جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای جباری

پروین خادم، سید ابراهیم جباری‌فر، مریم حاجی احمدی، سوسن صادقیان، محمد صفایی،
دوره 26، شماره 3 - ( 5-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: سلامت دهان شامل سلامتی دهان و بافت‌های مربوطه است که امکان فعالیت‌های روزانه و روابط اجتماعی مطلوب را بدون ناراحتی فراهم می‌آورد. این مطالعه توافق بین والدین و کودکان 14-11 ساله در گزارش کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان کودک در شهر اصفهان را مورد بررسی قرار داد.

  روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی است. به منظور انجام این پژوهش 128 جفت والد-کودک 14-11 ساله از مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر اصفهان به صورت تصادفی انتخاب گردید و از آنها خواسته شد تا به پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان و دندان (Child Perception Questionnaire) PPQ (Parent Perception Questionnaire), CPQ پاسخ دهند. پرسشنامه‌ها کیفیت زندگی را در 4 حیطه علایم دهانی، نقص عملکردی، سلامت احساسی و اجتماعی مورد بررسی قرار دادند. جهت بررسی توافق بین والد-کودک از ضریب توافق داخلی ( ICC یا Intra correlation Coefficient )، ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و ضریب ثبات داخلی استفاده شد (05/0= α ).

  یافته‌ها: میزان توافق بین نمره کل شاخص‌های 14-11 PPQ و 14 -11 CPQ و حیطه‌های آنها 81/0 و 67/0- به دست آمد. بیشترین توافق در حیطه سلامت احساسی و به صورت بسیار عالی (83/0 ICC= )، سپس در حیطه‌های نقص عملکردی (80/0 ICC= )، سلامت اجتماعی (69/0 ICC= ) و علایم دهانی (64/0 ICC= ) گزارش شد. مطابق آزمون پیرسون بین 14-11 CPQ و 14-11 PPQ (81/0= r )، ارتباط معنی‌دار وجود داشت (01/0> P ).

  نتیجه‌گیری: والدین به خصوص والد مادر می‌تواند گزارشگر مکمل کیفیت زندگی و حیطه‌های آن باشد. هرچند برای آنکه اطلاعات سلامت دهان و دندان به صورت کامل برای نیازسنجی فراهم گردد نظر کودک و والد هر دو مورد نیاز می‌باشد.


سید امیرحسین میر‌هاشمی، راضیه جباریان،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1393 )
چکیده

  لزوم شناسایی و تعیین سن در افراد فوت شده بدون هویت و یا حادثه دیدگان بلایای طبیعی بر هیچ کس پوشیده نیست. همچنین انجام بعضی اقدامات درمانی در حیطه ارتودنسی و یا دندانپزشکی کودکان منوط به دانستن سن واقعی و فیزیولوژیک فرد است. سن دندانی یکی از انواع سنین تکاملی می‌باشد که ارتباط قابل‌قبولی با سن واقعی فرد دارد و به علت سهولت کاربرد به روشی شایع تبدیل شده است. در میان روش‌های متنوعی که برای تعیین سن دندانی به کار می‌رود، رادیولوژی دندانی امکانات گسترده‌ای را در اختیار کلینیسین قرار می‌دهد، امکان انجام این دسته تکنیک‌ها در نمونه‌‌های زنده و غیرتهاجمی ‌بودن آن در عین سادگی و ارزانی و نتایج قابل اعتماد، تحقیقات را به بررسی بیشتر در این باره سوق داده است. روند تشکیل و کلسیفیکاسیون دندان‌ها و سپس تغییرات صورت گرفته در آن‌ها با افزایش سن مورد توجه بسیاری قرار گرفته و این مسئله به معرفی روش‌های متنوعی در این زمینه منجر شده است. در این مطالعه با جستجو در منابع اطلاعاتی PUBMED ، Science Direct و Google Scholar 36 مقاله انتخاب شده و با بررسی آن‌ها به مروری در این زمینه پرداختیم. روش‌های متعددی جهت تعیین سن دندانی در مطالعات مختلف پیشنهاد شده است که هریک نواقص خود را دارد؛ نهایتاً آنچه روش‌های متنوع ارایه شده در تعیین سن با کمک رادیوگرافی دندانی گوشزد می‌کند، محدود نکردن خود به استفاده از تنها یکی از روش‌هاست چراکه رویکرد چندجانبه نتیجه قابل اطمینان‌تری را در پی دارد.


فرزانه جباری، جواد محمد نژاد، کمال یاوری،
دوره 27، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: در دهه گذشته مطالعات فراوانی استخراج جمعیت‌های سلول بنیادین را از منابع گوناگون دندانی گزارش کرده‌اند، در حالیکه هنوز ماهیت مزانشیمی آن‌ها مورد بحث است. هدف از این مطالعه معرفی انواع روش‌های جداسازی سلول از پالپ دندان برای تعیین ماهیت مزانشیمی آن‌ها قبل از تمایزشان بود.

  روش بررسی: یکی از بهترین منابع برای سلول‌های بنیادین، بافت پالپ دندان است. سلول‌های بنیادین بافت پالپ دندان مناسب‌ترین منبع سلول‌های بنیادین خواهد بود زیرا در طول زندگی، دندان‌ها قابلیت بازیابی و جایگزینی را دارند. پالپ بافت تخصصی همبند شامل خون، رگ‌ها و عروق لنفی و اعصاب و مایع میان بافتی است. سلول‌های بنیادین بافت پالپ در ناحیه غنی از سلول در بافت پالپ یافت می‌شوند. این سلول‌ها برای نخستین بار در سال 2000 توسط شخصی به نام گرانتوس استخراج گردید و پتانسیل تمایز به سلول‌های ادونتوبلاست، ادیپوسیت و سلول‌های عصبی را از خود نشان دادند. گرانتوس سلول‌ها را به دو روش استخراج نمود: روش هضم آنزیمی و روش دوم روش فرعی بود. این سلول‌ها قابلیت نگهداری و ذخیره‌سازی درون نیتروژن مایع را داشتند. همچنین نشان داده شده است که سلول‌های بنیادین پالپ دندان انسان می‌توانند ساختارهای پیچیده مانند پالپ دندان یا استخوان Woven را در داخل بدن تشکیل دهند.

  نتیجه‌گیری: سلول‌های بنیادین پالپ دندان از قسمت Cranial neural crest سرچشمه می‌گیرند و ویژگی‌های عصبی مانند بیان نوتروفین را دارند بنابراین این سلول‌ها می‌توانند منبعی برای درمان اختلالات عصبی باشند. ویژگی این سلول‌ها و تعیین پتانسیل آن‌ها در واکنش‌های احیایی پایه و اساس توسعه روش‌های درمانی جدید را تشکیل می‌دهند اگرچه این روش مستلزم به کارگیری مستقیم سلول‌ها در ناحیه آسیب دیده برای بازسازی و یا بهره‌گیری همراه یک داربست مناسب برای مهندسی بافت است. این روش‌ها خلاقیت و نسل جدید درمان‌های بالینی بر مبنای پدیده‌های بیولوژیکی را برای بیماری‌های دندان فراهم خواهند نمود.


نصراله جباری، سید رضا موسوی، کمال فیروزی،
دوره 28، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش استفاده از اسکن‌های توموگرافی کامپیوتری در دندانپزشکی، به ویژه برای ایمپلنت ممکن است پرتوگیری و خطرات آن را به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش دهد. در طی سال‌های اخیر توموگرافی کامپیوتری پرتو مخروطی به عنوان یک مدالیته تصویربرداری دندانپزشکی معرفی شده است. هدف این مطالعه مروری ارایه اطلاعات جامعی بود که تا به امروز در باره دوز پرتوی و کیفیت تصاویر توموگرافی کامپیوتری مولتی اسلایس (MSCT) معمولی، توموگرافی کامپیوتری پرتو مخروطی (CBCT) و رادیوگرافی پری اپیکال در تصویربرداری دندانپزشکی منتشر شده است.

روش بررسی: مروری بر متون با جستجو در بانک‌های اطلاعاتی PubMed, Google Scholar, Science Direct and Scopus با استفاده از واژگان کلیدی (CBCT, MSCT, Periapical radiography, radiation dose of dentistry) انجام شد. محدوده جستجوی مقالات بین سال‌های 1993 تا 2015 بود.

نتیجه‌گیری: در مقایسه با MSCT زمان اسکن کوتاه و دوز پرتوی کمی داشته، اما در مقایسه با رادیوگرافی پری‌اپیکال دوز پرتوی بالاتری داشت. در عوض CBCT با آشکارساز صفحه مسطح نسبت به MSCT از قدرت تفکیک فضایی بالاتری برخوردار بود. همچنین رادیوگرافی پری اپیکال کنتراست تصویر خوب و قدرت تفکیک نسبتاً بالایی داشت. به طور کلی، CBCT برای تصویربرداری از بافت‌های سخت مناسب بوده و MSCT برای تصویربرداری از بافت‌های نرم ترجیح داده می‌شود.


فاطمه رمضانعلی‌ زاده، اعظم علی‌اصغری، محمد ربانی خوراسگانی، مریم خروشی، آرزو طهمورث پور، احمدرضا جباری،
دوره 29، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پوسیدگی دندان از رایج‌ترین بیماری‌‌‌های عفونی است. در میان باکتری‌‌‌های دهانی استرپتوکوکوس موتانس و استرپتوکوکوس سوبرینوس به عنوان عوامل اصلی پوسیدگی دندان در نظر گرفته شده‌اند. هدف از این تحقیق تولید آغوز (کلستروم) فوق ایمن حاوی آنتی ‌بادی‌‌‌های اختصاصی ضد باکتری‌‌‌های عامل پوسیدگی دندان در گاو و بررسی اثرات ضد میکروبی آن بر رشد و چسبندگی باکتری‌‌‌های دهانی در شرایط آزمایشگاه بود.

روش بررسی: در این تحقیق آزمایشگاهی، سه گاو باردار با آنتی‌ژن‌‌‌های کشته شده سویه‌‌‌های استرپتوکوکوس موتانس و استرپتوکوکوس سوبرینوس به تنهایی و استرپتوکوکوس موتانس توام با استرپتوکوکوس سوبرینوس، از طریق عضلانی ایمن شدند. پس از زایمان، کلستروم جمع‌آوری و تغییر مقدار آنتی ‌بادی اختصاصی در سرم وکلستروم با روش آگلوتیناسیون بررسی شد. همچنین اثر ضد میکروبی آن روی رشد و چسبندگی باکتری‌‌‌های دهانی به روش میکروتیترپلیت بررسی شد. اطلاعات به دست آمده توسط آزمون One-Wey ANOVA در نرم‌افزار SPSS تحلیل شد.

یافته‌‌‌ها: در سرم گاوهای ایمن، آنتی ‌بادی‌های ضد باکتری‌های تزریق شده بسته به مورد در رقت های 1000/1 تا 3000/1 و در آب آغوز (whey) در رقت‌های 320/1 تا 1280/1 تشخیص داده شد. آغوز گاوهای ایمن سبب کاهش قدرت اتصال استرپتوکوکوس موتانس و استرپتوکوکوس سوبرینوس به ترتیب در روش اول به میزان 69 و 43 درصد در روش دوم به ترتیب 38 و 18 درصد شد که در روش اول در استرپتوکوکوس موتانس به طور معنی‌دار کاهش اتصال بیشتر از روش دوم است (001/0P<) و همچنین باعث کاهش رشد دو سویه از استرپتوکوکوس موتانس شدند (05/0P<).

نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر ضد باکتریایی کلستروم ایمن شده بر روی دو سویه از مهم‌ترین باکتری‌‌‌های عامل پوسیدگی دندان در شرایط آزمایشگاهی، به نظر می‌رسد این ماده بتواند در پیشگیری و کنترل پوسیدگی دندان مفید باشد.


حکیمه سیادت، امین جباری، محمد تقی باغانی، مرضیه علی خاصی،
دوره 30، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: نشاندن دقیق ترانسفرهای قالبگیری، در ساخت پروتز‌های دقیق اهمیت به سزایی دارد. در برخی شرایط، لازم است ایمپلنت‌ها به صورت عمیق و زیر لثه‌ای قرار داده شوند. قرارگیری عمیق‌تر ایمپلنت می‌تواند سبب کاهش دید مستقیم و کاهش دقت اتصال ترانسفر قالب‌گیری و نهایتاً کاهش دقت ‌‌قالب‌گیری و عوارض متعدد ناشی از آن مانند ساخت پروتز بدون تطابق شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر عمق ایمپلنت بر صحت اتصال ترانسفر ‌‌قالب‌گیری توسط دانشجویان می باشد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی، بر روی 50 نفر از دانشجویان سال آخر دوره عمومی دندانپزشکی انجام شد. چهار ایمپلنت در عمق‌های مختلف (0 و 2 و 4 و 6 میلی‌متر) در یک مدل قرار گرفتند. بعد از آموزش نحوه سوار کردن ترانسفر ‌‌قالب‌گیری و ایمپلنت بر روی هم، از دانشجویان خواسته شد که ترانسفر ‌‌قالب‌گیری را بر روی هر چهار ایمپلنت ببندند. نمونه‌ها توسط یک متخصص پروتز مجرب به وسیله یک ذره بین با بزرگنمایی x4 بررسی شدند. داده‌ها توسط تست آماری Cochran آنالیز شدند (05/0P<).

یافته‌ها: میزان عملکرد صحیح در بستن ترانسفر ‌‌قالب‌گیری، در ایمپلنت‌های با عمق زیر لثه‌ای 0 میلی‌متر100%، 2 میلی‌متر 62%، 4 میلی‌متر 58% و 6 میلی‌متر 20%، مشاهده شد. تفاوت آماری معنی‌داری بین تمام گروه‌های آماری مشاهده شد (001/0P<).

نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین افزایش عمق ایمپلنت در زیر لثه و توانایی اتصال صحیح ترانسفر ‌‌قالب‌گیری توسط دانشجویان، رابطه‌ معکوس وجود داشت.


فرزانه جباری، بهزاد هوشمند، سعید حصارکی،
دوره 31، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده

هدف این مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل اصول بیولوژیکی بازسازی هدایت شده استخوان همراه با به کارگیری انواع ممبران‌ها و بیان نقاط ضعف و قوت هر ساختار است. در این مقاله مروری، برای دسترسی به مطالعات انجام شده از پایگاه‌های اطلاعاتی Google،Scopus ، PUBMED/MEDLINE استفاده شده و کلمات کلیدی: مواد زیست سازگار، غشاء و بازسازی استخوان در دندانپزشکی مورد جستجو قرار گرفت. 105 مقاله بررسی شده و نهایتاً 72 مقاله از سال‌های 1968 تا 2016  در نگارش نهایی متن مورد استفاده قرار گرفتند. مفهوم جراحی بازسازی هدایت شده استخوان حاکی از آن است که ترمیم و بازسازی نقص‌های استخوانی به احتمال بسیار زیاد با کمک غشاءهای انسدادی قابل دستیابی است که معمولاً به صورت مکانیکی جمعیت سلول‌های غیر استئوژنیک را از بافت نرم اطراف دور می‌سازد و به جمعیت سلول‌های استخوان ساز بر آمده از استخوان مبدأ اجازه عبور داده تا در ناحیه آسیب دیده قرار بگیرند. استفاده از غشاء برای عدم ورود سلول‌های غیر استخوان ساز، یک فاکتور کلیدی در تکنیک بازسازی هدایت شده استخوان است. تعداد زیادی از غشاءها در مطالعات کلینیکی و آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند. هدف از این مطالعه، مرور مقاﻻتی بود که به بحث در مورد بازسازی هدایت شده بافت استخوانی و انواع غشاءهای مورد استفاده در این تکنیک پرداخته‌اند. با ارزیابی مقالات استخراج شده نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که اصلاح خواص مکانیکی و فیزیکی- شیمیایی غشاءها موجب بهبود فرآیند رشد استخوان جدید می‌شود، با این وجود تعیین نقش دقیق تخلخل‌های غشاء در این فرآیند نیاز به ارزیابی های بیشتر دارد. بهینه سازی ترکیب شیمیایی غشاء با تمرکز و توجه به ویژگی انسدادی و ویژگی‌های بیواکتیو، یک نکته مهم در این زمینه تحقیقاتی می‌باشد. عوامل گوناگونی مانند انعطاف پذیری، استحکام مکانیکی و نرخ تخریب تعیین کننده نوع غشاء مورد استفاده در بازسازی بافت استخوان می‌باشد.

استاد مهدی کاشانی عرق بیدی، دکتر مهدی جباری جهرمی، دکتر سپیده باقری حسین ابادی، دکتر محمدرضا شکوهی فر،
دوره 33، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: الگوی رشد عمودی صورت به فاکتور‌های مختلفی وابسته است. که یکی از فاکتور‌ها می‌تواند نیروی بالا برنده عضلات فک می‌باشد. حداکثر نیروی اکلوزالی (MOF) می‌تواند به عنوان مقیاسی برای اندازه‌گیری فانکشن عضلات سیستم جونده در نظر گرفته شود. با وجود مطالعات مختلف، رابطه بین الگوی صورتی و فانکشن عضلات جونده همچنان مورد بحث و اختلاف نظر است. طبق تئوری پارادایم بافت نرم، عضله می‌تواند بر شکل و فرم استخوان های فک، صورت و سر تأثیر بگذارد. در نتیجه هدف از مطالعه حاضر، تعیین رابطه حداکثر نیروی اکلوزال و الگوی رشد سر و صورت در نمونه دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شاهد بود.
روش بررسی: ۸۱ دانشجوی دندانپزشکی (۴۰ مرد و ۴۱ زن) مورد مطالعه قرار گرفتند که حداکثر نیروی اکلوزال آن‌ها با فشار سنجی که برای این هدف طراحی شده بود و نواحی آنتروپومتریک مورد نیاز در سر و صورت نیز با کولیس دیجیتال، اندازه‌گیری‌ شد. جهت تعیین اثر الگوی صورت و سر بر حداکثر میزان نیروی اکلوزال از آزمون Two-way ANOVA و Tukey HSD استفاده شد. آنالیز آماری توسط نرم‌افزار SPSS23 انجام پذیرفت.
یافته‌ها: میانگین MOF در مردان ۴۸۰ نیوتن و در زنان ۳۲۰ نیوتن بود. انواع فرم سر در نمونه مورد مطالعه براکی سفال (۳۲/54%)، مزوسفال (۰۹/۳۲%)، دولیکوسفال (۵۸/۱۳%) بودند. فرم صورت نیز یوپروسپیک (45/23%)، مزوپروسپیک (۵/۳۹%)، لپتوپروسپیک (۰۳/۳۷%) بودند. طبق آنالیز‌های آماری رابطه حداکثر نیروی اکلوزال با فرم صورت لپتوپروسپیک معنی‌دار بود (۰۲/۰P=). ولی رابطه معنیداری بین حداکثر نیروی اکلوزال و هیچ یک از فرم‌های سه گانه سر وجود نداشت (۸۱۳/۰P=).
نتیجه‌گیری: حداکثر نیروی اکلوزال (MOF) با الگوی صورت لپتوپروسپیک رابطه داشت و این افراد قدرت بایت کمتری داشتند. رابطه‌ای بین حداکثر نیروی اکلوزال و الگوی سر در این مطالعه یافت نشد. رابطه‌ای بین الگوی سر و صورت یافت نشد. حداکثر نیروی اکلوزال در مردان در هر سه الگوی صورت نسبت به زنان بیشتر بود، اگرچه این رابطه از نظر آماری معنی‌دار نبود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb