جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای طلایی‌پور

افشین خورسند، یدالله سلیمانی شایسته، احمدرضا طلایی‌پور، امیرحسین نگارش،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

بیان مسأله: یکی از مشکلات درمان بیماریهای پریودنتال، گسترش بیماری به ناحیه انشعاب ریشه‌ها می‌باشد. روشهای متعددی برای درمان این ضایعات مطرح گردیده است. این روشها شامل درمانهای Resective, Conservative و Regenerative می‌باشد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه دو روش بازسازی شامل روش موقعیت‌دادن کرونالی فلپ و استفاده از ماده آلوگرفت Demineralized Bone Matrix (Dynagraft) به منظور بازسازی استخوان در درگیری فورکیشن درجه II فک پایین انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه Randomized Controlled Clinical Trial که به صورت دو سویه‌کور انجام شد, ‌12 نفر از مراجعه‌کنندگان به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران (9 زن و 3 مرد) که در محدوده سنی 25 تا 40 سال بودند, مورد بررسی قرار گرفتند؛ این افراد دارای درگیری فورکای درجه II مولرهای فک پایین (طبقه‌بندی Glickman) به صورت Bilateral بودند. مولرهای یک طرف توسط ماده پیوندی Dynagraft و طرف مقابل توسط روش موقعیت دادن کرونالی فلپ مورد درمان قرار گرفتند. متغیرهای عمق پاکت (PPD), سطح چسبندگی کلینیکی (CAL)، لثه کراتینیزه (KG) و عمق پروبینگ افقی (HPD) در زمان عمل, 3 و 6 ماه پس از جراحی اندازه‌گیری و ثبت شدند. همچنین به منظور بررسی تغییرات رادیوگرافیک استخوان و نیز تأیید یافته‌های حاصل از اندازه‌گیریهای کلینیکی در مقاطع زمانی فوق, رادیوگرافی RVG نیز انجام شد. تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون آماری Paired t انجام شد.
یافته‌ها: میانگین کاهش PPD 3 و 6 ماه بعد از عمل در گروه مورد به ترتیب 75/1 و 25/2 میلیمتر (005/0P<) و در گروه شاهد 26/1 و 27/1 میلیمتر بود (005/0P<). میانگین Attachment Gain 3 و 6 ماه بعد از عمل در گروه مورد به ترتیب 1/1 و 5/1 میلیمتر (005/0P<) و در گروه شاهد 2/0 میلیمتر و 3/0 میلیمتر بود. میانگین کاهش لثه کراتینیزه 3 و 6 ماه بعد از عمل در گروه مورد به ترتیب 5/0 و 6/0 میلیمتر (005/0P<) و در گروه شاهد 1/1 میلیمتر و 1/1 میلیمتر بود (005/0P<). میانگین کاهش HPD 3 و 6 ماه بعد از عمل در گروه مورد به ترتیب 55/1 و 2 میلیمتر (005/0P<) و در گروه شاهد 55/0 و 55/0 میلیمتر بود (01/0P<). رادیوگرافی RVG تهیه شده از نواحی فوق 3 و 6 ماه بعد از عمل نشانگر تأیید تغییرات ایجادشده طبق یافته‌های حاصل از اندازه‌گیریهای کلینیکی بود؛ به گونه‌ای که ترمیم استخوان (Bone Filling) در گروه مورد نسبت به گروه شاهد بهتر بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه, می‌توان استفاده از ماده پیوندی (Dynagraft) DBM را به عنوان روشی مناسب برای درمان ضایعات درجه II مولرهای فک پایین توصیه نمود. به هر حال مطالعات بیشتر با حجم نمونه بالاتر، مشاهدات طولانی‌ مدت‌تر و نیز بررسی بافت‌شناختی برای ارزیابی کامل این گونه روشهای بازسازی و پتانسیل آنها برای ترمیم درگیری فورکا مورد نیاز است.


احمدرضا طلایی‌پور، ساندرا مهرعلی‌زاده، ابوالحسن مسگر‌زاده،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

بیان مسأله: رادیوگرافی به عنوان ابزار اصلی بررسیهای پیش از جراحی ایمپلنت محسوب می‌شود. در حال حاضر از روش سی‌تی‌اسکن به عنوان دقیقترین روش برای این بررسیها به منظور مطالعه کیفیت و کمّیت استخوانهای فکین استفاده می‌شود. با این حال در سالهای اخیر میزان دوز دریافتی بیمار که در روش سی‌تی‌اسکن نسبت به روشهای عادی تا چندین برابر بیشتر است، ایده کاربرد دقیقتر روشهای عادی و یا استفاده از روشهای جدید با میزان دوز پایین‌تر را تقویت نموده است.
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه دقت روش توموگرافی عادی با روش داخل دهانی دیجیتال رادیوویزیوگرافی (RVG) در اندازه‌گیری ارتفاع استخوان فک پایین انجام شد.
روش بررسی: در این تحقیق که از نوع بررسی آزمونها بود، اندازه فاصله لبه کرست آلوئول تا بوردر فوقانی فورامن منتال در 16 مورد که طرح درمان جراحی ایمپلنت در این ناحیه داشتند، با روشهای توموگرافی عادی و رادیوویزیوگرافی تعیین گردید. برای تعیین ضریب بزرگنمایی نگاره‌های رادیوگرافیک از Stent آکریلی با نشانه‌های سربی‌گوی مانند با قطر معلوم استفاده شد؛ سپس در مرحله جراحی فاصله ذکر شده توسط پروب بر روی استخوان فک بیمار به طور مستقیم اندازه‌گیری گردید. برای بررسی سطح معنی‌داری اختلاف بین یافته‌های رادیوگرافی و استاندارد طلایی از آزمون توزیع دو جمله‎ای استفاده شد.
یافته‌ها: در اندازه‌های حاصل از روش RVG با روش بصری مستقیم اختلاف معنی‌داری مشاهده شد (05/0P<)؛ اندازه‌های حاصل از روش توموگرافی نیز اختلاف معنی‌داری با روش بصری درحین جراحی داشتند.
نتیجه‌گیری: در مقایسه دو روش توموگرافی و رادیوویزیوگرافی برای اندازه‌گیری، به نظر می‌رسد، روش رادیوویزیوگرافی (RVG) نتایج دقیقتری داشته باشد.


فاطمه سرلتی، احمدرضا طلایی‌پور، لیلا راشدی،
دوره 18، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوپروز شایعترین بیماری متابولیک استخوان و مشخصه آن کاهش مواد معدنی و ماتریکس استخوان است؛ به گونه‌ای که استخوان از نظر ترکیب (composition) طبیعی است و لیکن از نظر مقدار (amount) کاهش می‌یابد. در سالهای اخیر تحقیقات بسیاری برای یافتن ارتباط میان استئوپروز و بیماریهای پریودنتال انجام شده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت شاخصهای پریودنتال در خانمهای بالای سن منوپوز انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و توصیفی، 60 خانم بالای سن منوپوز با میانگین سنی 89/5 ±21/55 مورد بررسی قرار گرفتند. از دندان پره‌مولر اول راست فک پایین بیماران رادیوگرافی پری‌اپیکال با استفاده از تکنیک موازی تهیه شد. شاخصهای ایندکس پلاک (PLI)، عمق پروبینگ، خونریزی حین پروب کردن و از دست رفتن چسبندگی اندازه گیری و ثبت شدند. فیلم‌ها پس از طی مراحل ظهور و ثبوت توسط دستگاه دانسیتومتر بررسی شدند. برای هر فیلم تراکم استخوان در چهار نقطه اطراف ریشه دندان پره‌مولر اول راست فک پایین، مشخص شد. میانگین دانسیته نقاط فرضی محاسبه و به عنوان دانسیته هر فیلم محسوب گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمونهای Kolmogrov-Smirnov، ضریب همبستگی Pearson، Paired Samples t و Mann-Whitney با سطح معنی‌داری 05/0P<) مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته‌ها: در این مطالعه،‌ تعداد دندانهای باقیمانده با متغیر کلینیکی عمق پروبینگ رابطه‌ای مستقیم و معنی‌دار نشان داد (02/0=P) ولی هیچ ارتباط معنی‌داری بین تراکم استخوان و متغیرهای کلینیکی وجود نداشت. بین تعداد دندان‍های باقیمانده با تراکم استخــوان نیز رابطـــه معنی‌داری از نظر آماری وجود داشت (05/0=P)
نتیجه‌گیری: محتوای معدنی بیشتر در استخوان فک پایین موجب می‌شود که افراد بتوانند دندانهای دارای پاکت‌های عمیق پریودنتال را بیشتر نگاه دارند.


جلال پورهاشمی، فاطمه مهندس، احمدرضا طلایی‌پور،
دوره 21، شماره 1 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص پوسیدگی‌های شیارهای اکلوزال در مراحل ابتدایی بسیار دشوارتر از سایر پوسیدگی‌ها بوده و نیاز به مهارت و دقت دندانپزشکان و کاربرد ابزارهای پیشرفته و روش‌های جدید دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی میزان تنوع تشخیص پوسیدگی‌های اکلوزال به وسیله دندانپزشکان عمومی بود.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی در سال 1385 با معاینه دندان‌های کودکان 10-8 ساله مراجعه‌کننده به بخش کودکان تعداد 6 دندان مولر اول دایمی با پوسیدگی شیارهای اکلوزال در درجات 1 و 2 و 3 (طبق روش Espelid) که به تائید پنج دندانپزشک متخصص رسیده بود انتخاب شد. فتوگرافی رنگی سطح اکلوزال و رادیوگرافی بایت‌وینگ این دندان‌ها از طریق رایانه بر روی مانیتور به نمایش درآمد و از 157 دندانپزشک عمومی که به طور تصادفی سیستماتیک انتخاب شده بودند خواسته شد پس از مشاهده تصاویر مربوطه با تکمیل پرسشنامه‌ تشخیص خود را مبنی بر وجود یا عدم پوسیدگی و میزان پیشرفت آن در مینا و عاج اعلام نمایند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری chi-square تجزیه و تحلیل شد. 05/0>p به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: تشخیص دندانپزشکان در مورد پوسیدگی‌های اکلوزال به ترتیب زیر بود: در پوسیدگی‌های درجه 1، 3/94% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگی‌ای تشخیص ندادند و 8/3% پوسیدگی در مینا (تشخیص صحیح) و 9/1% پوسیدگی در حد عاج تشخیص دادند. پوسیدگی‌های درجه 2، 7/15% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگی‌ای تشخیص ندادند و 7/60% پوسیدگی در حد مینا (تشخیص صحیح)، 31/22% در حد عاج و 3/1%  نیز درگیری پالپ را گزارش نمودند. در پوسیدگی‌های درجه 3، 7% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگی تشخیص ندادند. در حالیکه 2/27% پوسیدگی در حد مینا و 9/58% پوسیدگی در حد عاج (تشخیص صحیح) و 1/6% درگیری پالپ را گزارش نمودند و 3/0% پاسخی ندادند. موارد تشخیص صحیح به وسیله دندانپزشکان زن در مقایسه با مردان به صورت معنی‌داری بیشتر بود (013/0=p)

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر اگرچه تشخیص صحیح پوسیدگی اکلوزال به وسیله دندانپزشکان در حد قابل قبولی است ولی پراکندگی زیادی که در تشخیص این پوسیدگی‌ها بین دندانپزشکان وجود دارد نشان دهنده نیاز آنها به آموزش روشهای جدید تشخیص و کاربرد ابزارهای پیشرفته در این زمینه می باشد.


علیرضا شیرازی، احمدرضا طلایی‌پور، یاسر نوروزپور، حوریه باشی زاده فخار، علی قاسم‌زاده، ناصر شاکری،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: تغییرات ابعادی ناهمگن (بدشکلی) یکی از مشکلات عمده در رادیوگرافی پانورامیک است. تعیین دقیق میزان تغییرات ابعادی در هر منطقه از تصویر می‌تواند در کاربرد کلینیکی بهتر تصاویر پانورامیک موثر باشد. هدف از این مطالعه تعیین ضرایب تصحیح عمودی و افقی برای مناطق مختلف تصاویر پانورامیک تهیه شده بوسیله دستگاه cc Proline پلن مکا می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه که از نوع بررسی روش‌ها است فانتومی نامتقارن از فک پایین از جنس پلکسی گلاس و آلومینیوم بعنوان معادل‌های نسج نرم و سخت طراحی شد. طول نیم فک راست از نیم فک چپ کمتر بود و هر نیم فک به عنوان نمونه‌ای جداگانه در نظر گرفته شد. به منظور اندازه‌گیری فواصل عمودی و افقی نشانگرهای استیل به کار رفت. طول و فواصل مارکرها با میکرومتر دیجیتال میتوتویو با دقت 05/0± میلی‌متر اندازه‌گیری شد. سپس از هر نیم فک فانتوم به وسیله دستگاه PM 2002 cc Proline (پلن مکا، فنلاند) 8 بار رادیوگرافی پانورامیک بعمل آمد. اندازه‌‌‌های مشابه در تصاویر دیجیتایز شده بوسیله نرم‌افزار سیگنوس با دقت 01/0 میلی‌متر به دست آمد. میانگین 8 بار اندازه‌گیری به عنوان اندازه نهایی در نظر گرفته شد و با ابعاد واقعی مقایسه گردید. میانگین ضرایب تصحیح برای فواصل افقی و عمودی در هر ناحیه محاسبه شد.

یافته‌ها: میانگین ضریب تصحیح عمودی برای نیم فک راست 02/0±77/0 (دامنه 75/0-80/0) و برای نیم فک چپ 05/0±77/0 (دامنه 75/0- 85/0) محاسبه گردید. میانگین ضریب تصحیح افقی برای نیم فک راست 15/0±98/0 (دامنه 76/0-18/1) و برای نیم فک چپ 14/0±02/1(دامنه 90/0-25/1) تعیین شد.

نتیجه‌‌‌گیری: تغییرات ضرایب تصحیح افقی و عمودی در دو نیم فک و همچنین در نواحی مختلف یک فک نسبتاً زیاد است به طوری که به خصوص در مورد فواصل افقی استفاده از یک ضریب تصحیح ثابت برای نواحی گوناگون عملی به نظر نمی‌رسد. در مقایسه با ضرایب تصحیح افقی تغییرات ضرایب تصحیح عمودی در دو نیم فک و همچنین بین نواحی مختلف یک نیم فک کمتر است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb