جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای پاکدامن

افسانه پاکدامن، یداله سلیمانی شایسته، محمد جواد خرازی فرد، رقیه کابوسی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزشیابی یک فرآیند مستمر می‌باشد که به منظور ارتقاﺀ یادگیری دانشجویان و برنامه ریزی تغییرات لازم برای دستیابی به اهداف آموزشی ضروری می‌باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی میزان دستیابی به اهداف آموزشی دو گروه آموزشی سلامت دهان و پریودنتیکس بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی با استفاده از پرسشنامه بر اساس الگوی ارزشیابی سیپ (CIPP) انجام شد و در چهار حیطه (محتوا، درون داد، فرآیند و برون داد) در مورد دو گروه آموزشی سلامت دهان و پریودنتیکس در دانشجویان دو سال آخر در دانشکده دندانپزشکی علوم پزشکی تهران صورت گرفت. مقایسه دو گروه آموزشی با آزمون غیر پارامتریک من ویتنی با استفاده از نرم‌افزارSPSS انجام شد.
یافته‌ها: میزان درصد پاسخ دهی دانشجویان سال ششم، 7/67% و دانشجویان سال پنجم، 5/87 % بود. در حیطه محتوا دانشجویان از درس پریودنتولوژی نسبت به درس سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی رضایت بیشتری ابراز نمودند. در حیطه درون داد دانشجویان انگیزه و مهارت مدرسین واحد پریودنتولوژی را کافی ندانستند. در حیطه فرآیند در مجموع 67% دانشجویان در رابطه با تدریس مدرسین گروه پریودنتیکس کاملاً یا تاحدودی دچار مشکل شده بودند. از نظر حیطه محتوا 018/0P= و فرآیند 04/0P= بین دو گروه آموزشی تفاوت آماری معنی دار مشاهده شد. در حیطه برون داد دانشجویان توانایی تئوری و عملی مرتبط با آموزش گروه پریودنتولوژی را در مورد عناوینی مانند اسپلینت، ایمپلنت، کنترل ژنژیویت حاد و الکتروسرجری "ضعیف" و در مورد سایرعناوین، "خوب" ارزیابی کردند. در درس سلامت دهان اغلب دانشجویان آگاهی خود در زمینه سرفصل "دندانپزشکی مبتنی بر شواهد" و توانایی عملی کاربرد آن جهت پاسخگویی به مسائل کلینیکی را در حد "متوسط" ارزیابی نمودند.
نتیجه‌گیری: ارزیابی میزان دستیابی به اهداف آموزشی دو گروه سلامت دهان و پریودنتولوژی با استفاده از الگوی سیپ نشان داد که در دو حیطه محتوا و فرآیند بین دو گروه آموزشی تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. بازنگری عناوین فرعی در حیطه‌های مذکور که میزان دستیابی به آنها ضعیف بوده است در ارتقا برنامه آموزشی توصیه می‌شود.


افسانه پاکدامن، پریسا عارف،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه کشوری وزارت بهداشت حاکی از آن‌ است که پوسیدگی در کودکان پیش‌دبستانی شیوع بالایی دارد. به دلیل اهمیت گروه‌های پرخطر، هدف از این مطالعه ارزیابی برنامه ارتقاء سلامت دهان و دندان جهت کودکان پیش‌دبستانی شیرخوارگاه آمنه بود.

روش بررسی: دو مرکز مراقبت از کودکان پیش‌دبستانی انتخاب و بر‌اساس دسترسی، به گروه مداخله (شیرخوارگاه آمنه) و مقایسه (شیرخوارگاه شبیر) تقسیم شد. معاینه دندانی بر روی صندلی و با استفاده از آینه و پروب یکبار مصرف با استفاده از نور چراغ قوه دستی صورت گرفت و شاخص dmfs ثبت گردید. برنامه ارتقاء سلامت دهان و دندان شامل استفاده از فلوراید موضعی پس از درمان پوسیدگی‌های موجود، همچنین ارایه برنامه آموزشی جهت مربیان شیرخوارگاه در گروه مداخله ارایه گردید. در گروه مقایسه پس از معاینه اولیه فقط درمان معمول دندانپزشکی ارایه شد. مقایسه شاخص کلینیکی dmfs بین دو گروه در ابتدا و پس از سه ماه صورت گرفت. آنالیز یافته‌ها با استفاده از آزمون آماری Mann-Whitney و رگرسیون انجام شد.

یافته‌ها: 79 کودک در گروه مداخله و 51 کودک در گروه کنترل در مطالعه ارزیابی شدند. میانگین سنی کودکان در گروه مداخله برحسب سال (6/1SD=) 7/4 و در گروه مقایسه (2/1SD=) 6/4 بود. شاخص پوسیدگی در بررسی اولیه در گروه مداخله 23/10±86/6 و در گروه مقایسه 42/12±75/8 بود. میانگین شاخص dmfs بعد از مداخله در گروه مداخله 21/11±93/7 و در گروه کنترل 51/12±88/9 بوده است که با آزمون من‌ویتنی تفاوت معنی‌دار نشان نمی‌دهد. مقایسه در زیر گروه‌ها نشان داد که میانگین شاخص dmfs در گروهی که خدمات درمانی دندانپزشکی به همراه وارنیش فلوراید دریافت کرده بودند نسبت به گروه مشابه در شیرخوارگاه کنترل به طور معنی‌دار کمتر بوده است )05/0(Mann-Whitney U test, P<. کنترل اثر سایر متغیرها از جمله میزان پوسیدگی پایه و سن بر شاخص dmfs با آنالیز رگرسیون نشان داد که مقایسه دو گروه باید با کنترل اثر میزان پوسیدگی پایه ارزیابی شود.

نتیجه‌گیری: برنامه ارتقاء سلامت دهان و دندان شامل کاربرد فلوراید موضعی می‌تواند در گروه‌های پرخطر منجر به بهبود وضعیت شاخص‌های سلامت گردد.


محمدرضا خامی، انسیه اخگری، آناهیتا مسکوچی، رضا یزدانی، سیمین‌زهرا محبی محبی، افسانه پاکدامن، سمانه رازقی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی نیاز به آموزش و دانش خود ارزیابی دندانپزشکان در زمینه مباحث مربوط به مدیریت مطب دندانپزشکی بود.

روش بررسی: ابتدا با حضور 5 نفر از اعضای هیات علمی گروه سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی (دانشکده دندانپزشکی) دانشگاه تهران و چهار دندانپزشک دارای تجربه اجرایی و تحقیقاتی به روش بحث گروهی و بارش افکار، عناوین و مباحثی برای آموزش اصول مطب‌داری موفق به دندانپزشکان طراحی شد. در مرحله بعد پرسشنامه‌ای برای سنجش میزان نیاز احساس شده توسط فراگیران برای یادگیری هر یک از مباحث و همچنین سنجش نظر فراگیران در خصوص میزان دانش خودشان در خصوص هر یک از مباحث طراحی شد. پرسشنامه بین 55 نفر دندانپزشک داوطلب توزیع شد و 46 نفر پرسشنامه‌های تکمیل شده را برگرداندند. جهت سنجش نتایج از آزمون آماری t-test و Chi-square استفاده شد.

یافته‌ها: در مجموع در مورد همه موضوعات ارایه شده، بیش از دوسوم دندانپزشکان اعتقاد داشتند نیاز زیادی به آموزش وجود دارد. درخصوص موضوعات ارگونومی و سلامت حرفه‌ای و همچنین اورژانس‌های پزشکی این میزان بالای 90 درصد بود. حدود 80 درصد دندانپزشکان از دید خودشان دانش زیادی در خصوص موضوع ایمنی و کنترل عفونت داشتند. از سوی دیگر 3/54 درصد آنان دانش کمی را در مورد قوانین و مقررات مربوط به فعالیت در حرفه دندانپزشکی گزارش کردند. نیاز به آموزش و دانش خود ارزیابی دندانپزشکان ارتباطی با سن، جنسیت و سابقه کاری آنان نداشت (05/0P>).

نتیجه‌گیری: دندانپزشکان لزوم آموزش چنین مباحثی را بالا ‌می‌دانستند و دانش خود را در مورد سرفصل‌های این دوره کم ارزیابی ‌می‌کردند که نشان از لزوم اجرای دوره‌های آموزشی در این زمینه دارد.


افسانه پاکدامن، احمد خرمالی، احمدرضا شمشیری،
دوره 26، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از شاخص‌های ارزشیابی در مؤسسات درمانی که در سال‌های أخیر مورد توجه قرار گرفته است ارزشیابی سازمان براساس میزان رضایتمندی مراجعین می‌باشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه میزان رضایتمندی بیماران از ارایه خدمات به صورت درمان جامع در مقایسه با روش سنتی ارایه خدمات در کلینیک آموزشی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.

  روش بررسی: پژوهش حاضر یک بررسی توصیفی- مقطعی بر روی 308 بیمار دریافت کننده خدمات دندانپزشکی در بهار 1389 در دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. داده‌ها از بیماران بخش درمان جامع علاوه بر سایر بخش‌های درمانی مستقل دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران شامل بخش‌های (ترمیمی و زیبایی، پریودنتیکس، اندودنتیکس، رادیولوژی، پروتز متحرک و پروتز ثابت) با استفاده از نسخه ترجمه شده پرسشنامه رضایتمندی دندانی Dental Satisfaction Questionnaire (DSQ) شامل 19 سؤال در سه حیطه و اطلاعات دموگرافیک جمع‌آوری گردید. آمار توصیفی به صورت درصد پاسخ‌دهی گزارش شد. به منظور مقایسه میانگین نمرات کسب شده بین حیطه‌ها آنالیز واریانس محاسبه گردید.

  یافته‌ها: میانگین استاندارد شده Dental Satisfaction Index (DSI) نمره حیطه‌های مختلف به طور متوسط به شرح زیر می‌باشد: کنترل درد 17 ± 58، دسترسی 12 ± 59، کیفیت درمان 11 ± 68 و رضایت کلی 10 ± 62 بود. 5/92% از پرسش شوندگان عنوان نموده‌اند که دانشجویان هنگام معاینه بیماران بسیار با دقت هستند. 8/96% از بیماران اظهار داشتند که دانشجویان برخورد محترمانه‌ای با بیماران خود دارند. مهم‌ترین علل نارضایتی بیماران علاوه بر سیستم نوبت‌دهی و مدت انتظار، عدم ارایه خدمات پیشگیرانه و تلاش در جهت کاهش درد بود .

  نتیجه‌گیری: میزان رضایتمندی بیماران مراجعه‌کننده به کلینیک‌های درمانی دندانپزشکی در اندازه نسبتاً مطلوبی قرار دارد. به منظور ارتقاء سیستم ارایه خدمات پیشگیری و تلاش در جهت کنترل درد پیشنهاد می‌گردد.


افسانه پاکدامن، بهروز اکبری آدرگانی،
دوره 31، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: اثرات پیشگیرانه فلوراید بر پوسیدگی دندان به صورت موضعی و سیستمیک گزارش شده است. هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان فلوراید موجود در چند نمونه از خمیردندان‌های داخلی و خارجی موجود در بازار ایران بود.
روش بررسی: نمونه‌گیری به صورت تصادفی از مراکز فروش عمده و داروخانه‌های سطح شهر از خمیردندان‌های رایج بازار انجام شد. روش پتانسیومتری با الکترود اختصاصی یون فلوراید جهت ارزیابی میزان فلوراید کل و فلوراید کل قابل انحلال به کار برده شد. نمونه‌ها به صورت کد گذاری شده توسط یک نفر مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. نتایج توصیفی به صورت درصد و نتایج تحلیلی با استفاده از آزمون T مستقل گزارش گردید.
یافته‌ها: در خمیردندان‌های بزرگسالان، میزان فلوراید کل از ppm 191 (کمترین) تا ppm 9/1601 (بیشترین) با میانگین ppm 2/911 (4/331SD=) محاسبه گردید. میزان فلوراید کل قابل انحلال از ppm 8/322 تا ppm 8/1518 متغیر و میانگین ppm 1021 (8/279SD=) بود. در خمیردندان‌های کودکان، میزان فلوراید کل از ppm 3/236 (کمترین) تا ppm 7/1163 ( بیشترین) با میانگین ppm 594 (375=SD) محاسبه گردید و میزان فلوراید کل قابل انحلال از ppm 6/655 تا ppm 6/1102 با میانگین ppm 1/879 (7/316=SD) محاسبه گردید. مقایسه میانگین میزان فلوراید کل و فلوراید کل قابل انحلال در خمیردندان‌های ایرانی و خارجی نشان می‌دهد که تفاوت معنی‌داری در میزان محتوای فلوراید در این دو گروه وجود ندارد (05/0P>).  
نتیجه‌گیری: میزان فلوراید در خمیردندان‌های داخلی و خارجی بازار ایران مشابه بود ولی نوسان در میزان فلوراید در یک محصولات مشاهده شد.

افسانه پاکدامن، شعله غبرایی، محمد جواد خرازی فرد، علی سعادت پور مقدم،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تقویت رویکرد پیشگیرانه در آموزش دندانپزشکان آینده حائز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر بررسی مقایسه‌ای دانش، نگرش و عملکرد دانشجویان سال آخر دندانپزشکی در رابطه با رویکرد پیشگیرانه و ارزیابی خطر پوسیدگی بود.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1398 به روش تمام شماری با استفاده از پرسشنامه خود اظهار روا و پایا انجام شد. آگاهی، نگرش و عملکرد خود اظهار دانشجویان سال آخر در مورد دو بیمار کاغذی و ارائه عملکرد پیشگیرانه ارزیابی شد. به منظور آنالیز داده‌ها از نرم افزار SPSS20 استفاده و آماره‌های توصیفی و تحلیلی گزارش شد.
یافته‌ها: مجموعاً 86 نفر (درصد پاسخ گویی 91%) دانشجوی سال آخردندانپزشکی در مطالعه شرکت کردند. در بخش آگاهی، بیش از نیمی از پاسخ دهندگان سابقه پوسیدگی در یک سال گذشته، مصرف کربو هیدرات‌های قابل تخمیر، خشکی دهان و وضعیت اجتماعی- اقتصادی ضعیف را به عنوان فاکتور ارزیابی خطر پوسیدگی گزارش کردند. حدود 90% پاسخ دهندگان نسبت به ارزیابی خطر پوسیدگی در کودکان نگرش مثبت داشتند. بیش از 50% دانشجویان تمایل به ترمیم ضایعات در حد مینا در سناریو بیمار پرخطر داشتند. رابطه معنی‌دار آماری بین بهبود اندکس دبری و ارائه آموزش بهداشت (04/0P<) در کلینیک درمان جامع که پیشگیری به صورت ادغام یافته ارائه می‌شد مشاهده گردید ( دانشگاه علوم پزشکی تهران)گزارش شد. آنالیز رگرسیون خطی ارتباط معنی‌دار بین عوامل دموگرافیک و دانشگاه محل تحصیل و سابقه دوره آموزشی با میزان آگاهی و نگرش نشان نداد.
نتیجه‌ گیری: دانشجویان سال آخر دندانپزشکی دانش کافی و نگرش مثبت نسبت به ارزیابی خطر پوسیدگی داشتند ولی تمایل به مدیریت تهاجمی ضایعات محدود به مینا و DEJ گزارش شد. ارائه پیشگیری به صورت ادغام یافته در کلینیک درمان جامع به منظور بهبود وضعیت بهداشت بیماران پیشنهاد می‌شود.

سهیلا خلیلی، ‌هاجر شکرچی زاده، افسانه پاکدامن،
دوره 35، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مهارت‌های ارتباطی برای دانشجویان دندانپزشکی از اهمیت اساسی برخوردار است که باعث انتقال مؤثر اطلاعات لازم به بیمار و برآورده کردن نیازها و انتظارات بیمار می‌شود. بنابراین، این مطالعه با هدف تعیین مهارت‌های ارتباط با بیمار در دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه آزاد اصفهان درسال 1399 انجام شد.
روش بررسی: در مطالعه تحلیلی مقطعی حاضر، پرسشنامه استاندارد DCCC
(Dental consultation communication checklist) به صورت آنلاین و به روش نمونه گیری سرشماری در اختیار کلیه دانشجویان دوره بالینی دانشکده قرار گرفت. در مجموع، 230 نفر از 248 دانشجوی دوره بالینی حاضر به همکاری در مطالعه شدند (درصد پاسخ= 7/92%). پرسشنامه مذکور شامل پنج بعد ﻣﻌﺎرﻓﻪ، تاریخچه، معاینه، خاتمه و ﺑﻴﻤﺎر می‌باشد. برای تعیین مهارت‌های ارتباط با بیمار و ابعاد آن و نیز ارتباط مهارت‌های ارتباطی با ویژگی‌های دموگرافیک شرکت کنندگان، داده‌ها توسط آزمون‌های فریدمن، آنالیز واریانس، آزمون t مستقل و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: میانگین نمره کل مهارت‌های ارتباطی دانشجویان 6/15±16/117 از حداکثر نمره 155 به دست آمد که بیش از حد متوسط بود. تفاوت معنی‌داری بین ابعاد مهارت‌های ارتباطی وجود داشت (001/0P<). بیشترین نمره به ترتیب به بعد معاینه کلینیکی، بیمار، تاریخچه پزشکی، معارفه و خاتمه اختصاص داشت. ارتباط معنی‌داری بین نمره مهارت‌های ارتباطی دانشجویان با جنسیت (08/0P=)، سن (17/0P=)، وضعیت تأهل (19/0P=) و سابقه‌ تحصیل در دوره روانشناسی (07/0P=) وجود نداشت. بین نمره کل مهارت‌های ارتباطی (92/0P=) و نیز ابعاد آن (بعد معارفه 79/0P=، بعد تاریخچه 90/0P=، بعد معاینه کلینیکی 77/0P=، بعد خاتمه 35/0P= و بعد بیمار 85/0P=) با سال‌‌ تحصیلی دانشجویان ارتباط معنی‌داری دیده نشد.
نتیجه گیری: نمره کل مهارت‌های ارتباطی دانشجویان دندانپزشکی و کلیه ابعاد آن بیش از حد متوسط بود اما درکل دانشجویان در بعد معارفه و خاتمه نسبت به سایر ابعاد عملکرد ضعیف‌تری داشتند. بنابراین توصیه می‌شود، مداخلات آموزشی خصوصاً جهت بهبود ابعاد معارفه و خاتمه طراحی شود.

افسانه پاکدامن، پریسا محسن زاده، مهدیا غلامی،
دوره 36، شماره 0 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بیماری لثه در بالغین ایرانی و نقش آن بر سلامت عمومی و در نظر گرفتن نقش پزشکان، هدف از مطالعه حاضر، تعیین سطح دانش و نگرش پزشکان عمومی در رابطه با سلامت پریودنتال بود.
روش بررسی: مطالعه مقطعی در سال 1398 در شهر تهران انجام شد و پس از کسب رضایت آگاهانه، پرسشنامه روا و پایا در دوره باز آموزی حضوری در اختیار پزشکان قرار داده شد. داده‌ها در نرم افزار SPSS نسخه 26 وارد و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌‌‌ها: مجموعاً 170 نفر (درصد پاسخگویی 95%) از شرکت کنندگان دوره، پاسخگو بودند. میانگین نمره دانش و نگرش به ترتیب 1/4 (حداکثر نمره قابل کسب 6) و 9/51 (حداکثر نمره قابل کسب 65) بود. سابقه کار درمانی (022/0P=) و مدت زمان پس از فارغ التحصیلی (007/0P=) با دانش شرکت کنندگان پیرامون بیماری‌های لثه ارتباط معنی‌دار مثبت داشت. همچنین جنس (012/0P=)، سابقه کار درمانی (002/0P=)، مدت زمان پس از فارغ التحصیلی (005/0P=) و محل کار درمانی (001/0P=) با نگرش آن‌ها پیرامون بیماری‌های لثه ارتباط داشتند. یافته‌ها نشان می‌دهد که زنان نگرش بهتری در رابطه با پیشگیری از بیماری لثه دارند.
نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر دانش پزشکان در توصیف لثه سالم و اولین نشانه بیماری لثه مناسب بود. همچنین نگرش آنان در مورد اهمیت ابتلا به بیماری‌های دهان و دندان و تأثیر آن بر فعالیت‌های اجتماعی قابل قبول بود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ارائه اطلاعات مهم مرتبط دندانپزشکی به پزشکان در کوریکولوم آموزشی تأکید گردد.

سیده مرجان حسینی، افسانه پاکدامن،
دوره 37، شماره 0 - ( 1-1403 )
چکیده


زمینه و هدف: پوسیدگی دندان و بیماری پریودنتال از جمله شایع‌ترین بیماری‌های مزمن می‌باشند. کارکنان مراکز بهداشتی- درمانی به خصوص بهورزان به دلیل نقش گسترده خود در ارائه خدمات بهداشتی- درمانی اولیه می‌توانند نقش مهمی در پیشگیری از پوسیدگی دندان داشته باشند. هدف از تحقیق حاضر بررسی دیدگاه بهورزان شاغل در مراکز بهداشت شهرستان کردکوی در خصوص ارائه خدمات سلامت د‌هان و دندان بود.
روش بررسی: بحث گروهی بر روی نمونه در دسترس (convenient sample) از بهورزان شاغل در مراکز بهداشتی- درمانی شهرستان کرد کوی صورت گرفت. تعداد 26 بهورز با میانگین سابقه کار 13 سال در این مطالعه شرکت کردند. پس از اخذ رضایت آگا‌هانه بحث گروهی به صورت 2 گروه 7 نفره و 2 گروه 6 نفره درستاد به صورت حضوری و با رعایت پروتکل‌‌های بهداشتی انجام گرفت. دو محقق به عنوان تسهیل گر در بحث شرکت کردند. تعداد 5 سؤال در زمینه سلامت د‌هان و بهره مندی از خدمات دندانپزشکی طرح و بحث تا رسیدن به حد اشباع ادامه پیدا کرد. پس از انجام بحث گروهی، محتوای جلسات ضبط و پیاده گردید. در راستای انجام thematic analysis محتوای بحث توسط دو نفر به صورت مستقل دهی و سپسsub-theme  و theme استخراج و پس از تأیید نهایی گردید.
یافته‌‌ها: بیش از نیمی از شرکت کنندگان 34 سال و بیشتر سن داشتند. در خصوص چالش‌های مرتبط با مراقبت‌‌های دندانی در مراکز بهداشتی- درمانی، تم‌‌های اصلی عبارت بودند از: محدودیت امکانات، حجم کار، عدم شناخت بهورزان، عدم دسترسی، مسایل اقتصادی مرتبط با درمان دندانپزشکی. در خصوص چالش‌های مرتبط با پیشگیری تم‌‌های اصلی عبارت بودند از: آگاهی ناکافی بیماران، آگاهی محدود بهورزان در خصوص سلامت د‌هان و کمبود نیروی انسانی. پیشنهادات اصلی عبات بودند از تأکید بر نقش مدارس، تأکید بر نقش مادران وآموزش بیماران. همچنین اموزش‌های به روز بهورزان و چالش‌های مرتبط با آموزش بهداشت توسط بهورزان مورد تأکید قرار گرفت.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می‌دهد که علیرغم نقش مهم بهورزان در ارائه خدمات منجر به ارتقا سلامت د‌هان در سطح جمعیتی، این نقش مغفول واقع شده و نیاز به توجه بیشتر دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb