جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای شهابی

سیما شهابی، مهدی تهرانی صفت،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۳ )
چکیده

بیان مسأله: کیفیت مناسب مواد و در حد استاندارد بودن آنها در بهبود امر درمان، سرعت و دقت کار مؤثر و مهم می‌باشد؛ بنابراین اگر مواد تولید داخلی نیز از کیفیت بالا مطابق استاندارد‌های جهانی برخوردار باشند، دیگر نیازی به استفاده از مواد مشابه وارداتی نمی‌باشد.

هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی خواص کاربردی سیمان زینک اکساید اوژنول تقویت‌شده ساخت داخل با نام تجاری زولیران (Zoliran) (شرکت گلچای, ایران) طبق استانداردهای بین‌المللی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، تجربی، زمان سخت‌شدن، استحکام تراکمی، حلالیت و ضخامت لایه‌ای زولیران، بررسی گردید. طبق روش ارائه‌شده توسط  BS ۷۲۱۴ ISO ۳۱۰۷ (۱۹۹۱) و EN ۲۳۱۰۷ تعداد نمونه‌ها برای بررسی زمان سخت‌شدن ۲ عدد، استحکام تراکمی ۵عدد، حلالیت ۴ عدد و ضخامت لایه‌ای ۳ عدد در نظر گرفته شد. آزمایشها طبق دستورالعمل این استانداردها، انجام شد.

یافته‌ها: زمان سخت‌شدن زولیران در دو آزمایش مختلف معادل ۰۳/۶ - ۵۷/۵ دقیقه و استحکام تراکمی در پنج آزمایش انجام‌شده بین ۷۹/۲۵-۲۹/۲۱ مگاپاسکال بود. حلالیت زولیران در چهار آزمایش حدود ۳/۱ تا ۵/۱% و ضخامت لایه‌ای در سه آزمایش معادل ۵/۱۱-۱۱ میکرون بود.

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که خواص فیزیکی ماده زولیران، به عنوان سیمان موقت برای پروتزهای ثابت
(Type I- Cl I) و لایه محافظتی دائمی کف حفره‌ها (Type IV- Cl I) مطابق با استاندارد‌های ذکرشده می‌باشد.


فرزانه شیرانی، محمد رضا مالکی‌پور، حامد شهابی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۷ )
چکیده

زمینه و هدف: از آنجا که آماده‌سازی سطح دندان استحکام باند کامپوزیت‌ها به عاج را تحت تأثیر قرار می‌دهند و استحکام باند کامپوزیت‌ها در استفاده از فرزهای مستعمل و نیمه مستعمل در تراش دندان مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف از این مطالعه مقایسه استحکام باند برشی کامپوزیت به عاج تراش داده شده با فرزهای الماسی با کارآیی تراش متفاوت (نو یا کهنه) در دو سیستم باندینگ توتال اچ و سلف اچ بود.

روش بررسی: شصت مولر سوم غیر پوسیده انسان، از سطح اکلوزال برش داده شدند تا عاج نمایان گردد، سپس با کاغذ سیلیکون کار باید پالیش شده و به صورت تصادفی به ۴ گروه تقسیم شدند. هر فرز خشن الماسی نو، جهت تبدیل شدن به فرز کهنه، به مدت ۳۰ دقیقه و تحت نیروی ۱۵۰ گرم روی مینای گاو بکار گرفته شد. در هر گروه با استفاده از فرز نو الماسی و یا فرز کهنه، سطح برش به عمق ۵/۰ میلی‌متر در عاج تراشیده می‌شد. همچنین هر گروه با استفاده از چسباننده سینگل باند و یا چسباننده اس‌ ای باند، باند می‌شد. بنابراین ۴ گروه وجود داشت. ۱- فرز نو SE Bond، ۲- فرز کهنه SE Bond، ۳- فرز نو Single Bond، ۴- فرز کهنه Single Bond. کپسول‌های کامپوزیتی(Filtek Z۲۵۰) یکسان، به سطح عاج باند و کیور شدند. نمونه‌ها به مدت ۴۸ ساعت و در دمای ۳۷ درجه در سرم فیزیولوژی نگهداری شدند، سپس تحت بار برشی قرار گرفتند تا استحکام باند برشی کامپوزیت - عاج مشخص گردد. نتایج از طریق آنالیزهای آماری (واریانس دو طرفه و t-test) تفسیر شدند.

یافته‌ها: استحکام باند برشی در گروه‌های مختلف به این صورت بود: ۱- (Mpa ۳/۲۷)، ۲- (Mpa ۵/۳۳)، ۳- (Mpa ۹/۱۶) - (Mpa ۳/۱۹). آنالیزهای آماری ثابت کردند که استحکام باند برشی گروه‌های تراشیده شده با فرزالماسی کهنه (۲،۴) بیشتر از گروه‌های تراشیده شده با فرز الماسی نو (۱،۳) می‌باشد (۰۰۵/۰=p). این تفاوت آماری به خصوص ما بین گروه‌های باند شده با SE Bond دیده شد (۱،۲) ولی در گروه‌های Single Bond (۱،۲) اینگونه نبود.

نتیجه‌گیری: کارایی تراش فرز بر استحکام باند برشی کامپوزیت- عاج مؤثر می‌باشد، خصوصاً وقتی عامل چسباننده SE Bond باشد. همچنین نوع چسباننده بر استحکام باند برشی کامپوزیت- عاج اثر گذار است.


فرزین سرکارات، بهنام بهلولی، شیرین انصاری، هاله شهابی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه به دلیل عوارض ناشی از ثابت نمودن (Fixation) بوسیله پیچ و پلاک‌های تیتانیومی در جراحی BSSRO (Bilateral Sagittal Split Ramus Osteotomy) استفاده از پلیمرهای قابل جذب به عنوان جایگزینی مناسب مطرح شده است. از آنجایی که تحقیقاتی که تا کنون انجام شده در این زمینه کافی نیست، انجام این مطالعه به روش (Finite Element Analysis) FEA مفید بنظر می‌رسد.

  روش بررسی: این مطالعه به روش تجربی برروی مدل‌ بازسازی شده از فک پایین انسان در محیط نرم‌افزار Catia و Ansys انجام شد. خط استئوتومی در جراحی BSSRO بر روی مدل ساخته شده اعمال گردید. سپس بارگذاری هم جهت با نیروی اکلوژن و تحت نیرو‌های ۷۵ نیوتن، ۱۳۵ نیوتن و ۶۰۰ نیوتن صورت گرفت. الگوی توزیع تنش در ثابت نمودن توسط یک پیچ قابل جذب، دو پیچ قابل جذب به صورت عمودی، دو پیچ قابل جذب به صورت افقی، سه پیچ قابل جذب به روش L و سه پیچ قابل جذب به روش Backward L معکوس توسط نرم‌افزار Ansys مورد مقایسه و آنالیز غیر خطی مکانیکی قرارگرفت.

  یافته‌ها: در بین روش‌های مدل‌سازی شده، روش سه پیچ قابل جذب به فرم L ،‌ حداکثر استحکام اولیه را دارا می‌باشد. اما از آنجاییکه وارد کردن حداقل تروما و هزینه به بیمار از اهداف جراحی BSSRO است روش دو پیچ عمودی می‌تواند ضمن تأمین استحکام کافی، ‌تروما و هزینه کمتری را هم به بیمار وارد سازد. روش یک پیچ قابل جذب در N ۶۰۰ یعنی حداکثر اکلوژن فرد سالم نمی‌تواند استحکام مورد نیاز را فراهم سازد.

  نتیجه‌گیری: پیچ‌های قابل جذب با ترکیب پلیمری پلی‌گلایکولیک اسید و L/D پلی‌لاکتید می‌توانند استحکام و ثبات اولیه قابل قبولی را در جراحی BSSRO تأمین نمایند.


قاسم امتی شبستری، حبیب حاج میر آقا، سیما شهابی، رضا باقرپور،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر به دلیل توجه بیشتر بیماران به زیبایی، استفاده از مواد همرنگ دندان نظیر رستوریشن‌های تمام سرامیک و FRCها (Fiber-reinforced Composite) برای بازسازی نواحی بی دندانی خلفی، گسترش یافته است. مقاومت به شکست (Fracture resistance) یکی از مهم‌ترین خصوصیات مکانیکی مواد فوق در این رابطه است زیرا در نواحی خلفی دهان، نیروی مضغی N ۶۰۰-۵۰۰ است و رستوریشن باید توانایی تحمل این نیرو را داشته باشد. در این مطالعه این خصوصیت در مورد یک نوع FRC و یک نوع سرامیک زیرکونیا با یکدیگر مقایسه شد و امکان استفاده از این دو نوع رستوریشن در نواحی خلفی دهان بررسی شد.

روش بررسی: ۴۰ دندان مولر و پرمولر انسان به ۲۰ جفت (یک پرمولر - یک مولر) تقسیم شدند. ۱۰ جفت برای بریج سه واحدی FRC به صورت Full coverage و ۱۰ جفت برای بریج سه واحدی تمام سرامیک زیرکونیا مطابق دستورالعمل تراش داده شدند. هر جفت در فاصله ۵/۷ میلی‌متر از هم ثابت گشتند. بریج‌ها ساخته شدند و مطابق دستورالعمل با سمان رزینی روی دندان‌ها سمان شدند. سپس به مدت ۳۰ روز در آب مقطر ۳۷ درجه سانتی‌گراد قرار داده شدند. با استفاده از Mechanical testing machine نیروی عمودی به سطح اکلوزال وارد و در نهایت مقاومت به شکست آنها محاسبه شد. داده‌ها با Independent sample T test آنالیز گردیدند.

یافته‌ها: مقاومت به شکست نمونه‌های سرامیکی زیرکونیا به طور معنی‌داری بالاتر از نمونه‌های FRC (۰۳۴/۰= (Pو شکست در نمونه‌های سرامیکی بیشتر از نوع Cohesive و در پونتیک بود و شکست در نمونه‌های FRC بیشتر از نوع Adhesive و در پونتیک بود.

نتیجه‌گیری: بریج‌های هر دو گروه مواد مورد آزمایش قابلیت استفاده در مناطق خلفی را داشتند.


لقمان قهرمانی، سیما شهابی، افسانه امیرجان، اکبر فاضل،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده

زمینه و هدف: جدا شدن دندان‌های مصنوعی از آکریل‌ بیس دنچر یکی از مشکلات عمده در بیمارانی است که از دنچر استفاده می‌کنند. با توجه به اتلاف وقت و هزینه در اصلاح و مرمت دنچر‌ها و همچنین هزینه گزاف دندان‌های مصنوعی خارجی، هدف این مطالعه مقایسه استحکام باند دندان‌های کامپوزیتی و آکریلی ایده‌آل‌ماکو ایرانی و آیووکلار خارجی به آکریل‌های گرماپخت و خود به ‌خود پلیمریزه‌ شونده بود.
روش بررسی: تحقیق به روش تجربی و در محیط آزمایشگاهی انجام شد. از دو نوع رزین بیس (گرماپخت و فوری) و ۴ دندان مصنوعی (آکریلی مرجان نیو، کامپوزیتی گلامور (هر دو ایرانی) و کامپوزیتی و آکریلی لیختن اشتاین) استفاده شد و بدین ترتیب، ۸ گروه مورد بررسی قرار گرفتند، که هر گروه شامل ۱۴ نمونه بود. در نمونه‌های باند شده به رزین فوری از رزین (Rapid Repair, Dentply, England) و در نمونه‌های باند شده به رزین گرماپخت از رزین
(Selectaplus H/Trevalon, Dentply, England) استفاده شد. برای بررسی استحکام باند از نیروی برشی در دستگاه Univesity testing machine استفاده و داده‌ها با آزمون ۲- way ANOVA آنالیز شدند.
یافته‌ها: در رزین گرماپخت، دندان‌های آکریلی بالاترین استحکام باند را داشتند و تفاوت معنی‌داری با هم نداشتند (۶۳۲/۰=P). اما بین استحکام باند این دندان‌ها و دندان‌های کامپوزیتی گلامور و آیووکلار اختلاف معنی‌داری یافت شد. در رزین فوری، دندان‌های آکریلی و همچنین کامپوزیتی گلامور از لحاظ استحکام باند تفاوت معنی‌داری با هم نداشتند و بالاترین استحکام باند را به خود اختصاص دادند، ولی دندان آیووکلار کامپوزیتی دارای پایین‌ترین استحکام باند بود که با سایر دندان‌ها اختلاف معنی‌داری داشت (۰۵/۰P<). در دندان‌های آکریلی بالاترین استحکام باند در شرایط استفاده ار رزین گرماپخت بود که با نوع فوری تفاوت معنی‌داری داشت (۰۵/۰P<) ولی دندان‌های کامپوزیتی در هر دو نوع رزین از لحاظ استحکام باند تفاوت معنی‌داری نداشتند (۰۵/۰P>).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، نوع دندان مصنوعی و روش پلیمریزاسیون رزین بیس دنچر می‌تواند نیروی شکست را تحت تأثیر قرار دهد.


سکینه نیکزاد، عباس آذری، محمد احسان خلیل، پویا اصلانی، سیما شهابی،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده

  زمینه و هدف: ایجاد چسبندگی مناسب بین دندان و رستوریشن‌های تمام سرامیکی از مسائل مهم در پروتز بوده و با توجه به معرفی لیزرهای گوناگون در دندانپزشکی، به نظر می‌رسد که این عامل برای آماده‌سازی سطوح سرامیکی، سودمند باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر لیزر د ر آماده‌سازی سطوح سرامیک Cercon بر استحکام باند برشی آن به عاج دندان توسط سمان رزینی بود .

  روش بررسی: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی، ۴۰ بلوک سرامیکی زیرکونیایی Cercon تهیه و بعد از آماده‌سازی با روش‌های سندبلاست با Al۲O۳ ۵۰ میکرونی، تابش لیزر CO۲ و لیزر Nd:YAG ، به عاج دندان‌ سمان شدند. سپس، مقادیر استحکام باند برشی تعیین و نوع شکست در نمونه‌ها با استریومیکروسکوپ و SEM بررسی شد. مقایسات آماری تحقیق با آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه و مقایسه‌های متعدد Tukey انجام شد. یک نمونه از هر گروه نیز برای مشاهده مورفولوژی سطحی بعد از آماده‌سازی سطح زیر SEM مورد بررسی قرار گرفت.

  یافته‌ها: میانگین استحکام باند برشی سرامیک‌ها در مورد تابش لیزر CO۲ ، ۰۳/۳ ± ۷۹/۷ مگاپاسکال، در تابش لیزر Nd:YAG برابر ۶۹/۴ ± ۸۵/۹ مگاپاسکال و در سندبلاست ۸۴/۴ ± ۹۲/۱۴ مگاپاسکال به دست آمد. بین گروه‌های تحت تابش لیزر CO۲ (۰۰۱/۰= P ) و لیزر Nd:YAG (۰۱۷/۰= P ) با روش سندبلاست از نظر استحکام باند برشی تفاوت آماری معنی‌داری دیده می‌شد ولی تفاوت معنی‌داری بین دو نوع لیزر وجود نداشت (۴۷/۰= P ). بیشتر شکست‌ها در لیزر CO۲ (۷۵ ٪ )، لیزر Nd:YAG (۷/۶۶ ٪ ) و سندبلاست (۷/۴۱ ٪ ) از نوع ادهزیو بودند.

  نتیجه‌گیری: آماده‌سازی سطح نمونه‌های سرامیکی Cercon با تابش لیزرهای CO۲ و Nd:YAG نتوانست موجب افزایش استحکام باند برشی نمونه‌ها به عاج دندان در مقایسه با تکنیک معمول سندبلاست شود، بنابراین، کاربرد آنها با خصوصیات و شرایط ذکر شده در تحقیق برای سمان کردن سرامیک‌های Cercon به عاج دندان با تردید مواجه است.


فاطمه نعمت اللهی، نسیم عزیزی، سیما شهابی، لقمان قهرمانی، زهره عسگری، حسین باقری،
دوره ۲۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از مشکلات اساسی در بیمارانی که از دنچر استفاده می‌‌کنند جدا شدن دندان‌های مصنوعی از مواد آکریل بیس دنچر می‌باشد. با توجه به آمار متفاوتی که از تأثیر نوع دندان مصنوعی و مقاومت درمورد نیروهای جویدن وجود دارد و نیز بعضی کاستی‌هایی که در این تحقیقات وجود داشته است، هدف این تحقیق مقایسه تأثیر ۴ نوع دندان مصنوعی (دندان‌های کامپوزیتی (مولتی‌لیتیک) و آکریلی (مونولیتیک)) با و بدون Cyclic loading بر میزان استحکام باند در آکریل بیس دنچر خودبه‌خود پلیمریزه شونده بود.

  روش بررسی: این تحقیق به روش تجربه (Experimental) و در محیط آزمایشگاهی (in vitro) انجام شد. از رزین بیس دنچر خودبه‌خود پلیمریزه شونده (Rapid repair, Dentsply, England) و ۴ نوع دندان مصنوعی (آکریلی Marjan new ، کامپوزیتی Glamour (هر دو ایرانی) و کامپوزیتی و آکریلی Ivoclar ) استفاده شد و بدین ترتیب ۸ گروه مورد بررسی قرار گرفتند که هر گروه شامل ۱۰ نمونه بود. نمونه‌ها توسط ترموسایکلینگ تحت ۵۰۰۰ دور حرارتی در دو حمام آب سرد با حرارت ۵ درجه سانتی‌گراد و آب گرم با حرارت ۵۵ درجه سانتی‌گراد قرار گرفتند. نیمی از نمونه‌ها تحت Load با ۱,۲ Hz/۵۰N برای ۱۴۴۰۰ بار در دستگاه قرار گرفتند. برای بررسی استحکام باند از نیروی برشی در دستگاه Universal Testing Machine استفاده شد و داده‌ها با آزمون Two-way ANOVA آنالیز شدند.

  یافته‌ها: آنالیز آماری نشان داد که اعمال Cyclic loading بر میزان استحکام باند در گروه‌های مختلف تأثیری نداشته است درحالیکه متغیر نوع دندان بر میزان استحکام باند تأثیر داشته است (۰۰۶/۰ P= )، همچنین Interaction بین دو عامل Cyclic loading و نوع دندان معنادار نبوده است (۹۸/۰ P= ). در آنالیز مقایسه دو به دو (Tukey test) نشان داد که استحکام باند دندان آکریلی Ivoclar نسبت به همه گروه‌ها با اختلاف معناداری بیشتر بوده است که به ترتیب در دندان Glamour ، کامپوزیتی Ivoclar و Marjan new (۰۲/۰ P= )، (۰۱/۰ P= ) و (۰۲/۰ P= ) بود.

  نتیجه‌گیری: در چارچوب محدودیت‌های این تحقیق، از نظر درصد نوع شکست بالاترین میزان شکست در همه گروه‌های مورد آزمایش، شکست Cohesive بوده است. درنتیجه قدرت باند بین دندان و آکریل در همه دندان‌های مصنوعی و رزین بیس مطلوب می‌باشد ولی با این حال نوع دندان مصنوعی می‌تواند نیروی شکست را تحت تأثیر قرار دهد ولی Cyclic loading هیچ تأثیر قابل‌توجهی بر روی استحکام باند برشی دندان مصنوعی با رزین بیس دنچر خودبه‌خود پلیمریزه شونده ندارد.


بهزاد سالاری، سیما شهابی، حسین باقری، مهسا یوسفی،
دوره ۲۶، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

  زمینه و هدف: در این مطالعه اثر کلرهگزیدین ۲%، سدیم هیپوکلریت ۵/۲% و هیدروژن پراکساید ۳% به عنوان سه ماده ضدمیکروبی مؤثر که در دندانپزشکی استفاده می‌شوند، روی میزان میکرو لیکیج باندینگ‌های نسل هفتم به عنوان آخرین نسل باندینگ‌ها بررسی شد.

  روش بررسی: ۴۵ دندان خلفی کشیده شده و بدون پوسیدگی جمع‌آوری و ضدعفونی شدند، سپس روی سطوح باکال و لینگوال آن‌ها حفره کلاسیک کلاس V تراشیده شد (۹۰ حفره)، سپس به صورت اتفاقی به چهار گروه تقسیم شدند، سه گروه ده دندانی (۲۰ حفره‌ای) برای مواد مورد آزمایش و یک گروه ۵ دندانی (۱۰ حفره‌ای) به عنوان گروه کنترل. دندان‌های هر گروه تحت تاثیر مواد ضدعفونی‌کننده قرار گرفتند و سپس با باندینگ نسل هفتم (Optibond all in one, kerr) تحت دستور کارخانه سازنده باند شده و درنهایت روی آن‌ها کامپوزیت فرم داده شده و پالیش شدند. در گروه کنترل قبل از باند کردن باندینگ هیچ‌گونه ماده ضدعفونی‌کننده‌ای استفاده نشد. پس از تحمل ۱۰۰۰ سیکل حرارتی (۵ درجه و ۵۵ درجه به مدت ۳۰ ثانیه) دندان‌ها در محلول متیلن بلو ۵% قرار گرفته و بعد از سکشن در جهت مزیودیستالی، هر حفره از لحاظ میزان نفوذ دای درون آن زیر استریومیکروسکوپ (Olympus, Japan) اندازه‌گیری شد و آنالیز داده‌ها توسط تست Kruskal-Wallis صورت گرفت.

  یافته‌ها: تست (۰۵/۰ a = ) Kruskal-Wallis نشان داد استفاده از مواد مورد استفاده در آزمایش (کلرهگزیدین ۲%، هیدروژن پراکساید ۳% و هیپوکلریت سدیم ۵/۲%) به طور معنی‌داری روی میانگین آماری تأثیری نداشته است. این نتایج چه در سطح اکلوزال حفره‌ها (۱۲/۰ P= ) و چه در سطح جنجیوال حفره‌ها (۳/۰) صدق می‌کرد.

  نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه استفاده از کلرهگزیدین ۲%، سدیم هیپو کلریت ۵/۲% و هیدروژن پراکساید ۳% در حفره تراش در هنگام استفاده از باندینگ نسل هفتم (Optibond all in one, Kerr) تأثیر مخربی بر باند ادهزیو ندارد .


منصوره میرزایی، اسماعیل یاسینی، سیما شهابی، نسیم چینی‌فروش، نازنین زینب گرشاسب‌زاده،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

  زمینه و هدف: کامپوزیت‌های غیرمستقیم در تلاش برای غلبه بر محدودیت‌های کامپوزیت‌های مستقیم مثل انقباض پلیمریزاسیون و درجه تبدیل به پلیمر طراحی شده‌اند. اما حصول چسبندگی مناسب سمان رزینی به کامپوزیت‌های غیرمستقیم دشوار است. این پژوهش برای بررسی اثر آماده‌سازی با توان‌های مختلف لیزر ErYAG بر استحکام باند سمان رزینی به کامپوزیت غیر مستقیم و مقایسه آن با اثر سندبلاست بود.

  روش بررسی: کامپوزیت Gradia GC به ابعاد ۵×۵×۱۵ میلی‌متر در مولد فلزی قرار گرفت طبق دستور کارخانه سازنده کیور شد. ۲۴ بلوک تهیه شده و به صورت تصادفی در ۱۲ گروه قرار گرفت. گروه ۱ بدون تابش لیزر و بدون سندبلاست (گروه کنترل) و گروه‌های ۲ تا ۶ تابش ۶-۵-۴-۳-۲ وات لیزر ErYAG را دریافت کردند و گروه ۷ سندبلاست شد. دو بلوک در هر گروه با سمان رزینی Panavia F,۲.۰. به هم متصل شدند. استوانه‌های حاصل از برش با ابعاد ۱ میلی‌متر مربع، در دستگاه سنجش استحکام باند ریزکششی با سرعت ۵/۰ میلی‌متر در دقیقه تا نقطه شکست قرار گرفتند. اعداد حاصل تحت آنالیز آماری Two-way ANOVA قرار گرفتند.

  یافته‌ها: از آنجایی که با انجام تست Two-way ANOVA ، Interaction بین گروه‌های تحت تابش لیزر و گروه‌های سندبلاست شده معنی‌دار بود ) ۰۵/۰ (P< ، بنابراین در هرکدام از گروه‌های لیزر T-test انجام شد. نتایج T-test نشان داد که درصورت کاربرد انرژی‌های لیزری کمتر از ۱۵۰ میلی ژول، انجام دادن مرحله سندبلاست یا انجام ندادن آن تفاوتی در استحکام باند حاصل ایجاد نمی‌کند. گروه تحت تابش لیزر ۳۰۰ میلی‌ژول استحکام باند پایین‌تری را نسبت به گروه بدون تابش لیزر نشان داد. سایر گروه‌ها تفاوت معنی‌داری با هم ندارند ) ۰۵/۰ (P> .

  نتیجه‌گیری : کاربرد سندبلاست با متغیرهای مناسب، روش مناسبی برای بهبود استحکام باند است. درحالیکه کاربرد لیزر تأثیری در بهبود استحکام باند بین کامپوزیت غیرمستقیم و سمان رزینی نداشت.


لقمان قهرمانی، حانیه نخبه الفقهایی، سیما شهابی، حسن تمیزی، مصطفی فاطمی،
دوره ۲۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

  زمینه و هدف: جدا شدن دندان‌ها از بیس خود می‌تواند برای بیمار و کلینیسین آزاردهنده باشد. هدف از این تحقیق تعیین تأثیر روش‌های آماده‌سازی دندان بر میزان استحکام باند کششی دندان مصنوعی کامپوزیتی گلامور به رزین پایه پروتز بود.

  روش بررسی: در این مطالعه تجربی تعداد ۱۰۸ دندان قدامی گلامور انتخاب و بر اساس آماده‌سازی‌های انجام شده بر روی دندان (فیزیکی و شیمیایی)، به ۹ گروه تقسیم شدند. دندان‌ها بر اساس معیارهای ISO ۲۰۷۹۵-۱ به قالب فلزی متصل شده و عملیات مفل‌گذاری و پخت روی آن‌ها انجام شد. دندان‌ها پس از اتصال به آکریل توسط دستگاه UTM با سرعت ۱ میلی‌متر بر دقیقه، تحت تأثیر نیروی کششی قرار گرفتند و نیروی شکست ثبت شد. جهت آزمون نتایج، از آنالیز One-way ANOVA ، Tukey HSD و Two-way ANOVA استفاده شد.

  یافته‌ها: آزمون آنالیز واریانس نشان داد که بین استحکام باند گروه مختلف اختلاف معنی‌داری وجود داشت (۰ ۱۲ /۰ P= ) با توجه به نتایج آزمون Tukey مشخص شد که فقط بین گروه مونومر/ بدون تغییر و بدون تغییر/ بدون تغییر که این اختلاف معنی‌دار بود (۰ ۰۱ /۰ P< ) و بین سایر گروه‌ها اختلاف معنی‌داری وجود نداشت ( ۱۷ /۰ P= ) . تمامی نمونه‌ها به صورت Cohesive شکسته شدند.

  نتیجه‌گیری: مرطوب کردن سطح ریجی با مونومر باعث افزایش استحکام باند کششی بین دندان مصنوعی کامپوزیتی گلامور و آکریل ایران آکریل ‌شد، اما تغییرات فیزیکی هیچ تأثیری در افزایش استحکام باند آن‌ها نداشت. با توجه به اینکه تمام نمونه‌ها به صورت Cohesive شکسته شدند، نتیجه می‌گیریم که باند بین این نوع دندان و این نوع آکریل مستحکم‌تر از اتصالات درون خود دندان بود.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb