24 نتیجه برای پسوریازیس
معصومه برزگری، زهرا حلاجی، امیرهوشنگ احسانی، پدرام نورمحمدپور، مائده پرهام،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: آرتروپاتی پسوریاتیک یک بیماری خودایمن با منشأ وراثتی است که در تعدادی از بیماران مبتلا به پسوریازیس دیده میشود و جزو موارد آرتروپاتی سرونگاتیو طبقهبندی میگردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی همراهی بین آرتریت پسوریاتیک با شدت درگیری ناخن بر اساس معیار استاندارد بررسی شدت درگیری ناخن پسوریازیس (NAPSI) در بیماران مبتلا به پسوریازیس مراجعهکننده به بیمارستان رازی بوده است.
روش اجرا: بیماران مبتلا به آرتریت پسوریازیسی بهعنوان گروه مورد و بیماران مبتلا به پسوریازیس بدون درگیری مفصلی بهعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. پس از matching دو گروه، میزان درگیری ناخن و امتیاز NAPSI بیماران در پرسشنامههای ویژهای وارد شده و توسط نرمافزار SPSS نگارش 14 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: تعداد 30 بیمار مبتلا به آرتریت پسوریاتیک و 75 بیمار مبتلا به پسوریازیس فاقد آرتریت بهعنوان گروه کنترل وارد مطالعه شدند. در افراد مبتلا به آرتروپاتی ضایعات ناخنی شدیدتر و شایعتر از گروه کنترل بود، بهطوریکه میانگین نمرهی NAPSI در گروه مبتلا به آرتریت 46 و در گروه کنترل 9.23 بود (0.05>P).
نتیجهگیری: شدت درگیری ناخن در بیماران پسوریازیس مبتلا به آرتریت بیشتر از بیماران فاقد درگیری مفصلی میباشد.
سودابه زندی، سیمین شمسی میمندی، صادق هاشمینسب گرجی، فاطمه صبوری شهر بابک،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری مزمن و عودکننده است که دارای تأثیراتی بر روی جسم، روح و کیفیت زندگی بیماران است. هدف از این مطالعه بررسی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پسوریازیس بود.
روش اجرا: در این مطالعهی مقطعی که در سال 1388 انجام شد، 97 بیمار مبتلا به پسوریازیس مراجعهکننده به درمانگاه و مرکز PUVA درمانی بیمارستان افضلیپور در شهر کرمان انتخاب شدند. کیفیت زندگی بیماران با استفاده از پرسشنامهی شاخص کیفیت زندگی (DLQI) Dermatology Life Quality Index و شدت بیماری آنان با PASI) Psoriasis Area Severity Index مورد ارزیابی قرار گرفت و نمرهی اطلاعات بهدستآمده با استفاده از آزمونهای آماری One-way AVONA و مربع کای مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: 55.7% بیماران مذکر بودند و میانگین سنی افراد 35.3سال (از 16 تا 75 سال) بود. شایعترین نوع بیماری، پسوریازیس ولگاریس (76.3%) بود و 3.1% مبتلا به آرتروپاتی بودند. متوسط مدت ابتلا به بیماری 21 ماه (از 11ماه تا 30سال)، میانگین نمرهی کیفیت زندگی افراد 14.1 (حداقل 1 و حداکثر 29) و میانگین نمرهی شدت بیماری 18.6 (حداقل 0.6 و حداکثر66.6) بود. نمرهی DLQI با شدت بیماری، وضیعت تأهل و نوع بیماری از لحاظ آماری ارتباط معنیداری داشت (P<0.05).
نتیجهگیری: بیماری پسوریازیس با تخریب کیفیت زندگی بیماران همراه است، بنابراین برای کاهش اثرات سوء بیماری بر زندگی بیماران باید اقدامات حمایتی روانی و اجتماعی صورت گیرد.
اکرم انصار، ولی الله حسین پور، عباس زمانیان، محمود فرشچیان،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: (CRP) C-reactive protein یک بیومارکر التهابی است که سطح آن در بیماری پسوریازیس بالا میرود. همچنین میزان آن با نمرهی (PASI) Psoriasis Area and Sevirity Index ارتباط مستقیم دارد.
روش اجرا: سطح سرمی CRP قبل و بعد از درمان با فتوتراپی با narrow-band ultraviolet B (NB-UVB) اندازهگیری و نتایج با توجه به بهبودی در نمرهی PASI تحلیل شد.
یافتهها: سطح CRP اولیه در بیماران مبتلا به پسوریازیس بالا بود و این مقدار بهطور معنیداری بعد از درمان کاهش یافت. بیمارانی که در ابتدای مطالعه CRP بالایی داشتند، درگیری وسیعتر و شدیدتر پوستی داشتند. بیشترین کاهش مقدار CRP نیز در افرادی دیده شد که پاسخ بهتری به درمان دادند و 75% PASI بالاتری دارند. یک همراهی بین نمرهی PASI اولیه و CRP پایه نیز وجود داشت.
نتیجهگیری: بیمارانی که مبتلا به پسوریازیس پلاکی متوسط تا شدید بودند التهاب سیستمیک نیز داشتند که این التهاب با سطح بالای CRP آنها نشان داده شد. فعالیت بیماری پوستی، همراهی معنیداری با بالارفتن CRP داشت. فتوتراپی که باعث بهبود ضایعات پوستی پسوریازیسی میشد سبب کاهش التهاب و در نتیجه پایینآمدن سطح CRP میشد.
محمود فرشچیان، الهه سلطانیه، لیلا موسوی، حسین محجوب، عباس زمانیان، هاله ناظریان، ،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری
مزمن و التهابی با شیوع 4.8% - 0.6% در جامعه است. هدف ما در این مطالعه، مقایسهی
تأثیر NB-UVB (بهعنوان یکی از روشهای درمانی شایع) بر روی فلور نرمال موجود
بر پلاکهای پسوریاتیک و پوست سالم بود.
روش اجرا: 20 بیمار مبتلا به
پسوریازیس که فاقد کنترااندیکاسیونهای فتوتراپی بودند، وارد مطالعه شدند. از
پلاکهای پسوریاتیک و پوست سالم ناحیهی مجاور پلاک، قبل و بعد از فتوتراپی با NB-UVB،
نمونهبرداری شد. بیماران، سه جلسه در هفته تا پاکشدن کامل ضایعات، تحت فتوتراپی
قرار گرفتند. در نهایت، میزان کمی فلور نرمال پوست در نواحی سالم و درگیر، قبل و
بعد از درمان، با هم مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: میانگین تعداد جلسات فتوتراپی، 26.35±4.95 جلسه و میانگین دوز اشعه NB-UVB ،2.05±0.57 J/cm2 بود. میزان کمی استافیلوکوک
اپیدرمیدیس، استافیلوکوک اورئوس و دیفتروئید بر روی پلاکهای پوستی پسوریاتیک، بعد
از فتوتراپی، کاهش یافت.
نتیجهگیری: میزان کمی فلور نرمال
پوست در نواحی سالم، کمتر از پلاکهای پسوریاتیک است و این میزان بعد از فتوتراپی،
چه در نواحی سالم و چه در نواحی درگیر، کاهش مییابد.
زهرا حلاجی، مریم اخیانی، وحیده لاجوردی، مائده رعیتی دماوندی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن پاپولواسکواموس با شیوع تقریبی 2% است. پسوریازیس در دوران کودکی نسبتاً شایع است. بیش از 10% موارد این بیماری قبل از 10 سالگی شروع میشود. هدف از انجام این پژوهش، مقایسهی تفاوتهای بالینی پسوریازیس با شروع در کودکی و بزرگسالی در بیماران ایرانی میباشد
روش اجرا: اطلاعات بالینی مربوط به بیماران مراجعهکننده با تشخیص پسوریازیس به بیمارستان تخصصی پوست رازی در سالهای 85 و 86 جمعآوری شد. این بیماران به دو گروه تقسیم شدند: بیماران پسوریازیس با شروع در کودکی (سنین کمتر یا مساوی 16 سال) و بیماران پسوریازیس با شروع در بزرگسالی. متغیرهای بالینی شامل تعداد بیماران، سن شروع، سابقهی خانوادگی، استرس روحی بهعنوان عامل مستعدکننده، اولین مکان درگیری، نوع بالینی پسوریازیس و مکانهای درگیری مورد تحلیل قرار گرفت
یافتهها: از مجموع 162 بیمار مورد مطالعه، 50 بیمار (33.2%) کودک و بقیه در گروه بالغین بودند. 48% کودکان مبتلای مذکر در مقایسه با 58.9% در گروه بالغین بود. سابقهی خانوادگی پسوریازیس در گروه کودکان 20% و در گروه بالغین 12.5% بود. استرس روحی بهعنوان عامل مستعدکننده، تقریباً در هر دو گروه مشابه بود. شایعترین تظاهر بالینی پسوریازیس در هر دو گروه نوع پلاکی و سر و گردن، شایعترین مکان درگیری در هر دو گروه بود
نتیجهگیری: یافتههای ما مشابه مطالعات قبلی نشان داد درگیری جنس مؤنث، سابقهی خانوادگی مثبت و شروع بیماری از پوست سر در پسوریازیس کودکان بیش از بالغین است
نفیسه اسماعیلی، امیرهوشنگ احسانی، مهدی محسنی بدلآبادی، کامبیز کامیاب، عباس کریمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: پاراپسوریازیس نوعی درماتوز مزمن ایدیوپاتیک نادر میباشد
که با پلاکهای گرد یا بیضوی، قرمز و پوستهریزیدهنده و خارشدار در اندامها و تنه تظاهر مییابد و به لحاظ
اندازه ضایعات به دو نوع با پلاک کوچک و با پلاک بزرگ تقسیم میشود. شناخت وضعیت
دموگرافیک بیماری در اطلاع داشتن از گروههای در معرض خطر بیشتر که مستعد لنفومهای پوستی با مرگومیر
بالا هستند، میتواند به تخصیص صحیح خدمات سلامت کمک کند.
روش اجرا: در این مطالعهی مقطعی گذشتهنگر، بیماران مبتلا به پاراپسوریازیس
مراجعهکننده به بیمارستان رازی در بین فرودین 82 تا اسفند 88، مورد بررسی قرار گرفتند. در این
مطالعه 320 بیمار مبتلا برای متغیرهایی نظیر سن، جنس، محل سکونت، محل ضایعه و
زیرگروه بالینی با استفاده از برگههای آسیبشناسی پروندهی بیماران جهت بهدستآوردن شیوع
بیماری مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه 53.4% بیماران زن بودند.
پیک سنی بیماری در افراد 20 تا 50 ساله و میانگین سن بیماران 43.3 سال
بود. 85% بیماران ساکن شهر تهران بودند. 88.1% بیماران ضایعه پلاک بزرگ
و 11.9% بیماران ضایعات پلاک کوچک داشتند. شایعترین محل ضایعات بیماری
به ترتیب تنه (53.4%) و اندامها (38.7%) بود.
نتیجهگیری: بر
اساس یافتههای بهدستآمده، مشخص شد که پاراپسوریازیس عمدتاً در زنان میانسال و
در ناحیهی تنه و اندامها مشاهده میشود و اکثراً از نوع پلاک بزرگ میباشد.
محمود فرشچیان، اکرم انصار، محمدرضا سبحان، سعادت ترابیان،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری مزمن و شایع پوست است. بهنظر میرسد شیوع عوامل خطرساز بیماریهای قلبی ـ عروقی در این بیماران بیشتر از افراد سالم جامعه است. این مطالعه بهمنظور بررسی گروهی از این ریسک فاکتورها در این بیماران و مقایسه با گروه شاهد انجام گردید.
روش کار: این مطالعه مورد ـ شاهدی در سالهای 1390 و 1391، در 55 بیمار مبتلا به پسوریازیس انجام شد. گروه شاهد 55 نفر افرادی بودند که از لحاظ سن و جنس با گروه مورد همسان شدند. متغیرهایی مانند سن، جنس، شاخص تودهی بدنی، مصرف سیگار و الکل، نوع بیماری و سطوح خونی تریگلیسرید، کلسترول تام، LDL، HDL و قند خون ناشتا ارزیابی و در دو گروه مقایسه شد.
یافتهها: آنالیزدادهها با رگرسیون لجستیک نشان داد که دو گروه از نظر متغیرهای مصرف سیگار (P=0.02, OR: 2.2, 95%CI: 1.1-3.2)، فشارخون سیستولی (P=0.004, OR: 1.07, 95%CI: 1.02-1.33)، تریگلیسرید (P=0.005,OR: 1.02, 95%CI: 1.0-1.34) و P=0.03, OR: 1.04, 95%CI: 1.0-1.09) LDL) تفاوت معنیداری داشتند.
نتیجهگیری: بالاتربودن چربیهای خون و فشارخون سیستولی در بیماران مبتلا به پسوریازیس میتواند خطر بیماریهای قلبی ـ عروقی را در آنها بالا ببرد. بنابراین، غربالگری این بیماران از نظر هایپرلیپیدمی و هیپرتانسیون، صرفنظر از شدت بیماری، توصیه میشود. همچنین آموزش بیماران برای کاهش مصرف سیگار بهعنوان بخشی از درمان پسوریازیس پیشنهاد میگردد.
اکرم انصار، لیلا جهانگرد، پویان پهلوانی، بهمن رسولی، سعادت ترابیان، سحر رسولی،
دوره 4، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
زﻣﻴﻨﻪ و ﻫدف: پسوریازیس یکی از بیماریهای
پوستی مزمن و شایع بوده که روی ﺟﺴﻢ و زﻧﺪﮔﻲ ﺑﻴﻤﺎران تأثیرگذار است. امروزه کیفیت
زندگی، یکی از مهمترین موضوعات تحقیقات بالینی بوده و بررسی آن بهمنظور ارزشیابی
مداخلات درمانی انجام میشود. هدف از این مطالعه شناخت بهتر ابعاد مختلف کیفیت زندگی
بیماران مبتلا به پسوریازیس ولگاریس میباشد.
روش اﺟﺮا: در اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪی مورد ـ شاهدی
ﻛﻪ در ﺳﺎل 1391 اﻧﺠﺎم ﺷﺪ، 100 ﺑﻴﻤﺎر ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﭘﺴﻮرﻳﺎزﻳﺲ و 100 نفر نیز که بیماری خاصی
در آنها وجود نداشت بهعنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺑﻴﻤﺎران ﺑﺎ
اﺳﺘﻔﺎده از ﭘﺮﺳﺶﻧﺎﻣﻪی استاندارد ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ (SF-36)
ﻣﻮرد ارزﻳﺎﺑﻲ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﻧﻤﺮهی اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪدﺳﺖآﻣﺪه ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده
از آزمونهای آﻣﺎری مربع کای و t ﻣﻮرد ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ.
ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﻧﻤﺮهی کلی ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ
گروه بیماران مبتلا به پسوریازیس برابر 65.05±15.51 و بهطور معناداری
از گروه شاهد (78.31±11.93) پایینتر
بود (P<0.001) کیفیت زندگی بیماران در همهی ابعاد غیر از دو بعد
نقش فیزیکی و نقش عاطفی اختلاف معناداری با گروه شاهد داشت (P<0.05).
ﻧﺘﻴﺠﻪﮔﻴﺮی: در مطالعهی حاضر نیز
بیماران مبتلا به پسوریازیس ولگاریس کاهش قابلتوجهی در کیفیت زندگی در مقایسه با
گروه شاهد داشتند. لذا توجه ویژه به بیماران و یافتن تدابیری برای مدیریت و بهبود بخشی
جنبههای مختلف زندگی بیماران اعم از مادی و روحی ضروری است.
احمد علیپور، حسین زارع، سیدناصر عمادی، حسن عبداللهزاده،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری مزمن است که باعث بدشکلی و ناتوانیهایی در بیمار میشود. دربارهی مداخلات روانشناختی تأثیرگذار بر این بیماری اطلاعات کمی وجود دارد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری گروهی بر علائم جسمانی (شدت، سطح بیماری و میزان خارش) و سلامت روان بیماران پسوریازیس است.
روش اجرا: روش تحقیق نیمهتجربی بهصورت پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه شاهد و دورهی پیگیری است. بیست بیمار پسوریازیس در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. روی ده بیمار پسوریازیس بهعنوان گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری گروهی در 12 جلسه اجرا شد. بیماران دو گروه ابزارهای Psoriasis Area Severity Index (PASI) برای ارزیابی شدت پسوریازیس، سلامت عمومی (GHQ) و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به خارش (ItchyQoL) را پر کردند.
یافتهها: نتایج نشان داد که روش درمان شناختی رفتاری گروهی در بهبود علائم جسمانی پسوریازیس (شدت، وسعت و میزان خارش) تأثیری نداشته است، اما این روش درمانی در بهبود وضعیت روانشناختی بیماران تأثیرگذار است. درمان، رفتاری شناختی سلامت عمومی بیماران را بهبود بخشیده است. تفاوت دو گروه در تحلیل کوواریانس چند متغیری برای ابعاد سلامت عمومی شامل اضطراب و بیخوابی (اندازهی اثر: 45/0 و 04/0=P)، افسردگی (اندازهی اثر: 25/0 و 044/0=P)، نشانههای جسمانی (اندازهی اثر: 28/0 و
معناداری: 033/0=P) و کارکرد اجتماعی (اندازهی اثر: 41/0 و معناداری: 03/0=P) معنادار است.
نتیجهگیری: هرچند براساس نتایج درمان شناختی رفتاری بهطور مستقیم تأثیری بر کاهش علائم جسمانی پسوریازیس نداشته، اما تأثیرگذاری این روش بر علائم روانشناختی بیماران بهعنوان نقش میانجی در شروع، تشدید و عود بیماری قابل توجه است.
مسعود گلپور ، مهرداد تقیپور، فریبرز عزیزی، لطفالله داوودی،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1393 )
چکیده
پسوریازیس یک بیماری مزمن التهابی است که در دوران کودکی شایع میباشد و درصد قابلتوجهی از افراد، در سنین کمتر از 18 سال به این بیماری مبتلا میشوند. پسوریازیس در اطفال با تظاهرات گوناگونی نمایان میگردد. تشخیص این بیماری در سنین پایینتر بهدلیل آتیپیکبودن ضایعات دشوار است. شایعترین فرم بیماری در اطفال نوع پلاکمانند آن میباشد. درمانهای متفاوتی ازقبیل فتوتراپی و درمان سیستمیک پیشنهاد شدهاند ولی استفاده از هر یک از آنها عوارض جدی را در اطفال بهدنبال دارد. تشخیص بهموقع و برخورد صحیح با آن، میتواند بخش اعظم درمان بیماری را شامل شود. در این مقاله سعی شده تا مروری در رابطه با کلیات بیماری، اپیدمیولوژی، پاتوژنز، تظاهرات بالینی و درمان پسوریازیس در اطفال ارائه گردد و آخرین اطلاعات و مطالب در این زمینه بررسی شوند.
فرشته عثمانی، ابراهیم حاجیزاده، پروین منصوری،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری التهابی چند عاملی (multifactorial) مرتبط با سیستم ایمنی است که با تسریع رشد سلولهای پوست مشخص میشود. پسوریازیس ممکن است به دفعات برای فرد اتفاق بیفتد، لذا در دستهی رخدادهای بازگشتی قرار میگیرد. این مطالعه بهمنظور بررسی گروهی از عوامل خطرساز در مبتلایان به پسوریازیس و ثابتبودن نرخ عود بیماری در فصلهای مختلف سال انجام شد.
روش اجرا: با مرور پروندهی مبتلایان به پسوریازیس که از ابتدای سال 1385 تا ابتدای سال 1393 در بخش پوست بیمارستان امام خمینی تهران بستری شده بودند، 160 بیمار که عود منجر به بستری داشتند مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس با برازش (fit) مدل نرخ با ضرایب وابسته ـ زمان با استفاده از نسخهی 1/3 نرمافزار R، عوامل خطرساز عود بیماری شناسایی و همچنین در فصلهای مختلف سال روی عود پسوریازیس مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: این تحقیق نشان داد که در فصل زمستان نرخ بروز عود پسوریازیس افزایش پیدا کرده و نسبت به فصل بهار که کمترین نرخ عود را دارد، به حداکثر (2/7 برابر) میرسد و با معتدلشدن آب و هوا در فصل بهار و تابستان روندی نزولی دارد. همچنین مشخص شد، عود پسوریازیس در فصول مختلف سال بهصورت معناداری متفاوت میباشد (01/0P<). علاوهبر آن شنان داده شد ابتلا به عفونت، تنش روانی (stress)، سابقهی خانوادگی مثبت، هیپوکلسمی خون، تعداد گلبولهای سفید و تغییرات دمایی در عود بیماری پسوریازیس مؤثر هستند (05/0P<).
نتیجهگیری: فصل سال روی نرخ عود پسوریازیس تأثیرگذار بوده و عود این بیماری در زمستان 2/7 برابر شایعتر از عود آن در بهار است.
زینب غفاری، سحر پاک،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسهی وضعیت سلامت و تنش ادراکشده در افراد مبتلا به پسوریازیس و افراد سالم مراجعهکننده به کلینیکهای پوست و زیبایی شهرکرد است.
روش اجرا: در پژوهش مورد ـ شاهدی حاضر 90 نفر شامل 45 بیمار مبتلا به پسوریازیس و 45 فرد سالم با روش نمونهگیری در دسترس وارد شدند. افراد بیمار و سالم ازنظر جنسیت، سن و سطح تحصیلات همتا شدند. ابزارهای بهکاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامهی ارزیابی وضعیت سلامت 36 سؤالی (SF-36) و تنش ادراک شده بود.
نتایج: میانگین نمرهی تنش ادراکشده افراد بیمار برابر 6/40/27 و بیشتر از افراد عادی (2/125/20) بود (001/0=P). همچنین، میانگین نمرهی کیفیت زندگی بیماران برابر 9/79/44 و کمتر از افراد سالم (5/71/62) بود (001/0=P).
نتیجهگیری: تنشهای روانشناختی نقش مهمی در تشدید پسوریازیس بازی میکنند. این بیماری چون قابل رؤیت است، اثر عمیقی بر جنبههای شناختی و اجتماعی بیماران و بهدنبال آن بر کیفیت زندگی افراد دارد.
رضا صفدری، علیرضا فیروز، حوریه ماسوریان،
دوره 7، شماره 3 - ( 8-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس بیماری پیچیدهای است با پیامدهای عاطفی و اجتماعی که در تمام مدت زندگی بیمار همراه اوست. این بیماری موجب کاهش کیفیت زندگی فرد نیز میشود که نیازمند مدیریت طولانیمدت است؛ بنابراین علاوهبر درمان مناسب بیماری، استراتژیهای خود مدیریتی به منظور افزایش سلامت بیمار و ارتقا کیفیت زندگی ضروری است. از طرف دیگر برنامههای کاربردی مبتنی بر گوشیهای هوشمند، نحوه تعامل افراد را با مراقبتهای بهداشتی و نظام سلامت تغییر میدهند. این مطالعه با هدف شناسایی مؤلفههای اطلاعاتی و آموزشی برای تهیه برنامهی کاربردی خودمدیریتی پسوریازیس انجام شد.
روش اجرا: در این پژوهش مقطعی، 100 بیمار مبتلا به پسوریازیس و 26 پزشک متخصص پوست که بهطور تصادفی انتخاب شده بودند، داخل شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهی محققساخته شامل اطلاعات دموگرافیک و بالینی، آموزش و مدیریت سبک زندگی و قابلیتهای برنامه در خودمدیریتی بیماری پسوریازیس بود که روایی آن توسط گروه خبرگان و پایایی پرسشنامهی مزبور ازطریق روش بازآزمون به تأیید رسید.
یافتهها: پس از بررسی میانگین امتیازهای پاسخدهندگان میزان اهمیت بخشهای دموگرافیک و بالینی، آموزش و مدیریت سبک زندگی و قابلیتهای کاربردی برنامهی خودمراقبتی از دیدگاه بیماران بهترتیب 6/80%، 7/85% و 8/88% و از دیدگاه متخصصان بهترتیب 7/83%، 71% و 75% بهدست آمد.
نتیجهگیری: شناسایی مؤلفههای خودمدیریتی از دیدگاه بیماران بهعنوان فردی که بهطور مستقیم درگیر بیماری است و متخصصان پوست بهعنوان صاحب نظران اداره این بیماران در اثربخش و کارآمدنمودن مدیریت خودمراقبتی پسوریازیس مؤثر خواهد بود. بیمارانی که به مزایا و خطرهای برنامهی مدیریت بیماری خود واقف بوده و دارای قدرت اتکای به خود باشند، با تمایل بیشتری برنامهی درمانی تعیینشده توسط پزشک خود را اجرا نموده و با جدیت بیشتری مدیریت بیماری خود را دنبال میکنند.
یوسف فکور، امیرهوشنگ احسانی، سعیده محمدی،
دوره 7، شماره 3 - ( 8-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری پسوریازیس از بیماریهای مزمن و شایع پوست میباشد که با ناتوانی (morbidity) و بار مالی زیادی برای بیماران و نظام سلامت کشور همراه است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر سن، شدت بیماری پسوریازیس و رژیم درمانی داروهای بیولوژیک مورد استفاده روی کیفیت زندگی مبتلایان به پسوریازیس بود.
روش اجرا: این مطالعهی مقطعی در سالهای 1394 و 1395 انجام شد و 110 بیمار مبتلا به پسوریازیس مراجعهکننده به درمانگاه و بخش پوست بیمارستان رازی در شهر تهران در آن وارد شدند. برای بررسی کیفیت زندگی از ترجمهی فارسی پرسشنامهی DLQI (Dermatology Life Quality Index) بهره گرفته و دادهها با استفاده از نسخهی ۲۲ نرمافزار آماری IBM SPSS Statistics (IBM Corp., Armonk, NY, USA) و آزمون مربع کای توصیف و تحلیل شد.
یافتهها: هفتاد و چهار مرد و ۳۶ زن وارد مطالعه شدند. میانگین سنی افراد 8/38 (دامنه: ۱۸ تا ۷۳) سال بود. میانگین نمرات DLQI برابر 51/6 و انحراف معیار آن 66/6 بود. همبستگی میان سن و شدت بیماری، کیفیت زندگی و سن، و کیفیت زندگی و شدت بیماری و کیفیت زندگی با رژیم درمانی معنیدار نبود (05/0P>).
نتیجهگیری: سن، شدت بیماری پسوریازیس و داروهای بیولوژیک مورد استفاده با کیفیت زندگی مبتلایان به پسوریازیس ارتباط نداشت.
صادق عابدی، محمدحسن دوازدهامامی، امیرهوشنگ احسانی، مهدی جعفری،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع نسبتاً بالای میزان افسردگی در افراد مبتلا به پسوریازیس، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شخصیت نوع D و دشواری تنظیم هیجان در پیشبینی علائم افسردگی افراد مبتلا به پسوریازیس انجام شد.
روش اجرا: این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری مورد مطالعه از تمامی افرادی تشکیل میشد که طی ماههای آذر تا بهمن سال 95 برای درمان بیماری پسوریازیس به درمانگاه پوست بیمارستان رازی شهر تهران مراجعه کرده بودند. از این بین تعداد 60 نفر نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند که 38 نفر از آنها مرد بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامهی شخصیت نوع D (DS-14)، مقیاس دشواریهای تنظیم هیجان (DERS) و پرسشنامهی افسردگی بک (ویراست دوم) (BDI-II) بود. درنهایت دادههای بهدستآمده از پژوهش با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که بین شخصیت نوع D و دشواری تنظیم هیجان با علائم افسردگی افراد مبتلا به پسوریازیس رابطهی مثبت معنیدار وجود دارد (01/0>P). آنالیز رگرسیون به روش همزمان (enter) نیز نشان داد که دو مؤلفه عاطفه منفی و بازداری اجتماعی شخصیت نوع D و همچنین دو خرده مقیاس فقدان آگاهی هیجانی و فقدان شفافیت هیجانی میتوانند علائم افسردگی افراد مبتلا به بیماری پسوریازیس را پیشبینی کنند.
نتیجهگیری: ویژگیهای شخصیت نوع D و دشواریهای تنظیم هیجان میتوانند در پیامدهای روانشناختی بیماری پسوریازیس ازجمله افسردگی افراد مبتلا به این بیماری اثرگذار باشند.
کیمیا اکبری، فرشاد هاشمیان، مریم شیعه مرتضی، پرویز طوسی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیسولگاریس بیماری مزمن پوستی است که برای درمان آن از داروهای موضعی یا سیستمیک استفاده میگردد. با توجه به عدم درمان قطعی بیماران و نیاز به مصرف طولانیمدت داروها، شناخت عوارض دارویی میتواند کمک بسزایی به پیشگیری از ایجاد آنها و نیز بهبود روند درمانی بیماران کند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی فراوانی عوارض جانبی داروهای سیستمیک غیربیولوژیک در درمان پسوریازیس بود.
روش اجرا: این مطالعهی توصیفی، با استفاده از پروندههای 200 بیمار مبتلا به پسوریازیس متوسط تا شدید در بخش پوست بیمارستان شهدا و بیمارستان لقمان در تهران در سالهای 96-1395 انجام گرفت. اطلاعات بهدستآمده از پروندهی بیماران ثبتشده و با کمک نرمافزار آماری SPSS مورد بررسی قرار گرفتند. از آزمون آماری مربع کای برای بررسی ارتباط عوارض با جنسیت و آزمون آماری student T-Test برای بررسی ارتباط عوارض با سن استفاده شد.
یافتهها: از 200 بیمار مبتلا به پسوریازیس 56% مذکر بودند. 5/26% از آنها در سنین
34-25 سال قرار داشتند. میانگین سنی بیماران برابر 2/14±42 بود. 5/83% بیماران سابقهی خانوادگی پسوریازیس نداشتند. سابقهی ابتلا به فشارخون بالا در 11% بیماران وجود داشت. متوترکسات بیشترین میزان مصرف را داشت. افزایش آنزیمهای کبدی بیشترین عارضهی گزارششده با آن بود که در فرم قرص این میزان 2/16% و در فرم آمپول 21% بود. شایعترین عارضه سیکلوسپورین افزایش فشارخون بود که در 17 (3/15%) بیماران دیده شد. پوستهریزی بیشترین عارضهی مصرف آسیترتین بود (6/9%). اختلاف معنیداری بین شیوع عوارض، سن و جنس بیماران مشاهده نشد (05/0P<).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که داروهای خوراکی درمان پسوریازیس میتوانند برخی بیومارکرهای آزمایشگاهی را تغییر دهند یا عوارضی در پوست ایجاد کنند.
ربابه عابدینی، وحیده لاجوردی، مریم نسیمی، مریم مشایخی،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری شایع، التهابی و مزمن است و در تعدادی از مطالعات چاقی از عوامل خطر ایجاد بیماری و عوارض کاردیوواسکولار محسوب شده است. از آنجا که تاکنون هیچ مطالعهی اپیدمیولوژی در زمینهی شیوع و شدت چاقی و ارتباط آن با بیماری پسوریازیس در کشور انجام نشده است، این مطالعه با هدف بررسی این موضوع در بیماران مراجعهکننده به درمانگاه پوست بیمارستان رازی انجام گرفت.
روش اجرا: این پژوهش، یک مطالعهی توصیفی ـ مقطعی بود که در 106 بیمار پسوریازیسی پلاک تایپ که هیچ درمان سیستمیکی دریافت نکرده بودند انجام گرفت. اطلاعات موردنظر مانند BMI، شدت بیماری (PASI)، وزن، جنس، سن، دور کمر و دور لگن جمعآوری و در فرم ثبت دادهها وارد شدند.
یافتهها: 45/42% از افراد، BMI بین 25 تا 30 داشتند که اضافهوزن و 08/32% از افراد BMI بالای 30 داشتند که چاقی محسوب میشود. میانگین BMI در زنان موردمطالعه 6/5±2/30 و میانگین BMI در مردان مورد مطالعه 7/4±6/27 بود که ازلحاظ آماری تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت (02/0P=). شاخص تودهی بدنی با ضریب 143/0 بهشدت بیماری براساس PASI وابسته بود که این وابستگی نیز ازلحاظ آماری معنادار نشد (114/0P=).
نتیجهگیری: در این مطالعه 32% از بیماران اضافه وزن داشته یا به چاقی مبتلا بودند. هرچند نتایج مطالعه ما رابطهی معناداری بین شدت بیماری و شاخص تودهی بدنی پیدا نکرد، ولی وابستگی ضعیفی بین شدت بیماری و شاخص تودهی بدنی بالا وجود داشت.
پرویز مولوی، رستمی مجید، مهریار ندرمحمدیمقدم، عطرین خلخالی، حبیبه سلوت،
دوره 9، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم عوامل روانشناختی در اختلالات سوماتیک بهویژه پوستی، در این پژوهش اختلالات شخصیت در بیماران پسوریاتیک مورد بررسی قرار گرفت.
روش اجرا: از مراجعین درمانگاه تخصصی پوست بیمارستان امام خمینی (ره) شهر اردبیل، 81 نفر با بیماری پسوریازیس (گروه بیمار) و 80 نفر بدون بیماری پوستی (گروه کنترل) بررسی شدند. افراد دو گروه ازلحاظ سن و جنس همسانسازی شدند. شدت پسوریازیس در گروه مورد براساس شاخص psoriasis area and severity index (PASI) در سطوح خفیف، متوسط و شدید توسط متخصص پوست تعیین شد. اطلاعات مربوط به صفات و اختلالات شخصیتی با پرسشنامهی MCMI-III ارزیابی شد.
یافتهها: تفاوت معنیداری در صفات و اختلالات شخصیت افسرده، وابسته، وسواسی و نمایشی بین دو گروه وجود داشت. شدت پسوریازیس با اختلال شخصیت وسواسی و وابسته ارتباط معکوس داشت بهطوری که در موارد خفیف و متوسط، اختلال شخصیت بیشتر بود.
نتیجهگیری: یافتهها بر همراهی عوامل روانشناختی با بیماری پسوریازیس تأکید داشت لذا ارائهی خدمات رواندرمانی به این بیماران در کنار درمان دارویی ضروری بهنظر میرسد.
شکوفه بخشی، محمدعلی سپهوندی، سیمین غلامرضایی،
دوره 10، شماره 4 - ( 11-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری پوستی مزمن است. دشواری تنظیم هیجان در مبتلایان به پسوریازیس، بر اهمیت رویکردی وسیعتر در مدیریت بالینی این بیماری تأکید دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به پسوریازیس بود.
روش اجرا: پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون همراه با گروه شاهد و پیگیری بود. جامعهی آماری شامل تمامی مبتلایان به پسوریازیس مراجعهکننده به درمانگاهها و کلینیکهای تخصصی پوست شهرستان خرمآباد بودند. ابتدا، بیماران بـا اسـتفاده از ملاکهای ورود و خروج غربال شدند، سپس 24 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهطور تصادفی، در دو گروه آزمایشی و شاهد گمارده شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) بود. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه مداخلهی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی دریافت کردند. تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نسخهی 23 نرمافزار SPSS و با آزمونهای نرمالبودن، تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و تکمتغیره (ANCOVA) صورت گرفت.
یافتهها: کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی باعث افزایش نمرات راهبردهای انطباقی و کاهش نمرات راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به پسوریازیس گردید و اثر درمان در مدت پیگیری ماندگار بود (001/0P<).
نتیجهگیری: آموزش مهارتهای کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی، میتواند بهعنوان مداخلهای مؤثر در بهبود تنظیم شناختی هیجان در مبتلایان به پسوریازیس مورد استفاده قرار گیرد.
هوشنگ نعمتی، مظفر خزاعی، مهری ناظری، مریم بزرگی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پسوریازیس یک بیماری التهابی پوستی مزمن، تحتتأثیر فاکتورهای ژنتیکی و مبتنیبر ایمنی است که با التهاب پوست همراه است. ژل آلوئهورا بهطور سنتی برای درمان بیماریهای پوستی ازجمله پسوریازیس استفاده میشود.
روش اجرا: در این مطالعه عصاره اتانولی ژل آلوئهورا برای فعالیت ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی در سلولهای A431 مشتقشده از پوست مورد ارزیابی قرار گرفت. در ابتدا پس از تهیه عصاره و در مرحله بعد سنتز سبز نانوذرات طلا با استفاده از عصاره، تأثیر آنها را در بیان ژنهای التهابی و همچنین خاصیت آنتیاکسیدانی بررسی شد.
یافتهها: استفاده از غلظتهای مختلف عصاره آلوئهورا سبب افزایش نسبی در سطوح بیان EGFR و Nrf2 و کاهش بیان ژنهای التهابی NF-κB، TNF-α و IL-6 در سلولهای A431 پوست شد؛ اما تأثیر نانوذرات سنتزشده در مقایسه با عصاره آلوئهورا در تغییر بیان ژنهای سیگنالینگ و التهابی بیشتر بود.
نتیجهگیری: عصاره و نانوذرات سنتزشده خاصیت آنتیاکسیدانی داشتند و همچنین سبب کاهش بیان ژنهای التهابی در سلولها شدند؛ البته تأثیر نانوذرات نسبت به عصاره در کاهش ژنهای التهابی خیلی بیشتر بود.