جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای کامران

نسرین تک زارع، کامران یارمحمدی، علیرضا تک زارع، حسن سمیاری، محمد اکبری،
دوره 14، شماره 4 - ( 11-1380 )
چکیده

کم کردن درد و کوتاه نمودن دوره ترمیم زخمهای ناشی از جراحیهای مختلف از جمله جراحی لثه اهمیت زیادی دارد. ترمیم زخم پدیده ای پیچیده و سازمان یافته است. در طی روند ترمیم، فرایندهای مشخص و هماهنگی از قبیل بازسازی، مهاجرت و تکثیر سلولهای پارانشیمی و سلولهای بافت همبند و ساخت مجدد بافت همبند لثه ای صورت می گیرد. با توجه به تاثیر اشعه لیزر کم توان هلیوم-نئون بر فرایندهای ترمیمی در زخمهای باز پوستی، در این تحقیق اثر تابش پرتوهای این لیزر بر فرایندهای متابولیک، افزایش تزایدی سلولی و رشته های بافت همبند و در نهایت تسریع روند ترمیم زخمهای لثه ای مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور در این بررسی از 50 راس رت نر سالم و بالغ با میانگین وزن 250 تا 300 گرم و محدوده سنی 3 تا 4 ماه استفاده شد. پس از بیهوش کردن حیوانات، بر روی لثه فک بالا زخمی با اندازه یکسان در تمامی نمونه ها ایجاد شد. نمونه ها پس از جراحی، به صورت کاملا تصادفی به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند. از روز اول به طور روزانه به رتهای گروه مورد، لیزر کم توان هلیوم-نئون با ارزش دانسیته mJ/cm² 5 تابیده شد. تا 5 روز رتهای گروه مورد اشعه دریافت کردند و در انتهای روز پنجم موش ها به وسیله اتر کشته شدند. به طور ماکروسکوپی درصد بهبودی و قطر زخمها بررسی و اندازه گیری شد؛ آنگاه از محل زخم نمونه برداری شد و مورد مطالعه بافت شناسی قرار گرفت. در مطالعه میکروسکوپی سلولهای همبندی فیبروبلاست، رشته های کلاژن و مقاطع عروق خونی کوچک مورد بررسی و شمارش قرار گرفتند. یافته های حاصل از مطالعه پس از تحلیل آماری به روش t-test نشان داد که پرتوهای لیزر سبب افزایش معنی دار در تعداد فیبرهای بافت همبند، فیبروبلاست ها و تکثیر رگهای خونی کوچک در گروه تجربی می شوند؛ علاوه بر آن کاهش معنی داری در اندازه قطر زخم لثه ای در گروه مورد مشاهده گردید؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که تابش دوره ای پرتوهای لیزر کم توان هلیوم-نئون در بهبودی زخمهای ناشی از جراحی لثه موثر می باشد.


محمد حسین لطفی کامران، مهدی تبریزی‌‌زاده، یوسف خلیل صفت، وحید یگانه،
دوره 24، شماره 4 - ( 11-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مهر و موم ایجاد شده توسط پرکردگی کانال ریشه ممکن است طی مراحل پرکردن تاج دندان، بخصوص هنگام آماده‌سازی فضا برای قرار دادن پست تحت تأثیر قرار گیرد. هدف از این مطالعه مقایسه ریزنشت کرونال اطراف پست‌های ریختگی و پین‌های پیش ساخته داخل کانال بود.

روش بررسی: جهت انجام این مطالعه آزمایشگاهی، 38 دندان تک کاناله کشیده شده فک بالای انسان پس از آماده‌سازی با روش Step-back توسط گوتاپرکا و سیلر پر شد. پس از خارج کردن 8 میلی‌متر از گوتاپرکای قسمت کرونالی 20 عدد از کانال‌ها توسط پیزو ریمر شماره 2 و 3، دندان‌ها به 3 گروه آزمایشی شامل پست و کور ریختگی، پین از پیش ساخته شده و فاقد پست یا پین (بدون خارج کردن گوتاپرکا) تقسیم شدند. پس از انجام ترموسایکلینگ نمونه‌ها به مدت یک هفته در جوهر هندی قرار گرفتند. نهایتاً پس از انجام عملیات شفاف‌سازی میزان نفوذ رنگ از قسمت کرونال نمونه‌ها توسط استریومیکروسکوپ اندازه‌گیری شد. داده‌ها توسط تستهای آماری One-way ANOVA و Tukey HSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: براساس نتایج به دست آمده میانگین نفود رنگ در گروه‌های پست و کور ریختگی، پین از پیش ساخته شده و فاقد پست یا پین به ترتیب (39/0) 3/3، (47/0) 2/5 و (15/0) 2/7 میلی‌متر بود. تجزیه و تحلیل آماری تفاوت معنی‌داری بین گروه‌ها نشان نداد (05/0

نتیجه‌گیری: با توجه به اهمیت ترمیم مناسب تاج به منظور جلوگیری از ریزنشت باید در انتخاب روش مناسب برای ترمیم تاج دقت کافی به عمل آورد. براساس نتایج این مطالعه تفاوت معنی‌دار آماری بین ریزنشت پست‌های ریختگی در مقایسه با پین‌های پیش ساخته وجود ندارد.


عباسعلی جعفری، محمدحسین لطفی کامران، عباس فلاح تفتی، اسماعیل خیرخواه،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به تماس مواد قالب‌گیری با بزاق، خون و بافت‌های نرم دهان، آلودگی میکروبی اولیه آنها می‌تواند برای افراد دارای ضعف سیستم ایمنی خطرناک باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان آلودگی باکتریایی و قارچی مواد قالبگیری رایج بود.

روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی تعداد 5 نمونه از 4 نوع مختلف مواد قالب‌گیری شامل آلژینات ایرانی (Iralgin)، سیلیکون تراکمی از نوع پوتی (Speedex)، سیلیکون تراکمی از نوع Light body (Speedex) و آلژینات خارجی (Cavex CA37) مورد بررسی در 1 میلی‌لیتر توئین 80 حل نموده و میزان 100 میکرولیتر از هر نمونه را بر روی محیط‌های کشت بلاد آگار، EMB و سابورو دکستروز آگار کشت داده شد. پس از انکوباسیون کشت‌های میکروبی در حرارت 37 درجه سانتی‌گراد و قارچی در 30 درجه سانتی‌گراد، تعداد کلنی‌های باکتریایی و قارچی جدا شده شمارش و به کمک تست‌های تشخیصی افتراقی تشخیص داده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری Kruskal-Wallis تحلیل شدند.

یافته‌ها: در مجموع 75% نمونه‌های مورد مطالعه واجد یک یا چند آلودگی باکتریایی بودند. آلژینات ایرانی و Speedex (Putty) از آلوده‌ترین مواد قالبگیری و Speedex light body با سه مورد و آلژینات خارجی با دو مورد آلودگی از مواد قالبگیری با آلودگی کمتر بودند. باکتری‌هایی مانند گونه‌هایی از میکروکوکوس، استافیلوکوکوس، باسیلوس‌ها، کورینه باکتر، سیتروباکتر گرم منفی، اکتینومیست‌ها و نایسریاها از مواد قالب‌گیری جدا شدند. قارچ‌های آسپرژیلوس، پنی‌سیلیوم، آلترناریا، کلادوسپوریوم و سپدونیم نیز از قارچ‌های آلوده کننده مواد مورد بررسی بودند. تفاوت بین میزان آلودگی باکتریال آلژینات ایرانی و آلژینات خارجی از نظر آماری معنی‌دار بود (001/0P=). با توجه به شمارش تعداد باکتری و قارچ موجود در هر گرم ماده قالبگیری (CFU/gr) تفاوت معنی‌داری بین مواد چهارگانه فوق از نظر تعداد کل باکتری و قارچ جدا شده در هر گرم آن مشاهده نشد (21/0P=).

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که انواعی از آلودگی‌های باکتریال و قارچی و بعضاً فرصت‌طلب از مواد قالب‌گیری آلژینات ایرانی و Speedex putty جدا شدند که نشان‌دهنده آلودگی این مواد می‌باشد.


محمد حسین لطفی کامران، مهناز حاتمی، عباس فلاح تفتی، محمد مالک زاده،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: ایجاد اتصال مناسب بین پرسلن ونیر و کور زیرکونیا، سبب افزایش دوام رستوریشن شده و از مسایل مهم در پروتزهای ثابت می‌باشد. هدف از این مطالعه شناخت روشی مؤثر جهت آماده‌سازی سطحی زیرساخت‌های زیرکونیا جهت افزایش استحکام باند برشی پرسلن به سطح زیرکونیا بود.
روش بررسی: تعداد 75 نمونه زیرکونیا (Y-TZP) سیلندری (قطر 7 میلی‌متر و ضخامت 3 میلی‌متر) سینتر شدند. بر اساس آماده‌سازی سطحی نمونه‌ها به صورت تصادفی به 3 گروه کنترل، air abrasion و لیزرEr-YAG ‌ تقسیم شده و سطح نمونه‌ها بعد از آماده‌سازی سطحی توسط میکروسکوپ SEM از نظر تغییرات سطحی بررسی شد. با استفاده از یک مولد فلزی، پرسلن بر روی سطح زیرکونیا ونیر و سپس پخت شد. بعد از ترموسایکل، استحکام باند برشی پرسلن به زیرکونیا اندازه‌گیری شده و سپس نوع شکست به وسیله استریومیکروسکوپ بررسی شد. داده‌ها توسط آزمون‌های واریانس یک طرفه (ANOVA) و Tukey مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته‌ها: آزمون واریانس یک طرفه، اختلاف معنی‌داری بین میانگین استحکام باند برشی گروه‌های تحت مطالعه نشان داد (001/0=P). بیشترین مقدار استحکام باند برشی در گروه سندبلاست (S) و کمترین استحکام باند در گروه کنترل (C) دیده شد. آنالیز داده‌های نوع شکست نشان داد که اختلاف آماری معنی‌داری در نوع شکست در 3 گروه مورد بررسی وجود نداشت و شکست Adhesive بالاترین میزان شکست در فصل مشترک ونیر سرامیکی بود.
نتیجه‌گیری: بیشترین مقدار استحکام باند برشی بین زیرکونیا و پرسلن با سندبلاست نمودن سطوح زیرکونیا در مقایسه با کاربرد لیزر Er-YAG به دست آمد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb