جستجو در مقالات منتشر شده


17 نتیجه برای سیادت

حکیمه سیادت، علی میرفضائلیان،
دوره 15، شماره 2 - ( 2-1381 )
چکیده

میکرولیکیج در رستوریشن ها مهمترین عامل در افزایش طول عمر آنها می باشد. میکرولیکیج می تواند سبب عود پوسیدگی، ایجاد شکستگیهای لبه مارجین و تغییر رنگ لبه ها و حساسیت دندانها شود. روشهای مختلفی جهت نشان دادن میکرولیکیج وجود دارد. مقاله حاضر حاصل بررسی مقالات موجود در مدلاین از سال 1967 تا 1999 میلادی می باشد که در داخل کشور قابل دسترس بود.


علی میرفضائلیان، حکیمه سیادت،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

دندانپزشکی یکی از شاخه‌های پزشکی می‌باشد که همیشه از فتوگرافی سود برده است. هدف اصلی از این کار، گردآوری اطلاعات تکمیلی برای پرونده بیماران است که می‌تواند شامل نمایش مراحل درمانی نیز باشد. یک عکس می‌تواند، ارتباط بین دندانپزشک و لابراتوار را تسهیل نماید. در سالهای آتی، اهمیت کنترل کیفیت در دندانپزشکی، افزایش خواهد یافت و تصاویر فتوگرافی بهترین وسیله برای بررسی کیفیت درمانها می‌باشد؛ بنابراین خیلی غیر عادی به نظر می‌رسد که سخنرانی و یا مقاله‌ای در دندانپزشکی بدون تصویر ارائه گردد. دوربین و متعلقات آن باید در دسترس و کارکرد با آن آسان باشد. اگر چه انواع مختلفی از دوربین و ملحقات آن را می‌توان خریداری کرد و بلافاصله برای تهیه تصاویر کلوز-آپ مورد استفاده قرار داد؛ ولی باید توجه داشت که همه تولید کنندگان، دوربین‌های مناسب دندانپزشکی تولید نمی‌کنند و در بسیاری از موارد توصیه‌های فروشندگان صحیح نمی‌باشد. امید است مقاله حاضر بتواند راهنمای مناسبی در انتخاب و به کارگیری تجهیزات مناسب در کلینیک دندانپزشکی باشد.


علی میرفضائلیان، حکیمه سیادت،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

برای تهیه عکس‌های داخل دهانی، علاوه بر دوربین و تجهیزات مربوط به آن وسائل کمکی دیگری شامل اشکال مختلف رترکتور وآینه‌ها نیز به کار می‌روند. استفاده از این وسائل همراه با دانش نحوه تهیه فتوگرافی داخل دهانی، شخص را قادر می‌سازد از مناطقی که در شرایط عادی تهیه تصویر از آن مشکل است، تصویری مناسب تهیه نماید. ثبت صحیح جزئیات توسط دسترسی کافی به ناحیه با استفاده از رترکتورها و آینه‌های مناسب روش مهمی است که نیاز به مهارت استفاده کننده و همکاری بیمار برای دستیابی به نتایج موفقیت آمیز دارد. روشهای مختلفی جهت تهیه این تصاویر توصیه شده است. شکست در نحوه صحیح استفاده از این وسائل و یا استفاده از تکنیک‌های غلط می‌تواند منجر به تهیه تصاویر نامناسب گردد. در این قسمت تجهیزات کلینیکی شامل اشکال مختلف رترکتور و طرز به کار بردن آن، آینه‌ها و روشهای عکاسی داخل دهانی بیان می‌گردد.


علی میرفضائلیان، حکیمه سیادت،
دوره 19، شماره 3 - ( 3-1385 )
چکیده

تصاویر دندانپزشکی پرتره به طور وسیع در درمانهای ارتودنسی، جراحی ارتوگناتیک و پروتز مورد استفاده قرار می‌گیرند. در صورتی که قرار باشد تصاویر استاندارد ثبت شوند، موقعیت بیمار باید براساس راهنمای مشخصی تنظیم گردد تا قابل تکرار باشد. عکسبرداری دندانی متشکل از ثبت تصویر وضعیت دندانها، بافتهای نگهدارنده، رادیوگرافی، کست‌ها و اشیاء است که در این مقاله اصول استاندارد نمودن نمای روبرو و نیمرخ مورد بحث قرا می‌گیرد.


حکیمه سیادت، علی میرفضائلیان،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1385 )
چکیده

تهیه تصویر از اشیاء در دندانپزشکی خصوصیات ویژه‌ای دارد که آن را از عکاسی در حیطه‌های دیگر متمایز می‌کند. اشیاء در دندانپزشکی به علت سایز کوچک و همچنین سطوح براقشان از اشیاء دیگر متفاوت هستند، در نتیجه روشهای خاص و تکنیک‌های نوری ویژه‌ای جهت تهیه تصویر از آنها الزامی است، ضمن این که دندانپزشکان جهت تهیه تصویر چه در لابراتوار چه در کلینیک با کمبود وقت مواجه می‌باشند. بنابراین با توجه به این دو نکته سعی شده است آسانترین و سریعترین روش برای رسیدن به نتیجه قابل قبول ارائه گردد. هدف از مقاله حاضر آشنائی همکاران دندانپزشک با برخی از اصول تهیه تصویر اشیا در حیطه دندانپزشکی و لابراتوار می‌باشد.


حکیمه سیادت، علی میرفضائلیان، مرضیه علی خاصی، محسن محمد علیزاده،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از فاکتورهای مهم در موفقیت ایمپلنت‌های دندانی تطابق لبه‌ای casting و اباتمنت در ایمپلنت‌های سمان شونده می‌باشد. overhang و gap در مارجین ایمپلنت می‌تواند سبب لقی، تحلیل استخوان کرستال، peri-implantitis و از دست رفتن اسئواینتگریشن شود. علیرغم دقت در مراحل واکس آپ، سیلندرگذاری و ریختگی، عدم تطابق لبه‌ای اجتناب ناپذیر است. هدف از این تحقیق تعیین میزان gap و overhang در ناحیه finish line کوپینگ‌های فلزی می‌باشد که با سه روش casting با دو نوع آلیاژ بر روی ایمپلنت‌های ITI تهیه شده‌اند.

روش بررسی: در این بررسی تجربی آزمایشگاهی چهل و هشت آنالوگ اباتمنت به صورت تصادفی به شش گروه تقسیم شدند. گروه اول: burn-out cap که با آلیاژ قیمتی بگوستار ریخته شد. گروه دوم: impression cap که با آلیاژ قیمتی بگوستار ریخته شد. گروه سوم: wax-up مستقیم بر روی آنالوگ اباتمنت که با آلیاژ قیمتی بگوستار ریخته شد. گروه چهارم: burn-out cap که با آلیاژ غیرقیمتی Verabond 2 ریخته ‌شد. گروه پنجم: impression cap که با آلیاژ غیرقیمتیVerabond 2 ریخته ‌شد. گروه ششم: wax-up مستقیم بر روی آنالوگ اباتمنت که با آلیاژ غیرقیمتی Verabond 2 ریخته شد. جهت یکسان‌سازی نمونه‌ها واکس آپ به ضخامت 7/0 میلی‌متر انجام شد، سپس یک ایندکس پوتی تهیه گردید. از ریمر جهت تصحیح finish line تمام گروه‌ها استفاده شد. کلیه فریم‌ها بر روی آنالوگ اباتمنت قرار داده شدند. سپس نمونه‌ها در آکریل شفاف قرار داده و توسط دستگاه ایزومت برش داده شدند. کلیه گروه‌ها توسط دستگاه پالیش پرداخت و با اولتراسونیک تمیز شدند. سپس نمونه‌ها در حدفاصل casting وanalogue در مارجین مزیالی و دیستالی نمونه‌های برش خورده توسط SEM از نظر اندازه گپ و Overhang با بزرگنمایی 200 مورد ارزیابی قرار گرفتند. متوسط میزان gap و overhang مارجین‌ها برای هر گروه محاسبه شد. داده ها توسط تست آماری Multivariate و تست post-hoc Bonferroni با α=0.05 آنالیز شد.

یافته‌ها: میزان gap در سه روش کستینگ burn out cap و impression cap وwax up و با دو نوع آلیاژ (BegoStar, Verabond 2) با هم اختلاف آماری معنی‌داری نداشتند (056/0p=). میزان gap در سه روش کستینگ burn out cap و impression cap وwax up صرف نظر از نوع آلیاژ با هم اختلاف آماری معنی‌داری نداشتند (092/0p=). میزان gap در نمونه‌های ساخته شده از آلیاژ طلا به طور معنی‌داری کمتر از نمونه‌های ساخته شده با آلیاژ بیس متال بود )001/0(p<. میزان overhang در سه روش کستینگ و با دو نوع آلیاژ با هم اختلاف آماری معنی‌داری نداشتند (093/0p>). میزان overhang گروه‌های ساخته شده با آلیاژ بیس متال به طور معنی‌داری کمتر از نمونه‌های ساخته شده با آلیاژ طلا بود (001/0p<). میزان overhang در نمونه‌های basemetal که با روش impression cap ریخته شده بودند بیش از دو روش کستینگ دیگر بود (001/0p<).

نتیجه‌گیری: با توجه به محدودیت‌های این مطالعه میزان gap در نمونه‌های ریخته شده با آلیاژ طلا کمتر از نمونه‌های ساخته شده با آلیاژ بیس متال بود. میزان overhang گروه‌های ساخته شده با آلیاژ بیس متال کمتر از نمونه‌های ساخته شده از آلیاژ طلا بود. میزان overhang در نمونه‌هایی که با روش ایمپرشن کپ ریخته شده‌اند بیش از دو روش casting دیگر بود.


مهرداد پنج‌نوش، حکیمه سیادت، مرضیه علی خاصی، مسعود علی حسینی،
دوره 22، شماره 2 - ( 8-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: اگرچه امروزه درمان ایمپلنت به عنوان یک درمان معمول دندانپزشکی در سراسر جهان شناخته شده است اما به علت تحلیل استخوانی که در اطرف ایمپلنت‌ها رخ می‌دهد دستیابی به موفقیت همواره تضمین شده نیست. همچنین فاکتورهای متعددی بر میزان تحلیل استخوان اطراف ایمپلنت‌ها مؤثر می‌باشند که از جمله آنها روش جراحی برای گذاشتن ایمپلنت می‌باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه میزان تحلیل استخوان مارژینال اطراف ایمپلنت‌های Replace می‌باشد که با دو روش مختلف Submerge و Non-submerge به کار رفته‌اند.

روش بررسی: در این مطالعه 11 بیمار با 34 ایمپلنت Replace مورد بررسی قرار گرفتند که در هر بیمار (یک طرفه یا دو طرفه مندیبل) یکی از پایه‌ها به صورت Submerge و پایه دیگر Non-submerge به کار رفت. سپس در طی دوره 3 ماهه از یک پروتز پارسیل موقت استفاده شد که روی ایمپلنت‌ها قرار می‌گرفت. بعد از 3 ماه پایه Submerge اکسپوز شد و قالب‌گیری انجام و پروتز ثابت ساخته شد. میزان تحلیل استخوان کرستال اطراف ایمپلنت‌ها توسط رادیوگرافی‌های دیجیتالی گرفته شده در زمان جراحی، 3 ماه بعد و 6 ماه بعد از گذاشتن پروتز ثابت با روش Digital subtraction با هم مقایسه شدند. نتایج توسط آنالیز Wilcoxon Signed Ranks مقایسه شد.

یافته‌ها: میانگین تحلیل استخوان کرستال بعد از 3 ماه در گروه Submerge، 71/0±65/0 میلی‌متر می‌باشد و این مقدار در گروه Non-submerge، 53/0±41/0 میلی‌متر می باشد که این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار می‌باشد (p=0.02). همچنین میانگین تحلیل استخوان کرستال بعد از 6 ماه در گروه Submerge، 40/0±21/0 میلی‌متر می‌باشد و این مقدار در گروه Non-submerge، 49/0±29/0 میلی‌متر می‌باشد که این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار نمی‌باشد
(p> 0.05
).

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد که از لحاظ آماری تفاوت معنی‌داری بین میزان تحلیل استخوان کرستال بعد از 6 ماه در دو روش جراحی وجود ندارد.

 


حکیمه سیادت، رحاب قویزی، علی میر فضائلیان، قاسم امتی شبستری، مرضیه علی خاصی،
دوره 22، شماره 2 - ( 8-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه کلینیکی، بررسی تاثیر بارگذاری تدریجی بر ارتفاع استخوان کرستال و تراکم استخوان اطراف ایمپلنت‌های ماگزیلا، توسط تکنیک رادیوگرافی می‌باشد.

روش بررسی: 11 ایمپلنت Micro Thread - Osseo Speed در 11 بیمارقرار داده شد و بعد از دوره ترمیم شش هفته‌ای، مرحله دوم جراحی، انجام شد. بعد از هشت هفته ایمپلنت‌ها تحت پروتکل بارگذاری تدریجی قرار گرفتند. بارگذاری تدریجی با افزایش ارتفاع سطح اکلوزال توسط کراون‌های اکریلی اعمال شد. در 2 ماه اول، اولین کراون اکریلی 2 میلی‌متر کوتاه‌تر از اکلوژن، دومین کراون اکریلی در 2 ماه دوم با تماس اکلوزالی مختصر و سومین کراون اکریلی در 2 ماه سوم با تماس اکلوزالی کامل قرار گرفت. در 2 ماه چهارم، کراون متال سرامیک جایگزین سومین کراون اکریلی با همان تماس اکلوزالی گردید. رادیوگرافی‌های دیجیتالی در زمان‌های تعویض کراون و 12 ماه بعد از جراحی گرفته شد. آنالیزهای تصاویر دیجیتالی به منظور ارزیابی ارتفاع تحلیل استخوان کرستال و تراکم استخوان اطراف ایمپلنت‌ها انجام گرفت.

یافته‌ها: میانگین میزان تحلیل استخوان کرستال بعد از 12 ماه بارگذاری تدریجی، 19/0±11/0 میلی‌متر بود. هنگامی‌که از آزمون Friedman در زمان‌های مختلف استفاده گردید، این میزان اختلاف از نظر آماری معنی‌دار )05/0(p> نبود. میانگین میزان تراکم استخوان کرستال، میانی و اپیکال در زمان‌های مختلف هنگامیکه از آزمون Repeated Measure ANOVA استفاده گردید، اختلاف آماری معنی‌داری نشان داد به گونه‌ای که این افزایش میانگین تراکم استخوان کرستال، میانی و اپیکال در ماه‌های چهارم، ششم، هشتم و دوازدهم در مقایسه با ماه دوم از نظر آماری معنی‌دار (05/0p<) بود.

نتیجه‌گیری: بارگذاری تدریجی سبب تحلیل استخوان کرستال در اطراف ایمپلنت‌های تک واحدی خلف ماگزیلا در زمان‌های پس از بارگذاری نشد. اندازه‌گیری تراکم استخوان در اطراف این ایمپلنت‌ها نیز یک افزایش مداوم تراکم در نواحی کرستال، میانی و اپیکال اطراف ایمپلنت‌ها را در فواصل زمانی ارزیابی شده بدنبال داشت.


مرضیه علی‌خاصی، حکیمه سیادت، عباس منزوی، محمد علی ناصری، صدیقه شیخ زاده، فرنوش تقوی،
دوره 24، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: باند بین کور و ونیر‌‌ها ضعیفترین قسمت در رستوریشن‌‌های تمام سرامیک زیرکونیایی می‌باشند. با توجه به احتمال تأثیر رنگ آمیزی کور‌ها و نوع ونیر، هدف از این مطالعه بررسی این دو عامل در استحکام باند ریز کششی کور زیرکونیایی با دو نوع ونیر پرسلنی با رنگ آمیزی و بدون رنگ آمیزی بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، نمونه‌‌های دیسک شکل با استفاده از کور زیرکونیایی Zirkonzahn (MAD/MAM) ساخته شد. برای ونیر این نمونه‌‌ها سرامیک‌های Ceram Kiss و Zirkonzahn ICE مورد استفاده قرار گرفت. نیمی از نمونه‌‌ها با محلول 2A رنگ آمیزی شدند. سپس دیسک‌ها در هر گروه برش خوردند (به تعداد 30‌میکروبار) و باند ریز کششی در هر گروه ارزیابی شد. نمونه‌‌ها با SEM مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت داده‌‌ها با روش آنالیز واریانس دو طرفه و Student T-test بررسی شدند.
یافته‌‌ها: نوع ونیر و تأثیر متقابل ونیر و رنگ آمیزی اثر معنی‌دار بر استحکام باند ریزکششی داشت )001/0(P<، در حالیکه رنگ آمیزی نتوانست اثر معنی‌داری بر استحکام باند بگذارد )69/0(P=.
نتیجه‌گیری: با توجه به اثر مشخص نوع ونیر در استحکام باند ونیر-کور، انتخاب درست این مواد برای دست یافتن به استحکام باند کافی بین کور و ونیر برای جلوگیری از لایه لایه شدن و پریدن رستوریشن‌‌های ونیری زیرکونیا لازم به نظر ‌می‌رسد.


مرضیه علی‌خاصی، عباس منزوی، حکیمه سیادت، بی‌تا فتحی،
دوره 25، شماره 2 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: قرارگیری ایمپلنت‌ها به صورت غیرفعال و بدون استرس در محل خود از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه دقت ابعادی و زاویه‌ای 2 تکنیک قالب‌گیری تری باز و تری بسته به وسیله ماده قالب‌گیری پلی‌اتر و نیز دقت ثبت جزئیات سطحی دندان حین قالب‌گیری از ایمپلنت‌های دندانی مورد بررسی قرار گرفت
روش بررسی: یک مدل فلزی با دو ایمپلنت در ناحیه دندان پرمولر دوم و مولر اول ماگزیمم و یک دندان با سطح شیاردار در ناحیه دندان مولر اول سمت مقابل جهت بررسی ثبت جزئیات در نظر گرفته شد. 27 قالب پلی‌اتر (با قوام متوسط) از این مدل (9 عدد به صورت تری باز و 9 عدد به صورت تری بسته و 9 عدد بعد از باز کردن کوپینگ‌های قالب‌گیری) گرفته شد. قالب‌ها با استفاده از گچ نوع 4 ریخته شد. ثبات ابعادی با استفاده از دستگاه Coordinate Measuring Machine (CMM) و ثبت جزئیات قالب‌ها با استفاده از دستگاه Video Measuring Machine (VMM) ارزیابی شد. نتایج حاصله آنالیز و با استفاده از آزمون T-test و One-way ANOVAمقایسه شدند.
یافته‌ها: بین دو تکنیک تری باز و تری بسته از لحاظ آماری تفاوت قابل توجهی در ثبات ابعادی وجود داشت (001/0P<). به علاوه تفاوت معنی‌داری در ثبت جزئیات بین قالب‌گیری به روش باز و بسته و قالب‌گیری با و بدون وجود ایمپلنت‌ها مشاهده نشد (05/0P>).
نتیجه‌گیری: دقت قالب‌گیری با استفاده از تکنیک تری باز بیش از تری بسته ثبت گردید. وجود ایمپلنت یا عدم وجود آن در ثبت جزئیات سطحی دندان اهمیت چندانی نداشت.


مرضیه علی‌خاصی، مهناز ارشد، حکیمه سیادت، سوسن رحیمیان،
دوره 25، شماره 3 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دستیابی به Passive fit در سوپرااستراکچرهای متکی بر ایمپلنت یکی از رموز موفقیت درمان‌های ایمپلنت می‌باشد. متغیرهای مختلفی این مسئله را تحت تاثیر قرار می‌دهند که یکی از آنها تکنیک قالب‌گیری می‌باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی سه بعدی قالب‌گیری مستقیم و غیرمستقیم از سطح اباتمنت مولتی‌یونیت در طرح درمان All-On-4 بود.
روش بررسی: در این تحقیق یک ماگزیلای آکریلی تهیه شد و 4 مدل فیکسچر برنمارک به روش All-On-4 در آن قرار داده شد. اباتمنت‌های مولتی‌یونیت بر روی فیکسچرها بسته شد و دو تری اختصاصی باز و بسته جهت قالب‌گیری‌های مستقیم و غیرمستقیم تهیه شد. 10 قالب به روش مستقیم و 10 قالب به روش غیرمستقیم با استفاده از ترانسفرهای قالب‌گیری مربوطه تهیه شد. پس از تهیه کست‌ها موقعیت ایمپلنت‌ها در محورهای X, Y, Z، θ و r با استفاده از دستگاه Coordinate Measuring Machine (CMM) با مدل اصلی مقایسه شد. اطلاعات به دست آمده با آنالیز آماری T-test ارزیابی شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد استفاده از تکنیک مستقیم به طور معنی‌داری از دقت بالاتری نسبت به تکنیک غیرمستقیم برخوردار بود (001/0>P).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه تفاوت معنی‌داری از نظر جابجایی چرخشی Δθ و جابجایی خطی Δr در دو تکنیک قالب‌گیری مستقیم و غیرمستقیم نشان داد. همچنین تفاوت آماری معنی‌داری در Δx, Δy, Δz دیده شد. براساس یافته‌های این مطالعه تکنیک قالب‌گیری مستقیم از دقت بالاتری برخوردار است.


مرضیه علی خاصی، حکیمه سیادت، الهه بیابانکی،
دوره 26، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: تهیه قالب‌های دقیق از دندان‌های تراش خورده، در شرایطی که در مجاور ایمپلنت‌‌های دندانی هستند، حائز اهمیت است. در این شرایط، عدم توجه در انتخاب ماده و روش قالب‌گیری مناسب، نه تنها می‌تواند در انتقال موقعیت سه بعدی ایمپلنت تأثیرگذار باشد، بلکه ثبت دقیق دندان را نیز می‌تواند به مخاطره بیاندازد. در تحقیق حاضر دقت دو ماده قالب‌گیری با استفاده از ترانسفر قالب‌گیری مخروطی در ثبت موقعیت ایمپلنت و جزئیات سطح بررسی شد.

  روش بررسی: یک مدل مرجع فلزی دارای 2 ایمپلنت (Implantium) به همراه تراش سه شیار بر سطح یک دندان طبق استاندارد شماره 19 ADA ، ساخته شد. 10 قالب پلی‌اتر (PE) با قوام متوسط با تری اختصاصی و 10 قالب پوتی‌واش پلی‌وینیل سایلوکسان (PVS) با تری پیش‌ساخته با استفاده از ترانسفرهای قالب‌گیری مخروطی تهیه شد. قالب‌ها با گچ ADA نوع 4 ریخته شد. دقت قالب‌گیری به وسیله ارزیابی جابه‌جایی سر آنالوگ ایمپلنت‌ها در محورهای x و y و جابه‌جایی زاویه‌ای، با استفاده از Coordinate Measuring Machine (CMM) و نیز دقت بازسازی شیارها با استفاده از Video Measuring Machine (VMM) اندازه‌گیری شد. این اندازه‌گیری‌ها با مقادیر حاصل از مدل مرجع مقایسه شد. داده‌ها توسط آنالیز One-way ANOVA و T-test آنالیز شد.

  یافته‌ها: پوتی‌واش PVS جابه‌جایی خطی کمتری نسبت به مدل مرجع داشت (001/0> P ). اختلاف معنی‌داری در بازسازی جزئیات سطحی وجود نداشت (15/0= P ).

  نتیجه‌گیری: پوتی‌واش PVS جابه‌جایی خطی کمتری نسبت به PE با قوام متوسط داشت. تفاوت معنی‌داری ازنظر بازسازی جزئیات سطحی بین دو ماده قالب‌گیری، وجود نداشت.


نرگس عامری، حکیمه سیادت، احمدرضا شمشیری، مرضیه علی‌ خاصی،
دوره 29، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تطابق مارژینال فریم ورک‌های ایمپلنتی، عامل مهمی در موفقیت طولانی مدت پروتزهای متکی بر ایمپلنت می‌باشد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان گپ مارژینال مطلق فریم ورک‌های زیرکونیایی در بریج سه واحدی متکی بر ایمپلنت ساخته شده توسط دو سیستمComputer-aided design (CAD)/Computer-aided manufacturing (CAM)،AmannGirrbach  و Zirkonzahn بود.

روش بررسی: مدل اصلی با مانت کردن دو اباتمنت ایمپلنتی به عنوان پایه‌های بریج سه واحدی (کانین تا پره‌مولر دوم ماگزیلا) ساخته شد. در هر سیستم 12 فریم ورک زیرکونیایی ساخته شد. میزان گپ مارژینال مطلق فریم ورک‌ها با استفاده از Video Measuring System در هر یک از اباتمنت‌ها اندازه‌گیری شد. تأثیر نوع سیستم CAD/CAM و سایز اباتمنت بر میزان گپ مارژینال مطلق به ترتیب توسط Independent t test و Paired t test ارزیابی شد و حد معنی‌داری آماری 05/0 درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: میزان گپ مارژینال مطلق اباتمنت پره‌مولر، در فریم ورک‌های سیستم AmannGirrbach بیشتر از Zirkonzahn دیده شد (005/0P=). بین میزان گپ مارژینال اباتمنت پره‌مولر و کانین در هیچ یک از دو سیستم تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده نشد (005/0P>).

نتیجه‌گیری: با وجود محدودیت‌های این مطالعه، به نظر می‌رسد میزان گپ مارژینال مطلق فریم ورک‌های زیرکونیایی به نوع سیستم CAD/CAM استفاده شده بستگی داشت، اما سایز اباتمنت تأثیری بر میزان گپ مارژینال مطلق نداشت.


سمیه ذیقمی، حکیمه سیادت، مرضیه علی خاصی، زینب سعیدی،
دوره 30، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، دقت ابعادی و ‌زاویه‌ای قالب‌های تهیه شده از ایمپلنت‌های زاویه‌دار با استفاده از تری تمام قوس در مقایسه با تری نیم قوس مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به تعداد کم مطالعه در مورد تری‌های نیم قوس و همچنین شیوع بالای بی‌دندانی پارسیل کلاس یک کندی فک پایین، هدف از این مطالعه ارزیابی مقایسه‌ای تری‌های ‌قالب‌گیری تمام قوس و نیم قوس بر دقت ابعادی و زاویه‌ای قالب‌های تهیه‌ شده از ایمپلنت‌های زاویه‌دار بود.

روش بررسی: در این مطالعه از مدل اکریلی کلاس یک کندی فک پایین به عنوان مدل اصلی استفاده شد. چهار عدد ایمپلنت با طول ۱۲ و قطر 3/4 میلی‌متر (Implantium, Dentium, Seuol, Korea) در ناحیه پره مولر و مولر اول با زاویه ۳۰ درجه لینگوالی قرار داده شدند. قالب اولیه با آلژینات از مدل اصلی گرفته شد و از کست ریخته شده برای ساخت ۲۰ تری اختصاصی باز به صورت تمام قوس و نیم قوس استفاده شد. در هر گروه ۱۰ قالب با استفاده از ماده پلی ونیل سایلوکسان گرفته شد و کست‌ها با گچ تیپ IV ریخته شدند. از دستگاه (CMM) Coordinate Measuring Machine برای ‌اندازه‌گیری مختصات ابعادی X)،Y،(Z و ‌زاویه‌ای (q) ایمپلنت‌ها استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS22 و t-test با سطح ‌معنی‌داری ۰۵¤۰ آنالیز شدند.

یافته‌ها: اختلاف بین گروه ها در جابجایی ابعادی در محورهای X ،Y،Z  و به طور کلی در جابجایی خطی (r) با توجه به نوع تری قالب‌گیری معنی‌دار نبود، اما در جابجایی زاویه‌ای (∆q) اختلاف معنی‌داری بین گروه‌ها مشاهده شد (05/0P<).

نتیجه‌گیری: تری نیم قوس منجر به جا به جایی چرخشی کمتر در قالب گیری از ایمپلنت‌های زاویه‌دار می‌شود.


حکیمه سیادت، امین جباری، محمد تقی باغانی، مرضیه علی خاصی،
دوره 30، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: نشاندن دقیق ترانسفرهای قالبگیری، در ساخت پروتز‌های دقیق اهمیت به سزایی دارد. در برخی شرایط، لازم است ایمپلنت‌ها به صورت عمیق و زیر لثه‌ای قرار داده شوند. قرارگیری عمیق‌تر ایمپلنت می‌تواند سبب کاهش دید مستقیم و کاهش دقت اتصال ترانسفر قالب‌گیری و نهایتاً کاهش دقت ‌‌قالب‌گیری و عوارض متعدد ناشی از آن مانند ساخت پروتز بدون تطابق شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر عمق ایمپلنت بر صحت اتصال ترانسفر ‌‌قالب‌گیری توسط دانشجویان می باشد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی، بر روی 50 نفر از دانشجویان سال آخر دوره عمومی دندانپزشکی انجام شد. چهار ایمپلنت در عمق‌های مختلف (0 و 2 و 4 و 6 میلی‌متر) در یک مدل قرار گرفتند. بعد از آموزش نحوه سوار کردن ترانسفر ‌‌قالب‌گیری و ایمپلنت بر روی هم، از دانشجویان خواسته شد که ترانسفر ‌‌قالب‌گیری را بر روی هر چهار ایمپلنت ببندند. نمونه‌ها توسط یک متخصص پروتز مجرب به وسیله یک ذره بین با بزرگنمایی x4 بررسی شدند. داده‌ها توسط تست آماری Cochran آنالیز شدند (05/0P<).

یافته‌ها: میزان عملکرد صحیح در بستن ترانسفر ‌‌قالب‌گیری، در ایمپلنت‌های با عمق زیر لثه‌ای 0 میلی‌متر100%، 2 میلی‌متر 62%، 4 میلی‌متر 58% و 6 میلی‌متر 20%، مشاهده شد. تفاوت آماری معنی‌داری بین تمام گروه‌های آماری مشاهده شد (001/0P<).

نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین افزایش عمق ایمپلنت در زیر لثه و توانایی اتصال صحیح ترانسفر ‌‌قالب‌گیری توسط دانشجویان، رابطه‌ معکوس وجود داشت.


سودابه کولیوند، حکیمه سیادت، صفورا قدسی، دکتر مرضیه علی خاصی،
دوره 31، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده


زمینه و هدف: با وجود گسترش روز افزون اسکنرهای داخل دهانی، تأثیر محل قرار گیری فینیش لاین نسبت به مارجین لثه در تطابق رستوریشن‌های ساخته شده روش دیجیتال همچنان مورد بحث است. هدف از این مطالعه بررسی تطابق کوپینگ‌های ساخته شده به روش دیجیتال در دو ختم تراش زیر و حد لثه در سطوح مختلف دندانی بود.
روش بررسی: 30 دندان پرمولر تراش خورده جهت دریافت روکش متال- سرامیک وارد مطالعه شدند. 15 دندان ختم تراش بالای لثه و 15 دندان ختم تراش زیر لثه داشتند. اسکن دیجیتال توسط اسکنر داخل دهانی(Trios 3shape)  از دندان تراش خورده انجام گرفت .فریم ورک‌های کبالت کروم به روش CAD/CAM ساخته و در دهان امتحان شد. پس از تنظیمات لازم گپ داخلی و مارجینال رپلیکای سیلیکونی با استفاده از استریومیکروسکوپ اندازه‌ گیری شد. اطلاعات مربوط به گپ داخلی و مارجینال توسط روش Multivariate آنالیز شد (05/0P<).
یافته‌ها: میانگین گپ داخلی و مارجینال در گروه بالای لثه به ترتیب 1/52 و 27/56 میکرومتر و در گروه زیر لثه 72/49 و 98/62 میکرومتر محاسبه شد. موقعیت ختم تراش تأثیر معنی‌داری در نتایج به دست آمده نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: کوپینگ‌های کروم- کبالت ساخته شده به روش دیجیتال تطابق داخلی و مارجینال قابل قبولی نشان می‌دهند، هر چند محل ختم تراش در مقادیر گپ داخلی و مارجینال تأثیر معنی‌داری ندارد.
 

مرضیه علی خاصی، نرگس عامری، حکیمه سیادت، احمدرضا شمشیری، محمدرضا نجاتی،
دوره 32، شماره 1 - ( 4-1398 )
چکیده


زمینه و هدف: خطاهایی که در هر یک از مراحل ساخت فریم ورک زیرکونیایی ایجاد می‌شود، ممکن است باعث از بین رفتن تطابق رستوریشن نهایی گردد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات ابعادی فریم ورک‌های زیرکونیایی بریج سه واحدی متکی بر ایمپلنت، در طی مراحل مختلف ساخت توسط سیستمCAD/CAM ، Zirkonzahn بود.
روش بررسی: مدل اصلی با مانت کردن دو اباتمنت ایمپلنتی به عنوان پایه‌های بریج سه واحدی (کانین تا پره مولر دوم ماگزیلا) ساخته شد. توسط اسکنر سیستمZirkonzahn ، مدل اصلی 12 بار اسکن شده و 12 فریم ورک در اندازه مدل اصلی تراشیده شد (نمونه‌های تراش) و 12 فریم ورک با احتساب میزان انقباض در ابعاد بزرگتر تراشیده و سپس سینتر شد تا به ابعاد مدل اصلی برسد (نمونه‌های سینتر). ابعاد مدل اصلی و فریم ورک‌های مرحله تراش و سینتر در مناطق مشخصی توسط دستگاه VMS (Video Measuring System) اندازه‌گیری شد. همچنین این ابعاد در داده‌های اسکن توسط نرم افزار CATIA
اندازه‌گیری شد. اختلاف ابعاد در هر یک از مراحل ساخت نسبت به مدل اصلی محاسبه شد. تأثیر دو فاکتور (مرحله ساخت و اندازه اباتمنت) بر میزان تغییرات ابعادی فریم ورک‌ها توسط Two-Way ANOVA ارزیابی شد. در صورت وجود Interaction بین فاکتورها، از Paired t test (اباتمنت) و Repeated measures ANOVA (مراحل) استفاده شد. حد معنی‌داری آماری 0/05 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: طبق نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر، در تمام ابعاد، تغییرات در مرحله تراش بیشتر از دو مرحله دیگر بوده است. همچنین در تمام مراحل، تغییرات ارتفاع پره مولر نسبت به کانین بیشتر بود (0/001>P).
نتیجه‌‌گیری: با وجود محدودیت‌های این مطالعه به نظر می‌رسد، مراحل ساخت و نیز اندازه اباتمنت بر میزان تغییرات ابعادی فریم ورک‌های زیرکونیایی تأثیرگذار می‌باشند.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb