هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیرکاربرد کامپوزیت نوری وشیمیایی بر باندگلاس آینومر نوری به عاج دندان انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی (In- vitro), 40 دندان پرمولر انسانی انتخاب و به چهار گروه زیر تقسیم شدند. در گروه 1, فقط گلاس آینومر نوری با ضخامت 1 میلیمتر بر روی سطح عاج قرار گرفت. در گروه 2, گلاس آینومر نوری با ضخامت 1 میلیمتر و کامپوزیت شیمیایی ضخامت 2 میلیمتر و به صورت توده قرارداده شد. در گروه 3, گلاس آینومر نوری با ضخامت 1 میلیمتر- کامپوزیت نوری به ضخامت 2 میلیمتر و به صورت دو لایه 1میلیمتری قرار گرفت. در گروه 4, گلاس آینومر نوری با ضخامت 1 میلیمتر- اچینگ با اسید فسفریک 37% به مدت 10 ثانیه- کامپوزیت نوری به ضخامت 2 میلیمتر و به صورت 2 لایه 1 میلیمتری قرار گرفت. اندازه درز در حد فاصل گلاس آینومر دندان و گلاس آینومر-کامپوزیت با استفاده از میکروسکوپ الکترونی مشخص گردید و با آزمونهای آماری ANOVA وt-student تجزیه و تحلیل شد. نمونهها از نظر بروز ترک درمواد نیز بررسی شدند.
یافتهها: درگروههای 1 و2 هیچ درزی در حدفاصل گلاس آینومر- عاج دندان و ترک در گلاس آینومر مشاهده نشد. در گروه 3 در حد فاصل گلاس آینومر- کامپوزیت نوری، درز مشاهده شد ولی ترک در همه نمونهها در گلاس آینومرنوری مشاهده شد. در گروه 4 در هردو حد فاصل, درز وجود داشت و ترکهای شدیدی نیز در گلاس آینومرنوری مشاهده گردید. کمترین میزان درز مربوط به گروه 1 و2 و بیشترین میزان مربوط به گروه 4 بود و بین میزان درز در گروههای 3 و 4 با گروه شاهد و گروه 2 اختلاف معنیداری وجود داشت (05/0P<)
نتیجهگیری: با توجه به شرایط این تحقیق، با کاربرد کامپوزیت شیمیایی بر روی گلاس آینومر نوری, هیچگونه درز و ترکی بروز نکرد و ترمیم کاملاً یکپارچه بود؛ اما کاربرد کامپوزیت نوری و نیز اچ کردن گلاس آینومر نوری قبل از کاربرد کامپوزیت نوری, بروز درز و ترک را تشدید نمود.
زمینه و هدف: زیستسازگاری یکی از مهمترین ویژگیهای هر عامل باندینگ است. از آنجا که عوامل باندینگ عاجی در حفرات دندانی با گسترش زیر لثهای، در تماس نزدیک با بافتهای لثهای و مخاطی قرار میگیرند، بنابراین سنجش واکنش بافتی به این مواد امری ضروری است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی زمایشگاهی اثر سمیت سلولی عامل باندینگ عاجی AdheSE بر سلولهای فیبروبلاست لثه انسانی انجام شد.
روش بررسی: در ایـن تحقیـق آزمایشگاهی، سمیـت سلولـی ادهزیـو عاجـی AdheSE (باند و پرایمر) (Vivadent, Liechtenstein) به صورت پلیمریزه نشده و پلیمریزه شده، مورد بررسی قرار گرفت. جزء پرایمر به مدت 30 ثانیه، 300 ثانیه و 24 ساعت و جزء باند به صورت پلیمریزه نشده به مدت 20 ثانیه، 300 ثانیه و 24 ساعت، و هر دو به صورت پلیمریزه شده به مدت 24 و 48 ساعت در رقتهای مختلف در مجاورت سلولهای فیبروبلاست لثه انسانی اولیه قرار رفتند.سمیت سلولی ترکیبات مورد مطالعه بـا آزمایشهای MTT، شمـارش سلولـی و DNA condensation مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت آنالیز آماری دادههای حاصله، از آنالیز ANOVA دو طرفه برای دادههای تکراری استفاده و 05/0p< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: آزمایش MTT، نشان داد که سمیت AdheSE Bond پلیمریزه نشده، پس از 20 ثانیه مجاورت، تنها در رقت 1-10 اختلاف معنیداری با گروه کنترل داشت (001/0P<) و با افزایش زمان مجاورت به 300 ثانیه و 24 ساعت، بیشترین میزان سمیت به ترتیب در رقتهای 3-10 و 4-10 مشاهده گردید. اثر سمیت سلولی پرایمرAdheSE به صورت پلیمریزه نشده، پس از 30 و 300 ثانیه مجاورت از رقت 2-10، و پس از 24 ساعت مجاورت از رقت 3-10 شروع شد و در رقت 1-10 به حداکثر میزان خود رسید. آزمایش MTT نشان داد که جزء باند AdheSE در حالت پلیمریزه شده در 24 ساعت در رقتهای 1:2 (001/0P<)، 1:4 و 1:6 (01/0P<)، اختلاف معنیداری با گروه کنترل نشان داد، در حالی که در آزمایش شمارش سلولی، این اختلاف تنها در رقت 1:2 معنیدار بود (001/0P<). با انجام آزمایشDNA condensation مشخص شد که آپوپتوز (شکل مشخصی از مرگ سلولی به لحاظ مورفولوژیکی و بیوشیمیایی، که turnover سلولی را تنظیم میکند) در تمامی ترکیبات مورد مطالعه چه به صورت پلیمریزه نشده و چه به صورت پلیمریزه شده، کمتر از 5% کل مرگ سلولی رخ داده را به خود اختصاص داد.
نتیجهگیری: عامل باندینگ عاجی AdheSE در هر دو جزء خود دارای اثر سمیت سلولی بر روی سلولهای فیبروبلاست لثۀ انسانی بود. میزان سمیت، با رقت، زمان مجاورت و پلیمریزاسیون ارتباط داشت. ضروری است که اجزاء سمی این ماده شناسایی شده و با موادی با سازگاری نسجی بهتر جایگزین شوند.
زمینه و هدف: با توجه به استحکام خمشی کامپوزیت تقویت شده با فایبر (FRC) و نیز نقش حفرههای محافظهکارانه در حفظ نسج سالم دندانهای پایه، این مطالعه با هدف ارزیابی میزان مقاومت به شکست بریجهای قدامی بالا و خلفی پایین در شرایطin vitro انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش به روش تجربی در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. از 44 دندان تازه و سالم کشیده شده انسان برای ساخت 22 اینله بریج ثابت، شامل 11 اینله بریج سه واحدی قدامی بالا با مدل کلینیکی جایگزینی سانترال و 11 اینله بریج خلفی پایین با مدل کلینیکی جایگزینی مولر اول استفاده شد. نمونههای فوق از کامپوزیت تقویت شده با فایبر تهیه شدند. بریجهای ثابت قدامی و خلفی مذکور به همراه PDL مصنوعی در آکریل خود پخت مانت شدند، سپس توسط دستگاه شبیهسازی دهان مصنوعی load cycle گردیدند و بعـد در دستگـاه Instron با سرعت mm/min1 تحت نیروی نهایی قرار گرفتند، تا شکست در تمام نمونههای قدامی بالا و خلفی پائین روی داد و منحنی اعمال نیرو ثبت گردید. آنالیز آماری اعداد بدسـت آمده توسط آزمـونهای
Kolmogorov- Smirnov و Independent Sample T و Kaplan - Meier انجام و05/0P< به عنوان سطح معنیداری درنظر گرفته شد.
یافتهها: با توجه به آزمون آماری، اعداد به دست آمده از شکست بریجهای قدامی بالا و خلفی پائین از توزیع نرمال تبعیت میکردند. حدود اطمینان 95% میانگین مقاومت به شکست برای بریجهای قدامـی بالاN450-N562 و برای بریجهای خلفی پائین N1473-N1761 بود. مقاومت به شکست در نمونههای هر دو گروه (قدامی و خلفی) در برابر نیروهای جویدن بالا بود همچنین شکستگی در هر دو گروه در پوشش سطحی کامپوزیت، بدون آسیب به فریم ورک صورت گرفت. بیشترین درصد شکستگی در نمونههای خلفی از میانه پونتیک به سمت کانکتور دیستالی و در نمونههای قدامی در کانکتور لترالی (بین پونتیک سانترال و اباتمنت لترال) مشاهده شد. بین دو گروه بریجهای قدامی بالا و خلفی پائین، اختلاف آماری معنیداری دیده شد(001/0>(P. بدین صورت که مقاومت به شکست در نمونههای قدامی کمتر از نمونههای خلفی بود.
نتیجهگیری: با در نظر گرفتن نتایج مطالعه حاضر، مبنی بر بالا بودن مقاومت به شکست نمونههای قدامی ( N500) و نمونههای خلفی ( N1600) در برابر نیروهای جویدن در هر دو ناحیه، میتوان به کارگیری اینله بریجهای FRC قدامی بالا و خلفی پایین را به صورت کلینیکال توصیه نمود. تردیدی نیست که مطالعات بیشتر تجربی و کلینیکی در این مورد ضروری است.
روش بررسی: این تحقیق به روش تجربی (Experimental) و به صورت Invitro انجام شد. در این تحقیق تعداد بیست دندان پره مولر فک پایین که به دلایل ارتودنسی از قوس خارج شده بودند و هیچگونه شکستگی، ترک یا پوسیدگی در تاج و ریشه نداشتند، جمعآوری و به صورت تصادفی به دو گروه ده تایی تقسیم شدند. در گروه شاهد تاج دندانها از 3 میلیمتر بالای CEJ و در گروه مورد از 1 میلیمتر بالای CEJ عمود بر محور طولی دندان قطع شدند و دندانها به روش معمول روت کانال شدند. در دو گروه فضای پست تهیه شد و پستهای فایبر کوارتز DT light با سمان رزینی Panavia F2 سمان شدند، سپس کور کامپوزیتی Biscore و کراون تمام فلزی ساخته و توسط سمان زینک فسفات سمان شدند. پس از آن دندانها در آکریل خودپخت با PDL مصنوعی مانت شدند. نمونهها با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی دندان، تحت نیروی cyclic با فرکانس 4 ضربه در ثانیه قرار گرفتند تا شکست یا جابجایی رخ دهد. سپس دادهها توسط آزمون t-test مورد ارزیابی آماری قرار گرفت.
یافتهها: میزان سیکل در گروه با فرول برابر 425±7310 و در گروه بدون فرول 316±4190 بود. در گروه با فرول میانگین نسبت به گروه بدون فرول،3120 سیکل بیشتر بود. اختلاف مقاومت به شکست در گروه با فرول و گروه بدون فرول از نظر آماری معنیدار بود (05/0>p).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این تحقیق وجود فرول مقاومت به شکست دندانهای بازسازی شده با پستهای فایبر کوارتز را تحت cyclic loading، بالا میبرد.
صفحه 1 از 1 |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی میباشد.
طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق
© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0
Designed & Developed by: Yektaweb