19 نتیجه برای آبادی
مهناز صاحب جمعی، معصومه اسلامی امیرآبادی،
دوره 5، شماره 1 - ( 5-1371 )
چکیده
گزارش زیر شرح ضایعات دهانی سه بیمار مبتلا به اسکلروز سیستمیک پیشرونده می باشد. این بیماران علاوه بر داشتن تظاهرات دهانی شایع این بیماری مثل محدودیت باز شدن دهان و افزایش ضخامت PDL و ... علامتی غیر شایع و گزارش نشده را نشان داده اند و آن وقوع تحلیل داخلی در تعداد قابل توجهی از دندانهای ایشان بوده است که هیچگونه عامل اتیولوژیک مشخصی برای آن یافت نشده است. با توجه به تظاهرات دهانی، دندانی شناخته شده در بیماران مبتلا به اسکلروز سیستمیک بنظر می رسد که تحلیل داخلی دندانها در این بیماران ناشی از بیماری زمینه ای آنها (اسکلروز سیستمیک پیشرونده) باشد.
فریده حقیقتی، شبنم نظام آبادی،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1378 )
چکیده
فاطمه عزالدینی اردکانی، داریوش گودرزیپور، مهدی سلطانی محمدآبادی، ،
دوره 18، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده
زمینه و هدف : هدف اصلی درمان ریشه پاکسازی و شکلدهی کامل کانال تا ناحیه تنگشدگی اپیکالی و پرکردن سهبعدی آن میباشد. برای اندازهگیری طول دندان از روشهای متعددی استفاده میشود که رایجترین آنها رادیوگرافی (معمولی و دیجیتال) است. رادیوگرافی دیجیتال در بسیاری موارد از جمله کاهش دوز دریافتی توسط بیمار و بهداشت اشعه، امکان تغییر کنتراست و کیفیت تصاویر، توانایی ذخیره تصویر در رایانه و انتقال آن به سایر مراکز، عدم نیاز به فیلم، مراحل ظهور و ثبوت و آمادهشدن سریع تصویر، نسبت به رادیوگرافی معمولی ارجح است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه دقت رادیوگرافی دیجیتال و معمولی در ارزیابی طول کانالهای انحنادار در دندانهای مولر اول فک پایین انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه که به روش بررسی تستها انجام شد، 40 دندان مولر اول فک پایین کشیده شده انسان که انحنای ریشه داشتند، انتخاب شدند. نمونهها به دو گروه با انحنای کمتر از 25 درجه و بیشتر از 25 درجه تقسیم شدند؛ سپس همه نمونهها در بلوکهای گچی ثابت شدند و طول کانال با استفاده از سیستم رادیوگرافی دیجیتال و رادیوگرافی معمولی اندازه گیری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی مورد ارزیابی قرار گرفت و 05/0P< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: دقت رادیوگرافی معمولی در کانالهای با انحنای کمتر از 25 درجه، بیشتر از رادیوگرافی دیجیتال و در کانالهای با انحنای بیشتر از 25 درجه، کمتر از رادیوگرافی دیجیتال بود؛ امّا از نظر آماری هیچگونه اختلاف معنیداری بین دو روش رادیوگرافی دیجیتال و معمولی در تخمین طول کانالهای انحنادار وجود نداشت.
نتیجهگیری: امروزه کیفیت تصاویر تهیه شده با استفاده از رادیوگرافی دیجیتال برای تخمین طول کانالهای انحنادار از نظر میزان دقت با رادیوگرافی معمولی قابل مقایسه است.
محمد حسن سمندری نجف آبادی، شکوفه شهرابی فراهانی، حسین خیراللهی،
دوره 20، شماره 2 - ( 2-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مشکلات بعد از جراحیهای حفره دهان به خصوص جراحیهای وسیع، نقایص مخاطی ناشی از جراحی و ترمیم دیررس میباشد. تاکنون انواع پیوندهای پوستی- مخاطی در این زمینه مورد استفاده قرار گرفتهاند. غشاء آمنیون نیز به عنوان یک biologic dressing در جراحیهای پوست، چشم و گوش و حلق و بینی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی هیستوپاتولوژیک روند ترمیم به دنبال استفاده از پیوند غشای آمنیون انسانی به مخاط شاخی دهان خرگوش انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی حیوانی در مخاط کام 10 خرگوش که از نظر وزن، جنس و نژاد وضعیت یکسانی داشتند، دو defect مخاطی هماندازه به طریق جراحی ایجاد و در یکی از آنها غشای آمنیون انسانی پیوند زده شد. سپس در زمانهای7،14و28، روز متعاقب جراحی از هر دو ناحیه در کام 3،4و3 خرگوش به ترتیب به طور تصادفی نمونه برداری شد و مورد مطالعه میکروسکوپیک قرار گرفت.
یافتهها: در نواحی پیوند زده شده در مقایسه با نواحی بدون پیوند، تشکیل اپیتلیوم سطحی بیشتر بوده و اپیتلیوم تشکیل شده ضخامت بیشتری را دارا بود. همچنین میزان انفیلتراسیون سلولهای آماسی کمتر بود. در همه نمونهها در ناحیه بافت همبند ناحیه گیرنده پیوند تشکیل بافت غضروفی مشهود بود.
نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد که پیوند غشای آمنیون میتواند در روند ترمیم زخمهای دهانی مؤثر باشد. بنابراین باید مطالعات بیشتری با استفاده از مدلهای حیوانی و انسانی و با تعداد نمونه بیشتر انجام گیرد. مسئله تشکیل بافت غضروفی در بیشتر این پیوندها و اهمیت آن در بازسازی نقایص استخوانی نیازمند تحقیقات بیشتری است.
غلامرضا اسلامی امیرآبادی، سمانه مهویدی زاده، مجید نصیری،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه مقایسه آزمایشگاهی (in vitro) استحکام باند برشی براکتهای فلزی باند شده به پرسلن براساس وجود یا عدم وجود سایلن، نوع اسید، اسید هیدروفلوئوریک (HF) یا اسید فسفریک 4PO3H و زبر کردن سطح پرسلن (Glazed or deglazed) در محیطی مشابه دهان بود.
روش بررسی: 80 عدد دیسک سرامیکی گلیز شده به طور تصادفی در8 گروه10تایی قرار گرفتند: گروه 1 ) HF + سایلن(، گروه 2 (بی گلیز + HF + سایلن)، گروه 3 (HF)، گروه 4 (بیگلیز + (HF، گروه 5 (اسید فسفریک + سایلن)، گروه 6 (بی گلیز + اسید فسفریک + سایلن)، گروه 7 (اسید فسفریک تنها)، گروه 8
(بیگلیز + اسید فسفریک). سپس براکتهای فلزی به آنها باند شدند و ترموسایکل گردیدند. نمونهها در نهایت تحت آزمایش Shear Bond Strength (S.B.S) توسط دستگاه Zwick قرار گرفتند و نوع شکست باند توسط X4Stereomicroscope بررسی گردید. آنالیز 3-way ANOVA و Kruskal-Wallis برای بررسی آماری دادهها استفاده شدند.
یافتهها: استحکام باند برشی در؛ گروه 1: MPa 7/7±05/13، گروه 2: MPa66/10±16/25، گروه 3: MPa86/5±7/6، گروه 4: MPa97/8±39/15، گروه 5: MPa 91/7±76/12، گروه 6: MPa 85/7±57/13، گروه 7:MPa 67/0±54/0 و گروه 8: MPa 52/6±34/9 بود. همچنین غیر از گروه 2 در بقیه گروهها، شکست باند (Bond Failure) غالباً از نوع Adhesive مشاهده شد. اثر Interaction دوتایی و سه تایی بین وجود یا عدم وجود گلیز و سایلن و نوع اسید معنیدار نبود (05/0P>).
نتیجهگیری: بهترین روش از نظر کلینیکی استفاده از اسید فسفریک 37% و سایلن بر سطح سرامیک گلیز شده است که استحکام باند قابل قبولی از نظر کلینیکی میدهد و نوع شکست باندآن از نوع Adhesive میباشد.
جلیل مدرسی، مهدی دستورانی، فضلالله سلیمانی نجفآبادی، فاطمه عزالدینی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی رادیوگرافیک یک مرحله ضروری در تشخیص شکستگیهای افقی ریشه میباشد. هدف از این مطالعه تعیین حساسیت و ویژگی یک رادیوگرافی پریآپیکال واحد در تشخیص شکستگی افقی ریشه بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از 30 دندان قدامی تازه کشیده شده انسان استفاده شد. دندانها با استفاده از چکش و گیره به طور تصادفی به دو قطعه تقسیم شدند. سپس دو قطعه با چسب سیانوآکریلات به هم چسبانده شد. در مرحله بعدی دو رادیوگرافی یکی از دندان به تنهایی و یکی از دندان به همراه یک قطعه استخوان مندیبل انسانی به عمل آمد. رادیوگرافها توسط سه دندانپزشک متخصص با استفاده از یک دستگاه نمایش اسلاید خوانده شد. پس از جمعآوری اطلاعات، آنالیز دادهها توسط آزمون قطعی فیشر انجام شد.
یافتهها: حساسیت و ویژگی تشخیصی یک فیلم رادیوگرافی پریآپیکال واحد در تشخیص شکستگی افقی ریشه در رادیوگرافیهایی که از دندان به تنهایی به عمل آمده بود 100% بود و در رادیوگرافیهایی که از دندان همراه با استخوان به عمل آمده بود به ترتیب 7/82% و 100% بود.
نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه، در اکثر موارد با استفاده از یک فیلم رادیوگرافی پریآپیکال واحد میتوان شکستگی افقی ریشه را تشخیص داد.
طاهره السادات جعفرزاده کاشی، محمد عرفان، اکبر فاضل نجفآبادی، سید مصطفی فاطمی، مرجان بهروزیبخش، هاله حالی، حسین باقری گرگانی،
دوره 25، شماره 2 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه اندازهگیری درجه تبدیل سه نوع کامپوزیت (میکروهیبرید، نانوهیبرید و Ormocer) با دستگاههای لایت کیورینگ
LED) (QTH, در سطح و عمق 2 میلیمتر بود.
روش بررسی: در این مطالعه از سه رزین کامپوزیت Ceram X (M2 shade), Tetric Evoceram (A2 shade), Tetric Ceram (A2) استفاده شد. نمونهها به 2 گروه تقسیم شدند. 5 نمونه به وسیله (Coltolux 75, Coltene) QTH و 5 نمونه به وسیله (Demi, Kerr) LED کیور شدند. سپس نمونهها در سطح و عمق 2 میلیمتر برش خوردند و درصد درجه تبدیل نمونهها به وسیله (Bruker-tensor 27) FT-IR به دست آمد. دادهها با 3-way ANOVA آنالیز شدند.
یافتـهها: نتـایـج آنـالیـز واریـانس سـه طـرفه بیـن سه کامپـوزیت نانو و میکرو هیبـرید و Ormocer اختلاف معنـیداری را نشـان داد (001/0P<). همچـنین نتـایـج آمـاری بیـن ایـن سـه گـروه کامپـوزیت حاکی از اختلافی معنیدار در سطح و عمق 2 میلیمتری بود (001/0P<). به جز درمورد Ceram X نوع دستگاه لایتکیور بر میزان پلیمریزاسیون دو کامپوزیت دیگر تاثیر معنیداری نداشت (05/0
نتیجهگیری: در این مطالعه درجه تبدیل کامپوزیتها در ضخامتهای متفاوت، اختلاف معنیداری را نشان داد. Tetric Ceram دارای بالاترین درجه تبدیل و نسبت پلیمریزاسیون عمق به سطح (Bottom/Top ratio) و کمترین میزان ضریب تغیررات در دادهها بود. نوع دستگاه لایت کیور در کامپوزیتهای حاوی نانوفیلر نسبت درجه تبدیل عمق/سطح بالاتری را نسبت به QTH نشان میدهند.
حسین افشار، احمدرضا شمشیری، وحید پورطالبی فیروزآبادی، زهرا بنیعامری،
دوره 25، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: (NC) Nursing Caries یک شکل مخرب از پوسیدگی ناشی از عادات تغذیهای نادرست در نوزادان است که دندانهای شیری را بعد از رویش متاثر میکند. آشنایی با الگوی این نوع پوسیدگی و بررسی قرینگی و ناقرینگی آن جهت تشخیص و درمان موثر و علمی ضروری به نظر میرسید. هدف از این مطالعه بررسی ارزیابی الگوی پوسیدگی Nursing Caries از نظر قرینگی و ناقرینگی در کودکان بین 3 تا 5 سال بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی (Cross sectional) میباشد. تعداد 10 مهد کودک در شهر تهران توسط سازمان بهزیستی تهران به صورت تصادفی انتخاب گردید. 115 کودک دارای پوسیدگی با الگوی NC پس از معاینه و تکمیل پرسشنامه مربوطه توسط والدین در مطالعه وارد شده و dmfs در دندانهای انسیزور بالا و کانینهای بالا و پایین و مولرهای اول شیری بالا و پایین تعیین گردید و الگوی پوسیدگیها در دندانهای فوق از نظر قرینگی و ناقرینگی مورد ارزیابی قرار گرفت. آنالیز دادهها به وسیله آزمونهای آماری ANOVA،LSD ، Chi-square و Fisher انجام شد.
یافتهها: در این مطالعه در 9/53% از کودکان دارای الگوی NC، دندانهای قدامی به صورت قرینه و 1/46% به صورت ناقرینه درگیر شده بودند و در مجموع دندانهای قدامی و خلفی (مولرهای اول شیری) دارای الگوی NC 2/32% به صورت قرینه و 8/67% به صورت ناقرینه درگیر شده بودند. همچنین درمورد رابطه سمت شیردهی مادر با قرینگی الگوی NC، نتایج نشان داد که در کودکان با الگوی قرینه NC 51% به طور یکسان از هر دو سمت مادر شیر خورده بودند، در کودکان دارای الگوی NC و ناقرینه با درگیری بیشتر در سمت راست 50% بیشتر از سمت چپ مادر و در کودکان با درگیری بیشتر در سمت چپ 50% بیشتر از سمت راست مادر شیر تغذیه نموده بودند (01/0=P).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که NC هم دارای الگوی قرینه و هم الگوی ناقرینه میباشد. از عوامل تاثیرگذار بر قرینگی یا ناقرینگی NC، سمتی از مادر میباشد که کودک از آن سمت بیشتر شیر تغذیه میکرده است.
رزا حقگو، محمد باقر رضوانی، حمیدرضا حقگو، نازیلا عاملی، مهدی صالحی زینآبادی،
دوره 27، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پوسیدگی دندان، بیماری عفونی واگیرداری است که میتوان با روشهای پیشگیری از بروز عوارض آن جلوگیری نمود. هدف از این مطالعه بررسی مقایسهای اثر خمیر دندان حاوی غلظتهای مختلف نانوهیدروکسی آپاتیت بر رمینرالیزاسیون ضایعات پوسیدگی اولیه بود.
روش بررسی: تاج 9 دندان پرمولر اول سالم به 4 قسمت تقسیم شد . 6 نمونه به عنوان شاهد درنظر گرفته شده و در تمام مدت آزمایش تنها در آب مقطر نگهداری شدند. 30 نمونه باقیمانده در محلول دمینرالیزه کننده به مدت 72 ساعت قرار داده شد. سپس نمونهها به دقت شسته و میکروهاردنس آنها سنجیده شد. به محلول آب مقطر و خمیردندان به ترتیب مقادیر0، 5/0، 1، 2، 5% ذرات نانوهیدروکسی آپاتیت اضافه گردید . نمونهها به صورت تصادفی به 5 گروه 6 تایی تقسیم و هر گروه بعد از دمینرالیزاسیون، به مدت 15 دقیقه در محلول خمیر دندان با غلظت مربوط به آن گروه، 1 ساعت در بزاق مصنوعی و سپس 15 دقیقه در محلول خمیردندان مربوط، غوطهور شد. سپس نمونهها در محلول بزاق مصنوعی نگهداری شدند و این روند به مدت 5 روز تکرار شد. پس از اتمام فرایند رمینرالیزاسیون، میکروهاردنس دندانها سنجیده شده و یافتهها با آزمون آنالیز واریانس اندازههای تکراری (Repeated measure) آنالیز گردید.
یافتهها: میکروهاردنس دندانهای دمینرالیزه شده به دنبال قرار گرفتن در خمیر دندان نانوهیدروکسی آپاتیت افزایش یافت اما این افزایش معنیدار نبود (62/0 P= ).
نتیجهگیری: خمیر دندان نانوهیدروکسی آپاتیت قادر به افزایش میکروهاردنس مینای دندان دایمی میباشد هرچند این افزایش از نظر آماری معنیدار نبود.
فاطمه مختاری، امیر حسین منصور آبادی، علی قرائتی جهرمی، احسان انوار، هنگاهه زندی، مهدی تبریزی زاده، مریم تقوی،
دوره 28، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: باکتریها و محصولاتشان نقش اساسی در بیماریهای پالپ و پری اپیکال دارند. هدف از این مطالعه مقایسه اثر ضد میکروبی سدیم هیپوکلریت، یدور پتاسیم یدید و کلرهگزیدین بر باکتری انتروکوکوس فکالیس پس از پر کردن ریشه دندان بود.
روش بررسی: در این مطالعه مداخلهای- آزمایشگاهی، 95 دندان تک کانال کشیده شده انسان جمعآوری شد و تاج آنها قطع شد و پس از شست و شو و فایلینگ و پاکسازی به منظور استریل سازی، در اتوکلاو قرار داده شدند. سپس دندانها به جز پنج مورد که به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند، به باکتری انتروکوکوس فکالیس آغشته شدند و به روش انتخاب تصادفی، در قالب 3 گروه با محلولهای شست و شو دهنده سدیم هیپوکلریت، یدورپتاسیم یدید و کلرهگزیدین شست و شو داده شدند. سپس دندانها با گوتاپرکا پر شدند و به مدت 90 روز در دستگاه انکوباتور با دمای 37 درجه سانتیگراد قرار گرفتند و سپس نمونهگیری انجام شد و نمونهها جهت Colony count مورد بررسی قرار گرفتند. جهت مقایسات آماری از آزمون Chi-square استفاده شد.
یافتهها: بر اساس نتایج این مطالعه، در بررسی و مقایسه توزیع فراوانی نتیجه کشت در بین 3 گروه اختلاف معنیداری دیده نشد (812/0P=) بیشترین مقدار کشت مثبت مربوط به گروه شست و شو داده شده توسط IKI (3/23%) و کمترین مقدار کشت مثبت مربوط به گروه شست و شو داده شده توسط کلرهگزیدین (7/16%) بود.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که به دنبال پرکردن کانالها، از نظر حذف انتروکوک فکالیس، بین شستشو دهندههای مختلف از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود ندارد.
سعید نعمتی انارکی، حامد کرکه آبادی، نازنین زینب گرشاسبزاده،
دوره 29، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از متداولترین مشکلات در سیستمهای باندینگ ریزنشت میباشد. ریزنشت مشکلات کلینیکی مختلفی مانند حساسیت پس از ترمیم، رنگ گرفتگی حاشیهای و نکروز پالپ را شامل میشود که میتوان این مشکلات را با سیستمهای مختلف باندینگ به حداقل رساند. لذا در این تحقیق میزان ریزنشت سه نوع باندینگ سلف اچ نسل 6 و 7 مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
روش بررسی: تحقیق به صورت تجربی (Experimental Study) و بر روی 30 دندان پرهمولر انسان که در طی مراحل ارتودنسی خارج شده بودند انجام شد. حفرات CI V با ابعاد 2×3×2 میلیمتر تهیه شدند، مارژین اکلوزالی در مینا و مارژین سرویکالی در سمان قرار داده شد. نمونهها به 3 گروه 10 تایی تقسیم شدند و از باندینگهای Clearfil SE bond (سلف اچ نسل 6)، G bond ( سلف اچ نسل 7) و Opti bond solo plus (سلف اچ نسل 6) استفاده گردید و نمونهها با کامپوزیت Z100 (3M ESPE, USA) ترمیم گردیدند. نمونهها برای 24 ساعت در نیترات نقره قرار گرفتند. پس از این مرحله، نمونهها به صورت باکولینگوالی برش داده شد و میزان ریزنشت توسط استریومیکروسکوپ با بزرگنمایی 20 برابر مورد بررسی و امتیازدهی قرار گرفت و با تست Kruskal-walis ارزیابی شد.
یافتهها: این مطالعه نشان داد که در ناحیه اکلوزال با استفاده از Opti bond solo plus در 80% موارد درجه ریزنشت 1 (نفوذ رنگ تا 3/1 دیواره حفره)، در 10% موارد درجه ریزنشت 4) نفوذ ماده رنگی در طول دیواره آگزیال) وجود دارد. درمورد Clearfil SE bond در 50% موارد درجه ریزنشت صفر (بدون ریزنشت)، در 40% موارد درجه ریزنشت 1 و در 10% موارد درجه ریزنشت 2 ( نفوذ تا 3/2 دیواره حفره) میباشد. درمورد G bond در 80% موارد ریزنشت صفر و 20% ریزنشت 2 مشاهده شد ولی در ناحیه ژنژیوال بین سه گروه اختلاف معنیداری وجود ندارد (P>0.05).
نتیجهگیری: میزان ریزنشت در ناحیه ژنژیوال حفره در هیچ کدام از سه گروه تفاوت معنیداری نداشت. ولی بین Opti bond solo plus و دو گروه G bond و Clearfil SE bond در ناحیه اکلوزال تفاوت معنیدار بود به صورتی که برتری با دو گروه اخیر بود.
عباس مجدآبادی، منا احدی، رضا فکر آزاد،
دوره 29، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه لیزرها به علت کاهش درد و خونریزی به عنوان جایگزینی برای برش دندان استفاده میشوند. هدف از این مطالعه بررسی بر همکنش لیزر اگزایمر ArF با بافت سخت مینا و عاج دندان بود.
روش بررسی: در این تحقیق تعدادی دندان آسیا عاری از هر نوع پوسیدگی یا ترمیم دندانی و ترک مینایی استفاده شد. از آن جا که پرتودهی بر روی مینا و عاج دندان مدنظر بوده است برخی از نمونههای دندانی را برش دادیم تا به سطح عاج دسترسی پیدا کنیم. در این پرتودهی انرژیهای لیزر برای مینا 50، 70 و 95 میلیژول و برای عاج دندان 50، 70 و 80 میلیژول بودند. سپس به ازای هر مقدار انرژی تعداد پالسها 200، 400، 600، 800، 1000 و 1500 تنظیم شدند. بر روی مینا و عاج دندان کندگی بدون حضور اسپری آب آن جام شد. نهایتاً با استفاده از دوربین متصل به کامپیوتر ابعاد کندگیها اندازهگیری شد و نتایج در قالب نمودار ارایه شد.
یافتهها: به ازای هر مقدار انرژی با افزایش تعداد پالس، ابعاد کندگی افزایش یافت. عمق کندگی در عاج بیشتر از مینا بوده است چراکه بافت عاج نرمتر است. روند کلی نمودارها برای مینا و عاج مشابه بودهاند. تصاویر SEM مربوط به انرژی 95 میلیژول برای مینای دندان و انرژی 80 میلیژول برای عاج دندان نشان داد لبههای کندگی تیز بودند.
نتیجهگیری: با افزایش انرژی عمق کندگی افزایش مییابند اما در هر انرژی با افزایش تعداد پالسها عمق کندگی به میزان انتظار، افزایش نمییابد. علت این پدیده را میتوان نبودن اسپری آب در هنگام پرتودهی ذکر کرد.
عباس مجدآبادی، منا احدی، رضا فکر آزاد،
دوره 29، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه لیزرها به علت کاهش درد و استرس به عنوان جایگزینی برای برش دندان استفاده میشوند. هدف از این مطالعه بررسی برهمکنش لیزر اگزایمر Er,Cr:YSGG با بافت سخت مینا و عاج دندان بود.
روش بررسی: در این تحقیق تعدادی دندان مولر عاری از هر نوع پوسیدگی یا ترمیم دندانی و ترک مینایی استفاده شد. از آنجا که پرتودهی بر روی مینا و عاج دندان مدنظر بوده است، برخی از نمونههای دندانی را برش دادیم تا به سطح عاج دسترسی پیدا کنیم. در این پرتودهی مقادیر توان لیزر برای مینای دندان 5/0، 1، 5/1، 2، 5/2، 3، 5/3، 4، 5، 5/5 و 6 وات و برای عاج دندان 5/0، 1، 5/1، 2، 5/2، 3، 5/3 و 4 وات تنظیم شدند. بر روی مینا و عاج دندان کندگی همراه با اسپری آب انجام شد. نهایتاً با استفاده از دوربین متصل به کامپیوتر ابعاد کندگیها اندازهگیری شد و نتایج در قالب نمودار ارایه شد.
یافتهها: با افزایش مقادیر توان، حجم کندگی برای مینا و عاج افزایش یافته است. همچنین با افزایش مقدار انرژی محاسبه شده در هر گام، روند افزایش عمق کندگی مینا و عاج صعودی بوده است. تصاویر SEM مربوط به توانهای 5/3 و 4 وات برای مینا و توانهای 1 و 5/1 وات برای عاج دندان نشان دادند که کندگیهای ایجاد شده لبههای تیزی ندارند.
نتیجهگیری: با افزایش انرژی لیزر، حجم کندگیها افزایش داشته است. همچنین با افزایش توان، عمق کندگیها با روند مناسبی افزایش داشتهاند. احتمالاً این روند مناسب، حاصل وجود اسپری آب حین پرتودهی و همچنین جذب مناسب این پرتو توسط بافت بوده است.
رقیه علی اکبری، محمد واحدیان شاهرودی، هادی طهرانی، حبیب الله اسماعیلی، رجبعلی حکم آبادی،
دوره 31، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: حرفه دندانپزشکی یکی از آسیب رسانترین حرفههاست که به دلیل عدم آگاهی دندانپزشکان از وضعیت ارگونومیکی صحیح در حین کا، بیشترین آسیب و درد را برای آنان به همراه دارد. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت ارگونومیکی دندانپزشکان شهرستان بجنورد به روش RULA بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی تمام دندانپزشکان شهرستان بجنورد مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت بررسی وضعیت ارگونومیکی و اسکلتی- عضلانی به ترتیب از روشهای RULA و پرسشنامه نوردیک استفاده گردید. تجزیه و تحلیل با نرمافزار SPSS ویرایش 22 و با بهرهگیری از آزمونهای آماری رگرسیون و کای دو، انجام و سطح معنیداری 05/0>P در نظر گرفته شد.
یافتهها: بیشترین ناراحتی اسکلتی- عضلانی گزارش شده به ترتیب با 6/55% (35 نفر) مربوط به پشت، 54% (34 نفر) مربوط به شانه و 8/50% (32 نفر) درد کمر و 6/47% (30 نفر) درد گردن بوده است. در 12 ماه گذشته 5/90% افراد گزارش درد از حداقل یکی از اندامها را داشتهاند و 27% در اثر درد مجبور به ترک کار شدهاند که جنسیت (84/0P=) و قد (75/0P=) و وزن (38/0P=) با این مورد ارتباط معنیداری نداشته است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه انجام مداخلات آموزشی جهت پیشگیری از تغییر وضعیت اسکلتی در دندانپزشکان ضروری است.
بهرام کوهنورد، حسینعلی ماهگلی، سمیه بلقن آبادی، محسن یزدانی اول، مریم رستمی اقدم شندی، ملیحه کلاهدوزی،
دوره 31، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: ساخت پروتزهای دندانی کاری حساس و دقیق است و نیاز به دستانی توانمند و ماهر دارد که متخصصان این حرفه در طول دوره کاری خود ممکن است دچار آثار زیان بار شغلی مانند استرس یا خستگی شوند. هدف از این مطالعه بررسی فاکتورهای خستگی، استرس و عملکرد شغلی و ارتباط آنها با برخی متغیرهای جمعیت شناختی در این جامعه بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی و در سال 1395 انجام شد. جامعه مورد مطالعه گروهی از دانش آموختگان ساخت پروتزهای دندانی کل کشور بودند که در یک همایش سراسری در تهران شرکت کرده بودند و نمونه گیری از آنها نیز به صورت سرشماری انجام شد. دو پرسشنامه استاندارد با موضوع خستگی و استرس شغلی بین100 نفر از زنان و مردان شاغل در این رشته توزیع گردید. جهت تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 16 و با کاربرد آمارههای توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و t مستقل تحلیل شد.
یافتهها: از 100 نفر نمونه مورد پژوهش، تعداد 16 نفر زن و 84 نفر مرد با میانگین و انحراف معیار سنی 90/7±71/34 و میانگین سابقه کار 01/9±82/10 سال بودند. همچنین82 درصد افراد مورد مطالعه متأهل و 42 درصد سیگاری بودند. طبق نتایج 100 درصد افرد دارای استرس متوسط تا شدید بودند. نمرات استرس و خستگی در افراد متأهل نسبت به افراد مجرد بیشتر بود و بین پارامتر استعمال سیگار و خستگی و استرس رابطه معنیداری مشاهده شد (05/0P<).
نتیجهگیری: از آنجا که تمام افراد در این مطالعه دارای استرس متوسط تا شدید بودند، پیشنهاد میشود که شناخت منابع استرس و راهکارهای رویارویی با آن میتواند به کاهش خستگی و افزایش عملکرد شغلی در این کارکنان کمک نماید.
احسان علی آبادی، اسفندیار کشاورز،
دوره 33، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه وهدف: تکنیک بلاک عصب آلوئولار تحتانی (Inferior alveolar nerve block) (IANB)متداولترین تکنیکی است که از آن جهت بیحسی در مندیبل استفاده میشود. با توجه به فاکتورهای متعددی که میتواند باعث شکست این تکنیک شود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر آگاهی و تجربه در موفقیت تکنیک IANB بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه 115 دانشجوی دانشکده دندانپزشکی شیراز در دو گروه شرکت داشتند. یک گروه شامل 53 دانشجوی مبتدی، بدون تجربه تزریق و گروه دیگر 62 دانشجو با تجربه یک ساله از تزریق IANB بودند. هر دانشجو یک بار تزریق را بر روی بیمار خود انجام داد و موفقیت یا عدم موفقیت تزریق وی مورد ارزیابی قرارگرفت. همچنین جهت ارزیابی آگاهی علمی دانشجویان در این خصوص، پرسشنامهای شامل 6 سئوال در مورد نحوه انجام تکنیک طرح گردید که هر دانشجو قبل از انجام تزریق آن را تکمیل میکرد. پس ازتکمیل و جمعآوری پرسشنامهها، دادهها به نرم افزار SPSS18 داده شده و آنالیز آماری به وسیله chi-square درسطح خطای 05/0 انجام شد.
یافتهها: میزان آگاهی در گروه مبتدی و دارای تجربه به ترتیب 6/71% و 3/86% به دست آمد. میزان موفقیت تکنیک IANB، 1/%47 در گروه مبتدی و 3/64% در گروه دارای تجربه بود میزان موفقیت IANB و آگاهی نسبت به انجام این تکنیک، در گروه دارای تجربه در مقایسه با گروه مبتدی بالاتر بود که از نظر آماری معنیدار بود (به ترتیب 02/0P= و 01/0P=). اختلاف معنیدار آماری بین دوجنس دیده نشد (06/0P=).
نتیجهگیری: آگاهی و تجربه نقش مهمی را در موفقیت تکنیک IANB به عهده دارد.
علی محمد حسینی، مریم پیرمرادیان نجف آبادی، غلامرضا اسلامی امیرآبادی، مهدی عرق بیدی کاشانی،
دوره 33، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: زنجیرههای الاستومریک (چینها) یکی از ابزارهای رایج برای جابجاییهای دندانی در درمانهای ارتودنسی به شمار میروند. هدف از انجام این مطالعه مقایسه رفتار الاستومریک و میزان اضمحلال نیرو در چینهای با برندهای تجاری مختلف موجود در ایران در بازههای زمانی مختلف است.
روش بررسی: یازده چین الاستومریک مورد استفاده در این مطالعه از برندهای: ClassOne، ASTAR، G&H، TSNPT، MIB (چینی)، MIB(فرانسوی(، ultra chainو دو برند American و Orthotechnology در دو نوع ساده و حافظهدار انتخاب شده بودند. چینها به طولی که در آن، قادر به اعمال ۱۵۰ گرم نیرو باشند کشیده شده و سپس میزان اضمحلال نیرو در هر یک از گروهها در بازههای زمانی ۱، ۳ و ۲۴ ساعت و ۳، ۷ و ۲۱ روز و ضریب الاستیسیته در اولین مرحله و در روز ۲۱ مورد ارزیابی قرار گرفت. دادههای به دست آمده با استفاده از آنالیزهای آماری ANOVA و Tukey و Games-Howel مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: تمام چینها تا روز ۲۱ افت معنیدار ضریب الاستیسیته (به جز G&H، Class One، Ortho Technology ساده) و اضمحلال معنیدار نیرو را (به جز گروه (memory chain) American) نشان دادند. بالاترین میزان اضمحلال معنادار نیرو در بازه ۲۱ روزه مربوط به گروه ASTAR خاکستری (05/0P<) و کمترین آن در ultra chain و MIB (فرانسوی) و American بود (05/0P<).
نتیجهگیری: همه چینها اضمحلال نیروی معنیدار وابسته به زمان (بیشتر در روز اول) را نشان میدهند. فقط در برند (memory) Americanاین میزان در هیچ یک از بازههای زمانی از نظر آماری معنیدار نبود. در میان بقیه چینها پس از روز ۲۱ بیشترین اضمحلال نیرو به برند Astar خاکستری و کمترین به ultra chain، MIB (فرانسوی) تعلق داشت.
الیا رعنایی، فاطمه رحمتزاده یوسفآبادی، صابر بابازاده، علی کاظمیان،
دوره 35، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه سنجش باورهای شبه علمی و نا معتبر ایرانیان درباره سلامت دهان بود.
روش بررسی: فهرست 169 باور شبه علمی و نا معتبر ایرانیان در مورد سلامت دهان که در فاز قبلی مطالعه جمعآوری شده بود به یک نمونه هدفمند شامل 13 نفر از اساتید دانشکده دندانپزشکی مشهد ارسال شد. 34 گزاره شبه علمی که در بین ایرانیان شایعتر دانسته میشد، استخراج شد. سپس با دریافت نظرات یک نمونه 21 نفره اساتید دندانپزشکی در مورد نامعتبر و شبه علمی بودن گزارهها و بازبینی نگارشی آنها، فهرستی شامل 21 باور شبه علمی برای تهیه پرسشنامه نهایی به دست آمد. نهایتاً پرسشنامه را 44 نفر جهت سنجش راحتی و واضح بودن متن و محاسبه آلفای کرونباخ و سنجه Kuder Richardson به عنوان شاخص پایایی همگنی و 15 شرکت کننده با فاصله زمانی یک ماه جهت ارزیابی آزمون باز آزمون و پایایی ثبات تکمیل کردند.
یافتهها: پرسشنامه شامل 21 باور با طیف لیکرت سه، یا چهار گزینهای یا سنجه دو حالتی طراحی شد. آلفای کرونباخ استانداردشده معادل 641/0 و سنجه Kuder Richardson معادل 514/0 به دست آمد که نشانه پایایی همگنی متوسط تا خوب پرسشنامه است. شاخص Interclass Correlation Coefficient (ICC) معادل 863/0 بهدست آمد که نشاندهنده پایایی ثبات خیلی خوب پرسشنامه بود. همچنین ضریب کاپای هر 21 گزاره با صفر اختلاف معنیدار داشت (05/0P<) و از 605/0 تا 1 را شامل میشد.
نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاضر پرسشنامهای است جهت سنجش میزان باورمندی مردم ایران به گزارههای شبه علمی و نا معتبر درباره سلامت دهان. این پرسشنامه، جامعه متخصصان سلامت دهان و دندانپزشکی را یاری خواهد رساند تا سطح آگاهی مردم ایران درباره سلامت دهان را ارتقاء بخشند.
احسان علی آبادی، حمیدرضا معصومی،
دوره 36، شماره 0 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: جراحی دندان عقل مندیبل غالباً همراه با عوارض مهم پس از جراحی است و پروتکلهای مختلفی برای کاهش این اثرات ناخواسته پیشنهاد شده است، بنابراین هدف از انجام این مطالعه مقایسه عوارض پس از جراحی دندان عقل نهفته مندیبل با دو روش معمول روتاری و پیزوالکتریک بود.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 27 بیمار که دارای دندان عقل نهفته فک پایین به صورت دو طرفه بودند انتخاب شدند. دندان یک سمت بیمار به طور تصادفی به روش پیزوالکتریک و دندان سمت مقابل با روش معمول روتاری خارج شد. فاکتورهای تورم، درد و تریسموس پس از عمل بررسی شد. همین طور مدت زمان هر عمل هم اندازه گیری شد. دادهها به وسیله آزمون آماری t و من ویتنی آنالیز شدند.
یافتهها: میانگین مدت زمان عمل در گروه روتاری کمتر از گروه پیزوالکتریک بود که از لحاظ آماری این اختلاف معنیدار بود (001/0P=). میزان درد در روزهای صفر تا پنجم به طور معنیداری در گروه روتاری بیشتر بود (05/0P<). اما در روز ششم بعد از عمل، اختلاف درد از نظر آماری معنیدار نشد (067/0P=). در مورد میزان باز شدن دهان، در هیچ یک از روزهای بعد از عمل اختلاف معنیداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0P>). میزان تورم در گروه روتاری درروزهای اول، سوم و پنجم بعد از عمل به طور معنیداری بیشتر بود (05/0P<). میزان تورم در گروه روتاری در روز هفتم بعد از عمل نیز بیشتر بود اما این تفاوت از لحاظ آماری معنیدار نبود (076/0P=).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر میتوان گفت که با صرف زمان بیشتر میتوان با استفاده از تکنیک پیزوالکتریک میزان درد و تورم بیماران را پس از عمل جراحی دندان عقل نهفته کاهش داد.