.94 با دامنهی 26 تا 71 سال بود. ELISAی DSG1 بزاق در 17 بیمار (حساسیت 42.5%) و ELISAی DSG1 سرم در 36 بیمار (حساسیت 90%) مثبت گزارش گردید. همچنین ELISAی DSG3 بزاق، در 24 بیمار (حساسیت 60%) و ELISAی DSG3 سرم در 34 بیمار (حساسیت 85%) مثبت بود. نتیجه‌گیری: اگرچه حساسیت سرم در تشخیص اتوآنتیبادیهای پمفیگوسولگاریس نسبت به بزاق بیشتر است، اما از بزاق میتوان بهعنوان یک بیومارکر مناسب جهت تعیین سطوح آنتیبادیها و پایش فعالیت بیماری استفاده نمود.
لیلا خاکی، غلامحسن واعظی، آذین آیت‌اللهی، علیرضا فیروز،
دوره 11، شماره 3 - ( 8-1399 )
چکیده

مقدمه: هدف از انجام این مطالعه، بررسی امکان استفاده از بزاق به‌جای سرم (به‌عنوان یک روش ساده‌تر بدون نیاز به خون‌گیری) در تعیین سطح برخی سایتوکاین‌ها و آنزیم‌ها بود.
 
گزارش مورد: در این مطالعه سطح سایتوکاین‌های IL10، IFN-Y، TNF-α و TGF-β و آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان گلوتاتیون ردوکتاز و گلوتاتیون پراکسیداز، در بزاق و سرم سه بیمار مبتلا به آلوپسی توتالیس به روش الایزا اندازه‌گیری شد. مقایسه‌ی مقادیر این مواد در نمونه‌های بزاق ساعت ۵ و ۱۱ صبح و سرم ساعت ۱۱ صبح با آزمون فریدمن اختلاف معنی‌داری نشان نداد.
 
نتیجه‌گیری: نمونه‌های بزاقی شاید جایگزین مناسبی برای سرم در بررسی عوامل ایمونولوژیک باشند.
محمدرضا سبحان، فائزه محمدی، الهام خانلرزاده، محمد فریادرس،
دوره 12، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: زگیل‌ها پرولیفراسیون خوش‌خیمی هستند که به‌علت گونه­های مختلف ویروس پاپیلومای انسانی ایجاد می­شوند. در درمان زگیل­ها از روش­های مختلفی استفاده می­شود و این مطالعه با هدف مقایسه­ اثربخشی، عوارض و تعداد جلسات درمانی دو روش لیزر CO2 و کرایوتراپی در درمان زگیل کف پا انجام شد.
 
روش اجرا: باروش نمونه‌گیری در دسترس تعداد 70 بیمار (140 پا) مبتلا به زگیل کف هر دو پا مراجعه‌کننده به درمانگاه تخصصی پوست مرکز آموزشی درمانی فرشچیان (سینا) همدان در سال 1398 انتخاب شدند. به‌طور تصادفی زگیل کف یک پای بیمار با لیزر CO2 و پای مقابل با کرایوتراپی تحت درمان قرار می­گرفت. بیماران به فاصله زمانی دو هفته به­مدت 2 ماه از نظر پاسخ به درمان، تعداد تکرار جلسات و میزان بهبودی ضایعه مورد بررسی قرار گرفتند. در موارد عدم بهبود کامل ضایعه درمان هر دو هفته یکبار و تا حداکثر پنج نوبت تکرار می‌شد.
 
یافته‌ها: میانگین سن بیماران 73/8±11/22 سال، 7/35% مرد و 3/64% زن بودند. در گروه لیزر CO2 و گروه کرایوتراپی به‌ترتیب درصد فراوانی بهبودی 4/81% و 4/41% (001/0>P)، میانگین تعداد جلسات درمانی 86/0±91/1 و 69/0±55/3 (001/0>P) بود. فراوانی عوارض نیز به‌ترتیب در گروه لیزر CO2 و گروه کرایوتراپی شامل درد 7/25% و 3/94% (001/0>P)، خارش صفر درصد و 9/32% (001/0>P)، تاول 9/2% و 9/82% (001/0>P) و هیپرپیگمانتاسیون صفر و 9/12% (003/0=P) می‌باشد.
 
نتیجه‌گیری: لیزر CO2نسبت به کرایوتراپی به‌طور مؤثرتر در تعداد جلسات کمتر و با عوارض کمتر باعث بهبودی زگیل کف پا می­شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb