جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای شفیعی

فرشته شفیعی، زهره برهان حقیقی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1383 )
چکیده

بیان مسأله: به علت عدم چسبندگی آمالگام به ساختمان دندان، استفاده از سیمان‌های چسبنده در ترمیم‌های باندشونده آمالگام رواج یافته است.

هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه‌ای نقش سه نوع گلاس آینومر با آلیاژ نقره، گلاس آینومر معمولی و گلاس آینومر تغییر یافته با رزین به عنوان لاینر چسبنده در افزایش مقاومت شکست دندان ترمیم شده با آمالگام با یکدیگر و همچنین وارنیش به عنوان لاینر انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه‌ آزمایشگاهی, پس از جمع‌آوری 70 دندان کشیده‌شده پره‌مولرفک بالا، حفره‌های  MODتهیه شد. به استثنای یک گروه 10 تایی که دندانها دست نخورده (بدون حفره) به عنوان گروه شاهد مثبت در نظر گرفته شد. یک گروه 10 تایی نیز با حفره MOD بدون ترمیم (گروه شاهد منفی) نگه داشته شد. ترمیم با آمالگام اسفریکالgs.80 (SDI) در 5 گروه آزمایشی به ترتیب با لاینر گلاس آینومر, با آلیاژ نقره (Miracle Mix)، لاینر گلاس آینومر معمولی (خودسخت‌شونده Fuji II)، لاینر وارنیش، لاینرگلاس آینومرنوری (Fuji II LC) و لاینرگلاس آینومر نوری با تابش تأخیری انجام شد. بعد از گذشت 7 روز دوره نگهداری در آب ºC37، دندانها در دستگاه اینسترون تحت نیروی Compressive قرار گرفتند و در لحظه شکست میزان نیرو برحسب کیلوگرم ثبت شد و مقادیر حاصله مورد بررسی آماری قرار گرفت.

یافته‌ها: طبق آزمون ANOVA، تفاوت آماری در مقاومت شکست نمونه‌های ترمیم‌شده و نشده مشاهده گردید و آزمون Tukey HSD در مقایسه دو به دو گروهها نشان داد که لاینر گلاس آینومر نوری (Fuji II LC) تأثیر معنی‌داری در افزایش استحکام شکست دندان ترمیم شده داشته است (05/0P<). در بررسی نوع شکست نمونه‌ها، معمولاً یک کاسپ شکسته ولی کاسپی که سالم باقی مانده آمالگام به صورت باند شده به آن به جای مانده است.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، استفاده از لاینر گلاس آینومر نوری در دندانهای ترمیم شده با آمالگام در افزایش مقاومت شکست، تأثیر آماری معنی‌داری داشت.


فرشته شفیعی، مهران معتمدی، ساغر ضرغام،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1384 )
چکیده

زمینه وهدف: با وجود ارائه ادهزیوهای self-etch و ساده شدن مراحل باندینگ و کاربرد همزمان آنها بر روی مینا و عاج در یک حفره، باند به مینای این ادهزیوها در مقایسه با روش معمول اچینگ مینا هنوز مورد سؤال است. تحقیق حاضر با هدف مقایسه‌ استحکام برشی باند سه سیستم self-etch adhesive با سه pH مختلف بر روی مینای دندان گاو در شرایط خشک و مرطوب انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، تعداد 77 دندان قدامی سالم فک پائین گاو انتخاب شد و در قالبهای آکریلی ثابت گردید؛ سپس توسط صفحه پالیش 600 grit یک سطح صاف مینایی آماده شد. دندانها به 7 گروه 11 تایی به ترتیب زیر تقسیم شدند: در گروه 1 و 2 از سیستم Prompt L-Pop (PLP) به ترتیب در شرایط خشک و مرطوب، در گروه 3 و4 از سیستم Clearfil SE Bond (CSEB) در شرایط خشک و مرطوب، در گروه 5 و6 از سیستم iBond (iB) در شرایط خشک و مرطوب، در گروه 7 نیز به عنوان کنترل از Margin Bond استفاده شد. شرایط خشک با کمک پوار هوا به مدت 10 ثانیه فراهم گشته و در شرایط مرطوب آب اضافی بر سطح دندانها فقط توسط پنبه برداشته شد. با استفاده از قالب تفلونی به ارتفاع 4 و قطر 2 میلیمتر استوانه‌ای کامپوزیتی بر سطح باند تهیه شد؛ پس از 24 ساعت نگهداری در آب با دمای اطاق، نمونه‌ها تحت سیکل حرارتی قرار گرفتند؛ سپس نمونه‌ها در دستگاه Instron تحت نیروی برشی با سرعت mm/min 1 قرار گرفته و مقادیر استحکام برشی باند بر حسب MPa محاسبه شد. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون آماری ANOVA و Scheffe مورد تحلیل قرار گرفته و نحوه شکست با استفاده از استریومیکروسکوپ بررسی گردید. 05/0P< به عنوان سطح معنی‌دار آماری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: استحکام باند گروه CSEB در شرایط خشک (MPa 8/4 ± 5/21) به طور معنی داری از دو گروه PLP و iB بیشتر بود (001/0P<). استحکام باند دو گروه iB (MPa 3±49/9) و PLP (MPa 2/2±60/9) در شرایط خشک به طور معنی داری از گروه CSEB و کنترل (MPa 1/5±99/20) کمتر بود (001/0P<). تفاوت آماری معنی داری از لحاظ استحکام باند بین دو گروه PLP و iB در شرایط خشک مشاهده نشد (0/1P=). استحکام باند گروه CSEB در شرایط مرطوب (MPa 3±8/21) به طور معنی داری از PLP و iB بیشتر بود (001/0P<). استحکام باند دو گروه iB (MPa 3±83/10) و PLP (MPa 4±6/10) در شرایط مرطوب به طور معنی داری از گروه CSEB و کنترل کمتر بود (0/0P=). تفاوت آماری معنی داری از لحاظ استحکام باند بین دو گروه PLP و iB در شرایط مرطوب مشاهده نشد (99/0P=). در هیچ‌ یک از 3 سیستم self-etch مورد بررسی میانگین استحکام باند در شرایط خشک و مرطوب تفاوت آماری معنی داری نشان نداد (P به ترتیب 53/0PLP:، 84/0CSEB: و 34/0iB:). شکست در دو گروه PLP و دو گروه iB اغلب به صورت adhesive و در دو گروه CSEB بیشتر به صورت mixed (شکست adhesive به همراه cohesive در کامپوزیت) مشاهده شد.
نتیجه‎گیری: بر اساس نتایج این تحقیق باندینگ CSEB بر روی مینا استحکام باند مناسبی داشت ؛ در حالی که دو سیستم iB و PLP بر روی مینای تراش خورده، باند کمتری داشتند. 3 سیستم چسبنده self-etch حساسیت تکنیکی به رطوبت اولیه مینا نشان ندادند.


فرشته شفیعی، مهران مرتضوی، مهتاب معمارپور،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:یکی از مشکلات رایج در ترمیم‌های کامپوزیتی، ریزنشت از لبه‌های ترمیم می‎باشد. استفاده از سیستم‎های چسبنده که باند مطلوب با دندان برقرار می‎کنند، می‎تواند در کاهش ریزنشت مؤثر باشد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه چهار سیستم چسبنده عاجی در کاهش میزان ریزنشت ترمیم‎های کامپوزیت رزین در دندانهای شیری و دائمی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، حفرات کلاس V در 80 دندان کانین شیری و 80 دندان پره‌مولر دائمی کشیده شده سالم انسان، به گونه‎ای که حاشیه اکلوزالی حفرات در مینا و لبه لثه‎ای آنها در حدود 1 میلیمتر پایینتر از CEJ قرار داشته باشد، تعبیه گردید. دندانها به دو بخش دائمی و شیری که هر کدام شامل 4 گروه 20 تایی ‎بودند، تقسیم شدند. حفرات در چهار گروه دندانهای دائمی توسط چهار سیستم چسبنده شامل،Scotchbond Multipurpose ، Single Bond، Clearfil SE Bond و Prompt L-Pop و با کامپوزیت رزین‎های مربوطه ترمیم گردیدند. همین روند در 4 گروه دندان شیری انجام گرفت. پس ازپرداخت ترمیم‌ها و انجام ترموسیکل، نمونه‌ها در محلول فوشین 5/0% به مدت 24 ساعت نگهداری شدند. بعد از آن در جهت باکولینگوالی برش داده شده و برای بررسی نفوذ رنگ در زیر استریومیکروسکوپ قرار گرفتند. جهت مقایسه ریزنشت بین گروه‌ها از آزمون کروسکال والیس و آزمون تکمیلی Dunn استفاده گردید و 05/0>P به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‎ها: بررسی بر روی چهار سیستم چسبنده در دندانهای دائمی در مارجین اینسیزالی و لثه‌‌ای و در مارجین اینسیزالی دندانهای شیری اختلاف معنی ‌داری نشان داد (به ترتیب 000/0P=، 002/0P=، 000/0P=). با مقایسه عملکرد هر یک از سیستم‌های آزمایشی به طور جداگانه بین دندانهای دائمی با شیری و در دو مارجین اینسیزالی و لثه‌ای تفاوت قابل ملاحظه‌‌ای مشاهده نشد. تنها PLP اختلاف آماری واضحی را در ریزنشت مارجین لثه‌ای نشان داد (009/0P=). به طوری که کاربرد PLP در دندانهای شیری نسبت به دائمی، سیل سرویکالی بهتری را نشان داد. CSEB نتایج قابل قبولی را در کاهش ریزنشت حاشیه سرویکالی و اینسیزالی دندانهای شیری به همراه داشت.
بحث و نتیجه‌گیری: عملکرد سیستم‌های SBMP، SB و CSEB در دندانهای شیری و دائمی، می‌تواند با نتایج قابل قبول کلینیکی همراه باشد و تنها PLP (به استثنای مارجین لثه‌ای شیری) در کاهش ریزنشت، عملکرد ضعیفی را نشان می‎دهد. با توجه به اهمیت سهولت و کوتاهی مراحل کلینیکی در کودکان و نیز نتایج مطلوب CSEB در دو حاشیه مینایی و عاجی دندانهای شیری، به نظر می‎رسد که می‎توان از این سیستم در کاهش ریزنشت ترمیم‎های کامپوزیت رزین بهره گرفت


عزت‌الله جلالیان، مونا صادق، رعنا محمدی، ریحانه آقاجانی، الناز شفیعی،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: مقاومت به شکست ریشه دندان‌های اندو شده، به مقدار زیادی به گونه پست مورد استفاده بستگی دارد . بررسی‌های انجام شده بر وجود تناقض‌هایی در میزان مقاومت به شکست ریشه در استفاده از انواع پست‌های غیرفلزی دلالت دارد. هدف از انجام این بررسی مقایسه اثر 2 گونه پست غیرفلزی باند شونده با ضریب الاستیسیتی متفاوت بر مقاومت به شکست دندان‌های اندو شده در برابر نیروهای فشاری بود.

  روش بررسی: این بررسی به روش تجربی و در شرایط آزمایشگاهی بر روی 20 دندان پره‌مولر فک پایین که تاج آن‌ها قطع شده و تحت درمان ریشه قرار گرفتند انجام شد. دندان‌ها به صورت تصادفی به 2 گروه 10 تایی تقسیم شدند . پس از تهیه فضای پست پستهای فایبر RTD و پست‌های FRC با پوشش زیرکونیا ICE LIGHT در کانال دندان‌ها سمان شدند. تاج دندان‌ها با کامپوزیت بازسازی گردید، نمونه‌ها پس از بازسازی لیگامان پریودنتال و مانت در رزین آکریلی در دستگاه آزمون استحکام تحت نیروی فشاری با زاویه 90 درجه نسبت به محور طولی دندان با سرعت 1mm/min قرار گرفتند. بعد از مشخص شدن نرمال بودن توزیع داده‌ها جهت قضاوت آماری از آنالیز آماری One-way ANOVA و T-test استفاده شد.

  یافته‌ها: میانگین مقاومت به شکست در گروه ICE LIGHT (N) 24/106 ± 18/865 و در گروه گلاس‌فایبر (N) RTD 74/156 ± 11/1083 بود. بالاترین میانگین مقاومت به شکست در گروه گلاس‌فایبر RTD مشاهده گردید و اختلاف معنی‌داری ازنظر آماری بین دو گروه مشاهده گردید (0001/0> P ).

  نتیجه‌گیری: پست‌های FRC با پوشش زیرکونیا به علت ایجاد شکستگی‌های نامطلوب در دندان باید با احتیاط استفاده شوند بنابراین استفاده از پست‌های گلاس‌فایبر برتری دارد.


رضا مسائلی، طاهره سادات جعفر زاده کاشی، فرهاد شفیعی،
دوره 28، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده

پلی لاکتیک کو گلایکولیک اسید یک پلیمر زیست تخریب پذیر است که در گستره وسیعی از کاربردهای پزشکی استفاده می‌گردد. پلیمر PLGA به طور ویژه‌ای در زمینه دندانپزشکی در شکل‌های مختلفی از جمله scaffold، ممبران، میکرو ذرات و نانو ذرات ساخته شده اند. غشاهای PLGA با نتایج امیدوار کننده‌ای در فرایند درمان ترمیم استخوان به صورت تنها و در ترکیب با مواد دیگر مورد مطالعه قرار گرفته است. Scaffold‌های PLGA برای بازسازی بافت آسیب دیده به همراه سلول‌های بنیادی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. شواهد قطعی وجود دارد که توسعه نانوپارتیکول PLGA می‌تواند در گستره وسیعی از رشته‌های دندانپزشکی مانند اندو، جراحی، ایمپلنت دندانی و پریودنتولوژی مفید باشد. هدف از این مقاله مروری بر دستاوردهای اخیر استفاده از PLGA و کاربردهای آن در زمینه دندانپزشکی با جستجوی مقالات مرتبط در بازه زمانی سال‌های 2004 تا 2016 در پایگاه‌های داده ScienceDirect و PubMed می‌باشد.


فرزانه فرید، پدرام اعتمادی، فرهاد شفیعی،
دوره 30، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر به دلیل توجه بیشتر به شاخص زیبایی، سیستم‌های مختلفی با استفاده از مواد سرامیکی همرنگ دندان، در ساخت رستوریشن ثابت استفاده ‌می‌شوند. هدف از مطالعه حاضر تعیین مشابهت مختصات رنگ سه سیستم رایج، با نمونه رنگ A2 از مجموعه انتخاب رنگ Vita classic بود.
روش بررسی: در این مطالعه سیستم متال- سرامیک (MCR) (mm 5/0 کور فلزی نیکل- کروم و  mm1 لایه ونیر Ceramco lll) سیستم تمام سرامیک (CE) (mm 5/0کور زیرکونیا Cercon و mm 1 لایه ونیر Cercon ceram) و سیستم تمام پرسلن (VM7) (mm 5/1پرسلنVita VM7) مورد بررسی قرار گرفتند. از هر سیستم 15 نمونه به شکل دیسک با قطر mm 10 و ارتفاع mm 5/1 به رنگ Vita A2 ساخته شد. پارامترهای رنگ L*a*b* نمونه‌ها با استفاده از اسپکتروفتومتری تعیین و تفاوت رنگ E)Δ( هر سیستم با نمونه رنگ مرجع محاسبه گردید. آنالیزهای آماری با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و مقایسه‌های متعدد Tukey انجام شد.
یافته‌ها: اختلاف مختصات رنگ هر سیستم با نمونه رنگ مرجع معنی‌دار بود (05/0P<). مختصات رنگ نمونه مرجع 11/14b*=، 59/1 = a*، 48/72L*= بود. میانگین این مختصات برای گروه MCR به ترتیب 64/0±51/15، 24/0±88/2، 38/0±61/72، برای گروه CE 61/51±0/14،17/77±0/2، 46/42±0/76، و برای گروه VM7 61/9±0/17، 19/15±0/2، 6/13±0/75 بود. اختلاف رنگ گروه  MCR(98/1E=Δ) در محدوده قابل قبول و برای دو گروه  CE(38/5E=Δ) و VM7 (72/4E=Δ) غیر قابل قبول بود.
نتیجه‌گیری: تحت شرایط این مطالعه نمونه‌های متال- سرامیک کمترین اختلاف را با نمونه رنگ مرجع داشتند.
 

راهله السادات میرسیفی نژاد نائینی، علیرضا دانش کاظمی، فهیمه شفیعی،
دوره 31، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش حساسیت دندانی یکی از مشکلات شایع در دندانپزشکی است. یکی از مکانیسم‌های درمان آن مسدود کردن توبول‌های عاجی است. هدف از این مطالعه مقایسه میانگین میزان بسته شدن توبول‌های عاجی تحت تأثیر دو خمیردندان حاوی هیدروکسی آپاتیت کربناته نانو ساختار و حاوی فلوراید با استفاده از SEM (scanning electron microscope) بود.
روش بررسی: مینای جینجیوالی قسمت باکالی تاج 42 دندان سالم پرمولر ماگزیلا حذف و از عاج اکسپوز شده قطعه 3×3 میلی‌متری تهیه گردید. نمونه‌ها پس از اچ، با آب مقطر شسته و به صورت تصادفی به 6 گروه تقسیم شدند. 3 گروه با خمیردندان هیدروکسی آپاتیت کربناته نانو ساختار و 3 گروه دیگر با خمیردندان Colgate، به مدت 3، 7 و 14 روز مورد مداخله قرارگرفتند. نمونه‌ها با SEM به منظور بررسی وضعیت توبول‌های عاجی طبق شاخص Hulsmann توسط دو محقق بررسی شدند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 و آزمون آماری kruskal-wallis بررسی گردید. حد معنی‌داری معادل 05/0 در نظرگرفته شد.
یافته‌ها: میزان مسدود شدن توبول‌های عاجی در درمان با دو خمیردندان تفاوت معنی‌داری نشان داد، به طوری که این میزان در خمیردندان هیدروکسی آپاتیت بیشتر از فلوریده بود که به ترتیب (000/0، 004/0، 024/0P=) می‌باشد. بین درمان 3، 7 و 14 روزه خمیردندان هیدروکسی آپاتیت تفاوت معنی‌دار وجود نداشت (537/0، 069/0، 230/0P=).
نتیجه‌گیری: توان مسدود کردن توبول‌های عاجی در خمیردندان هیدروکسی آپاتیت کربناته نانو ساختار در مدت زمان کوتاه بیش از خمیر دندان Colgate است.

ملیحه کرمی، مسعود مرادی، فرانک شفیعی،
دوره 31، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده


زمینه و هدف: آسیب به دندان‌های شیری و دائمی موجب به خطر افتادن سلامت دهان و دندان کودک می‌شود و مشکلات منحصر به فردی در درمان ایجاد می‌کند. از آنجا که پیش آگهی آسیب، رابطه نزدیکی با مدیریت صحیح و فوری بعد از وقوع حادثه دارد و در بیشتر موارد مربیان بهداشت اولین افراد در تماس با کودکان هستند، آگاهی آن‌ها از نحوه برخورد با این صدمات نقش مهمی در پیشگیری و درمان دارد. هدف از انجام این پژوهش، سنجش آگاهی مربیان بهداشت مدارس ابتدایی شهر سنندج در مواجهه با آسیب‌های دندانی در سال 1396 بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، پس از مشاوره با آموزش و پرورش، کلیه مربیان مدارس ابتدایی شهر سنندج که 59 نفر بودند، شناسایی شدند. پس از تکمیل پرسشنامه، اطلاعات گرد آوری شده و برای تجزیه و تحلیل داده‌ها نرم افزار SPSS20 مورد استفاده قرار گرفت. به منظور آزمون فرضیه‌های پژوهش، از رگرسیون چند متغیره و آزمون‌های نان پارامتریک ضریب همبستگی اسپیرمن، من- ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین نمره آگاهی 59 مربی بهداشت 41/3±02/14 و نمره آگاهی زنان بالاتر بود. بین نمره آگاهی با سن، سابقه کار و میزان تحصیلات ارتباط آماری معنی‌داری وجود نداشت (05/0P>). در این مطالعه نمره آگاهی افراد با تجربه مواجهه با فرد دچار آسیب و مربیانی که دوره آموزشی را گذرانده‌اند بیشتر از سایر افراد بود، هر چند از لحاظ آماری تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (05/0P>).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان دهنده آگاهی ناکافی مربیان در مورد مدیریت آسیب‌های دندانی و لزوم کاربرد استراتژی‌هایی برای بهبود دانش مربیان در این زمینه است. از آنجا که افزایش آگاهی موجب پیش آگهی مطلوب‌تر در صدمات دندانی می‌شود، برگزاری دوره‌های آموزشی جهت افزایش آگاهی مربیان امری ضروری می‌باشد.
 

سحر محمدی، برهان مرادویسی، محمد عزیز رسولی، فرانک شفیعی،
دوره 33، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات خونی مزمن بر جنبه‌های مختلف زندگی بیماران اثر منفی دارد. هدف از این مطالعه، ارزیابی سلامت دهان و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور و هموفیلی بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی درسال 1398 بر 56 بیمار هموفیلی و 35 نفر از بیماران تالاسمی ماژور بالای 15 سال انجام شد. پس از معاینه بالینی، شاخص‌های DMFT و CPITN اندازه گیری و سپس پرسشنامه‌های OHIP-14، خشکی دهان و SF36 توسط آن‌ها تکمیل شد. اطلاعات با استفاده از آزمون‌های
Chi-square، T- test و ANOVA و توسط نرم افزار Stata14 آنالیز شد.
یافته‌ها: میانگین سن بیماران هموفیلی و بتا- تالاسمی به ترتیب معادل 3/32 و 2/26، شاخص DMFT 75/8 و 6/7 ( با برتری دندان‌های پوسیده) و شاخص CPITN نیز 26/2 و 02/2 بود. بر اساس شاخص CPITN، 6/19% و 20% از بیماران هموفیلی و تالاسمی به ترتیب لثه سالم داشتند. میانگین نمره کل کیفیت زندگی در مبتلایان به هموفیلی و تالاسمی به ترتیب 11/62 و 07/58 بود. همبستگی منفی و معنی‌داری بین نمره کل کیفیت زندگی و DMFT در هر دو گروه مشاهده شد (05/0>P). در بیماران تالاسمی بین حیطه‌های مختلف کیفیت زندگی و CPITN و OHIP-14 ارتباط معنی‌داری وجود داشت (05/0>P). بیماران دارای خشکی دهان، کیفیت زندگی پایین‌تری داشتند.
نتیجه‌گیری: بیماران هموفیلی و تالاسمی سلامت دهان نامطلوبی را نشان دادند. توسعه استراتژی‌های چند بعدی در جنبه‌های مختلف بیماری برای ارتقاء کیفیت زندگی در هر دو گروه بیماران ضروری است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb