جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای محمدزاده

مژگان پاک نژاد، یداله سلیمانی شایسته، زهرا محمدزاده،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

روش بازسازی توسط هدایت بافتی یا GTR) Guided Tissue regeneration) جدیدترین و رایجترین روش درمان ضایعات درجه II فورکا می باشد؛ اما به علت گران بودن غشا، کاربرد آن محدودیت دارد. از طرفی روش قرار دادن فلپ در موقعیت تاجی یا CPF) Coronally Position Flap) نیز با هدف دور ساختن سلولهای اپی تلیالی از ناحیه جراحی همان هدف را دنبال می کند. این مطالعه به منظور مقایسه درمان ضایعات درجه II فورکا با استفاده از دو روش GTR (همراه با غشای قابل جذب کلاژن Biomend) و CPF (همراه با اسید سیتریک) بر روی 9 بیمار انجام شد. ضایعات دو طرفه بودند که به طور تصادفی در یکی از دو گروه فوق قرار گرفتند. اندازه گیریهای پایه و شش ماه بعد از عمل براساس متغیرهای ذیل برای هر بیمار ثبت می شد. آزمون آماری مورد نظرpaired t بود. شش ماه بعد از عمل به ترتیب در گروههای GTR و CPF کاهش عمق پاکت 1.55 و 1.88 میلیمتر، کاهش عمق افقی فورکا در حالت بسته 3.33 و 2.66 میلیمتر، کاهش عمق افقی فورکا در حالت باز 1.55 و 2.11 میلیمتر، کاهش ارتفاع یا عمق عمودی فورکا 0.33 و 1.11 میلیمتر، کاهش عرض فورکا به طور مساوی در هر دو روش 0.22 میلیمتر، میزان پر شدن فورکا (Bone Fill) توسط استخوان 33% و 51% و چسبندگی نوین 0.77 و 1.67 میلیمتر محاسبه شد. تحلیل لثه در گروه GTR مشاهده نشد ولی در گروه CPF برابر 0.11 میلیمتر بود. کاهش عرض لثه چسبنده نیز 0.34 و 0.78 میلیمتر بود؛ بدین ترتیب مقایسه سایر متغیرها (روز صفر و 180) در هر گروه به تنهایی حاکی از موثر بودن روشهای مذکور جهت بازسازی فورکا بود؛ همچنین تجزیه وتحلیل آماری نتایج شش ماهه دو گروه با هم (به جز در مورد متغیر عمق افقی فورکا در حالت بسته که به نفع گروه CPF بود)، تفاوت معنی دار نداشت؛ بنابراین با توجه به این نتایج شاید بتوان روش CPF را که مستلزم صرف هزینه کمتر و عدم وابستگی به موارد خاصی مثل غشا می باشد، به عنوان جایگزینی مناسب برای روش GTR قلمداد کرد.


سعید نوکار، سیامک مرادیان، محمدرضا محمدزاده،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1382 )
چکیده

بیان مسأله: یکی از مسائل دیرین در دندانپزشکی، هماهنگی رنگ ترمیم با دندانهای طبیعی فرد می‎باشد. در ترمیم‌های سرامومتال نوع آلیاژ زیرساختاری بر رنگ نهایی پرسلن تأثیر می‎گذارد. از شایعترین آلیاژهای مصرفی، آلیاژهای نیکل- کروم است که نمونه ایرانی آن آلیاژ مینالوکس مشابه وراباند2 می‎باشد.

هدف: مطالعه حاضر با هدف اندازه‎گیری و مقایسه ابعاد مختلف رنگ منتج از کاربری دو آلیاژ مینالوکس و وراباند2 انجام شد.

روش بررسی: در این تحقیق از هر آلیاژ 9 دیسک به ضخامت 5/0 و قطر 16 میلیمتر تهیه و طبق دستور کارخانه سازنده پرسلن Vita VMK68  به رنگ A2 روی آنها پخته شد. رنگ نمونه‎ها در یک زمان و تحت شرایط یکسان توسط دستگاه اسپکتروفتومتر data color در سیستم CIE Lab و مانسل تحت چهار منبع نوری A، C، D65 و TL81 تعیین گردید؛ سپس با استفاده از نرم‎افزار MATLAB Tool Box Statistic 5.2 تعیین میانگین و آنالیز واریانس دو طرفه  انجام شد.

یافته‌ها: مقدار آماره F در hue، value و chroma از مقدار F جدول با ضریب اطمینان 99% کوچکتر بود؛ بنابراین فرضیه H0 مبنی بر عدم وجود اختلاف معنی‎دار بین این دو گروه در هر سه بعد رنگ رد نمی‎شود؛ به عبارتی دیگر بین دیسک‌های سرامومتال تهیه شده با دو نوع آلیاژ نیکل کروم مینالوکس و وراباند2 در ابعاد سه گانه رنگ اختلاف معنی‎داری وجود ندارد.

نتیجه‌گیری: چنانچه سایر خواص فیزیکی, مکانیکی و بیولوژیکی آلیاژ مینالوکس مطلوب باشد، می‎توان آن را جایگزین آلیاژ وراباند2 نمود.


محمدعلی بهناز، فاطمه بهناز، محمود محمدزاده،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

بیان مسأله: هپاتیت C عفونت نسبتاً شایعی است که یکی از راههای انتقال آن ورود اتفاقی سوزن آلوده می‌باشد و دندانپزشکان از این نظر پیوسته در معرض خطر می‌باشند.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع هپاتیت C و سنجش آگاهی دندانپزشکان شهر یزد در مورد انتقال و پیشگیری از بیماری هپاتیت انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که به صورت مقطعی (1381) انجام شد، از تمامی دندانپزشکان شاغل در شهر یزد نمونه خون (104 مورد) گرفته شد و در آزمایشگاه سازمان انتقال خون شهر یزد، ابتدا به روش ELISA نسل اول از نظر Anti HCV و در صورت مثبت بودن آزمایش Riba برای تأیید انجام شد؛ در این بررسی همچنین پرسشنامه‌ای توسط هر دندانپزشک تکمیل گردید که به وسیله آن میزان آگاهی وی نسبت به بیماری هپاتیت سنجیده شد. پس از استخراج نتایج، نمرات آگاهی در سطو ح متغیرهای مستقل و با استفاده از آزمونهای آنالیز واریانس و t مقایسه شدند.
یافته‌ها: هیچ یک از 104 نمونه گرفته‌شده از نظر Anti HCV مثبت نبودند؛ میانگین کلی آگاهی دندانپزشکان در مورد هپاتیت 08/14 در مقیاس 20 بود؛ آگاهی 1/92% از این افراد، در حد متوسط و بالا بود بین آگاهی افراد مورد مطالعه با متغیرهای سن، جنس و سابقه کار از نظر آماری اختلاف معنی‌داری وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: طبق یافته‌های مطالعه حاضر، نبودن آلودگی به هپاتیت C در دندانپزشکان شهر یزد ناشی از شیوع کم این هپاتیت در جامعه شهری یزد و نیز نشانگر آگاهی و عملکرد مطلوب در مورد راههای جلوگیری از عفونتهای قابل انتقال از طریق خون و دهان می‌باشد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb