جستجو در مقالات منتشر شده



استاد مهدی کاشانی عرق بیدی، دکتر مهدی جباری جهرمی، دکتر سپیده باقری حسین ابادی، دکتر محمدرضا شکوهی فر،
دوره 33، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: الگوی رشد عمودی صورت به فاکتور‌های مختلفی وابسته است. که یکی از فاکتور‌ها می‌تواند نیروی بالا برنده عضلات فک می‌باشد. حداکثر نیروی اکلوزالی (MOF) می‌تواند به عنوان مقیاسی برای اندازه‌گیری فانکشن عضلات سیستم جونده در نظر گرفته شود. با وجود مطالعات مختلف، رابطه بین الگوی صورتی و فانکشن عضلات جونده همچنان مورد بحث و اختلاف نظر است. طبق تئوری پارادایم بافت نرم، عضله می‌تواند بر شکل و فرم استخوان های فک، صورت و سر تأثیر بگذارد. در نتیجه هدف از مطالعه حاضر، تعیین رابطه حداکثر نیروی اکلوزال و الگوی رشد سر و صورت در نمونه دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شاهد بود.
روش بررسی: ۸۱ دانشجوی دندانپزشکی (۴۰ مرد و ۴۱ زن) مورد مطالعه قرار گرفتند که حداکثر نیروی اکلوزال آن‌ها با فشار سنجی که برای این هدف طراحی شده بود و نواحی آنتروپومتریک مورد نیاز در سر و صورت نیز با کولیس دیجیتال، اندازه‌گیری‌ شد. جهت تعیین اثر الگوی صورت و سر بر حداکثر میزان نیروی اکلوزال از آزمون Two-way ANOVA و Tukey HSD استفاده شد. آنالیز آماری توسط نرم‌افزار SPSS23 انجام پذیرفت.
یافته‌ها: میانگین MOF در مردان ۴۸۰ نیوتن و در زنان ۳۲۰ نیوتن بود. انواع فرم سر در نمونه مورد مطالعه براکی سفال (۳۲/54%)، مزوسفال (۰۹/۳۲%)، دولیکوسفال (۵۸/۱۳%) بودند. فرم صورت نیز یوپروسپیک (45/23%)، مزوپروسپیک (۵/۳۹%)، لپتوپروسپیک (۰۳/۳۷%) بودند. طبق آنالیز‌های آماری رابطه حداکثر نیروی اکلوزال با فرم صورت لپتوپروسپیک معنی‌دار بود (۰۲/۰P=). ولی رابطه معنیداری بین حداکثر نیروی اکلوزال و هیچ یک از فرم‌های سه گانه سر وجود نداشت (۸۱۳/۰P=).
نتیجه‌گیری: حداکثر نیروی اکلوزال (MOF) با الگوی صورت لپتوپروسپیک رابطه داشت و این افراد قدرت بایت کمتری داشتند. رابطه‌ای بین حداکثر نیروی اکلوزال و الگوی سر در این مطالعه یافت نشد. رابطه‌ای بین الگوی سر و صورت یافت نشد. حداکثر نیروی اکلوزال در مردان در هر سه الگوی صورت نسبت به زنان بیشتر بود، اگرچه این رابطه از نظر آماری معنی‌دار نبود.

پدرام عابدی، میثم میرزایی، صهبا امینی، محمد مهدی نقیبی سیستانی،
دوره 33، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استخراج اطلاعات در مورد وضعیت مال‌ اکلوژن و سلامت دهان در کودکان نابینا به منظور برنامه ‌ریزی ارائه آموزش‌های ویژه در مراکز آموزشی بسیار حائز اهمیت است. از این رو هدف از این مطالعه بررسی وضعیت مال ‌اکلوژن و سلامت دهان را در کودکان و نوجوانان نابینا در استان مازندران بود.
روش بررسی: جامعه مورد مطالعه حاضر شامل 150 نفر از کودکان و نوجوانان نابینا 10 تا 18 سال بود که در سال 1398 به منظور شرکت در این مطالعه به مراکز دولتی (شامل بهزیستی) و خصوصی شهرستان‌های ساری، بابل، فریدون کنار و بابلسر استان مازندران مراجعه کرده بودند. اطلاعات مربوط به وضعیت ‌اکلوژن فک، شاخص‌ بهداشت دهان (OHI-S) و شاخص DMFT افراد از طریق معاینه بالینی استخراج شد. از آزمون‌های ANOVA و Chi-square جهت نحلیل دادها در نرم افزار SPSS23 استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین (انحراف معیار) DMFT نابینایان (67/4±) 25/10 بود. وضعیت بهداشت دهان  (OHI_S)%16 شرکت کنندگان خوب، 82% متوسط و %2 ضعیف بود. میان دختران و پسران از نظر وضعیت بهداشت دهان تفاوت معنی داری وجود نداشت (5/0=P). همچنین در ارتباط با وضعیت اکلوژن، 8/35% مال ‌اکلوژن کلاس I، 8/29% مال ‌اکلوژن کلاس II و 6/14% مال ‌اکلوژن کلاس III داشتند. مال اکلوژن کلاس II در دختران و کلاس I در پسران شایع‌تر بود (01/0P=).
نتیجه‌گیری: کودکان و نوجوانان نابینای ساکن استان مازندران پوسیدگی دندانی و همچنین میزان ناهنجاری‌های اکلوزالی فراوانی داشتند. رسیدگی به نیازهای دهان و دندان نابینایان می بایست در اولویت سیاست گذاران سلامت در استان قرار گیرد.

سانیا عزیزی، سپیده عرب، شیما یونس پور، عاطفه صفارشاهرودی،
دوره 37، شماره 0 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوارض درمان‌های ارتودنسی ایجاد میکروکرک در پی دباندینگ است. از آنجا که نوع لیگشن ممکن است بر نوع نیروی اعمال شده بر براکت‌ها حین دباند اثر بگذارد، این مطالعه با هدف بررسی اثر انواع لیگیشن بر ایجاد میکروکرک‌های مینایی بعد از دباندینگ براکت‌های ارتودنسی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه تجربی از نوع آزمایشگاهی است. تعداد 69 دندان پرمولر کشیده شده انسانی به 3 گروه 23 تایی تقسیم شدند. یک براکت روی دندان باند شد، سپس دندان مورد نظر در یک تایپودنت که بقیه دندان‌ها در آن مانت شده بودند، قرار داده شد. طوری که آرچ وایر به صورت پسیو در اسلات براکت قرار گرفت. نمونه‌ها براساس گروه مطالعه به یکی از این سه روش لیگیت شدند: 1. O-ring ligation 2. Tight ligation منفرد هر دندان 3. ligation همه دندان‌های قوس با هم. نمونه‌ها زیر استریومیکروسکوپ مشاهده شد. تعداد، طـول و محـل تمـامی میکرو کرک‌هـای مینایی قبل و بعد از دباندینگ ثبـت و جهـت تحلیـل داده‌هـا از تحلیـل معـادلات بـرآوردی تعمیم یـافته استفاده شد.
یافته‌ها: در هر سه گروه مطالعه، افزایش معنی‌داری در میانگین مجموع طول میکروکرک‌ها و تعداد آن‌ها پس از دباندینگ نسبت به قبل مشاهده شد (001/0P<). اما تفاوت آماری معنی ‌داری بین سه گروه از نظر روند تغییرات میانگین مجموع طول و تعداد میکروکرک‌های مشاهده نشد. به طور کلی نسبت افزایش کرک‌ها در گروه 2 بیشتر از 3 و بیشتر از 1 بود. از 92 میکروکرک ایجاد شده (جدید)، عمده کرک‌ها در ناحیه میدباکال و سپس به ترتیب در ناحیه سرویکال و اکلوزال بود.
نتیجه گیری: فرایند  دباندینگ موجب افزایش در میانگین مجموع طول و همچنین تعداد میکروکرک‌های مینایی خصوصاً در ناحیه میدباکال می‌شود. روش Tight ligation نسبت به روش‌های O-ring ligation و Full arch ligation می‌تواند باعث کرک‌های مینایی بیشتری شود.

الهه سلطان محمدی بروجنی، علی باوی، محمد آقاعلی، علی صالح، آیدا مهدی پور،
دوره 37، شماره 0 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: اتصال مستحکم بین براکت سرامیکی و روکش سرامیکی اهمیت زیادی در نتیجه درمان زیبایی دارد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر گذر زمان بر استحکام باند برشی (Shear Bond Strength یا SBS) براکت‌های سرامیکی باند شده به زیرکونیا پس از آماده سازی سطحی توسط لیزر Nd:YAG (Neodymium-doped Yttrium Aluminum Garnet) یا سند بلاست با آلومینا بود.
روش بررسی: مطالعه آزمایشگاهی حاضر روی 24 بلوک زیرکونیا انجام شد و این بلوک‌ها جهت آماده سازی سطحی به طور تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند و هر یک از گروه ها به زیر گروه های سه فاصله زمانی تقسیم بندی شدند. آماده سازی سطح با سند بلاست با آلومینا انجام شد: در زیر گروه SG1 (بلافاصله پس از سند بلاست)، SG2 (دو هفته پس از سند بلاست) و SG3 (سه ماه پس از سند بلاست). برای لیزر Nd:YAG (W5/1، Hz20، s10) با مود بدون تماس پالس کوتاه: در زیر گروه‌ LG4 (بلافاصله پس از لیزر)، LG5 (دو هفته پس از لیزر) و LG6 (سه ماه پس از لیزر). براکت‌های سرامیکی روی بلوک‌های زیرکونیا چسبانده شدند. SBS و شاخص باقیمانده چسب (adhesive remnant index یا ARI) بین گروه های مورد آزمایش ارزیابی و مقایسه گردید. داده ها به وسیله آزمون Mann Whitney تحلیل شدند.
یافته‌ها: تفاوت معنی‌ داری بین میانگین SBS در گروه‌ SG1 با گروه LG4 (430/0=P)، گروه SG2 با گروه LG5 (382/0=P) و گروه SG3 با گروه LG6 (326/0=P) وجود نداشت. گروه LG4 بالاترین SBS را نشان داد. پس از گذر زمان (دو هفته و سه ماه) گروه‌های لیزر SBS بالاتری را نشان دادند. تفاوت معنی داری در ARI بین گروه‌های SG1 و LG4 (220/0=P)،  SG2و LG5 (154/0=p) و SG3 و LG6 (527/0=P) وجود نداشت.
نتیجه گیری: بین دو گروه لیزر Nd:YAG و سند بلاست از نظر SBS  و ARI تفاوت معنی‌ داری با
گذر زمان دیده نشد. بنابراین می‌توان از لیزر Nd:YAG نیز در آماده سازی سطح روکش زیرکونیا برای باند به براکت های سرامیکی استفاده نمود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb