جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای رحیمی

سعید رحیمی، بهفر جدیری،
دوره 18، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از درمان ریشه، سیل کامل و سه‌بعدی سیستم کانال ریشه از دهانه تا تنگه اپیکال می‌باشد؛ از این‌رو پرفوراسیون‌های حین درمان ریشه، به دلایل پوسیدگی، درمان غلط یا تحلیل‌ها باید به وسیله مواد مناسب بسته و مهر و موم گردند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه بافت‌شناختی اثر دو ماده از جنس mineral trioxide aggregate با نامهای Root MTA و Pro Root MTA، جهت ترمیم پرفوراسیون‌های فورکا در دندانهای تکامل‌یافته سگ انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 30 دندان پره‌مولر دوم، سوم و چهارم از پنج قلاده سگ نر نژاد ژرمن انتخاب شدند. دو گروه آزمایشی (مورد) Root MTA و Pro Root MTA هر کدام شامل 6 دندان برای فاصله زمانی یک ماهه و 6 دندان برای فاصله زمانی سه ماهه و همچنین 3 دندان به عنوان شاهد مثبت و 3 دندان به عنوان شاهد منفی (در مجموع 30 دندان) مورد مطالعه قرار گرفتند. در گروه شاهد مثبت پرفوراسیون‌ها ترمیم نشدند و گروه شاهد منفی شامل دندانهای دست‌نخورده بودند. در گروههای آزمایشی پرفوراسیون‌های ایجادشده پس از یک هفته باز ماندن به محیط دهان با مواد Root MTA و Pro Root MTA ترمیم شدند. پس از یک و سه ماه، حیوانات با عمل وایتال پرفیوژن کشته شدند و مقاطع بافت‌شناختی از دندانها و نواحی فورکا تهیه شد و مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از آزمونهای آماری Mann-Whitney و Chi-Square مورد تحلیل قرار گرفتند؛ 05/0P< به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میزان التهاب کمتر و تشکیل نسج سخت بیشتر، به طور معنی‌داری در گروه سه ماهه در مورد هر دو ماده Root MTA و Pro Root MTA نسبت به یک ماهه ایجاد شد (05/0P<). میزان التهاب و تشکیل نسج سخت در اطراف ماده Root MTA نسبت به Pro Root MTA در هر فاصله زمانی اختلاف معنی‌داری نداشت (05/0P>).
نتیجه‌گیری: Mineral trioxide aggregate ماده مناسبی جهت سیل پرفوراسیون‌های فورکا در دندانهای تکامل‌یافته سگ می‌باشد. از طرف دیگر از Root MTA می‌توان با هزینه‌ کمتر و خواص مشابه به عنوان جایگزین Pro Root MTA استفاده کرد.


کریم قاضی خانلو ثانی، امیر اسکندرلو، نیما رستم پور، عزیزاله رحیمی،
دوره 24، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی دوز جذبی بیماران در آزمون‌های مختلف می‌تواند اطلاعات مفیدی را در جهت تخمین ریسک پرتونگاری به دست دهد. در این مطالعه میزان دوز جذب سطحی بیماران در آزمون‌های CBCT، سی تی اسکن اسپیرال و سی تی اسکن معمول مقایسه گردید.
روش بررسی: به منظور اجرای این مطالعه تجربی، تعداد 81 عدد تراشه TLD کالیبره شده مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تخمین دوز جذب سطحی نواحی مرکزی میدان تابشی، ناحیه تیروئید و نواحی خارج از فیلد، تراشه‌های TLD به ترتیب بر روی پوست ناحیه صورت، ناحیه تیروئید و انتهای جناغ سینه بیماران مراجعه کننده جهت تصویربرداری از سینوس‌های پارانازال نصب شدند. در این مطالعه از آزمون آماری واریانس یک طرفه و Turkey استفاده گردید.
یافته‌‌ها: دوز جذب سطحی ناحیه مرکزی میدان تابشی در تکنیک CBCT در حدود 09/0±79/0 میلی‌گری برآورد شد. درحالیکه در تکنیک سی تی اسکن معمولی و اسپیرال به ترتیب مقادیر 12/4±84/18 و 71/3±31/16 میلی‌گری نتیجه شد. همچنین نواحی خارج از فیلد تابشی دوزی در حدود 54 درصد دوز جذب سطحی ناحیه مرکزی میدان تابشی را دریافت کردند. نتایج اختلاف معنی‌دار بین نوع آزمون‌ها و دوز دریافتی بیماران را نشان داد (016/0P=). به طوریکه کمترین دوز جذب سطحی در نواحی مختلف مربوط به تکنیک CBCT و بیشترین آن به تکنیک سی تی اسکن معمول مربوط بود.
نتیجه‌گیری: اختلاف دوز جذب سطحی نواحی مرکزی میدان تابشی در دو تکنیک سی تی اسکن اسپیرال و معمول در مقایسه با تکنیک CBCT در حدود 24 برابر ارزیابی شد. همچنین بالاترین دوز تابشی مربوطه به ناحیه مرکزی میدان تابشی و کمترین آن مربوط به نواحی خارج از فیلد تابشی بود.


مرضیه علی‌خاصی، مهناز ارشد، حکیمه سیادت، سوسن رحیمیان،
دوره 25، شماره 3 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دستیابی به Passive fit در سوپرااستراکچرهای متکی بر ایمپلنت یکی از رموز موفقیت درمان‌های ایمپلنت می‌باشد. متغیرهای مختلفی این مسئله را تحت تاثیر قرار می‌دهند که یکی از آنها تکنیک قالب‌گیری می‌باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی سه بعدی قالب‌گیری مستقیم و غیرمستقیم از سطح اباتمنت مولتی‌یونیت در طرح درمان All-On-4 بود.
روش بررسی: در این تحقیق یک ماگزیلای آکریلی تهیه شد و 4 مدل فیکسچر برنمارک به روش All-On-4 در آن قرار داده شد. اباتمنت‌های مولتی‌یونیت بر روی فیکسچرها بسته شد و دو تری اختصاصی باز و بسته جهت قالب‌گیری‌های مستقیم و غیرمستقیم تهیه شد. 10 قالب به روش مستقیم و 10 قالب به روش غیرمستقیم با استفاده از ترانسفرهای قالب‌گیری مربوطه تهیه شد. پس از تهیه کست‌ها موقعیت ایمپلنت‌ها در محورهای X, Y, Z، θ و r با استفاده از دستگاه Coordinate Measuring Machine (CMM) با مدل اصلی مقایسه شد. اطلاعات به دست آمده با آنالیز آماری T-test ارزیابی شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد استفاده از تکنیک مستقیم به طور معنی‌داری از دقت بالاتری نسبت به تکنیک غیرمستقیم برخوردار بود (001/0>P).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه تفاوت معنی‌داری از نظر جابجایی چرخشی Δθ و جابجایی خطی Δr در دو تکنیک قالب‌گیری مستقیم و غیرمستقیم نشان داد. همچنین تفاوت آماری معنی‌داری در Δx, Δy, Δz دیده شد. براساس یافته‌های این مطالعه تکنیک قالب‌گیری مستقیم از دقت بالاتری برخوردار است.


امیر علیرمضانی، محمدحسین سالاری، محمدرضا پورمند، زینب کدخدا، عباس رحیمی فروشانی، فرزانه امین هراتی، صدیقه قورچیان، زهرا پاکباز، سید سعید اشراقی،
دوره 25، شماره 3 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پریودونتیت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های دهان و دندان می‌باشد که میزان شیوع آن در جوامع مختلف متغیر بوده و باکتری‌های زیادی در اتیولوژی این بیماری دخیل هستند. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان فراوانی و شناسایی باکتری‌های غالب پریودونتوپاتوژن در مبتلایان به پریودونتیت با استفاده از دو روش کشت و مولکولی بود.
روش بررسی: در این بررسی صد نمونه از صد بیمار مبتلا به پریودونتیت بالغین شامل 62 نفر زن و 38 نفر مرد با دامنه سنی 75-24 سال (میانگین 5/11±49 سال) مراجعه‌کننده به بخش پریودنتیکس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران برداشت و با استفاده از دو روش کشت و مولکولی مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون McNemar صورت گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه 63 مورد به روش کشت، مثبت شدند که به ترتیب از 29 بیمار اگریگاتی باکتر اکتینومایستم کومیتنس (Aa)، از 20 بیمار پورفیروموناس ژنژیوالیس (Pg) و پروتلا اینترمدیا (Pi) جدا شد. به علاوه از 14 بیمار دو یا چند گونه باکتری به صورت هم زمان جدا شد. در روش مولکولی از این تعداد نمونه بیمار 64 مورد مثبت شد که به ترتیب از 18 بیمار Aa، از 13 بیمار Pg و Pi جدا شد، به علاوه از 33 بیمار دو یا چند گونه باکتری تواماً جدا گردید.
نتیجه‌گیری: در این پژوهش فراوانی باکتری‌های جدا شده در هر دو روش کشت و مولکولی به ترتیب مربوط به Aa، Pg و نیز Pi به دست آمد. اگر چه در این مطالعه اختلاف معنی‌داری بین روش کشت و مولکولی مشاهده نشد، ولی در تشخیص باکتری‌های مذکور روش مولکولی دارای دقت، اطمینان و سرعت قابل‌توجه می‌باشد. به هر حال برحسب شرایط و امکانات آزمایشگاه می‌توان از یک یا هر دو روش در تشخیص باکتری استفاده نمود.
کلید واژه‌ها: پریودنتیت؛ کشت؛ PCR (Polymerase Chain Reaction)؛ باکتری‌های بی‌هوازی (پورفیروموناس ژنژیوالیس، پروتلا اینترمدیا)؛ باکتری کاپنوفیل (اکتینومایستم کومیتنس)


آرش زربخش، عزت‌الله جلالیان، نیلوفر رحیمی، شهرزاد صدرحقیقی،
دوره 29، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مشکلاتی که در بازسازی دندان‌های اندو شده وجود دارد جدا شدن پست از عاج ریشه دندان می‌باشد که از مهم‌ترین دلایل تأثیرگذار بر آن جنس پست به کار رفته می‌باشد. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر پست‌های FRC تقویت شده با زیرکونیا و فایبرگلاس بر ریتنشن آن‌ها به دیواره کانال ریشه در شرایط (In vitro) انجام پذیرفت.

روش بررسی: درمان اندو برای 20 عدد دندان پرمولار به طول ریشه 14میلی‌متر انجام شد. سپس کانال به میزان 10 میلی‌متر خالی شده و دندان‌ها به صورت تصادفی به دو گروه 10 تایی تقسیم شدند. گروه اول از پست‌های FRC تقویت شده با زیرکونیا و گروه دوم از پست‌های فایبرگلاس با قطر 2/1 میلی‌متر استفاده شد. در تمام نمونه‌ها از سمان رزینی دوال‌کیور طبق دستور کارخانه استفاده شد. نمونه‌ها هر کدام به سه قطعه به طول 3 میلی‌متر تبدیل شدند. هر نمونه تحت تأثیر دستگاه یونیورسال تست قرارگرفت. داده‌ها از طریق آزمون T-test مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: در گروه اول میانگین گیر در قسمت کرونال (75.27±14.81)، در قسمت میدل (15.29±64.38) و در قسمت اپیکال (13.29±51.46) و برای پست فایبرگلاس در قسمت کرونال (17.47±67.88)، در قسمت میدل (12.32±66.83) و در قسمت اپیکال (1.91±59.16) بود. اختلاف میانگین میزان ریتنشن بین دو گروه مورد مطالعه در ناحیه کرونال و میدل و اپیکال از لحاظ آماری معنی‌دار نبود (P=0.07).

نتیجه‌گیری: پست‌های فایبرگلاس و FRC تقویت شده با زیرکونیا میزان ریتنشن داخل کانال مشابهی داشتند.


عباس رحیمی فروشانی، نوشین اکبری شارک، محمد جواد خرازی فرد،
دوره 30، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه ایمپلنت‌ دندانی جایگاه خود را در حیطه دندان پزشکی به دست آورده است. با توجه به پیش‌بینی‌های مربوط به موفقیت ایمپلنت‌های دندانی، توجه جامعه علمی از توصیف موفقیت ایمپلنت به سمت تجزیه و تحلیل دقیق عوامل مرتبط با شکست ایمپلنت در حال حرکت است. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر بر شکست ایمپلنت با استفاده از شیوه‌های آماری معتبر بود.
روش بررسی: برای نیل به اهداف پژوهش، از یک مطالعه کوهورت استفاده شد که در آن تعداد 1011 نفر برای درمان ایمپلنت دندانی به کلینیک دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه کرده بودند و در مجموع 2368 ایمپلنت برای این بیماران قرار داده شد. در این مطالعه متغیر‌های پیشگو شامل متغیر‌های دموگرافیکی، وضعیت سلامت و متغیر‌های مربوط به ایمپلنت می‌باشند و متغیر پاسخ شکست ایمپلنت است. بقای کلی ایمپلنت‌ها با استفاده از تابع بقاء کاپلان مایر برآورد شد و عوامل خطر ابتدا با استفاده از آزمون‌های‌ آماری Chi-square و Fisher's exact شناسایی سپس برای آنالیز بیشتر وارد مدل رگرسیون خطرات متناسب کاکس شد.
یافته‌ها: بقای 39 ماهه ایمپلنت‌های دندانی با استفاده از تابع کاپلان مایر 002/0 ± 99/0 بود. با استفاده از مدل خطرات متناسب کاکس دو متغیر مکان دندان (049/0P=) و نوع دندان ایمپلنت شده (011/0P=) ارتباط معنی‌داری با زمان شکست ایمپلنت داشتند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه دو متغیر مکان ایمپلنت و نوع دندان ایمپلنت شده بر روی شکست ایمپلنت اثر گذار بود به نحوی که بقای ایمپلنت در فک پایین بیشتر از فک بالا و خطر شکست در دندان‌های پیش نسبت به سایر دندان‌ها (آسیاب، آسیاب کوچک، نیش و شیری) بیشتر بود.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb