جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای عرفان

طاهره جعفرزاده، محمد عرفان، دیوید واتس، آ رنولد کش،
دوره 15، شماره 2 - ( 2-1381 )
چکیده

دنتین باندینگ رزینها معمولا بدون فیلر هستند؛ انقباض ناشی از پلیمریزاسیون آنها قابل ملاحظه می باشد و می تواند سبب تولید تنش داخلی (Internal Stress) در باندینگ رزین و در نهایت پارگی حد فاصل بین رزین کامپوزیت و عاج گردد. این مطالعه با هدف طراحی یک روش مناسب جهت اندازه گیری میزان انقباض ناشی از پلیمریزاسیون در رزینهای بدون فیلر و در ضخامتهای بسیار نازک و نیز بررسی اثر ضخامت بر میزان انقباض و با استفاده از یک باندینگ رزینی به نام Scotchbond Multipurpose 3M انجام شد. هدف اول از این مطالعه بررسی و ایجاد روشی مناسب برای اندازه گیری انقباض ناشی از پلیمریزاسیون خطی رزینها در ضخامتهای مختلف، بخصوص در لایه های نازک بود؛ زیرا باندینگها عملا در ضخامتهای نازک به کار می روند و جهت کنترل انقباض ناشی از پلیمریزاسیون آنها نیاز به روشی است که بتواند آن را به صورت کمی اندازه گیری نماید. برای رفع مشکلات به وجود آمده جهت اندازه گیری انقباض باندینگ رزینها بخصوص در ضخامتهای نازک از روش رینگ و برای اولین بار از روش غیر تماسی لیزری استفاده گردید. به منظور بررسی رابطه بین ضخامت باندینگ رزین و میزان انقباض، آنالیز رگرسیون بکار برده شد. تجزیه و تحلیل داده های حاصله نشان داد که یک رابطه مستقیم لگاریتمی بین ضخامت باندینگ رزین و انقباض آن وجود دارد. دستگاه طراحی شده جهت اندازه گیری انقباض در ضخامتهای پایین دقیق و حساس بود و ثابت کرد که با افزایش لگاریتم ضخامت باندینگ رزین میزان انقباض آن افزایش می یابد.


طاهره‎سادات جعفرزاده کاشی، محمد عرفان،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

بیان مسأله: میزان باندهای دوگانه باقیمانده در پلیمریزاسیون نقش مهمی در خواص مکانیکی، فیزیکی و شیمیایی رزین‌های ترمیمی دارد. پلیمریزه‌شدن ناکافی در لایه هیبرید، دلیلی برای تفاوت در کیفییت این لایه و قدرت باند کمتر می‎باشد که می‎تواند به عنوان منبعی برای آزادسازی مونومر عمل کند و اثرات سمّی داشته باشد.

هدف: مطالعه حاضر با هدف اندازه‎گیری درجه تبدیل مونومر به پلیمر سه نسل از دنتین باندینگ‌های  3Mو یک دنتین باندینگ آزمایشگاهی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی با استفاده از طیف جذبی مواد قبل و بعد از پلیمریزه شدن توسط دستگاه FT-IR ،درجه تبدیل به دست آمد. برای اندازه‎گیری درجه تبدیل از باندینگ‌های ScotchBond MP Plus Adhesive، SingleBond،
Prompt L-Pop و یک باندینگ آزمایشگاهی استفاده شد. شش نمونه از هر باندینگ مورد تحقیق قرار گرفت. زمان سخت شدن 120 ثانیه بود. مقایسه گروهها با استفاده از آزمونهای Kruskal-Wallis و Mann-Whitney انجام گردید. سطح معنی‌داری 05/0P< در نظر گرفته شد.

یافته‎ها: نتایج اختلاف معنی‌داری را بین گروهها نشان داد (P<0.01). SingleBond در مقایسه با Prompt L-Pop و
ScotchBond MP و دنتین باندینگ تجاری در درجه تبدیل افزایش نشان داد. بین درجه تبدیل در سایر گروهها اختلاف معنی‎داری مشاهده نشد. بین دنتین باندینگ آزمایشگاهی و ScotchBond MP اختلاف معنی‌داری مشاهده نگردید (P=1.00).

نتیجه‎گیری: فناوری استفاده از دنتین باندینگ به سمت ساده‎ترشدن پیش می‎رود؛ اما در این مطالعه PromptL-Pop به عنوان ادهزیوی که توانایی اچ‌کردن را دارد، درجه تبدیل بالایی را از خود نشان نداد. استفاده از باندینگ‌های با مراحل ساده‎تر نیاز به بررسی بیشتری دارد.


عزت‌الله جلالیان، سپیده بانوا، سارا عرفانی،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به استحکام خمشی کامپوزیت تقویت شده با فایبر (FRC) و نیز نقش حفره‎های محافظه‌کارانه در حفظ نسج سالم دندان‌های پایه، این مطالعه با هدف ارزیابی میزان مقاومت به شکست بریج‌های قدامی بالا و خلفی پایین در شرایطin vitro انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش به روش تجربی در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. از 44 دندان تازه و سالم کشیده شده انسان برای ساخت 22 اینله بریج ثابت، شامل 11 اینله بریج سه واحدی قدامی بالا با مدل کلینیکی جایگزینی سانترال و 11 اینله بریج خلفی پایین با مدل کلینیکی جایگزینی مولر اول استفاده شد. نمونه‎های فوق از کامپوزیت تقویت شده با فایبر تهیه شدند. بریج‌های ثابت قدامی و خلفی مذکور به همراه PDL مصنوعی در آکریل خود پخت مانت شدند، سپس توسط دستگاه شبیه‌‌سازی دهان مصنوعی load cycle گردیدند و بعـد در دستگـاه Instron با سرعت mm/min1 تحت نیروی نهایی قرار گرفتند، تا شکست در تمام نمونه‎های قدامی بالا و خلفی پائین روی داد و منحنی اعمال نیرو ثبت گردید. آنالیز آماری اعداد بدسـت آمده توسط آزمـون‎های
Kolmogorov- Smirnov و Independent Sample T و Kaplan - Meier انجام و05/0P< به عنوان سطح معنی‌داری درنظر گرفته شد.
یافته‌ها: با توجه به آزمون آماری، اعداد به دست آمده از شکست بریج‎های قدامی بالا و خلفی پائین از توزیع نرمال تبعیت می‎کردند. حدود اطمینان 95% میانگین مقاومت به شکست برای بریج‎های قدامـی بالاN450-N562 و برای بریج‎های خلفی پائین N1473-N1761 بود. مقاومت به شکست در نمونه‎های هر دو گروه (قدامی و خلفی) در برابر نیروهای جویدن بالا بود همچنین شکستگی در هر دو گروه در پوشش سطحی کامپوزیت، بدون آسیب به فریم ورک صورت گرفت. بیشترین درصد شکستگی در نمونه‎های خلفی از میانه پونتیک به سمت کانکتور دیستالی و در نمونه‎های قدامی در کانکتور لترالی (بین پونتیک سانترال و اباتمنت لترال) مشاهده شد. بین دو گروه بریج‎های قدامی بالا و خلفی پائین، اختلاف آماری معنی‎داری دیده شد(001/0>(P. بدین صورت که مقاومت به شکست در نمونه‎های قدامی کمتر از نمونه‎های خلفی بود.
نتیجه‌گیری: با در نظر گرفتن نتایج مطالعه حاضر، مبنی بر بالا بودن مقاومت به شکست نمونه‎های قدامی ( N500) و نمونه‎های خلفی ( N1600) در برابر نیروهای جویدن در هر دو ناحیه، می‌توان به کارگیری اینله بریج‎های FRC قدامی بالا و خلفی پایین را به صورت کلینیکال توصیه نمود. تردیدی نیست که مطالعات بیشتر تجربی و کلینیکی در این مورد ضروری است.


طاهره السادت جعفرزاده کاشی، محمد عرفان، مرضیه میرزایی، سلمه کلباسی،
دوره 22، شماره 1 - ( 5-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: میزان پلیمریزاسیون (Ep) به میزان تبدیل باندهای C=C متاکریلات به باندهای C‏-C آلیفاتیک گفته می‌شود. هرچه مقدار Ep بیشتر باشد پلیمریزاسیون پلیمر بهتر انجام می‌گیرد. اگر پلیمر به اندازه کافی پلیمریزه نشود می‌تواند اثرات مخربی از جمله آزادسازی مونومر، آغازگر و رادیکال‌های آزاد یا پلیمریزاسیون ناکافی لایه هیبرید داشته باشد. بنابراین اندازه‌گیری مقدار Ep اهمیت زیادی دارد. استفاده از دیودهای منتشر کننده نور (LED) در دندانپزشکی بخاطر طول عمر زیادشان روز به روز در حال افزایش است. دستگاه LED امواج مادون قرمز تولید نمی‌کند و نور خروجی ﺛابت دارد. بنابراین،مقایسه LED و کوارتزتنگستن هالوژن (QTH) از نظر Ep اهمیت دارد. دستگاه  Differential Scanning Calorimetry(DSC) یک وسیله مناسب برای تعیین مقدار Ep است. این دستگاه روند واکنش و کینتیک واکنش را ثبت می‌کند. هدف از این مطالعه، اندازه‌گیری مقدار Ep یک باندینگ آزمایشگاهی حاوی آغازگر نوری کامفورکینون- آمین توسط DSC بود که از دستگاه‌های LED و QTH برای کیور آنها استفاده شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی 5/2 میلی‌گرم از ماده باندینگ در ظرف‌های کوچک آلومینیومی DSC قرار گرفت و دو دستگاه لایت کیور متفاوت Coltolux ® LED Curing Light) و Coltolux ® 75 شرکت  (Colteneبکار گرفته شد و نور از فاصله 9 میلی‌متری به مدت 30 ثانیه به نمونه‌ها تابیده شد و منحنی‌های DSC بعد از صد ثانیه از آغاز پلیمریزاسیون هر نمونه در دو دمای 23 و 37 درجه سانتی‌گراد بدست آمد. میزان حرارت حاصل از پلیمریزاسیون (HΔ) از ناحیه زیر پیک منحنی اختلاف حرارت محاسبه گردید. در هر یک از شرایط آزمایش پنج نمونه بکار رفت و از آنالیز واریانس دو طرفه برای آنالیز داده‌ها استفاده شد.

یافته‌ها: آنالیز واریانس دو طرفه اختلاف معنی‌دار قابل توجهی را در بین دو درجه حرارت در باندینگ آزمایشگاهی نشان داد )001/0(p value<. منحنی‌های مربوطه در DSC نیزرفتار کینتیک مشابهی را برای LED و QTH نشان دادند. اختلاف آماری معنی‌داری بین دو دستگاه LED و QTH دیده نشد.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که مقدارEp در QTH با توان بالا و نسل دوم LED یکسان است.


طاهره سادات جعفرزاده کاشی، محمد عرفان، الهیار نزادی نیاسر،
دوره 22، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: استحکام برشی پیوند و میزان ریزنشت مهم‌ترین خواص دنتین باندینگ‌ها می‌باشد زیرا در اتصال کامپوزیت‌ به نسج دندانی نقشی اساسی دارد. ریزنشت باعث نفوذ عوامل باکتریال به توبول‌های عاجی و سطوح مینایی شده که حساسیت و عود پوسیدگی را به واسطه از دست رفتن ترمیم کامپوزیتی به دنبال خواهد داشت. استحکام برشی ناکافی پیوند، باعث شکست زودهنگام ترمیم در اثر حداقل نیروهای مضغی می‌شود. هدف اصلی از انجام این مطالعه مقایسه میزان ریز نشت و استحکام برشی باندینگ یک ادهزیو آزمایشگاهی با یک ادهزیو اسکاچ باند بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 60 دندان مولر بدون پوسیدگی برای تست باند برشی استفاده شد که به چهار گروه 15 تایی تقسیم گردید. متغیرهای این مطالعه، نوع باندینگ‌، مینا و عاج بودند. جهت تست ریزنشت از 20 دندان استفاده شد و به دو گروه 10 تایی تقسیم گردید. مراحل بر اساس استانداردISO TR 11405 اجرا گردید. داده‌ها پس از انجام نرمالیتی تست با استفاده از آزمون‌های پارامتریک و غیرپارامتریک مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. به علاوه توزیع Weibull بر روی داده‌ها صورت پذیرفت.
یافته‌ها: داده‌های تست ریزنشت و استحکام باند برشی اختلاف آماری معنی‌داری را بین دو گروه باند آزمایشگاهی و SbMP نشان ندادند (05/0>P) .ریزنشت در دو باندینگ بین سطوح اکلوزال و ژینژیوال از لحاظ آماری تفاوت معنی‌داری نداشت (05/0>P).
نتیجه‌گیری: باندینگ آزمایشگاهی نتایج قابل قبول و مشابه SbMP نشان داد. می‌توان نتیجه گرفت که باندینگ آزمایشگاهی دارای کیفیت کاربردی بالا و قابل مقایسه با مشابه تجاری آن است.


طاهره السادات جعفرزاده کاشی، محمد عرفان، اکبر فاضل نجف‌آبادی، سید مصطفی فاطمی، مرجان بهروزی‌بخش، هاله حالی، حسین باقری گرگانی،
دوره 25، شماره 2 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه اندازه‌گیری درجه تبدیل سه نوع کامپوزیت (میکروهیبرید، نانوهیبرید و Ormocer) با دستگاه‌های لایت کیورینگ
LED) (QTH, در سطح و عمق 2 میلی‌متر بود.

روش بررسی: در این مطالعه از سه رزین کامپوزیت Ceram X (M2 shade), Tetric Evoceram (A2 shade), Tetric Ceram (A2) استفاده شد. نمونه‌ها به 2 گروه تقسیم شدند. 5 نمونه به وسیله (Coltolux 75, Coltene) QTH و 5 نمونه به وسیله (Demi, Kerr) LED کیور شدند. سپس نمونه‌ها در سطح و عمق 2 میلی‌متر برش خوردند و درصد درجه تبدیل نمونه‌ها به وسیله (Bruker-tensor 27) FT-IR به دست آمد. داده‌ها با 3-way ANOVA آنالیز شدند.

یافتـه‌ها: نتـایـج آنـالیـز واریـانس سـه طـرفه بیـن سه کامپـوزیت نانو و میکرو هیبـرید و Ormocer‌ اختلاف معنـی‌داری را نشـان داد (001/0P<). همچـنین نتـایـج آمـاری بیـن ایـن سـه گـروه کامپـوزیت حاکی از اختلافی معنی‌دار در سطح و عمق 2 میلی‌متری بود (001/0P<). به جز درمورد Ceram X نوع دستگاه لایت‌کیور بر میزان پلیمریزاسیون دو کامپوزیت دیگر تاثیر معنی‌داری نداشت (05/0

نتیجه‌گیری: در این مطالعه درجه تبدیل کامپوزیت‌ها در ضخامت‌های متفاوت، اختلاف معنی‌داری را نشان داد. Tetric Ceram دارای بالاترین درجه تبدیل و نسبت پلیمریزاسیون عمق به سطح (Bottom/Top ratio) و کمترین میزان ضریب تغیررات در داده‌ها بود. نوع دستگاه لایت‌ کیور در کامپوزیت‌های حاوی نانوفیلر نسبت درجه تبدیل عمق/سطح بالاتری را نسبت به QTH نشان می‌دهند.


فاطمه شاهسواری، مریم جولهر، محمد جواد خرازی فرد، شاهرخ عرفان منش،
دوره 32، شماره 1 - ( 4-1398 )
چکیده


زمینه و هدف: استفاده از کامپیوتر و اینترنت در جامعه مدرن و دیجیتالی امروزه یک ابزار کارآمد برای به روز شدن و حذف شکاف اطلاعاتی است. هدف این مطالعه، بررسی استفاده از کامپیوتر و اینترنت در میان دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران در سال 1395 بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی جهت بررسی میزان دسترسی و بهره گیری از کامپیوتر و اینترنت در دانشجویان دندانپزشکی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بر روی 401 دانشجوی دندان پزشکی انجام شد. روایی و اعتبار پرسشنامه بررسی و تأیید شد (کاپا=82/0). داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS22 و آنالیز رگرسیون لجستیک و آمار توصیفی بررسی گردید.
یافته‌ها: در این مطالعه بیش از (95%) دانشجویان به کامپیوتر و اینترنت دسترسی داشتند. مهارت استفاده از کامپیوتر در (6/45%) دانشجویان پایه‌ای بود. عمده‌ترین کاربرد کامپیوتر، استفاده از اینترنت بود و تنها (2/13%) دانشجویان از برنامه‌های Microsoft Office استفاده می‌کردند (9/34%). دانشجویان به صورت ماهانه و (4/29%) هفتگی از اینترنت برای مطالعه مباحث دندانپزشکی استفاده می‌کردند. تنها (7/9%) از دانشجویان در کارگاه‌های آموزشی در رابطه با نحوه جستجو، شرکت کرده بودند. بیشترین محدودیت در استفاده از اینترنت محدودیت سرعت بود. ارتباط مثبت و معنی‌داری بین وضعیت سکونت افراد (001/0P<)، وضعیت اقتصادی (0/05=P)، ترم تحصیلی (0/038=P) و استفاده از کامپیوتر و اینترنت (چه به لحاظ دسترسی بیشتر و چه به لحاظ استفاده جهت بهبود اطلاعات و دانش خود) مشاهده شد.
بحث و نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌ها، سطح اقتصادی بالاتر، ترم تحصیلی بالاتر و مالکیت ملک شخصی، دسترسی بهتر و استفاده بهینه از کامپیوتر و اینترنت را فراهم می‌آورد. گرچه پیشنهاد می‌گردد در برنامه‌های آموزشی تمرکز بیشتری بر روی آموزش مهارت‌های کامپیوتری در میان دانشجویان باشد.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb