15 نتیجه برای صالحی
علی اکبر خوشخونژاد، حسین محسنی صالحی منفرد،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1372 )
چکیده
پوشش سطح عریان ریشه در دو مرحله، عمل پیوند آزاد لثه (F.G.G) و متعاقب آن عمل جراحی C.P.F و استفاده از اسید سیتریک مورد بررسی قرار گرفت. بررسی شامل 16 مورد از 9 بیمار مرد و زن در سمت لبیال فک پائین می باشد. اندازه گیریهای مورد نظر در سه نوبت و به ترتیب قبل از اولین جراحی F.G.G، بلافاصله پس از اولین جراحی و دو ماه پس از دومین جراحی ثبت گردیدند. 1) Root Coverage سطح ریشه، بین میانگین بیماران قبل و بعد از عمل در سطح 1% اختلاف معنی دار وجود دارد و در روش دو مرحله ای C.P.F متعاقب F.G.G استفاده از اسید سیتریک در سطح بالائی موثر و از نظر شاخصهای آماری Significant می باشد. 2) در مورد تغییرات عرض لثه کراتینیزه با میانگین 6.25 میلیمتر در گروه عمل شده با توجه به میانگین 1.18 میلیمتر قبل از عمل از نظر شاخصهای آماری نیز Significant می باشد.
علیاکبر خوشخونژاد، سید حسین محسنی صالحی منفرد، حمیدرضا حسنجانی روشن،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
بیان مسأله: پریودنتیتمزمن از شایعترین بیماریهایپریودنتال در جهان است که با استفاده از روشهایجراحی و غیرجراحی درمانمیشود.
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر داکسیسایکلین و دارونما بعد از انجام جرمگیری و صافکردن سطح ریشه (SRP: Scaling & Root Planning) در پریودنتیت مزمن به روش غیر جراحی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مداخلهای دو سویهکور, بیماران مراجعهکننده به بخش پریو دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از انجام SRP برای 22 بیمار به طور تصادفی داکسیسایکلین 20 میلیگرمی دو بار در روز به مدت 3 ماه و برای 23 بیمار با همان روش دارونما تجویز گردید. شاخصهای مورد بررسی خونریزی حین پروبکردن (BOP), پاکتهای کمتر یا مساوی 6 میلیمتر، پاکتهای بیشتر یا مساوی 7 میلیمتر و چسبندگی کلینیکی در 2 گروه کمتر از 6 و بیشتر از 7 میلیمتر بود. دو گروه پس از 3 و 6 ماه با استفاده از آزمون t با هم مقایسه شدند.
یافتهها: میزان خونریزی در حین پروبکردن در گروه مورد و به دنبال SRP پس از 3 ماه (007/0P) و 6 ماه (045/0 P) نسبت به گروه شاهد کاهش بیشتری داشت. کاهش عمق پاکت (PD) در هر گروه کمتر از 6 و بیشتر از 7 میلیمتر نسبت به گروه مورد کاهش قابل توجهی داشت (05/0P<). در مورد چسبندگی کلینیکی (CAL) نیز مقایسه دو گروه کمتر از 6 و بیش از 7 میلیمتر بعد از 3 ماه (11/0P=) و 6 ماه (035/0P=) با برتری گروه مورد همراه بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که تجویز داکسیسایکلین بعد از SRP به مدت 3 ماه در بهبود شاخصهای کلینیکی اثرات بسیار بهتری نسبت به SRP بدون تجویز این دارو دارد. پیشنهاد میشود داکسیسایکلین برای درمان پریودنتیت مزمن بعد از SRP تجویز شود.
یداله سلیمانیشایسته، سید حسین محسنیصالحیمنفرد، سولماز اسکندریون،
دوره 19، شماره 3 - ( 3-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای درمانی رژنریتیو یکی از راههای درمانی ضایعات پریودنتال میباشند که سعی در بازسازی کامل انساج ازدست رفته در اثر بیماریهای پریودنتال را دارند. استفاده از فرآوردههای ماتریکس مینا (Emdogain) امروزه به واسطه تواناییهای خاص این ماده، در بین روشهای رژنریتیو از توجه خاصی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تأثیر فرآوردههای ماتریکس مینا و دبریدمان ساده در درمان ضایعات استخوانی دو و سه دیواره پریودنتال انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی (Clinical Trial)، 24 ضایعه استخوانی دو و سه دیواره پریودنتال مشابه با عمق پاکت 5 میلیمتر یا بیشتر و حد چسبندگی کلینیکی 6 میلیمتر یا بیشتر و عمق ضایعه استخوانی 3 میلیمتر یا بیشتر، مورد بررسی قرار گرفت. ضایعات به صورت تصادفی به دو گروه تست و کنترل تقسیم شدند. قبل از درمان، بیماران گروه تست و کنترل از لحاظ Plaque Index، Gingival Index و متغیرهای عمق پاکت، حد چسبندگی کلینیکی و بازسازی استخوانی (Bone level) تفاوت معنیداری نشان ندادند. در گروه کنترل ضایعات با روش دبریدمان ساده و در گروه تست با استفاده از EDTA و فرآوردههای ماتریکس مینا (Emdogain) درمان شدند. یافتههای به دست آمده از اندازهگیریهای متغیرها قبل و بعد از درمان در دو گروه با استفاده از آزمون آماری Greenhouse-Geisser از گروه General Linear Model ارزیابی و میزان تأثیر دو روش با هم مقایسه گردید. 05/0P< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: متوسط تغیرات حاصل در سه متغیر، عمق پاکت (Probing Pocket Depth)، سطح چسبندگی کلینیکی (Clinical Attachment Level) و بازسازی استخوان (Bone Level) در ارزیابیهای 3 و 6 ماه پس از جراحی در گروه تست به صورت معنیداری از گروه کنترل مطلوبتر بود.
نتیجهگیری: استفاده از فرآوردههای ماتریکس مینا به عنوان یک روش مطلوب در درمان ضایعات استخوانی دو و سه دیواره پریودنتال پیشنهاد میشود.
ابراهیم امین صالحی، صفورا امامی اردستانی،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از پستهای تقویت شده با فایبر در دندانهای درمان ریشه شده به واسطه خواص مطلوب آنها افزایش یافته است. اما مسأله مهم گیر این پستها در داخل ریشه میباشد که با بررسی اثر استفاده از مواد و روشهای مختلف در کیفیت باند میتوان بهترین راه حل را پیشنهاد نمود. هدف این تحقیق ارزیابی تأثیر باندینگهای light-cure و dual-cure بر میزان استحکام باند یک نوع فایبرپست کامپوزیتی در بخشهای مختلف ریشه به روش push-out به صورت آزمایشگاهی میباشد.روش بررسی: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، 20 دندان اندو شده به صورت تصادفی به 2 گروه 10تایی تقسیم شدند. در گروه اول باندینگ dual-cure، Scotchbond Multi-Purpose Plus (SBMP) (3M ESPE/USA) و در گروه دوم باندینگ light-cure، Single Bond (SB) (3M-ESPE/USA) طبق دستور کـارخانه سازنده به کار برده شد. از سیمان رزینی Rely X ARC (3M ESPE/USA) داخل کانالها استفاده و پست Glassix (Harald.Nordin SA/Switzerland) جایگذاری شد. 8 میلیمتر کرونالی هر پست سیمان شده در کانال ریشه به وسیله دیسک الماسی به قطر 1/0 میلیمتر به 3 قسمت مساوی تقسیم شد و قطعات توسط کاغذ سمباده نرم خیس پرداخت شدند و به ضخامت 2 میلیمتر رسیدند. سپس نیرو در دستگاه Zwick از سمت اپیکال با سرعت mm/min1 تــا زمـان تغییر مکان پست وارد شد. برای آنالیز دادهها از آزمونهای آماری one-sample Kolmogorov-Smirnov، ANOVA و T-test استفاده و 05/0 P<به عنوان سطح معنیداری درنظر گرفته شد.
یافتهها: اختلاف معنیدار بین دو باندینگ در ناحیه میانی مشاهده شد که در گروه SBMP میزان استحکام باند بیشتر بود )02/0(P=. در گروه SB میزان استحکام باند در ناحیه تاجی بیشتر از نواحی میانی و انتهایی بود )05/0(P<، در حالیکه دو ناحیه اخیر با هم اختلاف معنیداری نداشتند )05/0(P>. در گروه SBMP نیز میزان استحکام باند در سه ناحیه مختلف ریشه با هم تفاوت معنیداری نداشتند) 117/0(P=.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه در مطالعه حاضر میزان استحکام باند در نواحی مختلف ریشه در صورت استفاده از باندینگ dual-cure یکنواختتر و در نواحی میانی و انتهایی بیشتر از باندینگ light-cure بود میتوان استفاده از باندینگ dual-cure جهت سیمان کردن پستهای کامپوزیتی در داخل کانال ریشه را توصیه نمود.
ابراهیم امین صالحی، علی رجایی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: پرسلن لامینیت ونیر به جهت برداشت کم و زیبایی پایدار یکی از ترمیمهایی است که امروزه نقش مهمی در زمینه دندانپزشکی زیبایی پیدا کرده است. به جهت اینکه شکستگی یکی از عوامل مهم در لامینتهای پرسلن میباشد طرح مناسب تراش دندان نقش مهمی در مقاومت به شکست پرسلن لامینیت ونیر دارد. هدف این بررسی تأثیر دو نوع تراش در مقاومت به شکست پرسلن لامینیت ونیر در مقابل نیروهای متناوب (cyclic loads) است.
روش بررسی: در این مطالعه ۳۰ دندان ثنایای مندیبل انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شد گروه اول گروه کنترل بود.گروه دوم، گروه تراش Window بود که دندانها ۳/۰ میلیمتر در سرویکال، ۵/۰ میلیمتر در ناحیه میانی و ۰/۷ میلیمتر در انسیزال تراش داده شد. گروه سوم گروه Incisal lap بود که علاوه بر تراش فوق، ۲ میلیمتر لبه انسیزال کوتاه شد. سپس ۲۰ ونیر با پرسلن فلدسپاتیک آماده شد که با سمان دوال کیور چسبانده شدند. نمونهها در معرض نیروهای cyclic (۷۲۰۰۰۰سیکل، فرکانس Hz٣/۱، نیروی ۳۰ نیوتن) و ترموسایکلینگ (۵۵-۵ درجه با فاصله زمانی ۶۰ ثانیه، ۵۰۰سیکل) قرار گرفتند. سپس نمونهها در دستگاه Universal testing machine با سرعت mm/min 1تست شدند تا شکست اتفاق افتاد.
یافتهها: ۵ نمونه از گروه Window، یک نمونه از گروه Incisal lap و دو نمونه ازگروه شاهد در طول Cyclic laod دچار شکست شدند. میانگین نیروها تحت دستگاه Universal testing machine (بر حسب مگا پاسکال): گروه Window: ۱۰/۳۹۴ (۹۲/۲۴۸-۳۳/۶۴۱)، گروهIncisal lap: ۴۷/۲۷۳(۴۵/۱۳۵-۸۰/۴۷۹) و گروه کنترل: ۹۶/۷۶۸ (۰۱/۵۶۱- ۱۱۱۵/۰۸). لازم به ذکر است که اعداد داخل پرانتز دامنه دادهها میباشد. جهت تحلیل یافتهها از تستهای آماری، LSD، chi2،ANOVA استفاده شد.
نتیجهگیری: تفاوت آماری بین گروهها معنیدار بود. تحت نیروهای ممتد مقاومت به شکست گروه شاهد بیشتر از گروه Window و Incisal lap و همچنین گروه Window از گروه Incisal lap بیشتر بود. قبل از اینکه نمونهها تحت فشارهای ممتد زیر دستگاه Universal testing machine قرار بگیرد نیروهای متناوب به آنها وارد و مشخص شد که تراش lap Incisal نسبت به تراش window دارای مقاومت بیشتری برابر شکستگی ناشی از خستگی میباشد.
پریسا صالحی، حمید رضا پاکشیر، علی نورافشان، نوید ناصری،
دوره 22، شماره 1 - ( 5-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان آسیب به مینای دندان پس از اتمام درمان ارتودنسی تحت تأثیر مقدار ادهزیو باقیمانده بر سطح دندان میباشد. بنابراین بررسی عوامل تأثیر گذار بر میزان ادهزیو باقیمانده مانند نوع وسیله دی باندینگ و نوع رزین ضروری است هدف مطالعه حاضر بررسی نقش نوع رزین و روشهای مختلف
دی باندینگ در میزان ادهزیو باقیمانده بر سطح مینای دندان توسط یک روش جدید میباشد.
روش بررسی: در این بررسی که بصورت مداخلهای و در محیط آزمایشگاهی انجام گرفت، تعداد 120 دندان پره مولر به بصورت تصادفی در چهار گروه 30 تایی قرار گرفتند. براکتهای فلزی استاندارد اج وایز با استفاده از دو کامپوزیت self cure دو خمیری Concise (در گروههای اول و دوم) و تک خمیری Unite (در گروههای سوم و چهارم) به دندانها باند شدند. دی باندینگ در گروههای اول و سوم توسط پلایر LODI و در گروههای دوم و چهارم به کمک پلایر دی باندینگ دنتاروم انجام شد. پس از دی باندینگ درصد ادهزیو باقیمانده توسط برنامه نرمافزاری stereolith (version 1) محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تستهای آماری One-way ANOVA و به دنبال آن آزمون مقایسه چندگانهای Tukey استفاده گردید.
یافتهها: گروه چهارم (کامپوزیت Unite و پلایر دیباندینگ دنتاروم) دارای کمترین مقدار ادهزیو باقیمانده بر روی دندان و بیشترین مقدار آن بر روی قاعده براکت بوده و اختلاف آن با سه گروه دیگر معنیدار میباشد (01/0>p).
نتیجهگیری: اعمال نیروی shear-peel توسط پلایر دی باندینگ دنتاروم در طی دی باندینگ بویژه در هنگام استفاده با کامپوزیت Unite باعث کاهش مقدار ادهزیو باقیمانده بر روی مینای دندان گردید.
حمید کرمانشاه، صدیقه السادات هاشمی کمانگر، سکینه آرامی، اکبر میرصالحیان، محمد کمالی نژاد، مهرداد کریمی، فرشته جبل عاملی،
دوره 22، شماره 2 - ( 8-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به شیوع زیاد پوسیدگی دندان با ماهیت میکروبی و صرف هزینههای هنگفت درمانی بویژه در گروههای پرخطر مانند افراد دچار خشکی دهان، پیشگیری و کنترل آن بسیار حیاتی است. از طرفی بدلیل اقبال جامعه جهانی و کشورمان به درمانهای سنتی و لزوم استخراج دارو از مواد طبیعی و گیاهان دارویی، در این مطالعه اثر آنتی باکتریال عصاره 2 گیاه مریم گلی (Salvia officinalis) و انیسون (Pimpinella anisum)که در متون طب سنتی از موارد پرکاربرد در درمان بیماریهای دهان و دندان هستند، بر باکتریهای عامل پوسیدگی دندان بصورت in vitro بررسی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی از دو گیاه مریم گلی (Salvia officinalis) و انیسون(Pimpinella anisum) به روش maceration عصاره هیدروالکلی تهیه شد و اثر آنتی باکتریال آنها به روش broth macrodilution بر روی باکتریهای Lactobacillus rhamnosus, Streptococcus mutans و Actinomyces viscosus ارزیابی شد. نتایج توسط آزمون Mann-Whitney آنالیز و مقایسه شدند.
یافتهها: میزان حداقل غلظت بازدارندگی عصاره هیدروالکلی مریم گلی و انیسوم برای استرپتوکوک موتان به ترتیب µg/ml 25/6 و µg/ml 5/12 و برای لاکتوباسیل به ترتیب µg/ml 56/1 و µg/ml 5/12 و برای اکتینومیسس ویسکوز به ترتیب µg/ml 5/12 و µg/ml 50 به دست آمد.
نتیجهگیری: روش broth macrodilution نشان داد هر 2 عصاره مریم گلی و انیسون بر هر 3 گونه باکتری اثر بازدارندگی رشد داشتند که این اثر برای مریم گلی به طرز معنیداری بیشتر از انیسون بود و در محدوده غلظتی مورد بررسی هر 2 عصاره بر هر 3 باکتری اثر باکتریسیدال هم داشتند.
پریسا صالحی، سید محمد مهدی رویینپیکر، مریم داوری، زهرا امامی، هومن ظریف نجفی،
دوره 23، شماره 2 - ( 8-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که اندازه دندانها در ارتباط با نژاد میباشد، به نظر میرسد اطلاعات آماری اندازه دندانهای جامعهای که در آن درمانهای ارتودنسی صورت میگیرد اهمیت بسیاری دارد. هدف از این مطالعه دستیابی به ارتباط بین عرض مزیودیستال 4 دندان اینسایزور و مولار اول دائمی و دندانهای کانین و پرمولارهای نروییده در دو فک و ارائه معادلاتی جهت پیشگویی عرض کانین و پرمولارهای نروییده بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 715 کست مطالعه قبل از درمان (526 زن و 189 مرد) بیماران مراجعه کننده به بخش ارتودنسی دانشکده دندانپزشکی شیراز و مطب خصوصی ارتودنتیستها صورت گرفت. بزرگترین عرض مزیودیستال تمامی دندانها با کولیس دیجیتال با دقت mm 01/0 اندازهگیری گردید و سپس تمامی دادهها توسط نرم افزار SPSS و تستهای آماری Pearson Correlation، Independent T-test، Paired samples T- test و Multiple linear regression مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: تخمینهای به دست آمده از معادلات پیشنهادی تاناکا-جانسون (0001/0P=) و جدول مایرز (05/0P=) با مجموع عرض مزیودیستال دندانی در جمعیت جنوب ایران تفاوت معنیداری نشان داد. در نتیجه معادلات رگرسیون جدیدی به تفکیک جنس و فک بر اساس عرض دندانهای اینسایزور و مولارهای اول هر دو فک ارائه گردید. از میان معادلات رگرسیون پیشنهادی بیشترین ضریب تعیین (r2) متعلق به معادله 12 متغیره است که عرض مزیودیستال کانین و پرمولارهای نروییده فک بالا و پایین را بر اساس عرض مزیودیستال تمامی دندانهای اینسایزور و مولارهای اول هر 2 فک پیشگویی میکند. معادله رگرسیون پیشنهادی بر اساس مجموع عرض مزیودیستال تمامی دندانهای اینسایزور و مولار اول هر دو فک جهت تخمین کانین و پرمولارهای نروییده فک بالا 227/4x+177/0 Y= و جهت تخمین کانین و پرمولارهای نروییده فک پایین 730/2x+ 188/0Y= بود که نسبت به معادلات به دست آمده بر اساس دندانهای ثنایا و مولر اول یک فک و دندانهای ثنایا به تنهایی، از ضریب بالاتری برای پیشگویی دندانهای رویش نیافته برخوردار بود.
نتیجهگیری: تخمین تاناکا- جانسون و جدول پیشنهادی مایرز در جمعیت جنوب ایران Overestimate است. به این علت معادلات رگرسیون جدیدی براساس سایز دندانهای ثنایا به تنهایی و دندانهای مولر اول و ثنایا با هم به منظور افزایش دقت در آنالیز فضا در هر 2 فک پیشنهاد میگردد.
هومن ظریف نجفی، مرتضی عشاق، پریسا صالحی، حمید کشاورز،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: همکاری بیماران ارتودنسی نقش تعیین کنندهای در نتیجه درمان دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی ارتباط همکاری بیماران طی درمان ارتودنسی با متغیرهایی از قبیل سن، جنس، محل زندگی، مدت درمان و ناراحتیهای فانکشنال و اجتماعی ایجاد شده حین درمان بود.
روش بررسی: نمونه آماری شامل 100 بیمار ارتودنسی (36 نفر مرد و 64 نفر زن) با دامنه سنی 35-13 سال (میانگین سنی 69/1 ± 57/22) بود. مشخصات دموگرافیک، مدت درمان و مشکلات فانکشنال و اجتماعی ایجاد شده ناشی از درمان ارتودنسی به وسیله یک پرسشنامه که توسط بیمار یا والدین آنان تکمیل گردید ارزیابی شد. میزان همکاری بیماران به وسیله یک پرسشنامه تغییر یافته ] مقیاس همکاری بیماران ارتودنسی [(OPCS) که توسط یک ارتودنتیست تکمیل گردید ارزیابی شد. از آزمونهای آماری آنالیز واریانس، T-test ، Intraclass correlation coefficient و Pearson correlation برای تجزیه تحلیل دادههای حاصل استفاده شد.
یافتهها: تفاوت آماری معنیداری بین همکاری بیماران مرد و زن (867/0= P ) و همکاری بیماران ساکن مناطق شهری و روستایی وجود نداشت (613/0= P ). مدت درمان و میزان همکاری ارتباط آماری منفی ضعیفی نشان دادند که از نظر آماری معنیدار نبود (155/0-= r و 127/0 P= ). مشکلات فانکشنال- اجتماعی و همکاری بیماران نیز ارتباط آماری منفی ضعیفی نشان دادند که از نظر آماری معنیدار نبود (118/0-= r و 244/0 P= ). همبستگی آماری معنیداری بین همکاری و سن (002/0= r و 988/0 P= )، طول دوره درمان و مشکلات فانکشنال و اجتماعی ناشی از درمان (164/0= r و 105/0 P= ) مشاهده نشد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد همکاری بیماران یک موضوع پیچیده است که نمیتوان به راحتی تنها به وسیله متغیرهایی از قبیل سن، جنس، شرایط زندگی، مدت درمان و مشکلات فانکشنال و اجتماعی آن را پیشبینی کرد.
رزا حقگو، محمد باقر رضوانی، حمیدرضا حقگو، نازیلا عاملی، مهدی صالحی زینآبادی،
دوره 27، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پوسیدگی دندان، بیماری عفونی واگیرداری است که میتوان با روشهای پیشگیری از بروز عوارض آن جلوگیری نمود. هدف از این مطالعه بررسی مقایسهای اثر خمیر دندان حاوی غلظتهای مختلف نانوهیدروکسی آپاتیت بر رمینرالیزاسیون ضایعات پوسیدگی اولیه بود.
روش بررسی: تاج 9 دندان پرمولر اول سالم به 4 قسمت تقسیم شد . 6 نمونه به عنوان شاهد درنظر گرفته شده و در تمام مدت آزمایش تنها در آب مقطر نگهداری شدند. 30 نمونه باقیمانده در محلول دمینرالیزه کننده به مدت 72 ساعت قرار داده شد. سپس نمونهها به دقت شسته و میکروهاردنس آنها سنجیده شد. به محلول آب مقطر و خمیردندان به ترتیب مقادیر0، 5/0، 1، 2، 5% ذرات نانوهیدروکسی آپاتیت اضافه گردید . نمونهها به صورت تصادفی به 5 گروه 6 تایی تقسیم و هر گروه بعد از دمینرالیزاسیون، به مدت 15 دقیقه در محلول خمیر دندان با غلظت مربوط به آن گروه، 1 ساعت در بزاق مصنوعی و سپس 15 دقیقه در محلول خمیردندان مربوط، غوطهور شد. سپس نمونهها در محلول بزاق مصنوعی نگهداری شدند و این روند به مدت 5 روز تکرار شد. پس از اتمام فرایند رمینرالیزاسیون، میکروهاردنس دندانها سنجیده شده و یافتهها با آزمون آنالیز واریانس اندازههای تکراری (Repeated measure) آنالیز گردید.
یافتهها: میکروهاردنس دندانهای دمینرالیزه شده به دنبال قرار گرفتن در خمیر دندان نانوهیدروکسی آپاتیت افزایش یافت اما این افزایش معنیدار نبود (62/0 P= ).
نتیجهگیری: خمیر دندان نانوهیدروکسی آپاتیت قادر به افزایش میکروهاردنس مینای دندان دایمی میباشد هرچند این افزایش از نظر آماری معنیدار نبود.
مهدی عرق بیدی کاشانی، الهام اسماعیلی، غلامرضا اسلامی، محسن نوری، حسن غفاری، عباس صالحی،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه توصیفی طولی تعیین نوع دندانهایی که بیشتر دچار شکست باند براکت شدهاند بود و بررسی رابطه شکست باند براکت در این دندانها با عوامل مداخلهگری چون سن بیمار، نوع مال اکلوژن و جنس، در بیماران یک مرکز خصوصی انجام شد.
روش بررسی: برای تعیین حجم نمونه ابتدا با استفاده از Pilot study ، تعداد 20 پرونده از بیماران بررسی شد و با توجه به نتیجه به دست آمده حجم نمونه حداقل 576 بیمار تعیین شد. با استفاده از روش Kaplan-Meier متوسط زمان باقی ماندن براکت در هر دندان به طور جداگانه محاسبه شد. جهت بررسی اثر سن، جنس و نوع مال اکلوژن دندانی و متوسط زمان باقی ماندن براکت بر روی هر دندان به طور جداگانه از مدل Cox Regression استفاده شد. کلیه عملیات آماری با استفاده از نرمافزار SPSS20 انجام گردید.
یافتهها: ن تایج نشان دادند که درصد شکست ناخواسته باند براکتها برای هر دندان متفاوت بود و تنها در دندانهای پنج در هر دو فک با مال اکلوژن ارتباط معنیدار داشت (037/0 P= و 004/0 P= ).
نتیجهگیری: در دندانهای پنج فک بالا بیشترین درصد شکست ناخواسته باند براکت در مال اکلوژن CL II و در دندانهای پنج فک پایین در مال اکلوژن CL I بود. در بقیه دندانها فاکتورهای سن، جنس، مال اکلوژن روی شکست ناخواسته باند براکتشان تأثیر نداشت.
نینا رهشناس، محمد حسن سالاری، سیده مریم کوکبی صالحی، مهشاد محبی،
دوره 29، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیشترین علت عدم موفقیت کلینیکی درمورد کاربرد پستهای فایبر در دندانهای اندو شده، دباند شدن پست از عاج دندان میباشد. نوع سمان مصرفی و قدرت چسبندگی آن در کیفیت باندینگ تأثیر مستقیم دارد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر دو نوع سمان رزینی Starfill 2B Danvilleو سمان Panavia F2 Kuraray برگیر پست فایبر با عاج در شرایط in vitro انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، تعداد 20 عدد دندان پرمولر اندو شده تک کاناله فک پایین تهیه گردید. دندانها به طور تصادفی به 2 گروه A و B تقسیم شدند. پستها در گروه اول با سمانStarfill 2B Danville و در گروه دوم با سمانPanavia F2 Kuraray سمان شدند. پس از مانت دندانها در آکریل شفاف هر نمونه به 2 نمونه 4 میلیمتری تقسیم شد. سپس Push-out test توسط دستگاه ZwickRoell Z050 انجام شد. نتایج با آزمون آماری T-test آنالیز و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
یافتهها:استحکام باند Starfill 2B Danville و Panavia F2 Kuraray به ترتیب (11/12±16/48) و (16/9±44/61) مگاپاسکال بود. بین گیر و استحکام باند برشی سمانStarfill 2B Danville و Panavia F2 Kuraray اختلاف معنیداری وجود داشت (P<0.05).
نتیجهگیری: به نظر میرسد نوع سمان بر میزان گیر و استحکام باند تأثیر دارد. اگر در سمان کردن پست فایبر از سمان Panavia F2 Kuraray استفاده کنیم، گیر و استحکام باند بیشتری نسبت به سمان Starfill 2B Danville با عاج خواهیم داشت.
محمد علی روزگار، محمد نبی صالحی، پریسا صالحی، خدیجه ابدال،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در زندگی همه افرادی که دارای شغل هستند فرسودگی شغلی و استرس وجود دارد و به گونههای مختلف بر آنها فشار روانی وارد میکند و فرد را دچار هیجانات منفی، آشفتگی، نگرانی و اضطراب مینماید. لذا تنظیم شناختی هیجان میتواند نقش مهمی در مقابله با فرسودگی شغلی و سازگاری با وقایع استرسزای زندگی ایفا کند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی و فرسودگی شغلی در دندانپزشکان شهر ایلام انجام گرفت.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دندانپزشکان شهر ایلام در سال 1398 بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 81 نفر از دندانپزشکان شهر ایلام به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ-P) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (MBI) بود. دادهها به وسیله نرم افزار SPSS22 در سطح آمار توصیفی توسط شاخصهای میانگین و انحراف استاندارد، و در سطح استنباطی توسط آزمون ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی سازگارانه و فرسودگی شغلی در دندانپزشکان رابطه منفی و معکوس معنیداری وجود دارد (000/0, P<862/0-r=). همچنین بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی ناسازگارانه و فرسودگی شغلی در دندانپزشکان رابطه مثبت و مستقیم معنیداری وجود دارد (000/0, P<829/0r=).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، به نظر میرسد دندانپزشکان به منظور پیشگیری و کاهش فرسودگی شغلی، باید بیشتر به مؤلفههای تنظیم هیجانی و هیجانات اهمیت بدهند.
سارا قدیمی، بهمن سراج، کیوان رحمانی، محمد جواد خراری فرد، مسعود کیانی، مرضیه صالحی شهرابی،
دوره 35، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: انتخاب روش ارزشیابی آموزشی مناسب و تأثیرات این انتخاب با توجه به رشتههای مختلف علوم پزشکی یکی از اولویتهای فعلی آموزش پزشکی است. لذا این مطالعه با هدف طراحی چک لیست ارزیابی مهارتهای عملی دانشجویان دندانپزشکی و مقایسه آن با روش global rating انجام شد.
روش بررسی: در این تحقیق با روش اقدام پژوهی یک چک لیست برای ارزشیابی مهارتهای بالینی واحد کودکان عملی طراحی شد. 32 نفر از دانشجویان با روش چک لیست و 32 نفراز آنان با روش مرسوم global rating ارزیابی شدند (نمونه گیری بر اساس نمونه در دسترس). میزان رضایتمندی دانشجویان و اساتید از دو روش با یک معیار ۶ قسمتی بررسی و نتایج با آزمون Wilcoxon Signed Ranks مقایسه شد. نمرات دانشجویان در دو روش هم با آزمون paired t تحلیل گردید.
یافتهها: رضایتمندی دانشجویان از نحوه ارز شیابی در روش چک لیست بیشتر بوده (003/0P=). اساتید توانایی روش چک لیست در تمایز بین دانشجویان را بیشتر دانسته (03/0=P). البته از نظر سهولت استفاده و مناسب بودن، اغلب اساتید روش سنتی را ترجیح دادند (02/0=P). در سایر موارد، تفاوتهای معنیداری از نظر دیدگاه دانشجویان و اساتید نسبت به دو روش دیده نشد.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر دو روش چک لیست و global rating در ارزشیابی ارزشمند بوده ولی به دلیل رضایتمندی بیشتر دانشجویان و اساتید از روش چک لیست، امکان شناسایی ضعفهای منجر به کاهش نمره در آن و کفایت بهتر ارزشیابی توانمندیها، این چک لیست میتواند برای ارزشیابی به کار گرفته شود.
فیروزه نیلچیان، ساغر صالحی،
دوره 36، شماره 0 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با پیشرفت تکنولوژی استفاده از روشهای قدیمی تدریس جای خود را به روشهای نوین و کارآمدتری از جمله پادکست دادهاند تا علاوه بر صرفه جویی در وقت دانشجویان و اساتید، فرصت تعامل بیشتر این دو گروه با یکدیگر در کلاس درس داده شود. استفاده از پادکست مزایایی از جمله هزینه کمتر، امکان دوره مطالب، دانلود مطالب و فراگیری دروس از راه دور را دارد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر پادکست بر یادگیری و میزان رضایت دانشجویان دندانپزشکی بود.
روش بررسی: این مطالعه که یک کارآزمایی آموزشی تصادفی شده یک سو کور بود، دانشجویان به دو گروه کنترل و مداخله (توسط جدول اعداد تصادفی) شامل ۳۷ نفر در هر گروه تقسیم شدند. کلاس درس به صورت سنتی برای هر دو گروه در سه جلسه به صورت ترکیبی برگزار شد و فایل پادکست در اختیار گروه مداخله در پایان کلاس حضوری قرار گرفت. سپس آزمونی از هر دو گروه در جلسه دوم و جلسه سوم گرفته شد. سپس برگهها تصحیح و نمره هرکدام از ۵ مشخص شد. نمره آزمونها در گروه مداخله و کنترل با هم مقایسه شد و در آخر پرسشنامهای جهت ارزیابی رضایتمندی آنها در اختیارشان قرار داده شد. نمرات آزمون با آزمون تی مستقل آنالیز شد.
یافتهها: در این مطالعه تعداد74 نفر با میانگین سنی شرکت کنندگان ۸۵/۰±۴۷/۲۲ بود و ۴۳ درصد از شرکت کنندگان مذکر بودند. نمرات دو آزمون گرفته شده و از پنج نمره، در گروه مداخله ۱۰/۰±۸۶/۴ و در گروه کنترل و ۹۴/۰±۰۴/۴ بود و تفاوت آماری معنیداری به نفع گروه مداخله مشاهده شد (۰۲/۰=P). میانگین رضایت مندی دانشجویان درخصوص این شیوه آموزشی ۴/۲۹ از ۵۰ بود. مداخله مورد بررسی پس از در نظر گرفتن اثر مخدوش کنندگی سن، تأثیری بر میانگین نمره پرسشنامه دانشجویان نداشته است (031/۰=P).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای مطالعه حاضر، پادکست در میزان یادگیری ترکیبی دانشجویان مؤثر است و دانشجویان نسبت به این روش رضایت مندی نسبتاً خوبی دارند. از نتایج این مطالعه میتوان در بازخورد به کمیتههای آموزشی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی استفاده کرد.