5 نتیجه برای کارسینوم سلول بازال
حسین کاووسی، منصور رضایی، دانیال عیسیپور، سیدرضا سیدمحمد دولابی،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: کارسینوم سلول بازال شایعترین نوع سرطان است که بهندرت باعث مرگ میشود، ولی با مشکلات زیبایی و هزینههای بالای درمانی همراه است. ویژگیهای بالینی این سرطان وابسته به عوامل میزبان و محیط است که در هر منطقه مختص به خود بوده و ممکن است با گذشت زمان تغییر نمایند. این مطالعه برای یافتن خصوصیات بالینی سرطان سلول قاعدهای در شهر کرمانشاه انجام گردید.
روش اجرا: این مطالعهی توصیفی ـ تحلیلی روی 119 بیمار که کارسینوم سلول بازال با بررسی آسیبشناختی در آنها تأیید شد، در درمانگاه حاج دایی کرمانشاه در سال 1388 انجام گردید. اطلاعات دموگرافیک بیماران و مشخصات ضایعات مانند تعداد، محل، اندازه و نوع بالینی و آسیبشناختی آنها ثبت گردید. برای تحلیل دادهها از آنالیز واریانس و آزمون مربع کای استفاده گردید.
اکرم انصار، مریم تمیمی، لیلا موسوی، سعادت ترابیان،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: کارسینوم سلول بازال شایعترین سرطان است. شیوع این تومور طی دهههای اخیر افزایش یافته است. برداشت کامل درمان استاندارد آن است، هرچند که همچنان احتمال عود براساس خصوصیات بالینی تومور وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی توزیع دموگرافیک و فراوانی آزادبودن بافتشناسی حاشیهی برداشت جراحی کارسینوم سلول بازال بود.
روش اجرا: در ضایعات مشکوک به کارسینوم سلول بازال که در اتاق عمل پوست بیمارستان فرشچیان همدان به صورت جراحی الیپتیکال با حاشیهی 5 میلیمتری از پوست سالم برداشته شدند،متغیرهای زیر بررسی شد: سن، جنس، محل آناتومیک، دورهی بیماری، تشخیص اولیهی بالینی، نوع بافتشناسی و درگیربودن حاشیهی جراحی با سلولهای تومورال.
یافتهها: در مجموع 125 ضایعه در 115 بیمار بررسی شدند که 70 نفر از آنان مرد و 45 نفر زن بودند. دامنهی سنی بیماران از 32 تا 93 سال با میانگین 64.4 سال بود. بیش از 96% ضایعات برروی سر و گردن قرار داشتند. نوع بافتشناسی ندولر در 61% ضایعات دیده شد. در کل 20% ضایعات بهطور ناکامل برداشته شده بود. عوامل مؤثر برروی برداشت ناکامل شامل سن بالا و محل آناتومیک (گوشها و اطراف چشم) بود، اما جنس، نوع بافتشناسی، تشخیص اولیهی بالینی و طول بیماری رابطهی معناداری با برداشت ناکامل نداشت. تشخیص بالینی تقریباً همیشه با بررسی بافتشناسی مطابقت داشت.
نتیجهگیری: برای اجتناب از جراحیهای مکرر و احتمال ناکاملبودن جراحی در مناطق پرخطر به ویژه در سالمندان لازم است کارسینوم سلول بازال با حاشیهی وسیع یا به روش Mohs برداشته شود.
فاطمه وندرجبپور، رضا رئوفیان، فاطمه غلامعلی، پدرام نورمحمدپور، مرتضی هاشمزادهچالشتوری، مینا تبریزی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
کارسینوم سلول بازال اولین و شایعترین سرطان در ایران و جهان است و در آینده، شیوعی برابر با کل سرطانهای دیگر خواهد داشت. مسیر سیگنالینگ Hedgehog (Hh) در بیماریزایی این سرطان نقش بهسزایی دارد. بهطوری که جهش در ژن PTCH و Smo عامل حدود 75% تا 95% از کل موارد کارسینوم سلول بازال اسپورادیک و اغلب کارسینوم سلولهای بازال ارثی را دربرمیگیرند. امروزه، گزینههای درمانی متعددی برای درمان این نوع سرطان موجود است که از بین درمانهای موجود، روش جراحی Mohs و روش جراحی و برداشتن ضایعه با حاشیهی آن بهترین و مؤثرترین روش درمان برای این بیماری میباشند. با توجه به پیشرفتهای علمی حاضر و شناسایی مسیرهای مولکولی درگیر در این سرطان، درمانهای دارویی مهارکنندهی مسیر Hh بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. از این بین، داروی Vismodegib در سال 2012 توسط سازمان غذا و داروی آمریکا بهعنوان دارویی جهت درمان کارسینوم سلول بازال متاستاتیک به ثبت رسیده است. بدینترتیب شاید بتوان از این سری داروها بهطور هدفمند، بهعنوان درمانهای امیدبخش برای سرطان در آینده استفاده کرد.
ربابه عابدینی، وحیده لاجوردی، آزاده گودرزی،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1396 )
چکیده
امروزه در پزشکی نوین گرایش زیادی برای استفاده از روشهای تشخیصی و درمانی غیرتهاجمی یا کمتر تهاجمی همراه با دقت و اثر بالا وجود دارد. درخصوص تشخیص و درمان سرطانهای پوستی غیرملانومی (non melanoma skin cancer-NMSC) که پروتوتیپ آنها بازال سل کارسینوم (BCC) و اسکواموس سل کارسینوم (SCC) میباشد و البته شایعترین سرطانهای انسانی نیز تلقی میشوند، چنین قاعدهای صادق است. لذا در این مقالهی مروری بر آن شدیم تا ارزش و ویژگیهای تشخیصی درموسکوپی (بهعنوان ابزار ارزیابی درماتولوژیک نوظهور و روبهرشد و در عین حال غیرتهاجمی) در NMSCرا مورد بررسی قرار دهیم؛ باشد که این مطالعه زیربنا و بستری برای استفاده روزافزون و کارا از درموسکوپی در بررسی سرطانهای پوستی خصوصاً NMSC باشد.
شهریار حدادی ابیانه، مشیر فصیحی، کامبیز کامیاب، علیرضا فیروز، منصور نصیری کاشانی،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی میزان تهاجم کارسینوم سلول بازال Basal cell carcinoma (BCC) قبل از عمل، نقش مهمی در دقت، افزایش کارایی، حفظ حداکثر بافت سالم و عملکرد و زیبایی عضو مبتلا دارد.
روش اجرا: در ۷۲ بیمار، حداکثر قطر و عمق BCC ابتدا بهصورت بالینی و سپس بهوسیلهی سونوگرافی و نیز پس از جراحی، توسط پاتولوژیست اندازهگیری شد. درنهایت مقایسهی متوسط عمق تومور در سونوگرافی و پاتولوژی و همچنین مقایسهی متوسط میزان اختلاف اندازهگیریشده به روشهای سونوگرافیک و پاتولوژیک از مقدار اندازهگیریشدهی بالینی تومور انجام گردید.
یافتهها: متوسط عمق تومورهای BCC، 09/۳ میلیمتر (انحراف استاندارد ۰۲/1) در سونوگرافی و 68/۲ (انحراف استاندارد 22/۱) در پاتولوژی بود که این دو مقدار با هم منطبق بودند (1/0=P). میانگین کلی اختلاف از حاشیهی بالینی 05/۴ میلیمتر (انحراف استاندارد ۱۸/۱) در سونوگرافی و ۲۶/4 میلیمتر (انحراف استاندارد 07/۱) در پاتولوژی بود (09/0=P).
نتیجهگیری: سونوگرافی با فرکانس بالا در تشخیص قطر و عمق تومورهای BCC صورت دقت نسبتاً بالایی دارد و مخصوصاً در تومورهای کمتر از یک سانتیمتر و در نواحی حساس برای حفظ زیبایی و عملکرد، روشی مفید میباشد.