23 نتیجه برای موسوی
فهیمه موسوی، آرزو حق شناس،
دوره 10، شماره 1 - ( 2-1376 )
چکیده
سندرم کاوازاکی بیماری حاد سیستمیک است که برای اولین بار در سال 1967 توسط آقای kawasaki تحت عنوان (Mucocutaneous Lymphnode Syndrome) توضیح داده شد، ابتدا تصور می شد که یک بیماری خوش خیم دوران کودکی است اما بزودی مشخص گردید که مرگ ناگهانی در تعدادی از بیماران روی می دهد. هنوز علت بیماری ناشناخته است. از نظر ابتلا سنی حدود 50 درصد بیماران زیر دو سال و 80 درصد زیر 4 سال می باشند موارد نادری نیز ابتلا بالغین گزارش شده است معیارهای تشخیص بیماری، تب بمدت 5 روز تا سه هفته که به آنتی بیوتیک جواب نمی دهد، التهاب ملتحمه چشمی تغییرات لبها و مخاط دهان، تغییرات انتهاها، پوستی و لنفادنوپاتی گردنی می باشد. در تحقیق بعمل آمده در 48 کودک که با تشخیص سندرم کاوازکی طی فروردین ماه سال 1370 تا دیماه سال 1372 که در 5 بیمارستان مخصوص کودکان مرکز طبی بیمارستان حضرت علی اصغر و ... در تهران بستری شده اند، تعداد 10 نفر مونث و 38 نفر مذکر بودند هیچیک از بیماران ارتباط فامیلی نداشته اند و ابتلا سایر افراد خانواده را به میان نیاوردند. بیشترین وقوع بیماری در فصل زمستان و بهار بوده است که این شیوع فصلی با نتایج آمارهای جهانی مشابهت دارد.
سیدبهروز موسوی، محمدحسین فتحی، قادر فیضی، وجیه السادات مرتضوی،
دوره 14، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده
ترویج رشد استخوان اطراف ایمپلنت دندانی موجب پایداری و تثبیت سریعتر ایمپلنت و نیز کاهش زمان التیام و درمان می گردد. پوششهای بیوسرامیکی از جمله هیدروکسی آپاتیت، قادر است بر روی ترویج رشد و روند تشکیل استخوان تاثیر بگذارد و سبب بالا رفتن بافت استخوان شود. هدف از این مطالعه، ارزیابی مقایسه ای رشد استخوان اطراف اندوایمپلنت های دندانی با و بدون پوشش هیدروکسی آپاتیت بود. در این تحقیق از 36 دندان نیش فک پایین 20 گربه سالم استفاده شد و پس از آماده سازی کانال دندانها و ناحیه پری اپیکال، بطور اتفاقی یکی از چهار نوع ایمپلنت تهیه شده از آلیاژ وایتالیوم و فولاد زنگ نزن با و بدون پوشش هیدروکسی آپاتیت در داخل دندان اندوایمپلنت گردید. پس از گذشت چهار ماه، میزان ترویج رشد استخوان با میکروسکوپ الکترونی روبشی ارزیابی شد. نتایج نشانگر آن است که اختلاف معنی داری در رشد استخوان اطراف اندوایمپلنت های با و بدون پوشش هیدروکسی آپاتیت وجود دارد.
سیدمصطفی موسوی نسب، امیررضا هنری، امیر ظریف کار،
دوره 14، شماره 3 - ( 6-1380 )
چکیده
تارنیش یکی از معایب آمالگام های دندانپزشکی است که آن را نسبت به کروژن مستعد می کند و در نتیجه موجب تخریب ترمیم می شود. دو نوع آمالگام با مس بالا در ایران تولید می شود (سینالوی با ذرات تراشه ای و سینالوکس با ذرات کروی). هدف از این مطالعه بررسی میزان و مقایسه تارنیش این دو نوع آمالگام می باشد. تعداد 32 بیمار مراجعه کننده به بخش ترمیمی که حداقل دارای دو دندان پوسیده یا دارای پرکردگی معیوب بودند، انتخاب گردیدند. اطلاعات مربوط به بیماران در پرونده تنظیمی ثبت گردید که در قسمتی از آن محلی مربوط به نتایج بررسی نهایی بیماران می باشد. پس از انجام مراحل بی حسی و تهیه حفره و برقراری ایزولاسیون مناسب توسط رابردم یک دندان بیمار با آمالگام سینالوکس و دندان دیگر با آمالگام سینالوی ترمیم گردید. ترمیمها پس از 24 ساعت از نظر اکلوژن بررسی شدند و سپس پرداخت گردیدند. پس از گذشت 9 ماه بیماران جهت بررسی نهایی فراخوانده شدند و میزان تارنیش توسط ایندکس تهیه شد و به وسیله نرم افزار Photoshop بررسی گردید. نتایج نشان داد میزان تارنیش آمالگام سینالوکس کمتر از سینالوی می باشد. درخشندگی سطح آمالگام سینالوکس نسبت به سینالوی دوام بیشتری دارد؛ میانگین تارنیش آمالگام سینالوی 0.59±2.09 و مقدار مربوط به سینالوکس 0.68±1.72 به دست آمد. بین میزان تارنیش دو نوع آمالگام وسطح بهداشت، مصرف سیگار، تعداد سطوح ترمیم، موقعیت مکانی ترمیم و شخص عمل کننده تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
مصطفی موسوی نسب، فرامرز اسماعیلی پور،
دوره 15، شماره 2 - ( 2-1381 )
چکیده
آمالگام دندانی یکی از قدیمی ترین مواد ترمیمی در دندانپزشکی است که از زمان معرفی تاکنون تغییرات زیادی در ترکیبات آن به منظور بهبود کیفیت انجام شده است. یکی از عناصر اصلی آمالگام، مس می باشد. طبقه بندی امروزی آمالگامها نیز براساس همین عنصر انجام شده است. آمالگامها به دو گروه با مس بالا و با مس پایین تقسیم بندی شده اند. ادعا شده است آمالگام سینالوکس (محصول شرکت شهید فقیهی) جزو آمالگامهای کروی با مس بالا و فاقد عنصر روی و فاز گامادو می باشد. هدف از این تحقیق پی بردن به نوع و درصد اجزای تشکیل دهنده آن و آنالیز، توسط راکتور هسته ای بود. محصولات کارخانه در دو زمان مختلف از نظر اجزای ترکیبی با هم و با درصدهای داده شده از طرف کارخانه و دو نوع آمالگام استاندارد سیبرالوی (Sybralloy) و تایتن (Tytin) مورد مقایسه قرار گرفتند. در این بررسی سه کپسول یکسان آمالگام سینالوکس، تولید شده در تاریخهای متفاوت، انتخاب شدند و سپس پودر داخل کپسول خارج و در بسته های پلاستیکی آب بندی گردید. سه بسته داخل راکتور مینیاتوری قرار گرفتند و به مدت 10 روز به آنها پرتوهای رادیواکتیو تابانده شد. بعد از این زمان عناصر موجود در آمالگام فعال (Active) و به رادیوایزوتوپهای همان عنصر تبدیل شدند و از خود پرتو ساطع کردند؛ سپس سیستم اسپکترومتر گاما این پرتوها را جمع آوری و به نرم آفزار Span منتقل کرد. این نرم افزار به کمک استانداردهای مرجع و شدت و طول موج اشعه دریافتی، نوع و درصد عناصر موجود در آمالگام را مشخص می کند. نتایج نشان داد که آمالگام سینالوکس از نظر درصد و نوع عناصر تشکیل دهنده با یکدیگر و با درصدهای داده شده از طرف کارخانه یکسان است و در این خصوص تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ همچنین آمالگام سینالوکس از نظر درصد عناصر تشکیل دهنده با آمالگام استاندارد سیبرالوی تفاوت معنی داری را نشان نداد؛ اما در مقایسه با آمالگام استاندارد تایتن، بین این دو آمالگام در دو عنصر تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
محمدحسین فتحی، وجیه السادات مرتضوی، سیدبهروز موسوی،
دوره 15، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده
ایمپلنتهای دندانی امروزه به عنوان روشی جهت جایگزینی دندانهای از دست رفته، رواجی روزافزون یافته اند. در این راستا در جهت بهبود خواص این ایمپلنتها و ارتباطی مناسبتر با استخوان در برگیرنده آنها تحقیقات فراوانی در حال انجام است. این مطالعه به منظور دستیابی همزمان به دو هدف بهبود مقاومت خوردگی ایمپلنت فلزی و تامین سازگاری زیستی مطلوب از یکسو و همبندی با استخوان، تامین پیوند زیستی و کاهش زمان درمان از سوی دیگر انجام شد. فولاد زنگ نزن 316 ال، آلیاژ کبالت-کرم-مولیبدن (وایتالیوم) و تیتانیوم خالص تجارتی، به عنوان زیر لایه فلزی ایمپلنت انتخاب گردید و هیدروکسی آپاتیت با تکنیک پاشش پلاسمایی بر روی آنها پوشش داده شد؛ سپس پوشش نوین کامپوزیت هیدروکسی آپاتیت-تیتانیوم طراحی و تهیه گردید؛ به همین منظور، پوشش هیدروکسی آپاتیت پاشش پلاسمایی شده بر روی تیتانیوم رسوب فیزیکی بخار شده که روی زیر لایه فولاد زنگ نزن قرار گرفته بود، نشانده شد. مشخصه یابی و ارزیابی پوشش نوین کامپوزیت هیدروکسی آپاتیت-تیتانیوم، با استفاده از تکنیکهای پراش پرتوایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف سنجی توزیع انرژی پرتوایکس (EDX) انجام شد و رفتار خوردگی ایمپلنتهای بدون پوشش و با پوشش با اجرای آزمونهای الکتروشیمیایی ارزیابی گردید تا تاثیر پوششها بر رفتار خوردگی ایمپلنت به عنوان شاخص اساسی سازگاری زیستی تعیین شود. نتایج نشان داد که در بین زیر لایه های بدون پوشش، تیتانیوم خالص تجارتی از بالاترین مقاومت خوردگی در محلولهای فیزیولوژیکی برخوردار است و فولاد زنگ نزن در پایین ترین رده قرار دارد. این رده بندی مستقل از نوع محلول فیزیولوژیکی است. پوشش هیدروکسی آپاتیت پاشش پلاسمایی شده، چگالی جریان خوردگی هر یک از سه نوع زیر لایه فلزی را کاهش میدهد ولی رده بندی مقاومت خوردگی آنها تغییری نمی کند. این پوشش همانند یک مانع مکانیکی روی زیر لایه عمل می کند ولی قادر نیست به طور کامل از برهمکنش فلز و محیط جلوگیری کند. پوشش نوین کامپوزیت هیدروکسی آپاتیت-تیتانیوم بر روی فولاد زنگ نزن، سبب بهبود مقاومت خوردگی می شود و چگالی جریان خوردگی را کاهش می دهد. چگالی جریان خوردگی فولاد زنگ نزن با پوشش کامپوزیتی معادل چگالی جریان خوردگی تیتانیوم با پوشش هیدروکسی آپاتیت است و این پدیده نیز مستقل از نوع محیط می باشد. یافته های این مطالعه همچنین نشان داد که پوشش کامپوزیتی می تواند اهداف کاملا متمایز را همزمان حاصل نماید و تلفیق آن با فولاد زنگ نزن 316 ال، جهت ساخت و تهیه ایمپلنتهای دندانی، ضمن تامین سازگاری زیستی. ترویج رشد استخوان، پیوند با بافت و تثبیت بیولوژیکی، می تواند مزایای کاهش هزینه و سهولت تهیه مواد و اجزای سازنده را نیز در برداشته باشد.
شکوفه شهرابی، سکینهالسادات موسوی راد،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده
بیان مسأله: ضایعات epulis fissuratum (EF)، ضایعاتی پرولیفراتیو و شایع ناشی از دست دندان مصنوعی در حفره دهان به شمار میآیند که بیشتر در جنس مؤنث ایجاد میشوند؛ همین مسأله، امکان نقش هورمونهای جنسی استروئیدی را در شکلگیری و رشد این ضایعات مطرح مینماید.
هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ایمونوهیستوشیمیایی EF از نظر بروز گیرندههای استروژن و پروژسترون در سلولهای اپیتلیالی، استرومایی، آماسی و اندوتلیال انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 15 نمونه از EF که همه به صورت ثابتشده در فرمالین و بلوکهای پارافینه آماده شده بودند، با روش ایمونوهیستوشیمی از نظر وجود گیرندههای استروژن و پروژسترون، مورد بررسی قرار گرفتند (گروه مورد). بافت حاشیه 4 نمونه نیز به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد.
یافتهها: در 10 مورد واکنش مثبت برای گیرنده استروژن و 8 مورد برای گیرنده پروژسترون در اپیتلیوم مشاهده شد. در بیشتر نمونهها سلولهای استروما رنگپذیری را با گیرندههای استروژن و پروژسترون نشان دادند؛ اما فقط تعدادکمی از نمونهها، دارای این گیرندهها در سلولهای آماسی و سلولهای اندوتلیال بودند؛ همچنین گیرندههای استروژن و پروژسترون در بعضی نمونههایی که حاوی بافت غده بزاقی بودند، مشاهده گردید.
نتیجهگیری: اگر چه تحریک مزمن ممکن است به عنوان عامل شروعکننده در ایجاد EF مطرح باشد، اما برخی از سلولهای تشکیلدهنده این ضایعه، میتوانند هدفی بالقوه برای هورمونهای استروژن و پروژسترون باشند.
حوریه موسوی، سمانه صادقی،
دوره 21، شماره 1 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از وارنیش و عوامل باندینگ عاجی در زیر ترمیمهای آمالگام، در کاهش ریزنشت موثر هستند. ریباندینگ هم ممکن است در ریزنشت و عوارض حاصل از آن نقش داشته باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر لاینر/ ادهزیو بر ریزنشت ترمیمهای آمالگام کلاس پنج، با و بدون ریباندینگ، بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی برروی پره مولرهای ماگزیلاری سالم انسانی شصت حفره کلاس پنج 1 میلیمتر زیر CEJ تراشیده شد. دندانها به شش گروه دهتایی تقسیم گردیدند. حفرات تهیه شده در گروههای اول و دوم به ترتیب با Copalite و Scotchbond Multi-Purpose پوشش یافتند. در گروه سوم (کنترل) هیچگونه لاینری بکار نرفت. نمونهها در گروههای چهار، پنج و شش به ترتیب با روشهای مذکور آمادهسازی شدند. همه دندانها با آمالگام اسفریکال ترمیم شدند. سپس در گروههای 4 تا 6 مارجین ترمیم و دندان با اسید فسفریک 37% اچ شده، شستشو داده و خشک شد. رزین ادهزیو Scotchbond Multi-Purpose برروی لبههای دندان و آمالگام بکار رفت و پلی مریزه گردید (ریباندینگ). نمونهها ترموسایکل، رنگ آمیزی و برش داده شدند. ریزنشت با استرئومیکروسکوپ در بزرگنمایی 40 X ارزیابی گردید. دادهها با آزمونهای آماری کروسکال والیس، من ویتنی و زوجی ویلکاکسون با05/0 p< بعنوان سطح معنیداری آنالیز شدند.
یافتهها: گروههای دارای ادهزیو Scotchbond Multi-Purpose به طور معنیداری حداقل ریزنشت و گروههای بدون لاینر بیشترین ریزنشت را نشان دادند (001/0 p= ). تفاوت معنیداری در میانگین رتبهای ریزنشت در لبههای مینایی و عاجی مشاهده شد (048/0 p= ). در گروههای رزین ریباندینگ میزان ریزنشت کمتری وجود داشت، اما تفاوت معنیدار نبود ) 05/0 .(p>
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر سیستم ادهزیو توتال اچ تأثیر بسزایی در جلوگیری از ریزنشت لبهای ترمیمهای آمالگام کلاس پنج بخصوص در مارجین سرویکالی داشت. ریباندینگ تاثیر معنیداری بر ریزنشت ایجاد نکرد.
مهوش موسوی، علیاکبر خوشخونژاد، بنفشه گلستان، بهاره بیکزاده، عبدالرضا محمدنیا، روزبه صدری منش، نغمه بهرامی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: ترشح آنتیبادی یک جنبه مهم در پاسخ میزبان به التهاب انساج پریودونشیم است. فاکتورهای متعددی از جمله سیگار، سن و فلور میکروبی زیر لثه در ایجاد پریودنتیت و ایجاد محصولات آنتیبادی نقش دارند. هدف مطالعه حاضر مشخص کردن ایمنوگلوبولینها (IgG1, IgG2) در افراد مبتلا به Periodontitis در مقابل گروه کنترل، و بررسی رابطه این نوع از ایمونوگلوبولینها با سیگار، سن و جنس افراد مورد مطالعه است.
روش بررسی: در این مطالعه افراد مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، 36 بیمار با پریودنتیت شدید، 39 بیمار با پریودنتیت متوسط و 40 نفر تحت عنوان گروه کنترل که هیچگونه مشکل پریودنتال نداشتند، انتخاب شدند. همچنین 21 بیمار دچار پریودنتیت مهاجم و 54 نفر پریودنتیت مزمن بودند. میزانIgG1 و IgG2 در این بیماران اندازهگیری شد.
یافتهها: گروه بیماران در مقایسه با گروه کنترل سطح سرمی بالاتری از ایمونوگلوبولینها را نشان دادند. در مورد میزانIgG1 بین گروه Moderate و Severe وهمچنین بین گروههایaggressive و chronic اختلاف آماری معنیداری دیده نشد (001/0>p)، اما میزان IgG2به صورت معنیداری بین همه گروههای مورد مطالعه اختلاف داشت. سیگار نیز به وضوح باعث کاهش میزانIgG1 و IgG2در گروههای مورد مطالعه شده بود.
نتیجهگیری: بیماران سیگاری حتی افراد گروه کنترل که سیگار میکشیدند درمقایسه با افراد غیر سیگاری میزان کمتری از IgG2 داشتند.
مهوش موسوی جزی، فریده حقیقتی، گلاره صعوه،
دوره 22، شماره 2 - ( 8-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: تا به امروز از روشهای جراحی متعددی جهت پوشش سطح ریشههای عریان استفاده گردیده است. در این خصوص روش Subepithelial Connective Tissue Graft (SCTG) به عنوان روشی مؤثر شناخته شده است. از میان جراحیهای موکوژنژیوال Semilunar Coronally Positioned Flap (SCPF) تکنیکی ساده جهت پوشش سطح ریشه بوده که در آن نیازی به جراحی دوم جهت برداشتن بافت از کام بیمار نمیباشد. هدف این مطالعه، مقایسه نتایج این دو روش در پوشش سطح ریشه است.
روش بررسی: مطالعه بر روی 40 تحلیل لثه باکالی کلاس Miller I (mm2 ) انجام گرفت. نمونهها به طور تصادفی در دو گروه SCTG، SCPF قرار گرفتند. ارتفاع تحلیل (RH)، عرض تحلیل (RW)، عرض بافت کراتینیزه (WKT)، عمق پروبینگ (PD)، حد چسبندگی کلینیکی (CAL)، در ابتدای مطالعه و 1، 3 و 6 ماه پس از جراحی اندازهگیری شدند. اطلاعات حاصله از مطالعه با استفاده از آنالیز آماری "Independent t-test" و "Repeated measure ANOVA" بررسی و مقایسه شدند.
یافتهها: متوسط پوشش ریشه در SCPF و SCTG به ترتیب 88% و 71% بود، پوشش ریشه به ترتیب 55% و 45% موارد به صورت کامل بود. هیچگونه تفاوت آماری آشکاری بین دو گروه از نظر میزان WKT, CAL, PD, RW وجود نداشت (به استثناء WKT که در ماه سوم پس از جراحی در گروه SCPF اندکی بیشتر بود). کاهش RH به طور آشکاری از ماه دوم تا انتهای مطالعه در گروه SCPF مشاهده گردید که در ارتباط با میزان پوشش بیشتر در این گروه میباشد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه در صورتی که لثه از ضخامت کافی برخوردار بوده و عرض لثه کراتینیزه در آن کافی باشد، روش SCPF میتواند به عنوان جایگزین روش SCTG در درمان ضایعات Miller class I به کار رود.
لیلا پیشهور، سید مجید موسوی نسب، مریم جعفری، کاوه امیدی،
دوره 22، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپوکلریت سدیم قادر به برداشت فاز آلی عاج دمینرالیزه بوده و باعث ایجاد اتصال مستقیم رزین با کریستالهای هیدروکسی آپاتیت موجود در عاج میشود و در نتیجه پدیده تخریب هیدرولیتیک این الیاف که ممکن است دوام باند را تحت تاثیر قرار دهد وجود نخواهد داشت. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر استفاده از محلول هیپوکلریت سدیم 10% بر استحکام باند برشی عاج در دو سیستم باندینگ سلف اچ و توتال اچ است.
روش بررسی: 60 دندان پره مولر انسانی کشیده شده مورد استفاده قرار گرفت. سطوح باکال دندانها تا موقع اکسپوز شدن عاج توسط فرز الماسی تراشیده شدند. سپس دندانها بطور تصادفی در 4 گروه تقسیم شد و مراحل آمادهسازی سطحی عاج بصورت زیر انجام شد؛ گروه1: (3M) Single Bond مطابق دستور کارخانه سازنده استفاده شد. گروه2: پس از آمادهسازی عاج محلول 10%NaOCl به مدت 1 دقیقه استفاده شد، پس از شستشو و خشک کردن از سیستم باندینگ (Single Bond (3M ESPE استفاده گردید. گروه3: (Kuraray) Clearfil SE Bond مطابق دستور کارخانه سازنده استفاده شد. گروه4: پس از کاربرد پرایمر مطابق دستور کارخانه سازنده نمونهها جهت برداشت مونومر اضافی در استون 50% غوطهور شدند. نمونهها پس از شستشو خشک گردیدند و بعد از محلول10% NaOCl بر روی سطح عاج استفاده شد و بعد از شستشو و خشک کردن ادهزیو سیستم Clearfil SE Bond بکار رفت. بعد از آمادهسازی سطوح عاجی استوانههای کامپوزیتی با ابعاد mm2×4 بر روی سطوح عاجی باند گردید. نمونهها در معرض 500 سیکل حرارتی 5-55 درجه قرار داده شد. سپس تست استحکام باند برشی توسط دستگاه اینسترون با سرعت mm/min 1 انجام شد. دادههای بدست آمده توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و دو طرفه و آزمون مقایسه چندگانه توکی مورد بررسی آماری قرار گرفت.
یافتهها: میانگین استحکام باند برشی به عاج در گروه Single Bond برابر با MPa2/4 ±8/16 و در گروه Single Bond همراه با NaOCl برابر با MPa 34/4±52/10 بود. در گروه Clearfil SE Bond میانگین استحکام باند MPa 07/4±7/23 و در گروه Clearfil SE Bond همراه با NaOCl برابر ب اMpa 65/3±3/23 بود. آنالیزهای آماری نشان داد که استفاده از 10% NaOCl در Single Bond باعث کاهش استحکام باند شد (001/0>P) ولی در Clearfil SE Bond تغییری در استحکام باند ایجاد نکرد(99/0>P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه استفاده از هیپوکلریت سدیم 10% در سیستم چسباننده توتال اچ (Single Bond) باعث کاهش استحکام باند برشی شد و در سیستم چسباننده سلف اچ (Clearfil SE Bond) تاثیری بر روی استحکام باند برشی نداشت.
فریده حقیقتی، مهوش موسوی جزی، بنفشه گلستان، هما کاشانی،
دوره 23، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: دانش در مورد ارتباط بین سیگار کشیدن و تحلیل عمودی استخوان آلوئل مختصر است. شواهد مهمیاثرات زیانآور سیگار را بر روی نسوج پریودنتال و استخوان آلوئول نشان میدهد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین مصرف سیگار و شیوع و شدت ضایعات عمودی استخوان آلوئل انجام گرفت.
روش بررسی: روش مطالعه به صورت مورد- شاهدی بود. 71 نفر با ضایعات زاویهدار استخوان (مورد) و 69 نفر بدون ضایعات زاویهدار استخوان (شاهد) در محدوده سنی 18 تا 70 سال، با مشاهده رادیوگرافی، معاینه و تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. ضایعه عمودی استخوان به عنوان تحلیل استخوان بین دندانی به میزان 2 میلیمتر یا بیشتر تعریف شد که زاویه مشخصی به طرف مزیال یا دیستال ریشه داشته باشد. دادهها با نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین سنی افراد مورد بررسی 14/37 و انحراف معیار آن 72/12 بود. در افراد با ضایعات زاویهدار استخوانی، 1/21 درصد سیگاری سبک و
4/25 درصد سیگاری متوسط - سنگین بودند. بین شرایط استعمال سیگار و شانس انتلا به ضایعات زاویهدار استخوان در بین افراد سیگاری و غیرسیگاری اختلاف آماری معنیداری وجود دارد (001/0P=). در مطالعه هم زمان متغیرها رابطه معنیداری میان مسواک زدن، سن و وضعیت سیگار کشیدن با شانس ابتلا به ضایعات زاویهدار استخوانی نتیجه شد اما جنس مرتبط نبود. به طوری که با کنترل سایر متغیرها شانس ابتلا به ضایعات پریودنتال و تحلیل عمودی استخوان آلوئول در بین سیگاریهای سبک و متوسط- سنگین بیشتر از غیر سیگاریها بود (به ترتیب OR تعدیل شده = 17/4 و OR تعدیل شده = 87/3).
نتیجهگیری: این مشاهدات پیشنهاد میکند که سیگار با افزایش شیوع و شدت ضایعات عمودی استخوان ارتباط دارد. سیگار یک عامل خطر بالقوه برای از دست رفتن نسج استخوانی پریودنتال در نظر گرفته میشود.
عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، مجید موسوی نسب، علی نداف،
دوره 24، شماره 4 - ( 11-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مواد ترمیمی کامپوزیت و ادهزیوهای دندانی به طور معمول با منابع نوری سخت میشوند. جهت نوردهی ممکن است روی استحکام باند ادهزیوهای دندانی تاثیر داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تاثیر جهت نوردهی روی استحکام باند ریز کششی ادهزیوهای نسل پنجم و ششم بود.
روش بررسی: در این مطلعه ادهزیوهای Prime & Bond NT وClearfil SE Bond و جهتهای مختلف نوردهی استفاده شد. 60 دندان انسیزور انسان به 4 گروه 15 تایی تقسیم شد که در گروه A و C ادهزیو Clearfil SE Bond و جهت نور از سمت دندان و در گروه B و D ادهزیو Prime & Bond NT و جهت نور از سمت کامپوزیت بود. بعد از انجام فرایند سیکل حرارتی، نمونهها تحت نیروی کششی قرار گرفتند و دادههای استحکام باند ریز کششی نمونهها ثبت شد. دادههای ثبت شده توسط آزمون ANOVA دوطرفه و توکی Post hoc test آنالیز شدند.
یافتهها: 1- آزمونهای آماری نشان داد استحکام باند ریز کششی بدست آمده برای ادهزیو Clearfil SE Bond به طور معنیداری بالاتر از ادهزیو Prime & Bond NT بود (001/0P<). 2- اختلاف معنیداری در جهتهای مختلف نوردهی وجود نداشت (132/0=P).
نتیجهگیری: جهت نوردهی به تنهایی تاثیر معنیداری روی استحکام باند ندارد. در چهارچوب این مطالعه در اتصال به عاج، ادهزیوهای نسل ششم موفقیت بیشتری نسبت به ادهزیوهای نسل پنجم نشان دادند.
علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، سید مجید موسوی نسب، احسان گراوند،
دوره 25، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده مجدد از میکروبراش ممکن است بر روی استحکام باند ریزکششی ادهزیو به عاج تاثیر بگذارد. هدف از این مطالعه ارزیابی استفاده مجدد از میکروبراش روی استحکام باند ریزکششی ادهزیو به عاج بود.
روش بررسی: 30 دندان مولر انسان جمعآوری و مینای سطح اکلوزال آنها حذف شد، تا عاج سطحی اکسپوز شود. عاج سطحی اچ، شسته و با پوار هوا خشک شد به طوریکه عاج کاملاً خشک نشود. سپس دندانها براساس تعداد دفعات استفاده از میکروبراش به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول: استفاده از میکروبراشی که قبلأ استفاده نشده بود. گروه دوم: استفاده از میکروبراشی که قبلأ دو بار استفاده شده بود. باندینگ (FGM, Brazil) Ambar طبق دستور کارخانه و با استفاده از میکروبراشهایی که در بالا ذکر شد روی سطح عاج اچ شده به کار برده شد و تاج دندانها با استفاده از کامپوزیت (FGM, Brazil) Llis بازسازی شد. سپس دندانها در جهت باکولینگوال و در مقاطع 1 میلیمتر برش داده شدند و سپس 50 نمونه به شکل ساعت شنی از30 دندان تهیه شد،به طوریکه هر گروه شامل 25 نمونه بود نمونهها توسط دستگاه MTD500 (SD Mechatronic, Germany) تحــت آزمون استحکام باند ریزکششی قرار گرفتند. نتایج توسط آزمون آماری T-test بررسی شد.
یافتهها: میانگین استحکام باند ریزکششی در گروه دوم برابر 06/9±61/23 مگاپاسکال و در گروه اول 18/7±49/30 مگاپاسکال بود که اختلاف معنیداری بین این دو گروه وجود داشت (005/0=P).
نتیجهگیری: هر میکروبراش نباید جهت ترمیم بیش از یک حفره استفاده شود.
علیرضا دانشکاظمی، عبدالرحیم داوری، مجید موسوی نسب، علیرضا زاهدیفر،
دوره 26، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده از سیستمهای چسباننده، بخش عمدهای از اعمال دندانپزشکی ترمیمی را تشکیل میدهند. حلال باقیمانده در روی عاج بر روند باند مؤثر است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر زمانهای مختلف خشک کردن ادهزیو با هوا بر استحکام باند ریزکششی Singlebond و کامپوزیت به عاج بود.
روش بررسی: 15 دندان مولر سوم سالم انتخاب شدند. سطح اکلوزال دندانها تا رسیدن به سطح صاف از عاج تراشیده شد. پس از آن براساس تبخیر حلال دندانها به 5 گروه تقسیم شدند. پس از اچ نمودن به مدت 5 ثانیه و شستشو به مدت 15 ثانیه، دندانها به مدت 3 ثانیه خشک شدند. سپس
Singlebond (3M) با زمان تبخیر حلال (0 و 2 و 5 و 10 و 30 ثانیه) استفاده و کیور شد. پس از قرار دادن و کیورینگ کامپوزیت Saremco
(Microhybrid low shrinkage /Switzerland) و 500 مرتبه ترموسایکل، دندانها به مقاطع mm2 1 بریده و شکل ساعت شنی ایجاد شد. سپس نمونهها تحت تأثیر آزمون استحکام باند ریزکششی تا زمان شکست قرار گرفته و یافتهها توسط آزمونهای آماری ANOVA و Bonferroni بررسی شد.
یافتهها: آزمونهای آماری حاکی از اختلاف معنیدار بین قدرت اتصال باند بین گروهها بود (002/0 P = ). میانگین استحکام باند ریزکششی برای گروهی که در آن 2 ثانیه تبخیر حلال صورت گرفت بیشترین و برای گروه 30 ثانیه کمترین مقدار بود.
نتیجهگیری: در باندینگ Singlebond مناسبترین زمان برای تبخیر حلال، کمترین زمان توصیه شده توسط کارخانه سازنده است که در آن استحکام باند ریزکششی حداکثر میباشد و با تبخیر بیشتر و یا کمتر استحکام باند به طور معنیداری کاهش مییابد.
مهوش موسوی جزی، مهسا تراشی، مریم عبدالرازقی،
دوره 26، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: اثر بیماریهای پریودنتال بر تمام افراد جامعه به یک شکل نمیباشد. در بعضی افراد ریسک فاکتورهایی وجود دارد که آنها را نسبت به پیشرفت بیماری حساستر میکند. ابتلا به پاتوژنهای خاص، سیگار، دیابت کنترل نشده، ریسک ابتلا به پریودنتیت را افزایش میدهند. سایر فاکتورها مثل استرس، افسردگی و اضطراب، هنوز به عنوان ریسک فاکتور قطعی درنظر گرفته نمیشوند. توجیه بیولوژیک این ارتباط به این صورت بیان میشود که شرایط روانی و مواجهه با عوامل استرسآور میتواند پاسخ ایمنی را تغییر دهد و فرد را در برابر پیشرفت بیماری حساستر کند. هدف از این مطالعه مروری بر رابطه پریودنتال با فاکتورهای روانی اضطراب و افسردگی بود.
روش بررسی: تحقیق به روش مروری (Review Article) انجام گرفت. با کلمات کلیدی Periodontal disease, Anxiety, Depression در اینترنت سایتهای مرتبط با مجلات دندانپزشکی و عمدتاً مجلات معتبر پریودنتولوژی و در Pubmed از سالهای 1990 تا 2010 جستجوی مقالات و تحقیقات انجام شد.
نتیجهگیری: بیشتر مطالعات منتشر شده از یک ارتباط مثبت بین پریودنتیت و فاکتورهای روانی، اجتماعی متعدد حمایت میکنند. روشهای مختلف زندگی، شرایط استرسآور، تغییرات هورمونی، سهلانگاری در رعایت بهداشت دهان و عادات نامناسب مثل سیگار کشیدن به عنوان عوامل مستعدکننده در بیماریهای پریودنتال محسوب میگردد.
عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، مجید موسوی نسب، نجمه پور محمدی،
دوره 26، شماره 3 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ادهزیوهای مختلف با محتوای حلال متفاوت ممکن است دارای میزان تبخیر حلال مختلفی باشند. میزان جریان هوای پوار بر روی ادهزیوهای مختلف میتواند تأثیر متفاوتی را بر روی تبخیر حلال داشته باشد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان تبخیر حلال در ادهزیوهای سلفاچ و توتالاچ در زمانهای مختلف خشک کردن بود.
روش بررسی: در این مطالعه از 5 نوع ادهزیو Excite ، Prime & Bond NT ، UNO ، Single Bond ، SE Bond Prime استفاده شد. ا ز هرکدام از این ادهزیوها وزن 12 قطره در هر یک از زمانهای 5، 15 و 30 ثانیه قبل و بعد از اعمال جریان هوا اندازهگیری شد. درصد کاهش وزن به عنوان معیار مقایسه نمونهها استفاده شد. از آزمونهای آماری آنالیز Two way ANOVA و تست Tukey جهت بررسی دادهها استفاده شد.
یافتهها: ادهزیوهای استن بیس نسبت به سایر ادهزیوها تبخیر حلال بیشتری را نشان دادند (01/0 P< ). P&B NT در تمام زمانهای خشک کردن با هوا بیشترین کاهش وزن را نشان داد (01/0 P< ). ادهزیوها مقادیر مختلف تبخیر را در زمانهای مختلف خشک کردن با هوا نشان دادند (01/0 P< ).
نتیجهگیری: ادهزیوهایی که استن و یا الکل را به همراه آب به عنوان حلال دارند، رفتارهای پایدارتری را نسبت به مواردی که به طور خالص از ادهزیوهای آبی استفاده میشود ، نشان میدهند و شرایط نگهداری مساعدتری دارند.
شراره موسوی زاهد، کمال امینی، مریم زارع جهرمی،
دوره 28، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: برای اطمینان از موفقیت درمان کانال ریشه، میکروبیوتای اندودنتیک باید به طور مؤثری کاهش یابند. اخیراً وسایل شستشو دهنده مختلفی با هدف بهبود بخشیدن به سطح ضد عفونی کانال ریشه معرفی شدهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر شویندگی RinsEndo در کاهش انتروکوکوس فکالیس در مقایسه با روش شستشو با سرنگ دستی در کانالهای ریشه عفونی شده بود.
روش بررسی: 60 دندان قدامی تک کاناله کشیده شده، توسط میکروب انتروکوکوس فکالیس آلوده شدند و به 3 گروه شستشو با RinsEndo ، سرنگ شستشوی دستی و کنترل تقسیم شدند. میزان کلونی انتروکوکوس فکالیس در هر 3 گروه قبل و بعد از شستشو در محیط کشت اندازهگیری شد. نتایج به دست آمده توسط آنالیز واریانس و آزمون Kruskal Wallis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین رشد انتروکوک فکالیس بعد از شستشو، در گروه شستشو با سرنگ دستی 103×(33/1 ± 50/3) CFU ، در گروه شستشو با RinsEndo ، 103×(36/1 ± 04/2) و در گروه کنترل 106 × (11/0 ± 11/6) بود . کاهش انتروکوک فکالیس بعد از شستشو در هر 3 گروه به صورت معنیداری اتفاق افتاد (001/0 P< ). میزان کاهش در گروههای شستشو با سرنگ دستی و RinsEndo به صورت معنی داری بیشتر از گروه کنترل (001/0 P< ) و در گروه شستشو با RinsEndo به صورت معنیداری بیشتر از گروه شستشو با سرنگ دستی بود (001/0 P< ) .
نتیجهگیری: شستشو با دستگاه RinsEndo در حذف انتروکوک فکالیس از کانال ریشه مؤثرتر از شستشو با سرنگ دستی بود.
نصراله جباری، سید رضا موسوی، کمال فیروزی،
دوره 28، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش استفاده از اسکنهای توموگرافی کامپیوتری در دندانپزشکی، به ویژه برای ایمپلنت ممکن است پرتوگیری و خطرات آن را به طور قابل ملاحظهای افزایش دهد. در طی سالهای اخیر توموگرافی کامپیوتری پرتو مخروطی به عنوان یک مدالیته تصویربرداری دندانپزشکی معرفی شده است. هدف این مطالعه مروری ارایه اطلاعات جامعی بود که تا به امروز در باره دوز پرتوی و کیفیت تصاویر توموگرافی کامپیوتری مولتی اسلایس (MSCT) معمولی، توموگرافی کامپیوتری پرتو مخروطی (CBCT) و رادیوگرافی پری اپیکال در تصویربرداری دندانپزشکی منتشر شده است.
روش بررسی: مروری بر متون با جستجو در بانکهای اطلاعاتی PubMed, Google Scholar, Science Direct and Scopus با استفاده از واژگان کلیدی (CBCT, MSCT, Periapical radiography, radiation dose of dentistry) انجام شد. محدوده جستجوی مقالات بین سالهای 1993 تا 2015 بود.
نتیجهگیری: در مقایسه با MSCT زمان اسکن کوتاه و دوز پرتوی کمی داشته، اما در مقایسه با رادیوگرافی پریاپیکال دوز پرتوی بالاتری داشت. در عوض CBCT با آشکارساز صفحه مسطح نسبت به MSCT از قدرت تفکیک فضایی بالاتری برخوردار بود. همچنین رادیوگرافی پری اپیکال کنتراست تصویر خوب و قدرت تفکیک نسبتاً بالایی داشت. به طور کلی، CBCT برای تصویربرداری از بافتهای سخت مناسب بوده و MSCT برای تصویربرداری از بافتهای نرم ترجیح داده میشود.
عباسعلی خادمی، سید امیر موسوی، عزیزاله مرادی طلب، شیرین شاه ناصری، صابر خزاعی، ریحانه تجلی،
دوره 31، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: میکروارگانیسمها مهمترین علت التهاب پالپ دندانی و نواحی پری اپتیکال هستند که ناشی از عدم سیل مناسب و کافی کانالها و نواحی انتهایی آنها و در نتیجه میکرولیکیج و نفوذ میکروارگانیسمها میباشد. بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی میزان سیل شدن کانالها ددان توسط ProRoot MTA و Bio MTA با تکنیک Fluid infiltration بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی از 46 دندان تک کانال پره مولر فک پایین انسان استفاده شد. پس از آماده سازی و ضد عفونی دندانها توسط محلول 3% هیپوکلریت سدیم، تاج آنها از ناحیه سرویکال قطع شد. سپس دندانها به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم گردیدند: گروه 1Bio MTA (20n=)، گروه 2 MTA ProRoot(20n=) و گروههای کنترل منفی و مثبت که هر کدام شامل 3 دندان بودند. آماده سازی کانال دندانها توسط روش step back انجام شد. سپس دندانهای پر شده، توسط روش فیلتراسیون مایع مورد ارزیابی توانایی سیل و جلوگیری از لیکیج قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با کمک آنالیز من ویتنی و آزمون توکی تحلیل آماری شدند (05/0α=).
یافتهها: نتایج حاصل از آنالیز آماری نشان داد که اختلاف معنیداری بین میزان قدرت سیل کنندگی ماده MTA ProRoot و ماده Bio MTA وجود نداشت (05/0P>). ریزنشت کمتر اما غیر معنیدار در گروه Bio MTA نسبت به گروه ProRoot MTA بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که از MTA ProRoot و Bio MTA میتوان به عنوان ماده سیل کننده کامل کانال استفاده کرد.
سمیه حکمت فر، سحر موسوی، حامد محمدیان، کریم جعفری،
دوره 32، شماره 2 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: گچها در پروتزهای دندانی استفاده وسیعی از جمله تهیه دای دارند. تطابق و موفقیت رستوریشنهای ریختگی به دقت ابعادی، استحکام و توانایی بازسازی جزئیات توسط گچها بستگی دارد. هدف از این مطالعه بررسی مقایسهای میزان تغییرات ابعادی و توانایی بازسازی دقیق جزئیات 3 نوع گچ دندانپزشکی نوع IV بود.
روش بررسی: 60 نمونه در سه گروه 20 تایی از سه نوع گچ نوع IV شامل گچ G30 گچYeti Rock و گچFujirock EP پس از ریختن در مدل فولادی آماده شد. برای اندازهگیری میزان ثبت جزئیات شیار 50 میکرونی روی گچ ایجاد و با میکروسکوپ نوری با بزرگنمایی 12 برابر بررسی شد. برای ارزیابی تغییرات ابعادی در زمانهای دو ساعت، یک روز و یک هفته بعد از آماده شدن از نمونهها توسط دوربین Canon 600 Dاز فاصله ثابت 15 سانتیمتری عکس گرفته و توسط نرمافزار Corel Draw ارزیابی و نتایج با آنالیزهای آماری ANOVA و آزمون کای دو در سطح معنیداری 05/0% مقایسه شدند.
یافتهها: در توانایی بازسازی جزئیات سه نوع گچ، تفاوت معنیداری وجود داشت (05/0P≤). بالاترین توانایی بازسازی جزئیات به ترتیب مربوط به گچ Fujirock Ep، Yeti Rock و G30 بود. گچ G30 نتوانست جزئیات را به دقت بازسازی کند. تفاوت معنیداری در تغییرات ابعادی گچهای مورد بررسی بر اساس زمان وجود نداشت (05/0P≥).
نتیجهگیری: سه نوع گچ مورد بررسی در این مطالعه، دارای ثبات ابعادی در مدت زمان یک هفته بودند. گچ Gc Fujirock EP وYeti Rock دارای توانایی و گچ G30 فاقد توانایی در بازسازی جزئیات بود.