جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای جلایر

احمدرضا طلایی پور، تکتم جلایر،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده

با توجه به رابطه نزدیک دندانپزشک با مشکلات دهانی بیماران تحت رادیوتراپی تحقیقی در بخش انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی تهران در سال 1377-1376 انجام شد طی این تحقیق 70 نفر از بیماران مراجعه کننده به انستیتو کانسر که غدد بزاقی آنها در منطقه تابش پرتوهای یونیزان (field) قرار داشته و بیش از CGY 4500 اشعه دریافت نموده بودند، از لحاظ وجود یا عدم وجود خشکی دهان تحت بررسی قرار گرفته و داروی کمکی بزاق مصنوعی به آنها داده و اثرات آن در مقایسه با پلاسبو سنجیده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که این دارو (VA-oralube) در بهبود عوارض ناشی از پرتو درمانی (موکوزیت، آتروفی مخاط سطح پشتی زبان، درد و سوزش مخاط، دیسفاژی، زخمهای دهانی، نکروز مخاطی و ژنژویت) و درمان خشکی دهان بیماران، بسیار موثرتر از پلاسبو یا آب معمولی است و با توجه به دارا بودن فلوراید و نداشتن عوارض جانبی، تجویز آن برای مبتلایان به خشکی دهان از رنج و ناراحتی بیماران کاسته و امید به ادامه یک زندگی آرام و راحت را در آنها بیشتر خواهد کرد.


یوشیا هو رفوآ، سعید جلایر،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

در مطالعات متعددی به کاهش دامنه حرکات فک پایین پس از جراحیهای ارتوگناتیک اشاره شده است. این مطالعه به منظور ارزیابی این مساله که کدام یک از روشهای متداول جراحی ارتوگناتیک اثر کمتری بر روی حرکات فک پایین دارند، انجام شد. در این مطالعه 60 بیمار براساس روش جراحی ارتوگناتیک به سه گروه تقسیم شدند و در هر گروه 20 بیمار مورد عمل جراحی قرار گرفتند. در گروه اول استئوتومی به روش Sagital، در گروه دوم استئوتومی به روش Vertical خارج دهان جهت عقب بردن فک پایین و در گروه سوم استئوتومی های همزمان Bimax فک بالا و پایین انجام شد. روش جراحی فک بالا استئوتومی Lefort I جهت جلو آوردن فک بالا و روش جراحی فک پایین Vertical خارج دهانی بود. میزان باز کردن دهان در ناحیه دندانهای سانترال و میزان حرکات طرفی راست و چپ و حرکات پیشگرایی در هر سه گروه قبل و سه ماه پس از جراحی اندازه گیری و ارزیابی شد. بیشترین میزان تغییرات و کاهش این حرکات، در روش استئوتومی Sagital (گروه اول) و کمترین میزان در روش Vertical خارج دهانی (گروه دوم) مشاهده شد.


نوشین جلایر نادری، سید محمود لطیفی، فرزانه احمدی‌نژاد،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

 

بیان مسأله: جاینت سل گرانولوما، ضایعه‌ای راکتیو یا شبه تومورال است که وقوع آن در دهان به فکها و غشای مخاطی لثه محدود می‌شود. با وجود طبقه‌بندی این ضایعه به انواع محیطی و مرکزی هر دو گروه نمای بافت‌شناختی مشابهی دارند. انواع داخل استخوانی آن از نظر موضعی مهاجم بوده و باعث تخریب استخوان، درد و لقی دندانها می‌شود و انواع محیطی آن گاهی تورم‌های زخمی‌ ایجاد می‌‌کنند که از نظر بالینی به پیوژنیک گرانولوما و فیبروم اسیفیه محیطی شباهت زیادی دارند. از آنجا که بروز انواع مرکزی و بخصوص محیطی جاینت سل گرانولوما، شایع است، بنابراین آگاهی دندانپزشکان از متغیرهای وقوع این بیماری به منظور تشخیص صحیح بالینی آن امری مهم تلقّی می‌گردد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین توزیع فراوانی متغیرهای سن، جنس و محل ضایعات جاینت سل گرانولومای محیطی و مرکزی در بیماران مراجعه‌کننده به بخش آسیب‌شناسی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر به روش مقطعی، توصیفی با استفاده از پرونده‌های موجود انجام گرفت. جامعه آماری بیماران مراجعه‌کننده به بخش آسیب‌شناسی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سالهای 79-1365 بودند که تشخیص آسیب‌شناختی ضایعه دهانی آنها جاینت سل گرانولومای محیطی یا مرکزی گزارش شده بود. از مجموع پرونده‌های موجود در این بخش پرونده بیماران مبتلا به انواع محیطی و مرکزی جاینت سل گرانولوما استخراج شد و اطلاعات مربوط به سن، جنس، نوع ضایعه (محیطی و مرکزی) و محل وقوع آن در فرم‌های از پیش تهیه شده ثبت گردید؛ اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: از مجموع 737 نمونه گزارش‌شده با عنوان جاینت سل گرانولوما، 573 مورد محیطی و 164 نمونه مرکزی بودند. طیف سنی نمونه‌ها در انواع محیطی 2-90 سال و در انواع مرکزی 4-70 سال بود. قلّه وقوع ضایعات جاینت سل گرانولومای محیطی در مردان در دهه اول، در زنان در دهه چهارم و در انواع مرکزی در مردان و زنان در دهه دوم بود. از نظر محل وقوع ضایعات 246 (94/42%) از نمونه‌های محیطی در فک بالا و 327 مورد (06/57%) در فک پایین رخ داده بود. در نوع مرکزی 54 مورد (93/32%) در فک بالا و 110 مورد ( 07/67 % ) در فک پایین گزارش شده بود. در نوع محیطی 272 (30/47 %) از نمونه‌ها در زنان و 302 مورد (70/52%) در مردان و در نوع مرکزی 103 مورد (88/62%) از نمونه‌ها در زنان و 61 مورد (19/37%) در مردان گزارش شده بود.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه نوع محیطی در مردان در دهه چهارم و فک پایین و نوع مرکزی در زنان در دهه دوم و فک پایین بیشتر مشاهده شد.


نصرت‌اله عشقیار، نوشین جلایر نادری، پگاه صراف،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

بیان مسأله: ادونتوژنیک کراتوسیست یکی از مهمترین کیست‌های ادونتوژن با منشأ رشدی- تکاملی محسوب می‌شود؛ اهمیت بالقوه این کیست در عودهای مکرر آن و تخریب استخوان می‌باشد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین ابتلای سنی، جنسی و مکانی ضایعات ادونتوژنیک کراتوسیست در بیماران مراجعه‌کننده به بخش آسیب شناسی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 1350 تا 1381 انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی متغیرهای سن، جنس و محل ضایعات ادونتوژنیک کراتوسیست با استفاده از پرونده‌های موجود در بایگانی بخش آسیب‌شناسی دهان و فک و صورت دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران از سال 1350-1381 مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: از مجموع کیست‌های ادونتوژن رشدی- تکاملی، 264 مورد (36%) از نوع ادونتوژنیک کراتوسیست بود. 66% از کراتوسیست‌ها در مردان و 34% در زنان روی داده بودند. از نظر محل وقوع ضایعه 68% از نمونه‌ها در فک پایین و 32% در فک بالا گزارش شده بود؛ در فک پایین 48% از نمونه‌ها در ناحیه مولر، 28% در ناحیه پره‌مولر و 24% در ناحیه قدامی ایجاد شده بودند؛ در فک بالا نیز، 42% از نمونه‌ها در ناحیه قدامی، 39% در ناحیه پره‌مولر و 31% در ناحیه مولر ایجاد شده بودند. طیف سنی مبتلایان از دهه اول تا هشتم زندگی بود و در این میان شایعترین دهه ابتلا به ادونتوژنیک کراتوسیست دهه سوم با فراوانی 27% بود.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان وقوع ادونتوژنیک کراتوسیست در مردان، در فک پایین و دهه سوم سنی بیشتر بود. در این میان میزان وقوع ضایعات در ناحیه خلفی فک پایین و بخش قدامی فک بالا بیشتر بود.


مهدی عاشوری، آسیه سلیمیان، نوشین جلایر نادری،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: افتراق هیستوپاتولوژیک بین اسکواموس سل کارسینومای دهانی با تمایز بالا و وروکوزکارسینومای دهانی بسیار مشکل است. این دو ضایعه نیازمند درمانهای متفاوتی می‌باشند، بنابراین باید در جستجوی راهی بود که بتوان آنها را به صورت مطمئن از هم جدا ساخت. در ضایعه اول در بیشتر موارد غشای پایه اپی‌تلیالی منقطع است، در حالی که در ضایعه دوم، این غشا معمولأ دست نخورده و یکپارچه می‌باشد، بنابراین باید بتوان با بررسی این موضوع بین این دو ضایعه تفاوت قایل شد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه رنگ‌پذیری غشای پایه در این دو ضایعه جهت افتراق هیستوپاتولوژیک انجام شد.

روش‌ بررسی: مطالعه حاضر به روش بررسی تست‌های تشخیصی انجام شد. تعداد 26 بلوک پارافینه شامل 15 مورد اسکواموس سل کارسینومای دهانی با تمایز بالا و 11 مورد وروکوزکارسینومای دهانی از بایگانی پاتولوژی انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی تهران استخراج گردید. مقاطع بافتی با روش Periodic Acid Schiff جهت بررسی امتداد غشای پایه رنگ‌آمیزی شد و به وسیله میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت. با بررسی آماری، حساسیت و ویژگی این روش به دست آمد.

یافته‌ها: حساسیت این روش جهت تشخیص اسکواموس سل کارسینومای دهانی از وروکوزکارسینومای دهانی 100% به دست آمد و ویژگی آن 9/90% بود. Positive predictive value این روش 75/93% محاسبه شد، در حالی که Negative predictive value آن 100% تعیین گردید.

نتیجه‌گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، حساسیت این روش جهت تشخیص اسکوآموس سل کارسینومای دهانی از وروکوزکارسینوما بسیار بالا بود، بنابراین استفاده از آن توصیه می‌شود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb