جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای کدخدا

زینب کدخدا، احسان بایگان،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1374 )
چکیده


زینب کدخدا،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1378 )
چکیده

سطوح ریشه ای دندانهای افراد مبتلا به پریودنتیت، هیپرمینرالیزه هستند و با مواد سیتوتوکسیک و عوامل بیولوژیکی فعال دیگر آلوده شده اند. به دنبال RP) Root Planing) همراه یا بدون فلپ، سطوح ریشه ای توسط لایه اسمیر پوشیده می شوند که با شستشو با سالین از بین نمی روند؛ ولی احتمالا به وسیله عواملی چون اسیدها (اسید سیتریک) تتراسیلکین ها، (Ethylene Diamin Tetraacetic Acid (EDTA و لیزر قابل برداشت هستند. بطور کلی محلولهایی که دارای pH پایین هستند (مثل اسید سیتریک) و در جراحیهای پریودنتال به کار می روند، دو اثر دارند؛ بعد از مجاورت کوتاه مدت با سطح ریشه موجب تحلیل لایه اسمیر می شوند و نیز ادعا شده است که بطور انتخابی مقداری از سطح ریشه را برداشت می کنند که منجر به عریان شدن کلاژن به میزانهای مختلف می شود. ظاهرا سطح ریشه ای که دارای کلاژن اکسپوز است، برای اتصال فیبروبلاست بهتر است و این پدیده ای است که ترمیم زخم پریودنتالی را موفقیت آمیز می کند. چند مطالعه قدرت تتراسیکلین هیدروکلراید (TTC-HCL) را در ژنراسیون پریودنتال نشان داده است. احتمالا pH اسیدی تتراسیکلین به عنوان عامل دمینرالیزه کننده و بردارنده لایه اسمیر و عریان کننده ماتریکس کلاژن عاج عمل می کند. ظاهرا عوامل شلات کننده (EDTA) در pH خنثی به علت عریان کردن فیبرهای کلاژن و تشکیل کلنی اولیه ترمیم زخم، عوامل بهتری هستند. به علاوه گزارش شده که pH خنثی برای حفظ حیات بافت مجاور بهتر است؛ زیرا در اثر pH پایین فلپ و پریودنشیوم مجاور نکروز می شود. مطالعات کلینیکی و پاراکلینیکی مشخص کرده است که امواج لیزر قادر هستند جرم، پلاک باکتریال و اپی تلیوم پاکت را بردارند و سطح ریشه را استریل و کلاژن عاج را اکسپوز کنند و توبولهای عاجی را عریان نمایند و باعث کاهش چشمگیری در عمق پروبینگ نمودن در اطراف دندانهایی شوند که مبتلا به پریودنتیت بوده اند. در این مقاله خواص عوامل ذکر شده در بالا مورد بحث قرار می گیرد.


سعید اشراقی، محمدحسین سالاری، زینب کدخدا، شبنم یغمائی،
دوره 14، شماره 3 - ( 6-1380 )
چکیده

گونه های اکتینومایسز سهم بسزایی در میکروفلور دهان (چینهای لوزه، پاکتهای پریودنتال، فضای بین دندانی و شیارها و نسوج لثه و غیره). دستگاه گوارش و نیز دستگاه ژنیتال دارند. این جنس شامل باکتریهای گرم مثبت، بیهوازی یا میکروآئروفیلیک، غیراسیدفست، بی حرکت، کند رشد و متمایل به تشکیل رشته های ناپایدار است که به صورت باسیلهای کوتاه و منشعب شکسته می شوند. این باکتریها از قدرت تهاجمی کمی برخوردارند و به عنوان پاتوژنهای فرصت طلب زمانی که سد دفاعی بدن فرو ریزد، به بافت نرم و گاهی سخت حمله می کنند و عفونت اکتینومایکوزیس را به وجود می آورند. هدف از این مطالعه جداسازی گونه های اکتینومایسز و تعیین نقش آنها در عفونت پریودنتال می باشد. در این مطالعه که به روش توصیفی انجام شد، صد بیمار مبتلا به عفونت پریودنتال مراجعه کننده به بخش پریودنتیکس دانشکده داندانپزشکی به عنوان جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه برداری به مدت شش ماه و با هدف جداسازی و مطالعه اکتینومایسزهای دهانی از پلاک میکربی و پاکت پریودنتال انجام گرفت؛ ضمن این که عمق پاکت پریودنتال در رابطه با جنس، گروههای سنی و مصرف سیگار نیز مورد بررسی قرار گرفت. جهت حذف عوامل مخدوش کننده و حصول نتایج بهتر و منطقی تر، شرایط زیر برای ورود بیماران به مطالعه در نظر گرفته شد: - دارا بودن پاکت پریودنتال بیش از 3 میلیمتر در اطراف حداقل یک دندان. - مصرف نکردن هیچ نوع آنتی بیوتیک حداقل پانزده روز قبل از نمونهبرداری. - عدم ابتلا به هر گونه بیماری سیستمیک. دراین بررسی سه نمونه مثبت شامل یک گونه اکتینومایسز ویسکوزوس و دو گونه اکتینومایسز نیوزلندی از بیماران با علائم ژنویویت و پریودنتیت به دست آمد. 54% از بیماران مراجعه کننده را زنان و 46% را مردان تشکیل می دادند. پراکندگی سنی بیماران بین 18 تا 57 سال و بیشترین تعداد بیماران (35%) در گروه سنی 31 تا 40 و کمترین تعداد (10%) در گروه سنی زیر 20 سال بود.علت مراجعه 40% از بیماران، ناراحتی و خونریزی از لثه بود که زنان با 42.5% سهم کمتری داشتند.


زینب کدخدا، رویا عطایی،
دوره 17، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

بیان مسأله: افزایش حجم لثه (GOI) یکی از عوارض جانبی و شایع درمان دارویی سیکلوسپورین می‌باشد. آزیترومایسین آنتی‌بیوتیک ماکرولیدی است که تأثیر آن در کاهش افزایش حجم لثه ناشی از مصرف سیکلوسپورین در مقالات متعدد مورد بحث قرار گرفته است.

هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آزیترومایسین سیستمیک بر روی افزایش حجم لثه ناشی از مصرف سیکلوسپورین در بیماران دریافت‌کننده کلیه پیوندی انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی و کارآزمایی بالینی 18 بیمار (6 زن و 12 مرد) پیوند کلیه که افزایش حجم لثه در آنها مشاهده شد، مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران به طور تصادفی در دو گروه درمانی قرار گرفتند: گروه مورد با مصرف آزیترومایسین سیستمیک و گروه شاهد با مصرف پلاسبوی سیستمیک. شاخصهای خونریزی در حین پروب‌کردن (BOP)، طول تاج کلینیکی (CL)، عمق پاکت (PPD)، شاخص افزایش حجم لثه (GOI) و Stent-IDP (فاصله عمودی یک Stent یا Plate در تماس با سطح اکلوزال دندانها در حداقل سه نقطه از قدامی‌ترین نقاط تماس تا نوک پاپی مزیال) قبل از درمان و دو و شش هفته پس از درمان اندازه‌گیری شدند. به منظور تحلیل داده‌های به دست آمده، از آزمونهای Wilcoxon و Mann-Whitney استفاده شد.

یافته‌ها: بیشتر شاخصهای‌ اندازه‌گیری‌شده در دو گروه مورد و شاهد پس از دو هفته به میزان معنی‌داری بهبود یافتند (05/0P<). تفاوت میان دو گروه از نظر تغییر در متغیرهای مورد بررسی در زمانهای مختلف معنی‌دار نبود و بین دو گروه تنها از نظر شاخص BOP تفاوت معنی‌داری وجود داشت (05/0P<)؛ به عبارت دیگر این شاخص پس از شش هفته در گروه مورد بهبود بیشتری را نسبت به گروه شاهد نشان داد.

نتیجه‌گیری: در مجموع از یافته‌های این مطالعه، چنین استنباط می‌شود که تأثیر آزیترومایسین بر افزایش حجم لثه ناشی از مصرف سیکلوسپورین که در مطالعات قبلی گزارش شده تا حدودی اغراق‌آمیز است و احتمالاً تأثیر این دارو فقط کاهش التهاب بوده است.


زینب کدخدا، ساحل سنجابی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1383 )
چکیده

بیان مساله: حذف باکتری Porphyromonas Gingivalis (P.g)  از محیط زیر لثه جهت دستیابی به نتایج موفقیت‌آمیز درمان در بیماران مبتلا به Aggressive Periodontitis (AP) امری ضروری به نظر می‌رسد.

هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی قدرت تأثیر درمان غیر جراحی در کاهش باکتری از پاکت‌های عمیق این بیماران انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه Clinical Trial, 49 بیمار از بین مراجعه‌کنندگان به بخش تخصصی پریودنتیکس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران به طور تصادفی انتخاب شدند. این افراد پس از تشخیص بالینی Aggressive Periodontitis و اثبات وجود p.g پس از نمونه‌برداری از حداقل یک پاکت با عمق بیش از 5 میلیمتر از هر کوادرانت از دهان بیمار وارد مطالعه شدند. در مرحله اول درمان غیر جراحی، پس از آموزش کامل و دقیق OHI به بیماران، درمان جرمگیری و صاف‌کردن سطح ریشه (SRP) به همراه شستشوی داخل پاکت توسط کلرهگزیدین انجام شد. در مرحله دوم بلافاصله یک هفته بعد، درمان آنتی‌بیوتیکی شامل آموکسی‌سیلین 500 میلیگرمی به همراه مترونیدازول 250 میلیگرمی به مدت 10 روز (روزی سه بار) برای بیماران آغاز گردید. در روز اول مطالعه، هفته اول، هفته ششم و ماه سوم پس از آغاز درمان کشت میکروبیولوژیکی P.g به همراه سه شاخص کلینیکی
Bleeding on Probing (Bop), Plakue Index (PI) Probing Pocket depth (PPD)  هر بیمار ثبت گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمونهای آماری t و Wilcoxon تحلیل گردید.

یافته‌ها: نتایج اختلاف معنی‌داری را بین کلونی باکتریایی پس از هر دو مرحله درمان (هفته اول و ششم) در مقایسه با Base Line نشان داد؛ اما در ماه سوم مجدداً تعداد کلونی‌ها افزایش یافت که البته در مقایسه با زمان Base Line بسیار کمتر بود؛ اما اختلاف معنی‌داری از نظر آماری وجود نداشت. در هر سه گروه سنی عمده کاهش کلونی پس از مرحله اول مشاهده شد. این کاهش به دنبال مرحله دوم درمان همچنان ادامه یافت؛ اما در گروه سنی 23-18 سال مشخص‌تر از گروه 35-30 سال بود. شاخصهای کلینیکی BOP، PI، PPD نیز در هفته اول و ششم پس از درمان نسبت به زمان شروع مطالعه بهبود نشان دادند و از نظر آماری دارای اختلاف معنی‌داری بودند؛ اما در ماه سوم پس از درمان شاخص BOP بر خلاف دو شاخص PI، PPD  اختلاف معنی‌داری را با Base Line نشان نداد.

نتیجه‌گیری: کارایی درمان غیر جراحی مکانیکی به همراه مترونیدازول و آموکسی‌سیلین در حذف P.g از عمق پاکت‌های پریودنتال بیماران A.p رضایت‌بخش بود؛ اما ممکن است پس از سه ماه حتی با وجود بهداشت مناسب (شاخص پلاک پایین) احتمال عود بیماری در برخی از بیماران وجود داشته باشد که لزوم درمان مجدد را مشخص می‌سازد. مسلماً مطالعات کلینیکی با زمان پیگیری طولانی‌تر و گروههای مورد درمان متنوع‌تر جهت تأیید این نتایج ضروری به نظر می‌رسد.


سمیه اللهیاری، زینب کدخدا،
دوره 23، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: دقت در اندازه‌گیری‌های پاکت پریودنتال به وسیله پروب به عوامل مختلفی بستگی دارد که بعضی از آنها به شخص معاینه کننده مربوط می‌شوند. هدف از این مطالعه مقایسه اندازه‌گیری عمق پاکت پریودنتال (PPD) Pocket Probing Depth در دو گروه از دانشجویان دندانپزشکی راست دست و چپ دست در معاینات پریودنتال بود.
روش بررسی: هشت بیمار پریودنتال با میانگین سنی 35 سال که از لحاظ سیستمیک سالم بوده و دارای پاکت‌های با عمق 6 -5/0 میلی‌متر بودند و حداقل
20 دندان داشتند، توسط 4 نفر دانشجوی دندانپزشکی راست دست و 4 نفر چپ دست که میانگین سنی آنها 25 سال بود تحت معاینه و پروبینگ پاکت‌های پریودنتال قرار گرفتند. این دانشجویان در مورد معاینه پریودنتال و اندازه‌گیری پاکت پریودنتال توسط پروب ویلیامز آموزش دیدند. یافته‌های به دست آمده در نرم‌افزار SPSS جمع‌آوری و در تجزیه و تحلیل آنها از آزمون‌های T-test و نیز ضریب هم بستگی بین گروهی (ICCs) استفاده شد.
یافته‌ها: اختلاف میانگین PPD به دست آمده از اندازه‌گیری‌های معاینه کننده‌های راست دست و چپ دست کل دهان در دو گروه معنی‌دار بود (05/0(P<، اما به علت اختلاف در مقیاس صدم میلی‌متر (08/0 میلی‌متر) از نظر کلینیکی غیر قابل اعتنا می‌باشد. بیشترین میزان این تفاوت آماری در دندان‌های خلفی نیم قوس راست فک پایین بود (2/0 میلی‌متر=میانگین). با استفاده از T-test و ضریب هم بستگی بین گروهی (ICCS) میان جفت‌های Same and different handed مشاهده شد که روش اندازه‌گیری بین دو گروه نسبتاً مشابه بوده و از میزان تکرارپذیری یکسانی برخوردار بود.
نتیجه‌گیری: طبق نتایج این مطالعه در اندازه گیری PPD افراد راست دست نسبت به افراد چپ دست اختلاف کلینیکی قابل ملاحظه‌ایی دیده نشد.


امیر علیرمضانی، محمدحسین سالاری، محمدرضا پورمند، زینب کدخدا، عباس رحیمی فروشانی، فرزانه امین هراتی، صدیقه قورچیان، زهرا پاکباز، سید سعید اشراقی،
دوره 25، شماره 3 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پریودونتیت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های دهان و دندان می‌باشد که میزان شیوع آن در جوامع مختلف متغیر بوده و باکتری‌های زیادی در اتیولوژی این بیماری دخیل هستند. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان فراوانی و شناسایی باکتری‌های غالب پریودونتوپاتوژن در مبتلایان به پریودونتیت با استفاده از دو روش کشت و مولکولی بود.
روش بررسی: در این بررسی صد نمونه از صد بیمار مبتلا به پریودونتیت بالغین شامل 62 نفر زن و 38 نفر مرد با دامنه سنی 75-24 سال (میانگین 5/11±49 سال) مراجعه‌کننده به بخش پریودنتیکس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران برداشت و با استفاده از دو روش کشت و مولکولی مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون McNemar صورت گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه 63 مورد به روش کشت، مثبت شدند که به ترتیب از 29 بیمار اگریگاتی باکتر اکتینومایستم کومیتنس (Aa)، از 20 بیمار پورفیروموناس ژنژیوالیس (Pg) و پروتلا اینترمدیا (Pi) جدا شد. به علاوه از 14 بیمار دو یا چند گونه باکتری به صورت هم زمان جدا شد. در روش مولکولی از این تعداد نمونه بیمار 64 مورد مثبت شد که به ترتیب از 18 بیمار Aa، از 13 بیمار Pg و Pi جدا شد، به علاوه از 33 بیمار دو یا چند گونه باکتری تواماً جدا گردید.
نتیجه‌گیری: در این پژوهش فراوانی باکتری‌های جدا شده در هر دو روش کشت و مولکولی به ترتیب مربوط به Aa، Pg و نیز Pi به دست آمد. اگر چه در این مطالعه اختلاف معنی‌داری بین روش کشت و مولکولی مشاهده نشد، ولی در تشخیص باکتری‌های مذکور روش مولکولی دارای دقت، اطمینان و سرعت قابل‌توجه می‌باشد. به هر حال برحسب شرایط و امکانات آزمایشگاه می‌توان از یک یا هر دو روش در تشخیص باکتری استفاده نمود.
کلید واژه‌ها: پریودنتیت؛ کشت؛ PCR (Polymerase Chain Reaction)؛ باکتری‌های بی‌هوازی (پورفیروموناس ژنژیوالیس، پروتلا اینترمدیا)؛ باکتری کاپنوفیل (اکتینومایستم کومیتنس)


زینب کدخدا، سحر رفیعی چوکامی، اعظم حسینی،
دوره 30، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش حساسیت سرویکالی دندان  (Cervical tooth hypersensitivity (CTH))به صورت یک درد تیز کوتاه مدت تعریف می‌شود که در عاج اکسپوز به محیط دهان رخ می‌دهد. هدف از این مطالعه ارزیابی کارایی خمیر دندان ضدحساسیت حاوی پتاسیم نیترات (Sensodyne®) در از بین بردن CTH، با کاربرد موضعی و یا به صورت خمیر دندان می‌باشد.

روش بررسی: 36 بیمار پریودنتال که پس از درمان جرمگیری مبتلا به CTH شده بودند وارد این مطالعه شدند. آن‌ها به صورت تصادفی به سه گروه - I مسواک زدن دندان بدون خمیردندان، - II استفاده موضعی از خمیردندان حاوی نیترات پتاسیم 5%،- III  مسواک زدن با خمیردندان حاوی نیترات پتاسیم %5 وارد شدند. ارزیابی CTH توسط محرک‌های سرما و تبخیری (با استفاده از اسپری آب و هوا)، در ابتدا، یک، سه و شش هفته پس از درمان انجام شد. جهت مقایسه تغییرات میزان درد در طول زمان، بدلیل وجود اثر متقابل بین متغیر گروه های مورد مطالعه و زمان، از آنالیز واریانس یک طرفه در هر مقطع زمانی استفاده شد. با توجه به اختلاف واریانس بین گروه‌ها برای مقایسه دو به دوی گروه‌ها از آزمون Dunnett T3 استفاده گردید.

یافته‌ها: در طول مدت مطالعه، هیچ عوارض جانبی مشاهده نشد. در هر سه گروه، درد به تدریج کاهش یافت. استفاده موضعی از خمیردندان مطلوب‌ترین اثر را بر CTH داشت به طوری که وقتی با گروه اول مقایسه شد درصد کاهش درد به لحاظ آماری معنی‌دار بود (03/0P=).

نتیجه گیری: استفاده موضعی از خمیردندان حاوی نیترات پتاسیم 5% به عنوان یک عنصر ضد حساسیت یک انتخاب خوب برای درمان CTH است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb