جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای خرازی فرد

حمید کرمانشاه، محمد جواد خرازی فرد، هلنا یشاریم،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

بیان مسأله: ترمیم‌های پرسلنی بسیار مستعد شکستگی هستند و یکی از راههای ترمیم آنها استفاده از کامپوزیت و سایلن بر روی پرسلن اچ‌شده است؛ از طرفی، برخی از مطالعات، اچ‌کننده معمول و کارای پرسلن یعنی اسیدهیدروفلوئوریک را برای بافتهای بدن مضر دانسته‌اند.
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تأثیر دو ماده Aciduted Phosphated Fluoride (APF) و Phosphoric Acid (PHA) بر روی پرسلن در مقایسه با Hudro Fluoric Acid (HF) و نیز تأثیر Unfilled Resin و Dentin Bonding بر استحکام باندکامپوزیت پرسلن انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی،120 بلوک پرسلنی به ابعاد 2×5×5 میلیمتر تهیه شد و سطح باند بلوک‌ها سندبلاست گردید؛ سپس نمونه‌ها به سه گروه چهل‌تایی تقسیم شدند؛ گروه اول با HF 5/9% اولترادنت به مدت یک دقیقه اچ شد؛ گروه دوم با APF،23/1% ایرانی کیمیا به مدت 10 دقیقه و گروه سوم با PHA 37% ایرانی کیمیا به مدت یک دقیقه اچ شد؛ سپس در هر گروه، در سطح نیمی از نمونه‌ها سایلن اولترادنت به کار برده شد و در سطح نیم دیگر از سایلن استفاده نشد. در مرحله بعد به نیمی از نمونه‌های دارای سایلن Unfilled Resin و به نیم دیگر Dentin Bonding زده شد؛ در مورد نمونه‌هایی که سایلن نداشتند نیز به همین منوال عمل شد؛ یعنی بر سطح نیمی از نمونه‌های فاقد سایلن هر گروه Unfilled Resin و بر سطح نیم دیگر Dentin Bonding به کار برده شد؛ سپس بر روی تمام نمونه‌ها استوانه کامپوزیتی به ابعاد 2*4 میلیمتر گذاشته شد. نمونه‌ها به مدت 24 ساعت در آب مقطر 37 درجه سانتیگراد نگهداری شدند و سپس 500 سیکل حرارتی را گذراندند و پس از آن در دستگاه اینسترون، استحکام باند کامپوزیت- پرسلن مورد آزمون قرار گرفت. پس از آن نوع شکست با استفاده از استریومیکروسکوپ با بزرگنمایی 40 برابر تعیین گردید. داده‌ها با استفاده از آزمونهای آماری 3 Way ANOVA، Kaplan- Maier و Tukey- HSD و با سطح معنی‌داری 05/0P< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: در بررسی سطح پرسلن‌های اچ شده، مشخص شد که PHA وAPF فقط قادرند به طور مختصری سطح پرسلن را خشن سازند و هیچ میکرواندرکاتی برای بهبود استحکام باند پرسلن- کامپوزیت ایجاد نمی‌کنند؛ در حالی که HF بخوبی سطح پرسلن را اچ می‌کند و میکرواندرکات‌هایی برای گیر ایجاد می‌کند؛ همچنین با توجه به نتایج حاصل از آزمون استحکام برشی باند نمونه‌ها، HF در بهبود استحکام باند پرسلن- کامپوزیت نقش داشت (05/0P<) اما سایلن اولترادنت هیچ نقش معنی‌داری در بهبود استحکام باند کامپوزیت- پرسلن نداشت (05/0P>).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضرکاربرد سایلن اولترادنت بر روی سطح پرسلن سندبلاست‌شده و اچ‌شده با PHA یا APF نمی‌تواند جایگزین کاربرد همین سایلن بر روی سطح سندبلاست شده و اچ شده با HF گردد.


افسانه پاکدامن، یداله سلیمانی شایسته، محمد جواد خرازی فرد، رقیه کابوسی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزشیابی یک فرآیند مستمر می‌باشد که به منظور ارتقاﺀ یادگیری دانشجویان و برنامه ریزی تغییرات لازم برای دستیابی به اهداف آموزشی ضروری می‌باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی میزان دستیابی به اهداف آموزشی دو گروه آموزشی سلامت دهان و پریودنتیکس بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی با استفاده از پرسشنامه بر اساس الگوی ارزشیابی سیپ (CIPP) انجام شد و در چهار حیطه (محتوا، درون داد، فرآیند و برون داد) در مورد دو گروه آموزشی سلامت دهان و پریودنتیکس در دانشجویان دو سال آخر در دانشکده دندانپزشکی علوم پزشکی تهران صورت گرفت. مقایسه دو گروه آموزشی با آزمون غیر پارامتریک من ویتنی با استفاده از نرم‌افزارSPSS انجام شد.
یافته‌ها: میزان درصد پاسخ دهی دانشجویان سال ششم، 7/67% و دانشجویان سال پنجم، 5/87 % بود. در حیطه محتوا دانشجویان از درس پریودنتولوژی نسبت به درس سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی رضایت بیشتری ابراز نمودند. در حیطه درون داد دانشجویان انگیزه و مهارت مدرسین واحد پریودنتولوژی را کافی ندانستند. در حیطه فرآیند در مجموع 67% دانشجویان در رابطه با تدریس مدرسین گروه پریودنتیکس کاملاً یا تاحدودی دچار مشکل شده بودند. از نظر حیطه محتوا 018/0P= و فرآیند 04/0P= بین دو گروه آموزشی تفاوت آماری معنی دار مشاهده شد. در حیطه برون داد دانشجویان توانایی تئوری و عملی مرتبط با آموزش گروه پریودنتولوژی را در مورد عناوینی مانند اسپلینت، ایمپلنت، کنترل ژنژیویت حاد و الکتروسرجری "ضعیف" و در مورد سایرعناوین، "خوب" ارزیابی کردند. در درس سلامت دهان اغلب دانشجویان آگاهی خود در زمینه سرفصل "دندانپزشکی مبتنی بر شواهد" و توانایی عملی کاربرد آن جهت پاسخگویی به مسائل کلینیکی را در حد "متوسط" ارزیابی نمودند.
نتیجه‌گیری: ارزیابی میزان دستیابی به اهداف آموزشی دو گروه سلامت دهان و پریودنتولوژی با استفاده از الگوی سیپ نشان داد که در دو حیطه محتوا و فرآیند بین دو گروه آموزشی تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. بازنگری عناوین فرعی در حیطه‌های مذکور که میزان دستیابی به آنها ضعیف بوده است در ارتقا برنامه آموزشی توصیه می‌شود.


حمید کرمانشاه، نرگس عامری الحسینی، شعله غبرائی، محمد جواد خرازی فرد،
دوره 28، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: سرامیک‌های دندانی ممکن است در طول مراحل تنظیمات کلینیکی با فرز تراشیده شوند و این مسأله ضمن از بین بردن لایه گلیز باعث ایجاد ترک‌های ریزی بر سطح آن‌ها شده که می‌توانند در محیط مرطوب رشد کرده و استحکام سرامیک و طول عمر رستوریشن را کاهش دهند. هدف از این مطالعه معرفی روش‌های کنترل ترک‌های سطح خارجی ترمیم‌های سرامیکی و بررسی تأثیر آن‌ها بر استحکام سرامیک بود.

  روش بررسی: 40 نمونه سرامیک فلدسپاتیک به صورت دیسک تهیه شده و به چهار گروه 10 تایی تقسیم شدند. گروه 1 به عنوان گروه کنترل بدون هیچ تغییری درنظر گرفته شد. نمونه‌های سه گروه آزمایشی دیگر توسط دستگاه Vickers با نیروی 4/29 نیوتن دندانه‌گذاری شدند و تحت درمان‌های متفاوت قرار گرفتند: گروه 2 بدون درمان، گروه 3 پرداخت و گروه 4 پرداخت- سایلن- رزین. نمونه‌ها به مدت 48 ساعت در آب با دمای 37 درجه سانتی‌گراد نگهداری شده و سپس استحکام خمشی دو محوری آن‌ها اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از آنالیز آماری One-way ANOVA آنالیز شدند.

  یافته‌ها: میانگین استحکام خمشی در گروه 1 (60/12 ± 49/134)، گروه 2 (41/15 ± 81/94)، گروه 3 (22/16 ± 20/89) و گروه 4 (01/12 ± 67/80) اندازه‌گیری شد. استحکام نمونه‌های بدون ترک (گروه 1) به طور معنی‌داری از استحکام سرامیک‌های حاوی ترک (4، 3، 2) بیشتر بوده است (001/0 P< ). بین استحکام خمشی نمونه‌های درمان شده (4، 3) و نشده (2) و همچنین بین درمان‌های متفاوت، تفاوت آماری معنی‌داری دیده نشد (136/0 = P ).

  نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد ترک حاصل از دندانه‌گذاری با نیروی 4/29 نیوتن بر استحکام خمشی سرامیک فلدسپاتیک مؤثر می‌باشد. هیچ یک از روش‌های بررسی شده در مطالعه قادر به افزایش استحکام سرامیک نبودند.


شمس الملوک نجفی، رضا یزدانی، بهزاد سالاری، هما فروهش تهرانی، محمد جواد خرازی فرد،
دوره 29، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر سدیم بی‌کربنات به عنوان ماده‌ای ارزان‌، در دسترس و با حداقل اثرات جانبی، بر روی کاندیدا آلبیکانس
(عامل عفونی اصلی ایجاد کننده دنچر استوماتیت) و مقایسه آن با درمان‌های رایج ضد کاندیدایی بود.

روش بررسی: غلظت‌های 105،106،107 سلول زنده در میلی‌ لیتر (CFU/mL) از کاندیدا آلبیکانس تهیه و انکوبه شدند. مواد مورد آزمایش به 4 گروه سدیم بی‌کربنات، کلرهگزیدین، نیستاتین و استریل سالین (گروه کنترل) تقسیم شدند. هرکدام از آن‌ها به صورت جداگانه به سه غلظت تهیه شده از کاندیدا اضافه شده و در زمان‌های 1، 2‌، 3 و 4 دقیقه مورد نمونه‌برداری و کشت قرار گرفتند (مجموعا 480 پلیت). درنهایت، بعد از انکوباسیون تعداد کلونی‌های رشد کرده کاندیدا آلبیکانس در پلیت‌ها، مورد شمارش و تحلیل قرار گرفتند. آستانه معنی‌داری در این مطالعه 05/0 درنظر گرفته شد (05/0P<). داده‌های به دست آمده با نرم‌افزار
IBM SPSS Statistics توسط آزمون پارامتریک تحلیل واریانس (ANOVA) و آزمون تعقیبی Tukey تحلیل شدند.

یافته‌ها: سدیم بی‌کربنات در غلظت‌های 105و 106 CFU/mL کاندیدا آلبیکانس، اثر ضد کاندیدایی قابل ملاحظه‌ای از خود نشان داد. اثر آن در این دو غلظت تفاوت معنی‌داری با کلرهگزیدین و نیستاتین نداشت (32/0P=، 29/0=P). در غلظت 107CFU/mL کاندیدا آلبیکانس، نیستاتین موثرترین ماده بود
(01/0P=، 03/0=P) ولی سدیم بی‌کربنات و کلرهگزیدین تفاوت معنی‌داری با یکدیگر نداشتند (00/1=P).

نتیجه‌گیری: سدیم بی‌کربنات در غلظت‌های پایین و متوسط کاندیدا آلبیکانس، بسیار مؤثر بوده و تأثیری مشابه با نیستاتین و کلرهگزیدین نشان داد ولی در غلظت‌های بالاتر کاندیدا آلبیکانس، نیستاتین مؤثرتر بود.


عباس رحیمی فروشانی، نوشین اکبری شارک، محمد جواد خرازی فرد،
دوره 30، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه ایمپلنت‌ دندانی جایگاه خود را در حیطه دندان پزشکی به دست آورده است. با توجه به پیش‌بینی‌های مربوط به موفقیت ایمپلنت‌های دندانی، توجه جامعه علمی از توصیف موفقیت ایمپلنت به سمت تجزیه و تحلیل دقیق عوامل مرتبط با شکست ایمپلنت در حال حرکت است. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر شکست ایمپلنت با استفاده از شیوه‌های آماری معتبر بود.
روش بررسی: برای نیل به اهداف پژوهش، از یک مطالعه کوهورت استفاده شد که در آن تعداد 1011 نفر برای درمان ایمپلنت دندانی به کلینیک دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه کرده بودند و در مجموع 2368 ایمپلنت برای این بیماران قرار داده شد. در این مطالعه متغیر‌های پیشگو شامل متغیر‌های دموگرافیکی، وضعیت سلامت و متغیر‌های مربوط به ایمپلنت می‌باشند و متغیر پاسخ شکست ایمپلنت است. بقای کلی ایمپلنت‌ها با استفاده از تابع بقاء کاپلان مایر برآورد شد و عوامل خطر ابتدا با استفاده از آزمون‌های‌ آماری Chi-square و Fisher's exact شناسایی سپس برای آنالیز بیشتر وارد مدل رگرسیون خطرات متناسب کاکس شد.
یافته‌ها: بقای 39 ماهه ایمپلنت‌های دندانی با استفاده از تابع کاپلان مایر 002/0 ± 99/0 بود. با استفاده از مدل خطرات متناسب کاکس دو متغیر مکان دندان (049/0P=) و نوع دندان ایمپلنت شده (011/0P=) ارتباط معنی‌داری با زمان شکست ایمپلنت داشتند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه دو متغیر مکان ایمپلنت و نوع دندان ایمپلنت شده بر روی شکست ایمپلنت اثر گذار بود به نحوی که بقای ایمپلنت در فک پایین بیشتر از فک بالا و خطر شکست در دندان‌های پیش نسبت به سایر دندان‌ها (آسیاب، آسیاب کوچک، نیش و شیری) بیشتر بود.
 

فرشته بقائی نائینی، شیوا گندمی، پویان امینی شکیب، نازنین مهدوی، منیر مراد زاده، محمد جواد خرازی فرد، مائده قربان پور،
دوره 31، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سازمان جهانی بهداشت (WHO= World health organization) در سال 1978 تعریف هیستوپاتولوژیکی را جهت تشخیص OLP (oral lichen planus) ارائه داد. مطالعات قبلی نشان دادند که این معیارها از پایایی کافی برخوردار نیستند. در سال 2003 معیارهای modified WHO توسط
van der Meij و همکاران ارائه شد که شامل معیارهای تجدید نظر شده بالینی و هیستوپاتولوژیک می باشد. هدف از این مطالعه بررسی پایایی درون مشاهده گر و بین مشاهده گر در ارزیابی هیستوپاتولوژیک  OLPبر اساس معیارهای  modified WHO بود.
روش بررسی: 55 لام میکروسکوپی که لیکن پلان و ضایعات لیکنوئیدی دهان در تشخیص بالینی آن‌ها مطرح بوده است، در 2 فاز اجرایی، با فاصله 3 ماه در اختیار 6 مشاهده‌گر قرار گرفت تا بر اساس معیارهای هیستوپاتولوژیک modified WHO، یکی از تشخیص‌های OLP و یا compatible with OLP را انتخاب کنند، سپس با اطلاعات حاصل، پایایی بین مشاهده‌گر و درون مشاهده‌گر از طریق آنالیزهای Kappa و ضریب تکرار پذیری (Repeatability coefficient) محاسبه شد.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که پایایی معیارهای modified WHO در بررسی بین مشاهده‌گر، قوی (77/0) و در بررسی درون مشاهده‌گر، متوسط تا قوی (82/0-58/0) می‌باشد.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه پایایی درون مشاهده‌گر و بین مشاهده‌گر در ارزیابی هیستوپاتولوژیک OLP بر اساس معیار‌های modified WHO، در مقایسه با نتایج مطالعات دیگر در مورد معیار‌هایWHO، قوی‌تر می‌باشد، اما پیشنهاد جایگزین کردن این معیارها با معیارهای WHO نیاز به مطالعات بیشتر با تعداد نمونه بیشتر و مقایسه این دو تکنیک با یکدیگر دارد.

مهران بهرامی، مریم معماریان، حسین تمدن، محمد جواد خرازی فرد،
دوره 31، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: نحوه پوشش و ظاهر دندانپزشک بر رابطه‌ او با بیماران مؤثر است. همچنین همگام ‌سازی قوانین پوشش حرفه‌ای در رشته‌ دندانپزشکی با عرف و فرهنگ اسلامی در جمهوری اسلامی ایران، به گونه‌ای که هم مطابق خواست بیماران باشد و هم به اصول کنترل عفونت توجه گردد، اهمیت زیادی دارد. تحقیق حاضر با هدف تعیین الگوی پوشش حرفه‌ای دندانپزشکان از دیدگاه مراجعین به دانشکده‌ دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی
96-1395 انجام شد.

روش برسی:در این مطالعه توصیفی- مقطعی 103 بیمار (54 زن و 49 مرد) مورد مطالعه قرار گرفتند (با در نظر گرفتن 05/0=α و انحراف معیار نمره حاصل از پرسشنامه برابر 5/4). پرسشنامه تحقیق شامل عکس‌های رنگی از یک دندانپزشک مرد و یک دندانپزشک زن در پوشش‌های مختلف بود. از بیماران درخواست گردید بر اساس این تصاویر، پاکیزه‌ترین، قابل اعتمادترین، توانمندترین و باتجربه‌ترین دندانپزشک را انتخاب کنند. فراوانی و درصد پاسخ‌های شرکت کنندگان به سؤالات پرسشنامه به صورت توصیفی گزارش گردید.
یافته‌ها: در تحقیق حاضر 100‍% بیماران مایل بودند دندانپزشک به هنگام درمان آن‌ها از روپوش سفید استفاده کند. درباره‌ دندانپزشکان آقا، اکثر بیماران (6/%45) مدل موی ساده را ترجیح دادند. درباره‌ خانم‌های دندانپزشک، اکثراً (9/35‍%) مقنعه را به عنوان حجاب برتر فرض کرده و اکثر آن‌ها (4/54‍%) آرایش ملایم را ترجیح دادند.
نتیجه‌گیری: همگی بیماران تمایل داشتند دندانپزشکان از روپوش سفید به هنگام درمان آن‌ها استفاده کنند و نیز اکثراً اعتقاد داشتند استفاده از پوشش رسمی حرفه‌ای توسط دندانپزشکان باعث می‌شود آنان پاکیزه‌تر، قابل اعتمادتر، توانمندتر و باتجربه‌تر به نظر برسند.

فاطمه شاهسواری، مریم جولهر، محمد جواد خرازی فرد، شاهرخ عرفان منش،
دوره 32، شماره 1 - ( 4-1398 )
چکیده


زمینه و هدف: استفاده از کامپیوتر و اینترنت در جامعه مدرن و دیجیتالی امروزه یک ابزار کارآمد برای به روز شدن و حذف شکاف اطلاعاتی است. هدف این مطالعه، بررسی استفاده از کامپیوتر و اینترنت در میان دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران در سال 1395 بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی جهت بررسی میزان دسترسی و بهره گیری از کامپیوتر و اینترنت در دانشجویان دندانپزشکی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بر روی 401 دانشجوی دندان پزشکی انجام شد. روایی و اعتبار پرسشنامه بررسی و تأیید شد (کاپا=82/0). داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS22 و آنالیز رگرسیون لجستیک و آمار توصیفی بررسی گردید.
یافته‌ها: در این مطالعه بیش از (95%) دانشجویان به کامپیوتر و اینترنت دسترسی داشتند. مهارت استفاده از کامپیوتر در (6/45%) دانشجویان پایه‌ای بود. عمده‌ترین کاربرد کامپیوتر، استفاده از اینترنت بود و تنها (2/13%) دانشجویان از برنامه‌های Microsoft Office استفاده می‌کردند (9/34%). دانشجویان به صورت ماهانه و (4/29%) هفتگی از اینترنت برای مطالعه مباحث دندانپزشکی استفاده می‌کردند. تنها (7/9%) از دانشجویان در کارگاه‌های آموزشی در رابطه با نحوه جستجو، شرکت کرده بودند. بیشترین محدودیت در استفاده از اینترنت محدودیت سرعت بود. ارتباط مثبت و معنی‌داری بین وضعیت سکونت افراد (001/0P<)، وضعیت اقتصادی (0/05=P)، ترم تحصیلی (0/038=P) و استفاده از کامپیوتر و اینترنت (چه به لحاظ دسترسی بیشتر و چه به لحاظ استفاده جهت بهبود اطلاعات و دانش خود) مشاهده شد.
بحث و نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌ها، سطح اقتصادی بالاتر، ترم تحصیلی بالاتر و مالکیت ملک شخصی، دسترسی بهتر و استفاده بهینه از کامپیوتر و اینترنت را فراهم می‌آورد. گرچه پیشنهاد می‌گردد در برنامه‌های آموزشی تمرکز بیشتری بر روی آموزش مهارت‌های کامپیوتری در میان دانشجویان باشد.
 

فرزانه مساوات، حوریه باشی زاده فخار، محمد جواد خرازی فرد، فاطمه ملک پور اسطلکی،
دوره 32، شماره 2 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص شکستگی عمودی ریشه (VRF) در کلینیک از اهمیت زیادی برخوردار است، چون دندان‌های با VRF پیش‌اگهی ضعیفی دارند و غالباً هرگونه درمان بر روی دندان بی‌‌نتیجه خواهد بود. محدودیت تصاویر دو بعدی پری اپیکال از یک سو و کاهش دقت تصاویرCBCT به علت حضور آرتیفکت‌ها در نمونه‌های درمان ریشه شده از سوی دیگر ما را بر آن داشت تا در این مطالعه به مقایسه دقتCBCT و رادیوگرافی پری اپیکال با دو زاویه افقی متفاوت در تشخیص VRF در نمونه‌های درمان ریشه شده بپردازیم. هدف از این مطالعه مقایسه دقتCBCT و رادیوگرافی پری اپیکال با دو زاویه افقی متفاوت در تشخیص VRF در نمونه‌های درمان ریشه شده بود.
روش بررسی: دراین مطالعه 60 دندان اندو شده که تصادفی کد گذاری شده بودند، به دو گروه تقسیم شدند: یک گروه 30 تایی که شکستگی در آن‌ها ایجاد شد و 30 عدد بدون شکستگی. تصویربرداری CBCT و پری ایپکال دیجیتال با دو زاویه افقی با اختلاف 15 درجه تهیه شد و تصاویر توسط رادیولوژیست مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه از Weighted kappa برای انالیز آماری استفاده شد.
یافته‌‌ها: حساسیت سیستم تصویربرداری C‏BCT  (8/%75) در مقایسه با رادیوگرافی دیجیتال (3/68%) برای تشخیص شکستگی عمودی ریشه بالاتر بود. همچنین ویژگی سیستم تصویربرداری C‏BCT  (%90) در مقایسه با رادیوگرافی دیجیتال (1/79%) برای تشخیص شکستگی عمودی ریشه نیز بالاتر بود )05/0P<).
نتیجه گیری: تکنیک تصویربرداری CBCT نسبت به پری اپیکال دیجیتال دقت تشخیصی بالاتری در شکستگی‌های عمودی ریشه دارد و امکان تشخیص قابل اعتمادتری را برای ما فراهم می‌کند.

افسانه پاکدامن، شعله غبرایی، محمد جواد خرازی فرد، علی سعادت پور مقدم،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تقویت رویکرد پیشگیرانه در آموزش دندانپزشکان آینده حائز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر بررسی مقایسه‌ای دانش، نگرش و عملکرد دانشجویان سال آخر دندانپزشکی در رابطه با رویکرد پیشگیرانه و ارزیابی خطر پوسیدگی بود.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1398 به روش تمام شماری با استفاده از پرسشنامه خود اظهار روا و پایا انجام شد. آگاهی، نگرش و عملکرد خود اظهار دانشجویان سال آخر در مورد دو بیمار کاغذی و ارائه عملکرد پیشگیرانه ارزیابی شد. به منظور آنالیز داده‌ها از نرم افزار SPSS20 استفاده و آماره‌های توصیفی و تحلیلی گزارش شد.
یافته‌ها: مجموعاً 86 نفر (درصد پاسخ گویی 91%) دانشجوی سال آخردندانپزشکی در مطالعه شرکت کردند. در بخش آگاهی، بیش از نیمی از پاسخ دهندگان سابقه پوسیدگی در یک سال گذشته، مصرف کربو هیدرات‌های قابل تخمیر، خشکی دهان و وضعیت اجتماعی- اقتصادی ضعیف را به عنوان فاکتور ارزیابی خطر پوسیدگی گزارش کردند. حدود 90% پاسخ دهندگان نسبت به ارزیابی خطر پوسیدگی در کودکان نگرش مثبت داشتند. بیش از 50% دانشجویان تمایل به ترمیم ضایعات در حد مینا در سناریو بیمار پرخطر داشتند. رابطه معنی‌دار آماری بین بهبود اندکس دبری و ارائه آموزش بهداشت (04/0P<) در کلینیک درمان جامع که پیشگیری به صورت ادغام یافته ارائه می‌شد مشاهده گردید ( دانشگاه علوم پزشکی تهران)گزارش شد. آنالیز رگرسیون خطی ارتباط معنی‌دار بین عوامل دموگرافیک و دانشگاه محل تحصیل و سابقه دوره آموزشی با میزان آگاهی و نگرش نشان نداد.
نتیجه‌ گیری: دانشجویان سال آخر دندانپزشکی دانش کافی و نگرش مثبت نسبت به ارزیابی خطر پوسیدگی داشتند ولی تمایل به مدیریت تهاجمی ضایعات محدود به مینا و DEJ گزارش شد. ارائه پیشگیری به صورت ادغام یافته در کلینیک درمان جامع به منظور بهبود وضعیت بهداشت بیماران پیشنهاد می‌شود.

مریم محمدی نوده،   مجید بشکار، محمد جواد خرازی فرد،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: شکستگی استخوان‌های صورت و فک سبب ایجاد مشکلات عملکردی در کنار مشکلات اجتماعی و ظاهری می‌شوند. عوامل گوناکونی (از جمله تصادفات جاده‌ای، نزاع، سقوط از ارتفاع، ورزش‌، اصابت جسم سخت) می‌توانند عامل ایجاد کننده این شکستگی‌ها باشند. جمع ‌آوری گزارش اطلاعات اپیدمیولوژیک دقیق از شکستگی‌های صورت گامی مهم و اساسی در راستای برنامه‌ ریزی جهت پیشگیری و درمان این آسیب‌ها می‌باشد. هدف از این مطالعه جمع ‌آوری اطلاعات اپیدمیولوژیک  در مورد شکستگی استخوان‌های فک و صورت در دو مرکز ارجاعی (بیمارستان‌های سینا و شریعتی) در شهر تهران بود.
روش بررسی: این مطالعه به صورت گذشته ‌نگر مقطعی انجام شد. تمام اطلاعات مورد نیاز از پرونده بیماران بیماران استخراج گردید و با استفاده از نرم ‌افزار SPSS25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه 454 مورد از بیمارانی که در بخش جراحی فک و صورت بیمارستان‌های شریعتی و سینا در سال‌های 1397 و 1398 بستری بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. 374 مورد (82%) از بیماران مردان و 80 مورد (18%) نیز خانم‌ها بودند. نسبت بیماران مرد بستری شده به بیماران زن بستری شده در یک مقیاس حدودی برابر با 5/4 به 1 می‌باشد. در 290 مورد (64%) شکستگی به صورت متعدد و در 164 مورد (36%) نیز شکستگی‌ به صورت منفرد بوده است. این شکستگی‌ها بیشتر در مندیبل و بیشتر در ناحیه بادی رخ داده‌اند و کمترین میزان آن‌ها در اوربیت است. همچنین این مطالعه نشان داد که بین شکستگی تنه‌ مندیبل و زاویه‌ مندیبل ارتباط معنی‌داری (با سطح اطمینان 95%) وجود دارد. همچنین نشان دهنده‌ ارتباط معنی‌دار (با سطح اطمینان %95) بین شکستگی زاویه مندیبل و شکستگی لفورت 2 می‌باشد. همینطور با استفاده از آزمون مجذور کای، مشاهده شد که بین عامل اتیولوژی تروما و تعداد شکستگی‌های حاصل از آن ارتباط وجود دارد.
نتیجه‌گیری: مطالعه‌ حاضر نشان می‌دهد که فراوانی شکستگی‌های سر و صورت در مردان بسیار بیشتر از زنان است. در صورتی که تصادف با خودرو و تصادف با موتورسیکلت را در یک مقوله‌ کلی تصادفات جاده‌ای در نظر بگیریم، تصادفات جاده‌ای شایع‌ترین عامل شکستگی فک و صورت محسوب می‌شود. این مطالعه همچنان نشان می‌دهد که از نظر سن، بیشترین شیوع شکستگی در بازه‌ سنی 15 تا 25 سال است.
 


حسنیه یوسفی فخر، یداله سلیمانی شایسته، افشین خورسند، مهرداد پنج نوش، محمدجواد خرازی فرد، محدثه حیدری،
دوره 35، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت ثبات اولیه در موفقیت درمان ایمپلنت‌های دندانی و ایجاد استئواینتگریشن، این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه ثبات ایمپلنت و میزان تحلیل کرستال استخوان در تکنیک استئوتوم و تکنیک رایج قراردهی ایمپلنت بود.
روش بررسی: در این مطالعه 26 ایمپلنت در ناحیه قدامی ماگزیلا در 13 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. ایمپلنت‌های TBR (Toulouse, France) با قطر 5/3 و طول 5/10 یا 12 میلی متر قرارداده شد. بلافاصله بعد از قرارگیری ایمپلنت‌ها و سه ماه بعد میزان ثبات ایمپلنت با استفاده از Ostell mentor ثبت شد. بلافاصله در روز جراحی، سه ماه و شش ماه بعد از آن رادیوگرافی پری اپیکال برای بررسی میزان تحلیل استخوان تهیه شد. از تست‌های آماری P‏aired t-test و Wilcoxon signed Rank test جهت آنالیز آماری داده‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: تفاوت آماری قابل ملاحظه‌ای در میزان ثبات در بین دو روش درمانی وجود نداشت. میزان تحلیل استخوان در گروه استئوتوم در سه ماه بعد از جراحی بیشتر از روش درمان رایج بود (001/0P<)  اما بعد از شش ماه تفاوتی بین دو گروه وجود نداشت. (678/0P=)
نتیجه گیری: با در نظر گرفتن محدودیت‌های این مطالعه، تکنیک استئوتوم می‌تواند در نواحی دارای ضخامت ناکافی استخوان به عنوان یک روش درمانی در نظر گرفته شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb