جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای دانش کاظمی

عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، مجید موسوی نسب، علی نداف،
دوره 24، شماره 4 - ( 11-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مواد ترمیمی کامپوزیت و ادهزیوهای دندانی به طور معمول با منابع نوری سخت می‌شوند. جهت نوردهی ممکن است روی استحکام باند ادهزیوهای دندانی تاثیر داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تاثیر جهت نوردهی روی استحکام باند ریز کششی ادهزیوهای نسل پنجم و ششم بود.

روش بررسی: در این مطلعه ادهزیو‌های Prime & Bond NT وClearfil SE Bond و جهت‌های مختلف نوردهی استفاده شد. 60 دندان انسیزور انسان به 4 گروه 15 تایی تقسیم شد که در گروه A و C ادهزیو Clearfil SE Bond و جهت نور از سمت دندان و در گروه B و D ادهزیو Prime & Bond NT و جهت نور از سمت کامپوزیت بود. بعد از انجام فرایند سیکل حرارتی، نمونه‌ها تحت نیروی کششی قرار گرفتند و داده‌های استحکام باند ریز کششی نمونه‌ها ثبت شد. داده‌های ثبت شده توسط آزمون ANOVA دوطرفه و توکی Post hoc test آنالیز شدند.

یافته‌ها: 1- آزمون‌های آماری نشان داد استحکام باند ریز کششی بدست آمده برای ادهزیو Clearfil SE Bond به طور معنی‌داری بالاتر از ادهزیو Prime & Bond NT بود (001/0P<). 2- اختلاف معنی‌داری در جهت‌های مختلف نوردهی وجود نداشت (132/0=P).

نتیجهگیری: جهت نوردهی به تنهایی تاثیر معنی‌داری روی استحکام باند ندارد. در چهارچوب این مطالعه در اتصال به عاج، ادهزیو‌های نسل ششم موفقیت بیشتری نسبت به ادهزیوهای نسل پنجم نشان دادند.


عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، موسی ابوعلی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

 

زمینه و هدف: استرس ناشی از پلیمریزه شدن کامپوزیت تمایل به ایجاد فضاهایی در سطح بین دندان و ترمیم دارد. این امکان وجود دارد که Surface sealantها مشکلات مربوط به ریزنشت در نواحی مارجینال را کاهش و یا از ایجاد آنها جلوگیری کنند. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر دو نوع Surface sealant (Fortify and Optiguard) بر ریزنشت ترمیم های کلاس V کامپوزیتی بود.

روش بررسی: 23 دندان مولر سالم جمع‌آوری و در سطوح باکال و لینگوال دندان‌ها 45 حفره کلاس V ایجاد شد،  به گونه‌ایی که مارجین های اکلوزال در مینا و مارجین‌های سرویکال در سمان قرار گرفتند. نمونه‌ها به طور تصادفی به سه گروه 15تایی تقسیم و با رزین کامپوزیت ترمیم شدند. بعد از مراحل Finishing and Polishing، ترمیم‌ها به جز گروه کنترل با یک Surface sealant سیل شدند. پس از تحمل شوک حرارتی، نمونه‌ها به مدت 4 ساعت در محلول نیترات نقره 50%  قرار گرفتند. سپس نمونه‌ها به صورت طولی و در جهت باکولینگوال برش داده و توسط استریومیکروسکوپ چشمی به صورت Blind آنالیز شدند. ریزنشت لبه‌ای در لبه‌های اکلوزال و سرویکال مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور مقایسه ریزنشت در سه گروه از آزمون کروسکال والیس و برای مقایسه دو به دو از آزمون من ویتنی استفاده شد.

یافته‌ها: در تمام گروه‌ها، در لبه اکلوزال و سرویکال درجاتی از ریزنشت مشاهده شد. در لبه سرویکال به طور معنی‌داری ریزنشت بیشتر از لبه اکلوزال بود (005/0P=). همچنین در لبه اکلوزال، گروه‌های مورد مطالعه اختلاف معنی‌داری با هم نداشتند (66/0=P). فقط در لبه سرویکال، Fortify به طور معنی‌داری کمترین میزان ریزنشت را نشان داد (003/0=P).

نتیجهگیری: سیلانت‌های ارزیابی شده تاثیرات مختلفی نشان دادند و  Fortifyبه طور معنی‌داری ریزنشت لبه‌ای را کاهش داد.


علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، سید مجید موسوی نسب، احسان گراوند،
دوره 25، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده مجدد از میکروبراش ممکن است بر روی استحکام باند ریزکششی ادهزیو به عاج تاثیر بگذارد. هدف از این مطالعه ارزیابی استفاده مجدد از میکروبراش روی استحکام باند ریزکششی ادهزیو به عاج بود.

روش بررسی: 30 دندان مولر انسان جمع‌آوری و مینای سطح اکلوزال آن‌ها حذف شد، تا عاج سطحی اکسپوز شود. عاج سطحی اچ، شسته و با پوار هوا خشک شد به طوریکه عاج کاملاً خشک نشود. سپس دندان‌ها براساس تعداد دفعات استفاده از میکروبراش به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول: استفاده از میکروبراشی که قبلأ استفاده نشده بود. گروه دوم: استفاده از میکروبراشی که قبلأ دو بار استفاده شده بود.  باندینگ (FGM, Brazil) Ambar طبق دستور کارخانه و با استفاده از میکروبراش‌هایی که در بالا ذکر شد روی سطح عاج اچ شده به کار برده شد و تاج دندان‌ها با استفاده از کامپوزیت (FGM, Brazil) Llis بازسازی شد. سپس دندان‌ها در جهت باکولینگوال و در مقاطع 1 میلی‌متر برش داده شدند و سپس 50 نمونه به شکل ساعت شنی از30 دندان تهیه شد،به طوریکه هر گروه شامل 25 نمونه بود نمونه‌ها توسط دستگاه  MTD500 (SD Mechatronic, Germany) تحــت آزمون استحکام باند ریزکششی قرار گرفتند. نتایج توسط آزمون آماری T-test بررسی شد.

یافته‌ها: میانگین استحکام باند ریزکششی در گروه دوم برابر 06/9±61/23 مگاپاسکال و در گروه اول 18/7±49/30 مگاپاسکال بود که اختلاف معنی‌داری بین این دو گروه وجود داشت (005/0=P).

نتیجه‌گیری: هر میکروبراش نباید جهت ترمیم بیش از یک حفره استفاده شود.


عبدالرحیم داوری، صغری یاسایی، علیرضا دانش کاظمی، محدثه خسروانیان،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: شکست براکت ارتودنسی در دوره درمان، یکی از مشکلات درمان‌های ارتودنسی می‌باشد. با معرفی کامپوزیت‌های Low shrinkage سؤال این است که آیا کامپوزیت‌های با بیس سایلوران استحکام باند مناسبی جهت درمان‌های ارتودنسی را دارند؟ هدف از این مطالعه مقایسه استحکام باند برشی کامپوزیت بیس سایلوران وکامپوزیت بیس متاکریلات در براکت‌های فلزی بود.

  روش بررسی: 30 عدد دندان پرمولر انسان جمع‌آوری و به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول، 15 براکت ارتودنسی با کامپوزیت بیس سایلوران
P90 (3M, ESPE, USA) و در گروه دوم، 15 براکت ارتودنسی با کامپوزیت بیس متاکریلات Resilience (Orthotechnology, Florida, USA) باند شدند. سپس به مدت 500 سیکل تحت ترموسایکل بین 5 و 55 درجه قرار گرفتند. سپس استحکام باند برشی براکت‌ها با استفاده از دستگاه Instron اندازه‌گیری و میزان ادهزیو باقی مانده بر روی سطح دندان به وسیله استریومیکروسکوپ مورد ارزیابی قرارگرفت. برای مقایسه استحکام باند برشی گروه‌ها از نرم‌افزار 18 SPSS و روش مقایسه T-test استفاده شد و برای مقایسه مقادیر شاخص ادهزیو باقیمانده از روش LSD استفاده شد.

  یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که تفاوت معنی‌داری در استحکام باند برشی در بین گروه‌ها وجود داشت (001/0> P ). میانگین استحکام باند برشی براکت‌های باند شده با کامپوزیت بیس سایلوران (03/7±42/42) مگاپاسکال و میانگین استحکام باند برشی براکت‌های فلزی باند شده با کامپوزیت بیس متاکریلات (97/2±8/21) مگاپاسکال بود. مقایسه فراوانی درجات ARI در بین گروه‌ها نشان داد که تفاوت قابل توجهی در نحوه شکست براکت وجود ندارد (66/0= P ) .

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کامپوزیت‌های بیس سایلوران استحکام باند برشی مناسبی را برای اتصال براکت‌های فلزی فراهم کرده و می‌توان از آن‌ها برای باند براکت‌های ارتودنسی استفاده کرد.


علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، فرناز فراهت، ندا پژوهی،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثر کلرهگزیدین 2% ، اتانول 70% و سدیم آسکوربات 10% بعد از انجام بلیچینگ روی استحکام باند برشی کامپوزیت به مینا و مقایسه آن با به تعویق انداختن زمان ترمیم کامپوزیت به مدت یک هفته انجام شد.

  روش بررسی: 90 دندان سانترال به 6 گروه مساوی تقسیم شدند: گروه 1- بدون بلیچینگ. گروه 2- بلیچینگ با کربامید پراکساید 45% به مدت 45 دقیقه. گروه 3- بلیچینگ + یک هفته نگهداری نمونه‌ها در آب مقطر. در گروه 4، 5 و 6 بعد از بلیچینگ به ترتیب 1 میلی لیتر کلرهگزیدین 2% ، اتانول 70% و سدیم آسکوربات 10% برای 15 دقیقه قرار داده شد. استوانه‌های کامپوزیتی روی سطح باکال قرار گرفتند. نمونه‌ها تحت تأثیر 1000 سیکل حرارتی قرار گرفته و تست استحکام باند برشی انجام شد. نوع شکست زیر استریومیکروسکوپ بررسی و از هر گروه یک نمونه زیر میکروسکوپ الکترونی بررسی شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS19 و تست آماری ANOVA و Ben (Bon) Ferroni آنالیز شد.

  یافته‌ها: استحکام باند برشی در گروه های بلیچ شده (2، 3، 4، 5 و 6) نسبت به گروه کنترل منفی (1) به طور معنی‌داری کاهش یافت.آزمون Bonferroni نشان‌دهنده اختلاف معنی‌داری بین گروه‌های مورد آزمایش (6 و 5 و 4 و 3) و کنترل منفی (1) نبود. ( P-value به ترتیب 000/1، 081/0، 069/0 و 000/1) ولی نسبت به گروه کنترل مثبت (گروه 2) معنی‌دار بود. ( P-value به ترتیب 001/0>، 007/0، 009/0 و 001/0>) تگ‌های رزینی زیر میکروسکوپ الکترونی در گروه 2 کم و نازک و در گروه 3، 4، 5 و 6 بیشتر و منظم‌تر بودند. تعداد شکست‌های ادهزیو در گروه 2 بیشتر بود.

  نتیجه‌گیری: بلیچینگ با کربامید پراکساید و باند فوری کامپوزیت باعث کاهش استحکام باند برشی می‌شود. سدیم آسکوربات 10% و تعویق انداختن باند به مدت یک هفته به منظور بهبود استحکام برشی باند کامپوزیت به مینای بلیچ شده مؤثرتر بود.


راهله السادات میرسیفی نژاد نائینی، علیرضا دانش کاظمی، فهیمه شفیعی،
دوره 31، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش حساسیت دندانی یکی از مشکلات شایع در دندانپزشکی است. یکی از مکانیسم‌های درمان آن مسدود کردن توبول‌های عاجی است. هدف از این مطالعه مقایسه میانگین میزان بسته شدن توبول‌های عاجی تحت تأثیر دو خمیردندان حاوی هیدروکسی آپاتیت کربناته نانو ساختار و حاوی فلوراید با استفاده از SEM (scanning electron microscope) بود.
روش بررسی: مینای جینجیوالی قسمت باکالی تاج 42 دندان سالم پرمولر ماگزیلا حذف و از عاج اکسپوز شده قطعه 3×3 میلی‌متری تهیه گردید. نمونه‌ها پس از اچ، با آب مقطر شسته و به صورت تصادفی به 6 گروه تقسیم شدند. 3 گروه با خمیردندان هیدروکسی آپاتیت کربناته نانو ساختار و 3 گروه دیگر با خمیردندان Colgate، به مدت 3، 7 و 14 روز مورد مداخله قرارگرفتند. نمونه‌ها با SEM به منظور بررسی وضعیت توبول‌های عاجی طبق شاخص Hulsmann توسط دو محقق بررسی شدند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 و آزمون آماری kruskal-wallis بررسی گردید. حد معنی‌داری معادل 05/0 در نظرگرفته شد.
یافته‌ها: میزان مسدود شدن توبول‌های عاجی در درمان با دو خمیردندان تفاوت معنی‌داری نشان داد، به طوری که این میزان در خمیردندان هیدروکسی آپاتیت بیشتر از فلوریده بود که به ترتیب (000/0، 004/0، 024/0P=) می‌باشد. بین درمان 3، 7 و 14 روزه خمیردندان هیدروکسی آپاتیت تفاوت معنی‌دار وجود نداشت (537/0، 069/0، 230/0P=).
نتیجه‌گیری: توان مسدود کردن توبول‌های عاجی در خمیردندان هیدروکسی آپاتیت کربناته نانو ساختار در مدت زمان کوتاه بیش از خمیر دندان Colgate است.

علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، مطهره امیری، فاطمه میرحسینی،
دوره 33، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اروژن به حل شدن شیمیایی دندان به واسطه اسید بدون دخالت باکتری گفته می‌شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر رزین اینفیلترنت (Icon) وMI past plus  و لیزر Nd:YAG بر میکروهاردنس مینا بود.
روش بررسی: 40 نمونه مینایی از دندان مولر سوم تهیه شد. میکروهاردنس ابتدایی در همه نمونه‌ها اندازه‌گیری شد. با استفاده از اسید هیدورکلریک اروژن مصنوعی ایجاد شد. میکروهاردنس نمونه‌ها اندازه‌گیری شد. نمونه‌ها به طور تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول: MI paste plus، گروه دوم: +MI paste plus لیزرNd:YA ، گروه سوم: رزین اینفیلترنت بدون اچ، گروه چهارم: رزین اینفیلترنت با اچ، با استفاده از اسید هیدروکلریک مجدداً اروژن ایجاد شد و سپس تحت ترموسیکل قرار گرفتند. در نهایت میکروهاردنس نمونه‌ها اندازه‌گیری شد. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS23 و آزمون‌های تحلیل واریانس یک طرفه و مقایسه‌های چندگانه توکی و T زوجی انجام شد و 05/0>P به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میکروهاردنس در مرحله سوم نسبت به مرحله دوم در همه گروه‌ها افزایش معنی‌داری یافته بود (000/0P<) همچنین مقایسه مقدار افزایش میکروهاردنس بین گروه‌ها به جز گروه دوم با گروه چهارم از نظر آماری معنی‌دار بود.
نتیجه‌گیری: همه مواد به کار گرفته دراین مطالعه به طور معنیداری باعث افزایش میکروهاردنس مینای اروژن یافته شدند.

دکتر علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، زهرا یوسفی، نیلوفر فلاح، سولماز قنبرنژاد، پدرام دانش کاظمی،
دوره 33، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: افزودن نانو ذرات به رزین کامپوزیت‌های دندانی سبب کاهش چسبندگی باکتری‌ها و پوسیدگی ثانویه می‌شود. ترموسایکلینگ می‌تواند شرایط آزمایش را به محیط دهان نزدیک کند. هدف از انجام این مطالعه تعیین اثر ترموسایکلینگ بر میزان ریزنشت مخلوط نانو ذره اکسید مس و کامپوزیت فلو بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی 88 دندان پرمولر برحسب کاربرد نانو ذره اکسید مس با غلظت‌های 1/0% و 3/0% وزنی و ترموسایکلینگ به تعداد 0، 1000، 5000 و 15000 بار، به هشت گروه تقسیم شدند. شیارهای اکلوزالی دندان‌ها به وسیله مخلوط کامپوزیت فلو و محتوای نانو ذره اکسیدمس سیل و سپس دندان‌ها ترموسایکل شد. در ادامه دندان‌ها به مدت 24 ساعت در متیلن بلوی 2% غوطه‌ور و سپس مورد برش قرار گرفتند. ریزنشت توسط استریومیکروسکوپ (hp/USA) بررسی شد. داده‌ها با آزمون‌های آماری کروسکال والیس و من ویتنی آنالیز و حد معنی‌داری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: در گروه‌های محتوای نانو ذرات اکسید مس با غلظت 1/0%، با افزایش تعداد دورهای ترموسایکل، ریزنشت به میزان معنی‌داری افزایش یافت (032/0=P). اختلاف میزان ریزنشت بین گروه‌های در معرض 0 و 15000 ترموسایکل معنی‌دار بود (019/0=P). در گروه‌های با غلظت 3/%0، ترموسایکل بر ریزنشت اثر معنی‌داری نداشت (780/0=P). نمونه‌های در معرض 0 و 1000 و 5000 و 15000ترموسایکل در دو غلظت نانو ذره اکسید مس اختلاف معنی‌داری در ریزنشت نشان ندادند.
نتیجه‌گیری: در گروه‌های حاوی نانو ذرات اکسید مس با غلظت 1/0%، میزان ریزنشت با افزایش تعداد ترموسایکلینگ به 15000 دور ترموسایکل نسبت به گروه کنترل افزایش یافت و در غلظت 3/0% ترموسایکلینگ تغییر معنی‌داری ایجاد نکرد.

علیرضا عمرانی، پدرام دانش کاظمی، امیر منصور شیرانی، محمد امین حبیبی،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات گیجگاهی- ‌فکی ‌از ‌علل ‌شایع ‌مراجعه ‌بیمار ‌به مراکز ‌دندانپزشکی‌ است و با توجه به نقش عوامل مرتبط در ایجاد آن، هدف از ‌مطالعه حاضر، بررسی فراوانی نسبی فاکتورهای مرتبط با اختلالات گیجگاهی- فکی در مراجعین 20 تا 50 سال به درمانگاه‌های دندانپزشکی شهر اصفهان در سال 1397بود.
روش بررسی: ‌در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، ‌‌324 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه‌های شهر اصفهان در سال 1397 به صورت ‌تصادفی‌ انتخاب ‌شدند. فاکتورهای مرتبط با اختلال ‌مفصل ‌گیجگاهی- فکی و فاکتورهای دموگرافیک بیماران با معاینه کلینیکی توسط یک دندانپزشک آموزش دیده و خود اظهاری بیماران در فرم جمع آوری اطلاعات ثبت ‌گردید ‌و فراوانی و‌ ارتباط ‌آن‌ها ‌به وسیله ‌نرم ‌افزار ‌آماری SPSS 22 و ‌آزمون‌های chi-square ‌و Fisher و logistic regression سنجیده‌ شد.
یافته‌ها: حداقل یکی از علائم اختلال ‌مفصل ‌گیجگاهی- فکی در 7/40% از افراد مطالعه وجود داشت که بیشترین ‌فراوانی ‌مربوط ‌به دندان‌های خلفی از دست رفته (7/49%)‌ بود.‌ سابقه ‌در رفتگی ‌فک ‌در ‌مردها (014/0=P) ‌و ‌فراوانی‌ بی‌دندانی خلفی در ‌زن‌ها ‌بیشتر‌ بود (003/0=P). با ‌افزایش‌ سن‌، فراوانی بی‌دندانی خلفی (000/0=P) ‌و‌ گوش ‌درد‌ (009/0=P) افزایش ‌یافت.‌ فراوانی ‌دندان‌های خلفی از ‌دست‌ رفته ‌در‌ افراد ‌خانه‌‌دار (000/0=P) و فراوانی ‌گوش‌ درد ‌در ‌کارمندان (005/0=P) ‌و سابقه در رفتگی فک در افراد دارای شغل آزاد (047/0=P) ‌به ‌طور‌ معنی‌داری ‌بیشتر‌ از سایرین بود.
نتیجه‌ گیری: ‌شیوع بالای اختلالات مفصل گیجگاهی- فکی و عوامل مرتبط با آن مثل سابقه ‌در ‌رفتگی ‌فک، بی‌دندانی خلفی، ‌گوش ‌درد و دندان قروچه، نیاز به‌ توجه جهت شناسایی و درمان این ‌مشکلات‌ را می‌طلبد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb