جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای حقیقتی

فریده حقیقتی، افشین خورسند،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1373 )
چکیده

سندرم Albright یافته نادری می باشد که معمولا در سالهای اولیه زندگی بصورت خمیده شدن و یا ضخامت زیاد استخوانهای دراز مشخص می شود، در دخترها اختلالات غدد آندوکرین و بخصوص بلوغ زودرس از علائم شایع می باشد، وجود پیگمانهای قهوه ای رنگ پوستی جز دیگر این سندرم را تشکیل می دهد. در بیماری که مورد بحث قرار می گیرد وجود پیگمانهای مشخص مخاطی به همراه پیگمانهای پوستی یافته ای جالب توجه، محسوب می گردد. این بیماری اتیولوژی و پاتوژنز معینی نداشته و از نظر هیستوپاتولوژی به اشکال گوناگون دیده می شود. بیماری در حقیقت عبارت است از جانشینی بافت استخوانی با نسج همبندی فیبروزه که درجات مختلفی از تحلیل و ترمیم استخوان نیز در ضایعه قابل تشخیص است.


محمدحسین سالاری، فریده حقیقتی، فروزان دادخواه،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده

اشکال عفونت پریودنتال را با در نظر گرفتن سن بیماران و همچنین انواع باکتریهای موجود در پاکت دور دندان بدین صورت تقسیم می نمایند، پریودنتیت قبل از بلوغ، پریودنتیت جوانان، پریودنتیت با پیشرفت سریع و پریودنتیت بالغین. پریودنتیت بالغین را یکی از شایعترین علل از دست دادن مکرر دندان در بزرگسالان معرفی می کنند. در این مطالعه 100 نمونه مربوط به بیماران مبتلا به پریودنتیت بالغین را با استفاده از کشت در شرایط کاپنوفیل، از نظر اکتینوباسیلوس اکتینومایستم کومیتانس مورد بررسی قرار داده است. 34 نمونه (34%) و یا بعبارتی 17 بیمار (68%) دارای این باکتری بوده، که مرتبط با سن، جنس و محل عفونت بیماران مورد بحث قرار گرفته است.


فریده حقیقتی، شبنم نظام آبادی،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1378 )
چکیده


فریده حقیقتی، سکینه طاقی، خدیجه بامنیری،
دوره 13، شماره 2 - ( 2-1379 )
چکیده

این بررسی به منظور ارزیابی کلینیکی ترمیم استخوان و نسج نرم در کاربرد استئوژن (Osteo Gen) و مقایسه آن با فلپ کورتاژ در ضایعات داخل استخوانی (Intrabony) پریودنتال انجام گرفت. در این بررسی 36 ضایعه در 16 بیمار و در دو گروه آزمایش (22 ضایعه) و شاهد (14 ضایعه) تحت درمان قرار گرفتند. جذب تدریجی و آرام، سازگاری نسجی بسیار خوب، عدم Exfoliation ماده پیوندی و نیز عدم تحلیل ریشه دندانهای مجاور ناحیه ایمپلنت در طول ترمیم تائید گردید. میانگین عمق اولیه ضایعات در گروه آزمایش و شاهد به ترتیب 3.16 و 2.73 میلیمتر بود که پس از 6 ماه میانگین پر شدن ضایعه استخوانی به ترتیب 2.18 و 0.46 میلیمتر (68.97% و 16.84%) به دست آمد. تغییرات لبه استخوان در گروه آزمایش و شاهد به ترتیب شامل 0.09 میلیمتر (2.84%) Apposition استخوان و 0.32 میلیمتر (11.72%) تحلیل استخوان بود. عمق پاکت اولیه به ترتیب در گروه آزمایش و شاهد 7.68 و 6.61 میلیمتر بود که پس از 6 ماه متعاقب جراحی Re-entry میزان بازیافت چسبندگی به ترتیب 3.48 و 2.81 میلیمتر (61.19% و 51.28%) به دست آمد. تغییر مکان لبه لثه به میزان 1.22 و 0.58 میلیمتر (15.8% و 8.77%) به ترتیب برای گروه آزمایش و شاهد به دست آمد. یافته های فوق نشان دهنده برتری قابل توجه کاربرد استئوژن نسبت به فلپ کورتاژ می باشد.


فریده حقیقتی، نادر ایوبیان مرکزی،
دوره 14، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده

گونه ای خاص از بیماریهای پریودنتال به نام RPP) Rapidly Progressive Periodontitis) نامیده می شود. سن ابتلا به این بیماری قبل از 39 سالگی و سرعت تخریب استخوان و از بین رفتن چسبندگیها 4 تا 5 برابر سایر بیماریهای پریودنتال گزارش شده است. هدف از این مطالعه تعیین میزان حضور اکتینوباسیلوس اکتینومیست کومیتانس در ضایعات پیشرفته پریودنتال می باشد. در این مطالعه، باکتری موجود در فلور زیر لثه ای 15 نفر از مبتلایان به RPP جمعا از 60 ناحیه با استفاده از روش کشت بیهوازی و کاپنوفیل مورد بررسی قرار گرفتند. 13 بیمار (86.6%) از لحاظ وجود اکتینوباسیلوس Aa مثبت بودند و 2 بیمار (13.3%) پس از 2 بار نمونه گیری در کشت Aa قابل شناسایی نبودند. 29 ناحیه (48.3%) از لحاظ وجود Aa مثبت و 31 ناحیه (51.7%) منفی بود. در این بررسی در مجموع از 86.7% بیماران اکتینوباسیلوس جدا و کشت داده شد.


فریده حقیقتی، سولماز اکبری،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه به علت افزایش تقاضای بیماران برای تأمین حداکثر زیبایی، پوشش سطح عریان ریشه، اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است. از میان تکنیک‌های ارائه شده، بیشترین احتمال بازسازی انساج پریودنتال با استفاده از اصول (GTR) Guided Tissue Regeneration اتفاق می‌افتد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه بالینی روش GTR-based root coverage با غشای کلاژنه و پیوند استخوان و روش (SCTG) Subepithelial Connective Tissue Graft (کنترل مثبت) در درمان تحلیلهای لثه‌ای انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی 11 بیمار (9 زن و 2 مرد، 25-52 ساله) با 31 تحلیل لثه‌ای کلاس I و II میلر (عمق تحلیل  2میلیمتر) مورد بررسی قرار گرفتند. ضایعات جهت درمان تحلیل لثه به صورت تصادفی در دو گروه SCTG و GTR تقسیم شدند. متغیرهای مطالعه شامل عمق تحلیل (RD)، سطح چسبندگی بالینی(CAL) و عمق پروبینگ (PD) در مید باکال و عرض تحلیل در سطح CEJ بودند که قبل از مداخله و 6 ماه بعد اندازه‌گیری شدند، یافته‌ها توسط آزمون آماریIndependent t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و 05/0P< به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: با مقایسه نتایج اولیه و 6 ماه بعد مشاهده شد، هر دو روش به صورت معنی‌داری باعث کاهش عمق تحلیل (=GTR 1/2 میلیمتر، =SCTG3/2 میلیمتر، 0001/0P<) و بهبود سطح چسبندگی بالینی (GTR= 1/2 میلیمتر، =SCTG 5/2 میلیمتر، 0001/0P<) شدند. بعد از 6 ماه متوسط پوشش ریشه با روش GTR، 62% و با روش SCTG، 74 % به دست آمد.
نتیجه‌گیری: براساس مطالعه حاضر، در هر دو روش، نتایج کلینیکی مشابه هم بودند. استفاده از غشای کلاژنه و یک پیوند استخوان، ممکن است نیاز به برداشت بافت پیوندی از خود بیمار را برطرف نماید.


فریده حقیقتی، آزاده نصری،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

 زمینه و هدف:رابطه بین استئوپروز و بیماری‌های پریودنتال هنوز به درستی شناخته نشده است. این دو بیماری در سنین بزرگسالی بسیار شایع بوده و تعداد زیادی از جمعیت را به خصوص در ایران به خود اختصاص می‌دهد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثر استئوپروز بر بیماری‌های پریودنتال و نقش بهداشت دهانی بر جلوگیری از این روند بود.
روش بررسی: در این مـطالعه historical cohort از بین 111 نفر که از آنها (bone mineral density) BMD استخوان‌های کمری و ران توسط روش DXA (dual-energy X-ray absorptiometry) تهیه شده بود، ایندکس پلاک به روش Silness and Loe به دست آمد. از این میان 68 نمونه برحسب استئوپروتیک یا نرمال بودن و داشتن بهداشت دهانی بالا یا پایین در 4 گروه به طور مساوی قرار گرفتند. بر روی هریک از آنها معاینات کلینیکی پریودنتال شامل خونریزی حین پروب کردن (BOP)، تحلیل لثه (GR)، عمق پاکت (PPD) و از دست رفتن دندان (TL) انجام شد. از آزمون آنالیز واریانس 4 طرفه و 2 طرفه جهت پردازش داده‌ها با 05/0>P به عنوان سطح‌ معنی‌داری استفاده شد.
یافته‌ها: آنالیز داده‌ها ارتباط معنی‌دار TL(P= 0.050) و GR (P= 0.045) را با استئوپروز به طور مستقل از بهداشت دهانی تایید نمود. درحالیکه درمورد BOP و PPD ارتباط معنی‌داری دیده نشد. در ضمن وجود ارتباط معنی‌دار بهداشت دهانی با کل شاخص‌های پریودنتال تایید شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر استئوپروز با ایجاد تغییر و کاهش ساختار استخوانی، استعداد افراد را به پیشرفت و شدت بیماری‌های پریودنتال افزایش می‌دهد و در کاهش ارتفاع لثه و تعداد دندان‌های باقی مانده موثر است.


مهوش موسوی جزی، فریده حقیقتی، گلاره صعوه،
دوره 22، شماره 2 - ( 8-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: تا به امروز از روش‌های جراحی متعددی جهت پوشش سطح ریشه‌های عریان استفاده گردیده است. در این خصوص روش Subepithelial Connective Tissue Graft (SCTG) به عنوان روشی مؤثر شناخته شده است. از میان جراحی‌های موکوژنژیوال Semilunar Coronally Positioned Flap (SCPF) تکنیکی ساده جهت پوشش سطح ریشه بوده که در آن نیازی به جراحی دوم جهت برداشتن بافت از کام بیمار نمی‌باشد. هدف این مطالعه، مقایسه نتایج این دو روش در پوشش سطح ریشه است.

روش بررسی: مطالعه بر روی 40 تحلیل لثه باکالی کلاس Miller I (mm2 ) انجام گرفت. نمونه‌ها به طور تصادفی در دو گروه SCTG، SCPF قرار گرفتند. ارتفاع تحلیل (RH)، عرض تحلیل (RW)، عرض بافت کراتینیزه (WKT)، عمق پروبینگ (PD)، حد چسبندگی کلینیکی (CAL)، در ابتدای مطالعه و 1، 3 و 6 ماه پس از جراحی اندازه‌گیری شدند. اطلاعات حاصله از مطالعه با استفاده از آنالیز آماری "Independent t-test" و "Repeated measure ANOVA" بررسی و مقایسه شدند.

یافته‌ها: متوسط پوشش ریشه در SCPF و SCTG به ترتیب 88% و 71% بود، پوشش ریشه به ترتیب 55% و 45% موارد به صورت کامل بود. هیچگونه تفاوت آماری آشکاری بین دو گروه از نظر میزان WKT, CAL, PD, RW وجود نداشت (به استثناء WKT که در ماه سوم پس از جراحی در گروه SCPF اندکی بیشتر بود). کاهش RH به طور آشکاری از ماه دوم تا انتهای مطالعه در گروه SCPF مشاهده گردید که در ارتباط با میزان پوشش بیشتر در این گروه می‌باشد.

نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه در صورتی که لثه از ضخامت کافی برخوردار بوده و عرض لثه کراتینیزه در آن کافی باشد، روش SCPF می‌تواند به عنوان جایگزین روش SCTG در درمان ضایعات Miller class I به کار رود.


فریده حقیقتی، مهوش موسوی جزی، بنفشه گلستان، هما کاشانی،
دوره 23، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: دانش در مورد ارتباط بین سیگار کشیدن و تحلیل عمودی استخوان آلوئل مختصر است. شواهد مهمی‌اثرات زیان‌آور سیگار را بر روی نسوج پریودنتال و استخوان آلوئول نشان می‌دهد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین مصرف سیگار و شیوع و شدت ضایعات عمودی استخوان آلوئل انجام گرفت.
روش بررسی: روش مطالعه به صورت مورد- شاهدی بود. 71 نفر با ضایعات زاویه‌دار استخوان (مورد) و 69 نفر بدون ضایعات زاویه‌دار استخوان (شاهد) در محدوده سنی 18 تا 70 سال، با مشاهده رادیوگرافی، معاینه و تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. ضایعه عمودی استخوان به عنوان تحلیل استخوان بین دندانی به میزان 2 میلی‌متر یا بیشتر تعریف شد که زاویه مشخصی به طرف مزیال یا دیستال ریشه داشته باشد. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته‌ها: میانگین سنی افراد مورد بررسی 14/37 و انحراف معیار آن 72/12 بود. در افراد با ضایعات زاویه‌دار استخوانی، 1/21 درصد سیگاری سبک و
4/25 درصد سیگاری متوسط - سنگین بودند. بین شرایط استعمال سیگار و شانس انتلا به ضایعات زاویه‌دار استخوان در بین افراد سیگاری و غیرسیگاری اختلاف آماری معنی‌داری وجود دارد (001/0P=). در مطالعه هم زمان متغیرها رابطه معنی‌داری میان مسواک زدن، سن و وضعیت سیگار کشیدن با شانس ابتلا به ضایعات زاویه‌دار استخوانی نتیجه شد اما جنس مرتبط نبود. به طوری که با کنترل سایر متغیرها شانس ابتلا به ضایعات پریودنتال و تحلیل عمودی استخوان آلوئول در بین سیگاری‌های سبک و متوسط- سنگین بیشتر از غیر سیگاری‌ها بود (به ترتیب OR تعدیل شده = 17/4 و OR تعدیل شده = 87/3).
نتیجه‌گیری: این مشاهدات پیشنهاد می‌کند که سیگار با افزایش شیوع و شدت ضایعات عمودی استخوان ارتباط دارد. سیگار یک عامل خطر بالقوه برای از دست رفتن نسج استخوانی پریودنتال در نظر گرفته می‌شود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb