جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای کاشانی

حسین روانمهر، کتایون کاشانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 5-1377 )
چکیده

پروگناتیسم صورتی یکی از مشکلات ارتدنسی است که در ارتباط با یکسری از تغییرات سفالومتری مطرح می باشد. اغلب متخصصین رشته ارتدنسی بطور متداول زاویه SNA را در سفالومتری طرفی جهت اندازه گیری میزان پروگناتیسم ماگزیلا به کار می برند. از آنجا که زاویه SNA شاخص قابل اعتمادی برای پروگناتیسم ماگزیلا محسوب نمی شود و با توجه به این که در افراد، میزان پروگناتیسم در رابطه با آناتومی کرانیال تغییر می کند، طبق نظریه Bjork بهتر است اندازه گیری پروگناتیسم صورتی با استفاده از زاویه بین ناحیه قدام و خلف کرانیال بیس، از شکل و فرم کرانیال بیس تبعیت کند؛ بدین منظور دو زاویه جهت این کار توصیه می شود که زوایای بین نقاط نازیون، سلا، بازیون، (NSBa) و نازیون، سلا، آرتیکولار (NSAr) می باشد. در این پژوهش با بررسی بر روی 80 کلیشه رادیوگرافی طرفی جمجمه از هر سه گروه مال اکلوژن، بررسی میزان پروگناتیسم ماگزیلا در رابطه بین زوایای SNA و NSAr و به دست آوردن رابطه بین این دو زاویه مد نظر بود و نتایج به دست آمده بدین شرح می باشد: 1) در بررسی میزان پروگناتیسم صورتی افراد در رابطه بین زوایای SNA و NSAr مشخص شد که زاویه SNA تحت تاثیر شکل کرانیال بیس می باشد. 2) میانگین طول حفره کرانیال قدامی (SN) و حفره کرانیال خلفی (SAr) تفاوت معنی دار آماری مهمی را در گروههای مختلف مال اکلوژن مورد مطالعه نشان نمی دهد. 3) میانگین زاویه SNA در گروههای مختلف مال اکلوژن تفاوت آماری مهمی را نشان نمی دهد. 4) ضریب همبستگی زاویه ANB و ارزیابی Wit's کوچک می باشد.


شاهین کسرایی، محمد عطایی، خسرو مانی کاشانی، امیر قاسمی،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: به دست آوردن چسبندگی مواد ترمیمی با عاج دندان به عنوان یک بستر مرطوب و دینامیک یکی از موضوعات مهم دندانپزشکی ترمیمی به خصوص دندانپزشکی محافظه‎کارانه است. چسبندگی اغلب سیستمهای باندینگ عاجی کنونی براساس تشکیل لایه هیبرید و ایجاد گیر میکرومکانیکال است. یافته‎های جدید در ارتباط با مکانیسم چسبندگی به عاج بیانگر افزایش پایداری باند در صورت برداشت کلاژن از سطح عاج دمینرالیزه می‎باشند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر برداشت کلاژن بر روی استحکام باند چهار سیستم باند عاجی یک جزیی با توجه به تفاوتهای ساختاری آنها انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به روش تجربی و با تکنیک مشاهده‌ای بر روی56 دندان پره‌مولر سالم انسان انجام گرفت. در سطوح باکال و لینگوال دندانها، سطح صافی از عاج ایجاد شد. نمونه‎ها به هشت گروه 14 تایی تقسیم شدند به نحوی که در هر گروه،7 سطح باکالی از 7 دندان و 7 سطح لینگوالی از 7 دندان پره‌مولر دیگر قرار گرفت. سطح عاج توسط اسید فسفریک 37% به مدت 15 ثانیه اچ و سپس شستشو داده شد. در چهار گروه به عنوان کنترل، سیستمهای باند یک جزیی(3M) Single Bond ،(Dentsply) Prime & Bond NT ،(Vivadent) Excite و (Bisco)One Step با تکنیک باند مرطوب به کار برده شد. سپس یک استوانه از کامپوزیت (3M)Z100 به قطر 3 میلیمتر و ارتفاع 2 میلیمتر به دندان باند گردید. در چهار گروه دیگر پس از دمینرالیزاسیون عاج با اسید، از هیپوکلریت سدیم 25/5% جهت برداشت مواد آلی سطح عاج به مدت یک دقیقه استفاده شد. پس از آن سیستمهای ذکر شده با روش باند مرطوب جهت باند استوانه کامپوزیتی به کار رفت. پس از یک هفته نگهداری در آب مقطر با دمای اتاق (24 درجه سانتیگراد) نمونه‎ها تحت 3000 سیکل حرارتی در حمام آب بین 5-55 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. استحکام باند برشی نمونه‎ها به وسیله دستگاه تست مکانیکی اینسترون و توسط یک تیغه به فرم چیزل و با سرعت 5/0 میلیمتر در دقیقه اندازه‎گیری شد. داده‌ها به وسیله آزمونهایTwo Way ANOVA و Tukey HSD مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند و 05/0p< به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‎ها: میانگین و انحراف معیار استحکام باند برشی به عاج (بر حسب Mpa) تمامی گروه‌ها به ترتیب زیر بود:
83/1 60/19One Step= 01/2 72/19One Step +H=
93/3 44/21Single Bond= 85/2 26/18Single Bond +H=
02/5 51/26= Prime & bond NT 70/5 98/26 Prime & bond NT+H=
85/3 78/29 Excite = 94/8 07/19Excite+H =
تجزیه و تحلیل داده‌‌ها نشان داد که استفاده از هیپوکلریت سدیم 25/5% به مدت 1 دقیقه در سطح عاج دمینرالیزه استحکام باند برشی سیستمهای Excite و Single Bond را به طور قابل ملاحظه‌ای کم نمود (05/0P<). استحکام باند برشی سیستمهای One Step وPrime & Bond NT با این روش افزایش یافت؛ ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود (05/0P>).
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های مطالعه حاضر، برداشت کلاژن سطح عاج دمینرالیزه با هیپوکلریت سدیم موجب کاهش معنی‌دار استحکام باند برشی سیستمهای با پایه آب/الکل می‌گردد؛ در حالی ‌که استحکام باند سیستمهای استونی تغییر نمی‌نماید، بنابراین بسته به نوع سیستم باندینگ و حلال آن، این روش، استحکام باند متفاوتی را ایجاد می‌نماید.


شاهین کسرایی، محمد جواد  عصاری، حمیدرضا   عبدالصمدی، خسرو مانی کاشانی، سوما عرب زاده،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه دندانپزشکی زیبایی به عنوان یک درمان جدایی‌ناپذیر از دندانپزشکی مدرن مورد قبول واقع شده است. در این میان سفیدسازی دندان‌ها روشی موثر، ایمن و محافظه کارانه در درمان دندان‌های بدرنگ و تغییر رنگ یافته می‌باشد. اگرچه درمان سفیدسازی اغلب در دندان‌های قدامی صورت می‌گیرد اما ممکن است در هنگام قرار دادن ژل بوسیله تری، ژل سفید کننده در تماس با ترمیم‌های آمالگام قبلی بیمار قرار گرفته و موجب خوردگی آمالگام، تسهیل در حل شدن فازهای آمالگام و افزایش آزادسازی جیوه از آن گردد. جیوه آزاد شده طی درمان سفیدسازی دندان‌ها به روش تری می‌تواند جذب شده و موجب افزایش سطح جیوه بدن گردد. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه مقدار جیوه آزاد شده از آمالگام‌‌های ایرانی و خارجی، هچنین کروی و مخلوط در دو وضعیت پرداخت شده و پرداخت نشده پس از تاثیر ژل کربامید پراکساید16% بود.

روش بررسی: این مطالعه به روش تجربی آزمایشگاهی بر روی 256 قرص آمالگام ایرانی و خارجی با شکل ذرات کروی و مخلوط صورت گرفت‌. نمونه‌های تهیه شده در آب مقطر قرار گرفته و بر اساس نوع آمالگام،هچنین شکل ذرات و وضعیت پرداخت سطح به گروه‌های مجزا تقسیم شدند. نمونه‌های گروه‌های آزمون در ژل کربامیدپراکساید 16% Nite White و گروه کنترل در بافر فسفاته با 5/6 =pH به مدت 14 و 28 ساعت قرار گرفتند. پس از این مرحله مقدارجیوه آزاد شده از گروه‌ها با استفاده از سیستم آنالیز جیوه AVA-440 (Thermo Jarrell Ash model SH/229) با روش جذب اتمی بخار سرد اندازه‌گیری گردید. یافته‌های به دست آمده با آزمون‌های t،ANOVA  چهار طرفه و سه طرفه تجزیه و تحلیل گردید. 05/0P< به عنوان سطح معنی‌داری درنظر گرفته شد.

یافته‎ها: ژل کربامید پراکساید 16% Nite White موجب افزایش قابل توجه آزادسازی جیوه از آمالگام‌های تمامی‌گروه‌های آزمون گردید (05/0P<). مقدار آزاد شدن جیوه از آمالگام‌های ایرانی نسبت به آمالگام‌های خارجی بیشتر بود (05/0P<). نتایج نشان داد که آمالگام‌های کروی و مخلوط به لحاظ آزادسازی جیوه تحت تأثیر ژل سفیدکننده از نظر آماری تفاوت معنی‌دار نداشتند (05/0P>). مقدار آزاد شدن جیـوه از آمالگام‌های ایرانی و خارجـی وابسـته به زمـان بود (05/0P<). همچنین با توجه به ترکیب آلیاژ آمالگام (ایرانی ویا خارجی) مقدار جیوه آزاد شده از آمالگام پرداخت نشده بیشتر از جیوه آزاد شده از آمالگام‌‌های پرداخت شده بود (05/0P<).

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که قرارگیری آمالگام در معرض ژل کربامید پراکساید 16% مقدار جیوه آزاد شده از آمالگام را افزایش می‌دهد. نوع آمالگام مدت زمان قرارگیری و وضعیت پرداخت سطحی تأثیر معنی‌داری در مقدار آزادسازی جیوه از آمالگام تحت اثر ژل سفیدکننده دارد. از آمالگام ایرانی جیوه بیشتری آزاد گردید.


عبداله فرهادی نسب، علی شکفته‌راد، خسرو مانی کاشانی،
دوره 21، شماره 1 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از جنبه‌های تندرستی پرداختن به سلامت دهان و دندان‌ها است، اما گاهی حضور در مطب دندانپزشکی چنان با ترس و وحشت توأم می‌شود که انجام و ارائه خدمات دندانپزشکی غیر ممکن می‌گردد. این موضوع از سویی باعث کاهش اعتماد به نفس دندانپزشکان شده و از سوی دیگر شاخص‌های بهداشتی جامعه را دچار تغییرات منفی می‌سازد. شناخت عوامل فزاینده و کاهنده اضطراب می‌تواند در بهبود این وضعیت مؤثر واقع شود. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی وجود و علل اضطراب در مراجعین مطب‌های دندانپزشکی عمومی شهر همدان صورت گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و تحلیلی، مراجعین به مطب‌های دندانپزشکان عمومی که بالای 9 سال سن داشتند به صورت تصادفی انتخاب و طی دو مرحله مورد پرسش قرار گرفتند. در مرحله اول با یک پرسشنامه 17 سؤالی استاندارد براساس مقیاس  DAS(Dental Anxiety Scale) مشخص شد که آیا مراجعه کننده اضطراب دارد یا خیر. سپس افرادی که دچار اضطراب و بالغ بر 400 نفر بودند با یک پرسشنامه 64 سؤالی که براساس مقیاس اضطرابی Corah تنظیم شده بود مورد پرسش قرار گرفتند. داده‌های جمع‌آوری شده تحت بسته نرم‌افزاری SPSS ویرایش سیزدهم و براساس مدل آماری تحلیل واریانس چند متغیره آنالیز و 05/0p< بعنوان سطح معنی‌داری درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: مطالعه حاضر نشان داد عوامل مربوط به محیط مطب‌های دندانپزشکی با فراوانی 1/31%، عوامل مربوط به تصورات شخصی با فراوانی 4/19% و عوامل مربوط به مدیریت مطب و درمان دندانپزشکی هریک با فراوانی 1/19% در شکل‌گیری اضطراب مراجعین به مطب دندانپزشکی نقش داشته‌اند. شاخص‌ترین عوامل مربوط به محیط مطب نامطلوب بودن سرویس بهداشتی (3/46%)، وجود لکه‌های خون در محیط (5/44%) و کثیف بودن روپوش دندانپزشک (8/43%) گزارش گردید. امکان سرایت بیماری مهم‌ترین علت موجد اضطراب در مجموعه عوامل ناشی از تصورات شخصی به حساب می‌آمد (3/67%). برخورد عصبی دندانپزشک با فراوانی 8/47% و بی‌توجهی دندانپزشک به بیمار با فراوانی 8/46% از بارزترین علل موجد اضطراب در بین عوامل ناشی از مدیریت مطب محسوب ‌شدند. در مجموعه علل ناشی از درمان دندانپزشکی، خارج نمودن دندان، تزریق بی‌حسی و درمان ریشه هریک به ترتیب با فراوانی 3/48%، 5/44% و 3/44% از مهم‌ترین علل به محسوب گردیدند. تجربه قبلی درمان دردناک با فراوانی 3/47% و وضعیت نامناسب بهداشت دهان دندانپزشک با فراوانی 5/34% جزء سایر علل موجد اضطراب گزارش گردید. تعدد عوامل اضطراب در همه زمینه‌های مذکور به طور معنی‌داری در زنان بیشتر از مردان بود.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد بیشترین حیطه ایجاد اضطراب در مراجعین به مطب‌های دندانپزشکی به تصورات شخصی آنها مربوط می‌شود که این موضوع در زنان به مراتب بیشتر از مردان مطرح می‌باشد.


عبداله قربان‌زاده، بهنام بوالهری، پوریا مطهری، علیرضا شریفی، هما کاشانی،
دوره 22، شماره 2 - ( 8-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: درصد قابل توجهی از موارد شکست درمان‌های اندودانتیک مربوط به دندان‌های مولر ماگزیلا می‌باشد که یکی از علل اصلی آن عدم کشف و دستیابی به کانال دوم ریشه مزیو باکال (MB2) است. روش‌های مختلفی برای کشف و دستیابی به این کانال وجود دارد. هدف از این مطالعه آن بود که مقایسه‌ای بین سه روش مختلف دید مستقیم، لوپ‌های فایبراپتیک و میکروسکوپ جراحی جهت یافتن کانال مزیوباکال دوم پس از troughing با اولتراسونیک انجام و بهترین روش معرفی گردد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی تعداد 90 دندان مولرماگزیلا (45 عدد مولر اول و 45 عدد مولر دوم) که پس از تهیه حفره دسترسی، کانال MB2 در آنها با چشم غیر مسلح و سوند کشف نشده بود، انتخاب و به 3 گروه 30 تایی تقسیم شدند. سپس در تمام نمونه‌ها بر آمدگی عاجی بین کانال‌های مزیوباکال و پالاتال به کمک قلم اولتراسونیک اندودونتیک حذف شد (troughing). گروه اول با دید مستقیم و سوند، گروه دوم با Loup و نور فایبراپتیک و گروه سوم با میکروسکوپ جراحی مورد بررسی قرار گرفتند. برای آنالیز داده‌ها ازروش تحلیل حساسیت و ویژگی استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان داد که کانال مزیوباکال دوم بعد از عمل troughing در حدود 21% موارد با دید مستقیم، 61% با لوپ و نور فایبراپتیک و 92% با میکروسکوپ جراحی کشف شد.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه میکروسکوپ جراحی و سپس لوپ بانور فایبر اپتیک روش‌های برتری برای یافتن کانال مزیوباکال دوم هستند و troughing با اولتراسونیک به عنوان یک وسیله کمکی در کشف کانال مزیوباکال دوم در تمامی متدها می‌تواند به کار برده شود.


حمیدرضا رجعتی حقی، سکینه نیکزاد، عباس آذری، جمال کاشانی،
دوره 23، شماره 2 - ( 8-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: در بی‌دندانی‌ها بریج با ساپورت ایمپلنت انتخاب اول است. اما محدودیت‌های آناتومیک و سایر موارد احتمالا شرایطی را ایجاب می‌کند که ترکیب ایمپلنت و دندان استفاده شود. عدم تشابه جابه جایی (mobility) دندان و ایمپلنت باعث ایجاد اهرم یک طرفه می‌شود که احتمال شکست یا شل شدن قطعات ایمپلنت را دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی تنش اطراف ایمپلنت و دندان در یک بریج سه واحدی فک پایین با دو نوع اتصال دهنده سخت و غیر سخت  در پروتز سمان شونده با استفاده از مدل‌سازی سه بعدی به روش اجزاء محدود بود.

روش بررسی: دراین مطالعه با استفاده از روش اجزاء محدود و نرم افزار Solid works چهار مدل سه بعدی در رایانه شبیه‌سازی شد. مدل‌ها به شرح زیر می‌باشد: 1- اتصال سخت بین دندان و ایمپلنت (RCCP) 2- اتصال غیر سخت در مزیال ایمپلنت (NRCCP1) 3- اتصال غیر سخت دیستال دندان پرمولر دوم (NRCCP2) 4- اتصال غیر سخت وسط پونتیک (NRCCP3). پس از اتمام شبیه سازی نمونه‌ها تحت نیروی N150 عمودی در مرکز سطح اکلوزال روکش‌ها قرار گرفت.

یافته‌ها: در تمامی مدل‌ها تنش در ناحیه کرستال ایمپلنت متمرکز بود و الگوی توزیع تنش اطراف دندان متعادل‌تر از ایمپلنت بود به جز مدل NRCCP2. توزیع تنش در اتصال غیرسخت نامتعادل بود بخصوص مدل NRCCP1. وجود اتصال غیرسخت در طراحی بریج تنش در سوپراستراکچر را افزایش می‌دهد و به ساختارهای مجاور منتقل می‌کند.

نتیجه‌گیری: بریج ایمپلنت/دندان بعنوان یک انتخاب ارزشمند مطرح است. در این بریج‌ها اتصال سخت ارجح است چون پروتز و ایمپلنت دارای انعطاف‌پذیری ذاتی هستند که اختلاف جابجایی دندان و ایمپلنت را جبران می‌کند.


فریده حقیقتی، مهوش موسوی جزی، بنفشه گلستان، هما کاشانی،
دوره 23، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: دانش در مورد ارتباط بین سیگار کشیدن و تحلیل عمودی استخوان آلوئل مختصر است. شواهد مهمی‌اثرات زیان‌آور سیگار را بر روی نسوج پریودنتال و استخوان آلوئول نشان می‌دهد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین مصرف سیگار و شیوع و شدت ضایعات عمودی استخوان آلوئل انجام گرفت.
روش بررسی: روش مطالعه به صورت مورد- شاهدی بود. 71 نفر با ضایعات زاویه‌دار استخوان (مورد) و 69 نفر بدون ضایعات زاویه‌دار استخوان (شاهد) در محدوده سنی 18 تا 70 سال، با مشاهده رادیوگرافی، معاینه و تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. ضایعه عمودی استخوان به عنوان تحلیل استخوان بین دندانی به میزان 2 میلی‌متر یا بیشتر تعریف شد که زاویه مشخصی به طرف مزیال یا دیستال ریشه داشته باشد. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته‌ها: میانگین سنی افراد مورد بررسی 14/37 و انحراف معیار آن 72/12 بود. در افراد با ضایعات زاویه‌دار استخوانی، 1/21 درصد سیگاری سبک و
4/25 درصد سیگاری متوسط - سنگین بودند. بین شرایط استعمال سیگار و شانس انتلا به ضایعات زاویه‌دار استخوان در بین افراد سیگاری و غیرسیگاری اختلاف آماری معنی‌داری وجود دارد (001/0P=). در مطالعه هم زمان متغیرها رابطه معنی‌داری میان مسواک زدن، سن و وضعیت سیگار کشیدن با شانس ابتلا به ضایعات زاویه‌دار استخوانی نتیجه شد اما جنس مرتبط نبود. به طوری که با کنترل سایر متغیرها شانس ابتلا به ضایعات پریودنتال و تحلیل عمودی استخوان آلوئول در بین سیگاری‌های سبک و متوسط- سنگین بیشتر از غیر سیگاری‌ها بود (به ترتیب OR تعدیل شده = 17/4 و OR تعدیل شده = 87/3).
نتیجه‌گیری: این مشاهدات پیشنهاد می‌کند که سیگار با افزایش شیوع و شدت ضایعات عمودی استخوان ارتباط دارد. سیگار یک عامل خطر بالقوه برای از دست رفتن نسج استخوانی پریودنتال در نظر گرفته می‌شود.


مهدی عرق بیدی کاشانی، الهام اسماعیلی، غلامرضا اسلامی، محسن نوری، حسن غفاری، عباس صالحی،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

  مقدمه: هدف از این مطالعه توصیفی طولی تعیین نوع دندان‌هایی که بیشتر دچار شکست باند براکت شده‌اند بود و بررسی رابطه شکست باند براکت در این دندان‌ها با عوامل مداخله‌گری چون سن بیمار، نوع مال اکلوژن و جنس، در بیماران یک مرکز خصوصی انجام شد.

  روش بررسی: برای تعیین حجم نمونه ابتدا با استفاده از Pilot study ، تعداد 20 پرونده از بیماران بررسی شد و با توجه به نتیجه به دست آمده حجم نمونه حداقل 576 بیمار تعیین شد. با استفاده از روش Kaplan-Meier متوسط زمان باقی ماندن براکت در هر دندان به طور جداگانه محاسبه شد. جهت بررسی اثر سن، جنس و نوع مال اکلوژن دندانی و متوسط زمان باقی ماندن براکت بر روی هر دندان به طور جداگانه از مدل Cox Regression استفاده شد. کلیه عملیات آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS20 انجام گردید.

  یافته‌ها: ن تایج نشان دادند که درصد شکست ناخواسته باند براکت‌ها برای هر دندان متفاوت بود و تنها در دندان‌های پنج در هر دو فک با مال اکلوژن ارتباط معنی‌دار داشت (037/0 P= و 004/0 P= ).

  نتیجه‌گیری: در دندان‌های پنج فک بالا بیشترین درصد شکست ناخواسته باند براکت در مال اکلوژن CL II و در دندان‌های پنج فک پایین در مال اکلوژن CL I بود. در بقیه دندان‌ها فاکتورهای سن، جنس، مال اکلوژن روی شکست ناخواسته باند براکتشان تأثیر نداشت.


ارغوان کمالی، آمنه تقدیسی کاشانی، معصومه حیدرپور،
دوره 29، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تروما به دندان‌ها از مشکلات رایجی است که در کودکان دیده می‌شود. جدا شدن کامل دندان از حفره خود (Avulsion)‌ از پیچیده‌ترین آسیب‌‌های دندانی است که درصورت عدم درمان به موقع مشکلات متعددی به دنبال دارد. از آنجایی که مدارس یکی از اصلی‌ترین مکان‌‌های وقوع حادثه برای کودکان است، و مربی بهداشت وظیفه انجام درمان‌‌های اورژانس دندانی این کودکان را بر عهده دارد. از این رو این مطالعه با هدف بررسی میزان آگاهی مربیان بهداشت مدارس ابتدایی در ارتباط با نحوه برخورد با Avulsion در شهر همدان در سال 94-1393 طرح‌ریزی شد.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، پس از مشاوره با آموزش و پرورش، کلیه مربیان مدارس ابتدایی شهر همدان در سال 94-1393 به روش سرشماری شناسایی شدند. پرسشنامه تنظیمی در اختیار ایشان قرار گرفت سپس اطلاعات گردآوری شده با نرم‌افزار SPSS19 با استفاده از آزمون‌های
 Chi-square Fisher, Levenes test, Kolmogrov Smirnov test, Exact test, T-testو One way مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌‌ها: از بین 81 مربی بهداشت مورد بررسی، نسبت نمره آگاهی مربیان به حداکثر نمره آگاهی %1/43 به دست آمد و بین میزان آگاهی مربیان بهداشتی مدارس و سن و سابقه کاری آن‌ها ارتباط معنی‌داری وجود نداشت (P به ترتیب6/0 و 23/0.( میانگین نمره کسانی که درمورد درمان صدمات دندانی، آموزش قبلی دیده بودند بیشتر از کسانی بود که آموزش ندیده بودند (001/0>P).

نتیجه‌گیری: آگاهی مربیان مدارس ابتدایی از چگونگی برخورد با ترومای Avulsion درحد قابل قبول نمی‌باشد. بنابراین آموزش مربیان درمورد ترومای دندانی ضروری به نظر می‌رسد.


استاد مهدی کاشانی عرق بیدی، دکتر مهدی جباری جهرمی، دکتر سپیده باقری حسین ابادی، دکتر محمدرضا شکوهی فر،
دوره 33، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: الگوی رشد عمودی صورت به فاکتور‌های مختلفی وابسته است. که یکی از فاکتور‌ها می‌تواند نیروی بالا برنده عضلات فک می‌باشد. حداکثر نیروی اکلوزالی (MOF) می‌تواند به عنوان مقیاسی برای اندازه‌گیری فانکشن عضلات سیستم جونده در نظر گرفته شود. با وجود مطالعات مختلف، رابطه بین الگوی صورتی و فانکشن عضلات جونده همچنان مورد بحث و اختلاف نظر است. طبق تئوری پارادایم بافت نرم، عضله می‌تواند بر شکل و فرم استخوان های فک، صورت و سر تأثیر بگذارد. در نتیجه هدف از مطالعه حاضر، تعیین رابطه حداکثر نیروی اکلوزال و الگوی رشد سر و صورت در نمونه دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شاهد بود.
روش بررسی: ۸۱ دانشجوی دندانپزشکی (۴۰ مرد و ۴۱ زن) مورد مطالعه قرار گرفتند که حداکثر نیروی اکلوزال آن‌ها با فشار سنجی که برای این هدف طراحی شده بود و نواحی آنتروپومتریک مورد نیاز در سر و صورت نیز با کولیس دیجیتال، اندازه‌گیری‌ شد. جهت تعیین اثر الگوی صورت و سر بر حداکثر میزان نیروی اکلوزال از آزمون Two-way ANOVA و Tukey HSD استفاده شد. آنالیز آماری توسط نرم‌افزار SPSS23 انجام پذیرفت.
یافته‌ها: میانگین MOF در مردان ۴۸۰ نیوتن و در زنان ۳۲۰ نیوتن بود. انواع فرم سر در نمونه مورد مطالعه براکی سفال (۳۲/54%)، مزوسفال (۰۹/۳۲%)، دولیکوسفال (۵۸/۱۳%) بودند. فرم صورت نیز یوپروسپیک (45/23%)، مزوپروسپیک (۵/۳۹%)، لپتوپروسپیک (۰۳/۳۷%) بودند. طبق آنالیز‌های آماری رابطه حداکثر نیروی اکلوزال با فرم صورت لپتوپروسپیک معنی‌دار بود (۰۲/۰P=). ولی رابطه معنیداری بین حداکثر نیروی اکلوزال و هیچ یک از فرم‌های سه گانه سر وجود نداشت (۸۱۳/۰P=).
نتیجه‌گیری: حداکثر نیروی اکلوزال (MOF) با الگوی صورت لپتوپروسپیک رابطه داشت و این افراد قدرت بایت کمتری داشتند. رابطه‌ای بین حداکثر نیروی اکلوزال و الگوی سر در این مطالعه یافت نشد. رابطه‌ای بین الگوی سر و صورت یافت نشد. حداکثر نیروی اکلوزال در مردان در هر سه الگوی صورت نسبت به زنان بیشتر بود، اگرچه این رابطه از نظر آماری معنی‌دار نبود.

علی محمد حسینی، مریم پیرمرادیان نجف آبادی، غلامرضا اسلامی امیرآبادی، مهدی عرق بیدی کاشانی،
دوره 33، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: زنجیره‌های الاستومریک (چین‌ها) یکی از ابزارهای رایج برای جابجایی‌های دندانی در درمان‌های ارتودنسی به شمار می‌روند. هدف از انجام این مطالعه مقایسه رفتار الاستومریک و میزان اضمحلال نیرو در چین‌های با برندهای تجاری مختلف موجود در ایران در بازه‌های زمانی مختلف است.
روش بررسی: یازده چین الاستومریک مورد استفاده در این مطالعه از برند‌های: ClassOne، ASTAR، G&H، TSNPT، MIB (چینی)،  MIB(فرانسوی(،  ultra chainو دو برند American و Orthotechnology در دو نوع ساده و حافظه‌دار انتخاب شده بودند. چین‌ها به طولی که در آن، قادر به اعمال ۱۵۰ گرم نیرو باشند کشیده شده و سپس میزان اضمحلال نیرو در هر یک از گروه‌ها در بازه‌های زمانی ۱، ۳ و ۲۴ ساعت و ۳، ۷ و ۲۱ روز و ضریب الاستیسیته در اولین مرحله و در روز ۲۱ مورد ارزیابی قرار گرفت. داده‌های به دست آمده با استفاده از آنالیزهای آماری ANOVA و Tukey و Games-Howel مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: تمام چین‌ها تا روز ۲۱ افت معنیدار ضریب الاستیسیته (به جز G&H، Class One، Ortho Technology ساده) و اضمحلال معنیدار نیرو را (به جز گروه (memory chain) American) نشان دادند. بالاترین میزان اضمحلال معنادار نیرو در بازه ۲۱ روزه مربوط به گروه ASTAR خاکستری (05/0P<) و کمترین آن در ultra chain و MIB (فرانسوی) و American بود (05/0P<).
نتیجه‌گیری: همه چین‌ها اضمحلال نیروی معنیدار وابسته به زمان (بیشتر در روز اول) را نشان می‌دهند. فقط در برند  (memory) Americanاین میزان در هیچ یک از بازه‌های زمانی از نظر آماری معنیدار نبود. در میان بقیه چین‌ها پس از روز ۲۱ بیشترین اضمحلال نیرو به برند Astar خاکستری و کمترین به ultra chain، MIB (فرانسوی) تعلق داشت.

فیروزه نیلچیان، شیوا مرتضوی، مریم کاشانی،
دوره 33، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پوسیدگی دندانی یکی از بیماری‌های رایج دوران کودکی است که بر کیفیت زندگی تأثیر قابل توجهی دارد. با وجود مشکلات متعدد و چالش‌هایی که برای ارائه خدمات دندانپزشکی برای نابینایان وجود دارد ضرورت آموزش بهداشت دهان و دندان به کودکان نابینا کاملاً مشخص می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت بهداشت دهان کودکان نابینا قبل و بعد از آموزش با استفاده از روش‌های آموزشی مخصوص نابینایان است.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی 50 کودک نابینای 8 تا 12 ساله به روش سیستماتیک انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل (25 نفر در هر گروه) تقسیم شدند. سپس پلاک ایندکس Sillness&Loe در همه 50 نفر اندازه‌گیری شد و پس از آموزش روش چرخشی مسواک زدن در 3 جلسه با فواصل دو هفته به روش hand over hand و بریل به گروه مداخله، در آخر مجددا پلاک ایندکس هر دو گروه ثبت شد. از آزمون‌های آماری  ANOVA, T-test, Mann -Whitney استفاده شد (05/0=α).
یافته‌ها: در ابتدا میانگین پلاک ایندکس گروه مداخله 52/0±03/2و در انتهای مطالعه 34/0±23/1بود (001/0P<). شاخص مذکور در گروه کنترل قبل از مداخله 49/0±26/2 و در انتهای مطالعه 44/0±19/2 بود. تغییرات پلاک ایندکس بین دو گروه نیز معنی‌دار بود (001/0P<).
نتیجه‌گیری: آموزش بهداشت سبب تغییرات مطلوب پلاک ایندکس در کودکان نابینا می‌شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb