جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای تبریزی‌زاده

مهدی تبریزی‌زاده، فتح ا..  بوذرجمهری، محمد حسن اخوان کرباسی، فرزاد مازیار،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

ازمینه و هدف:سرب به عنوان یکی از خطرناک‌ترین سموم فلزی موجود در جهان شناخته شده و ورود آن به بدن می‌تواند منجر به بروز مسمومیتهای حاد و مزمن با طیف گسترده‌ای از علائم سیستمیک و دهانی گردد. مطالعه حاضر با هدف اندازه‌گیری میزان سرب خون در کارگران معدن سرب کوشک یزد و ارزیابی ارتباط آن با عوارض دهانی در این افراد، انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی، 70 نفر از کارگران معدن سرب کوشک یزد و 70 نفر از کارگران کارخانه نساجی یزدباف به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا برای تمامی افراد مورد بررسی، پرسشنامه‌ای حاوی اطلاعات دموگرافیک، سؤالات پزشکی و علائم دهانی تکمیل گردید؛ سپس از هر فرد نمونه خون تهیه و میزان سرب خون با دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. اطلاعات با استفاده از آزمونهای ‌t، Chi-Square و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و 05/0P< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میانگین سرب خون در گروه مورد µg/dl06/7 و در گروه شاهد µg/dl97/4 بود که این تفاوت از لحاظ آماری معنی‌دار بود (039/0=P). سه نفر از افراد گروه مورد، دارای سرب خون بالای µg/dl20 بودند. بین دو گروه مورد و شاهد از لحاظ وجود علائمی مانند، عصبی بودن، خستگی مزمن، وجود خط سرب، پیگمانتاسیون مخاط، التهاب لثه، سوزش زبان، کاهش احساس چشایی و افزایش DMF اختلاف معنی دار آماری دیده شد (05/0P<).
نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر و با توجه به این که سرب خون کارگران معدن در محدوده مجاز قرار داشت، علائم و عوارض مشاهده شده، ارتباطی با مسمومیت سیستمیک سرب نداشت. تماس مستقیم مخاط دهان با سرب از طریق هوای تنفسی و یا شرایط دشوار کار در معدن، می‌تواند به عنوان عامل این مشکلات محسوب شود. انجام بررسی بر روی کارگران معادن مشابه و ارزیابی علائم آنها، توصیه می‌شود.


مهدی تبریزی‌زاده، هنگامه زندی، زاهد محمدی، عبدالرضا مولانا،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

 زمینه و هدف: عدم تکامل ریشه ناشی از تروما، پوسیدگی و یا دیگر ضایعات پالپی نیازمند توجه و درمان خاص می‌باشد. انجام اپکسیفیکاسیون با کلسیم هیدروکساید سالیان متمادی با نتایج خوبی همراه بوده است ولی این کار مستلزم همکاری بیمار و جلسات درمانی متعدد می‌باشد. اپکسیفیکاسیون تک جلسه‌ای با استفاده از MTA در سالیان اخیر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه ریزنشت میکروبی دو نوع MTA ( ساخت ایران و برزیل ) هنگام کاربرد به عنوان سد اپیکالی در دندان‌های با آپکس باز بود.
روش بررسی: جهت انجام این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، 48 دندان تک کانال کشیده شده انسان تهیه گردید . ناحیه اپیکال دندان‌ها پس از آماده‌سازی مشابه دندان‌های با آپکس باز توسط دو نوع MTA (MTA سفید ایرانی-سلامی-ایران و Angelus برزیل) به صورت سد اپیکالی به ضخامت 4 میلی‌متر پرگردید. در مرحله بعد دندان‌ها توسط آکریل روی لوله‌های آزمایش حاوی محیط کشت میکروبی BHI نصب شدند، به طوریکه انتهای ریشه آنها در محیط کشت قرار یرد.محلول میکروبی Staphylococcus epidermidis از ناحیه کرونال در داخل کانال ریشه‌ها تزریق شد و دندان‌ها پس از قرار دادن در انکوباتور هر 24 ساعت یک بار از لحاظ بروز علائم نشت میکروبی به‌صورت ایجاد کدورت در محیط کشت مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت نتایج بدست آمده توسط Fisher's exact test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و 05/0p< به عنوان سطح معنی‌داری درنظر گرفته شد.
یافته‌ها: کلیه نمونه ها در گروه MTA ایرانی پس از 15 روز و درگروه Angelus MTA پس از 17 روز آثار نشت را نشان دادند. بین میزان ریز نشت در دو گروه، تفاوت آماری معنی‌داری وجود نداشت (48/0P =).
نتیجه‌گیری: باتوجه به عدم تفاوت بین ریزنشت MTA ایرانی و Angelus، درصورتی که دیگر خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک آن در مطالعات دیگر مورد تأیید قرار گیرد می‌توان نوع ایرانی را به علت سهولت دسترسی و قیمت مناسب‌تر، جهت کاربرد کلینیکی پیشنهاد نمود.


مهدی تبریزی‌زاده، زاهد محمدی، محمد جواد برزگر بفروئی،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: مهر و موم نمودن کانال ریشه پس از خارج کردن پالپ به ویژه در کانال‌های عفونی از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است. در این راستا مواد متعددی معرفی شده‌اند. هدف از انجام این مطالعه‌ارزیابی قابلیت مهر و موم کنندگی اپیکالی MTA به عنوان ماده پرکننده کانال در مقایسه با تکنیک استاندارد تراکم جانبی گوتاپرکا بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی از 36 دندان تک کانال سنترال و کانین فک بالای انسان استفاده شد. پس از آماده و ضد عفونی کردن دندان‌ها توسط محلول 1% هیپوکلریت سدیم، تاج آنها از ناحیه سرویکال قطع شد. سپس دندان‌ها به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: گروه MTA (15n=)، گروه گوتاپرکا و سیلر AH26 (15n=) و گروه‌های کنترل منفی و مثبت که هر کدام شامل سه دندان بودند. کانال دندان‌ها در هر چهار گروه با روش back step آماده‌سازی شد. پس از پر کردن کانال‌ها با مواد مورد نظر تمام دندان‌ها به مدت 72 ساعت در داخل رنگ متیلن بلو 1% قرار گرفتند. سپس شفاف‌سازی دندان‌ها انجام پذیرفت و در نهایت میزان نفوذ رنگ با استفاده از میکروسکوپ اندازه‌گیری شد. نتایج بدست آمده با تست آماری T با 05/0P< به عنوان سطح معنی‌داری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار نفوذ رنگ در گروه گوتاپرکا و سیلر1/2± 1/1 میلی‌متر و در گروه MTA 1/2 ± 4/3 میلی‌متر بود. آنالیز آماری تفاوت بین دو گروه آزمایش معنی‌دار بود (013/0=P).
نتیجه گیری: بر اساس مطالعه حاضر به نظر می‌رسد که پرکردن کانال با استفاده از گوتاپرکا و سیلر AH26 مهر و موم اپیکالی بهتری نسبت به MTA ایجاد می‌کند ولی انجام مطالعات با روش‌های متفاوت مثل نفوذ میکروبی برای بررسی دقیقتر توانایی قابلیت مهر و موم کنندگی MTA ضروری می‌باشد.


مهدی تبریزی‌زاده، سید محمد ابریشم، فرانک دهقان مروستی،
دوره 22، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: دندان‌‌‌های مورد استفاده در دوره پری کلینیک، باید قبل از استفاده ضد عفونی شوند. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر ضدمیکروبی چند محلول ضد عفونی کننده مختلف بر روی میکروب کشت داده شده در اتاقک پالپ دندان‌‌‌های کشیده شده انسان بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی 54 دندان سالم کشیده شده انسان جمع‌آوری شد. پس از تهیه حفره دسترسی و خارج نمودن بافت پالپی از اتاقک پالپ، 108 اندوسپور باسیل استئاروترموفیلوس به داخل اتاقک پالپ تزریق شد و حفره دسترسی توسط ماده پر کننده موقت مهر و موم گردید. دندان‌‌‌ها به 5 گروه 10 تایی تقسیم شده و به مدت 48 ساعت در هیپوکلریت سدیم 25/5%، میکروتن 5%، دکونکس 5%، گلوترآلدئید 2% و فرمالین 10% قرار گرفتند. دو دندان در اتوکلاو و دو دندان در نرمال سالین به عنوان کنترل منفی و مثبت گذاشته شدند. دندان‌‌‌ها پس ازخارج نمودن از مواد ضد عفونی کننده، از ناحیه سرویکال دو نیم شده و قطعات تاجی به دست آمده در محیط کشت Trypticase Soy Broth قرار گرفتند و پس از 3 روز، ایجاد کدورت (Turbidity) در لوله‌‌‌‌ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده با تست آماری Fisher's exact مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌‌‌ها: هیچ یک از مواد ضد عفونی‌ کننده قادر نبودند در تمامی موارد از رشد میکروبی جلوگیری کنند، هر چند که فرمالین با ضد عفونی نمودن 6 دندان تأثیر بهتری از سایر مواد نشان داد. تفاوت بین 5 گروه از نظر آماری معنی‌دار نبود (384/0=P).
نتیجه‌گیری: اتوکلاو نمودن دندان‌‌‌های کشیده شده را می‌توان تنها روش قطعی نابود سازی میکروب‌‌‌های موجود در کانال ریشه دندان معرفی نمود و کاربرد مواد ضد عفونی کننده نمی‌تواند روش مطمئنی برای این کار باشد.


مهدی تبریزی‌زاده، هنگامه زندی، مریم کاظمی‌پور، فاطمه مختاری، عباس دهقانی،
دوره 25، شماره 3 - ( 4-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: هیدروکسیدکلسیم ماده‌ای با اثر ضدمیکروبی مشخص بر روی اغلب گونه‌های میکروبی موجود در کانال ریشه و عفونت‌های اندونتیک است که امروزه استفاده از آن به عنوان یک داروی داخل کانال رایج می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر ضدمیکروبی ۶ ترکیب مختلف هیدروکسیدکلسیم (ترکیب با سالین، لیدوکائین 2%، کلرهگزیدین 2%، کلرهگزیدین 2/0%، یدین پتاسیم یدید (IKI) 2% و گلیسرین) بر روی باکتری انتروکوکوس فکالیس با روش انتشار در آگار بود.

  روش بررسی: جهت انجام این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی، ۱۲ ظرف محیط کشت حاوی میکروب تهیه گردید. در هر ظرف ۵ حفره با عمق۴ میلی‌متر و قطر ۵ میلی‌متر تهیه گردید. جهت بررسی هر ماده ۲ ظرف (10 حفره) به صورت تصادفی درنظر گرفته شد. حفرات در گروه‌های مختلف با مخلوط خامه‌ای تهیه شده از هیدروکسیدکلسیم و مواد مورد بررسی پر شدند. ظروف کشت به مدت ۴۸ ساعت در دمای ۳۷ درجه سانتی‌گراد انکوبه شده و سپس قطر هاله عدم رشد میکروبی ایجاد شده اطراف هر حفره با خط‌کش میلی‌متری اندازه‌گیری شد. نتایج به دست آمده با آزمون‌های آماری ANOVA و Tukey مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

  یافته‌ها: طبق نتایج به دست آمده از این مطالعه تمامی خمیرهای هیدروکسیدکلسیم در تمامی گروه‌ها اثر ضدمیکروبی مناسبی داشتند که این اثر در گروه‌های مخلوط هیدروکسیدکلسیم با لیدوکائین 2%، کلرهگزیدین ۲% و IKI ۲% نسبت به مخلوط هیدروکسیدکلسیم با سالین به نحو معنی‌داری بیشتر بود (001/0 P< ). بین بقیه گروه‌ها تفاوت معنی‌دار آماری دیده نشد (05/0 P> ).

  نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه می‌توان مواد لیدوکائین 2%، کلرهگزیدین 2% و IKI 2% را برای آماده‌سازی خمیر هیدروکسیدکلسیم پیشنهاد نمود. انجام مطالعات دیگر با روش‌های متفاوت برای تایید این نتایج ضروری می‌باشد.


قادر فیضی، ناصر کاویانی، رزا مهر پرور، الهام السادات بیننده، مهدی تبریزی‌زاده، مسعود ساعتچی،
دوره 27، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف : علی ‌ رغم پیشرفت ‌ها ی چشمگیر در علم دندانپزشکی، دردهای پس از درمان ریشه از جمله مشکلاتی است که هنوز بیماران از آن رنج می‌برند . هدف از این مطالعه مقایسه دردهای پس از درمان ریشه در بیمارانی که با روش بیهوشی عمومی و یا روش بی‌حسی موضعی درمان می‌ شوند، بود .

  روش بررسی : در این مطالعه کارآزمایی بالینی 50 بیمار نیازمند درمان ریشه دندان مولر مندیبل انتخاب شدند. 25 نفر از این بیماران به علت ترس، اضطراب یا رفلکس تهوع با بیهوشی عمومی و 25 نفر دیگر به طور معمول تحت بی‌حسی موضعی مورد درمان قرار گرفتند. تمام دندان‌ها به طول کارکرد مناسب
به روش Crown down ب ه وسیله فایل ‌ های روتاری آماده ‌ سازی و به روش تراکم جانبی پر شدند. سپس بیماران با استفاده از فرم سنجش درد Heft-parker visual analog scale شدت درد را در زمان ‌ های 6، 12، 24 و 48 ساعت پس از درمان ثبت نمودند. اطلاعات حاصله با روش‌های T-test ، Chi-square و Mann-Whitney از نظر آماری بررسی گردید.

  یافته ‌ه ا : میانگین شدت درد در زمان ‌ های 6، 12، 24 ساعت پس از درمان ریشه در دو گروه بی‌حسی موضعی و گروه بیهوشی عمومی ازنظر آماری اختلاف معنی‌دار داشت (05/0 P< ) .

  نتیجه گیری : دردهای پس از درمان ریشه در بیمارانی که تحت بیهوشی عمومی درمان شد ند نسبت به بیمارانی که تحت بی‌حسی موضعی درمان ریشه شد ند کمتر بود .



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb