جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای روا

حسین روانمهر،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1373 )
چکیده

هدف از این بررسی بدست آوردن قطر مزیودیستال دندانهای دائمی و بررسی چگونگی تناسب آنها در ایران می باشد. در این تحقیق کلا 850 قالب گچی و یا جمعا 16590 دندان دقیقا توسط یک کولیس دیژیتال با دقت 0.01 میلیمتر اندازه گیری گردیده است. نتایج کار یعنی اندازه های دندانهای دائمی در جدول شماره 1 نشان داده شده است. جدول شماره (4) جهت نشان دادن اندازه میزان قرینگی دندانهای سمت راست و چپ فک بالا و فک پایین تهیه شده است. اندازه های بدست آمده در جدول 1 با اندازه های آقای Gran (جدول 2) مقایسه گردید که نتایج آن را در جدول (3) و شرح آنرا در قسمت بحث و نتیجه می توانید ملاحظه نمایید. آنالیز Bolton مورد بررسی قرار گرفت و نسبتهای بدست آمده نزدیک به نسبتهای آقای Bolton می باشد. به این نتیجه گیری رسیدیم که بهتر است از اندازه های بدست آمده در جامعه خودمان برای مطالعه و تحقیق استفاده نماییم. لیکن از آنجایی که تفاوت زیادی با سایر اندازه های دیگر محققین خصوصا در مورد دندانهایی که در جلو مولرهای اول قرار دارند وجود ندارد بنابراین اگر از آنها در طرح درمان استفاده شود اشکالی در معالجه بوجود نمی آورد. در خاتمه لازم می دانم از همکاری جناب آقای دکتر محمد استاد دانشکده بهداشت کمال تشکر را بنمایم.


کاظم خسروی، پروانه بهرامی اسفرجانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1373 )
چکیده

آمالگام سینا (Cinaally) ساخت کارخانه شهید دکتر فقیهی که از نظر نوع آلیاژ در گروه آلیاژهای با مس بالا قرار دارد و شکل ذرات آن Fine-Cut می باشد، از نظر ریزنشت (Microleakage) با استفاده از ماده رادیوایزوپ (England Amershan Ca45 ،CES3) مورد آزمایش قرار گرفت و با آمالگام Sybraloy ساخت کارخانه Sybron/Kerr که از نوع آلیاژهای با مس بالا بوده و شکل ذرات آن کروی می باشد و بعنوان یک آلیاژ آمالگام استاندارد شناخته شده است مقایسه گردید. بررسی نتایج بدست آمده موید این مطلب است که در زمانهای 24 ساعت، یکماه و دو ماه تفاوت معنی داری از نظر آماری در میزان ریزنشت (Microleakage) این دو نوع آمالگام وجود ندارد.


حسین روانمهر، نینت هاکوپیان،
دوره 10، شماره 2 - ( 3-1376 )
چکیده

هدف از انجام این بررسی پی بردن به ارزش مورفولوژی سمفیز بعنوان یک شاخص در پیشگویی جهت رشدی مندیبل است. نمونه ها شامل 160 بیمار (80 نمونه مونث و 80 نمونه مذکر) بود، که براساس مرحله جهش رشدی به هشت گروه سنی و جنسی تقسیم شدند. جهت رشدی مندیبل بوسیله شش شاخص سفالومتریک ارزیابی شد که عبارتند از: زوایای Mandibular Arc و Lower facial Height و Facial Axis و Facial Angle و Facial Taper و Mandibular Plane. ابعاد سمفیز مندیبل که مورد مطالعه قرار گرفتند عبارتند از: ارتفاع، عمق، نسبت (عمق/ارتفاع) و زاویه. در سنینی که مورد بررسی قرار گرفتند، بیشترین رابطه در نمونه های مونث 13 تا 16 سال و نمونه های مذکر 20 سال و بالاتر یافت شد. در بین ابعاد مورفولوژیک سمفیز، زاویه سمفیز بیشترین رابطه را بخصوص در نمونه های مذکر نشان داد. در سنینی که بیشترین نیاز را به پیشگویی رشد و داشتن یک دور نما از رشد آینده بیمار داریم (نمونه های مونث 9 تا 12 سال و نمونه های مذکر 10 تا 14 سال)، رابطه بین مورفولوژی سمفیز و شاخصهای جهت رشدی مندیبل قابل ملاحظه نبود.


مریم قوام، پروانه مفتاحی،
دوره 11، شماره 2 - ( 2-1377 )
چکیده

این مطالعه به منظور بررسی میزان فلوراید آزاد شده از سه ماده گلاس آینومر معمولی، گلاس آینومر نوری و کامپومر، انجام گرفته است. نمونه های استانداردی از هر سه ماده تهیه شد و در طی زمانهای: 24 ساعت اول، هفته اول، هفته دوم، هفته سوم و هفته چهارم، در دو محیط با PH های خنثی (7) و اسیدی (4.5)، میزان فلوراید آزاد شده را توسط دستگاه سنجش انتخابی یون فلوراید اندازه گیری نمودیم. نتایج مطالعه نشان داد که در هر سه ماده با گذشت زمان تدریجا کاهشی در میزان فلوراید آزاد شده پدید می آید. روند این کاهش در سه ماده متفاوت است. همچنین مشاهده شد که کاهش PH تاثیر قابل ملاحظه ای در افزایش فلوراید آزاد شده دارد. از بین سه نوع ماده مورد بررسی مشخص شد که کامپومر فلوراید نسبتا کمتری آزاد می کند ولی با توجه به آنکه همین میزان فلوراید جهت جلوگیری از ایجاد پوسیدگی در نسج دندان کافی به نظر می رسد می توان چنین عنوان نمود که به فراخور شرایط خاص کلینیک، از هر یک از سه ماده می توان استفاده نمود و مسلما هر چه ماده از لحاظ سهولت کاربرد و خواص عمومی برتری داشته باشد، کاربرد کلینیکی موفق تری خواهد داشت.


حسین روانمهر، مسعود رشیدی بیرگانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 3-1377 )
چکیده

هدف از انجام این مطالعه، بررسی میزان شیوع ناهنجاریهای دندانی فکی در بین دانش آموزان با محدوده سنی 12-14 ساله تهرانی بود و تعداد 500 دانش آموز (شامل 250 دختر و 250 پسر) مورد مطالعه قرار گرفتند. در این تحقیق بیشتر ناهنجاریهای اصلی دندانی فکی مورد مطالعه قرار گرفتند. ترتیب فراوانی اکلوژن نرمال و مال اکلوژنها در بعد ساژیتال در هر دو جنس بطور کلی و نیز میزان ناهنجاریهای فوق به صورت جداگانه در دخترها و پسرها مورد مطالعه قرار گرفت، همچنین درصد شیوع یکسری از ناهنجاریهای دیگر شامل درهمی دندانها، دیپ بایت، وجود فاصله دندانی، انحراف مندیبل، کراس بایت خلفی یک طرفه و دو طرفه، اپن بایت قدامی، اپن بایت خلفی و آسیمتری بطور کلی و جداگانه در هر دو جنس مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت درصد شیوع ناهنجاریهای انفرادی دندانی به دست آمد.


حسین روانمهر، کتایون کاشانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 5-1377 )
چکیده

پروگناتیسم صورتی یکی از مشکلات ارتدنسی است که در ارتباط با یکسری از تغییرات سفالومتری مطرح می باشد. اغلب متخصصین رشته ارتدنسی بطور متداول زاویه SNA را در سفالومتری طرفی جهت اندازه گیری میزان پروگناتیسم ماگزیلا به کار می برند. از آنجا که زاویه SNA شاخص قابل اعتمادی برای پروگناتیسم ماگزیلا محسوب نمی شود و با توجه به این که در افراد، میزان پروگناتیسم در رابطه با آناتومی کرانیال تغییر می کند، طبق نظریه Bjork بهتر است اندازه گیری پروگناتیسم صورتی با استفاده از زاویه بین ناحیه قدام و خلف کرانیال بیس، از شکل و فرم کرانیال بیس تبعیت کند؛ بدین منظور دو زاویه جهت این کار توصیه می شود که زوایای بین نقاط نازیون، سلا، بازیون، (NSBa) و نازیون، سلا، آرتیکولار (NSAr) می باشد. در این پژوهش با بررسی بر روی 80 کلیشه رادیوگرافی طرفی جمجمه از هر سه گروه مال اکلوژن، بررسی میزان پروگناتیسم ماگزیلا در رابطه بین زوایای SNA و NSAr و به دست آوردن رابطه بین این دو زاویه مد نظر بود و نتایج به دست آمده بدین شرح می باشد: 1) در بررسی میزان پروگناتیسم صورتی افراد در رابطه بین زوایای SNA و NSAr مشخص شد که زاویه SNA تحت تاثیر شکل کرانیال بیس می باشد. 2) میانگین طول حفره کرانیال قدامی (SN) و حفره کرانیال خلفی (SAr) تفاوت معنی دار آماری مهمی را در گروههای مختلف مال اکلوژن مورد مطالعه نشان نمی دهد. 3) میانگین زاویه SNA در گروههای مختلف مال اکلوژن تفاوت آماری مهمی را نشان نمی دهد. 4) ضریب همبستگی زاویه ANB و ارزیابی Wit's کوچک می باشد.


حسین روانمهر، داود عبدالهی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

در این پژوهش، موقعیت استخوان لامی در سه گروه بیمار با تیپهای اسکلتال کلاس II و I و III البته با مشکل فک پایین با هم مقایسه شدند. نمونه ها شامل رادیوگرافی های سفالومتری لترال مربوط به 77 بیمار بود که 26 عدد در گروه کلاس I (چهارده دختر و 12 پسر)، 25 عدد در گروه کلاس II (سیزده دختر و 12 پسر) و 26 عدد در گروه کلاس III (سیزده پسر و 13 دختر) قرار گرفتند. تعداد 13 متغیر برای ارزیابی موقعیت استخوان لامی نسبت به جمجمه و همچنین مهره های گردنی انتخاب شد و بر روی Tracing تمامی بیماران اندازه گیری و ثبت گردید؛ سپس میانگین این متغیرها در سه گروه بطور کلی، در دو جنس بطور کلی، در هر گروه بین دو جنس و در هر جنس بین سه گروه مورد مقایسه قرار گرفت و این چنین نتیجه گیری شد که استخوان مذکور در گروه کلاس III، موقعیت قدامی تری نسبت به دو گروه دیگر دارد؛ همچنین در گروه کلاس II، این استخوان نسبت به دو گروه دیگر در موقعیت فوقانی تری قرار دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که رشد و نمو استخوان فک پایین می تواند از ساختمانهای اطراف (مثل عضلات متصل به آن) تاثیر پذیرد و این حتمال وجود دارد که با تغییر در تعادل این ساختمانها بتوان در میزان و جهت رشد آن مداخله نمود.


محمد حسین توده زعیم، حسین روانمهر،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1383 )
چکیده

بیان مساله: اهمیت بافت آدنوئید در ارتودنسی در سال 1954 مشخص شد. از آن زمان به بعد متخصصان ارتودنسی سعی کردند تا ارتباط بین بزرگی بافت آدنوئید و اکلوژن در حال تکامل و مورفولوژی صورتی را مورد بررسی قرار دهند.

هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر تنفس دهانی به دلیل بزرگی بافت آدنوئید بر روی معیارهای سفالومتریک دنتوفاسیال انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی 92 نفر درگروه سنی 15-6 سال در دو گروه مورد و شاهد (در هر گروه 46 نفر) مورد بررسی قرار گرفتند. افراد گروه مورد (شامل 32 دختر و 14 پسر با میانگین سنی 26/11 سال) مبتلا به تنفس دهانی بودند و علت اصلی آن توسط متخصص ارتودنسی و گوش و حلق و بینی، بزرگی بافت ادنوئید تشخیص داده شده بود. افراد گروه شاهد (شامل 35 دختر و 11 پسر با میانگین سنی 33/11 سال) تنفس طبیعی از طریق بینی داشتند. رادیوگرافی‌‌های سفالومتری لترال دو گروه که در حالت اکلوژن سنتریک تهیه شده بودند، انتخاب گردید و بعد از انجام tracing و اندازه‌گیری دوازده متغیر دندانی صورتی، میانگین و انحراف معیار محاسبه گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون t مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: از دوازده متغیر اندازه گیری شده، میانگین شش متغیر اختلاف معنی‌داری را بین دو گروه نشان داد که با توجه به سطح معنی‌داری به ترتیب عبارت از:  زوایای SN-Me.Go، Axis-Y، o(Gonial) G، 1 to FH، SNB و PL-SN بودند. درگروه مورد‏‏ نسبت به گروه شاهد، میانگین سه متغیر اول و SN-PL افزایش معنی‌دار و میانگین متغیرهای1 to FH  وSNB کاهش معنی‌دار داشتند. میانگین سایر متغیرهای اندازه‌گیری شده، یعنی زوایای S، IMPA،SNA،‏ANB، Ar و ارتفاع تحتانی صورت (LH) اختلاف معنی‌داری را بین دو گروه نشان ندادند.

نتیجه‌گیری: انسداد فضای نازوفارنکس به دلیل بزرگی بافت آدنوئید بر روی مورفولوژی دنتوفاسیال تأثیر می‌گذارد و باعث الگوی رشدی عمودی صورت و رتروژن سانترال‌های بالا می‌شود.


حسین روانمهر، سید مصطفی سید جوادین،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: تحلیل خارجی آپیکال ریشه یک پیامد رایج در درمان ارتودنسی است. در زمینه تغییرات طول ریشه در دوران بعد از درمان تناقضاتی وجود دارد. اگرچه تعداد زیادی از محققان اعتقاد دارند که بعد از توقف حرکت فعال دندان وضعیت تحلیل ثابت خواهد بود؛ ولی اطلاعات کمّی، نادر است. هدف از این مطالعه ارزیابی کمّی تغییرات طول ریشه‌های ثنایای بالا در دوران بعد از درمان ارتودنسی ثابت بود؛ همچنین تأثیر جنس و بعضی عوامل مرتبط با درمان فعال بر روی آن مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه case cross over بر روی 80 بیمار (52 دختر و 28 پسر) 13- 22 ساله انجام شد. تمام بیماران در مرحله دباندینگ و شروع فاز ریتنشن بودند. ریتینرهای مورد استفاده بیماران در فک بالا از نوع Hawley بود. 3 و 7 ماه بعد از دباندینگ رادیوگرافی‌های پری‌آپیکال با تکنیک استاندارد موازی تهیه شد؛ سپس با استفاده از نرم‌افزار کامپیوتری طول تاج و ریشه دندانهای قدامی فک بالا اندازه‌گیری شد. تغییرات طول ریشه‌ها با در نظر گرفتن ضرایب تصحیح اندازه تصاویر، تعیین گردید؛ همچنین ارتباط بین موارد زیر با تغییرات طول ریشه انسیزورهای بالا در دوران ریتنشن ارتودنسی بررسی شد:
1- جنس بیمار
2- نوع طرح درمان (non-extraction/extraction)
3- نوع تکنیک (مکانوتراپی) انجام شده (standard edgewise/straight-wire edgewise)
4- طول مدت درمان فعال (از زمان شروع درمان فعال در فک بالا تا زمان دباندینگ به صورت کمتر از 2 سال/2سال و بیشتر)
آنالیز آماری به کار رفته آزمون t و 4-way ANOVA بود و در تمامی موارد 05/0P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: تحلیل آپیکال ریشه سانترال های بالا در دوران پس از درمان با افزایش زمان پیگیری ارتباط معنی داری نداشت. تحلیل آپیکال ریشه لترال های بالا در دوران بعد از درمان با افزایش زمان پیگیری ارتباط معنی داری داشت. تغییرات طول ریشه انسیزورهای بالا در دوران بعد از درمان با جنس، نوع طرح درمان، نوع تکنیک درمان و طول مدت درمان فعال ارتباط معنی داری نداشت (05/0P>).
نتیجه‌گیری: با توجه به کاهش بیشتر طول ریشه دندان‌های لترال بالا در دوران بعد از درمان، بهتر است اقدامات پیشگیرانه در این رابطه برقرار یا تشدید شوند.


میترا فرزین، فریده بحرانی، علی محمد روا،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: یک از مهمترین عوامل ساختاری که پذیرش دندان مصنوعی کامل را برای بیماران آسان می‎کند، گیر کافی و مناسب می‎باشد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی قدرت چسبندگی چهار نوع چسب دندان پودری شکل شامل: Safe-Saze ،Gum-Sealing ،Denstet و Corega در محیط آزمایشگاه ‎بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر به روش تجربی در محیط آزمایشگاه و بر اساس اندازه‎گیری نیروی adhesion و cohesion بین سطح دیسک آکریلی و شیشه، هنگامی که چسب دندان بین آن دو قرار می‎گیرد، انجام شد. ابتدا نیروی چسبندگی الکل، آب و بزاق مصنوعی اندازه‎گیری و به عنوان گروه کنترل ثبت شد؛ سپس قدرت نگهدارندگی چسبهای مختلف یکبار مخلوط با آب و بار دیگر مخلوط با بزاق مصنوعی اندازه‎گیری و گروه‌ها با هم مقایسه گردید. این آزمایشات برای هر ماده هفت بار با هفت دیسک آکریلی کاملاً مشابه انجام شد و اعداد به دست آمده با استفاده از آزمون آماری Paired t و آنالیز واریانس مقایسه گردید. 05/0P< به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‎ها: در مقایسه بین چهار نوع چسب دندان مصنوعی به شکل پودر بیشترین قدرت نگهدارندگی مربوط به Denstet و کمترین مربوط به Safe-Saze بود و قدرت نگهدارندگی Gum-Sealing از Corega بیشتر بود.
نتیجه‎گیری: نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که تفاوت قابل ملاحظه‎ای بین قدرت نگهدارندگی انواع مختلف چسب دندان مصنوعی وجود دارد.


مهرداد پنج نوش، غلامرضا شیرانی، پروانه جزء قنبری،
دوره 19، شماره 3 - ( 3-1385 )
چکیده

 زمینه و هدف: ‌در سالهای اخیر با توجه به افزایش میزان تصادفات و تروماهای وارده به ناحیه فک و صورت، استفاده از CT اسکن به عنوان جایگزین یا همراه رادیوگرافی معمولی افزایش یافته است، بنابراین تواناییهای رادیوگرافی‌های متداول مانند واترز در تشخیص شکستگیها مورد سؤال است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه دقت تشخیصی و تکرار پذیری رادیوگرافی واترز با CT اسکن در تشخیص شکستگیهای midface انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه بررسی تست‌ها 42 بیمار ترومایی که با تشخیص شکستگی midface، در بخش جراحی فک و صورت بیمارستان شریعتی بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. رادیوگرافی واترز و CT اسکن این بیماران به طور جداگانه توسط یک رادیولوژیست فک و صورت و یک جراح فک و صورت تفسیر شد، سپس حساسیت، ویژگی و تکرار پذیری رادیوگرافی واترز در آشکار نمودن شکستگی ناحیه midface با استفاده از آزمون آماری Cohen's Kappa ارزیابی گردید.
یافته‌ها: حساسیت و ویژگی رایوگرافی واترز در تشخیص شکستگی midface توسط رادیولوژیست به ترتیب 79/31 و 35/95% و توسط جراح به ترتیب 59/29% و 75/93%‌ بود. بالاترین درصد تکرارپذیری تشخیص شکستگی midface با استفاده از CT اسکن و رادیوگرافی واترز توسط رادیولوژیست 67/66% مربوط به شکستگی بینی و توسط جراح 33/58% مربوط به تنه زایگوما بود. بالاترین میزان توافق تشخیص شکستگی midface بین جراح و رادیولوژیست با استفاده از CT‌ اسکن در قوس زایگوما (95/78%) و با استفاده از رادیوگرافی واترز در شکستگی بینی (5/62%) بود.
نتیجه‌گیری: طبق نتایج این مطالعه، ‌رادیوگرافی واترز برای تشخیص شکستگیهای دیواره لترال اوربیت،‌ لبه تحتانی و کف اوربیت، قوس گونه، درز فرونتو زایگوما، درز زایگوماتیکو ماگزیلا، دیواره لترال سینوس ماگزیلا و II Lefort، از توان نسبتأَ خوبی برخوردار است، ولی برای تشخیص شکستگیهای ‌دیواره داخلی اوربیت، دیواره قدامی، خلفی و داخلی سینوس ماگزیلا قدرت کافی نداشته و باید از رادیوگرافی‌های معمولی دیگر یا CT اسکن به عنوان مکمل تشخیصی استفاده شود.


فرزانه شیرانی، محمدرضا مالکی‌پور، پروین میرزاکوچکی، مریم ایروانی،
دوره 21، شماره 2 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: ریزنشت یک مسئله مهم در دندانپزشکی ترمیمی می‌باشد. انقباض ناشی از سخت شدن کامپوزیت‌ها هنوز منجر به وقوع ریزنشت و حساسیت پس از درمان می‌گردد. در این مطالعه تأثیر استفاده از کامپوزیت قابل جریان و سمان کامپوزیتی با سخت شدگی دوگانه برروی ریزنشت لثه‌ای رستوریشن‌های کامپوزیتی قابل فشردن (Packable) مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: شصت حفره کلاس دو با لبه لثه‌ای 1میلی‌متر زیر محل اتصال سمان به مینا درسطح مزیال و دیستال 30 دندان مولر کشیده شده تراش داده شد. دندان‌ها به طور تصادفی به پنج گروه (12=N) تقسیم گردیدند. در گروه کنترل هر دندان با استفاده از کامپوزیت تتریک سرام به صورت لایه به لایه(Incremental) ترمیم شد. در گروههای دوم و چهارم به ترتیب کامپوزیت قابل جریان Tetric Flow و سمان کامپوزیتی با سخت شدگی دوگانه Rely X ARC به صورت یک لایه یک میلی‌متری قبل از قرار گرفتن کامپوزیت مورد استفاده قرار گرفت و کیور شد، در حالیکه در گروه‌های سوم و پنجم به ترتیب لاینرهای کامپوزیت قابل جریان و سمان کامپوزیتی با سخت شدگی دوگانه همراه با تکه اول کامپوزیت قابل فشردن کیور شدند و به طور جداگانه کیور نشدند. دندان‌های ترمیم شده برای یک هفته در آب مقطر و در درجه حرارت 37 درجه سانتی گراد قرار گرفتند و سپس بین درجه حرارت‌های 5 و 55 درجه سانتیگراد ترموسیکل شدند. در مرحله بعد پس از پوشانیدن سطوح دندان تا 1میلی‌متری لبه لثه‌ای نمونه‌ها توسط لاک ناخن در فوشین 2% برای 24 ساعت قرار گرفتند. نفوذ رنگ با استفاده از استریومیکروسکوپ با بزرگنمایی 28 مورد ارزیابی قرار گرفت و اطلاعات با استفاده از آزمون غیر پارامتریک کروسکال والیس ارزیابی آماری قرار گرفتند (05/0>p).

یافته‌ها: یافته‌های مطالعه نشان داد که اختلاف معنی‌دار آماری بین گروه‌های کنترل با لاینر قابل جریان با کیورینگ جداگانه و لاینر قابل جریان بدون کیورینگ جداگانه و سمان کامپوزیتی با کیورینگ جداگانه وجود دارد. اما هیچ اختلاف معنی‌داری بین گروه‌ کنترل با سمان کامپوزیتی بدون کیورینگ جدا، لاینر قابل جریان با کیورینگ جداگانه و سمان کامپوزیتی با کیورینگ مجزا و لاینر قابل جریان بدون کیورینگ جداگانه-سمان کامپوزیتی بدون کیورینگ مجزا مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که هیچیک از روش‌ها نمی‌تواند ریزنشت را به‌ طور کامل در کفه لثه‌ای حفره محدود نماید. با وجود این مشخص شد لاینر قابل جریان یا سمان کامپوزیتی با سخت شدگی دوگانه بر روی کاهش ریزنشت ماده ترمیمی مورد آزمایش تأثیر قابل ملاحظه آماری داشته است.


مجید صاحبی، پروانه بستانی املشی،
دوره 23، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات مفصل گیجگاهی- فکی یکی از شایعترین اختلالات در ناحیه فک و صورت می باشد که اغلب همراه با درد، عملکرد ناقصمفصل شناخته میشود. اما شیوع TMD گیجگاهی فکی و عضلات جونده تشخیصداده میشود. نوجوانان و بزرگسالان مستعد ابتلا به حالاتی هستند، که تحت عنوان را در بچهها در دوره TMD (Temporomandibular Disorder) در این جمعیت شناخته شده نیست و مطالعات کمی شیوع علایم و نشانههای و بررسی ارتباط ناهنجاریهای دندانی Mixed dentition در دوران TMD مورد بررسی قرار دادهاند. هدف از این مطالعه بررسی میزان شیوع Mixed dentition با ناهنجاریهای مفصل گیجگاهی فکی بود.

روش بررسی: در این مطالعه 222 نفر از بچههای 6 تا 12 ساله که به بخشاطفال و ارتودنسی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران مراجعه نموده بودند، و آزمون SPSS Ver بررسی شدند. پساز انجام معاینات کلینیکی و تکمیل پرسشنامهها، کلیه دادهها با استفاده از بسته نرمافزاری 11.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. Logistic regressionدر این مطالعه در دختران بیشتر بود. بیشترین میزان شیوع TMD 14 % گزارش شد. شیوع / در مراجعین، 4 Mixed dentition در دوران TMD

یافته ها: شیوع 20 % و درد / عضلات جونده 9 Tenderness ،%23/ در سنین 11 و 12 سالگی به دست آمد. همچنین شیوع صدای مفصل 9 ،Mixed dentition در دوره TMD در بچههایی که اورجت 6 میلیمتر و بیشتر داشتند بالاتر مشاهده شد. بین کراس بایت خلفی یکطرفه و انحراف TMD 5% گزارش شد. همچنین شیوع / مفصل 4 مشاهده شد. II در افراد با مال اکلوژن کلاس TMD هم رابطه معنیدار به دست آمد. همچنین بیشترین میزان TMD فکی و

نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه بین اختلالات مفصل گیجگاهی- فکی و ناهنجاریهای دندانی ارتباط نشان داد.


عبدالرحیم داوری، صغری یاسایی، علیرضا دانش کاظمی، محدثه خسروانیان،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: شکست براکت ارتودنسی در دوره درمان، یکی از مشکلات درمان‌های ارتودنسی می‌باشد. با معرفی کامپوزیت‌های Low shrinkage سؤال این است که آیا کامپوزیت‌های با بیس سایلوران استحکام باند مناسبی جهت درمان‌های ارتودنسی را دارند؟ هدف از این مطالعه مقایسه استحکام باند برشی کامپوزیت بیس سایلوران وکامپوزیت بیس متاکریلات در براکت‌های فلزی بود.

  روش بررسی: 30 عدد دندان پرمولر انسان جمع‌آوری و به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول، 15 براکت ارتودنسی با کامپوزیت بیس سایلوران
P90 (3M, ESPE, USA) و در گروه دوم، 15 براکت ارتودنسی با کامپوزیت بیس متاکریلات Resilience (Orthotechnology, Florida, USA) باند شدند. سپس به مدت 500 سیکل تحت ترموسایکل بین 5 و 55 درجه قرار گرفتند. سپس استحکام باند برشی براکت‌ها با استفاده از دستگاه Instron اندازه‌گیری و میزان ادهزیو باقی مانده بر روی سطح دندان به وسیله استریومیکروسکوپ مورد ارزیابی قرارگرفت. برای مقایسه استحکام باند برشی گروه‌ها از نرم‌افزار 18 SPSS و روش مقایسه T-test استفاده شد و برای مقایسه مقادیر شاخص ادهزیو باقیمانده از روش LSD استفاده شد.

  یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که تفاوت معنی‌داری در استحکام باند برشی در بین گروه‌ها وجود داشت (001/0> P ). میانگین استحکام باند برشی براکت‌های باند شده با کامپوزیت بیس سایلوران (03/7±42/42) مگاپاسکال و میانگین استحکام باند برشی براکت‌های فلزی باند شده با کامپوزیت بیس متاکریلات (97/2±8/21) مگاپاسکال بود. مقایسه فراوانی درجات ARI در بین گروه‌ها نشان داد که تفاوت قابل توجهی در نحوه شکست براکت وجود ندارد (66/0= P ) .

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کامپوزیت‌های بیس سایلوران استحکام باند برشی مناسبی را برای اتصال براکت‌های فلزی فراهم کرده و می‌توان از آن‌ها برای باند براکت‌های ارتودنسی استفاده کرد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb