35 نتیجه برای هاشمی
سیدجلال پورهاشمی، ژاله محمودیان،
دوره 6، شماره 1 - ( 4-1372 )
چکیده
طی یک قرن گذشته شیوع پوسیدگی دندان دچار دگرگونیهای وسیعی گردیده است. بدینگونه که بعد از انقلاب صنعتی اروپا در قرن نوزده و صنعتی شدن کشورهای اروپائی از یکسو و تراکم جمعیت شهرها و تغییرات رژیم غذائی مردم، شیوع پوسیدگی بسرعت افزایش یافت و این کشورها با احساس خطر و با کسب آگاهی بیشتر از پوسیدگی و اتیولوژی آن با یک بسیج همگانی اقدام به پیشگیری از بروز آن نمودند و نتیجه آن در اواخر قرن حاضر بصورت کاهش شدید در میزان DMF و کنترل پوسیدگی دندان بود. در کشورهای در حال توسعه عکس این قضیه اتفاق افتاده است واینگونه کشورها که در اواخر قرن حاضر به تحولات در رشد صنعتی و تغییرات رژیم غذائی دست یافته اند در زمینه شیوع پوسیدگی وضعیتی را دارند که کشورهای صنعتی در اواخر قرن نوزده داشته اند یعنی روند روبه رشد شیوع پوسیدگی دندان. در این مقاله علل بروز چنین تحولاتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و راه حلهای مناسبی را پیشنهاد نموده است.
حمید محمود هاشمی،
دوره 10، شماره 2 - ( 3-1376 )
چکیده
Osteodistraction تکنیکی است برای افزایش طول استخوان که در آن برای ایجاد استخوان جدید از مکانیسم ترمیم طبیعی بدن استفاده می شود. معمولا در محلی که بایستی استخوان طویل شود جراحی استئوتومی (کورتیکوتومی) انجام می گیرد و یک ثابت کننده فیکساتور (Fixator) خارجی نصب می شود که بتدریج افزایش طول می یابد و همزمان نیز در محل Distraction استخوان جدید فرم می گیرد. بیولوژی Distraction، موارد کاربرد و عدم کاربرد آن در ناحیه فک و صورت و نیز انواع روشهای بکارگیری این تکنیک مورد بحث می باشد.
سید جلال پورهاشمی، بهروز نبئی،
دوره 12، شماره 1 - ( 5-1378 )
چکیده
در این بررسی که هدف از آن بررسی میزان تاثیر روشهای پیشگیری از پوسیدگی دندان در کاهش DMF کودکان 14-12 ساله شهر تهران بوده است، تعداد 320 نفر از دانش آموزان 12 ساله مدارس تهران بصورت تصادفی انتخاب و پس از تعیین شاخص DMF دندانهای دائمی آنها کل دانش آموزان به 4 گروه 80 نفره تقسیم گردیدند. در مورد گروه اول به عنوان گروه شاهد هیچگونه مداخله ای صورت نگرفت؛ به گروه دوم طی 4 نوبت پنج ماهه آموزش بهداشت دهان و دندان داده شد. در گروه سوم طی 4 نوبت به فاصله هر پنج ماه یکبار کلیه دندانهای آنها به روش موضعی فلوراید تراپی گردید. در گروه چهارم پس از انتخاب دندانهای مولر اول و دوم دائمی واجد شرایط آنها، این دندانها سیلنت تراپی گردید؛ پس از گذشت 2 سال شاخص DMF دندانهای دائمی کلیه نمونه ها (320 نفر) مجددا تعیین و با شاخص DMF مرحله اول آنان مقایسه گردید. نتایج نشان داد شانس بروز پوسیدگی در دندانهای دائمی دانش آموزان گروه شاهد (که هیچگونه مداخله ای دریافت نکرده بودند)، نسبت به دانش آموزانی که تحت تاثیر آموزش بهداشت قرار گرفته بودند، 6.7 برابر بیشتر است. به همین ترتیب احتمال بروز پوسیدگی ظرف مدت 2 سال در گروه شاهد نسبت به گروه فلوراید تراپی 4.4 برابر و نسبت به گروه سیلنت درمانی 3.2 برابر بیشتر می باشد. بنابر نتایج حاصله از این تحقیق در می یابیم که آموزش بهداشت نقش بسیار موثری در ارتقای سطح بهداشت دهان و سپس کاربرد فلوراید موضعی و سیلنت تراپی دندانهای واجد شرایط، نقش بعدی را در کاهش پوسیدگی دندانها در کودکان ایفا می کند.
حمید محمود هاشمی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1378 )
چکیده
مهمترین سندرمهای کرانیوفاسیال دیسوستوزیس (Craniofacial Dysostosis)، عبارتند از سندرمهای Crozoun و Apert و Pfeiffer و Carpenter و Saether-Chotzen که یافته مشترک آنها بسته شدن زودرس درزهای جمجمه می باشد. این اتفاق سبب بروز علائم متعددی در بیماران می گردد که ناهنجاریهای جمجمه و صورت از جمله آن می باشد. شناسایی دقیق و ارزیابی صحیح از عوامل مهم در انجام جراحیهای بازسازی برای این بیماران به شمار می آید؛ همچنین به دلیل این که شیوع این جراحیها بسیار کم می باشد، لذا یک مورد جراحی سندرم کروزن که در بیمارستان شریعتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام پذیرفت، ارائه می گردد.
سیدجلال پورهاشمی،
دوره 13، شماره 2 - ( 2-1379 )
چکیده
طی 20 سال اخیر تلاشهای گسترده ای در زمینه پیش بینی بروز پوسیدگی در کودکان به به عمل آمده است که منجر به ارائه روشی جدید با عنوان RA) Caries Risk Assessment) شده است. این روش طی مراحل سه گانه زیر صورت می گیرد: الف) تعیین و ارزیابی ریسک فاکتورهای پوسیدگی. ب) تعیین گروههای در معرض خطر بالای پوسیدگی (High Risk)، افراد دارای استعداد متوسط (Moderate Risk) و افراد مقاوم در برابر پوسیدگی (Low Risk). ج) ارائه برنامه های پیشگیری مناسب جهت گروههای سه گانه فوق با توجه به عوامل خطرزا. نظر به اهمیت حفظ سلامت دندانها در کودکان، این روش بویژه در کودکان پیش دبستانی که در معرض خطر بالای پوسیدگی می باشند، از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. پس از شناسایی افراد High Risk، برنامه های پیشگیری برای آنها تنظیم می شود که ضمن صرفه جویی در هزینه ها موجب کاهش شدید پوسیدگی می گردد.
حمید محمود هاشمی،
دوره 14، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده
حفره خشک (Dry Socket) یکی از عوارض نسبتا شایع درآوردن دندانها می باشد. اتیولوژی و پاتوژنز این عارضه کاملا شناخته شده نیست و فاکتورهای متعددی به عنوان مستعد کننده این عارضه مطرح شده اند. در راستای نیاز به انجام تحقیقات بیشتر در مورد میزان شیوع و اتیولوژی این عارضه، مطالعه حاضر در بخش جراحی دهان و فک و صورت دانشکده داندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران به صورت مقطعی از اول مهر ماه سال 1376 تا پایان تیرماه سال 1377 انجام شد. در این مدت تعداد دندانهای کشیده شده 4880 مورد و تعداد بیمارانی که با عارضه حفره خشک به بخش مراجعه نمودند، 25 مورد بود. در این مطالعه عوامل موثر شامل: سن، جنس، نوع دندان کشیده شده، علائم عارضه، وارد شدن تراما حین کشیدن دندان، سابقه عفونت دندان، سطح بهداشت دهان، استعمال دخانیات و ابتلا به بیماریهای سیستمیک بود. نتایج نشان داد که شیوع حفره خشک در بخش جراحی دهان و فک و صورت این دانشکده حدود 0.5% و در خانمها بیش از دو برابر آقایان بود. این حفره در ناحیه مولرهای سوم فک پایین به میزان قابل ملاحظه ای بیشتر از نواحی دیگر مشاهده گردید.
سعید نوکار، عباس منزوی، فلورا هاشمی،
دوره 15، شماره 2 - ( 2-1381 )
چکیده
گیر، ثبات و تطابق لبه ای روکشها تا حدود زیادی به چگونگی آماده سازی دندان بستگی دارد. زاویه تقارب مناسب تا حد زیادی این موارد را تامین می کند. در این تحقیق روش جدیدی برای اندازه گیری زاویه تقارب دندانهای آماده شده برای روکشهای تک کراون در مطبهای دندانپزشکان عمومی شهر تهران به کار گرفته شد و طی آن 325 دای که توسط دندانپزشکان عمومی شهر تهران آماده شده بود، از 10 لابراتوار در سطح شهر جمع آوری شد. دای ها از ناحیه زیر خط خاتمه تراش، تریم و سپس یک بار در بعد باکولینگوالی و یک بار در بعد مزیودیستالی به وسیله رایانه، اسکن (Genius Color Page-HR6) شدند؛ همچنین زاویه تقارب دای ها در نرم افزار (5.0) Adobe Photoshop اندازه گیری گردید. تحلیل آماری داده ها با استفاده از تست آنالیز واریانس و t-student به کمک نرم افزار SPSS انجام شد؛ نتایج نشان داد که میانگین زاویه تقارب از 8.34±16.18 مربوط به کانین فک بالا تا 10.38±35.18 مربوط به مولر فک پایین قرار داشت و زاویه تقارب اندازه گیری شده بیشتر از میزان ایده آل (16-10 درجه) بود. دای های مربوط به دندانهای مولر فک پایین دارای بیشترین تقارب بودند. نتایج این بررسی مورد استفاده اساتید، دانشجویان دندانپزشکی و دندانپزشکان و نیز نشانگر بخشی از چگونگی کار دندانپزشکان عمومی شهر تهران می باشد. از آنجایی که افزایش زاویه تقارب بیشتر از حد مجاز، گیر، ثبات و تطابق رستوریشن را به خطر می اندازد، توجه به اصول درست آماده سازی دندانها و استفاده صحیح از ابزار و لوازم و کاربرد درست آگاهانه سمان های دندانی می تواند به بهبود کیفیت رستوریشن های ثابت کمک کند.
حمید محمود هاشمی،
دوره 15، شماره 4 - ( 11-1381 )
چکیده
در حال حاضر صدمات ورزشی، بخش قابل توجهی از مجموعه حوادث اجتماعی را تشکیل می دهد. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی موارد آسیبهای فک و صورت در ورزشکاران عضو فدراسیون های مختلف ورزشی در ایران در فاصله سالهای 1377 تا 1380 بود. در این ارتباط پرونده های مربوط به آسیبهای ورزشی مردان و زنان ورزشکار عضو فدراسیونهای مختلف ورزشی در ایران در فاصله سالهای مورد نظر در فدراسیون پزشکی سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران مورد مطالعه قرار گرفت. اطلاعات دریافتی از طریق 26 هیئت پزشکی مستقر در استانهای کشور دریافت گردید. یافته های حاصل از بررسی پروندهای مذکور نشان داد که آسیبهای فکی، صورتی بیشترین آسیبهای ورزشی را تشکیل می دهد. در ورزشکاران مرد، فوتبال بیشترین عامل ایجاد کننده صدمات فک و صورت می باشد و کوهنوردی و اسکی کمترین نقش را در ایجاد این صدمات به عهده دارند. در مورد ورزشکاران زن، ورزش کاراته مهمترین عامل ایجاد صدمات فک و صورت بوده است. شیرجه، کوهنوردی و اسکی ورزشهایی هستند که کمترین حوادث فک و صورت را به همراه داشته اند. شکستگی بینی شایعترین صدمه ورزشی در بین ورزشکاران مرد و زن ایرانی مشاهده شد.
وحید طالبی، حامد محمود هاشمی، حسن جهانی هاشمی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1382 )
چکیده
بیان مساله: یکی از ساده ترین و کاربردی ترین روشهای پیش بینی اندازه دندانهای دائمی نیش و آسیای کوچک، روش Tanaka-Johnston می باشد ولی تحقیقات این پژوهشگران بر روی سفید پوستهای نژاد اروپای شمالی انجام شده است و اندازه دندانها در نژادهای مختلف معمولا با هم تفاوت دارد. هدف: این مطالعه با هدف تعیین میزان اعتبار روش Tanaka-Johnston در نمونه ای از جمعیت شهر قزوین، انجام شد.
روش بررسی: تعداد 235 جفت کست مطالعه تهیه شده قبل از درمان انتخاب گردید و اندازه دندانهای دائمی ثنایای فک پایین و نیش و آسیاهای کوچک هر دو فک بر روی این کست های دندانی اندازه گیری شد. به منظور تحلیل نتایج از آنالیز رگرسیون و آزمون t استفاده شد.
یافته ها: براساس نتایج این مطالعه، معادلات پیش بینی جدیدی به صورت (Y=12.9+0.4(X برای فک بالا و (Y=10.6+0.5(X برای فک پایین حاصل گردید ولی این معادلات از نظر آماری اختلاف آماری معنی داری را با معادلات Tanaka-Johnston نشان نداد.
نتیجه گیری: برای نمونه گرفته شده از شهر قزوین معادلات Tanaka-Johnston را، البته بدون آن که پیش بینی های آنها همراه Overestimate باشد، می توان به شکل قابل قبولی مورد استفاده قرار داد.
جلال پورهاشمی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1383 )
چکیده
بیان مسأله: دستیابی به سلامت دهان و دندان یکی از مهمترین اهداف پیشگیری در دندانپزشکی است و تحقق این امر در گرو ارتقای آگاهی و نگرش مردم است. از جمله افرادی که نقش مهمی در این زمینه ایفا میکنند، کارکنان بهداشتی شاغل در نظام شبکههای بهداشتی، درمانی کشور میباشند و آگاهی و نگرش آنان میتواند تأثیر مستقیمی بر جامعه تحت پوشش خود داشته باشد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان آگاهی و نگرش کارکنان بهداشتی استان قم درباره سلامت دهان و دندان انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و مقطعی، آگاهی و نگرش همه کارکنان شاغل در مراکز بهداشتی، درمانی، خانههای بهداشت و پایگاههای بهداشتی استان قم (187 نفر) مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه با استفاده از پرسشنامهای انجام شد که شامل 10 سؤال در مورد آگاهی و 10 سؤال در مورد نگرش بود که توسط افراد مورد مطالعه تکمیل گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمونهای ANOVA و مقایسه چندگانه Tukey و همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در این بررسی، میزان آگاهی زنان نسبت به مردان بالاتر بود و آزمون آماری این اختلاف را معنیدار نشان داد (05/0P<)؛ بین میزان آگاهی افراد با میزان تحصیلات آنان نیز ارتباط معنیداری وجود داشت و کارکنان با تحصیلات بالاتر آگاهی بهتری داشتند
(05/0P<)؛ بین آگاهی افراد، سن و سابقه خدمت آنان ارتباط معنیداری وجود داشت (05/0P<)؛ در مجموع میزان آگاهی و نگرش کارکنان بهداشتی استان قم درباره سلامت دهان و دندان در حد قابل قبولی تلقی گردید.
نتیجهگیری: میزان آگاهی و نگرش کارکنان بهداشتی در حد قابل قبولی بود ولی در حد مطلوب نبود و استمرار دورههای آموزشی و بازآموزی کاملاً ضروری به نظر میرسد.
مریم قوام، زهرا سادات هاشمی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
بیان مسأله: موادی که برای سفیدکردن دندانها بهکار میروند, قابلیت ایجاد تغییرات در محتوای آلی و یا معدنی دندان را دارند. متعاقب این تغییرات، مورفولوژی سطح دندان نیز عوض میشود. با توجه به این که معمولاً سفیدکردن دندان، با هدف تأمین زیبایی دندانها انجام میشود, آگاهی از اثرات احتمالی این مواد روی نسج دندان ضروری است؛ زیرا ممکن است بعدها سبب تخریب نسج شود و یا حتی بر درمانهای ترمیمی تأثیر بگذارد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر دو ماده سفیدکننده «کیمیا و اولترادنت» حاوی ژل هیدروژن پراکساید 35%، بر نسج مینا، با استفاده از میکروسکوپ الکترونی (Scanning Electron Microscope: SEM) انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی- مداخلهای, پنج دندان قدامی کشیدهشده سالم از طول برش داده شدند و به سه قسمت مزیالی, میانی و دیستالی تقسیم شدند و هر قسمت به طور تصادفی در یکی از سه گروه زیر قرار گرفت:
- گروه اول: نمونهها در این گروه به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند و تحت تأثیر هیچ ماده سفیدکنندهای قرار نگرفتند.
- گروه دوم: نمونهها در این گروه تحت تأثیر ماده هیدروژن پرکساید 35% از شرکت کیمیا قرار گرفتند.
- گروه سوم: نمونهها در این گروه تحت تأثیر هیدروژن پرکساید 35% از شرکت اولترادنت قرار گرفتند.
به این ترتیب هر دندان به عنوان شاهد گروههای آزمون خود بود؛ سپس نمونهها با استفاده از SEM, با بزرگنمایی 250 و 500 برابر مورد مشاهده قرار گرفتند.
یافتهها: در گروه شاهد، مختصری خراش سطحی و ذرات سفید مشاهده شد که ناشی از عمل مضغ و باقیمانده ذرات پامیس بود؛ در دو گروه دیگر تغییرات مورفولوژیک از قبیل: افزایش خشونت سطحی، عمیق شدن ترکها، مشخصشدن و اچشدن بعضی از منشورهای مینایی و ایجاد ترکهای جدید ملاحظه شد که در گروههای اول و دوم از این نظر تفاوتی وجود نداشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که سفید کردن دندان (Bleaching) با هیدروژن پراکساید هر دو شرکت تجارتی اثرات تخریبی محدودی روی سطح مینا دارد ولی این امر به حدی نیست که از نظر کلینیکی اهمیتی داشته باشد.
حمید محمودهاشمی،
دوره 18، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: درمان معمول هیپرپلازی فیبروز آماسی یا اپولیس فیشوراتوم، هنگامی که برای مدت زمانی باقی مانده باشد و در بافت هیپرپلاستیک، فیبروز مشاهده شود، قطع ساده توسط تیغ جراحی و نزدیک کردن بافت باقیمانده توسط بخیه منقطع یا ممتد میباشد. پس از ورود لیزر به عنوان پدیدهای نوین در عرصه پزشکی، لیزر دیاکسیدکربن نیز به عنوان جایگزینی برای تیغ جراحی، در جراحیهای نسوج نرم مطرح گردید. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تیغ جراحی و لیزر دیاکسیدکربن در جراحی اپولیس فیشوراتوم و نیز ارزیابی ویژگیهای استفاده از لیزر دیاکسیدکربن انجام شد.
روش بررسی: در این تحقیق که به صورت کارآزمایی بالینی انجام پذیرفت، 12 بیمار دارای ضایعه اپولیس فیشوراتوم نسبتاً قرینه در قسمت قدام فکین انتخاب شدند. ضایعه از خط وسط به دو قسمت، تقسیم گردید. در هر بیمار یک قسمت که به صورت تصادفی انتخاب شده بود، توسط لیزر دیاکسیدکربن و قسمت دیگر توسط تیغ جراحی، مورد درمان قرار گرفتند. قسمت جراحیشده توسط تیغ جراحی، به صورت ممتد بخیه زده شد. در مورد متغیرهای کمّی از آزمون Paired Sample t و در مورد متغیر رتبهای از آزمون غیرپارامتری Wilcoxon- Sign استفاده شد. زمان انجام جراحی در هر قسمت و نیز میزان بهبود در روز هفتم و چهاردهم تعیین گردید؛ در روز چهاردهم، علاوه بر این کار، عمق وستیبول در هر قسمت محاسبه شد. 05/0P< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: زخم ناشی از لیزر دیاکسیدکربن در جراحی حذف اپولیس فیشوراتوم، در روز هفتم و چهاردهم پس از جراحی، بهبود بهتری نسبت به زخم ناشی از تیغ جراحی نشان داد؛ به طوری که در روز هفتم در 11 مورد و در روز چهاردهم در 10 مورد، زخم ناشی از لیزر دیاکسیدکربن، بهبود بهتری را نشان داد؛ اما در هیچ یک از نمونهها تشکیل اپیتلیوم به صورت کامل مشاهده نشد. عمق وستیبول در دو قسمت نسبت به هم دارای اختلاف آماری معنیداری بود (05/0P<). زمان انجام جراحی نیز در دو قسمت، دارای اختلاف آماری معنیداری بود (05/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به کاهش شدید عمق وستیبول هنگام استفاده از تیغ جراحی و همچنین زمان کمتر جراحی با لیزر دیاکسیدکربن، و نیز میزان ترمیم زخم، استفاده از لیزر دیاکسیدکربن برای جراحی اپولیس فیشوراتوم، نسبت به تیغ جراحی دارای مزیتهای بیشتری میباشد.
سید محسن هاشمی نیا، بهارک بحرینی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1384 )
چکیده
زمینه وهدف: حذف یا کاهش میکروارگانیسمها از کانال ریشه هم در مرحله آماده سازی کمومکانیکال و هم در مرحله پرنمودن کانال از اهداف مهم درمان ریشه میباشد. مخروطهای گوتاپرکا که امروزه به طور گسترده جهت پرکردن کانال ریشه دندان به کار میروند نیز از این قائده مستثنی نمیباشند؛ ولی از طرفی این مخروطها مقاومت کافی در برابر روشهای معمول استریلیزاسیون (حرارت خشک یا مرطوب) را ندارند؛ بنابراین برای حفظ اصول ضد عفونی طی مراحل درمان، دستیابی به روشی جهت آلودگیزدایی سریع مخروطهای گوتاپرکا ضروری است. در بین روشهای مختلف، استفاده از محلولهای شیمیایی بهترین روش میباشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر سه محلول ضدعفونیکننده مختلف در آلودگیزدایی مخروطهای گوتاپرکا در مدت زمان 1 دقیقه انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی ابتدا 360 مخروط گوتاپرکا در سه گروه در مجاورت سه نوع باکتری استافیلوکوک آرئوس، اشریشیاکلی و اسپورباسیلوس سابتیلیس به مدت 30 دقیقه قرار گرفتند؛ سپس به مدت 1 دقیقه با محلولهای ضدعفونیکننده هیپوکلریت سدیم 25/5%، میکروتن 10% و دکونکس 53 پلاس 4% مجاور گشتند. پس از آن با رعایت شرایط آسپتیک مخروطهای گوتاپرکا به لولههای آزمایش حاوی سالین استریل منتقل شدند؛ سپس این محلول 10 مرتبه رقیق گشته و در محیط BHI آگار کشت داده شد. پس از 24 ساعت شمارش تعداد کلونی در واحد میلیلیتر (Cfu/ml) صورت گرفت. پنج مخروط گوتاپرکا به عنوان کنترل منفی در نظر گرفته شد تا استریل بودن مخروطهای گوتاپرکا درون جعبههای بستهبندی مورد بررسی قرار گیرند؛ همچنین تعدادی گوتاپرکا نیز به عنوان گروه کنترل مثبت در نظر گرفته شد.
یافتهها: در بررسی نمونههای کشت داده شده در گروههای مختلف آزمایشی و گروه کنترل منفی، هیچ کلونی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده درباره اثر ضدعفونی کنندگی هیپوکلریت سدیم، میکروتن و دکونکس 53 پلاس، حاکی از آن است که این سه ماده اثرات باکتریسیدال و اسپوروسیدال از خود نشان میدهند و به منظور ضد عفونی سطحی مخروطهای گوتاپرکا در مدت زمان یک دقیقه کارآمد میباشند؛ بنابراین به دلیل بوی نامطبوع و اثرات تحریکی هیپوکلریت سدیم برای پوست و چشم، از دو محلول میکروتن و دکونکس نیز میتوان به منظور ضد عفونی سریع مخروطهای گوتاپرکا استفاده نمود.
حمید محمودهاشمی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
ازمینه و هدف:ساخت کارپولهای دندانپزشکی در کارخانههای متعددی در دنیا انجام میشود که در ایران این کار توسط شرکت داروپخش صورت میگیرد. مطالعه حاضر، با هدف مقایسه کیفی و کمی کارپول داروپخش و دو کارپول وارداتیSeptodont (ساخت فرانسه) و Ecocaine (ساخت ایتالیا) از نظر قدرت و پایداری بیحسی و نیز بررسی کیفیت فیزیکی، انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی،70 فرد سالم مراجعه کننده به درمانگاه جراحی فک و صورت بیمارستان شریعتی انتخاب و پس از گرفتن رضایت نامه آگاهانه، در قسمت فوقانی پیشانی آنها با استفاده از هر کدام از کارپولهای بیحسی، به میزان 1/0 سیسی تزریق انجام شد. در زمانهای معین وسعت بیحسی توسط جراح دهان و فک و صورت اندازهگیری گردید و نیز کیفیت تزریق با کارپولهای یاد شده توسط 11 جراح مقایسه و بررسی شد؛ سپس ابعاد مختلف کارپولها با هم مقایسه گردید. جهت مقایسه آماری بین وسعت ناحیه بیحس شده توسط سه فرآورده در هر مقطع زمانی (فاز I) از آزمونRepeated measure ANOVA و جهت مقایسه میزان رضایتمندی جراحان(فاز II) از آزمون Friedman استفاده شد. 05/0P< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: از نظر وسعت و طول مدت بیحسی، هیچگونه اختلاف معنیداری بین سه کارپول یاد شده وجود نداشت. رضایتمندی جراحان از کاربرد آنها تقریباً یکسان بوده و هر سه نوع کارپول قابلیت آسپیراسیون داشتند.
نتیجهگیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، سه نوع کارپول مورد بررسی دارای کیفیت یکسان بودند.
حمید محمود هاشمی، پریسا شکری،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: حرکات قطعه پروگزیمال در پی عقب راندن قطعه دیستال در استئوتومیهای راموس از پیامدهای ناخواسته جراحی ارتوگناتیک است. استئوتومی ورتیکوساژیتال داخل دهانی روش نسبتاً جدیدی از استئوتومیراموس است که به نظر میرسد از نظر تئوریک قادر باشد تا حرکات قطعه پروگزیمال را به حداقل برساند. در این مطالعه تغییرات عرض اینترگونیال مندیبل و زاویه flaring راموسها در پی انجام دو تکنیک استئوتومی با یکدیگر مقایسه شده است.روش بررسی: در این تحقیق که به صورت کارآزمایی بالینی انجام شد، 20 بیمار با پروگناتیسم مندیبل بدون آسیمتری انتخاب شدند. 10 بیمار تحت جراحی Intraoral Verticosagittal Ramus Osteotomy (IVSRO)و 10 بیمار تحت جراحی Bilateral Sagittal Split Ramus Osteotomy (BSSRO) به منظور set-back فک پایین قرار گرفتند. عرض اینترگونیال و زاویه flaring راموسها در رادیوگرافیهای قبل از عمل و یک و 12 هفته بعد عمل اندازهگیری و ثبت شد. مقادیر تغییرات با استفاده از آزمون آماری کوواریانس بین دو گروه با 05/0P< به عنوان سطح معنیداری مقایسه گردید.
یافتهها: تغییرات عرض اینترگونیال و زاویه flaring راموس در هر گروه بعد از عمل به فاصله یک و 12 هفته معنیدار بود. در زمانهای یک و 12 هفته پس از جراحی تغییرات عرض اینترگونیال در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت (5/0P=). تغییرات ایجاد شده در flaring راموسها نیز بعد از یک و 12 هفته بین دو گروه اختلاف معنیداری نداشت (به ترتیب 9/0 P=و 3/0P=).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر دو تکنیک مورد مطالعه از نظر تغییرات عرض مندیبل و زاویه flaring راموسها بعد از عمل اختلاف قابل توجهی با یکدیگر ندارند.
جلال پورهاشمی، فاطمه مهندس، احمدرضا طلاییپور،
دوره 21، شماره 1 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص پوسیدگیهای شیارهای اکلوزال در مراحل ابتدایی بسیار دشوارتر از سایر پوسیدگیها بوده و نیاز به مهارت و دقت دندانپزشکان و کاربرد ابزارهای پیشرفته و روشهای جدید دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی میزان تنوع تشخیص پوسیدگیهای اکلوزال به وسیله دندانپزشکان عمومی بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی در سال 1385 با معاینه دندانهای کودکان 10-8 ساله مراجعهکننده به بخش کودکان تعداد 6 دندان مولر اول دایمی با پوسیدگی شیارهای اکلوزال در درجات 1 و 2 و 3 (طبق روش Espelid) که به تائید پنج دندانپزشک متخصص رسیده بود انتخاب شد. فتوگرافی رنگی سطح اکلوزال و رادیوگرافی بایتوینگ این دندانها از طریق رایانه بر روی مانیتور به نمایش درآمد و از 157 دندانپزشک عمومی که به طور تصادفی سیستماتیک انتخاب شده بودند خواسته شد پس از مشاهده تصاویر مربوطه با تکمیل پرسشنامه تشخیص خود را مبنی بر وجود یا عدم پوسیدگی و میزان پیشرفت آن در مینا و عاج اعلام نمایند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری chi-square تجزیه و تحلیل شد. 05/0>p به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: تشخیص دندانپزشکان در مورد پوسیدگیهای اکلوزال به ترتیب زیر بود: در پوسیدگیهای درجه 1، 3/94% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگیای تشخیص ندادند و 8/3% پوسیدگی در مینا (تشخیص صحیح) و 9/1% پوسیدگی در حد عاج تشخیص دادند. پوسیدگیهای درجه 2، 7/15% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگیای تشخیص ندادند و 7/60% پوسیدگی در حد مینا (تشخیص صحیح)، 31/22% در حد عاج و 3/1% نیز درگیری پالپ را گزارش نمودند. در پوسیدگیهای درجه 3، 7% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگی تشخیص ندادند. در حالیکه 2/27% پوسیدگی در حد مینا و 9/58% پوسیدگی در حد عاج (تشخیص صحیح) و 1/6% درگیری پالپ را گزارش نمودند و 3/0% پاسخی ندادند. موارد تشخیص صحیح به وسیله دندانپزشکان زن در مقایسه با مردان به صورت معنیداری بیشتر بود (013/0=p)
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر اگرچه تشخیص صحیح پوسیدگی اکلوزال به وسیله دندانپزشکان در حد قابل قبولی است ولی پراکندگی زیادی که در تشخیص این پوسیدگیها بین دندانپزشکان وجود دارد نشان دهنده نیاز آنها به آموزش روشهای جدید تشخیص و کاربرد ابزارهای پیشرفته در این زمینه می باشد.
حمید محمود هاشمی، H. ،
دوره 21، شماره 2 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع شکستگی زایگوما در بین شکستگی های فک و صورت و اهمیت عوارض چشمی ناشی از آن، در این مطالعه به بررسی شیوع عوارض چشمی ناشی از شکستگی استخوان زایگوما پرداخته شده است.
روش بررسی: در این تحقیق که از نوع توصیفی مقطعی می باشد، بیماران مراجعه کننده به بخش جراحی فک و صورت بیمارستان شریعتی از مهر 83 تا مهر 85 که به علت شکستگی زایگوما ، مشکلات چشمی پیدا کرده بودند، بررسی شدند. تمامی این بیماران علاوه بر معاینه در درمانگاه جراحی فک و صورت، برگه مشاوره از سرویس چشمپزشکی طرف مشاوره (مانند بیمارستان فارابی) را در پرونده خود داشتند.
یافتهها: 115 بیمار با شکستگی زایگوما و عارضه چشمی ناشی از آن بررسی شدند (87 مرد و 28 زن). میانگین سنی مردان 26 سال و میانگین سنی زنان 32 سال بود. شیوع عوارض چشمی بدین نحو بود: اکیموز ملتحمه (Subconjunctival Ecchymosis)، و 07/23% در مردان و 05/21% در زنان. جابجایی شیار پلکی Displacement of Palpebral Fissure)، 5/26% در مردان و 6/27% در زنان. بهم خوردن سطح دو مردمک (Unequally Pupillary Level)، و 37/18% در مردان و 78/15% در زنان. دوبینی (Diplopia)، در مردان و 5/10% در زنان. فرورفتگی اوربیت (Enophthalmos)، و 23/1% در مردان و 25% در زنان.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت مشکلات چشمی ایجاد شده بر اثر شکستگی زایگوما، و اینکه بسیاری از این مشکلات حین درمان شکستگی زایگوما قابل برطرف کردن میباشند، مشاوره چشم پزشکی و کمک از همکاران چشم پزشک در مورد این بیماران بسیار ضروری است.
مریم السادات هاشمیپور، محمد رضا کورکی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: اندوکاردیت باکتریال بیماری نادری است که امروزه علیرغم پیشرفت در همه جنبههای علم پزشکی احتمال مرگ و میر و ناتوانی ناشی از آن80-10% میباشد. هدف از این تحقیق، بررسی آگاهی گروهی از دندانپزشکان ایرانی در مورد تجویز آنتیبیوتیک پروفیلاکتیک جهت پیشگیری از اندوکاردیت باکتریال میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، جامعه مورد نظر 205 دندانپزشک شرکتکننده در چهل و هفتمین کنگره بین المللی انجمن دندانپزشکان ایران در بهار سال 1386 بودند که با روش نمونهگیری سرشماری انتخاب شدند. پرسشنامه تهیه شده توسط محقق، بدون ذکر نام، در اختیار شرکت کنندگان در کنگره قرار گرفت. بعد از جمعآوری اطلاعات، دادهها با استفاده از آزمون t-test، مجذور کای، آزمون همبستگی اسپیرمن و برنامه SPSS 13.5 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافتهها: در ارتباط با نیاز به تجویز آنتیبیوتیک در بیماران دارای دریچه مصنوعی قلب، 6/94% از پاسخها صحیح بود. شایعترین اقداماتی که از نظر پاسخگویان نیاز به تجویز آنتیبیوتیک داشت به ترتیب عبارت بود از جراحی لثه و جرمگیری، کشیدن دندان و قرار دادن نخهای زیر لثه. بیش از نیمی از پاسخدهندگان (8/65%) آموکسیسیلین را به عنوان آنتیبیوتیک پروفیلاکتیک انتخاب کرده بودند. میانگین نمره آگاهی برابر 4/12±77/38% محاسبه شد.
بحث و نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که درصد آگاهی گروهی از دندانپزشکان ایرانی در رابطه با تجویز آنتیبیوتیک جهت پیشگیری از اندوکاردیت باکتریال نسبتا پایین میباشد. همچنین درصد آگاهی با گذشت زمان فارغ التحصیلی کاهش مییابد.
فاطمه عزالدینی اردکانی، زاهد محمدی، زهرا هاشمیان، سید محمود صدر بافقی، عاطفه السادات هدایتی، محمد جعفر رحمانی باغملک،
دوره 22، شماره 1 - ( 5-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: کلسیفیکاسیون پالپ دندان ممکن است پاتوژنز مشابه تودههای عروقی کلسیفیه داشته باشد. سنــگ های پالپی تـــوده های کلــسیفیهای هستند که در رادیوگرافیهای رایج دندان یافت می شوند. هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین سنگ های پالپی و بیماریهای ایسکمیک قلبی- عروقی بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع تحلیلی- توصیفی است و به روش مقطعی انجام شده است. بیمارانی که بین 55-20سال سن و حداقل دارای 8 دندان طبیعی بودند و جهت بررسی بیماری آترواسکلروزیس عروق کرونر به بخش قلب بیمارستان افشار مراجعه نمودند جامعه آماری مورد بررسی را تشکیل میدادند. در این افراد ارتباط بین گرفتگی عروق وسنگهای پالپی بررسی گردید.
یافتهها: جمعاً 61 بیمار که تحت عمل آنژیوگرافی قرار گرفته بودند شرکت داشتند. بیماران شامل 32 مرد (5/52%) و 29 زن (5/47%) بودند. در نتایج آنژیوگرافی، 38 نفر دارای حداقل یک رگ گرفته (از یک تا 3 رگ) بودند و بقیه افراد (7/37%) نتیجه آنژیوگرافی نرمال داشتند. افرادی که سنگ پالپ در دندانهایشان داشتند. در 8/73% (31 مورد) دچار گرفتگی عروق کرونر بودند در حالی که این نسبت در افرادی که سنگ پالپی نداشتهاند 8/36% (7 مورد) بودند. بیشترین دندانهایی که سنگ پالپی داشتند مولرهای اول ودوم بودند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها شاید بتوان بیان نمود که وجود سنگهای پالپی در رادیو گرافی دندانی، درغربالگری بیماریهای CVDکمک کننده است.
حمید کرمانشاه، صدیقه السادات هاشمی کمانگر، سکینه آرامی، اکبر میرصالحیان، محمد کمالی نژاد، مهرداد کریمی، فرشته جبل عاملی،
دوره 22، شماره 2 - ( 8-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به شیوع زیاد پوسیدگی دندان با ماهیت میکروبی و صرف هزینههای هنگفت درمانی بویژه در گروههای پرخطر مانند افراد دچار خشکی دهان، پیشگیری و کنترل آن بسیار حیاتی است. از طرفی بدلیل اقبال جامعه جهانی و کشورمان به درمانهای سنتی و لزوم استخراج دارو از مواد طبیعی و گیاهان دارویی، در این مطالعه اثر آنتی باکتریال عصاره 2 گیاه مریم گلی (Salvia officinalis) و انیسون (Pimpinella anisum)که در متون طب سنتی از موارد پرکاربرد در درمان بیماریهای دهان و دندان هستند، بر باکتریهای عامل پوسیدگی دندان بصورت in vitro بررسی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی از دو گیاه مریم گلی (Salvia officinalis) و انیسون(Pimpinella anisum) به روش maceration عصاره هیدروالکلی تهیه شد و اثر آنتی باکتریال آنها به روش broth macrodilution بر روی باکتریهای Lactobacillus rhamnosus, Streptococcus mutans و Actinomyces viscosus ارزیابی شد. نتایج توسط آزمون Mann-Whitney آنالیز و مقایسه شدند.
یافتهها: میزان حداقل غلظت بازدارندگی عصاره هیدروالکلی مریم گلی و انیسوم برای استرپتوکوک موتان به ترتیب µg/ml 25/6 و µg/ml 5/12 و برای لاکتوباسیل به ترتیب µg/ml 56/1 و µg/ml 5/12 و برای اکتینومیسس ویسکوز به ترتیب µg/ml 5/12 و µg/ml 50 به دست آمد.
نتیجهگیری: روش broth macrodilution نشان داد هر 2 عصاره مریم گلی و انیسون بر هر 3 گونه باکتری اثر بازدارندگی رشد داشتند که این اثر برای مریم گلی به طرز معنیداری بیشتر از انیسون بود و در محدوده غلظتی مورد بررسی هر 2 عصاره بر هر 3 باکتری اثر باکتریسیدال هم داشتند.