جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای یزدی

اسماعیل یزدی،
دوره 1، شماره 2 - ( 6-1366 )
چکیده

Juvenile ossifying Fibroma های فکین نسبتا نادر و مهترین اعضای گروه ضایعات Fibro-Osseous را تشکیل می دهند. اتیولوژی و خاستگاه بافتی آنها کاملا روشن نشده است و هیستوپاتولژی نسبتا گوناگونی دارند. یافته های رادیوگرافیک، بسته به سرعت گسترش، مرحله و قدمت ضایعه از یک رادیولوسنسی کیست مانند تانمای شیشه ماتی (گراندگلاس) متراکم با حدود کاملا متمایز تغییر می کند. از نظر هیستولوژی علاوه بر خصیصه های کلی یک Ossifying Fibroma استرمای پرسلول حاوی تعداد زیادی استئوبلاست و سلولهای چند هسته ای غول آسا (استئوکلاستها) و بخصوص جزایری از Psammoma-Like Bodies را نیز نشان می دهند. ضایعه بسیار اگرسیو و بهمین دلیل صفاتی چون "Locally Invasive و یا Low Grade Malignancy" با تمایل به عود به آن داده شده است. بازنگری به لیتراتور مسئله دشواری در تحقق تشخیص قطعی .J.O.F را مبتنی بر فقط یکی از پارامترهای کلینیکی، رادیوگرافی و یا هیستولوژی روشن می سازد. در یک Management صحیح در مورد .J.O.F بنظر می آید که تفکیک این ضایعه از دیگر نئوپلاسمهای نیک خیم و بدخیم، خصوصا دیسپلازی فیبرو بسیار مهم است. دو مورد Ossifying Fibroma از نوع اگرسیو و وسیع فک پایین در دو پسر بچه 4 و 7 ساله گزارش می شود. این دو مورد خصیصه های .J.O.F را بخوبی در ابعاد مختلف متجلی می نمایند. مطالعات کلینیکولابراتواری، رادیوگرافیک و هیستوپاتولوژیک معماهای تشخیصی مطرح شده در ارتباط با این دو تومور وسیع و اگرسیو فک را بعنوان .J.O.F حل نمودند و درمان جراحی آنها از طریق Hemimandibulectomy بدون عوارض بعد از عمل انجام گرفت.


امیرحسین فخرائی، اسماعیل یزدی، مسعود فلاحی مطلق،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1373 )
چکیده

پیوند دندان از فردی به فرد دیگر یکی از راههای جایگزینی دندان از دست رفته است. این روش با توجه به مزایای فراوانی که دارد می تواند بعنوان یک روش درمانی در کلینیک مورد استفاده قرار گیرد. تکنیکهای مختلفی در پیوند دندان وجود دارد. سالمترین و بی خطرترین روش، پیوند دندان غیر زنده یا اصطلاحا پیوند آلوستاتیک دندان می باشد. در این روش احتمال ایجاد آنتی ژنیسیته در فرد گیرنده بسیار کم می باشد و انتقال بیماریهای عفونی نظیر هپاتیت و ایدز نیز با توجه به روش کار به صفر می رسد. هدف از این تحقیق بررسی نتایج کلینیکی آلوترانسپلانتاسیون دندان می باشد. در این مطالعه 15 بیمار تحت درمان پیوند دندان غیر زنده با پیگیری 18 ماهه قرار گرفته اند، فقط یک مورد دفع پیوند ملاحظه شد که آنهم ناشی از Traumatic Rejection بود، در تمام بیماران تحلیل جایگزینی و در دو بیمار همزمان تحلیل آماسی نیز مشاهده گردید. از تمام بیماران آزمایش WBC Cross Match with pannel cell بعمل آمد که پاسخ آن در تمامی موارد منفی بود.


اسماعیل یزدی، فرزانه آقاحسینی،
دوره 10، شماره 1 - ( 2-1376 )
چکیده

ضایعات کراتوتیک گسترده غیر قابل برداشت مخاط دهان نسبتا شایع و متنوع می باشند درمان آنها مشکل زا و داروهای مختلفی با رژیمهای خاص مورد استفاده قرار گرفته اند. از سولفات بلئومایسین، در دو مطالعه مقدماتی بر روی تعداد محدودی از بیماران (مجموعا 9 بیمار) استفاده و گزارش شده است. در بررسی حاضر، تعداد بیشتری از بیماران با پیگیری طولانی تر، 50 بیمار مبتلا به لیکن پلان و لوکوپلاکیا با پیگیری 21 ماهه، تحت درمان موضعی با این دارو قرار گرفتند. در تحلیلهای آماری از روش Kaplan Meier و آنالیز Cox. Regression استفاده گردید. نتایج حاصل از بررسی و نتیجه گیری ما، موید این مطلب است که دارو در خیلی از موارد خصوصا لکوپلاکیا ضایعه را بر می دارد و یا حداقل جهت جلوگیری از مزمن شدن و احتمالا بروز تغییرات بدخیمی در آن می تواند بسیار موثر باشد. بطوریکه در 9 مورد لوکوپلاکیا فقط دو مورد عود ناقص داشتیم و تحلیلهای آماری نشان دادند که چنانچه تا حدود 11 ماه پس از اختتام درمان عود عارض نگردد شانس عود تقریبا منتفی است. در مورد لیکن پلان که شامل 41 بیمار می شدند درصد بالایی بدون عود بودند و مواردیکه تا 17 ماه پس از اختتام درمان عود نداشتند دیگرعودی نشان ندادند و در موارد عود حالات روانی جسمانی ناشی از پی آمد استرسهای مختلف در بازگشت آنها بی تاثیر نبودند. نهایتا اینکه مصرف سولفات بلئومایسین موضعی در درمان ضایعات کراتوتیک گسترده مخاط دهان در بررسی حاضر موفقیت آمیز و کاربرد کلینیکی آن قابل توصیه می باشد.


اسمعیل یزدی، نسیم تقوی، محمد اسلامی،
دوره 12، شماره 1 - ( 5-1378 )
چکیده

Nucleolar Organizer Regions (NORs حلقه هایی از rDNA هستند که در انسان بر روی بازوی کوتاه پنج کروموزم اکروسانتریک 13، 14، 15، 21 و 22 قرار دارند. در این ساختمانها پروتئینهایی وجود دارند که به عنوان تمایل اتصال به یون نقره و ایجاد واکنش می توان نواحی وجود آنها را رؤیت کرد؛ این واکنش AgNOR نامیده می شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی روش AgNOR در جهت تعیین درجه بدخیمی لنفوم غیرهوچکینی (Non-Hodgkin Lymphoma) سر و گردن انجام یافته است. بررسی بر روی 41 بیمار مبتلا به NHL سر و گردن که برشهای هیستولوژیک آنها براساس سیستم Formulation Working درجه بندی شدند، انجام گردید و از بلوکهای پارافینه آنها جهت رنگ آمیزی نیترات نقره استفاده شد. نتایج حاصل پس از رنگ آمیزی براساس روش استاندارد Crocker نمایانگر میانگین NORs در3 گروه Low grade و Intermediate grade و High grade به شرح زیر بود: در گروه Low grade (یازده نمونه): 1.66 (98%=Standard Error Mean؛ 1.66=Mean). در گروه Intermediate grade (پانزده نمونه): 2.25 (84%=SEM؛ 2.25=Mean). در گروه High grade (پانزده نمونه): 5.19 (11%=SEM؛ 5.19=Mean). با تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده می توان ادعا نمود که روش فوق می تواند در جهت افتراق 3 گروه NHL، پروگنوز و طرح درمان آنها کاربرد کلینیکی داشته باشد.


فرشته بقائی نائینی، اسماعیل یزدی، مریم سیدمجیدی،
دوره 15، شماره 4 - ( 11-1381 )
چکیده

تشخیص افتراقی بین پلئومورفیک آدنوما به عنوان شایعترین نئوپلاسم غده بزاقی از نظر تغییرات ریزبینی با دو نئوپلاسم شایع دیگر غدد بزاقی، آدنوئید سیستیک کارسینوما و موکواپیدرموئید کارسینوما دشوار و پیچیده می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه شدت رنگ پذیری بین پلئومورفیک آدنوما، آدنوئید سیستیک کارسینوما و موکواپیدرموئید کارسینوما در رنگ آمیزی با PTAH و H&E و نیز ارتباط بین شدت رنگ پذیری با PTAH و درجه بدخیمی در موکواپیدرموئید کارسینوما انجام شد. هفتاد و دو نمونه پارافینه شامل 24 مورد پلئومورفیک آدنوما، 24 مورد آدنوئید سیستیک کارسینوما و 24 مورد موکواپیدرموئید کارسینوما انتخاب و برشها با PTAH رنگ آمیزی گردیدند. شدت رنگ پذیری به طور کلی و شدت رنگ پذیری هسته و سیتوپلاسم سلولهای تومورال تعیین و با نتایج حاصل از روش رنگ آمیزی H&E مقایسه گردید. در تحلیل نتایج، از آزمونهای Kruskal-Wallis و Wilcoxon signed ranks استفاده شد. مدل Logistic برای بدست آوردن نسبت احتمال خوش خیم یا بدخیم بودن تومور با استفاده از شدت رنگ پذیری هسته و سیتوپلاسم سلول های تومورال و سن بیمار ارائه شد. در این مطالعه، بین شدت رنگ پذیری هسته سلول های تومورال در پلئومورفیک آدنوما و نیز بین شدت رنگ پذیری در سیتوپلاسم سلولهای تومورال در آدنوئید سیستیک کارسینوما در دو روش رنگ آمیزی، تفاوت معنی داری مشاهده گردید، اما در سایر موارد ارتباطی دیده نشد. از طرف دیگر، بین شدت رنگ پذیری کلی، هسته و سیتوپلاسم سلول های تومورال و نوع تومور ارتباط آماری معنی داری بدست آمد. بین درجه بدخیمی موکواپیدرموئید کارسینوما و شدت رنگ پذیری کلی، شدت در هسته و سیتوپلاسم سلول های تومورال ارتباطی ملاحظه نشد. در مدل Logistic ارائه شده معلوم شد ارتباط مستقیمی بین بدخیم بودن تومور با سن بیمار و شدت رنگ پذیری هسته سلول های تومورال وجود دارد ولی شدت رنگ پذیری سیتوپلاسم سلول های تومورال و بدخیم بودن تومور با هم نسبت معکوس داشتند. یافته ها نشان داد که این دو روش رنگ آمیزی نتایج تقریبا مشابهی دارند ولی PTAH در تشخیص افتراقی ضایعات مورد نظر موثر و مفید می باشد.


مژگان پاک نژاد، اصغر میرعمادی، مجتبی طباطبایی یزدی، مهدی خداداد مترجمی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1382 )
چکیده

بیان مساله: ارتباط میان سطح فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلکالین فسفاتاز (ALP) در مایع شیار لثه (GCF) با التهاب و از دست رفتن چسبندگی پریودنتال به اثبات رسیده است؛ اما در مورد ایمپلنت مطالعات انجام شده کافی نمی باشد. هدف: این مطالعه با هدف بررسی وجود و سطح فعالیت AST و ALP و ارتباط آنها با عمق پاکت انجام شد؛ همچنین خونریزی در مایع شیار اطراف ایمپلنت های دندانی به منظور بررسی امکان استفاده از آنها به عنوان یک شاخص کمک تشخیصی در درمان ایمپلنت مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: در این تحقیق 41 ایمپلنت دندانی (گروه مورد) و 41 دندان قرینه آنها (گروه شاهد) در 21 بیمار مورد بررسی قرار گرفت. در جلسه اول اطلاعات کلی مربوط به ایمپلنت ها، میزان عمق پاکت، ایندکس تغییر یافته خونریزی (msBI) و ایندکس تغییر یافته پلاک (mPI) ثبت شد. در جلسه دوم از مایع شیار لثه دندان و مایع شیار اطراف ایمپلنت نمونه گیری شد. فعالیت AST و ALP با استفاده از اسپکتروفتومتر مورد سنجش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای t و Mann-Whitney و برای بررسی همبستگی از ضریب همبستگی پیرسون اسپیرمن استفاده شد.

یافته ها: فعالیت AST بین دو گروه اختلاف معنی داری را نشان داد (P<0.001)؛ میانگین فعالیت آنزیم ALP نیز در گروه مورد بیش از شاهد بود ولی این اختلاف معنی دار نبود. پس از حذف اثر متغیرهای مخدوش کننده، میانگین AST در گروه مورد 54.6 با خطای معیار 2.3 و در گروه شاهد 44.8 با خطای معیار 2.3 حاصل شد (P=0.004). میانگین ALP نیز به ترتیب در گروه مورد 36.6 با خطای معیار 2.2 و در گروه شاهد 35.4 با خطای معیار 2.2 به دست آمد (P=0.4)؛ AST و ALP با سایر شاخصهای کلینیکی مثل PD و mSBI ارتباط مستقیمی داشت که در گروه مورد این رابطه معنی دار بود.

نتیجه گیری: براساس یافته های این مطالعه، آنالیز مایع شیار اطراف ایمپلنت می تواند به عنوان یک روش تشخیصی مناسب در ارزیابی موفقیت ایمپلنت های دندانی بکار گرفته شود.


کاظم آشفته یزدی، محمد اسلامی، علی سلیمانی، محمد سعید شیخ‌رضایی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

بیان مسأله: پاکسازی و شکل‌دهی کانال یکی از گامهای مهم در درمان ریشه دندان می‌باشد. در این مورد هر روزه وسایل جدیدی توسط شرکتهای مختلف طراحی و وارد بازار می‌شوند.
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه میزان کارایی روشهای چرخشی Profile، Protaper، Flex Master و دستی NiTi K-File در آماده‌سازی کانال ریشه انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی 80 ریشه مزیال دندانهای مولر فک پایین انسان که تازه بیرون آورده شده بودند، انتخاب شدند. در هر ریشه یکی از کانال‌ها به عنوان شاهد و کانال دیگر به عنوان مورد در نظر گرفته شد. این ریشه‌ها به چهار گروه مساوی تقسیم شدند و هر یک از آنها توسط یکی از فایل‌های Profile، Protaper، Flex Master و فایل دستی  NiTi Kآماده شدند. پس از دکلسیفیکاسیون, مقاطع میکروسکوپی از ریشه‌ها در فاصله 3 و 5 میلیمتری از انتهای اپکس تهیه شد و با استفاده از میکروسکوپ نوری ارزیابی شد. معیار ارزیابی بر اساس میزان دبری و پره‌دنتین باقیمانده و میزان صاف شدن دیواره‌های کانال بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون آماری Kruskal- Wallis تحلیل گردید.
یافته‌ها: میزان دبری باقیمانده در مقطع 3 میلیمتری، در گروه Protaper، Flex Master به طور معنی‌داری کمتر بود (05/0P<) ولی در مقطع 5 میلیمتری اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. از نظر میزان پره‌دنتین باقیمانده در مقاطع 3 و 5 میلیمتری اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. Protaper به طور معنی‌داری دیواره‌های صاف‌تری نسبت به گروههای دیگر در مقاطع 3 و 5 میلیمتری ایجاد نمود
(05/0P<).

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد برای پاکسازی کانال ریشه استفاده از فایل Protaper، مناسب‌تر باشد.


محمد سعید شیخ‌رضایی، نصرت‌اله عشقیار، بابک فرزانه، کاظم آشفته یزدی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1383 )
چکیده

بیان مسأله: در درمان ریشه, تمیز کردن و شکل‌دادن کانال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و جهت موفقیت در آن رعایت اصول Shilder الزامی است. از سوی دیگر رعایت این اصول توسط فایل‌های Stainless Steel و به روش دستی مشکل و وقت‌گیر است، در فناوری نوین برای رفع این مشکلات تسهیلات جدیدی از جمله فایل‌های Nickel- Titanium (NiTi) و وسایل موتوری عرضه شده است.

هدف: مطالعه حاضر با مقایسه میزان پاکسازی کانال ریشه بین سه وسیله ماشینی Rotary، Reciprocal و Vertical در شرایط
In-vitro انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی, از 60 ریشه مزیال دندانهای مولر اول و دوم فک پایین انسان استفاده شد. نمونه‌ها به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در هر نمونه یک کانال به عنوان شاهد و دیگری به عنوان نمونه مورد آزمایش منظور گردید. در گرو‌ههای Reciprocal وVertical ازفایل‌های NiTi دستی و درگروه Rotary از فایل‌های NiTi چرخشی‌استفاده شد. پس از اتمام پاکسازی کانال, مقاطع با فواصل 3 و 5 میلیمتری از آپکس آناتومیک تهیه شد؛ سپس مقاطع توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت. معیار ارزیابی براساس مقدار دبری باقیمانده در کانال کار شده، پره‌دنتین باقیمانده و میزان صاف شدن دیواره‌های کانال کارشده نسبت به کانال شاهد بود. اطلاعات به دست آمده با استفده از آزمون غیرپارامتری Kruskal-Wallis تحلیل گردید.

یافته‌ها: بین میزان پاکسازی در مقاطع 3 و 5 میلیمتری تمام گروهها، اختلاف معنی‌داری وجود نداشت، اما تفاوت سرعت کارکرد، بین تمام گروهها معنی‌دار و برتری به ترتیب مربوط به Rotary, Reciprocd و سپس Vertical بود.

نتیجه‌‌گیری: Rotary, Reciprocd و Vertical از نظر توانایی پاکسازی با یکدیگر تفاوتی ندارند اما سرعت Rotary از Reciprocal و Vertical و Reciprocal از Vertical به‌طور قابل توجهی بیشتر است. بر همین اساس می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که Rotary نسبت به دو وسیله دیگر، در درمانهای معمول کانال ریشه برتر می‌باشد.


کاظم آشفته یزدی، بهرام فتح‌الله‌زاده، شهاب دانشور،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

بیان مسأله: امروزه کنترل عفونت یکی از اصول حرفه‌ای کار دندانپزشکی است و کمتر کسی در مورد ضرورت آن تردید دارد؛ به‌علاوه تمامی وسایل و دستگاههای دندانپزشکی می‌توانند به عنوان منبع بالقوه انتقال عفونت محسوب شوند.
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان آلودگی تعدادی از مواد یک بار مصرف دندانپزشکی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی- توصیفی، چهار ماده مصرفی (رول پنبه، گوتاپرکا، سرساکشن و کارپول) به صورت تصادفی و با محیط کشت انتقالی (تریپتونسویبرات) انتخاب و پس از 24 ساعت قرار دادن در انکوباتور به سه محیط کشت افتراقی (مک‌کانکی، شوکلات آگار، بلادآگار) منتقل شدند؛ پس از 24 ساعت، در صورت رشد کلنی، از باکتری به دست آمده، به شیوه رنگ‌آمیزی gram لام تهیه شد و مورد مطالعه قرار گرفت. این بررسی به مدت 17 هفته به صورت نمونه‌گیری زمان‌بندی شده انجام شد.
یافته‌ها: تمام سرساکشن‌ها، آلوده به باکتری باسیلوس سرئوس بودند. رول پنبه‌ها در مجموع 2 مورد آلودگی باسیلوس سرئوس، 2 موردکوکسی گرم مثبت گوگلاز منفی (اپیدرمیدیس)، 1 مورد استرپتوکوک ویریدانس و 1 مورد آنتریوباکتر گروه A را نشان دادند؛ کارپول‌ها 1 مورد آلودگی به استافیلوکوک اپیدرمیدیس و 2 مورد استرپتوکوک ویریدانس داشتند؛ در 2 مورد آلودگی به باسیلوس سرئوس در گوتاپرکاها مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: بر اساسا نتایج این مطالعه، بیشترین میزان آلودگی مواد مصرفی دندانپزشکی در سرساکشن مشاهده شد؛ همچنین آلودگی با باسیلوس سرئوس بیش از سایر موارد بود.


فرین کیانی یزدی، مسعود گل شاه، محبوبه رزمخواه، عباس قادری،
دوره 26، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: آپوپتوز یا مرگ برنامه‌ریزی شده سلول نقش مهمی در پاتوژنز بیماری‌های متعدد ایفا می‌کند. مطالعات پیشین پیشنهاد کننده نقش آپوپتوز در پاتوژنز بیماری پریودنتال می‌باشند؛ از طرف دیگر دیابت ملیتوس می‌تواند آپوپتوز سلول‌های بافت‌های همبندی را افزایش دهد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان بیان پروتئین‌های دخیل در آپوپتوز در بافت لثه افراد دیابتیک و غیردیابتیک مبتلا به پریودنتیت مزمن بود.

  روش بررسی: 25 بیمار مبتلا به دیابت و پریودنتیت مزمن و 16 فرد غیردیابتیک مبتلا به پریودنتیت مزمن در این مطالعه شرکت کردند. 4 هفته پس از جرم‌گیری و تسطیح ریشه به همراه آموزش روش‌های بهداشت دهان، به منظور درمان پریودنتیت جراحی پریودنتال برای بیماران انجام شد و بافت‌های لثه‌ای به دست آمده حین جراحی به آزمایشگاه فرستاده شد تا به کمک روش real-time PCR میزان بیان پروتئین‌های Fas ، P53 ، Bcl-2 و Survivin بررسی گردد. داده‌ها توسط تست Mann-Whitney و Chi-squared آنالیز شدند.

  یافته‌ها: پروتئین‌های پیش آپوپتوزی Fas) و (P53 به شکل معنی‌داری در بافت لثه بیماران دیابتیک (به ترتیب 6-10×5/9 و 6-10×4/2) بیشتر از افراد غیردیابتیک (به ترتیب 7-10×4/9 و 7-10×6/5) بیان شده بود (05/0 P< )، درحالیکه تفاوت در میزان بیان پروتئین‌های ضدآپوپتوزی Bcl-2) و (Survivin معنی‌دار نبود (به ترتیب 8-10×7/9 و 7-10×5/3 در مقابل 7-10×4/1 و 7-10×1/3) (به ترتیب 91/0 P= و 29/0 P= ).

  نتیجه‌گیری: میزان آپوپتوز در بافت همبند لثه افراد دیابتیک مبتلا به پریودنتیت مزمن بیشتر از افراد غیردیابتیک با شرایط پریودنتال یکسان بود. بنابراین تداخل در بیان یا عملکرد پروتئین‌های پیش آپوپتوزی Fas) و (P53 می‌تواند هدف جدیدی در درمان بیماری پریودنتال مبتلایان به دیابت باشد.


ظفر مهدوی ایزدی، عزت‌الله جلالیان، محمد حسن سالاری، شیما عظیم‌زاد، تهمینه صفایی، مهدی شیرازی، بهزاد سالاری،
دوره 26، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: باتوجه به کاربرد فراوان پست‌های غیرفلزی پیش‌ساخته در دندانپزشکی امروز و عدم وجود اطلاعات کافی در زمینه نحوه پخش استرس آنها در دیواره کانال دندان، این تحقیق با هدف مقایسه تأثیر دو نوع پست فایبر Simple taper و Double taper بر توزیع تنش بر دیواره‌های کانال ریشه دندان به روش فتوالاستیک انجام شد.

  روش بررسی: این تحقیق به روش Experimental در سیستم فتوالاستیک انجام شد. در این تحقیق دو نوع پست فایبر Simple taper و Double taper با قطر 9/0 و طول 20 میلی‌متر و اپوکسی رزین استفاده شد. ابتدا دو مدل فتوالاستیک با ابعاد دندانی ساخته و پست‌های موردنظر درون آنها قرار داده شد و Core مربوط به هر پست روی مدل موردنظر ساخته شده هریک از مدل‌ها در دستگاه پولاریسکوپ تحت بار قرار گرفته و از حلقه‌های رنگی Fringe order تشکیل شده عکس‌برداری شد .

  یافته‌ها: در بارگذاری 100 نیوتن تحت زاویه 90 درجه در ناحیه سرویکال و اپیکال در پست فایبر simple taper Fringe order اعداد 39/1 و 5/2 و در پست فایبر Double taper 39/1 و 35/2 را نشان داد. در بارگذاری 150 نیوتون تحت زاویه 30 درجه در دو ناحیه سرویکال و اپیکال پست فایبر Simple taper Fringe order اعداد 4 و 65/2 و در پست فایبر Double taper 4 و 5/2 بود.

  نتیجه‌گیری: در نیروهای عمودی و مایل پست فایبر Double taper نحوه پخش استرس بهتری را نسبت به پست فایبر Simple taper نشان می‌دهند.


اسماعیل یاسینی، منصوره میرزایی، بهار صفایی یزدی، زهره مرادی،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از بزرگ‌ترین معایب استفاده از رزین‌های کامپوزیتی، تغییرات ابعادی و انقباض ناشی از پلیمریزاسیون می‌باشد. این انقباض سبب ایجاد میکرولیکیج در ترمیم و منجر به شکست ترمیم و آسیب رساندن به پالپ دندان می‌شود. هدف از این مطالعه، مقایسه تأثیر استفاده از دو نوع دستگاه لایت کیور با متدهای مختلف بر میزان میکرولیکیج ترمیم‌های کلاس II کامپوزیتی بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۳۰ دندان کشیده شده مولر انسانی تهیه به صورت تصادفی به سه گروه ده تایی تقسیم شدند. در مزیال و دیستال هر دندان باکس پروگزیمالی ایجاد شد.پس از اچ کردن و قرار دادن باندینگ، در گروه  :AدستگاهLED standard mode، گروه :B لامپ کوارتز‌هالوژن تنگستن (QTH) و گروهLED pulse curing mode :C  جهت کیورینگ باندینگ استفاده شد. سپس کامپوزیت Z۲۵۰ در سه لایه در داخل حفره قرار گرفت و هر لایه با استفاده از دستگاه‌های ذکر شده به مدت ۲۰ ثانیه کیور شد. پس از انجام ترموسایکلینگ و قرارگیری نمونه‌ها به مدت ۲۴ ساعت در محلول ۲% متیلن بلو و برش مزیودیستالی، به کمک دستگاه استریومیکروسکوپ نفوذ متیلن بلو به دیواره‌های حد فاصل ترمیم و دندان از لحاظ کمی مورد بررسی قرار گرفت. برای آنالیز داده‌ها از آزمون‌های One Way ANOVA و Kolmogorov-Smirnov با سطح معنیداری ۰۵/۰ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج آزمون‌های کمی نشان داد که هیچ تفاوت معنی‌داری در میزان میکرولیکیج بین گروه‌های آزمایشی در نیمه باکالی و لینگوالی وجود نداشته است (۰۵/۰P>).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به دست آمده تفاوتی در میزان میکرولیکیج ترمیم‌های کلاس II کامپوزیتی با مدهای مختلف دستگاه لایت کیور LED و لامپ کوارتزهالوژن تنگستن وجود ندارد.

اعظم احمدیان یزدی، ثمره مرتضوی، حسین سعیدی مقدم،
دوره 32، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با بروز خطا در تصاویر رادیوگرافی داخل دهانی، تشخیص دندانپزشک دچار اشکال شده و طرح درمان بیمار نیز ممکن است دچار اشکالاتی شود. تکرار این رادیوگرافی‌ها به واسطه افزایش اشعه دریافتی سلامت بیمار را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تحقیق حاضر با هدف تعیین میزان شیوع و انواع خطاهای رادیوگرافی پری‌‌اپیکال تهیه شده توسط دانشجویان در بخش رادیولوژی دهان، فک و صورت دانشکده دندانپزشکی مشهد در سال 1396 انجام شد.
روش بررسی: در یک ارزیابی توصیفی- مقطعی 1470 رادیوگرافی پری‌اپیکال تهیه شده توسط دانشجویان در طول یک ترم تحصیلی سال 96 انتخاب و ارزیابی شدند. با مشاهده رادیوگرافی خطاهای تکنیکی معمول رادیوگرافی و نیز تکرار رادیوگرافی در آن‌ها تعیین و گزارش گردید. در نهایت فراوانی و درصد خطاهای رادیوگرافی برحسب نوع رادیوگرافی و جنسیت دانشجوی تهیه کننده رادیوگرافی و سن بیمار و تاریخ تهیه رادیوگرافی محاسبه و گزارش شد. داده‌ها به ‌وسیله نرم‌ افزار‌ SPSS19  و آزمون آماری کای اسکوئر، با سطح معنی‌‌داری (۰5/۰=P) مورد تجزیه‌ و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: خطاهای شایع به ترتیب خطای جایگذاری غلط فیلم 2/27% و Cone cut 2/%27، Elongation 2/%13 زاویه افقی 9/10% و میزان تکرار رادیوگرافی برابر 9/2% بود. بیشترین خطا در فک بالا و از نوع خطای Cone cut بود.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در جمعیت مورد مطالعه بیشترین خطاهای رادیوگرافی شامل خطاهای جایگذاری فیلم و Cone cut بود و این دو خطا با بیشترین فراوانی باعث تکرار رادیوگرافی شده بودند که ضرورت ارائه آموزشی‌های اختصاصی برای پیشگیری از بروز این خطاها را مورد تأکید قرار می‌دهد.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb