جستجو در مقالات منتشر شده


۱۳ نتیجه برای شمشیری

حسن درریز، مریم معماریان، علی مدنی، لیلا صدیق پور، احمد رضا شمشیری،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کور فلزی و زیرکونیایی بر رنگ رستوریشن‌ها و نیز بررسی تأثیر پشت پوش (Backing) بر رنگ رستوریشن سرکون زیرکونیا بود.
روش بررسی: نمونه‌های مورد مطالعه شامل دیسک‌های سرکون زیرکونیا و دیسک‌های متال سرامیک از آلیاژ طلای زرد و آلیاژ بیس متال با رنگ پرسلن ونیر کننده ۲A و دو ضخامت پرسلن ونیر کننده (mm ۷/۰ و mm ۲/۱) بود. از هر گروه سه نمونه دیسک شکل آماده شد. دیسک‌های متال سرامیک شامل دیسک‌هایی از جنس آلیاژ نیکل کروم (Verobond) و آلیاژ طلا (World ۸۹) با دو رنگ ۲A و ۵/۳A و دو ضخامت پرسلن ونیر کننده بود. برای دیسک‌های سرکون زیرکونیا سه پشت پوش از آلیاژ طلای زرد، آلیاژ نیکل کروم و کامپوزیت رنگ ۳A ساخته شد. اندازه‌گیری رنگی دیسک‌های زیرکونیایی (روی سه نوع پشت پوش) و دیسک‌های متال سرامیک با دستگاه اسپکتروفتومتر انجام گرفت. از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی برای بررسی آماری استفاده شد.
یافته‌ها: مقادیرa*،b*،L* رستوریشن‌های سرکون زیرکونیا روی سه نوع پشت پوش تفاوت معنی‌دار‌ با هم نداشتند (۰۵/۰P>). در مقایسه دو به دو بین انواع رستوریشن‌ها، a* در رستوریشن‌های متال سرامیک به طور معنی‌دار‌ی بیشتر از رستوریشن سرکون زیر کونیا بود (۰۵/۰P<).
نتیجه‌گیری: رستوریشن سرکون زیرکونیا کاملاً قادر به پوشاندن پشت پوش زیرین خود است.


حسین افشار، احمدرضا شمشیری، وحید پورطالبی فیروزآبادی، زهرا بنی‌عامری،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: (NC) Nursing Caries یک شکل مخرب از پوسیدگی ناشی از عادات تغذیه‌ای نادرست در نوزادان است که دندان‌های شیری را بعد از رویش متاثر می‌کند. آشنایی با الگوی این نوع پوسیدگی و بررسی قرینگی و ناقرینگی آن جهت تشخیص و درمان موثر و علمی ضروری به نظر می‌رسید. هدف از این مطالعه بررسی ارزیابی الگوی پوسیدگی Nursing Caries از نظر قرینگی و ناقرینگی در کودکان بین ۳ تا ۵ سال بود.

روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی (Cross sectional) می‌باشد. تعداد ۱۰ مهد کودک در شهر تهران توسط سازمان بهزیستی تهران به صورت تصادفی انتخاب گردید. ۱۱۵ کودک دارای پوسیدگی با الگوی NC پس از معاینه و تکمیل پرسشنامه مربوطه توسط والدین در مطالعه وارد شده و dmfs در دندان‌های انسیزور بالا و کانین‌های بالا و پایین و مولرهای اول شیری بالا و پایین تعیین گردید و الگوی پوسیدگی‌ها در دندان‌های فوق از نظر قرینگی و ناقرینگی مورد ارزیابی قرار گرفت. آنالیز داده‌ها به وسیله آزمون‌های آماری ANOVA،LSD ، Chi-square و Fisher انجام شد.

یافته‌ها: در این مطالعه در ۹/۵۳% از کودکان دارای الگوی NC، دندان‌های قدامی به صورت قرینه و ۱/۴۶% به صورت ناقرینه درگیر شده بودند و در مجموع دندان‌های قدامی و خلفی (مولرهای اول شیری) دارای الگوی NC ۲/۳۲% به صورت قرینه و ۸/۶۷% به صورت ناقرینه درگیر شده بودند. همچنین درمورد رابطه سمت شیردهی مادر با قرینگی الگوی NC، نتایج نشان داد که در کودکان با الگوی قرینه NC ۵۱% به طور یکسان از هر دو سمت مادر شیر خورده بودند، در کودکان دارای الگوی NC و ناقرینه با درگیری بیشتر در سمت راست ۵۰% بیشتر از سمت چپ مادر و در کودکان با درگیری بیشتر در سمت چپ ۵۰% بیشتر از سمت راست مادر شیر تغذیه نموده بودند (۰۱/۰=P).

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که NC هم دارای الگوی قرینه و هم الگوی ناقرینه می‌باشد. از عوامل تاثیرگذار بر قرینگی یا ناقرینگی NC، سمتی از مادر می‌باشد که کودک از آن سمت بیشتر شیر تغذیه می‌کرده است.


افسانه پاکدامن، احمد خرمالی، احمدرضا شمشیری،
دوره ۲۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از شاخص‌های ارزشیابی در مؤسسات درمانی که در سال‌های أخیر مورد توجه قرار گرفته است ارزشیابی سازمان براساس میزان رضایتمندی مراجعین می‌باشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه میزان رضایتمندی بیماران از ارایه خدمات به صورت درمان جامع در مقایسه با روش سنتی ارایه خدمات در کلینیک آموزشی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.

  روش بررسی: پژوهش حاضر یک بررسی توصیفی- مقطعی بر روی ۳۰۸ بیمار دریافت کننده خدمات دندانپزشکی در بهار ۱۳۸۹ در دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. داده‌ها از بیماران بخش درمان جامع علاوه بر سایر بخش‌های درمانی مستقل دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران شامل بخش‌های (ترمیمی و زیبایی، پریودنتیکس، اندودنتیکس، رادیولوژی، پروتز متحرک و پروتز ثابت) با استفاده از نسخه ترجمه شده پرسشنامه رضایتمندی دندانی Dental Satisfaction Questionnaire (DSQ) شامل ۱۹ سؤال در سه حیطه و اطلاعات دموگرافیک جمع‌آوری گردید. آمار توصیفی به صورت درصد پاسخ‌دهی گزارش شد. به منظور مقایسه میانگین نمرات کسب شده بین حیطه‌ها آنالیز واریانس محاسبه گردید.

  یافته‌ها: میانگین استاندارد شده Dental Satisfaction Index (DSI) نمره حیطه‌های مختلف به طور متوسط به شرح زیر می‌باشد: کنترل درد ۱۷ ± ۵۸، دسترسی ۱۲ ± ۵۹، کیفیت درمان ۱۱ ± ۶۸ و رضایت کلی ۱۰ ± ۶۲ بود. ۵/۹۲% از پرسش شوندگان عنوان نموده‌اند که دانشجویان هنگام معاینه بیماران بسیار با دقت هستند. ۸/۹۶% از بیماران اظهار داشتند که دانشجویان برخورد محترمانه‌ای با بیماران خود دارند. مهم‌ترین علل نارضایتی بیماران علاوه بر سیستم نوبت‌دهی و مدت انتظار، عدم ارایه خدمات پیشگیرانه و تلاش در جهت کاهش درد بود .

  نتیجه‌گیری: میزان رضایتمندی بیماران مراجعه‌کننده به کلینیک‌های درمانی دندانپزشکی در اندازه نسبتاً مطلوبی قرار دارد. به منظور ارتقاء سیستم ارایه خدمات پیشگیری و تلاش در جهت کنترل درد پیشنهاد می‌گردد.


مریم قاسمپور، زهرا مولانا، همایون علاقه‌مند، علی بیرامی، علی بیژنی، فریبا اصغرپور، احمدرضا شمشیری، قاسم میقانی،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

  زمینه و هدف: از آنجاییکه پوسیدگی ثانویه، مهم‌ترین علتی است که منجر به شکست ترمیم‌های رزینی می‌شود، تولید مواد رزینی با خاصیت ضدمیکروبی، همواره مورد توجه بوده است. هدف از این مطالعه، بررسی عملکرد شیاربندهای فلورایددار و بدون فلوراید حاوی نانوذرات نقره بر استرپتوکوک موتانس بود.

  روش بررسی: در این مطالعه، خواص ضدمیکروبی شیاربندهای فلورایددار (Clinpro ۳M) و بدون فلوراید (Concise ۳M) پس از افزودن نانوذرات نقره با درصدهای وزنی ۰، ۰۱/۰، ۰۲/۰، ۰۳/۰، ۰۴/۰، ۰۵/۰ با تست تماس مستقیم مورد بررسی قرار گرفت. شیاربندها بر دیواره‌های میکروتیوب‌های ۵۰۰ میکرولیتری شکل داده شد و پس از کیور شدن توسط دستگاه لایت‌کیور، در مجاورت باکتری‌های غوطه‌ور در محیط مایع قرار گرفتند. سپس در زمان‌های ۳، ۲۴ و ۴۸ ساعت، ۱۰ میکرولیتر از محیط مایع بر روی محیط کشت بلاد آگار، کشت داده شد. بعد از ۲۴ ساعت انکوباسیون در محیط ۳۷ درجه سانتی‌گراد، تعداد کلونی‌های موتانس با دستگاه شمارنده کلونی شمارش شد. داده‌ها با آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون T مستقل ارزیابی شدند.

  یافته‌ها: شیاربندهای فلورایددار نسبت به شیاربندهای بدون فلوراید در غلظت‌های پایین (۰۲/۰-۰)، تأثیر معنی‌داری در جلوگیری از رشد استرپتوکوک موتانس داشتند ) ۰۰۱/۰ P≤ ). گروه‌های حاوی نانوذرات نیز به طور معنی‌داری رشد باکتری‌ها را کاهش دادند (۰۰۱/۰ P≤ ) که این خصوصیت با افزایش میزان نانوذرات، به وضوح افزایش یافت.

  نتیجه‌گیری: اگرچه شیاربندهای فلورایددار خواص ضدمیکروبی از خود نشان دادند، اما با افزایش درصد وزنی نانوذرات نقره، خاصیت ضدمیکروبی قوی‌تر و مؤثرتری از خود نشان دادند.


ندا مسلمی، محدثه حیدری، رضا فکرآزاد، حانیه نخبه الفقهایی، سیامک یعقوبی، احمد رضا شمشیری، مژگان پاک‌نژاد،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

  زمینه و هدف: پیوند آزاد لثه یکی از قابل پیش‌بینی‌ترین درمان‌های افزایش عرض لثه کراتینیزه می‌باشد. اما یکی از معایب اصلی این درمان درد در ناحیه دهنده پیوند کام در طول دوره ترمیم زخم می‌باشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر لیزر کم‌توان بر ترمیم بالینی و درد در ناحیه دهنده پیوند در جراحی پیوند آزاد لثه بود.

  

روش بررسی: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی کنترل شده و دو سویه کور و Split mouth بر روی ۱۲ بیمار در بخش پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تست (تابش لیزر) و کنترل (تابش پلاسبو) تقسیم شدند. در گروه لیزر پس از انجام جراحی در ناحیه دهنده پیوند کام، تابش لیزر دیود ۶۶۰ نانومتری با پارامترهای با توان ۲۰۰ میلی‌وات و زمان تابش ۳۲ ثانیه تابیده ‌شد و در روزهای ۱ ،۲، ۴ و ۷ ادامه یافت و در گروه کنترل به همین ترتیب لیزر به صورت خاموش استفاده شد. جهت بررسی میزان اپیتلیزاسیون از H۲O۲ ۳% و جهت بررسی ترمیم بالینی از فتوگرافی استفاده شد. جهت بررسی میزان درد تعداد مسکن مصرفی بیمار ثبت شد. همچنین حضور یا عدم حضور خونریزی نیز بررسی ‌شد. جهت آنالیز ترمیم از تست آماری Wilcoxon ، جهت آنالیز درد از تست آماری Repeated measures ANOVA و جهت آنالیز خونریزی از تست آماری McNemar استفاده شد. حد معنی‌دار آماری کمتر از ۰۵/۰ درنظر گرفته شد.

  یافته‌ها: زخم ناحیه کام در روز ۱۴ در گروه لیزر از لحاظ میزان اپیتلیزاسیون (۰۲/۰ P= ) و ترمیم بالینی (۰۱/۰ P= ) به طور معنی‌داری بهتر از گروه کنترل بود و در روز ۲۱ در گروه لیزر از لحاظ میزان اپیتلیزاسیون به طور معنی‌داری بهتر از گروه کنترل بود (۰۵/۰ P= ). با این حال دو گروه از لحاظ تعداد مسکن مصرفی و خونریزی تفاوت معنی‌داری را نشان ندادند (۵۱/۰ P= ) و (۱ P= ).

  نتیجه‌گیری: براساس نتایج این تحقیق و با پارامترهای به کار گرفته شده در این مطالعه استفاده از لیزر کم‌توان در ناحیه دهنده پیوند کام می‌تواند منجر به بهبود ترمیم زخم در روز در طی هفته دوم و سوم شود.


حوریه باشی‌زاده فخار، هانیه کاویانی، مهرداد پنج نوش، احمدرضا شمشیری،
دوره ۲۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

  زمینه و هدف: آگاهی از ارتباط دندان‌های خلفی با سینوس ماگزیلاری در پروسه‌های جراحی مانند کشیدن دندان‌های خلفی بالا وکاشت ایمپلنت یا در حرکات ارتودنتیک دندان‌های خلفی بالا نظیر اینتروژن بسیار مهم است. در موارد پروتروژن ریشه دندان‌ها به سینوس ریسک پنوماتیزیشن بعد از کشیدن دندان وجود دارد که باعث کاهش استخوان در دسترس جهت ایمپلنت یا دنچر فک بالا می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی دقت رادیوگرافی پانورامیک در تعیین رابطه ریشه دندان‌های خلفی بالا با کف سینوس ماگزیلاری به کمک Cone Beam CT بود.

  روش بررسی: مطالعه بر روی ۱۱۷ نمونه پانورامیک و CBCT گرفته شده از بیماران مراجعه‌کننده به کلینیک خصوصی رادیولوژی انجام شد. ارتباط بین ۴۵۲ ریشه دندان‌های خلفی ماگزیلاری شامل پرمولار دوم، مولار اول و دوم با کف سینوس کلاس‌بندی شد. از CBCT به عنوان روش Gold Standard استفاده شد و همخوانی نتایج پانورامیک نسبت به CBCT با استفاده از آزمون آماری Chi-square و Multiple logistic regression مورد ارزیابی قرار گرفت.

  یافته‌ها: تشابه نتایج پانورامیک و CBCT در ۷/۵۷% نمونه‌ها مشاهده شد. در مواردی که نوک ریشه با کف سینوس تماس نداشت (کلاس صفر) همخوانی بالا (۵/۸۹%) بین دو روش دیده شد. در کلاس یک ۸/۵۸% همخوانی و در موارد پروتروژن ریشه به داخل سینوس (کلاس سه و چهار) ۵۰% همخوانی دیده شد (۰۰۱/۰ > P ) . در۳۶% مواردی که دارای پروتروژن به داخل سینوس نبودند (کلاس صفر-۱-۲)، درپانورامیک پروتروژن نشان داده شد. همخوانی نتایج در دندان پره مولار دوم به طور معنی‌داری بالاتر از دندان‌های مولار به دست آمد (۰۰۱/۰ P< ).

  نتیجه‌گیری: تعداد قابل توجهی از ریشه‌هایی که پروتروژن به داخل سینوس در پانورامیک را نشان دادند، در CBCT این پروتروژن مشاهده نشد. بنابراین برای تعیین ارتباط دقیق ریشه با کف سینوس در صورت مشاهده پروتروژن ریشه به داخل سینوس بررسی های دقیق‌تر توسط CBCT توصیه می‌گردد.


مهرداد پنج نوش، فرنوش تقوی دامغانی، احمدرضا شمشیری،
دوره ۲۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

  زمینه و هدف : هنگام جراحی دندان‌های مولر سوم نهفته در صورت نزدیکی عصب آلوئولار تحتانی به این دندان ریسک آسیب به این عصب وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر عوامل مختلف بر میزان این آسیب‌پذیری توسط تصویربرداری (Cone Beam Computed Tomography) CBCT بود.

  روش بررسی : رادیوگرافی CBCT از ۱۹۱ بیمار مراجعه‌کننده برای ارزیابی دقیق‌تر رابطه کانال مندیبولار و مولر سوم نهفته مندیبل انتخاب و موقعیت این دو ساختار آناتومیک در نقطه تماس آن‌ها ارزیابی شد. نقش احتمالی متغیرهای جنس، فرم نهفتگی مولر سوم مندیبل، رابطه آناتومیکی مولر سوم با کانال مندیبل و تفاوت سنی ارزیابی گردید. داده‌ها توسط آزمون‌های Chi-square و Student’s t-test آنالیز شد.

  یافته‌ها : در ۷/۸۱% بیماران بین کانال مندیبولار و دندان‌های مولر سوم نهفته تماس وجود داشته است. موارد تماس دو ساختار در زنان بیشتر از مردان (۰۱/۰ P= ) بوده و در آن‌هایی که رابطه آناتومیکی مولر سوم و کانال مندیبل به صورت لینگوالی قرار داشته، به صورت معنی‌داری بیشتر از موقعیت‌های باکالی و تحتانی مشاهده گردید (۰۰۱/۰ P< ). با این حال، سن و فرم نهفتگی تأثیر قابل‌توجهی بر رابطه این دو ساختار نداشتند (۰۵/۰ P> ).

  نتیجه‌گیری : در استفاده از روش تصویربرداری CBCT ، ریسک آسیب به عصب مندیبولار یا اکسپوز آن در زنان و در موارد موقعیت لینگوالی کانال مندیبولار نسبت به مولر سوم مندیبل در بیماران دارای تماس نزدیک بین این دو ساختار در تصاویر پانورامیک، بیشتر بوده و جراح باید دقت لازم را در این موارد هنگام جراحی دندان مولر سوم داشته باشد. 


الهیار گرامی، دکتر امیر حسین میرهاشمی، سحر رفیعی چوکامی، احمدرضا شمشیری،
دوره ۲۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: مال‌اکلوژن‌ Cl II یکی از ناهنجاری‌های شایع در جوامع مختلف انسانی بوده و استفاده از یک روش ساده، ارزان و قابل دسترس درمانی که بتوان آن را توسط دندانپزشک عمومی یا متخصص ارائه نمود، در پیشگیری از عوارض آتی مال‌اکلوژن بسیار حیاتی است. درمان ناهنجاری Cl II با استفاده از دستگاه‌های فانکشنال نظیر Twin block و بایت پلن شیب‌دار در مقایسه با درمان‌های ارتودنسی ثابت یا ارتوسرجری؛ هزینه، عوارض و پیچیدگی‌های کمتری دارد. تا به حال، تغییرات دنتواسکلتال ناشی از کاربرد دو دستگاه Twin block و بایت پلن قدامی شیب‌دار در بیماران واجد مال‌اکلوژن Class II ارزیابی نشده است. تحقیق حاضر با هدف تعیین تغییرات دنتواسکلتال ناشی از کاربرد دستگاه Twin block در مقایسه با بایت پلن قدامی شیب‌دار در درمان بیماران کلاس II گروه ۱ در دوره‌ی دندانی مختلط انجام شد.

روش بررسی: در یک کوهورت گذشته‌نگر؛ تعداد ۶۰ بیمار با تشخیص قطعی مال‌اکلوژن Class II div. ۱ دارای زاویه ANB بزرگ‌تر از ۲ درجه و زاویه FMA بین ۳۰-۲۰ درجه و بدون سابقه‌ی درمان قبلی یا ابتلاء به سندرم‌ها که با استفاده از دستگاه Twin block یا بایت پلن قدامی شیب‌دار درمان شده بودند، انتخاب و سفالومتری‌های قبل و بعد از درمان آنها تریس شدند. برخی شاخص‌های فاصله‌ای و زاویه‌ای قبل و بعد از درمان از روی سفالومتری‌ها با تکرارپذیری مناسب (۹۵۳/۰=ICC) محاسبه و تغییرات آن‌ها در دو گروه با آزمون Student t مورد قضاوت قرار گرفت.

یافته‌ها: اکثر لندمارک‌ها به دنبال استفاده از دستگاه‌های بایت پلن شیب‌دار و Twin block و به واسطه‌ی افزایش رشد مندیبل دچار تغییرات معنی‌داری شده (۰۵/۰P<) و دستگاه ها از طریق بهبود موقعیت و طول فک پایین، عدم تغییر شیب پلن مندیبل و بهبود روابط اسکلتی و دندانی ماگزیلا و مندیبل (کاهش ANB و کاهش اورجت) موجب تصحیح مال‌اکلوژن Class II شدند. در بیشتر لندمارک‌ها؛ تفاوت‌های آشکاری بین بایت پلن شیب‌دار و Twin block دیده نشده (۰۵/۰<P) و فقط تفاوت‌های معنی‌دار بین تغییرات شاخص‌های SNA (۰۴/۰=P)؛ اورجت (۰۰۷/۰=P) و شاخص Wits (۰۰۴/۰=P) در آن‌ها به ثبت رسید.

نتیجه‌گیری: علی‌رغم وجود شباهت‌های زیاد هر دو دستگاه در بهبود مال‌ اکلوژن Cl II div. ۱ به دلیل مزایای دستگاه بایت پلن شیب‌دار به واسطه‌ی حجم کمتر، همکاری مناسب بیمار و مراحل ساخت لابراتواری راحت‌تر، استفاده از این دستگاه در دوره‌ی قبل از جهش رشد شاید بتواند جایگزینی برای دستگاه‌های پیچیده‌ی فانکشنال در درمان مال‌اکلوژن کلاس II باشد.


نرگس عامری، حکیمه سیادت، احمدرضا شمشیری، مرضیه علی‌ خاصی،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: تطابق مارژینال فریم ورک‌های ایمپلنتی، عامل مهمی در موفقیت طولانی مدت پروتزهای متکی بر ایمپلنت می‌باشد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان گپ مارژینال مطلق فریم ورک‌های زیرکونیایی در بریج سه واحدی متکی بر ایمپلنت ساخته شده توسط دو سیستمComputer-aided design (CAD)/Computer-aided manufacturing (CAM)،AmannGirrbach  و Zirkonzahn بود.

روش بررسی: مدل اصلی با مانت کردن دو اباتمنت ایمپلنتی به عنوان پایه‌های بریج سه واحدی (کانین تا پره‌مولر دوم ماگزیلا) ساخته شد. در هر سیستم ۱۲ فریم ورک زیرکونیایی ساخته شد. میزان گپ مارژینال مطلق فریم ورک‌ها با استفاده از Video Measuring System در هر یک از اباتمنت‌ها اندازه‌گیری شد. تأثیر نوع سیستم CAD/CAM و سایز اباتمنت بر میزان گپ مارژینال مطلق به ترتیب توسط Independent t test و Paired t test ارزیابی شد و حد معنی‌داری آماری ۰۵/۰ درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: میزان گپ مارژینال مطلق اباتمنت پره‌مولر، در فریم ورک‌های سیستم AmannGirrbach بیشتر از Zirkonzahn دیده شد (۰۰۵/۰P=). بین میزان گپ مارژینال اباتمنت پره‌مولر و کانین در هیچ یک از دو سیستم تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده نشد (۰۰۵/۰P>).

نتیجه‌گیری: با وجود محدودیت‌های این مطالعه، به نظر می‌رسد میزان گپ مارژینال مطلق فریم ورک‌های زیرکونیایی به نوع سیستم CAD/CAM استفاده شده بستگی داشت، اما سایز اباتمنت تأثیری بر میزان گپ مارژینال مطلق نداشت.


سکینه آرامی، معصومه حسنی طباطبایی، معصومه حسنی طباطبایی، سید رضا نجف زاده، احمدرضا شمشیری، زهره مرادی،
دوره ۳۰، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به استفاده روز افزون از MTA در درمان‌های مختلف دندانپزشکی‌، مطالعه در مورد خصوصیات آن از جمله زمان ستینگ از اهمیت خاصی‌ برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی‌ زمان ستینگ اولیه و نهایی یک نوع MTA ایرانی‌ با یک نوع MTA خارجی‌ بود.
روش بررسی‌: برای محاسبه میانگین زمان ستینگ نیاز به ۷ نمونه در هر گروه بود و برای اندازه‌گیری زمان ستینگ اولیه و نهایی MTA، مولد به ابعاد ۱۰×۲ میلی‌‌متر آماده گردید. نمونه‌ها پس از آماده سازی داخل انکوباتور با دمای ۳۷ درجه سانتیگراد و رطوبت ۹۰% گذاشته شد. بعد از مخلوط کردن سوزن Gilmore با وزن ۱۰۰ گرم و انتهای فعال ۲ میلی‌متر به صورت عمودی روی سطح MTA گذشته شد تا زمان ستینگ اولیه به دست آید. برای محاسبه زمان ستینگ نهایی از سوزن Gilmore با وزن ۴۵۶ گرم و انتهای فعال ۱ به صورت عمودی روی سطح MTA استفاده شد. جهت مقایسه میانگین زمان ستینگ بین نمونه داخلی (Root MTA) با نمونه خارجی ‌(Angelus MTA) آزمون آنالیز واریانس یک طرفه با تست تعقیبی Tukey با سطح معنیداری ۰۵/۰=α انجام شد.
یافته‌ها: میانگین زمان ستینگ اولیه Angelus MTA و Root به ترتیب عبارت از: ۹۱/۰±۵۷/۱۳ و ۹۲/۰±۴۲/۱۱ و میانگین زمان ستینگ نهایی Angelus MTA و Root به ترتیب عبارت از ۵۴/±۹۳/۴۸ و ۵/۱±۸۶/۳۷ دقیقه بود. زمان ستینگ اولیه Angelus نسبت به Root به میزان ۲/۵۳±۴۳/۰ دقیقه بیشتر (۰۰۱/۰P=) و زمان ستینگ نهایی آن نسبت به Root به میزان ۸۲/۰±۰۷/۱۱ دقیقه بیشتربود (۰۰۱/۰>P).
نتیجه‌گیری: زمان ستینگ اولیه و نهایی MTA ایرانی‌ نسبت به خارجی‌ کمتر بود و از این بابت با نمونه خارجی‌ قابل رقابت بود.

مرضیه علی خاصی، نرگس عامری، حکیمه سیادت، احمدرضا شمشیری، محمدرضا نجاتی،
دوره ۳۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده


زمینه و هدف: خطاهایی که در هر یک از مراحل ساخت فریم ورک زیرکونیایی ایجاد می‌شود، ممکن است باعث از بین رفتن تطابق رستوریشن نهایی گردد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات ابعادی فریم ورک‌های زیرکونیایی بریج سه واحدی متکی بر ایمپلنت، در طی مراحل مختلف ساخت توسط سیستمCAD/CAM ، Zirkonzahn بود.
روش بررسی: مدل اصلی با مانت کردن دو اباتمنت ایمپلنتی به عنوان پایه‌های بریج سه واحدی (کانین تا پره مولر دوم ماگزیلا) ساخته شد. توسط اسکنر سیستمZirkonzahn ، مدل اصلی ۱۲ بار اسکن شده و ۱۲ فریم ورک در اندازه مدل اصلی تراشیده شد (نمونه‌های تراش) و ۱۲ فریم ورک با احتساب میزان انقباض در ابعاد بزرگتر تراشیده و سپس سینتر شد تا به ابعاد مدل اصلی برسد (نمونه‌های سینتر). ابعاد مدل اصلی و فریم ورک‌های مرحله تراش و سینتر در مناطق مشخصی توسط دستگاه VMS (Video Measuring System) اندازه‌گیری شد. همچنین این ابعاد در داده‌های اسکن توسط نرم افزار CATIA
اندازه‌گیری شد. اختلاف ابعاد در هر یک از مراحل ساخت نسبت به مدل اصلی محاسبه شد. تأثیر دو فاکتور (مرحله ساخت و اندازه اباتمنت) بر میزان تغییرات ابعادی فریم ورک‌ها توسط Two-Way ANOVA ارزیابی شد. در صورت وجود Interaction بین فاکتورها، از Paired t test (اباتمنت) و Repeated measures ANOVA (مراحل) استفاده شد. حد معنی‌داری آماری ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: طبق نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر، در تمام ابعاد، تغییرات در مرحله تراش بیشتر از دو مرحله دیگر بوده است. همچنین در تمام مراحل، تغییرات ارتفاع پره مولر نسبت به کانین بیشتر بود (۰/۰۰۱>P).
نتیجه‌‌گیری: با وجود محدودیت‌های این مطالعه به نظر می‌رسد، مراحل ساخت و نیز اندازه اباتمنت بر میزان تغییرات ابعادی فریم ورک‌های زیرکونیایی تأثیرگذار می‌باشند.
 

سارا ولی زاده، سمانه رضایی دهنمکی، حمید رضا خدایار، احمد رضا شمشیری، زهره مرادی،
دوره ۳۴، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: به دلیل بازنگری برنامه‌ آموزشی دوره‌ عمومی دندانپزشکی، بررسی رضایتمندی دانشجویان نسبت به این کوریکوم ضرورت داشت. هدف از تحقیق حاضر تعیین میزان رضایتمندی دانشجویان از کوریکولوم آموزشی جدید وزارت بهداشت و درمان در بخش ترمیمی دانشکده‌ دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال‌های ۹۹-۱۳۹۸ بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، ۷۲ دانشجوی دندانپزشکی سال ششم دانشگاه تهران که واحدهای ترمیمی را طبق کوریکولوم جدید گذرانده بودند، بررسی شدند. پرسشنامه‌ای طراحی و برای تأیید اعتبار، در اختیار ۵ استاد قرار گرفته و تغییراتی در آن انجام شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه از روش آزمون- بازآزمون استفاده شد. پرسشنامه به ۳۰ نفر از افراد گروه اصلی در یک جلسه و دو هفته بعد داده شد و درصد توافق و شاخص کاپا محاسبه شد. بعد ‌از ‌انجام ‌فرآیند ‌آزمون‌ و‌ باز ‌آزمون،‌ سوالات‌ با ‌نرم افزار STATA مورد ‌آنالیز‌ آماری ‌قرار ‌گرفتند.‌ ‌برای‌ محاسبه توافق،‌ درصد ‌توافق‌ وزن‌ داده ‌شده ‌و‌ آماره کاپای ‌وزن‌ داده ‌شده‌ محاسبه‌ و‌ گزارش‌ گردید‌.
یافته‌ها: بیشترین رضایتمندی از کاربردی بودن مبحث اصول تراش و ترمیم حفرات کلاس I آمالگام (به ترتیب، ۹۴/۸۱‌% و ۳۹/۷۶‌%) و اصول ترمیم حفرات کلاس II آمالگام روی دنتیک (۲۲/۷۲‌%) در درس مبانی ترمیمی دیده شد. کمترین رضایتمندی هم درباره‌ واحدهای نظری ۱ و ۲ شامل گزینه‌های کاربردی بودن مبحث ترمیم‌های هم رنگ دندان (۲۲/۴۷‌%)، کاربرد اینله و آنله (۲۲/۴۷‌%) و اصول تهیه و ترمیم حفرات کلاس II هم رنگ دندان (۶۱/۴۸‌%) دیده شد. میزان ) P-valueیا‌ خطای ‌نوع ‌اول)‌ در‌ تمامی ‌سؤالات ۰۰۱/۰> ‌‌گزارش ‌گردید.
نتیجه‌گیری: با توجه به محدودیت‌های مطالعه‌ حاضر، رضایتمندی دانشجویان سال آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران از واحدهای نظری دندانپزشکی ترمیمی در کوریکولوم سال ۱۳۹۶ متوسط و از مبانی واحدهای عملی آن زیاد بود.

سارا پورشهیدی، شیوا شیرازیان، پریسا ترابیان، سمانه رازقی، احمدرضا شمشیری،
دوره ۳۷، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: دندانپزشکان با بیشترین خطر ابتلا در دوران پاندمی کوید مواجه بودند. تربیت دانشجویان توانمند اولین وظیفه دانشکده دندانپزشکی است، برای غلبه بر مشکلات ایجاد شده، ضروری است کاستی‌های آموزشی ایجاد شده شناخته شوند. هدف از این مطالعه تعیین دیدگاه دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ در خصوص توانمندی‌های مورد انتظار کسب شده در مقطع بالینی دوره دندانپزشکی عمومی در دوران پاندمی کرونا بوده است تا در دوران پساکرونا بتوان در راستای جبران نقایص موجود برنامه ریزی‌های آموزشی لازم را انجام داد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰، در ۳ مرحله طراحی چک لیست، روان سنجی (که توسط تیمی متشکل از ۴ نفر از مسؤولین آموزشی دانشکده (شامل معاون آموزشی دانشکده، مدیر دفتر توسعه آموزش، کارشناس آموزش و کارشناس دفتر توسعه آموزش) و دو نفراز اعضای هیات علمی دانشکده دندانپزشکی و متخصص در حوزه آموزش پزشکی انجام شد) و نظر سنجی از دانشجویان سال‌های سوم، چهارم، پنجم و ششم دندانپزشکی عمومی در مورد واحد دندانپزشکی عمومی در مورد واحد‌های درسی پری- کلینیک/بالینی انجام شد. روایی محتوایی با استفاده از نظر متخصصان و پایایی با ضریب همبستگی درون خوشه‌ای (ICC) بررسی شد. سپس پرسشنامه‌های طراحی شده به صورت گوگل فرم و به روش سرشماری در اختیار کلیه دانشجویان دوره عمومی دندانپزشکی در مقطع بالینی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران قرار گرفت. در نهایت پس از جمع آوری داده‌ها، آنالیز اماری با استفاده از داده‌های توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار ارایه شد و نتایج به مدیران گروه ارسال شد.
یافته‌ها: روایی محتوایی به صورت کیفی با استفاده از نظر متخصصان و پایایی با ضریب همبستگی درون خوشه‌ای (ICC) بالای بررسی شد که نشان دهنده روایی و پایایی مطلوب (بالای ۷۹/۰) بود. ۱۲۲ دانشجو (نرخ پاسخ دهی: ۵۳%) در مقطع بالینی فرم‌های مربوط به واحد‌های پیش- بالینی/بالینی گذرانده شده در دوران کوید را تکمیل کردند. دروس مبانی- پروتز-پارسیل، جراحی ۱ و ترمیمی ۳ بیشترین نیاز به آموزش بیشتر را داشته‌اند و مبانی - پروتز - پارسیل، جراحی ۱ و جراحی ۴ با وجود آموزش کافی، بیشترین نیاز به تمرین عملی را جهت کسب توانمندی لازم داشته اند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه دروسی که دانشجویان در آن‌ها نیاز به تمرین بیشتر احساس کردند در سطوح مختلفی از پری کلینک و کلینیک بودند، این موضوع مبین این است که شاید مشکل مواجهه با بیمار به دلیل کرونا تنها علت موجود نباشد. لذا ضمن برنامه ‌ریزی آموزشی جهت رفع نیاز دانشجویان شرکت کننده تکرار مطالعات مشابه در شرایط پسا کرونا هم ضروری به نظر می‌رسد. از سوی دیگر این روش برای نیاز سنجی آموزشی برای دوره‌های آموزش مداوم نیز می‌تواند کمک کننده باشد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb