98 نتیجه برای دندانپزشک
یدالله سلیمانی شایسته،
دوره 12، شماره 1 - ( 5-1378 )
چکیده
در نتایج تحقیقات کشورهای جهان اول به این نکته اشاره کرده اند که با آموزش بهداشت می توان از 80% موارد بیماریهای دهان و دندان جلوگیری نمود. در مطالعه حاضر که به بررسی میزان آگاهی (Knowledge)، نگرش (Attitude) و عملکرد (Practice) دندانپزشکان شهرستان ارومیه پیرامون چگونگی ارائه بهداشت دهان و دندان پرداخته شده است، نتایجی بدین شرح حاصل شد: در این بررسی مشخص شد که میزان آگاهی و دانش دندانپزشکان از روشهای بهداشتی و روابط اتیولوژیک آنها با بیماریهای دهان و دندان حدود 95% می باشد. اما علی رغم این اطلاعات بالا، میزان نگرش آنها به مسائل بهداشت و اهمیت آن حدود 53.48% می باشد و عجیب تر این که میزان عملکرد دندانپزشکان مورد مطالعه در ارائه خدمات بهداشتی 66.17% می باشد که حدود 13% بیش از نگرش خود، عملکرد دارند. علت اختلاف نتایج فوق را می توان یا به علت عدم صداقت کامل در جوابگویی پرسشها از سوی عده ای از دندانپزشکان و یا به دلیل این که آگاهیهای تئوری دندانپزشکان در سطح بالایی می باشد، دانست که بطور غیرمستقیم با وجود کمبود نگرش و اعتقاد باطنی، بر روی عملکرد و کارهای کلینیکی دندانپزشکان مورد مطالعه اثر گذاشته و باعث شده است که عملکرد دندانپزشکان در حدود 13% بیشتر از نگرش آنها شود.
پریچهر غلیانی اصفهانی، سیدعلی کیهان، امین شیرانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1382 )
چکیده
بیان مساله: جرمگیرهای اولتراسونیک یکی از منابع مهم تولید آئروسل عفونی در دندانپزشکی می باشند که می توانند عوامل بیماریزایی همچون عوامل سل، کنژنکتیویت، آنفلوآنزا و برخی از بیماریهای تنفسی، عفونتهای هرپسی و برخی دیگر از بیماریهای پوستی و عوامل بیماریزای موجود در خون همچون ویروس ایدز و هپاتیت B را منتشر نمایند. هدف: در این مطالعه، یک وسیله کاهنده آئروسل متصل شونده به جرمگیرهای اولتراسونیک از نظر کارآزمایی بالینی مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، 18 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. به طور تصادفی نیم فکهای بالا و پایین در یک سمت با بکارگیری کاهنده آئروسل و در سمت مقابل بدون این وسیله به مدت 5 دقیقه و با فاصله زمانی 30 دقیقه جرمگیری شد. به منظور بررسی آلودگی میکروبی و کارایی وسیله در حذف آئروسل های عفونی، محیط کشت آگار حاوی خون بر روی ماسک درمانگر، به فاصله 30 سانتیمتری از دهان بیمار قرار گرفت؛ سپس محیط های کشت به مدت 3 روز در دمای 37 درجه سانتیگراد انکوبه شدند و کلونی های تشکیل شده، شمارش شدند. یافته های مطالعه با بکارگیری میانه و دامنه بین چارکی و آزمون آماری ناپارامتری ویلکاکسون با سطح معنی داری 0.05 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانه و دامنه بین چارکی تعداد کلونی ها پس از جرمگیری بدون وسیله کاهنده (24 و 8) 17.5 و پس از جرمگیری با وسیله کاهنده (1 و صفر) صفر بود که تفاوت معنی دار آماری داشت (P<0.001).
نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه، وسیله کاهنده آئروسل به طور قابل ملاحظه ای مقدار آئروسل های تولید شده در حین جرمگیری با دستگاه جرمگیر اولتراسونیک را کاهش می دهد.
محمدعلی بهناز، فاطمه بهناز، محمود محمدزاده،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
بیان مسأله: هپاتیت C عفونت نسبتاً شایعی است که یکی از راههای انتقال آن ورود اتفاقی سوزن آلوده میباشد و دندانپزشکان از این نظر پیوسته در معرض خطر میباشند.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع هپاتیت C و سنجش آگاهی دندانپزشکان شهر یزد در مورد انتقال و پیشگیری از بیماری هپاتیت انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که به صورت مقطعی (1381) انجام شد، از تمامی دندانپزشکان شاغل در شهر یزد نمونه خون (104 مورد) گرفته شد و در آزمایشگاه سازمان انتقال خون شهر یزد، ابتدا به روش ELISA نسل اول از نظر Anti HCV و در صورت مثبت بودن آزمایش Riba برای تأیید انجام شد؛ در این بررسی همچنین پرسشنامهای توسط هر دندانپزشک تکمیل گردید که به وسیله آن میزان آگاهی وی نسبت به بیماری هپاتیت سنجیده شد. پس از استخراج نتایج، نمرات آگاهی در سطو ح متغیرهای مستقل و با استفاده از آزمونهای آنالیز واریانس و t مقایسه شدند.
یافتهها: هیچ یک از 104 نمونه گرفتهشده از نظر Anti HCV مثبت نبودند؛ میانگین کلی آگاهی دندانپزشکان در مورد هپاتیت 08/14 در مقیاس 20 بود؛ آگاهی 1/92% از این افراد، در حد متوسط و بالا بود بین آگاهی افراد مورد مطالعه با متغیرهای سن، جنس و سابقه کار از نظر آماری اختلاف معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: طبق یافتههای مطالعه حاضر، نبودن آلودگی به هپاتیت C در دندانپزشکان شهر یزد ناشی از شیوع کم این هپاتیت در جامعه شهری یزد و نیز نشانگر آگاهی و عملکرد مطلوب در مورد راههای جلوگیری از عفونتهای قابل انتقال از طریق خون و دهان میباشد.
فاطمه عزالدینی اردکانی، احمد حائریان اردکانی، محمدحسین اخوان کرباسی، خدیجه دهقان طزرجانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1383 )
چکیده
بیان مسأله: مطالعات انجامشده در مورد خطرات شغلی نشان میدهد که تعداد زیادی از دندانپزشکان در معرض ابتلا به انواع ناراحتیهای اسکلتی- عضلانی ناشی از این حرفه هستند. با توجه به این که جامعه دندانپزشکی نقش مؤثری در ارتقای وضع بهداشتی جامعه ایفا میکند، بروز مشکلات اسکلتی- عضلانی در این افراد باعث کاهش عمر خدمات مفید فرد میشود.
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اولیه در مورد تعیین وضعیت اختلالات اسکلتی- عضلانی در جامعه دندانپزشکی شهر یزد انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 70 نفر از دندانپزشکان شهر یزد انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند؛ سرشماری و روش جمعآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه بود؛ اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون آماری Chi-square مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: 6/81% از دندانپزشکان حداقل یکی از مشکلات اسکلتی- عضلانی را دارا بودند. میزان شیوع بیماریهای مورد مطالعه در طی دوران اشتغال به کار در جامعه مورد نظر بدین ترتیب بود: میزان ابتلاء به درد گردن 1/47%، درد دست 2/36%، درد مچ 8/34%، درد ستون فقرات پشتی و کمری 3/33%، درد شانه 59/11% و درد زانو 8/2% بود. از کل جامعه 5/72% سابقه خانوادگی دردهای فوق را نداشتند و فقط 5/4% قبل از اشتغال به این دردها مبتلا بودند؛ رابطه بیماری با عوامل سن و جنس، محل کار و سابقه کار ساعت کار روزانه، انجام ورزش و کاربرد بیشتر دید مستقیم مورد بررسی قرار گرفت که بسیاری از این ارتباطات معنیدار بود.
نتیجهگیری: پیشگیری از مشکلاتی که سبب درد و رنج و تنزل کیفیت و کمیت کار میشود، دارای اهمیت است و باید با آگاه کردن دندانپزشکان و ترغیب آنها به ورزش گامی در این جهت برداشت.
جمشید آیتاللهی، رضوان بحرالعلومی، فاطمه آیتاللهی،
دوره 18، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده
دندانپزشکان و سایر کارکنانی که با دهان و دندان سر وکار دارند، همیشه در معرض تعدادی عوامل عفونی هستند که میتوانند منجر به عفونتهای شدید شوند؛ از جمله این عفونتها ویروسهای HIV، هپاتیت B و هپاتیت C میباشند ولی عوامل منتقله در محیط کار دندانپزشکی محدود به این عوامل نمیباشد و بیماریهایی مانند سرخک، سرخجه و اوریون و غیره نیز میتوانند از بیمار به دندانپزشک و سایر کارکنان دندانپزشکی منتقل شوند؛ به همین علت تمامی دندانپزشکان و مراقبین بهداشت دهان و دندان باید با این عوامل عفونی و راههای پیشگیری و مبارزه با آن- بخصوص در مواردی که واکسن مؤثر بر علیه این عوامل عفونی وجود دارد- آشنا شوند و موارد کاربرد آنها را بدانند. در این مقاله مروری با استفاده از کلید واژههای oral health care, immunization, vaccination و dentist مقالات موجود در مدلاین بررسی و از تعدادی از منابع فارسی در دسترس نیز استفاده شد.
حمید محمودهاشمی،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
ازمینه و هدف:ساخت کارپولهای دندانپزشکی در کارخانههای متعددی در دنیا انجام میشود که در ایران این کار توسط شرکت داروپخش صورت میگیرد. مطالعه حاضر، با هدف مقایسه کیفی و کمی کارپول داروپخش و دو کارپول وارداتیSeptodont (ساخت فرانسه) و Ecocaine (ساخت ایتالیا) از نظر قدرت و پایداری بیحسی و نیز بررسی کیفیت فیزیکی، انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی،70 فرد سالم مراجعه کننده به درمانگاه جراحی فک و صورت بیمارستان شریعتی انتخاب و پس از گرفتن رضایت نامه آگاهانه، در قسمت فوقانی پیشانی آنها با استفاده از هر کدام از کارپولهای بیحسی، به میزان 1/0 سیسی تزریق انجام شد. در زمانهای معین وسعت بیحسی توسط جراح دهان و فک و صورت اندازهگیری گردید و نیز کیفیت تزریق با کارپولهای یاد شده توسط 11 جراح مقایسه و بررسی شد؛ سپس ابعاد مختلف کارپولها با هم مقایسه گردید. جهت مقایسه آماری بین وسعت ناحیه بیحس شده توسط سه فرآورده در هر مقطع زمانی (فاز I) از آزمونRepeated measure ANOVA و جهت مقایسه میزان رضایتمندی جراحان(فاز II) از آزمون Friedman استفاده شد. 05/0P< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: از نظر وسعت و طول مدت بیحسی، هیچگونه اختلاف معنیداری بین سه کارپول یاد شده وجود نداشت. رضایتمندی جراحان از کاربرد آنها تقریباً یکسان بوده و هر سه نوع کارپول قابلیت آسپیراسیون داشتند.
نتیجهگیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، سه نوع کارپول مورد بررسی دارای کیفیت یکسان بودند.
علی میرفضائلیان، حکیمه سیادت،
دوره 19، شماره 3 - ( 3-1385 )
چکیده
تصاویر دندانپزشکی پرتره به طور وسیع در درمانهای ارتودنسی، جراحی ارتوگناتیک و پروتز مورد استفاده قرار میگیرند. در صورتی که قرار باشد تصاویر استاندارد ثبت شوند، موقعیت بیمار باید براساس راهنمای مشخصی تنظیم گردد تا قابل تکرار باشد. عکسبرداری دندانی متشکل از ثبت تصویر وضعیت دندانها، بافتهای نگهدارنده، رادیوگرافی، کستها و اشیاء است که در این مقاله اصول استاندارد نمودن نمای روبرو و نیمرخ مورد بحث قرا میگیرد.
حکیمه سیادت، علی میرفضائلیان،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1385 )
چکیده
تهیه تصویر از اشیاء در دندانپزشکی خصوصیات ویژهای دارد که آن را از عکاسی در حیطههای دیگر متمایز میکند. اشیاء در دندانپزشکی به علت سایز کوچک و همچنین سطوح براقشان از اشیاء دیگر متفاوت هستند، در نتیجه روشهای خاص و تکنیکهای نوری ویژهای جهت تهیه تصویر از آنها الزامی است، ضمن این که دندانپزشکان جهت تهیه تصویر چه در لابراتوار چه در کلینیک با کمبود وقت مواجه میباشند. بنابراین با توجه به این دو نکته سعی شده است آسانترین و سریعترین روش برای رسیدن به نتیجه قابل قبول ارائه گردد. هدف از مقاله حاضر آشنائی همکاران دندانپزشک با برخی از اصول تهیه تصویر اشیا در حیطه دندانپزشکی و لابراتوار میباشد.
عباس ابوالقاسمی، محمود حجاران، آذر کیامرثی،
دوره 20، شماره 2 - ( 2-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: ترس از محیط دندانپزشکی از جمله اضطرابها و ترسهای کودکان است که به شکل رفتارهای منفی مانند ترس، اضطراب و خشم بروز میکند. این رفتارهای منفی در واقع ناشی از اضطراب جدایی، مواجهه با وسایل دندانپزشکی و نیز تجربه درمانهای گوناگون پزشکی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر بخشی مداخلات شناختی- رفتاری و پلاسیبو در کاهش آشفتگی ناشی از شیوههای دندانپزشکی کودکان انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی از تکنیک مداخلات شناختی- رفتاری استفاده شد. آزمودنیهای این پژوهش شامل 42 کودک مراجعه کننده به مطب دندانپزشکی بودند که دارای ترس از محیط دندانپزشکی بودند و به طور تصادفی به گروههای آزمایشی، پلاسیبو و کنترل تقسیم شدند (هر گروه 14 آزمودنی). مقیاس ترس، مقیاس چهرهای خشم، مقیاس چهره ای درد و شاخص فیزیولوژیک ضربان نبض مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها توسط آنالیز واریانس یک طرفه و مقایسه چندگانه Tukey تحلیل و 05/0p< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که گروههای شناختی- رفتاری، پلاسیبو و کنترل تفاوت معنیداری از نظر ترس، خشم، درد و ضربان نبض داشتند. همچنین آزمون چند مقایسهای توکی نشان داد که روش مداخلات شناختی- رفتاری در مقایسه با پلاسیبو، ترس، خشم، درد و ضربان نبض کودکان را هنگام درمانهای دندانپزشکی به طور معنیداری کاهش میدهد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصله میتوان از مداخلات شناختی- رفتاری برای کاهش آشفتگیهای ناشی از درمانهای دندانپزشکی در کودکان استفاده نمود.
سکینه آرامی، معصومه توسطی خیری، معصومه حسنی طباطبایی، اسماعیل یاسینی، ایوب پهلوان، مریم قوام، منصوره میرزایی، حمید کرمانشاه، شوری فروتن، سارا اهرابی، منصوره طباطباییان، لیلا ماهرخ،
دوره 20، شماره 4 - ( 11-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: توانمندی روشها و مواد موجود برای ضدعفونی سطوح کار از اهمیت زیادی برخوردار است. در مطالعهای که در سال 1382 برای بررسی میزان آلودگی بخش ترمیمی به عفونت HBV انجام شد، بعد از مشاهده آلودگی قسمتهای نیمه بحرانی بخش به ویروس هپاتیت B استفاده روزانه از محلول ضدعفونی کننده هیپوکلریت سدیم 5% با رقت 2:100 و استفاده از روکشهای یک بار مصرف توصیه گردید. هدف از این مطالعه ارزیابی وضعیت بخش از لحاظ آلودگی به HBV در شرایط فعلی (استفاده روزانه از محلول ضدعفونی کننده هیپوکلریت سدیم 5% با رقت 2:100 و استفاده از روکشهای یک بار مصرف) بود.روش بررسی: این تحقیق در دو مرحله انجام شد: در مرحله اول که از نوع مقطعی بود آلودگی بهHBV در 17 قسمت از سطوح و وسایل بررسی شد. این 17 قسمت عبارت بودند از: تیوبهای کامپوزیت، نمونه رنگ، بطریهای سمان، شیر دستشویی مخصوص هپاتیت، دستگیره کشوی نگهداری مواد، کلید و پریزهای برق، گوشی تلفن، دستگیره درب ورودی، دستگیره درب اتاق پرسنل، دستگیره فور، دستگیره آمالگاماتور، محل قرارگیری کپسول در آمالگاماتور و جا صابونی. در مرحله دوم که از نوع مداخلهای بود، آلودگی بهHBV در 10 ناحیه از یونیتها, همچنین سه ناحیه از دو دستگاه light cure (نوک،دسته و کلید) قبل وبعد از ضدعفونی بررسی شد. نمونه برداری به وسیله سواب پنبهای استریل و محلول ترانسپورت BSAS (Bovine Serum Albumin in Sodium Chloride) انجام شد. بررسی نمونهها از نظر آلودگی به HBV در انستیتو پاستور ایران و به روش واکنش زنجیره پلیمراز (PCR) صورت گرفت.
یافتهها: نتایج بدست آمده ازبخش اول مطالعه، نشان دهنده عدم آلودگی 17 قسمت نمونه برداری شده از سطوح و وسایل بود. در بخش دوم مطالعه از 96 جایگاه نمونه برداری شده از قسمتهای مختلف یونیت ودستگاههای light cure، قبل و بعد از ضدعفونی، تنها یک جایگاه قبل از ضدعفونی آلوده به HBV بود که آلودگی پس از ضدعفونی رفع گردید.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر، ضدعفونی با رقت 2:100 از محلول هیپوکلریت سدیم 5% و استفاده از روکشهای یکبار مصرف در رفع آلودگی HBV موثر بوده است.
مریم معماریان، محمد رضا فاضلی، حسین جمالیفر، سمیه کرمی،
دوره 21، شماره 1 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به احتمال بروز عفونتهای خطرناک در افراد با سیستم دفاعی تضعیف شده منابع آب یونیتهای دندانپزشکی از نظر آلودگی میکروبی مورد توجه قرار گرفتهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی وجود میکروارگانیسمهای بیماریزا در آب یونیتهای دندانپزشکی بخش تخصصی ترمیمی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1385 و تأثیر زمانهای فلاشینگ جهت کاهش ریسک این آلودگیها بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 6 عدد یونیت دندانپزشکی بخش تخصصی ترمیمی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علومپزشکی تهران، جهت بررسیمیزان آلودگی میکروبی سیستمهای آبی انتخاب شد. نمونهها در روز اول هفته (شنبه) پس از 64 ساعت خاموش بودن یونیتها و در اواسط هفته پس از 16 ساعت خاموش بودن یونیتها در ابتدای روز کاری و قبل از شروع کار برداشت شدند. سپس جهت بررسی تأثیر فلاشینگ (پاشیدن آب)، با انجام این عمل در فواصل 30، 60، 90 و 120 ثانیه نیز نمونه برداری صورت پذیرفت و در نهایت، پس از پایان کار نیز نمونهگیری انجام شد. نمونههای برداشت شده طی مراحل بالا از سه قسمت پوار، توربین و آب آشامیدنی یونیت انجام گرفت و دو نمونه نیز از آب شهری به عنوان کنترل نمونه برداشته شد و جهت اطمینان از صحیح بودن نتایج، نمونه برداری 6 بار در 6 روز متفاوت تکرار شد. نمونههای گرفته شده داخل فالکون (ظرف در بسته استریل) به آزمایشگاه میکروبیولوژی دانشکده داروسازی منتقل شد. دادهها با استفاده از آزمون کروسکال والیس و آزمون چندگانه Dunn با سطح معنیداری 05/0p< مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: پس از انجام مراحل آزمایشگاهی، از نمونههای آلوده باکتری E.coli جدا شد که میتواند نشان دهنده آلوده بودن آب به فاضلاب باشد. راکد ماندن آب در لولهها و تشکیل بیوفیلم و کنده شدن آن را باید مورد توجه قرار داد. با انجام فلاشینگ میزان آلودگی کاهش یافت بطوری که در اواسط هفته پس از 90 ثانیه فلاشینگ، آلودگی آب به صفر رسید و در روزهای شنبه نیز پس از 2 دقیقه فلاشینگ آلودگی بهطور قابل توجهی کاهش یافت (زیر cfu/ml 200، میزان تأیید شده توسط ADA). همچنین در نمونههای برداشت شده آلودگی آب توربین بیشتر از آلودگی آب پوار و آب آشامیدنی یونیت بود که از لحاظ آماری معنیدار بود (001/0> p).
نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه آب سیستمهای مورد بررسی آلودگی داشت و فلاشینگ به مدت 120 ثانیه آلودگی را به صفر رساند.
جلال پورهاشمی، فاطمه مهندس، احمدرضا طلاییپور،
دوره 21، شماره 1 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص پوسیدگیهای شیارهای اکلوزال در مراحل ابتدایی بسیار دشوارتر از سایر پوسیدگیها بوده و نیاز به مهارت و دقت دندانپزشکان و کاربرد ابزارهای پیشرفته و روشهای جدید دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی میزان تنوع تشخیص پوسیدگیهای اکلوزال به وسیله دندانپزشکان عمومی بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی در سال 1385 با معاینه دندانهای کودکان 10-8 ساله مراجعهکننده به بخش کودکان تعداد 6 دندان مولر اول دایمی با پوسیدگی شیارهای اکلوزال در درجات 1 و 2 و 3 (طبق روش Espelid) که به تائید پنج دندانپزشک متخصص رسیده بود انتخاب شد. فتوگرافی رنگی سطح اکلوزال و رادیوگرافی بایتوینگ این دندانها از طریق رایانه بر روی مانیتور به نمایش درآمد و از 157 دندانپزشک عمومی که به طور تصادفی سیستماتیک انتخاب شده بودند خواسته شد پس از مشاهده تصاویر مربوطه با تکمیل پرسشنامه تشخیص خود را مبنی بر وجود یا عدم پوسیدگی و میزان پیشرفت آن در مینا و عاج اعلام نمایند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری chi-square تجزیه و تحلیل شد. 05/0>p به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: تشخیص دندانپزشکان در مورد پوسیدگیهای اکلوزال به ترتیب زیر بود: در پوسیدگیهای درجه 1، 3/94% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگیای تشخیص ندادند و 8/3% پوسیدگی در مینا (تشخیص صحیح) و 9/1% پوسیدگی در حد عاج تشخیص دادند. پوسیدگیهای درجه 2، 7/15% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگیای تشخیص ندادند و 7/60% پوسیدگی در حد مینا (تشخیص صحیح)، 31/22% در حد عاج و 3/1% نیز درگیری پالپ را گزارش نمودند. در پوسیدگیهای درجه 3، 7% از دندانپزشکان هیچگونه پوسیدگی تشخیص ندادند. در حالیکه 2/27% پوسیدگی در حد مینا و 9/58% پوسیدگی در حد عاج (تشخیص صحیح) و 1/6% درگیری پالپ را گزارش نمودند و 3/0% پاسخی ندادند. موارد تشخیص صحیح به وسیله دندانپزشکان زن در مقایسه با مردان به صورت معنیداری بیشتر بود (013/0=p)
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر اگرچه تشخیص صحیح پوسیدگی اکلوزال به وسیله دندانپزشکان در حد قابل قبولی است ولی پراکندگی زیادی که در تشخیص این پوسیدگیها بین دندانپزشکان وجود دارد نشان دهنده نیاز آنها به آموزش روشهای جدید تشخیص و کاربرد ابزارهای پیشرفته در این زمینه می باشد.
عبداله فرهادی نسب، علی شکفتهراد، خسرو مانی کاشانی،
دوره 21، شماره 1 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از جنبههای تندرستی پرداختن به سلامت دهان و دندانها است، اما گاهی حضور در مطب دندانپزشکی چنان با ترس و وحشت توأم میشود که انجام و ارائه خدمات دندانپزشکی غیر ممکن میگردد. این موضوع از سویی باعث کاهش اعتماد به نفس دندانپزشکان شده و از سوی دیگر شاخصهای بهداشتی جامعه را دچار تغییرات منفی میسازد. شناخت عوامل فزاینده و کاهنده اضطراب میتواند در بهبود این وضعیت مؤثر واقع شود. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی وجود و علل اضطراب در مراجعین مطبهای دندانپزشکی عمومی شهر همدان صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی و تحلیلی، مراجعین به مطبهای دندانپزشکان عمومی که بالای 9 سال سن داشتند به صورت تصادفی انتخاب و طی دو مرحله مورد پرسش قرار گرفتند. در مرحله اول با یک پرسشنامه 17 سؤالی استاندارد براساس مقیاس DAS(Dental Anxiety Scale) مشخص شد که آیا مراجعه کننده اضطراب دارد یا خیر. سپس افرادی که دچار اضطراب و بالغ بر 400 نفر بودند با یک پرسشنامه 64 سؤالی که براساس مقیاس اضطرابی Corah تنظیم شده بود مورد پرسش قرار گرفتند. دادههای جمعآوری شده تحت بسته نرمافزاری SPSS ویرایش سیزدهم و براساس مدل آماری تحلیل واریانس چند متغیره آنالیز و 05/0p< بعنوان سطح معنیداری درنظر گرفته شد.
یافتهها: مطالعه حاضر نشان داد عوامل مربوط به محیط مطبهای دندانپزشکی با فراوانی 1/31%، عوامل مربوط به تصورات شخصی با فراوانی 4/19% و عوامل مربوط به مدیریت مطب و درمان دندانپزشکی هریک با فراوانی 1/19% در شکلگیری اضطراب مراجعین به مطب دندانپزشکی نقش داشتهاند. شاخصترین عوامل مربوط به محیط مطب نامطلوب بودن سرویس بهداشتی (3/46%)، وجود لکههای خون در محیط (5/44%) و کثیف بودن روپوش دندانپزشک (8/43%) گزارش گردید. امکان سرایت بیماری مهمترین علت موجد اضطراب در مجموعه عوامل ناشی از تصورات شخصی به حساب میآمد (3/67%). برخورد عصبی دندانپزشک با فراوانی 8/47% و بیتوجهی دندانپزشک به بیمار با فراوانی 8/46% از بارزترین علل موجد اضطراب در بین عوامل ناشی از مدیریت مطب محسوب شدند. در مجموعه علل ناشی از درمان دندانپزشکی، خارج نمودن دندان، تزریق بیحسی و درمان ریشه هریک به ترتیب با فراوانی 3/48%، 5/44% و 3/44% از مهمترین علل به محسوب گردیدند. تجربه قبلی درمان دردناک با فراوانی 3/47% و وضعیت نامناسب بهداشت دهان دندانپزشک با فراوانی 5/34% جزء سایر علل موجد اضطراب گزارش گردید. تعدد عوامل اضطراب در همه زمینههای مذکور به طور معنیداری در زنان بیشتر از مردان بود.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد بیشترین حیطه ایجاد اضطراب در مراجعین به مطبهای دندانپزشکی به تصورات شخصی آنها مربوط میشود که این موضوع در زنان به مراتب بیشتر از مردان مطرح میباشد.
محمد واحدی، پژمان بکیانیان وزیری، حمیدرضا عبدالصمدی، علی پهلوان، مهرداد حاجیلویی، شرمین عبداللهزاده،
دوره 21، شماره 2 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از راههای انتقال عوامل بیماریزا از طریق هندپیسهای دندانپزشکی میباشد. ورود نسل جدید آنگل و توربینهای قابل اتوکلاو شدن تا حدودی این مشکل را مرتفع ساخته است ولی بهر حال گاهی در کلینیک مجبور به استفاده از محلولهای شیمیایی برای ضدعفونی توربینها میشویم. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر ضد میکروبی چند محلول ضدعفونی کننده رایج بر روی هندپیسهای آلوده ندانپزشکی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی از 35 توربین از کار افتاده استریل شده استفاده گردید. سر توربینها پس از قرارگیری در سوسپانسیون میکروبی حاوی استافیلوکوک طلایی، پسودوموناس آئروژینوزا و کاندیدا آلبیکنس بطور جداگانه داخل محلولهای ضدعفونی قرار گرفته و در فواصل زمانی مختلف یک لوپ از آن در محیط مورد نظر، کشت داده شد. کلیه محیطها پس از 24 ساعت انکوبه شدن در دمای 37 درجه سانتیگراد توسط دستگاه اسپکتروفتومتر کدورت سنجی شد. رقیق سازی مکرر محلولها تا جایی ادامه یافت که در بالاترین رقت و کمترین زمان بتواند رشد میکروبی را متوقف سازد. جهت تحلیل دادهها از آزمون کروسکال والیس استفاده شد.
یافتهها: محلول اتانول تا رقت اثر ضدمیکروبی روی هر سه نوع ارگانیسم مورد مطالعه داشته است. بتادین تا رقت کلیه میکر وارگانیسمهای مورد مطالعه را در تمامی فواصل زمانی از بین برد اما در رقت اثر ممانعتی خود را روی پسودوموناس از دست داد. محلول میکروتن تا رقت اثرات ضدمیکروبی خود را حفظ نمود اما در رقت های بالاتر قادر به جلوگیری از رشد میکروارگانیسمها نبود. هیپوکلریت سدیم تا رقت رشد هر سه میکروارگانیسم را متوقف ساخت.
نتیجهگیری: هیپوکلریت سدیم مؤثرترین داروی ضدمیکروبی در بین موارد مورد مطالعه بود. چرا که توانست در کمترین غلظت جلوی رشد میکروبی را بگیرد.
مریم السادات هاشمیپور، محمد رضا کورکی،
دوره 21، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: اندوکاردیت باکتریال بیماری نادری است که امروزه علیرغم پیشرفت در همه جنبههای علم پزشکی احتمال مرگ و میر و ناتوانی ناشی از آن80-10% میباشد. هدف از این تحقیق، بررسی آگاهی گروهی از دندانپزشکان ایرانی در مورد تجویز آنتیبیوتیک پروفیلاکتیک جهت پیشگیری از اندوکاردیت باکتریال میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، جامعه مورد نظر 205 دندانپزشک شرکتکننده در چهل و هفتمین کنگره بین المللی انجمن دندانپزشکان ایران در بهار سال 1386 بودند که با روش نمونهگیری سرشماری انتخاب شدند. پرسشنامه تهیه شده توسط محقق، بدون ذکر نام، در اختیار شرکت کنندگان در کنگره قرار گرفت. بعد از جمعآوری اطلاعات، دادهها با استفاده از آزمون t-test، مجذور کای، آزمون همبستگی اسپیرمن و برنامه SPSS 13.5 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافتهها: در ارتباط با نیاز به تجویز آنتیبیوتیک در بیماران دارای دریچه مصنوعی قلب، 6/94% از پاسخها صحیح بود. شایعترین اقداماتی که از نظر پاسخگویان نیاز به تجویز آنتیبیوتیک داشت به ترتیب عبارت بود از جراحی لثه و جرمگیری، کشیدن دندان و قرار دادن نخهای زیر لثه. بیش از نیمی از پاسخدهندگان (8/65%) آموکسیسیلین را به عنوان آنتیبیوتیک پروفیلاکتیک انتخاب کرده بودند. میانگین نمره آگاهی برابر 4/12±77/38% محاسبه شد.
بحث و نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که درصد آگاهی گروهی از دندانپزشکان ایرانی در رابطه با تجویز آنتیبیوتیک جهت پیشگیری از اندوکاردیت باکتریال نسبتا پایین میباشد. همچنین درصد آگاهی با گذشت زمان فارغ التحصیلی کاهش مییابد.
رامین نبیزاده، علی کولیوند، احمد جنیدی جعفری، مسعود یونسیان، قاسمعلی عمرانی،
دوره 22، شماره 1 - ( 5-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی مواد زاید تولیدی در مراکز دندانپزشکی است که به علت دارا بودن عوامل خطرناک، سمی و بیماریزا ازاهمیت خاصی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی و آنالیز زبالههای تولیدی در مراکز دندانپزشکی عمومی شهر همدان انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی از 104 مطب دندانپزشکی عمومی موجود در شهر همدان 10 مطب به صورت تصادفی ساده انتخاب و از هر مطب سه نمونه در انتهای سه روز کاری متوالی (روزهای یکشنبه، دوشنبه و سهشنبه هر هفته) برداشت شد. نمونهها به صورت دستی جداسازی و به 74 جزء مختلف تفکیک و با استفاده از ترازوی آزمایشگاهی توزین شدند. در مرحله بعد اجزای توزین شده بر اساس ویژگی و پتانسیل خطرزایی دستهبندی شدند.
یافتهها: میزان کل زباله سالیانه تولیدی در مطبهای دندانپزشکی عمومی شهر همدان برابر با 67/14662 کیلوگرم (88/20009>حدود اطمینان 95% >/45/9315) میباشد. سهم تولید زبالههای عفونی، زبالههای شبه خانگی، زبالههای شیمیایی و دارویی و زبالههای سمی به ترتیب برابر با 93/51،16/ 38، 47/9 و 44/0% میباشد. اجزای اصلی تشکیل دهنده زبالههای تولیدی در مطبهای دندانپزشکی عمومی شامل 14جزء میشود که در مجموع بیش از 80% زبالههای دندانپزشکی را تشکیل میدهند. بنابراین جهت انجام برنامههای کاهش، جداسازی و بازیافت زباله در مطبهای دندانپزشکی میبایست بیشترین تمرکز را روی این اجزا داشت.
نتیجهگیری: در رابطه با مدیریت بهینه زبالههای دندانپزشکی پیشنهاد بر این است که علاوه بر آموزش دندانپزشکان جهت انجام فعالیتهای مربوط به کاهش، جداسازی و یا بازیافت زباله در داخل مطب، جمعآوری، حمل و نقل و دفع هر کدام از بخشهای زبالههای دندانپزشکی (زبالههای سمی، شیمیایی و دارویی، عفونی و شبه خانگی) به صورت جداگانه و مطابق با دستورالعملها و ضوابط مربوطه انجام گیرد.
کریم قاضی خانلو ثانی، امیر اسکندرلو،
دوره 22، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: در دهههای اخیر دستورالعملهای متعددی در زمینه حفاظت در برابر پرتوهای یونیزان در پرتونگاریهای دندانی از سوی سازمانهای بینالمللی حفاظت در برابر تشعشع وضع شده است. هدف از این مطالعه تعیین میزان رعایت دستورالعملهای سازمانهای حفاظت در برابر اشعه در بخشهای آموزشی- درمانی واقع در دانشکدههای دندانپزشکی سراسر کشور (18دانشکده) میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی پرسشنامهای با توجه به مصوبات کمیتههای بینالمللی حفاظت در برابر تشعشع تهیه گردید. پرسشنامه که شامل سؤالاتی در مورد اصول حفاظتی مورد نیاز جهت بیماران، پرسنل و همچنین آزمونهای کنترل کیفی بود، برای مسئولین مراکز رادیولوژی دانشکدههای دندانپزشکی سراسر کشور (18 دانشکده) ارسال شد. پس از جمعآوری پرسشنامهها و آنالیز دادهها میزان مطابقت موارد ذکر شده با استانداردها تعیین گردید.
یافتهها: در مورد وجود تجهیزات حفاظت در برابر پرتوها (مانند پیشبند سربی، محافظ تیروئید و دیوارهای متراکم سربی) شاهد وضعیت مطلوبی بودیم . گرچه اغلب پرسنل بندرت از این تجهیزات استفاده میکنند. استفاده از فیلمهای با سرعت بالا، دستگاههای ظهور و ثبوت اتوماتیک در مراکز مورد بررسی نکته بسیار مثبتی بود. معضل عمده اغلب مراکز دندانپزشکی به عدم کنترل دورهای تجهیزات و عدم وجود آزمونهای کنترل کیفی مربوط بود.
نتیجهگیری: میزان رعایت اصول حفاظت در برابر اشعه در مراکز رادیولوژی دانشکدههای دندانپزشکی سراسر کشور در وضع نسبتاً مطلوبی قرار دارد. ولی در زمینه برنامههای کنترل کیفی تجهیزات و پایش منظم تجهیزات و همچنین در مورد استفاده از تجهیزات تصویربرداری دیجیتال وضعیت مطلوبی وجود نداشت.
احمد جعفری، محمدرضا خامی، رضا یزدانی، منصوره محمدی،
دوره 22، شماره 4 - ( 11-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه سنجش دانش و نگرش دانشجویان سال آخر دندانپزشکی در زمینه بیماری ایدز و بعضی عوامل مؤثر بر آن بود تا نتایج آن بتواند برای اساتید این رشته و برنامهریزان آن برای در جهت ارتقای آموزش کمک کننده باشد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع طرحهای پژوهش در آموزش بود که در دانشکدههای دندانپزشکی دولتی شهر تهران به اجرا درآمد. در نیمسال اول سال تحصیلی 88-1378 از دانشجویان سال آخر دانشکدههای تهران و شهید بهشتی خواسته شد در صورت تمایل پرسشنامهای حاوی مشخصات فردی، دانش و نگرش در زمینه ارایه مراقبت دندانپزشکی به بیماران مبتلا به ایدز را تکمیل کنند. امتیاز دانش و نگرش محاسبه شد و اطلاعات با آزمون Independent sample t-test تحلیل گردید.
یافتهها: درصد تقریباً همه دانشجویان معتقد بودند در کار دندانپزشکی تمام بیماران باید HIV مثبت تلقی شوند اما 49% ترجیح میدادند که فرد مشکوک به ایدز را ارجاع دهند. جنسیت و آشنایی قبلی با بیماران HIV مثبت ارتباط معنیدار آماری با دانش و نگرش دانشجویان در زمینه بیماری ایدز نداشت (05/0
نتیجهگیری: ارتقاء دانش و نگرش دانشجویان دندانپزشکی در زمینه بیماری ایدز ضروری است و پیشنهاد میشود در کوریکولوم دندانپزشکی ایران تأکید بیشتری بر این مسئله صورت گیرد.
حسین درگاهی، جبرائیل نسل سراجی، جلیل صدر، گلسا صدری،
دوره 22، شماره 4 - ( 11-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: درحرفه دندانپزشکی همانند سایر مشاغل یک سری عوامل زیانآور در محیط کار وجود دارد. عدم توجه به موازین بهداشت شغلی، سلامتی شاغلین این حرفه را به خطر میاندازد. ارگونومی در دندانپزشکی با دیدگاه علمی آخرین اصول ارگونومیک در حرفه دندانپزشکی را معرفی میکند. ارگونومی در دندانپزشکی بر روی دو موضوع عمده تأکید دارد، فشار فیزیکی و فشار روحی روانی. برنامههای ارگونومیک چالشهای فیزیکی و روحی روانی رو در روی دندانپزشکان را مرتفع کرده و راه حلهای علمی را در راه ایجاد شرایط محیطی کارآمد و تسلی بخش فراهم میکند.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مروری است که به منظور بررسی تاثیر و نقش ارگونومی در حرفه دندانپزشکی انجام شده است. در این مطالعه از متون مرتبط در مقالات و کتابها و جستجو در اینترنت بهره برداری به عمل آمده است.
نتیجهگیری: اکثر صاحب نظران منشاء عوارض ناشی از دندانپزشکی را مربوط به وضعیت غلط قرار گرفتن بدن در هنگام کار و عدم تحرک کافی در دندانپزشکان میدانند. از آنجا که این افراد در معرض بیماریهای اسکلتی و عضلانی قرار دارند، بنابراین شناخت عوامل خطر ارگونومیکی موجود در طراحی محیط کار بسیار حایز اهمیت است. اصولی که در طراحی محل کار از نظر ارگونومیکی باید رعایت شوند شامل ارزیابی وضعیت بدن، وضعیت نشستن دندانپزشک و سرانجام ارزیابی وسایل و تجهیزات دندانپزشکی میباشند. منطقیترین دیدگاه برای طراحی وسایل و تجهیزات دندانپزشکی با استفاده از اصول ارگونومیکی، بررسی شرایط و وضعیت بدن دندانپزشک است و سپس باید نوع فعالیتهای انجام شده بر روی بیمار را نیز در نظر گرفت. در نهایت اینکه، قبل از هر چیز ارگونومی در دندانپزشکی را باید شناخت و درباره دستورالعملها و جوانب مختلف آن بیشتر دانست و از توسعه آکادمیک و انجام طرحهای پژوهشی در این زمینه بهره جست.
سیامک یعقوبی، وحید اسماعیلی،
دوره 23، شماره 2 - ( 8-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: ناراحتیهای اسکلتی عضلانی در حرفه دندانپزشکی به دلیل وضعیتهای بدنی نادرست موجب از دست رفتن وقت، هزینه و سلامتی دندانپزشکان میشود. پیشگیری از این مشکلات مستلزم ارزیابی و اصلاح وضعیتهای کاری دانشجویان میباشد. این مطالعه با تعیین مشکلات موجود در وضعیتهای کاری دانشجویان به وسیله روش (REBA) Rapid Entire Body Assessment، تأثیر آموزش بر بهبودآن را مورد ارزیابی قرار داد..
روش بررسی: وضعیت کاری 69 نفر از دانشجویان قبل و بعد از طی دوره آموزشی یک روزه در زمینه "اصول ارگونومیک در دندانپزشکی"به وسیله روش REBA بررسی شد. موارد مورد استفاده در دوره آموزشی بر اساس مطالعات موجود در این زمینه تهیه شد. نمرات حاصل از REBA با نرم افزار SPSS و توسط Paired T-test آنالیز شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که وضعیتهای بدن 2/94% از دانشجویان در حین کار در سطح خطر متوسط و بالا بود و نیاز به اصلاح داشت. نمرات REBA افراد بر اساس نوع کار دندنپزشکی معنیدار بود (05/0P<) و افراد بدترین وضعیت کاری را در حین کارهای جراحی، اندو و اطفال دارا بودندد. مقایسه نمراتREBA قبل و بعد از آموزش هر چند از نظر آماری معنیدار بود (05/0P<) ولی تأثیر زیادی در بهبود وضعیت کاری دانشجویان نداشت.
نتیجهگیری: وضعیتهای بدن دانشجویان نیاز به اصلاح دارد. دوره آموزشی یک روزه اصول ارگونومیک در بهبود وضعیت کاری دانشجویان مؤثر بوده ولی کافی نیست. جهت بهبود وضعیت بدن در هنگام کار دندانپزشکی نیاز به آموزش بیشتر دانشجویان در این زمینه میباشد.