حمید خراطزاده، ابوالفضل محمدی، فریبا جعفری، سیدمحسن حسینی،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: ویتیلیگو یک اختلال شایع رنگدانهای پوست است که تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی افراد مبتلا دارد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی ارتباط بین کیفیت زندگی این بیماران با شفقت به خود و اجتناب تجربی بود.
روش اجرا: در این مطالعهی مقطعی ـ تحلیلی، پرسشنامههای شفقت به خود
(self-compassion and experiential avoidance [SCS])، نسخهی دوم پذیرش و عمل (AAQ-II) و شاخص کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ویتیلیگو (VitiQoL) توسط 105 نفر از بیماران مبتلا به ویتیلیگو (5/49% مرد) که به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شده بودند، تکمیل گردید. تحلیل دادهها نیز با استفاده از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، t-test، تحلیل آنوا و تحلیل کوواریانس انجام گرفت.
یافتهها: میانگین نمرهی کیفیت زندگی افراد شرکتکننده در پژوهش 14/32 بود. بین نمرهی کیفیت زندگی با نمرههای اجتناب تجربی (28/0=R)، قضاوتکردن خود (36/0=R)، انزوا (52/0=R) و همانندسازی افراطی (42/0=R) در سطح 01/0>P ارتباط معنیداری وجود دارد. پس از حذف اثر مخدوشکننده متغیرها بر یکدیگر نیز، ارتباط بین نمرهی کیفیت زندگی با محل ضایعه (04/0=P) و نمرهی انزوا (001/0=P) معنیدار بود.
نتیجهگیری: شفقت به خود و اجتناب تجربی نقش مهمی در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ویتیلیگو ایفا میکنند و هدف قراردادن این دو مؤلفه بهوسیلهی درمانهای روانشناختی، میتواند در افزایش کیفیت زندگی این بیماران مؤثر باشد.
مژگان سلطانی، زهره لطیفی، شکوفه موسوی،
دوره 10، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش خودشفابخشی (Self healing) بر شفقت به خود، نگرانی از تصویر تن و روند بهبود بیماری در زنان مبتلا به سرطان پوست بود.
روش اجرا: پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. جامعهی آماری شامل زنان مبتلا به سرطان پوست مراجعهکننده به مرکز درمانی ـ آموزشی شهید رحیمی شهرستان خرمآباد در سال 98- 1397 بود. 34 نفر داوطلب، انتخاب و تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (بهترتیب 16 و 18 نفر) قرار گرفتند. تمام شرکتکنندگان، پرسشنامههای شفقت به خود، نگرانی از تصویر تن و فرم اطلاعات بالینی روند سرطان پوست را بهعنوان پیشآزمون تکمیل کردند. آموزش خودشفابخشی (سلفهیلینگ) به مدت 12 جلسهی 90 دقیقهای بر روی گروه آزمایشی اجرا شد. در پایان از هر دو گروه پسآزمون بهعمل آمد و پیگیری تا دو ماه انجام شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر و آزمون کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: آموزش خودشفابخشی توانست میزان شفقت به خود شامل مهربانی با خود، قضاوت صحیح، حس انسانیت مشترک و ذهنآگاهی را بهطور معناداری افزایش (01/0>P) و میزان نگرانی از تصویر تن، انزوا و همانندسازی افراطی را کاهش دهد (05/0>P) اما در پسآزمون و پیگیری دوماهه اگرچه آموزش بر بهبود روند بیماری تأثیر داشت ولی این تأثیر معنادار نبود.
نتیجهگیری: رویکرد خودشفابخشی باعث افزایش شفقت به خود شده و نگرانی از تصویر تن را در زنان مبتلا به سرطان پوست کاهش میدهد.