جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای آزاد

زهرا دلیلی، آزاده میاندج،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1383 )
چکیده

بیان مسأله: پاسخ قابل ملاحظه به دستگاههای ارتوپدی فانکشنال فک در بیماران کلاس II اسکلتی با کمبود رشد فک پایین در طول دوره رشدی و در حدود سن بلوغ اتفاق می‌افتد؛ به همین دلیل بررسی شاخصی که معرف وضعیت زمان رشد فک پایین باشد, حائز اهمیت است. نشان داده شده که روش آنالیز مهره‌های گردنی حتی نسبت به روش آنالیز استخوان مچ دست معتبرتر است.

هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شروع درمان ارتوپدی فانکشنال با استفاده از شاخص تکامل مهره گردنی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، رادیوگرافی لترال سفالومتری قبل از درمان مربوط به 153نفر بیمار کلاس II اسکلتی با کمبود رشد فک پایین و یافته‌های مستند سفالومتری که تحت درمان فانکشنال بودند, مورد مطالعه قرار گرفتند و توسط متخصص رادیولوژی فک و صورت بر اساس شاخص CVMS مورد بررسی قرار گرفتند؛  وضعیت زمانی درمان بر اساس مرحله رشدی فک پایین در یکی از سه مرحله CVMS I (فاز مطلوب)، CVMS II (فاز ایده‌آل) و CVMS III (فاز نامطلوب) طبقه‌بندی گردید.

یافته‌ها: 8/41% از نتایج ارزیابیها در مرحله CVMS I، 1/28% در مرحله CVMS II و 30% در مرحله CVMS III قرار گرفتند که بر اساس آزمون مجذور کای, اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. وضعیت زمانی درمان به تفکیک سن و جنس نیز مورد بررسی قرار گرفت؛ نتایج اختلاف آماری معنی‌داری را در بین دو جنس نشان داد (032/0=P).

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر آنالیز تکامل مهره‌های گردن را در کنار معیارهای کلینیکی برای تعیین زمان ایده‌آل درمان ارتوپدی فانکشنال پیشنهاد می‌نماید که باعث جلوگیری از خستگی بیمار در طول دوره نامطلوب درمان می‌گردد.


فرحناز نجاتی دانش، امید صوابی، محمد رضا آزاد،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

بیان مسأله: یکی از مشکلات ترمیم‏های ثابت متال- سرامیک، شکستن باند بین فلز و پرسلن می‎باشد. با تولید آلیاژهای دندانپزشکی در داخل کشور بررسی خصوصیات فیزیکی و کاری این مواد لازم به نظر می‎رسد.
هدف: با توجه به تولید آلیاژهای بیس‌متال در داخل کشور، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی باندینگ آلیاژ مینالوکس (ساخت ایران) به پرسلن به عنوان یک آلیاژ فاقد بریلیوم و مقایسه آن با یک آلیاژ بیس‎متال خارجی رایج (سوپرکست) به عنوان یک آلیاژ دارای بریلیوم انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی و آزمایشگاهی، از دو آلیاژ مینالوکس و سوپرکست 10 نمونه به شکل میله استوانه‏ای به طول 50 و قطر 2 میلیمتر تهیه گردید. به دنبال آمـاده‎سازی، سطح میله‏ها دگاز و سپس پرسلن‌گذاری (به صورت دیسکی به ضخامت 2 و قطر 8 میلمتر) انجام شد؛ سپس نمونه‏ها به نحوی درون یک مولد ویژه قرار گرفتند و توسط گچ محصور شدند که با اعمال نیرو توسط دستگاه اینسترون، نیرو تنها بر دیسک پرسلنی وارد و موجب جدا شدن پرسلن از فلز گردد. نیروی شکست برای هر نمونه ثبت گردید. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون آماری t مورد تحلیل قرار گرفتند. سطح معنی‌داری 05/0P< در نظر گرفته شد.
یافته‏ها: میانگین نیروی لازم برای شکست پرسلن نمونه‌های آلیاژ سوپرکست 4/6 ± 58/71 و برای آلیاژ مینالوکس 48/5±34/67 کیلوگرم نیرو و مقاومت باند پرسلن با آلیاژ مینالوکس 27/4±54/52 مگاپاسکال و با آلیاژ سوپرکست 99/4±85/55 مگاپاسکال به دست آمد که این اختلاف از نظر آماری معنی‏دار بود (001/0P<).
نتیجه‏گیری: نتایج این مطالعه، نشان داد که آلیاژ سوپرکست که یک آلیاژ نیکل کروم حاوی بریلیوم می‎باشد، نسبت به آلیاژ مینالوکس که فاقد بریلیوم می‎باشد، باند محکم‏‎تری با پرسلن ایجاد می‏کند.


حبیب حاجی‌میرآقا، سعید نوکار، زیارتعلی نعمتی، آزاده خاجوی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: مرحله سمان کردن یکی از مهمترین مراحل، در تکنیک تهیه ترمیمهای پرسلنی محسوب می‌شود؛ ولی اطلاعات محدودی در ارتباط با میزان استحکام باند سیستمهای رایج سرامیکی- به خصوص سرامیک‌های IPS-Empress2، در دسترس می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان استحکام باند برشی میان سرامیک‌هایIPS-Empress2 و سه نوع سمان رزینی Dual-Cure و مقایسه آنها با یکدیگر انجام شد.
روش بررسی: در این بررسی تجربی آزمایشگاهی،30 جفت بلوک سرامیکی از نوعIPS-Empress2 به شکل دیسک و به ضخامت 5/2 میلیمتر و قطرهای 8 و 10 میلیمتر آماده شدند. پس از سندبلاستینگ و پاکسازی اولتراسونیک، سطح کلیه نمونه‌ها توسط اسید هیدروفلوریک 9% به مدت 60 ثانیه اچ شد؛ سپس در سه گروه 10 تایی، توسط سه سیستم رزینی باندینگ سرامیک‌ها، شامل Panavia F2 ، Variolink II و Rely X ARC دو به دو به یکدیگر باند شدند. پس از نگهداری کلیه نمونه‌ها در محیط آبی، با حرارت 137 درجه سانتیگراد به مدت 24 ساعت، عمل ترموسایکلینگ به تعداد 500 سیکل، بین درجه حرارتهای 5 و 55 درجه سانتیگراد، به مدت یک دقیقه در هر محیط، صورت گرفت. استحکام باند برشی برحسب مگاپاسکال، با کمک دستگاه Instron با سرعت 5/0mm/min اندازه‌گیری شد. اطلاعات موجود با استفاده از آزمون آماری One Way ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقایسه دو به دو گروه‌ها به روش Tukey HSD انجام شد. در انتها نوع شکست با کمک میکروسکوپ الکترونی (SEM) ارزیابی گردید. 05/0P< به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: اختلاف آماری معنی‌داری بین استحکام باند برشی انواع سمانها یافت شد (05/0P<). سمانVariolink II دارای بیشترین میزان استحکام باند با مواد سرامیکیIPS-Empress2 بود؛ همچنین ترکیبی از انواع شکستها مشاهده گردید.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، سمانVariolink II با بیشترین درصد وقوع شکست cohesive، دارای بیشترین استحکام باند با سرامیک‌هایIPS-Empress2 بود.


علی کوثری، شبنم آزاده‌دل، نسرین آخوندی،
دوره 20، شماره 1 - ( 2-1386 )
چکیده

 زمینه و هدف: شایع‌ترین ماده‌ای که طی دهه‌های اخیر برای پالپوتومی دندان‌های شیری به کار می‌رود، فرموکرزول است، ولی با توجه به معایب بالقوه آن، تحقیقات زیادی به منظور یافتن جایگزین برای آن انجام گرفته است. اخیراً MTA به علت خواص فیزیکی و بیولوژیکی برتر مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه میزان موفقیت کلینیکی و رادیوگرافیک پالپوتومی دندان‌های مولر شیری با فرموکرزول و MTA (ساخت ایران) انجام شد.
روش‌ بررسی: در این کارآزمایی بالینی، مجموعاً 30 دندان مولر شیری که معیارهای مورد نظر را داشتند، به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند.15 دندان مولر شیری در گروه فرموکرزول و 15 دندان در گروه MTA مورد درمان پالپوتومی قرار گرفته و ترمیم شدند. علائم کلینیکی و رادیوگرافی در هر یک از ماه‌های اول، سوم، ششم، نهم و دوازدهم مورد ارزیابی و مـقـایـسـه قـرار گـرفتند. بررسی آماری داده‌ها توسط آزمون آماری Fisher's Exact انجام و 05/0p< به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: بعد از گذشت یک‌سال، تفاوت معنی‌داری از نظر میزان موفقیت درمان بین گروه MTA (8/85%) و فرموکرزول (3/93%) مشاهده نشد (1P) و تنها علامت شکست مشاهده شده تحلیل داخلی بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به خواص مطلوب MTA و معایب فرموکرزول، این ماده می‌تواند به عنوان جایگزین مناسبی برای فرموکرزول در درمان پالپوتومی دندان‌های شیری مطرح باشد.


فریده حقیقتی، آزاده نصری،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

 زمینه و هدف:رابطه بین استئوپروز و بیماری‌های پریودنتال هنوز به درستی شناخته نشده است. این دو بیماری در سنین بزرگسالی بسیار شایع بوده و تعداد زیادی از جمعیت را به خصوص در ایران به خود اختصاص می‌دهد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر استئوپروز بر بیماری‌های پریودنتال و نقش بهداشت دهانی بر جلوگیری از این روند بود.
روش بررسی: در این مـطالعه historical cohort از بین 111 نفر که از آنها (bone mineral density) BMD استخوان‌های کمری و ران توسط روش DXA (dual-energy X-ray absorptiometry) تهیه شده بود، ایندکس پلاک به روش Silness and Loe به دست آمد. از این میان 68 نمونه برحسب استئوپروتیک یا نرمال بودن و داشتن بهداشت دهانی بالا یا پایین در 4 گروه به طور مساوی قرار گرفتند. بر روی هریک از آنها معاینات کلینیکی پریودنتال شامل خونریزی حین پروب کردن (BOP)، تحلیل لثه (GR)، عمق پاکت (PPD) و از دست رفتن دندان (TL) انجام شد. از آزمون آنالیز واریانس 4 طرفه و 2 طرفه جهت پردازش داده‌ها با 05/0>P به عنوان سطح‌ معنی‌داری استفاده شد.
یافته‌ها: آنالیز داده‌ها ارتباط معنی‌دار TL(P= 0.050) و GR (P= 0.045) را با استئوپروز به طور مستقل از بهداشت دهانی تایید نمود. درحالیکه درمورد BOP و PPD ارتباط معنی‌داری دیده نشد. در ضمن وجود ارتباط معنی‌دار بهداشت دهانی با کل شاخص‌های پریودنتال تایید شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر استئوپروز با ایجاد تغییر و کاهش ساختار استخوانی، استعداد افراد را به پیشرفت و شدت بیماری‌های پریودنتال افزایش می‌دهد و در کاهش ارتفاع لثه و تعداد دندان‌های باقی مانده موثر است.


اصغر عبادی‌فر، آزادی نقیبی، ناصر ولایی، غلامحسین رمضانی، سعید سادات منصوری،
دوره 21، شماره 2 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: کنترل پلاک همیشه از مسائل مهم در دندانپزشکی پیشگیری بوده است. روش‌ها و مواد گوناگون به این منظور ارائه شده‌اند. اخیراً خمیردندان جدیدی با ادعای پیشگیری از تشکیل پلاک به بازار عرضه شده است. تحقیق حاضر با هدف مقایسه این خمیردندان (سه رنگ پونه حاوی تریکلوزان) با نوع اولیه آن (معمولی پونه) انجام گرفت.
روش بررسی: تحقیق با طراحی randomized double blind cross over clinical trial بر روی 40 نفر از دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران در سال 1384انجام گرفت. میزان پلاک اولیه نمونه‌ها به روش کنترل پلاک ایندکس بررسی، ثبت و سپس به صفر رسانیده شد. نمونه‌ها به طور تصادفی به گروه‌های مورد (خمیردندان سه رنگ) و گروه شاهد (خمیردندان معمولی) تقسیم شدند و به تمام نمونه‌ها مسواک Oral B Advantage Artica داده شد و از آنها درخواست شد به مدت دو هفته از این مسواک و خمیردندان از پیش تعیین شده استفاده کنند. در پایان دو هفته میزان پلاک تمام نمونه‌ها ثبت و دوباره به صفر رسانیده شد. نوع خمیردندان گروه‌های مورد و شاهد عوض شد (cross over) و پس از پایان دو هفته میزان پلاک برای بار سوم اندازه‌گیری شد. افراد مورد آزمایش و ارزیابی کننده از نوع خمیردندان داخل تیوپ‌ها اطلاعی نداشتند (دو سویه کور). میزان شاخص پلاک در زمان اولیه و پس از استفاده از دو مدل خمیردندان با استفاده از آزمون freidman و آزمون تکمیلی با adjust خطای نوع اول آماری مقایسه گردید.
یافته‌ها: از تعداد 40 نمونه، 4 مورد به دلایل مختلف حذف شدند. متوسط پلاک در ابتدای مطالعه 1/1±2 3/88 درصد بود که با میزان پلاک ثانویه اختلاف آماری معنی‌دار داشت. (001/0>p) میزان پلاک ثانویه در خمیردندان معمولی 9/16 2±/78 و در خمیردندان سه رنگ برابر 3/19 ±1/74 درصد بود که بین این دو تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده نشد (4/0=p).
نتیجه گیری: اگرچه هر دو خمیردندان توانسته‌اند به طور معنی‌داری باعث کاهش درصد شاخص پلاک شوند اما بین دو خمیردندان اختلاف آماری معنی‌داری مشاهده نشد.


حسن رزمی، نوشین شکوهی نژاد، رضا فکرآزاد، پوریا مطهری، مائده علیدوست،
دوره 22، شماره 4 - ( 11-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: اخیراً با در نظر گرفتن مزایا و معایب (Mineral Trioxide Aggregate) MTA ماده‌ای به نام Calcium Enriched Mixture (CEM) cement ابداع شده است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه میزان ریزنشت حفرات انتهای ریشه آماده شده با اولتراسونیک یا لیزر Er,Cr:YSGG و پر شده توسط MTA یا CEM cement بود.

روش بررسی: در این مطالعه پس از آماده‌سازی و پرکردن کانال‌های هشتاد دندان تک ریشه انسان کشیده شده و قطع 3 میلی‌متر انتهای ریشه، نمونه‌ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی 30 تایی و دو گروه کنترل مثبت و منفی 10تایی تقسیم شدند. در گروه اول با استفاده از دستگاه اولتراسونیک و در گروه دوم با استفاده از لیزر Er,Cr:YSGG حفرات انتهای ریشه تهیه شدند. سپس هر گروه به طور تصادفی به دو زیر گروه تقسیم گردید و حفرات انتهای ریشه با MTA و CEM cement پر شدند. پس از غوطه‌ور ساختن نمونه‌ها در جوهر هندی و شفاف نمودن آنها، میزان نفوذ اپیکال جوهر در حفرات انتهای ریشه اندازه‌گیری شد. داده‌های این مطالعه با استفاده از آزمون Kruskall Wallis و مقایسه تکمیلی به روشDunn آنالیز گردید.

یافته‌ها: کمترین میزان متوسط نشت به طور معنی‌دار در گروه لیزر/CEM cement مشاهده شد (05/0>P). بین میزان متوسط نشت در گروه لیزرMTA/، اولتراسونیک/MTA و اولتراسونیک/CEM cement اختلاف آماری معنی‌دار وجود نداشت (05/0P>).

نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه در حفرات انتهای ریشه تهیه شده توسط لیزر CEM cement, Er, Cr:YSGG میزان پایین‌تری از نشت را در مقایسه با MTA نشان داد. بین ریزنشت حفرات تهیه شده با اولتراسونیک یا لیزر Er, Cr:YSGG و پرشده با MTA تفاوتی وجود نداشت.


ندا مسلمی، محدثه حیدری، رضا فکرآزاد، حانیه نخبه الفقهایی، سیامک یعقوبی، احمد رضا شمشیری، مژگان پاک‌نژاد،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: پیوند آزاد لثه یکی از قابل پیش‌بینی‌ترین درمان‌های افزایش عرض لثه کراتینیزه می‌باشد. اما یکی از معایب اصلی این درمان درد در ناحیه دهنده پیوند کام در طول دوره ترمیم زخم می‌باشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر لیزر کم‌توان بر ترمیم بالینی و درد در ناحیه دهنده پیوند در جراحی پیوند آزاد لثه بود.

  

روش بررسی: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی کنترل شده و دو سویه کور و Split mouth بر روی 12 بیمار در بخش پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تست (تابش لیزر) و کنترل (تابش پلاسبو) تقسیم شدند. در گروه لیزر پس از انجام جراحی در ناحیه دهنده پیوند کام، تابش لیزر دیود 660 نانومتری با پارامترهای با توان 200 میلی‌وات و زمان تابش 32 ثانیه تابیده ‌شد و در روزهای 1 ،2، 4 و 7 ادامه یافت و در گروه کنترل به همین ترتیب لیزر به صورت خاموش استفاده شد. جهت بررسی میزان اپیتلیزاسیون از H2O2 3% و جهت بررسی ترمیم بالینی از فتوگرافی استفاده شد. جهت بررسی میزان درد تعداد مسکن مصرفی بیمار ثبت شد. همچنین حضور یا عدم حضور خونریزی نیز بررسی ‌شد. جهت آنالیز ترمیم از تست آماری Wilcoxon ، جهت آنالیز درد از تست آماری Repeated measures ANOVA و جهت آنالیز خونریزی از تست آماری McNemar استفاده شد. حد معنی‌دار آماری کمتر از 05/0 درنظر گرفته شد.

  یافته‌ها: زخم ناحیه کام در روز 14 در گروه لیزر از لحاظ میزان اپیتلیزاسیون (02/0 P= ) و ترمیم بالینی (01/0 P= ) به طور معنی‌داری بهتر از گروه کنترل بود و در روز 21 در گروه لیزر از لحاظ میزان اپیتلیزاسیون به طور معنی‌داری بهتر از گروه کنترل بود (05/0 P= ). با این حال دو گروه از لحاظ تعداد مسکن مصرفی و خونریزی تفاوت معنی‌داری را نشان ندادند (51/0 P= ) و (1 P= ).

  نتیجه‌گیری: براساس نتایج این تحقیق و با پارامترهای به کار گرفته شده در این مطالعه استفاده از لیزر کم‌توان در ناحیه دهنده پیوند کام می‌تواند منجر به بهبود ترمیم زخم در روز در طی هفته دوم و سوم شود.


عباس مجدآبادی، منا احدی، رضا فکر آزاد،
دوره 29، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه لیزرها به علت کاهش درد و خونریزی به عنوان جایگزینی برای برش دندان استفاده می‌شوند. هدف از این مطالعه بررسی بر همکنش لیزر اگزایمر ArF با بافت سخت مینا و عاج دندان بود.

روش بررسی: در این تحقیق تعدادی دندان آسیا عاری از هر نوع پوسیدگی یا ترمیم دندانی و ترک مینایی استفاده شد. از آن جا که پرتودهی بر روی مینا و عاج دندان مدنظر بوده است برخی از نمونه‌های دندانی را برش دادیم تا به سطح عاج دسترسی پیدا کنیم. در این پرتودهی انرژی‌های لیزر برای مینا 50، 70 و 95 میلی‌ژول و برای عاج دندان 50، 70 و 80 میلی‌ژول بودند. سپس به ازای هر مقدار انرژی تعداد پالس‌ها 200، 400، 600، 800، 1000 و 1500 تنظیم شدند. بر روی مینا و عاج دندان کندگی بدون حضور اسپری آب آن جام شد. نهایتاً با استفاده از دوربین متصل به کامپیوتر ابعاد کندگی‌ها اندازه‌گیری شد و نتایج در قالب نمودار ارایه شد.

یافته‌ها: به ازای هر مقدار انرژی با افزایش تعداد پالس، ابعاد کندگی افزایش یافت. عمق کندگی در عاج بیشتر از مینا بوده است چراکه بافت عاج نرم‌تر است. روند کلی نمودارها برای مینا و عاج مشابه بوده‌اند. تصاویر SEM مربوط به انرژی 95 میلی‌ژول برای مینای دندان و انرژی 80 میلی‌ژول برای عاج دندان نشان داد لبه‌های کندگی تیز بودند.

نتیجه‌گیری: با افزایش انرژی عمق کندگی افزایش می‌یابند اما در هر انرژی با افزایش تعداد پالس‌ها عمق کندگی به میزان انتظار، افزایش نمی‌یابد. علت این پدیده را می‌توان نبودن اسپری آب در هنگام پرتودهی ذکر کرد.


عباس مجدآبادی، منا احدی، رضا فکر آزاد،
دوره 29، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه لیزرها به علت کاهش درد و استرس به عنوان جایگزینی برای برش دندان استفاده می‌شوند. هدف از این مطالعه بررسی برهمکنش لیزر اگزایمر Er,Cr:YSGG با بافت سخت مینا و عاج دندان بود.

روش بررسی: در این تحقیق تعدادی دندان مولر عاری از هر نوع پوسیدگی یا ترمیم دندانی و ترک مینایی استفاده شد. از آنجا که پرتودهی بر روی مینا و عاج دندان مدنظر بوده است، برخی از نمونه‌های دندانی را برش دادیم تا به سطح عاج دسترسی پیدا کنیم. در این پرتودهی مقادیر توان لیزر برای مینای دندان 5/0، 1، 5/1، 2، 5/2، 3، 5/3، 4، 5، 5/5 و 6 وات و برای عاج دندان 5/0، 1، 5/1، 2، 5/2، 3، 5/3 و 4 وات تنظیم شدند. بر روی مینا و عاج دندان کندگی همراه با اسپری آب انجام شد. نهایتاً با استفاده از دوربین متصل به کامپیوتر ابعاد کندگی‌ها اندازه‌گیری شد و نتایج در قالب نمودار ارایه شد.

یافته‌ها: با افزایش مقادیر توان، حجم کندگی برای مینا و عاج افزایش یافته است. همچنین با افزایش مقدار انرژی محاسبه شده در هر گام، روند افزایش عمق کندگی مینا و عاج صعودی بوده است. تصاویر SEM مربوط به توان‌های 5/3 و 4 وات برای مینا و توان‌های 1 و 5/1 وات برای عاج دندان نشان دادند که کندگی‌های ایجاد شده لبه‌های تیزی ندارند.

نتیجه‌گیری: با افزایش انرژی لیزر، حجم کندگی‌ها افزایش داشته است. همچنین با افزایش توان، عمق کندگی‌ها با روند مناسبی افزایش داشته‌اند. احتمالاً این روند مناسب، حاصل وجود اسپری آب حین پرتودهی و همچنین جذب مناسب این پرتو توسط بافت بوده است.


سارا کوشا، معصومه کندی بیدگلی، آزاده رئوف، رضا عزتیان،
دوره 29، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: در حرفه دندانپزشکی، فعالیت‌های دینامیک و استاتیک ممتد، باعث بروزمشکلات اسکلتی- عضلانی می‌شود. هدف این تحقیق بررسی مشکلات اسکلتی- عضلانی و عوامل مرتبط با آن در دندانپزشکان کلینیک‌های تخصصی وابسته به دانشکده‌های دندانپزشکی شهر تهران در سال 1393 با روش REBA بود.

روش بررسی: در این تحقیق مقطعی- توصیفی، دندانپزشکان کلینیک‌های دانشکده‌‌های دندانپزشکی تهران به شکل هدفمند انتخاب و پرسشنامه ویژگی‌های فردی- شغلی و پرسشنامه نوردیک از طریق مصاحبه تکمیل گردید. برای ارزیابی اختلالات اسکلتی- عضلانی از روش REBA (Rapid Entire Body Assessment) استفاده شد که طی آن محقق با مشاهده حالات مختلف دندانپزشکان حین کار، وضعیت آن‌ها را در کاربرگ مخصوص ثبت و ارزیابی نمود. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS نسخه 20 بررسی و از آزمون آماری رگرسیون لجستیک استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد از 100 دندانپزشک مورد مطالعه، 6% در سطح خطر بسیار بالا (15-11)، 17% در سطح خطر بالا (10-8) و 25% در سطح متوسط (7-4) قرار داشتند. براساس یافته‌های حاصل از پرسشنامه نوردیک، بیشترین ناراحتی اسکلتی- عضلانی مربوط به گردن (60%) و پس از آن به ترتیب ناحیه کمر (58%) و پشت (46%) می‌باشد. عواملی نظیر جنسیت، سن، شاخص توده بدنی (BMI)، قد، نوع رشته تخصصی، وضعیت بدن حین کار (ایستاده یا نشسته) و استفاده از دید مستقیم یا غیر مستقیم، روی اختلالات اسکلتی- عضلانی تأثیر دارند.

نتیجه‌گیری: یافته‌های به دست آمده از امتیاز نهایی REBA نشان می‌دهد دندانپزشکان، درصد بالایی از مشکلات اسکلتی- عضلانی دارند و سطح ریسک ابتلا به این اختلالات در حد متوسط به بالا می‌باشد.


نازنین کامیاب، محمود شیخ فتح‌الهی، آزاده خالقی، زهره موردویی،
دوره 32، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بزاق اولین مایع بدن است که در مواجهه با رادیکال‌های آزاد موجود در دود سیگار قرار می‌گیرد. مواد آنتی ‌اکسیدانی موجود در بزاق مانند ویتامین C، نقش مهمی در مکانیسم دفاعی علیه رادیکال‌های آزاد دارند. لذا هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر ویتامین C بر ظرفیت آنتی ‌اکسیدانی تام بزاق در افراد سیگاری بود.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده، بر روی 60 مرد سالم سیگاری مراجعه کننده به کلینیک دندانپزشکی در رفسنجان در سال 1396 انجام شد. افراد به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: به گروه اول و دوم به ترتیب 500 و 1000 میلی‌گرم قرص جوشان ویتامین C، روزانه یک عدد و به مدت سه هفته داده شد. گروه سوم هیچ‌ گونه مکمل ویتامین C دریافت نکرد. ظرفیت آنتی اکسیدانی تام بزاق، با استفاده از کیت سنجش آنتی ‌اکسیدان و دستگاه ELISA Reader اندازه‌گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های t زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون مقایسات چندگانه دانکن استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین ظرفیت آنتی ‌اکسیدانی تام بزاق بعد از مداخله در گروه‌های مورد بررسی، تفاوت آماری معنی‌داری داشت (001/0P<). اما میانگین ظرفیت آنتی ‌اکسیدانی تام بزاق در گروه‌های دریافت کننده 500 و 1000 میلی‌گرم ویتامین C، تفاوت آماری معنی‌داری با یکدیگر نداشتند (420/0=P).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که مصرف ویتامین C سبب افزایش ظرفیت آنتی ‌اکسیدانی تام بزاق می‌شود.
 

آزاده ذاکر زاده، عبدالرحیم داوری، ‌‌هاله کرمی،
دوره 33، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: کامپوزیت‌های خود باند شونده جهت کاهش زمان و خطا‌های حین کار معرفی شدند. این کامپوزیت‌ها می‌توانند بدون نیاز به استفاده از ادهزیو مجزا، با ساختار دندانی اتصال میکرو‌مکانیکی برقرار کنند. با توجه به اطلاعات محدود در مورد کیفیت این اتصال، هدف از این مطالعه بررسی ریزنشت مینایی و عاجی آن‌ها در مقایسه با سیستم‌‌های ادهزیوی مرسوم بود.
روش بررسی: 30 دندان پره مولر سالم، انتخاب و در سطوح باکال و لینگوال آن‌ها، حفرات کلاس V استاندارد با لبه اکلوزالی در مینا و لبه جینجیوالی در عاج ایجاد شد. سپس بر اساس مواد مورد استفاده، نمونه‌‌ها به طور تصادفی به ۳ گروه شامل: 1) Vertise flow, 2) SE bond + ValuxTM Plus 3) Single bond + ValuxTM Plus تقسیم شدند. بعد از پرداخت نهایی ترمیم‌‌ها، نمونه‌‌ها تحت ۱۰۰۰ سیکل حرارتی با دمای ۲±۵۵ و ۲±۵ درجه سانتی‌گراد قرار گرفتند. در نهایت و پس از برش، میزان نفوذ رنگ به وسیله استریومیکروسکوپ ارزیابی شد. آنالیز آماری داده‌‌های حاصل، با استفاده از آزمون کروسکال والیس و من- ویتنی انجام شد.
یافته‌‌ها: کمترین میزان ریزنشت اکلوزال، مربوط به گروه ۲ بود (005/0P<) و تفاوت معنی‌داری بین گروه‌های ۱ و ۳ مشاهده نشد (58/0=P). همچنین تفاوت معنی‌داری در ریزنشت در لبه عاجی سه گروه مورد مطالعه وجود نداشت (23/0=P). از سوی دیگر، در هر گروه، ریزنشت جینجیوالی به طور معنی‌داری از ریزنشت اکلوزالی بیشتر بود (005/0P<).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج، قابلیت سیل کنندگی کامپوزیت خود باند شونده قابل مقایسه با ادهزیو‌های مرسوم بود.

زهرا برنا، آزاد جامعی، مجتبی قربانیان، سامان تارم،
دوره 35، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان دانشکده دندانپزشکی ارومیه از اصول ارگونومی حین درمان دندانپزشکی در سال 1399 بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی مقطعی که در سال 1399 انجام گرفت، پرسشنامه خود ساخته بسته، در اختیار 78 نفر از دانشجویان دندانپزشکی ارومیه قرار گرفت و سطح آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان ارزیابی شد. اطلاعات دموگرافیک دانشجویان اعم از سن، جنسیت و سال تحصیلی دانشجویان نیز از آنان خواسته شد. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و با آزمون‌های T-test و آنالیز واریاس یک طرفه با سطح معنی‌داری 05/0P< بود.
یافته‌ها: در این مطالعه 78 دانشجو (44 مرد و 34 زن) با میانگین سنی 12/2±9/23 سال وارد مطالعه شدند. تفاوت بین سطح نگرش گروه‌های سنی شرکت کننده اختلاف معنی‌داری نشان داد (0006/0P=). در این متغیر، گروه سنی 20 تا 24 سال، نگرش مثبت‌تری نسبت به سایر گروه‌های سنی داشتند. با این حال نتایج این مطالعه ارتباط معنی‌داری بین آگاهی و عملکرد شرکت کنندگان با سن آن‌ها گزارش نکرد (05/0P>).
نتیجه گیری: یافته‌های این مطالعه نشان داد که سطح آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان دندانپزشکی ارومیه در حد مطلوب است. گروه 20 تا 24 ساله به طور قابل توجهی سطح نگرش بالاتری نسبت به سایرین داشتند، بنابراین باید برای بهبود این پارامترها در ارگونومی تلاش بیشتری صورت گیرد.

مهرداد شهرکی، امیرحسین خزاعی، آرش آزادی، صدرا امیرپور هره دشت،
دوره 36، شماره 0 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: حفره خشک یکی از شایع‌ترین عوارض پس از کشیدن دندان می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط تعدادی از عوامل مستعد کننده حفره خشک با این عارضه در همه دندان‌های مولر فک بالا و فک پایین و سنجش بروز آن بود، همچنین به مقایسه دو فک پرداختیم.
روش بررسی: در مجموع 150 بیمار در سال 1399 در شهر زاهدان وارد این مطالعه شدند که به صورت توصیفی-تحلیلی و مقطعی انجام شد. پرسشنامه‌ای شامل دو بخش طراحی شد: در بخش اول سن، جنس، حضور بیماری سیستمیک، مصرف سیگار، مصرف قرص‌های ضد بارداری و مصرف آنتی بیوتیک بررسی گردید. در بخش دوم اطلاعات مربوط به سختی جراحی بر مبنای مدت زمان جراحی و تعداد کارپول‌های بی‌حسی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اطلاعات توسط آزمون‌های آماری Chi-square و کروسکال والیس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: بروز حفره خشک 3/25% بود. مصرف سیگار، مصرف قرص‌های ضد بارداری، سختی جراحی و تعداد کارپول‌های بی‌حسی فاکتورهایی بودند که با افزایش معنی‌دار در میزان حفره خشک ارتباط داشتند (05/0P≤). سن، جنس، بیماری سیستمیک کنترل شده و مصرف آنتی بیوتیک سیستمیک در دو هفته قبل از جراحی با شیوع حفره خشک ارتباطی نداشتند (05/0P>). همچنین میزان شیوع حفره خشک در فک بالا و فک پایین براساس مصرف سیگار، سختی جراحی و تعداد کارپول بی‌حسی تفاوت معنی‌داری با هم داشتند (05/0P≤).
نتیجه‌گیری: پیشنهاد می‌شود در جراحی خارج کردن دندان، گروه‌های در معرض خطر بروز استئیت آلوئولار شناسایی شده و اقدامات لازم قبل، حین و پس از جراحی به منظور کاهش احتمال بروز آن صورت بگیرد.

مهرداد شهرکی، امیرحسین خزاعی، آرش آزادی، صدرا امیرپور هره دشت،
دوره 36، شماره 0 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: مولر سوم فک پایین شایع‌ترین دندان نهفته می‌باشد و ریخت شناسی صورتی- جمجمه‌ای و مؤلفه‌های صورتی می‌توانند پیش‌ بینی کننده مناسبی برای نهفتگی این دندان باشند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه زاویه گونیال، شیب پلن فک پایین و ارتفاع راموس با نهفتگی مولر سوم فک پایین بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی و گذشته نگر با ارزیابی تصاویر لترال سفالومتری 172 بیمار در سال 1399 در شهر زاهدان انجام گرفت. وضعیت رویشی مولر سوم فک پایین به وسیله بررسی بالینی و با کمک تصاویر پانورامیک مشخص گردید و نمونه‌ها به چهار دسته تقسیم شدند: کاملاً رویش یافته (1)، نیمه نهفته (2)، کاملا نهفته (3) و نیمه تکامل یافته (4). سپس زاویه‌ی گونیال، شیب پلن فک پایین و ارتفاع راموس در لترال سفالومتری هر گروه اندازه گیری شد و داده‌های حاصل توسط آزمون‌های آماری کروسکال والیس و آنالیز واریانس آنوا مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در بین بیماران، 02/68% زن و 97/31% مرد بودند. مقدار متوسط زاویه گونیال در چهار گروه اختلاف معنی‌داری از لحاظ آماری با هم نداشت (05/0P>). در گروه چهارم میانگین شیب پلن فک پایین به طورمعنی‌داری بیشتر (74/29) و میانگین ارتفاع راموس به طورمعنی‌داری کمتر (mm 21/49) از سایر گروه‌ها بود.
نتیجه‌گیری: بر طبق آنالیز‌های انجام شده و نتایج به دست آمده، زاویه گونیال، شیب پلن فک پایین و ارتفاع راموس پیش بینی کننده‌های دقیقی برای تعیین احتمال نهفتگی مولر سوم فک پایین نمی‌باشند و نیاز به تحقیقات گسترده‌تر در این زمینه وجود دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb