جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای هیستوپاتولوژی

حمیدرضا قاسمی‌بصیر، محمود فرشچیان، پدرام علیرضایی، مهدیس جهانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: آلوپسی‌ سیکاتریسیل به‌دنبال جایگزینی غیرقابل‌برگشت فولیکول‌ها به‌وسیله‌ی فیبروز ایجاد می‌شود و با ازدست‌دادن دائمی موها تظاهر می‌کند. مطالعات اندکی در ایران برای بررسی ویژگی‌های بالینی و هیستوپاتولوژیک آلوپسی ‌سیکاتریسیل انجام شده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی ویژگی‌های دموگرافیک، بالینی و هیستوپاتولوژیک بیماران مبتلا به آلوپسی ‌سیکاتریسیل مراجعه‌کننده به کلینیک پوست مرکز آموزشی درمانی فرشچیان همدان در یک بازه‌ی زمانی دوساله و هم‌چنین ارزیابی قدرت تشخیصی کرایتریای پاتولوژیک در تشخیص انواع مختلف آلوپسی‌ سیکاتریسیل بود.

 

روش اجرا: این مطالعه‌ی مقطعی برروی 89 بیمار که با تشخیص بالینی آلوپسی‌ سیکاتریسیل تحت بیوپسی قرار گرفتند، انجام شد. ابتدا ویژگی‌های دموگرافیک و بالینی بیماران به همراه تشخیص کلینیکی ثبت می‌گردید و سپس لام بیوپسی آن‌ها توسط دو پاتولوژیست مختلف (که از تشخیص یکدیگر مطلع نبودند) مورد ارزیابی قرار می‌گرفت. اطلاعات تشخیصی به‌دست‌آمده از این دو پاتولوژیست به‌طور جداگانه ثبت و درنهایت ضریب توافق تشخیصی دو پاتولوژیست تعیین گردید.

 

یافته‌ها: در این مطالعه، فراوانی تشخیص اتیولوژیک آلوپسی براساس معاینه‌ی بالینی و هیستوپاتولوژی به‌ترتیب شامل Lichen planopilaris، Disciod lupus erythematosus، Alopecia areata، Pseudopelade of Brocq، Folliculitis decalvans و
Central centrifugal cicatricial alopecia بود. از نظر ضریب توافق تشخیصی نیز نتیجه‌ی نهایی حاکی از ضریب توافق قوی بین تشخیص بالینی و پاتولوژیست اول
(کاپا=836/0)، ضریب توافق متوسط تا قوی بین تشخیص بالینی و پاتولوژیست دوم
(کاپا=703/0) و ضریب توافق متوسط تا قوی بین پاتولوژیست اول و دوم (کاپا=663/0) بود.

 

نتیجه‌گیری: تشخیص آلوپسی‌ سیکاتریسیل نیازمند معاینه‌ی بالینی همراه با ارزیابی هیستوپاتولوژیک نمونه‌ی حاصل از بیوپسی پوست می‌باشد. قدرت تشخیصی کرایتریای پاتولوژیک در انواع آلوپسی‌ سیکاتریسیل حتی در انتهای طیف بیماری که نمای میکروسکوپیک آن‌ها با یکدیگر هم‌پوشانی زیادی دارد، قابل قبول بوده بنابر این برای اثبات تشخیص نیازی به بازبینی لام توسط پاتولوژیست دوم نمی‌باشد.


طراوت بهرامی، سروش محیط‌مافی، فریبرز معیر،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی تأثیر عصاره قطبی بارهنگ سرنیزه‌ای ۵ درصد بر التیام زخم باز در پوست رت است.

روش اجرا: پس از جدا‌کردن عصاره گیاه به روش مخلوط، تعداد ۴۰ عدد رت سالم نر با وزن متوسط ۲۵۰-۲۰۰ گرم انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه اصلی ۲۰ تایی تقسیم شدند. گروه ۱، گروه درمان و گروه ۲، گروه کنترل بودند که هرکدام از گروه‌های اصلی به ۴ گروه فرعی (روزهای ۳، ۷، 14 و 21) تقسیم شدند. جهت بررسی هیستوپاتولوژیک و ایمونوهیستوشیمی روند التیام، زخم موش‌های گروه‌های فرعی در هر دو گروه اصلی به‌صورت تمام ضخامت و به قطر ۱۵ میلی‌متر برداشت و جهت مطالعات بافت‌شناسی بررسی شد. پس از مقطع‌گیری، با روش رنگ‌آمیزی کیفی هماتوکسیلین ائوزین و تری کروم ماسون و با استفاده از آنتی‌بادی‌های ضدفاکتور، رشد تغییردهنده بتا و فاکتور رشد اندونتلیال عروقی گروه‌ها مطالعه و اطلاعات به‌دست‌آمده تبدیل به اطلاعات کمی و تجزیه ‌و تحلیل آماری شد.

یافته‌ها: استفاده از عصاره گیاه بارهنگ سر نیزه‌ای باعث بهبود شکاف اپتلیال، شکل‌گیری هرچه بهتر فیبر‌های کلاژنی و افزایش تعداد سلول‌های فیبرو بلاست شد. نتایج ایمونوهیستوشیمی در مورد هر دو مارکر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و فاکتور رشد تغییردهنده بتا، نشان از بهبودی طی روزهای مورد مطالعه در محل زخم داشت.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که می‌توان از عصاره قطبی گیاه بارهنگ سرنیزه‌ای ۵ درصد به‌منظور التیام زخم استفاده کرد.

مریم میراحمد، نسیم توتونچی، پوریا اصیلی، حمیدرضا محمودی، کامبیز کامیاب، محمد مهدوی، فائزه خراسانی‌زاده، مریم دانش‌پژوه،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیاز جلدی یکی از مسائل مهم بهداشت عمومی در کشورهای در حال توسعه مانند ایران و شایع‌ترین فرم آن، لیشمانیای جلدی است که به‌صورت یک ضایعه اولسراتیو یا ندولی ظاهر می‌شود. هدف این مطالعه، بررسی ویژگی‌های هیستوپاتولوژیک و بالینی بیماران با لیشمانیوز جلدی بود.

روش اجرا: این مطالعه مقطعی روی 70 بیمار لیشمانیوز جلدی انجام شد که از سال 1397 تا 1401 به بیمارستان پوست رازی مراجعه کرده بودند و تشخبص بیماری با پاتولوژی تأیید شده بود.

یافته‌ها: سن بیماران از 2 تا 76 سال متغیر بود و میانگین آن 26/42±86/20 سال بود. اکثریت بیماران مرد بودند (3/54%). نوع ضایعات پلاک‌دار شایع‌ترین نوع بود (3/64%). ازنظر محل ضایعه، صورت و اندام‌های فوقانی با فراوانی‌های 1/47% و 3/34% بیشتر از سایر نواحی دیده شدند. تمامی بیماران در سونوگرافی شواهد سلولیت داشتند. شایع‌ترین تغییر اپیدرم، هایپرکراتوزیس (8/42%) بود. در مورد تغییرات هیستوپاتولوژیک در درم، نفوذ لنفوسیت‌ها (4/61%)، سلول‌های پلاسما (6/58%) و هیستیوسیت‌ها (6/48%)، همچنین تشکیل گرانولوم (3/54%) و حضور اجسام لیشمن (3/54%) تغییرات غالب بودند. برخی بیماران اشکال غیرطبیعی لیشمانیوز جلدی داشتند، به‌طوری‌که شش نفر از آن‌ها لیشمانیای جلدی لوپویید و پنج نفر لیشمانیای جلدی اسپورتریکوئید داشتند.

نتیجه‌گیری: مردان و افرادی که در میانسالی بودند، بیشتر در معرض عفونت قرار داشتند بنابراین، پیشنهاد می‌شود که به‌طور خاص در برنامه‌های پیشگیرانه مورد توجه قرار گیرند. علاوه‌براین، ارزیابی یافته‌های هیستوپاتولوژیک لیشمانیوز جلدی، شامل لیشمانیای جلدی لوپویید و لیشمانیای جلدی اسپورتریکوئید، می‌تواند انواع لیشمانیا را از سایر بیماری‌های جلدی متمایز کنند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پوست و زیبایی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb