بیان مسأله: با کاربرد صحیح سایلن (Silane) بدون نیاز به اچ کردن سطوح سرامیکی با اسید هیدروفلوئوریک, اتصال (Bond) مطلوب کششی بین سرامیک ورزین حاصل میگردد. با توجه به اهمیت اتصال سرامیک به رزین کامپوزیتی در دندانپزشکی، امروزه بررسی بیشتر روش کاربردی صحیح سایلن با آزمونهای مناسبتردیگر ضروری به نظر میرسد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه Interfacial Fracture Toughness سطوح سرامیکی صاف و خشن باندشده با روش صحیح کاربرد سایلن به یک رزین انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی, ۸۰ دیسک سرامیکی به قطر ۱۰ و ضخامت ۲ میلیمتر تهیه گردید. به منظور Surface Treatment از چهار روش مختلف ۱) پالیش سطوح سرامیکی تا ۱ میکرون, ۲) Gritblast با ذرات آلومینای ۵۰ میکرون, ۳) اچینگ با اسید HF ۱۰% به مدت ۲ دقیقه و ۴) Gritblast و اچینگ استفاده شد. (در هر گروه ۲۰ نمونه مورد بررسی قرار گرفت.) دیسکهای سرامیکی داخل رزین PMMA قرار داده شدند و در ناحیه Adhesive، توسط نوار تفلون پوشانده شدند. یک سوراخ گرد به قطر ۳ میلیمتر با زاویه ۹۰ درجه روی نوار تفلون پانچ شد. سطوح سرامیکی Expose مانده, توسط روش بهینهشده کاربرد سایلن، Treat شدند و بعد از کاربرد یک Unfilled Resin, رزین استوانهای به قطر ۴ و طول ۱۱ میلیمتر بر روی آن ساخته شد؛ سپس نمونهها در دو محیط نگهداری مختلف (گروه A: آب مقطر ۳۷ درجه سانتیگراد به مدت ۲۴ ساعت و گروه B: آب مقطر ۳۷ درجه سانتیگراد به مدت ۳۰ روز) قرار گرفتند. (IC) Interfacial Fracture Toughness با سرعت mm/min۱ اندازهگیری شد. نحوه شکست با استفاده از استریومیکروسکوپ و سطوح شکست با استفاده از میکروسکوپ الکترونی بررسی گردیدند. به منظور تحلیل دادهها از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون Independent-Samples t استفاده شد.
یافتهها: مقدار میانگین Interfacial Fracture Toughness به شرح زیر بود:
۱) گروه A: ±SD J/m۲ ۸/۱۲۷±۴/۳۷۹ (۴، ۸/۱۶۹±۵/۳۶۴ (۳، ۲/۱۰۹±۵/۳۰۴ (۲، ۸/۱۱۴±۱/۳۱۷
۲) گروه B: ±SD J/m۲ ۴۸۹±۹/۶۳۹ (۴، ۶/۱۸۲±۳/۶۲۹ (۳، ۱/۱۸۵±۶۴۸ (۲، ۴/۱۳۴±۶/۲۵۵
بین میانگین میزان GIC گروههای A۱ تا A۴ اختلاف معنیداری وجود نداشت (۰۵/۰P>). اما میانگین میزان GIC در گروه B۱ به طور معنیداری با گروههای B۲، B۳ و B۴ اختلاف داشت (۰۵/۰P<)؛ همچنین افزایش قابل ملاحظهای در میزان GIC در گروههای اچشده و Gritblastشده بعد از ۳۰ روز نگهداری در آب مقطر ۳۷ درجه سانتیگراد وجود داشت (۰۵/۰P<). نحوه شکست بهطور غالب بهصورت Interfacial و یا Cohesive در رزین بود.
نتیجهگیری: روش آزمون اندازهگیری Fracture Toughness مورد استفاده در این تحقیق میتواند برای ارزیابی ناحیه Adhesive در سیستمهای سرامیک- رزین مناسب باشد و در صورت استفاده از روش مناسب کاربرد سایلن، گیرمیکرومکانیکال با Gritblast نمودن سطوح سرامیکی بدون نیاز به اچ کردن سطوح سرامیکی با HF کافی است.
بیان مسأله: fracture properties یک پیشنیاز اساسی برای ارزیابی خصوصیات یک ماده شکننده میباشد. مواد رزین کامپوزیتی کاربرد وسیعی در دندانپزشکی امروزی دارند و جزو مواد شکننده محسوب میشوند؛ یکی از مهمترین آزمونهای بررسی fracture properties آزمون (FT) fracture toughness میباشد که اطلاعات ارزشمندی در مورد خواص و ماهیت ماده در برابر شکست ارائه میدهد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف اندازهگیری fracture toughness کامپوزیت ایدهآل ماکو (تولید داخل) و مقایسه آن با نمونههای خارجی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، نمونههای مواد رزین کامپوزیتی شامل: الف- Tetric Ceram (Ivoclar-Vivadent)، ب- Brilliant (Coltene/Whaledent)، ج- SpectrumTPH (Dentsply) و د- Ideal Macoo (Ideal- Macoo) در مولد مخصوص که یک ناچ به شکل V با زاویه ۹۰ درجه در آن تعبیه شده بود، پک و با light curing به مدت ۱۲۰ ثانیه پلیمریزه شدند (تعداد=۱۵)؛ سپس نمونهها در آب مقطر با دمای ۳۷ درجه سانتیگراد به مدت ۴۸ ساعت قرار گرفتند. آزمون نمونهها در دستگاه Zwick Universal Testing Machine با اعمال نیرو از یک رولر سیلندری شکل روی ناچ تعبیه شده در نمونهها انجام گرفت (mm/min۵/۰). از دادههای بهدست آمده میزان FT محاسبه شد (KIC و torque to fracture). برای تحلیلدادهها از آزمون آماری One-way ANOVA و آزمون Tukey HSD استفاده شد.
یافتهها: مقدار میانگین KIC و torque to fracture برای هر یک از مواد مورد آزمون به ترتیب زیر بود:
۰۸/۳ (الف± ۴۲/۰, ۹۹/۱۶ ±۳۴/۲ ۸۸/۲ (ب ± ۶۳/۰, ۰۴/۱۶ ± ۹۸/۱
۴۰/۳ (ج± ۵۳/۰, ۷۵/۱۸ ±۹۳/۲ ۸۷/۲ (د ± ۴۶/۰, ۷۸/۱۵ ± ۵۷/۲ N/mm±SD, MN/m۳/۲±SD
نتایج آنالیز آماری بیشترین میزان T و KIC را در گروه ج نشان داد که به طور معنیداری با گروههای ب و د تفاوت داشت (۰۵/۰P<). میانگین T و KIC مربوط به کامپوزیتهای گروههای الف، ب و د از نظر آماری با هم تفاوت معنیداری را نشان ندادند (۰۵/۰P>).
نتیجهگیری: با ارزیابی fracture toughness مواد مورد مطالعه در این تحقیق، میزان FT مربوط به رزین کامپوزیت SpectrumTPH (Dentsply) به طور معنیداری بیشتر از کامپوزیت ایدهآل ماکو تولید داخل بود. اما میانگین FT کامپوزیت ایدهآل ماکو با سایر مواد خارجی مورد آزمون تفاوت معنیداری را نشان نداد که میتوان آن را قابل قبول دانست.
ترمیمهای کامپوزیتی سهم بزرگی از درمانهای دندانپزشکی دارند. زیبایی آنها باعث شده که انتخاب نخست بیماران به خصوص در مناطق در دید باشند. یکی از معایب این ترمیمها نشت لبهای بوده که میتواند باعث پوسیدگی ثانویه و حساسیت پس از ترمیم شود. هدف از این مقاله مروری بررسی برخی راهکارهای نظری و بالینی موجود ارایه شده در مقالات برای مقابله با این مشکل بود. در حدود ۵۰ مقاله ثبت شده که از موتورهای جستوجوگر Pubmed, SCOPUS و Google Scholar استخراج شدند مورد بررسی قرار گرفته و هرکدام از این مقالات با توجه به کلید واژههایشان و راهکارهای ارایه کرده در یکی از طبقات نوع ماده ترمیمی مورد استفاده، تکنیک پرکردن حفره، استفاده از لاینر و استفاده از مواد ضد باکتریال و ضد حساسیت به عنوان آماده کنندههای سطوح قرار گرفتند. تمامی مقالات مورد بحث در این مقاله مروری تأکید کردند که هیچ راهی برای رساندن میکرولیکیج به صفر وجود ندارد ولی با این حال میتوان با کمک راهکارهایی این میزان میکرولیکیج را تقلیل داد که باتوجه به طبیعت چند فاکتوری و عدم تشابه شرایط دهان با محیط آزمایشگاه عملاً نمیتوان با قاطعیت درمورد یک گزینه خاص نظر قطعی داد. همچنان بر انجام مطالعات بیشتری برای بررسی ارتباط عوامل کلینیکی و غیر کلینیکی تأثیرگذار در این زمینه میباشد.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی میباشد.
طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق
© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0
Designed & Developed by: Yektaweb