33 نتیجه برای محمدی
قربان محمدیان،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1366 )
چکیده
گزرو رادیوگرافی یکی از روشهای جدید پرتونگاری در دندانپزشکی است که کمک فراوانی به تشخیص ضایعات دهان و دندان، فک و صورت، طرح درمان و پیگیری پرتونگاری می نماید. گزرو رادیوگرافی در سال 1970 در پزشکی ارائه و مورد استفاده قرار گرفت سپس با تغییراتی در سال 1980 در دندانپزشکی عرضه و مورد استفاده قرار گرفت. در این تکنیک اشعه تابشی همان اشعه ایکس است نیازی به فیلم پرتونگاری داروهای ظهور و ثبوت، نگاتسکوپ و تاریکخانه نیست. صفحه ثبت تصویر یک صفحه سلنیومی است که آنرا بطور یکنواخت شارژ الکترواستاتیک می نمایند. برای ظهور تصویر از پودر خاصی بنام تونر استفاده می شود. برای داشتن تصویر دائمی از روی تصویر ایجاد شده فتوگرافی می کنند. از صفحات سلنیومی مجددا می توان استفاده کرد. وضوح تصویر و تمایز تشخیص تصویر بین بافتهای نرم و سخت بمراتب بهتر و بیشتر از پرتونگاری عادی با فیلم های پرتونگاری است. زمان تابش و ظهور کمتر از پرتونگاری عادی است از گزرو رادیوگرافی پزشکی در پرتونگاریهای خارج دهانی و از گزرو رادیوگرافی دندانپزشکی اختصاصا در پرتونگاریهای داخل دهانی استفاده می شود.
اسماعیل یاسینی، محمد اسلامی، استفان الکسانیان، مهشید محمدی بصیر،
دوره 5، شماره 1 - ( 5-1371 )
چکیده
واکنش پالپ نسبت به استفاده از اسید فسفریک 37% زمان با اچینگ 15 ثانیه بر روی 9 بیمار با سنین 11 تا 20 سال مورد مطالعه قرار گرفت. حفرات کلاس V در یک سوم سرویکال دندانهای پرمولر به صورت زوجهای قرینه تراش داده شدند. تمام مراحل در دندانهای شاهد و آزمایشی کاملا مشابه بود. فقط دندانهای آزمایشی به مدت 15 ثانیه با اسید فسفریک 37% اچ شدند. سپس دندانها توسط ZOE ترمیم شدند. در طی مدت آزمایشات بیماران به جز یک مورد هیچ درد یا ناراحتی را گزارش ننمودند. پس از مدت زمانهای (1، 2، 3، 4، 6، 8، 12، 24، 56) روز دندانها بیرون آورده شدند. در یکصد مقطع طولی آماده شده از دندانهای 5 بیمار واکنش پالپی نسبت به اسیدیک واکنش ملایم آماسی با پیش آگهی خوب ارزیابی گردید.
اسماعیل یاسینی، نرمین محمدی،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1378 )
چکیده
مریم قوام، محسن پورحقیقی، مهناز محمدی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده
تغییر رنگ کامپوزیت رزین ها که دراثر تغییرات شیمیایی در رزین و یا در اثر جذب آب و مواد رنگی رخ می دهد، می تواند در دراز مدت منجر به شکست درمان شود. هدف از این مطالعه بررسی ثبات رنگ کامپوزیت IDM خود سخت و نورسخت (IS) و (IL) در شرایط استاندارد Aging است. نمونه هایی از کامپوزیتهای خود سخت و نورسخت IDM و کامپوزیت DL) Definite) و (Degufill (DS از شرکت دگوسا تهیه و به سه گروه کنترل (الف) و آزمایش (ب و ج) تقسیم شدند. تمام نمونه ها مطابق دستورالعمل استاندارد تهیه و آزمایش شدند. ابتدا رنگ همه نمونه ها توسط دستگاه اسپکتروفتومتر Data Flash مشخص شد؛ سپس گروه کنترل یک هفته در دمای 37 درجه سانتی گراد و در محیط تاریک نگهداری شد. گروه «ب» پس از پوشیده شدن با آلومینیوم فایل، 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد و رطوبت 100% دردستگاه زنوتست و بعد 6 روز در تاریکی و دمای 37 درجه سانتیگراد نگه داشته شد و گروه «ج» به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد و در رطوبت 100% تحت نور لامپ زنون، در دستگاه زنوتست قرار گرفت و سپس 6 روز در محیط تاریک و 37 درجه سانتیگراد نگهداری شد؛ سپس رنگ نمونه ها مجددا اندازه گیری شد. تغییرات مربوط به رنگ با استفاده از سیستم CIE L* a* b* در مقیاسهای ?E و ?l و ?a و ?b بررسی گردید. بیشترین تغییر رنگ مربوط به کامپوزیت IL بود (19.52=?E .(IL با DL و IS اختلاف قابل ملاحظه ای داشت. میزان تغییر رنگ کامپوزیت IS در شرایط «الف، ب و ج» قابل ملاحظه نبود
احمدرضا طلایی پور، قربان محمدیان، داریوش گودرزی،
دوره 14، شماره 2 - ( 5-1380 )
چکیده
مراحل آخر بیماری کلیوی سبب تغییر محتوی معدنی استخوان بیماران می گردد که این عارضه استئودیستروفی کلیوی نامیده می شود. دراین مطالعه با استفاده از رادیوگرافی دیجیتال، تراکم مواد معدنی استخوان (BMD) در 45 بیمار تحت درمان همودیالیز اندازه گیری شد و با 78 فرد نرمال مورد مقایسه قرار گرفت تا از این طرق تاثیر درمان همودیالیز بر روند استئودیستروفی کلیوی بررسی شود. در این تحقیق مشخص شد: الف) میانگین BMD در بیماران تحت درمان همودیالیز کمتر از افراد نرمال می باشد (P=0.000). ب) میانگین BMD در زنان کمتر از مردان می باشد (P=0.021). ج) طول مدت درمان تاثیری بر BMD ندارد (P=0.560). د) ارتباط معنی داری بین سن و BMD مشاهده نشد (P=0.648). ه) ارتباط معکوس و معنی داری بین آلکالین فسفاتاز و BMD مشاهده شد (P=0.002).
زهرا پورپاک، مهدی شهرابی، ژاله نیکفرجام، محمد موذنی، لاله نیکفرجام، اصغر آقا محمدی،
دوره 14، شماره 3 - ( 6-1380 )
چکیده
شایعترین نقص ایمنی، کمبود انتخابی IgA می باشد که در بین نژادها و اقوام مختلف شیوعی بین یک چهارصدم تا یک دو هزارم دارد. چون IgA نقش مهمی در محافظت از مخاط از جمله بافت دهان برعهده دارد، انتظار می رود کمبود آن سبب بروز تظاهرات دهانی گردد. مطالعات گذشته نتایج ضد و نقیضی را در این مورد گزارش کرده اند. این مطالعه با بررسی ضایعات دهان و دندان و شیوع آنها در این بیماران بدنبال یافتن ضایعه دهانی خاص به عنوان راهنمای شناسایی بیماران مبتلا به نقص انتخابی IgA می باشد تا متخصصین دهان و دندان بتوانند این بیماران را قبل از بروز عوارض زودرس و دیررس بیماری شناسایی کنند. دراین بررسی تعداد یازده بیمار مبتلا به نقص انتخابی IgA (با IgA سرمی کمتر از mg/d 10) انتخاب شدند و با یازده فرد سالم که از نظر سن و جنس همسان بودند، مقایسه گردیدند. سن افراد مورد مطالعه بین سه تا هجده سال و هر گروه شامل پنج دختر و شش پسر بود. معاینات دهانی شامل ثبت تعداد دندانهای پوسیده، پر شده و از دست رفته، وضعیت پریودنشیوم، میزان تجمع پلاک میکروبی و ضایعات موجود در مخاط دهان و سرعت ترشح بزاق بود. مقادیر ایمونوگلوبولین های بزاق و قطعه ترشحی در هر دو گروه به روش ELISA) Enzyme-linked Immunosorbent Assay) و ایمونوگلوبولین های سرمی به روش SRID) Single Radial Immunodiffusion) مورد سنجش قرار گرفتند. IgA سرمی بیماران در 100% موارد کمتر از mg/dl 10 و از نظر سایر ایمونوگلوبولین های سرمی طبیعی بودند؛ همچنین در نه یازدهم از بیماران SIgA وجود نداشت در حالی که در دو یازدهم آنها مقدار کمتر از نصف گروه سالم هم سن و هم جنس خود SIgA داشتند. میزان قطعه ترشحی و SIgM بزاق بیماران با کمبود انتخابی IgA در مقایسه با افراد سالم افزایش یافته بود که از نظر آماری این اختلاف معنی دار می باشد. در مطالعه حاضر هیچگونه تفاوتی در تظاهرات دهانی اعم از میزان بالای تجمع پلاک میکروبی، میزان بالای پوسیدگی، وجود بیماریهای پریودنشیم و زخمها و عفونتهای مخاط دهان بین دو گروه مشاهده نشد. این مطلب می تواند به دلیل افزایش جبرانی SIgM و یا مساعدت عوامل دفاعی غیرایمونولوژیک بزاق و یا سایر سیستمهای ایمنی نظیر فاگوسیتوز و ایمنی سلولی باشد؛ بنابراین بیماران دارای کمبود انتخابی IgA فاقد تظاهرات دهانی به عنوان یک راهنمای شناسایی برای این بیماری می باشند.
اسماعیل یاسینی، نگار محمدی،
دوره 14، شماره 4 - ( 11-1380 )
چکیده
ترمیمهای کامپوزیت خلفی به دلیل انقباض ناشی از پلیمریزاسیون دچار میکرولیکیج می شوند. روشهای مختلفی برای کاهش این امر ارائه شده است. هدف از این تحقیق ارزیابی اثر استفاده از کامپوزیتهای Flowable و Condensable در میزان میکرولیکیج می باشد. حفره های کلاس II پروگزیمالی در 70 دندان کشیده شده سالم انسان به نحوی که مارژین ژنژیوالی 1 میلیمتر پایین تر از CEJ ختم گردد، تراشیده شد؛ سپس دندانها در 7 گروه مختلف قرار گرفتند. در دو گروه بعد از استفاده از عامل اتصال دهنده عاجی، کامپوزیت Kerr Co.) Prodigy Condensable) به صورت لایه لایه یا توده ای (Bulky) قرار گرفتند. در 3 گروه دیگر بعد از استفاده از عامل اتصال دهنده عاجی، کامپوزیت Tetric Flow به عنوان بیس قرار گرفت و بقیه حجم حفره توسط کامپوزیت هیبرید Vivadent Co.) Tetric Ceram) به صورت لایه لایه یا توسط Prodigy Condensable به صورت لایه لایه یا توده ای ترمیم گردید. در دو گروه دیگر رزین مدیفاید گلاس یونومر Fuji II LC به ضخامت 1.5 میلیمتر در کف حفره قرار گرفت و بقیه حجم دندان توسط Prodigy Condensable به صورت لایه لایه یا به وسیله کامپوزیت هیبرید Tetric Ceram ترمیم گردید. تمام دندانها بعد از ترمیم پرداخت و ترموسیکل شدند. بعد از قرار گرفتن در محلول فوشین 0.3% مقطع تهیه گردید. مقطع حاصله توسط استرومیکروسکوپ از نظر نفوذ رنگ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که تمام ترمیمها دارای درجاتی از میکرولیکیج بوده اند؛ همچنین پس از تحلیل آماری Kruskall-Wallis، بین 7 گروه مورد بررسی هیچگونه تفاوت آماری در میزان میکرولیکیج مشاهده نشد (P=0.051)؛ سپس برای مقایسه دوبه دوی گروهها از آنالیز Mann-Whitney استفاده گردید. طبق این آنالیز بین گروههای مورد مطالعه با متغیرهای مختلف، تفاوت آماری مشاهده نشد؛ اگر چه گروه GI+DB+Tetric کمترین میزان میکرولیکیج و گروه bulk) DB+Cond.) بیشترین میکرولیکیج را نشان دادند. از عدم وجود تفاوت آماری بین روشها و مواد مختلف این مطالعه می توان چنین نتیجه گرفت که تاکنون هیچ روش یا ماده ترمیمی نتوانسته است میکرولیکیج را در مارژین های سمانی بطور کامل حذف کند و استفاده از کامپوزیت Flowable به جای رزین مدیفاید گلاس یونومر یا استفاده از کامپوزیت Condensable به جای کامپوزیت هیبرید معمولی، تاثیری در کاهش میکرولیکیج نداشته است.
نسرین تک زارع، کامران یارمحمدی، علیرضا تک زارع، حسن سمیاری، محمد اکبری،
دوره 14، شماره 4 - ( 11-1380 )
چکیده
کم کردن درد و کوتاه نمودن دوره ترمیم زخمهای ناشی از جراحیهای مختلف از جمله جراحی لثه اهمیت زیادی دارد. ترمیم زخم پدیده ای پیچیده و سازمان یافته است. در طی روند ترمیم، فرایندهای مشخص و هماهنگی از قبیل بازسازی، مهاجرت و تکثیر سلولهای پارانشیمی و سلولهای بافت همبند و ساخت مجدد بافت همبند لثه ای صورت می گیرد. با توجه به تاثیر اشعه لیزر کم توان هلیوم-نئون بر فرایندهای ترمیمی در زخمهای باز پوستی، در این تحقیق اثر تابش پرتوهای این لیزر بر فرایندهای متابولیک، افزایش تزایدی سلولی و رشته های بافت همبند و در نهایت تسریع روند ترمیم زخمهای لثه ای مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور در این بررسی از 50 راس رت نر سالم و بالغ با میانگین وزن 250 تا 300 گرم و محدوده سنی 3 تا 4 ماه استفاده شد. پس از بیهوش کردن حیوانات، بر روی لثه فک بالا زخمی با اندازه یکسان در تمامی نمونه ها ایجاد شد. نمونه ها پس از جراحی، به صورت کاملا تصادفی به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند. از روز اول به طور روزانه به رتهای گروه مورد، لیزر کم توان هلیوم-نئون با ارزش دانسیته mJ/cm² 5 تابیده شد. تا 5 روز رتهای گروه مورد اشعه دریافت کردند و در انتهای روز پنجم موش ها به وسیله اتر کشته شدند. به طور ماکروسکوپی درصد بهبودی و قطر زخمها بررسی و اندازه گیری شد؛ آنگاه از محل زخم نمونه برداری شد و مورد مطالعه بافت شناسی قرار گرفت. در مطالعه میکروسکوپی سلولهای همبندی فیبروبلاست، رشته های کلاژن و مقاطع عروق خونی کوچک مورد بررسی و شمارش قرار گرفتند. یافته های حاصل از مطالعه پس از تحلیل آماری به روش t-test نشان داد که پرتوهای لیزر سبب افزایش معنی دار در تعداد فیبرهای بافت همبند، فیبروبلاست ها و تکثیر رگهای خونی کوچک در گروه تجربی می شوند؛ علاوه بر آن کاهش معنی داری در اندازه قطر زخم لثه ای در گروه مورد مشاهده گردید؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که تابش دوره ای پرتوهای لیزر کم توان هلیوم-نئون در بهبودی زخمهای ناشی از جراحی لثه موثر می باشد.
اصغر عبادی فر، محمدرضا محمدی، ناصر ولائی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: اگرچه در حیطه وظایف آموزشی اعضای هیئت علمی دندانپزشکی کشور اطلاعات مفیدی موجود است؛ ولی درخصوص عملکرد پژوهشی آنها اطلاعات مناسبی وجود ندارد. این تحقیق که دندانپزشکان هیئت علمی درسال 83 را شامل میشود، با هدف حصول به این اطلاعات و نیز تعیین عملکرد پژوهشی و نیازهای واقعی اعضای هیئت علمی دندانپزشکی در مقوله آموزش پژوهش طراحی گردیده است
روش بررسی: مطالعه حاضر با طراحی cross sectional بر روی کلیه اعضای هیئت علمی دندانپزشکی کشور انجام گرفت. خصوصیات فردی شامل سن، جنس، محل خدمت، سوابق تحصیلی و آموزشی، کارگاههای طی شده، تمایل به شرکت در کارگاهها و نیز عملکرد پژوهشی بر اساس تعداد طرحهای مصوب، تعداد مقالههای منتشره داخلی و خارجی و استفاده از اینترنت از طریق پرسشنامهای مورد ارزیابی قرار گرفت و با آمار توصیفی ارائه گردید.
یافتهها: با توجه به فرمهای اطلاعاتی ارسالی، تعداد 436 پرسشنامه واجد شرایط وجود داشت که حدود 58 % اعضای هیئت علمی را شامل میشد. از نظر تعداد طرحهای پژوهشی 4/7 % بیش از 10 طرح، 15 % بین 5 تا 10 طرح، 9/49% کمتر از 5 طرح داشتند و 7/27% فاقد طرح تحقیقاتی بودند. از نظر تعداد مقالههای داخلی، 2/28% فاقد مقاله بودند و 8/51% بین 1 تا 5 مقاله و20% بیش از 5 مقاله داشتند. از نظر تعداد مقالههای خارجی 5/77% فاقد مقاله بودند، 2/20% بین 1-3 مقاله و2/3% بیش از 3 مقاله داشتند. از نظر شرکت در کارگاههای پژوهشی، کارگاه روش تحقیق مقدماتی با 6/71% بیشترین و آشنایی با stata با 7 /0% کمترین تعداد شرکت کنندگان را به خود اختصاص دادند. در مورد تمایل به شرکت در کارگاهها، کارگاه مقاله نویسی جهت مقالات انگلیسی با 3/26%، اصول مقاله نویسی با 5/17% و تهیه پروپوزالهای تحقیقاتی با 1/16% به عنوان سه اولویت نخست انتخابی بودند.
نتیجهگیری: هرچند عملکرد پژوهشی هیئت علمی دندانپزشکی در سالهای اخیر بهتر شده؛ ولی در مجموع نازل است. به همین منظور، برگزاری کارگاههای متدولوژی تحقیق، مقاله نویسی و تهیه و تدوین پروپوزالهای تحقیقاتی توصیه میشود.
سعید بیات موحد، یدالله سلیمانی شایسته، هومن مهریزی، شرمین رضایی، منصوره محمدی، کبری بامداد مهربانی، معصومه کوهکن، بنفشه گلستان،
دوره 20، شماره 1 - ( 2-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: چیکونگ از ورزشهای باستانی چینی است که شامل مدیتیشن، حرکات آرام بدنی و تنفس میشود. از طرفی بزاق به عنوان یکی از مایعات ترشحی بدن، علاوه بر آن که از سدهای دفاعی بدن به شمار رفته و دارای ترکیبات دفاعی مؤثری میباشد، برای حفظ سلامت ساختارهای مختلف داخل دهان و کاهش پوسیدگیها ضروری است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تأثیر انجام حرکات چیکونگ بر میزان ترشح بزاق، pH بزاق و SIgA آن انجام شد.
روش بررسی: 23 نفر انسان سالم 20- 24 سال در این مطالعه مداخلهای قبل و بعد شرکت کردند. این افراد با هدف افزایش انرژی ششها و کلیهها به دت 6 ماه از ابتدای پاییز 1383 تا انتهای زمستان 1384 تحت نظر مربی مجرب به انجام حرکات چیکونگ به مدت 30 دقیقه در روز پرداختند. بزاق غیرتحریکی افراد در 2 مرحله، یکی قبل از شروع انجام حرکات (بهار 1383) و دیگری بعد از انجام حرکات (بهار 1384) هر هفته در روزهای سهشنبه جمعآوری شد. همچنین pH بزاق هر هفته همزمان با اندازهگیری مقدار بزاق غیرتحریکی، اندازهگیری شد. مقدار SIgA بزاق نیز براساس اندازهگیری مقدار آن در آخرین مرحله جمعآوری بزاق غیرتحریکی با استفاده از روش Elisa در انتهای هر دو بهار سنجیده شد.
یافتهها: براساس نتایج مطالعه حاضر، اختلاف معنیدار بین مقدار بزاق و مقدار SIgA بزاق در قبل و بعد از انجام حرکات چیکونگ دیده شد (01/0P<)، ولی بین مقدار pH بزاق در قبل و بعد از انجام حرکات چیکونگ اختلاف معنیدار نبود.
نتیجهگیری: این نتایج نشان داد که انجام حرکات چیکونگ به مدت 6 ماه موجب افزایش مقدار بزاق غیرتحریکی و مقدار SIgA بزاق میشود.
شهرزاد زاده مدرس، بابک عموئیان، سعید بیات موحد، منصوره محمدی، لیلا شیخالاسلامی، فرشته شیخالاسلامی،
دوره 20، شماره 1 - ( 2-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: وزن کم زمان تولد به عنوان یکی از معیارهای اساسی سلامت جامعه به شمار میآید. براساس مطالعات انجام شده، یکی از عواملی که خطر زایمان زودرس را افزایش میدهد، بیماریهای پریودنتال میباشد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی رابطه بین سلامت لثه و زایمان زودرس در نمونهای از جمعیت زنان ایرانی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، تعداد 201 زن باردار که به بیمارستان مهدیه تهران مراجعه کرده بودند، بدون داشتن بیماری سیستمیک و یا عوامل خطرساز زایمان زودرس و موارد مخدوش کننده، مانند استرس روانی شدید، انتخاب شدند. از این تعداد 99 نفر زایمان به موقع و 102 نفر زایمان زودرس داشتند که شاخصهای خونریزی، عمق شیار لثه و دبری در آنها اندازهگیری شد. یافتهها با استفاده از آزمونهای Chi-square و من- ویتنی با سطح معنیداری 05/0p< مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: اختلاف معنیداری بین مقادیر متوسط حاصل از شاخص خونریزی، عمق شیار لثهای و شاخص دبری میان گروه با زایمان به موقع و زایمان زودرس دیده شد (001/0P<).
نتیجهگیری: از آنجا که بیماریهای پریودنتال میتوانند از عوامل خطرساز در بروز زایمان زودرس باشند، بررسی بهداشت و مراقبت دهانی- دندانی قبل از حاملگی و کنترل وضعیت مطلوب بهداشت دهان در دوره حاملگی ضروری به نظر میرسد.
مهدی تبریزیزاده، هنگامه زندی، زاهد محمدی، عبدالرضا مولانا،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: عدم تکامل ریشه ناشی از تروما، پوسیدگی و یا دیگر ضایعات پالپی نیازمند توجه و درمان خاص میباشد. انجام اپکسیفیکاسیون با کلسیم هیدروکساید سالیان متمادی با نتایج خوبی همراه بوده است ولی این کار مستلزم همکاری بیمار و جلسات درمانی متعدد میباشد. اپکسیفیکاسیون تک جلسهای با استفاده از MTA در سالیان اخیر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه ریزنشت میکروبی دو نوع MTA ( ساخت ایران و برزیل ) هنگام کاربرد به عنوان سد اپیکالی در دندانهای با آپکس باز بود.
روش بررسی: جهت انجام این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، 48 دندان تک کانال کشیده شده انسان تهیه گردید . ناحیه اپیکال دندانها پس از آمادهسازی مشابه دندانهای با آپکس باز توسط دو نوع MTA (MTA سفید ایرانی-سلامی-ایران و Angelus برزیل) به صورت سد اپیکالی به ضخامت 4 میلیمتر پرگردید. در مرحله بعد دندانها توسط آکریل روی لولههای آزمایش حاوی محیط کشت میکروبی BHI نصب شدند، به طوریکه انتهای ریشه آنها در محیط کشت قرار یرد.محلول میکروبی Staphylococcus epidermidis از ناحیه کرونال در داخل کانال ریشهها تزریق شد و دندانها پس از قرار دادن در انکوباتور هر 24 ساعت یک بار از لحاظ بروز علائم نشت میکروبی بهصورت ایجاد کدورت در محیط کشت مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت نتایج بدست آمده توسط Fisher's exact test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و 05/0p< به عنوان سطح معنیداری درنظر گرفته شد.
یافتهها: کلیه نمونه ها در گروه MTA ایرانی پس از 15 روز و درگروه Angelus MTA پس از 17 روز آثار نشت را نشان دادند. بین میزان ریز نشت در دو گروه، تفاوت آماری معنیداری وجود نداشت (48/0P =).
نتیجهگیری: باتوجه به عدم تفاوت بین ریزنشت MTA ایرانی و Angelus، درصورتی که دیگر خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک آن در مطالعات دیگر مورد تأیید قرار گیرد میتوان نوع ایرانی را به علت سهولت دسترسی و قیمت مناسبتر، جهت کاربرد کلینیکی پیشنهاد نمود.
مهدی تبریزیزاده، زاهد محمدی، محمد جواد برزگر بفروئی،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: مهر و موم نمودن کانال ریشه پس از خارج کردن پالپ به ویژه در کانالهای عفونی از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. در این راستا مواد متعددی معرفی شدهاند. هدف از انجام این مطالعهارزیابی قابلیت مهر و موم کنندگی اپیکالی MTA به عنوان ماده پرکننده کانال در مقایسه با تکنیک استاندارد تراکم جانبی گوتاپرکا بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی از 36 دندان تک کانال سنترال و کانین فک بالای انسان استفاده شد. پس از آماده و ضد عفونی کردن دندانها توسط محلول 1% هیپوکلریت سدیم، تاج آنها از ناحیه سرویکال قطع شد. سپس دندانها به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: گروه MTA (15n=)، گروه گوتاپرکا و سیلر AH26 (15n=) و گروههای کنترل منفی و مثبت که هر کدام شامل سه دندان بودند. کانال دندانها در هر چهار گروه با روش back step آمادهسازی شد. پس از پر کردن کانالها با مواد مورد نظر تمام دندانها به مدت 72 ساعت در داخل رنگ متیلن بلو 1% قرار گرفتند. سپس شفافسازی دندانها انجام پذیرفت و در نهایت میزان نفوذ رنگ با استفاده از میکروسکوپ اندازهگیری شد. نتایج بدست آمده با تست آماری T با 05/0P< به عنوان سطح معنیداری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نفوذ رنگ در گروه گوتاپرکا و سیلر1/2± 1/1 میلیمتر و در گروه MTA 1/2 ± 4/3 میلیمتر بود. آنالیز آماری تفاوت بین دو گروه آزمایش معنیدار بود (013/0=P).
نتیجه گیری: بر اساس مطالعه حاضر به نظر میرسد که پرکردن کانال با استفاده از گوتاپرکا و سیلر AH26 مهر و موم اپیکالی بهتری نسبت به MTA ایجاد میکند ولی انجام مطالعات با روشهای متفاوت مثل نفوذ میکروبی برای بررسی دقیقتر توانایی قابلیت مهر و موم کنندگی MTA ضروری میباشد.
مجید مهران، مهشید محمدی بصیر، صدیقه جعفری،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: تغییر رنگ سیاه دندانهای کودکان به دنبال مصرف ترکیبات آهن همواره مورد نگرانی والدین بوده است. هنوز مکانیسم دقیقی برای نقش آهن در ایجاد تغییر رنگ ارائه نشده است. در این مطالعه به بررسی اثر دو نوع قطره آهن (خوارزمی-ایران و Fer-in-Sol- USA) بر تغییرات رنگ، میزان جذب اتمیک و تغییرات ساختار مینای دندانهای شیری، پرداخته شد.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی تعداد 93 عدد دندان شیری قدامی سالم و در محدوده رنگ طبیعی، به 5 گروه تقسیم شدند. در دو گروه دندانها قبل از تأثیر آهن، در محیط پوسیدگیزای مصنوعی(Artificial Caries Challenge) ، قرار گرفتند:گروه1 (NS): محیط نرمال سالین (NS)(13 دندان). گروه2(NS-KH) : محیط نرمال سالین (NS)، قطره آهن خوارزمی (KH)(20 دندان). گروه3(ACC-KH) : محیط پوسیدگیزای مصنوعی، قطره آهن خوارزمی (20 دندان). گروه4 (NS-F-in-S): محیط نرمال سالین، قطره آهن Fer-in-Sol (20 دندان)، گروه5 (ACC-F-in-S): محیط پوسیدگیزای مصنوعی، قطره آهن Fer-in-Sol (20 دندان). سپس تغییرات رنگ توسط یک نفر متخصص ترمیمی به صورت بصری، میزان جذب اتمیک با دستگاهICP (Vista-pro, Australia) و تغییرات ساختاری با دستگاه میکروسکوپ الکترونی (SEM, Philips, Netherland)، مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده از میزان تغییر رنگ دندانها با آزمون Kruskal-Wallis و مقایسه چندگانه توسط آزمون Bonferroni type و اطلاعات به دست آمده از میزان جذب اتمیک آهن با آزمون oneway ANOVA و مقایسه چندگانه توسط آزمون Tukey HSD مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: تغییرات رنگ در دندانهای گروههای 3 و 5 (ACC-KH, ACC-F-in-S) که درمحیط پوسیدگیزای مصنوعی قرار گرفته بودند بیشتر از دندانهای سالم گروههای 2و 4 (NS-KH,NS-F-in-S) بود (001/0>p). همینطور در دندانهایی که در محیط ACC قرار گرفته بودند، قطره آهن خوارزمی تغییر رنگ شدیدتری را نسبت به قطره آهن Fer-in-Sol ایجاد کرد (018/0=p). در بررسی جذب اتمیک آهن، سطوحی از دندانهای گروههای 3و5، که درمحیط پوسیدگیزای مصنوعی بودند (ACC-KH, ACC-F-in-S)، آهن بیشتری را نسبت به سطوح سالم دندانهای گروههای 2 و 4 (NS-KH, NS-F-in-S)، جذب کردند (001/0>p) و این مقدار برای قطره آهن خوارزمی بیشتر بود (001/0>p). در تصاویر SEM، در دندانهای سالم در بزرگنمایی کم، در سطح مینا پری کیماتا با الگویی منظم دیده شد. در گروه دندانهایی که در محیط پوسیدگیزای مصنوعی بودهاند، در بزرگنمایی کم، سطح مینا دارای ترکها و شکستگیهایی بود که در گروه 3 (ACC-KH) ترکها بیشتر و عمیقتر بود.
نتیجهگیری: قرارگیری در محیط پوسیدگیزای مصنوعی منجر به ایجاد افزایش جذب آهن و نیز تغییرات رنگ و ساختار مینای دندانهای شیری گردید. این تغییرات پس از استفاده از قطره آهن خوارزمی بیشتر از قطره آهن Fer-in-SOL بود.
فاطمه عزالدینی اردکانی، زاهد محمدی، زهرا هاشمیان، سید محمود صدر بافقی، عاطفه السادات هدایتی، محمد جعفر رحمانی باغملک،
دوره 22، شماره 1 - ( 5-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: کلسیفیکاسیون پالپ دندان ممکن است پاتوژنز مشابه تودههای عروقی کلسیفیه داشته باشد. سنــگ های پالپی تـــوده های کلــسیفیهای هستند که در رادیوگرافیهای رایج دندان یافت می شوند. هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین سنگ های پالپی و بیماریهای ایسکمیک قلبی- عروقی بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع تحلیلی- توصیفی است و به روش مقطعی انجام شده است. بیمارانی که بین 55-20سال سن و حداقل دارای 8 دندان طبیعی بودند و جهت بررسی بیماری آترواسکلروزیس عروق کرونر به بخش قلب بیمارستان افشار مراجعه نمودند جامعه آماری مورد بررسی را تشکیل میدادند. در این افراد ارتباط بین گرفتگی عروق وسنگهای پالپی بررسی گردید.
یافتهها: جمعاً 61 بیمار که تحت عمل آنژیوگرافی قرار گرفته بودند شرکت داشتند. بیماران شامل 32 مرد (5/52%) و 29 زن (5/47%) بودند. در نتایج آنژیوگرافی، 38 نفر دارای حداقل یک رگ گرفته (از یک تا 3 رگ) بودند و بقیه افراد (7/37%) نتیجه آنژیوگرافی نرمال داشتند. افرادی که سنگ پالپ در دندانهایشان داشتند. در 8/73% (31 مورد) دچار گرفتگی عروق کرونر بودند در حالی که این نسبت در افرادی که سنگ پالپی نداشتهاند 8/36% (7 مورد) بودند. بیشترین دندانهایی که سنگ پالپی داشتند مولرهای اول ودوم بودند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها شاید بتوان بیان نمود که وجود سنگهای پالپی در رادیو گرافی دندانی، درغربالگری بیماریهای CVDکمک کننده است.
احمد جعفری، محمدرضا خامی، رضا یزدانی، منصوره محمدی،
دوره 22، شماره 4 - ( 11-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه سنجش دانش و نگرش دانشجویان سال آخر دندانپزشکی در زمینه بیماری ایدز و بعضی عوامل مؤثر بر آن بود تا نتایج آن بتواند برای اساتید این رشته و برنامهریزان آن برای در جهت ارتقای آموزش کمک کننده باشد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع طرحهای پژوهش در آموزش بود که در دانشکدههای دندانپزشکی دولتی شهر تهران به اجرا درآمد. در نیمسال اول سال تحصیلی 88-1378 از دانشجویان سال آخر دانشکدههای تهران و شهید بهشتی خواسته شد در صورت تمایل پرسشنامهای حاوی مشخصات فردی، دانش و نگرش در زمینه ارایه مراقبت دندانپزشکی به بیماران مبتلا به ایدز را تکمیل کنند. امتیاز دانش و نگرش محاسبه شد و اطلاعات با آزمون Independent sample t-test تحلیل گردید.
یافتهها: درصد تقریباً همه دانشجویان معتقد بودند در کار دندانپزشکی تمام بیماران باید HIV مثبت تلقی شوند اما 49% ترجیح میدادند که فرد مشکوک به ایدز را ارجاع دهند. جنسیت و آشنایی قبلی با بیماران HIV مثبت ارتباط معنیدار آماری با دانش و نگرش دانشجویان در زمینه بیماری ایدز نداشت (05/0
نتیجهگیری: ارتقاء دانش و نگرش دانشجویان دندانپزشکی در زمینه بیماری ایدز ضروری است و پیشنهاد میشود در کوریکولوم دندانپزشکی ایران تأکید بیشتری بر این مسئله صورت گیرد.
محمدسعید شیخرضایی، پگاه صراف، محمدحسین نکوفر، علیرضا محمدی،
دوره 25، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، ارزیابی توانایی مهرومومکنندگی آپیکال ضخامتهای مختلف MTA به صورت ارتوگرید (دسترسی مستقیم) در مقایسه با 5 میلیمتر گوتاپرکا بود.
روش بررسی: در این مطالعه از 50 دندان تک کانال کشیده شده انسانی استفاده شد. پس از آمادهسازی کانالها، دندانها به صورت تصادفی به 4 گروه آزمایشی 10 تایی و 2 گروه 5 تایی کنترل تقسیم شدند. در گروه 1، ناحیه آپیکال کانال با گوتاپرکا و سیلر AH26 و به روش تراکم جانبی به گونهای مهروموم گردید که پلاگی با ضخامت 5 میلیمتر به دست آید. در 3 گروه دیگر ، پلاگ MTA به ضخامت 2، 3 و 4 میلیمتر از طزیق دسترسی تاجی در ناحیه آپیکال قرار گرفت. به قسمت کرونال کانال تمام نمونهها محلول میکروبی حاوی استرپتوکوک سنگوئیس اضافه شد و نوک ریشهها در محلول لاکتوز قرمز
(Phenol red lactose) قرار گرفت. تغییر رنگ محلول به مدت 60 روز مشاهده شد. اطلاعات جمعآوری شده با روش Fisher exact test ارزیابی شد.
یافتهها: میزان نشت مشاهده شده در گروه گوتاپرکا پس از 60 روز 100% و در گروههای 2، 3 و 4 میلیمتری MTA به ترتیب 7/72%، 8/30% و 50% بود. اختلاف مشاهده شده بین گوتاپرکا و گروه 3 میلیمتر MTA از نظر آماری معنیداری بود (02/0P=).
نتیجهگیری: براساس این مطالعه، به نظر میرسد که ضخامت 3 میلیمتری MTA آپیکال، مهروموم بهتری نسبت به سایر ضخامتها و همچنین 5 میلیمتر گوتاپرکا ایجاد مینماید.
مهشید محمدی بصیر، الهام طباطبایی قمشه، عباس آذری، زهرا ملک حسینی، مجید وحدتیفر،
دوره 26، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این تحقیق آزمایشگاهی، بررسی مقاومت در مقابل شکستگی ترمیمهای آمالگام با پوشش کاسپی تاج دندانهای درمان ریشه شده در مقایسه با سایر روشهای ترمیمی مستقیم بود.
روش بررسی: در این تحقیق از 40 دندان پریمولار اول ماگزیلای سالم در 4 گروه آزمایشی استفاده شد (10 دندان در هر گروه). بدین ترتیب که پس از درمان ریشه حفرههای MOD تراش داده شده و فقط در گروه چهارم کوتاه کردن کاسپها در هر دو کاسپ انجام شد. گروه 1 (S) : شامل دندانهای سالم (شاهد). گروه 2 (Co) : شامل ترمیم حفرههای MOD توسط باندینگ و کامپوزیت. گروه 3 (Am-B) : شامل ترمیم حفرههای MOD توسط باندینگ و آمالگام و گروه4 (Am-CC) : ترمیم دندانها با آمالگام و پوشش کاسپی بود. پس از ترمیم دندانها به مدت 100 روز در آب معمولی و دمای محیط نگهداری شده، سپس Thermocycling به تعداد 500 طسیکل بین دو دمای (1 ± 5/5) و (1 ± 55) انجام شد. سپس نمونهها در دستگاه سنجش خواص مکانیکی مواد
(Instron, 1195 UK) با اعمال تنش فشاری با سرعت 5/0 میلیمتر در دقیقه و در محدوده نیروی N 2000 نیوتن، تحت آزمایش سنجش مقاومت در مقابل شکستگی قرار گرفتند. طرح شکستگی در 4 گروه مورد بررسی توسط استریوسکوپ بررسی شد. پس از انجام آزمون توزیع نرمال میانگین انحراف معیار و ضریب تغییرات برای تمامی گروهها محاسبه شده و آزمون آنالیز آماری واریانس یک طرفه و سپس آزمون مقایسه چندگانه دادهها (Scheffe) انجام شد.
یافتهها: بیشترین مقاومت در مقابل شکستگی در گروه 4 (Am-cc) N) 27/23 ± 976) مشاهده شد که با دندان سالم تفاوت معنیداری نداشت (05/0 P> ). کمترین مقاومت در مقابل شکستگی در گروه 2 (Co) N) 40/137 ± 384) مشاهده شد که با گروه 3 (Am-B) تفاوت معنیداری نداشت (05/0 P> ) میزان مقاومت در مقابل شکستگی در گروه آمالگام با پوشش کاسپی به صورت معنیداری از گروههای 2 و 3 بالاتر بود (05/0 P< ). طرح شکستگی در گروه 1 (s) به صورت cohesive در دندان، در گروه 2 (Co) به صورت adhesive و cohesive ، در گروه 3 (Am-B) به صورت adhesive و cohesive ، در گروه 4 (Am-cc) به صورت cohesive در ماده ترمیمی مشاهده شد.
نتیجهگیری: بیشترین مقاومت در مقابل شکستگی در دندانهای ترمیم شده با آمالگام به فرم پوشش کاسپی مشاهده شد.
مهشید محمدی بصیر، الهام طباطبایی قمشه، محمد باقر رضوانی، زینب رفیعی، زهرا ملک حسینی،
دوره 26، شماره 3 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی و تحقیق بر روی یک ماده گیاهی (Seidlitzia Rosmarinus) ساخت گروه تحقیقاتی طب سنتی دانشگاه شاهد، به منظور یافتن جایگزینی ایمنتر برای مخلوط اسید- ابرزیو در تکنیک میکروابرژن بود، تا درصورت دستیابی به نتایج موفقیتآمیز، بتوانیم استفاده روتین از آن را توصیه نماییم.
روش بررسی: در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی بود، 72 دندان متعلق به 9 بیمار در سه گروه 1- فلوئورزیس خفیف (34 دندان)، 2- متوسط (14 دندان) و 3- شدید (24 دندان) قرار گرفتند. نیمی از دندانها در هر گروه با مخلوط HCL-Pumice 18 درصد و نیم دیگر با ماده گیاهی شاهد مورد درمان قرار گرفتند. بدین ترتیب که در هر بیمار نیمه راست قدامی با مخلوط HCL-Pumice 18 درصد و نیمه سمت چپ (سمت قرینه) توسط ماده گیاهی مورد درمان قرار گرفت. قبل و پس از درمان، فوتوگرافیهایی با شرایط کاملاً یکسان تهیه شد. درمورد مخلوط اسید- ابرزیو، در هر مرحله از درمان، مخلوط به مدت 30 ثانیه به کار رفت و درصورت نیاز درمان تا حداکثر 10 دقیقه ادامه مییافت. درمورد مخلوط گیاهی، سقف زمانی توسط سمپتومهای کلینیکی بیمار و یا از دست رفتن کانتورلبیال تعیین میگردید. درمواردی که مخلوط گیاهی موفق به حذف کامل ضایعات نمیشد، درمان با مخلوط HCL-Pumice ادامه مییافت. پس از شستشوی کامل دهان، دندانهای مورد درمان به مدت 4 دقیقه فلوئورایدتراپی شدند. سپس اسلایدهای قبل و پس از درمان توسط دو نفر مشاهدهگر غیردرگیر در مطالعه ازنظر سه شاخص زیبایی (وسعت لکههای مات و سفید، شدت و وسعت بدرنگی)، بررسی شد. درنهایت آنالیزهای آماری، پس از تعیین ضریب توافق مشاهدهگران، با استفاده از آزمونهای Kruskal-Wallis, Wilcoxon’s و Scheffe انجام گرفت.
یافتهها: در آزمون ضریب توافق Kappa میزان توافق دو ناظر با یکدیگر بالای 3/81 درصد مشاهده شد. همچنین طبق آزمون T زوجی بین دو پاسخ داده شده توسط هر ناظر، تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0 P> ). طبق آزمون Wilcoxon’s مخلوط HCL-Pumice 18 درصد در همه شدتهای فلوئورزیس دندانی منجر به بهبود شاخصهای زیبایی گردید. اما ماده گیاهی تنها درمورد وسعت لکههای سفید در گروه 1 و شدت و وسعت بدرنگی در گروه 2، منجر به تفاوت آماری معنیداری بین قبل و پس از درمان گردید (05/0 P< ). ضمن اینکه تنها درمورد کاهش شدت بدرنگی در گروه 2، این دو تکنیک از لحاظ آماری با هم برابر بودند و در باقی موارد مخلوط اسید، ابرزیو نسبت به مخلوط گیاهی شاهد مؤثرتر بود (05/0 P < ).
نتیجهگیری: مخلوط HCL-Pumice سبب کاهش شدت بدرنگی در انواع فلوئورزیس دندانی میگردد. مخلوط گیاهی شاهد به اندازه مخلوط HCL-Pumice در کاهش بدرنگیها مؤثر نمیباشد.
مرضیه علیخاصی، راضیه خان محمدی، سمیه نیاکان،
دوره 26، شماره 3 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : با پیشرفت در مواد دندانی و تکنیکهای جدید ساخت سرامیکها، خواستههای زیبایی بیماران و تمایل آنان برای داشتن رستوریشنهای همرنگ دندان افزایش یافته است. امروزه سیستمهای زیرکونیایی، بسیار مورد توجه قرار گرفته ولی علیرغم استحکام بالا یکی از مشکلاتش اپک نما بودن رستوریشن و شکست در حصول رنگ موردنظر میباشد. با توجه به محدود بودن مطالعات انجام شده درمورد تأثیر رنگآمیزی روی خصوصیات زیرکونیا، تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر رنگآمیزی بر روی استحکام خمشی سرامیک Rainbow با بیس زیرکونیا صورت گرفت .
روش بررسی: در این مطالعه تجربی - آزمایشگاهی از بلوکهای سرامیکی Rainbow (Dentium, Korea) ، 40 عدد نمونه دیسکی شکل (به قطر 15 میلیمتر و ضخامت 1 میلیمتر) تهیه شد و نمونهها جهت رنگآمیزی به 4 گروه 10 تایی تقسیم شدند. سه گروه از نمونهها براساس نمونه رنگ ویتا و طبق زمان پیشنهادی کارخانه (3 ثانیه) با رنگهای D3, B3, A3 رنگآمیزی شدند و 10 نمونه نیز جهت کنترل بدون رنگ باقی ماندند. استحکام خمشی Biaxial نمونهها ارزیابی شد و به منظور بررسی ترکیب عناصر موجود در رنگ مورد استفاده برای رنگآمیزی سرامیک، نمونهها پس از شکست تحت آنالیز EDX
(Energy Dispersive X-ray Microanalysis) قرار گرفتند. سپس تمامی دادهها توسط آزمون آماری One-way ANOVA و تستهای Post-hoc مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: استحکام خمشی در نمونههای بدون رنگآمیزی، در سرامیکهای رنگآمیزی شده با رنگ A3 ، دیسکهای رنگآمیزی شده با رنگ B3 و نمونههای رنگآمیزی شده با رنگ D3 به ترتیب 93/1061 ، 16/819، 10/1100و 48/825 مگاپاسکال برآورد گردید و بین گروهها اختلاف آماری معنیدار یافت شد (001/0> P ). بیشترین مقادیر استحکام خمشی در دیسکهای رنگآمیزی شده با رنگ B3 و گروه کنترل گزارش گردید که تفاوت آماری مشخصی با نمونههای A3 و D3 نشان دادند و آنالیز EDX هم تفاوت مشخصی را بین ترکیب عناصر رنگهای مختلف نشان داد.
نتیجهگیری: استحکام شکست سرامیک Rainbow تحت تأثیر عامل رنگآمیزی یا نوع رنگ به کار رفته در بیس آن میباشد.