جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای باشی زاده

احمدرضا طلایی پور، پیمان حداد، سورینا صهبا، حوریه باشی زاده فخار، شیرین سخدری،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

هر ساله در سراسر جهان هزاران نفر مبتلا به انواع سرطانهای ناحیه دهان، نازوفارنکس و اوروفارنکس می شوند. رادیوتراپی یکی از روشهای عمده درمانی محسوب می شود. رادیوتراپی علاوه بر درمان، سبب بروز عوارضی می شود که التهاب مخاط یا موکوزیت از مهمترین آنها می باشد. این عارضه به علت درد و سوزش و ناراحتی بسیار زیادی که برای بیماران ایجاد می کند، ادامه درمان و گاه ادامه زندگی برای این افراد را با مشکلات زیادی مواجه می سازد و از آنجا که بیماران مبتلا به این نوع سرطانها، تقریبا در تمام موارد بهبود پیدا می کنند؛ لذا فراهم نمودن شرایط مطلوب در طول درمان رادیوتراپی، برای آنها ضروری می باشد. در این بررسی با استفاده از دهان شویه گیاهی کامومیل (بابونه)، موکوزیت در طول درمان کاهش داده شد یا از بروز آن جلوگیری به عمل آمد. این تحقیق بر روی 57 بیمار تحت درمان با اشعه انجام گرفت که خود به دو گروه شاهد و تجربی تقسیم شدند. نتایج نشان داد که دهان شویه کامومیل، شروع موکوزیت را به تعویق می اندازد و از شدت آن می کاهد. این دارو بر روی زنان و مردان تاثیر یکسانی داشت و همچنین تمامی کسانی که دندان داشتند و یا فاقد دندان بودند، به یک میزان از مزایای این دهان شویه بهره بردند.


حوریه باشی زاده فخار، احمدرضا طلایی پور، آرش دباغی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

امرزوه تعیین تراکم استخوان از طریق تصویربرداری در تشخیص و درمان بیماریهای متابولیک به طور گسترده ای رواج یافته است. یکی از این روشها دانسیتومتری اپتیک است که تراکم استخوان را از طریق اندازه گیری شدت نور عبوری از بخشهای مختلف تصویر رادیوگرافیک تعیین می کند. سیستمهای رادیوگرافی دیجیتال نیز همین کار را با تعیین درجات خاکستری تصویر انجام می دهند. هدف از این مطالعه بررسی دقت و مقایسه دو روش دانسیتومتری اپتیک و دانسیتومتری در یک سیستم دیجیتال یعنی رادیوویزیوگرافی می باشد. از 45 نمونه محلول حاوی اوروگرافین با سه غلظت مختلف توسط سیستم رادیوویزیوگرافی و فیلم معمولی رادیوگرافی به عمل آمد و فلیمها به وسیله دانسیتومتری اپتیک و تصاویر رادیوویزیوگرافی توسط گزینه تراکم استخوان در نرم افزار سیستم دانسیتومتری شدند. نتایج از نظر میزان تکرار پذیری و همخوانی داده ها با غلظت محلول، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. همخوانی داده ها با غلظت در سیستم رادیوویزیوگرافی، متوسط (0.42=r) و تکرارپذیری برای یک نمونه و نمونه های مشابه به ترتیب 97.68% و 88% (تست آلفاکرونباخ) بود؛ همچنین همخوانی داده ها در دانسیتومتری اپتیک فیلمهای رادیوگرافی، قوی (0.987=r) و تکرارپذیری برای یک نمونه و نمونه های مشابه به ترتیب 99.97% و 99.84% تعیین گردید. براساس نتایج به دست آمده در این مطالعه دانسیتومتری اپتیک از هر نظر بر دانسیتومتری با سیستم رادیوویزیوگرافی ارجحیت دارد.


مهرداد پنج نوش، حوریه باشی زاده فخار،
دوره 16، شماره 3 - ( 2-1382 )
چکیده

 


حوریه باشی زاده، سیداحمد فاطمی تبار،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

 

  بیان مساله: در بسیاری از تحقیقات دندانپزشکی، تعیین میزان تخریب یا ساخت استخوان در اثر پیشرفت بیماری یا موفقیت درمان، از اهداف اصلی بشمار می‌رود. از آنج که چشم انسان قادر به تشخیص تغییرات اندک دانتسیته رادیوگرافیک نیست، برای محاسبات کمی، از روشهای دقیق‌تری چون دانسیتومتری دیجیتال مستقیم و غیرمستقیم یا دانسیتومتری اپتیک استفاده می‌شود.

  هدف: مطالعه حاضر با اهداف تعیین دقت دانسیتومتری با یک روش جدید دیجیتال یعنی Photoshop اصلاح شده انجام گردید.

  روش بررسی: در این مطالعه که از نوع بررسی تست‌ها بود، از 37 نمونه محلول اوروگرافین با سه غلظت 5/12، 25 و 5/37% با شرایط یکسان روی فیلم‌های شماره 2 دندانی تصویر رادیوگرافیک، تهیه و توسط اسکنر دیجیتایز شد. از هر تصویر منطقه‌ایی به ابعاد 800×800 پیکسل جدا و با فرمت JPEG فشرده و ذخیره گردید. میانگین ارزش پیکسلی هر تصویر به صورت عددی بین 0 تا 255 با استفاده از الگوریتم نوشته شده در MATLAB 6.1 محاسبه گردید. همبستگی بین غلظت نمونه و مقادیر عددی محاسبه شده برای هر تصویر با آنالیز رگرسیون و معنی‌داری اختلاف عددی محاسبه شده برای غلظت‌های مختلف با استفاده از آنالیز واریانس یک‌طرفه (ANOVA) بررسی شد. برای آزمون اختلاف گروه‌ها به صورت دو به دو از Tukey HSD استفاده گردید؛ همچنین از آزمون آلفا کرونباخ برای بررسی تکرارپذیری روش در اندازه‌گیری‌های سه‌گانه استفاده شد.

  یافته‌ها: آنالیز رگسیون همخوانی بین غلظت و میانگین ارزش پیکسلی محاسبه شده را قوی (882/0 r= ) نشان داد؛ اختلاف میانگین ارزش پیکسل‌ها برای غلظت‌های مختلف نیز معنی‌دار بود (0001/0 P= )؛ همچنین ضریب تکرارپذیری مناسبی در مورد بررسی‌های مکرر یک نمونه (96/99= α ) و نمونه‌های مشابه (98/99= α ) حاصل گردید.

  نتیجه‌گیری: دانسیتومتری به روش Photoshop اصلاح شده، به علت دقت بالا، سهولت استفاده و عدم نیاز به دانسیتومتری می‌تواند جایگزین مناسبی برای روش دانسیتومتری معمولی یا اپتیک باشد.

 


علیرضا شیرازی، احمدرضا طلایی‌پور، یاسر نوروزپور، حوریه باشی زاده فخار، علی قاسم‌زاده، ناصر شاکری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: تغییرات ابعادی ناهمگن (بدشکلی) یکی از مشکلات عمده در رادیوگرافی پانورامیک است. تعیین دقیق میزان تغییرات ابعادی در هر منطقه از تصویر می‌تواند در کاربرد کلینیکی بهتر تصاویر پانورامیک موثر باشد. هدف از این مطالعه تعیین ضرایب تصحیح عمودی و افقی برای مناطق مختلف تصاویر پانورامیک تهیه شده بوسیله دستگاه cc Proline پلن مکا می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه که از نوع بررسی روش‌ها است فانتومی نامتقارن از فک پایین از جنس پلکسی گلاس و آلومینیوم بعنوان معادل‌های نسج نرم و سخت طراحی شد. طول نیم فک راست از نیم فک چپ کمتر بود و هر نیم فک به عنوان نمونه‌ای جداگانه در نظر گرفته شد. به منظور اندازه‌گیری فواصل عمودی و افقی نشانگرهای استیل به کار رفت. طول و فواصل مارکرها با میکرومتر دیجیتال میتوتویو با دقت 05/0± میلی‌متر اندازه‌گیری شد. سپس از هر نیم فک فانتوم به وسیله دستگاه PM 2002 cc Proline (پلن مکا، فنلاند) 8 بار رادیوگرافی پانورامیک بعمل آمد. اندازه‌‌‌های مشابه در تصاویر دیجیتایز شده بوسیله نرم‌افزار سیگنوس با دقت 01/0 میلی‌متر به دست آمد. میانگین 8 بار اندازه‌گیری به عنوان اندازه نهایی در نظر گرفته شد و با ابعاد واقعی مقایسه گردید. میانگین ضرایب تصحیح برای فواصل افقی و عمودی در هر ناحیه محاسبه شد.

یافته‌ها: میانگین ضریب تصحیح عمودی برای نیم فک راست 02/0±77/0 (دامنه 75/0-80/0) و برای نیم فک چپ 05/0±77/0 (دامنه 75/0- 85/0) محاسبه گردید. میانگین ضریب تصحیح افقی برای نیم فک راست 15/0±98/0 (دامنه 76/0-18/1) و برای نیم فک چپ 14/0±02/1(دامنه 90/0-25/1) تعیین شد.

نتیجه‌‌‌گیری: تغییرات ضرایب تصحیح افقی و عمودی در دو نیم فک و همچنین در نواحی مختلف یک فک نسبتاً زیاد است به طوری که به خصوص در مورد فواصل افقی استفاده از یک ضریب تصحیح ثابت برای نواحی گوناگون عملی به نظر نمی‌رسد. در مقایسه با ضرایب تصحیح افقی تغییرات ضرایب تصحیح عمودی در دو نیم فک و همچنین بین نواحی مختلف یک نیم فک کمتر است.


سکینه نیکزاد، عباس آذری، حوریه باشی زاده فخار،
دوره 22، شماره 1 - ( 5-1388 )
چکیده

مواجهه با تکنیک های تصویربرداری نا آشنایی که در ایمپلنتولوژی مدرن کاربرد دارند، یکی از مشکلات دندانپزشکانی است که مایل به استفاده از درمان‌های ایمپلنت در کار روزمره خود هستند. این تصاویر که قادرند فک و دندان‌ها را از جهات مختلف به نمایش بگذارند، در درمان‌های روزمره دندانپزشکی کاربرد چندانی ندارند. اصولا در فرآیندهای درمانی دقیقی مانند ایمپلنتولوژی، مشکل اصلی قرار دادن استوانه‌ای فلزی در استخوان پر آندرکات و ناهموار است. در این مقاله مروری که بر اساس جستجو در قوی‌ترین منابع علمی یعنی کوکران و پاب مد تنظیم شده، لزوم کاربرد تکنیک‌های کراس سکشنال پیش از شروع درمان ایمپلنت با جزییات مورد بحث قرار می‌گیرد.


حوریه باشی زاده فخار، اکبر عباس زاده،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: اندازه‌گیری دقیق استخوان توسط رادیوگرافی برای تعیین ابعاد ایمپلنت ضروری است. رادیولوژیست بایستی برای نیل به موفقیت، از اثر موقعیت سر بر روی ابعاد تصویر در روش‌های مختلف تصویربرداری آگاهی کافی داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان اثر تغییر زاویه پلن مندیبل بر روی دقت ابعادی تصاویر توموگرافی خطی مندیبل بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع بررسی روش‌ها و in vitro بود. جهت بررسی اثر موقعیت سر روی ابعاد تصاویر توموگرافی خطی، تصاویری با تغییر زاویه پلن مندیبل در جهات طرفی و قدامی‌خلفی از 3 مندیبل خشک تهیه و با واقعیت مقایسه شده است. یک سری تصویر در حالت زاویه صفر درجه و 16 سری تصویر با ایجاد شیب 5، 10، 15 و 20 درجه در پلن مندیبل در جهات فوقانی، تحتانی، لترال و مدیال تهیه و فواصل عمودی از رأس کرست تا حاشیه فوقانی کانال مندیبل در خلف و از رأس کرست تا حاشیه تحتانی مندیبل در قدام در 12 ناحیه از هر مندیبل در هر توموگرام اندازه‌گیری و با اندازه‌های واقعی در مندیبل برش خورده در نواحی مشخصی که با نشانگرهای رادیواپک علامت‌گذاری شده بودند مقایسه شده است. برای تحلیل داده‌ها از آنالیز Repeated measure ANOVA استفاده گردید.
یافته‌ها: آنالیز نشان داد که بین حالت استاندارد و شیب قدامی خلفی 15 درجه به سمت بالا اختلاف معنی‌دار وجود داشت (001/0P=). همچنین بین حالت استاندارد و شیب‌های طرفی 10 درجه (008/0>P)، 15 درجه (001/0>P) و 20 درجه (001/0>P) به سمت بالا اختلاف معنی‌دار وجود داشت. میانگین قدر مطلق خطا در حالت استاندارد یعنی شیب صفر درجه برای همه نواحی یکسان و به میزان (mm 19/0±22/0) بود و بیشترین میانگین قدر مطلق خطا در حالت استاندارد در ناحیه پرمولرها (mm 19/0±44/0) دیده شد. بیشترین میانگین قدر مطلق خطا در تغییر شیب قدامی ‌خلفی در شیب 20 درجه به سمت پایین در ناحیه کانین‌ها (mm 88/0±1) مشاهده گردید. بیشترین میانگین قدر مطلق خطا در تغییر شیب طرفی نیز در شیب 20 درجه به سمت بالا در ناحیه کانین‌ها
(mm 2±9/2) به دست آمد.
نتیجه‌گیری: در تصاویر توموگرافی مندیبل، به طور کلی بدون در نظر گرفتن ناحیه کانین‌ها در بیشتر موارد میانگین قدر مطلق خطا در شیب های 5 تا 20 درجه در جهت قدامی ‌خلفی و طرفی در حد یک میلی‌متر یا کمتر یعنی در محدوده قابل قبول قرار داشته است. هر چند این اثر در شیب طرفی بیشتر از شیب فوقانی تحتانی، در خلف مندیبل بیشتر از قدام آن و در شیب به سمت پایین بیش از شیب به سمت بالا بوده است.


فرزانه مساوات، حوریه باشی زاده فخار، محمد جواد خرازی فرد، فاطمه ملک پور اسطلکی،
دوره 32، شماره 2 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص شکستگی عمودی ریشه (VRF) در کلینیک از اهمیت زیادی برخوردار است، چون دندان‌های با VRF پیش‌اگهی ضعیفی دارند و غالباً هرگونه درمان بر روی دندان بی‌‌نتیجه خواهد بود. محدودیت تصاویر دو بعدی پری اپیکال از یک سو و کاهش دقت تصاویرCBCT به علت حضور آرتیفکت‌ها در نمونه‌های درمان ریشه شده از سوی دیگر ما را بر آن داشت تا در این مطالعه به مقایسه دقتCBCT و رادیوگرافی پری اپیکال با دو زاویه افقی متفاوت در تشخیص VRF در نمونه‌های درمان ریشه شده بپردازیم. هدف از این مطالعه مقایسه دقتCBCT و رادیوگرافی پری اپیکال با دو زاویه افقی متفاوت در تشخیص VRF در نمونه‌های درمان ریشه شده بود.
روش بررسی: دراین مطالعه 60 دندان اندو شده که تصادفی کد گذاری شده بودند، به دو گروه تقسیم شدند: یک گروه 30 تایی که شکستگی در آن‌ها ایجاد شد و 30 عدد بدون شکستگی. تصویربرداری CBCT و پری ایپکال دیجیتال با دو زاویه افقی با اختلاف 15 درجه تهیه شد و تصاویر توسط رادیولوژیست مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه از Weighted kappa برای انالیز آماری استفاده شد.
یافته‌‌ها: حساسیت سیستم تصویربرداری C‏BCT  (8/%75) در مقایسه با رادیوگرافی دیجیتال (3/68%) برای تشخیص شکستگی عمودی ریشه بالاتر بود. همچنین ویژگی سیستم تصویربرداری C‏BCT  (%90) در مقایسه با رادیوگرافی دیجیتال (1/79%) برای تشخیص شکستگی عمودی ریشه نیز بالاتر بود )05/0P<).
نتیجه گیری: تکنیک تصویربرداری CBCT نسبت به پری اپیکال دیجیتال دقت تشخیصی بالاتری در شکستگی‌های عمودی ریشه دارد و امکان تشخیص قابل اعتمادتری را برای ما فراهم می‌کند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb