جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای رکنی

مجید صاحبی، شهین رکنی،
دوره 17، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

بیان مسأله: کشور ایران از نظر اقلیمی دارای شرایط آب و هوای مختلف است و با توجه به اختلاف زیاد دما و رطوبت در شهرهای مختلف و استفاده وسیع و همگانی لابراتوارهای پروتز از استون نوع IV برای ساخت دای، انجام این بررسی ضروری به نظر رسید.

هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر دما, رطوبت و زمان بر تغییرات ابعادی استون نوع IV (Velmix) انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی, به منظور قالبگیری نیاز به یک مدل با ابعاد ثابت بود که نمونه مکعبی شکل فلزی با ابعاد 10 میلی‌متر ساخته شد سپس با استفاده از ماده قالبگیری از نوع سیلیکون تراکمی به کمک تری مخصوص با 10 خانه به ابعاد 25*20*15 قالبگیری در 10 مرحله انجام گرفت. قالبها به طور همزمان با استون نوع IV ریخته و 80 نمونه در دستگاه مخصوص نگهداری شد. پس از زمانهای انتخابی 2 تا 24 ساعت و یک هفته نمونه‌ها که در 3 گروه 10 تایی با مشخصات رطوبت ثابت و دمای متغیر و 5 گروه
10تایی با مشخصات دما ثابت و رطوبت متغیر نگهداری شده بودند, با میکرومتر با دقت 01/0 میلیمتر اندازه‌گیری گردیدند؛ سپس با استفاده از آنالیز واریانس تک عاملی- دو عاملی و دانکن نمونه‌ها تحلیل شد.

یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که زمان در ایجاد تغییرات ابعادی نقش ندارد؛ تغییرات دما و رطوبت باعث ایجاد تغییرات ابعادی در گچ می‌شود؛ همچنین افزایش دما باعث انقباض و افزایش رطوبت باعث انبساط می‌گردد.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه بهترین دما برای ایجاد کمترین تغییر ابعادی 20 درجه و بهترین رطوبت برای ایجاد کمترین تغییرات ابعادی 30% می‌باشد.


رضا خدادادی، شهین رکنی، محمد نجفی پور،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1383 )
چکیده

بیان مسأله: به منظور رفع مشکل نازیبایی طوق فلزی روکشهای متال‌سرامیک روشها و مواد مختلفی بکار رفته‌‌اند که تکنیک شولدر پرسلن یکی از روشهای پیشنهادی است.

هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر پختهای مکرر چینی بر تطابق مارژین شولدر پرسلن در روکشهای چینی- فلز ساخته شده از دو نوع آلیاژ نابل و بیس‌متال انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی, از چهارگروه ده تایی مدل (دای) برنجی, استفاده شد. سرپوشهای فلزی گروههای A و B با آلیاژ نابل و سرپوشهای فلزی گروههای C وD از آلیاژ بیس‌متال ریخته شدند. عرض شولدر در گروههای A و C یک میلیمتر و در گروههای B و D 5/1 میلیمتر بود. پس از انجام مراحل دگازینگ واپک گذاری، چینی شولدر پرسلن در ناحیه شولدر سرپوشها کامل گردید و میانگین فاصله عمودی مارژین با میکروسکوپ Reflective با بزرگنمایی 400 برابر اندازه‌گیری شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمونهای یک و دو طرفه ANOVA و دانکن تحلیل گردید.

یافته‌ها: در این تحقیق دو عامل نوع آلیاژ و عرض شولدر به طور همزمان اثرات متقابل (Interaction) ایجاد نکردند (709/0=P). نوع آلیاژ تأثیر معنی‌داری بر انطباق مارژین داشت (021/0 P=) و بهترین نوع آلیاژ از نظر تطابق مارژین شولدر پرسلن ,آلیاژ بیس‌متال بود. عرض شولدر نیز تأثیر معنی‌داری بر انطباق مارژین داشت (000/0P=)‍؛ چنان که با کاهش عرض شولدر تطابق مارژین شولدر پرسلن افزایش یافت.

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های مطالعه حاضر, میزان انطباق شولدر پرسلن بخصوص با عرض شولدر 1 میلیمتر و آلیاژ بیس‌متال بهتر است.


شهین رکنی، شروین مهدیزاده،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1383 )
چکیده

بیان مسأله: سرامیک‌ها و رزین‌ها جزو اولین موادی هستند که برای ترمیم دندانها عرضه شدند. امروزه با عرضه محصولات جدید، تحولات زیادی در خواص مواد فوق صورت گرفته است. Ceromer. (Ceramic Optimized Polymer) یا پلیمرهای بهینه‌شده توسط سرامیک و Fiber Reinforced Composites یا کامپوزیت‌های تقویت‌شده توسط فیبر, مثالی از این محصولات هستند که خواص مطلوب دو ماده تشکیل‌دهنده با هم تلفیق گشته است. یکی از مسائل مورد توجه, باند این محصول به آلیاژهای بیس‌متال است که امروزه کاربرد زیادی در دندانپزشکی دارند.

هدف: در این تحقیق قدرت اتصال یک نوع از مواد (Targis) Ceromer به سه نوع آلیاژ بیس‌متال با استفاده از سه روش مختلف آماده‌سازی سطح مورد آزمایش قرار گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی 90 صفحه با ابعاد 4/0×5×30 از سه نوع آلیاژ Silver Cast ، Super Cast و
Rexillium III تهیه و تحت سه روش آماده سازی سطح شامل: اکسیداسیون در هوا، اکسیداسیون در خلاء و سندبلاست با ذرات اکسید آلومینیوم 80 میکرون قرار گرفتند؛ سپس یک لایه از ماده Targis با ضخامت 1 میلیمتر روی صفحات فلزی Cure گردید. بعد از انجام عمل ترموسایکلینگ، نمونه‌ها در دستگاه Instron تحت آزمایش خمشی سه نقطه‌ای قرار گرفتند و مقدار نیرو در لحظه ترک و شکست کامل ثبت شد؛ همچنین نمونه‌ها پس از شکست برای تعیین نوع شکست (Cohesive یا Adhesive) تحت بررسی میکروسکوپیک قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آنالیز واریانس دو عاملی و آزمون Duncan انجام شد.

یافته‌ها: در هر سه آلیاژ، روش آماده‌سازی سطح در میزان نیرو برای ایجاد ترک و شکست تأثیر معنی‌دار داشت و روش سندبلاست به عنوان بهترین روش شناخته شد. از طرف دیگر در هر سه روش آماده‌سازی سطح نوع فلز فقط بر پدیده ترک تأثیر معنی‌دار داشت و فلز Rexillium III بیشترین مقدار نیرو را نشان داد. شکست نوع Adhesive بیشتر در فلز Super-Cast و در روش اکسیداسیون در هوا و شکست نوع Cohesive بیشتر در فلز Silver Cast و روش سندبلاست اتفاق افتاد.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه, می‌توان اذعان کرد که قدرت اتصال مواد Ceromer به آلیاژهای بیس‌متال بسیار خوب است و در میان آلیاژهای بکار رفته و روشهای آماده‌سازی سطح، فلز Rexillium III همراه با روش سندبلاست بهترین ترکیب را ایجاد می‌کند.


منصوره میرزایی، اسماعیل یاسینی، لادن رنجبر عمرانی، مرتضی رکنی، حجت درویش‌پور،
دوره 28، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ریزنشت به عنوان معیاری جهت ارزیابی موفقیت هر ماده ترمیمی مطرح بوده و دستیابی به سیل مناسب نیز در مارجین‌ها مشکلات خاص خود را دارد، به ویژه در مارجین‌های عاجی بسیار مشکل‌تر از مینای دندان می‌باشد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه‌ ریزنشت در مارجین‌های مینایی و عاجی حفره‌های کلاس V در دو نوع GI با استفاده از دو نوع باندینگ مختلف Self etch انجام شد.

روش بررسی: در سطوح باکال و لینگوال 40 دندان‌ مولر، حفره‌های کلاس V تهیه شد؛ طوری که مارجین اکلوزالی حفرات در مینا و مارجین ژنژیوالی آن‌ها
1 میلی‌متر پایین‌تر از CEJ قرار بگیرد. دندان‌ها به 4 گروه تقسیم شدند:گروه 1:Fuji IX ، G bond گروه 2: Fuji IX، SE bond گروه 3: GCP Glass fill،
G bond گروه 4: GCP glass fill، SE bond. نمونه‌ها تحت چرخه‌های حرارتی قرار گرفتند؛ میزان ریز نشت اندازه‌گیری شد. جهت مقایسه‌ ریزنشت از آزمون Kruskal-Wallis و برای مقایسه‌ دو به دوی آن‌ها از تصحیح Bonferroni استفاده شد (05/0P≤).

یافته‌ها: رتبه‌های ریزنشت در دیواره‌ اکلوزال و ژنژیوال تمام گروه‌های آزمایشی برابر بوده است. در دیواره‌ ژنژیوال، کمترین رتبه‌های ریزنشت مربوط به گروه Fuji IX+SE bond بوده و تفاوت آن با گروه‌های Fuji IX+G bond و Nanoglass+G bond معنی‌دار بود (05/0P≤). در دیواره‌ی اکلوزال؛ کمترین ریزنشت در گروه Fuji IX+SE bond دیده شد که با هر 3 گروه دیگر تفاوت معنی‌داری داشته است (05/0P≤).

نتیجه‌گیری: استفاده از SE bond در مقایسه با G bond در کاهش میزان ریزنشت انواع سمان‌های گلاس‌آینومر fuji IX) و (GCP glass Fill مؤثر بوده است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb