36 نتیجه برای استحکام باند
علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، سید مجید موسوی نسب، احسان گراوند،
دوره 25، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده مجدد از میکروبراش ممکن است بر روی استحکام باند ریزکششی ادهزیو به عاج تاثیر بگذارد. هدف از این مطالعه ارزیابی استفاده مجدد از میکروبراش روی استحکام باند ریزکششی ادهزیو به عاج بود.
روش بررسی: 30 دندان مولر انسان جمعآوری و مینای سطح اکلوزال آنها حذف شد، تا عاج سطحی اکسپوز شود. عاج سطحی اچ، شسته و با پوار هوا خشک شد به طوریکه عاج کاملاً خشک نشود. سپس دندانها براساس تعداد دفعات استفاده از میکروبراش به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول: استفاده از میکروبراشی که قبلأ استفاده نشده بود. گروه دوم: استفاده از میکروبراشی که قبلأ دو بار استفاده شده بود. باندینگ (FGM, Brazil) Ambar طبق دستور کارخانه و با استفاده از میکروبراشهایی که در بالا ذکر شد روی سطح عاج اچ شده به کار برده شد و تاج دندانها با استفاده از کامپوزیت (FGM, Brazil) Llis بازسازی شد. سپس دندانها در جهت باکولینگوال و در مقاطع 1 میلیمتر برش داده شدند و سپس 50 نمونه به شکل ساعت شنی از30 دندان تهیه شد،به طوریکه هر گروه شامل 25 نمونه بود نمونهها توسط دستگاه MTD500 (SD Mechatronic, Germany) تحــت آزمون استحکام باند ریزکششی قرار گرفتند. نتایج توسط آزمون آماری T-test بررسی شد.
یافتهها: میانگین استحکام باند ریزکششی در گروه دوم برابر 06/9±61/23 مگاپاسکال و در گروه اول 18/7±49/30 مگاپاسکال بود که اختلاف معنیداری بین این دو گروه وجود داشت (005/0=P).
نتیجهگیری: هر میکروبراش نباید جهت ترمیم بیش از یک حفره استفاده شود.
فاطمه نعمت اللهی، نسیم عزیزی، سیما شهابی، لقمان قهرمانی، زهره عسگری، حسین باقری،
دوره 26، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مشکلات اساسی در بیمارانی که از دنچر استفاده میکنند جدا شدن دندانهای مصنوعی از مواد آکریل بیس دنچر میباشد. با توجه به آمار متفاوتی که از تأثیر نوع دندان مصنوعی و مقاومت درمورد نیروهای جویدن وجود دارد و نیز بعضی کاستیهایی که در این تحقیقات وجود داشته است، هدف این تحقیق مقایسه تأثیر 4 نوع دندان مصنوعی (دندانهای کامپوزیتی (مولتیلیتیک) و آکریلی (مونولیتیک)) با و بدون Cyclic loading بر میزان استحکام باند در آکریل بیس دنچر خودبهخود پلیمریزه شونده بود.
روش بررسی: این تحقیق به روش تجربه (Experimental) و در محیط آزمایشگاهی (in vitro) انجام شد. از رزین بیس دنچر خودبهخود پلیمریزه شونده (Rapid repair, Dentsply, England) و 4 نوع دندان مصنوعی (آکریلی Marjan new ، کامپوزیتی Glamour (هر دو ایرانی) و کامپوزیتی و آکریلی Ivoclar ) استفاده شد و بدین ترتیب 8 گروه مورد بررسی قرار گرفتند که هر گروه شامل 10 نمونه بود. نمونهها توسط ترموسایکلینگ تحت 5000 دور حرارتی در دو حمام آب سرد با حرارت 5 درجه سانتیگراد و آب گرم با حرارت 55 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. نیمی از نمونهها تحت Load با 1.2 Hz/50N برای 14400 بار در دستگاه قرار گرفتند. برای بررسی استحکام باند از نیروی برشی در دستگاه Universal Testing Machine استفاده شد و دادهها با آزمون Two-way ANOVA آنالیز شدند.
یافتهها: آنالیز آماری نشان داد که اعمال Cyclic loading بر میزان استحکام باند در گروههای مختلف تأثیری نداشته است درحالیکه متغیر نوع دندان بر میزان استحکام باند تأثیر داشته است (006/0 P= )، همچنین Interaction بین دو عامل Cyclic loading و نوع دندان معنادار نبوده است (98/0 P= ). در آنالیز مقایسه دو به دو (Tukey test) نشان داد که استحکام باند دندان آکریلی Ivoclar نسبت به همه گروهها با اختلاف معناداری بیشتر بوده است که به ترتیب در دندان Glamour ، کامپوزیتی Ivoclar و Marjan new (02/0 P= )، (01/0 P= ) و (02/0 P= ) بود.
نتیجهگیری: در چارچوب محدودیتهای این تحقیق، از نظر درصد نوع شکست بالاترین میزان شکست در همه گروههای مورد آزمایش، شکست Cohesive بوده است. درنتیجه قدرت باند بین دندان و آکریل در همه دندانهای مصنوعی و رزین بیس مطلوب میباشد ولی با این حال نوع دندان مصنوعی میتواند نیروی شکست را تحت تأثیر قرار دهد ولی Cyclic loading هیچ تأثیر قابلتوجهی بر روی استحکام باند برشی دندان مصنوعی با رزین بیس دنچر خودبهخود پلیمریزه شونده ندارد.
علیرضا دانشکاظمی، عبدالرحیم داوری، مجید موسوی نسب، علیرضا زاهدیفر،
دوره 26، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده از سیستمهای چسباننده، بخش عمدهای از اعمال دندانپزشکی ترمیمی را تشکیل میدهند. حلال باقیمانده در روی عاج بر روند باند مؤثر است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر زمانهای مختلف خشک کردن ادهزیو با هوا بر استحکام باند ریزکششی Singlebond و کامپوزیت به عاج بود.
روش بررسی: 15 دندان مولر سوم سالم انتخاب شدند. سطح اکلوزال دندانها تا رسیدن به سطح صاف از عاج تراشیده شد. پس از آن براساس تبخیر حلال دندانها به 5 گروه تقسیم شدند. پس از اچ نمودن به مدت 5 ثانیه و شستشو به مدت 15 ثانیه، دندانها به مدت 3 ثانیه خشک شدند. سپس
Singlebond (3M) با زمان تبخیر حلال (0 و 2 و 5 و 10 و 30 ثانیه) استفاده و کیور شد. پس از قرار دادن و کیورینگ کامپوزیت Saremco
(Microhybrid low shrinkage /Switzerland) و 500 مرتبه ترموسایکل، دندانها به مقاطع mm2 1 بریده و شکل ساعت شنی ایجاد شد. سپس نمونهها تحت تأثیر آزمون استحکام باند ریزکششی تا زمان شکست قرار گرفته و یافتهها توسط آزمونهای آماری ANOVA و Bonferroni بررسی شد.
یافتهها: آزمونهای آماری حاکی از اختلاف معنیدار بین قدرت اتصال باند بین گروهها بود (002/0 P = ). میانگین استحکام باند ریزکششی برای گروهی که در آن 2 ثانیه تبخیر حلال صورت گرفت بیشترین و برای گروه 30 ثانیه کمترین مقدار بود.
نتیجهگیری: در باندینگ Singlebond مناسبترین زمان برای تبخیر حلال، کمترین زمان توصیه شده توسط کارخانه سازنده است که در آن استحکام باند ریزکششی حداکثر میباشد و با تبخیر بیشتر و یا کمتر استحکام باند به طور معنیداری کاهش مییابد.
لیلا صدیقپور، سوسن میرمحمدرضایی، حمید جلالی، شاداب رشتاک،
دوره 26، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ثبات و گیر سیستم پست و کور در موفقیت ترمیم نهایی یک فاکتور کلیدی محسوب میشود . هدف از این مطالعه تعیین گیر چند نوع کورکامپوزیتی و سیستم باندینگ بر استحکام کششی باند بین انواع کور و یک نوع پست فایبر بود.
روش بررسی: به منظور بررسی اتصال کور کامپوزیتی به پست تعداد ۶۰ عدد پست فایبر کوارتز DT Light ، بر اساس نوع باندینگ و نوع ماده کور به شش گروه تقسیم شدند: گروه A : Heliomolar Flow+Seal Bond ، گروه B : Heliomolar Flow+SE Bond ، گروه C : Valux Plus+Seal Bond ، گروه D : Valux Plus+SE Bond ، گروه E : Corecem+Seal Bond ، گروه F : .Corecem+SE Bond پس از طی 5000 سیکل حرارتی ( 0 C 55-5) و برش طولی از هر نمونه ۴ مقطع به ضخامت یک میلیمتر به دست آمد. برشها جداگانه در دستگاه تحت نیروی کششی قرار گرفت. سطح شکست توسط استریو میکروسکوپ بررسی و نوع شکست تعیین شد. One-Way ANOVA و Tukey HSD برای آنالیز آماری دادهها (05/0 P< ) مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: تاثیر کور کامپوزیتی و نوع باندینگ مستقل از یکدیگر نبود. کاربرد Seal Bond ، کامپوزیت هیبرید (Valux Plus) به طور معنیداری استحکام باند بیشتری داشت (05/0 P< ). درحالیکه با کاربرد SE Bond استحکام باند کامپوزیت هیبرید از دو گروه دیگر کمتر بود (05/0 P< ).
نتیجهگیری: استحکام باند، تحت تأثیر نوع کامپوزیت و نوع سیستم باندینگ و ترکیب این دو نوع قرار دارد به طوری که یک کامپوزیت واحد ممکن است با کاربرد باندینگ متفاوت رفتار متفاوتی نشان دهد.
منصوره میرزایی، اسماعیل یاسینی، سیما شهابی، نسیم چینیفروش، نازنین زینب گرشاسبزاده،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: کامپوزیتهای غیرمستقیم در تلاش برای غلبه بر محدودیتهای کامپوزیتهای مستقیم مثل انقباض پلیمریزاسیون و درجه تبدیل به پلیمر طراحی شدهاند. اما حصول چسبندگی مناسب سمان رزینی به کامپوزیتهای غیرمستقیم دشوار است. این پژوهش برای بررسی اثر آمادهسازی با توانهای مختلف لیزر ErYAG بر استحکام باند سمان رزینی به کامپوزیت غیر مستقیم و مقایسه آن با اثر سندبلاست بود.
روش بررسی: کامپوزیت Gradia GC به ابعاد 5×5×15 میلیمتر در مولد فلزی قرار گرفت طبق دستور کارخانه سازنده کیور شد. 24 بلوک تهیه شده و به صورت تصادفی در 12 گروه قرار گرفت. گروه 1 بدون تابش لیزر و بدون سندبلاست (گروه کنترل) و گروههای 2 تا 6 تابش 6-5-4-3-2 وات لیزر ErYAG را دریافت کردند و گروه 7 سندبلاست شد. دو بلوک در هر گروه با سمان رزینی Panavia F.2.0. به هم متصل شدند. استوانههای حاصل از برش با ابعاد 1 میلیمتر مربع، در دستگاه سنجش استحکام باند ریزکششی با سرعت 5/0 میلیمتر در دقیقه تا نقطه شکست قرار گرفتند. اعداد حاصل تحت آنالیز آماری Two-way ANOVA قرار گرفتند.
یافتهها: از آنجایی که با انجام تست Two-way ANOVA ، Interaction بین گروههای تحت تابش لیزر و گروههای سندبلاست شده معنیدار بود ) 05/0 (P< ، بنابراین در هرکدام از گروههای لیزر T-test انجام شد. نتایج T-test نشان داد که درصورت کاربرد انرژیهای لیزری کمتر از 150 میلی ژول، انجام دادن مرحله سندبلاست یا انجام ندادن آن تفاوتی در استحکام باند حاصل ایجاد نمیکند. گروه تحت تابش لیزر 300 میلیژول استحکام باند پایینتری را نسبت به گروه بدون تابش لیزر نشان داد. سایر گروهها تفاوت معنیداری با هم ندارند ) 05/0 (P> .
نتیجهگیری : کاربرد سندبلاست با متغیرهای مناسب، روش مناسبی برای بهبود استحکام باند است. درحالیکه کاربرد لیزر تأثیری در بهبود استحکام باند بین کامپوزیت غیرمستقیم و سمان رزینی نداشت.
زهرا جابری انصاری، مهدیه دانش منفرد، هاله ولیزاده حقی،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در این مطالعه آزمایشگاهی، استحکام باند طولانی مدت یک سمان رزینی سلف- ادهزیو به مینا و عاج انسانی با سمان رزینی معمولی مقایسه شد.
روش بررسی: 80 برش از مولر سوم انسانی سالم، برحسب نوع سمان مصرفی [Rely X Unicem (RXU), Rely X ARC (RXA)] ، نوع سوبسترا (مینا و عاج) و مدت زمان نگهداری در آب (24 ساعت و 1 سال) به 8 گروه تقسیم شدند. با استفاده از Tygon tubes ، استوانههای سمان (1×75/0 میلیمتر) بر روی نمونهها تهیه شد و مقادیر استحکام باند ریزبرشی توسط دستگاه Microtensile tester اندازهگیری گردید. آنالیز آماری توسط آزمون Wilcoxon signed ranks و Mann Whitney انجام گرفت.
یافتهها: استحکام باند سمانهای RXA و RXU به مینا، پس از 24 ساعت به ترتیب MPa 08/4 ± 56/18 و MPa 17/4 ± 99/14 و پس از 1 سال، MPa 24/6 ± 41/19 و 17/6 ± 51/15 بود. استحکام باند سمانها به عاج، پس از 24 ساعت به ترتیب MPa 02/4 ± 36/13 و MPa 69/4 ± 16/14 و پس از 1 سال MPa 96/5 ± 63/14 و MPa 72/6 ± 08/14 بود. سوبسترای دندانی تنها بر استحکام باند سمان RXA پس از 24 ساعت اثر معنیدار داشت (01/0 P= ) و تفاوت معنیدار دیگری در مطالعه به دست نیامد (05/0 < P ).
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه سمان سلف- ادهزیو RXU و سمان معمولی RXA در اتصال به مینا و عاج پس از یک سال، یکسان عمل کردند.
سعید نوکار، امیر عزیزی، احمد روحانیان،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه استفاده از رستوریشنهای تمام سرامیک به علت خواص فیزیکی آنها همچون ترانسلوسنسی و ظاهری زیبا افزایش یافته است. مطالعات زیادی اثر روشهای متنوع آمادهسازی سطح را بر روی استحکام باند زیرکونیا با سمانهای رزینی بررسی کردهاند. هدف مطالعه حاضر مقایسه میزان استحکام باند ریزبرشی دو نوع کور زیرکونیایی Cercon و Zirkonzahn با دو نوع سمان رزینی Panavia F2 و Rely x unicem2 پس از انجام ترموسایکلینگ، بود.
روش بررسی: در این مطالعه، 24 نمونه مستطیل شکل از هر یک از دو گروه زیرکونیای Cercon و Zirkonzahn تهیه شد. پس از سندبلاست، توسط دو سمان رزینی Panavia F2 و Rely x unicem2 به استوانههای کامپوزیتی با ابعاد mm2 3×1 متصل شدند. نمونهها به میزان 5000 سیکل تحت ترموسایکلینگ قرار گرفتند. سپس استحکام باند ریزبرشی آنها با دستگاه Universal testing machine اندازهگیری شد. پس از اندازهگیری استحکام باند ریزبرشی برای تعیین نوع شکست نمونهها توسط استریومیکروسکوپ مشاهده شدند. از روش Two-way ANOVA برای تحلیل و آنالیز دادهها استفاده شد.
یافتهها: نوع سرامیک تأثیر معنیداری بر روی استحکام باند ریزبرشی نداشت (317/0= P ). بالاترین استحکام باند در هر دو نوع کور زیرکونیایی مربوط به سمان Rely x unicem2 بود (035/0= P ). نوع شکست در تمامی نمونهها از نوع Adhesive بین سمان و سرامیک بود.
نتیجهگیری: انتخاب سمان مناسب تأثیر مستقیم بر روی موفقیت رستوریشن دارد.
لقمان قهرمانی، حانیه نخبه الفقهایی، سیما شهابی، حسن تمیزی، مصطفی فاطمی،
دوره 27، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: جدا شدن دندانها از بیس خود میتواند برای بیمار و کلینیسین آزاردهنده باشد. هدف از این تحقیق تعیین تأثیر روشهای آمادهسازی دندان بر میزان استحکام باند کششی دندان مصنوعی کامپوزیتی گلامور به رزین پایه پروتز بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی تعداد 108 دندان قدامی گلامور انتخاب و بر اساس آمادهسازیهای انجام شده بر روی دندان (فیزیکی و شیمیایی)، به 9 گروه تقسیم شدند. دندانها بر اساس معیارهای ISO 20795-1 به قالب فلزی متصل شده و عملیات مفلگذاری و پخت روی آنها انجام شد. دندانها پس از اتصال به آکریل توسط دستگاه UTM با سرعت 1 میلیمتر بر دقیقه، تحت تأثیر نیروی کششی قرار گرفتند و نیروی شکست ثبت شد. جهت آزمون نتایج، از آنالیز One-way ANOVA ، Tukey HSD و Two-way ANOVA استفاده شد.
یافتهها: آزمون آنالیز واریانس نشان داد که بین استحکام باند گروه مختلف اختلاف معنیداری وجود داشت (0 12 /0 P= ) با توجه به نتایج آزمون Tukey مشخص شد که فقط بین گروه مونومر/ بدون تغییر و بدون تغییر/ بدون تغییر که این اختلاف معنیدار بود (0 01 /0 P< ) و بین سایر گروهها اختلاف معنیداری وجود نداشت ( 17 /0 P= ) . تمامی نمونهها به صورت Cohesive شکسته شدند.
نتیجهگیری: مرطوب کردن سطح ریجی با مونومر باعث افزایش استحکام باند کششی بین دندان مصنوعی کامپوزیتی گلامور و آکریل ایران آکریل شد، اما تغییرات فیزیکی هیچ تأثیری در افزایش استحکام باند آنها نداشت. با توجه به اینکه تمام نمونهها به صورت Cohesive شکسته شدند، نتیجه میگیریم که باند بین این نوع دندان و این نوع آکریل مستحکمتر از اتصالات درون خود دندان بود.
عبدالرحیم داوری، صغری یاسایی، علیرضا دانش کاظمی، محدثه خسروانیان،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: شکست براکت ارتودنسی در دوره درمان، یکی از مشکلات درمانهای ارتودنسی میباشد. با معرفی کامپوزیتهای Low shrinkage سؤال این است که آیا کامپوزیتهای با بیس سایلوران استحکام باند مناسبی جهت درمانهای ارتودنسی را دارند؟ هدف از این مطالعه مقایسه استحکام باند برشی کامپوزیت بیس سایلوران وکامپوزیت بیس متاکریلات در براکتهای فلزی بود.
روش بررسی: 30 عدد دندان پرمولر انسان جمعآوری و به دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول، 15 براکت ارتودنسی با کامپوزیت بیس سایلوران
P90 (3M, ESPE, USA) و در گروه دوم، 15 براکت ارتودنسی با کامپوزیت بیس متاکریلات Resilience (Orthotechnology, Florida, USA) باند شدند. سپس به مدت 500 سیکل تحت ترموسایکل بین 5 و 55 درجه قرار گرفتند. سپس استحکام باند برشی براکتها با استفاده از دستگاه Instron اندازهگیری و میزان ادهزیو باقی مانده بر روی سطح دندان به وسیله استریومیکروسکوپ مورد ارزیابی قرارگرفت. برای مقایسه استحکام باند برشی گروهها از نرمافزار 18 SPSS و روش مقایسه T-test استفاده شد و برای مقایسه مقادیر شاخص ادهزیو باقیمانده از روش LSD استفاده شد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که تفاوت معنیداری در استحکام باند برشی در بین گروهها وجود داشت (001/0> P ). میانگین استحکام باند برشی براکتهای باند شده با کامپوزیت بیس سایلوران (03/7±42/42) مگاپاسکال و میانگین استحکام باند برشی براکتهای فلزی باند شده با کامپوزیت بیس متاکریلات (97/2±8/21) مگاپاسکال بود. مقایسه فراوانی درجات ARI در بین گروهها نشان داد که تفاوت قابل توجهی در نحوه شکست براکت وجود ندارد (66/0= P ) .
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که کامپوزیتهای بیس سایلوران استحکام باند برشی مناسبی را برای اتصال براکتهای فلزی فراهم کرده و میتوان از آنها برای باند براکتهای ارتودنسی استفاده کرد.
مهدی عرق بیدی کاشانی، الهام اسماعیلی، غلامرضا اسلامی، محسن نوری، حسن غفاری، عباس صالحی،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه توصیفی طولی تعیین نوع دندانهایی که بیشتر دچار شکست باند براکت شدهاند بود و بررسی رابطه شکست باند براکت در این دندانها با عوامل مداخلهگری چون سن بیمار، نوع مال اکلوژن و جنس، در بیماران یک مرکز خصوصی انجام شد.
روش بررسی: برای تعیین حجم نمونه ابتدا با استفاده از Pilot study ، تعداد 20 پرونده از بیماران بررسی شد و با توجه به نتیجه به دست آمده حجم نمونه حداقل 576 بیمار تعیین شد. با استفاده از روش Kaplan-Meier متوسط زمان باقی ماندن براکت در هر دندان به طور جداگانه محاسبه شد. جهت بررسی اثر سن، جنس و نوع مال اکلوژن دندانی و متوسط زمان باقی ماندن براکت بر روی هر دندان به طور جداگانه از مدل Cox Regression استفاده شد. کلیه عملیات آماری با استفاده از نرمافزار SPSS20 انجام گردید.
یافتهها: ن تایج نشان دادند که درصد شکست ناخواسته باند براکتها برای هر دندان متفاوت بود و تنها در دندانهای پنج در هر دو فک با مال اکلوژن ارتباط معنیدار داشت (037/0 P= و 004/0 P= ).
نتیجهگیری: در دندانهای پنج فک بالا بیشترین درصد شکست ناخواسته باند براکت در مال اکلوژن CL II و در دندانهای پنج فک پایین در مال اکلوژن CL I بود. در بقیه دندانها فاکتورهای سن، جنس، مال اکلوژن روی شکست ناخواسته باند براکتشان تأثیر نداشت.
علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، فرناز فراهت، ندا پژوهی،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثر کلرهگزیدین 2% ، اتانول 70% و سدیم آسکوربات 10% بعد از انجام بلیچینگ روی استحکام باند برشی کامپوزیت به مینا و مقایسه آن با به تعویق انداختن زمان ترمیم کامپوزیت به مدت یک هفته انجام شد.
روش بررسی: 90 دندان سانترال به 6 گروه مساوی تقسیم شدند: گروه 1- بدون بلیچینگ. گروه 2- بلیچینگ با کربامید پراکساید 45% به مدت 45 دقیقه. گروه 3- بلیچینگ + یک هفته نگهداری نمونهها در آب مقطر. در گروه 4، 5 و 6 بعد از بلیچینگ به ترتیب 1 میلی لیتر کلرهگزیدین 2% ، اتانول 70% و سدیم آسکوربات 10% برای 15 دقیقه قرار داده شد. استوانههای کامپوزیتی روی سطح باکال قرار گرفتند. نمونهها تحت تأثیر 1000 سیکل حرارتی قرار گرفته و تست استحکام باند برشی انجام شد. نوع شکست زیر استریومیکروسکوپ بررسی و از هر گروه یک نمونه زیر میکروسکوپ الکترونی بررسی شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS19 و تست آماری ANOVA و Ben (Bon) Ferroni آنالیز شد.
یافتهها: استحکام باند برشی در گروه های بلیچ شده (2، 3، 4، 5 و 6) نسبت به گروه کنترل منفی (1) به طور معنیداری کاهش یافت.آزمون Bonferroni نشاندهنده اختلاف معنیداری بین گروههای مورد آزمایش (6 و 5 و 4 و 3) و کنترل منفی (1) نبود. ( P-value به ترتیب 000/1، 081/0، 069/0 و 000/1) ولی نسبت به گروه کنترل مثبت (گروه 2) معنیدار بود. ( P-value به ترتیب 001/0>، 007/0، 009/0 و 001/0>) تگهای رزینی زیر میکروسکوپ الکترونی در گروه 2 کم و نازک و در گروه 3، 4، 5 و 6 بیشتر و منظمتر بودند. تعداد شکستهای ادهزیو در گروه 2 بیشتر بود.
نتیجهگیری: بلیچینگ با کربامید پراکساید و باند فوری کامپوزیت باعث کاهش استحکام باند برشی میشود. سدیم آسکوربات 10% و تعویق انداختن باند به مدت یک هفته به منظور بهبود استحکام برشی باند کامپوزیت به مینای بلیچ شده مؤثرتر بود.
نینا رهشناس، محمد حسن سالاری، سیده مریم کوکبی صالحی، مهشاد محبی،
دوره 29، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیشترین علت عدم موفقیت کلینیکی درمورد کاربرد پستهای فایبر در دندانهای اندو شده، دباند شدن پست از عاج دندان میباشد. نوع سمان مصرفی و قدرت چسبندگی آن در کیفیت باندینگ تأثیر مستقیم دارد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر دو نوع سمان رزینی Starfill 2B Danvilleو سمان Panavia F2 Kuraray برگیر پست فایبر با عاج در شرایط in vitro انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، تعداد 20 عدد دندان پرمولر اندو شده تک کاناله فک پایین تهیه گردید. دندانها به طور تصادفی به 2 گروه A و B تقسیم شدند. پستها در گروه اول با سمانStarfill 2B Danville و در گروه دوم با سمانPanavia F2 Kuraray سمان شدند. پس از مانت دندانها در آکریل شفاف هر نمونه به 2 نمونه 4 میلیمتری تقسیم شد. سپس Push-out test توسط دستگاه ZwickRoell Z050 انجام شد. نتایج با آزمون آماری T-test آنالیز و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
یافتهها:استحکام باند Starfill 2B Danville و Panavia F2 Kuraray به ترتیب (11/12±16/48) و (16/9±44/61) مگاپاسکال بود. بین گیر و استحکام باند برشی سمانStarfill 2B Danville و Panavia F2 Kuraray اختلاف معنیداری وجود داشت (P<0.05).
نتیجهگیری: به نظر میرسد نوع سمان بر میزان گیر و استحکام باند تأثیر دارد. اگر در سمان کردن پست فایبر از سمان Panavia F2 Kuraray استفاده کنیم، گیر و استحکام باند بیشتری نسبت به سمان Starfill 2B Danville با عاج خواهیم داشت.
علی اسکندری زاده، شهرام فرزین ابراهیمی، نیلوفر شادمان، سعید رحمنی،
دوره 30، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تأخیر در نور دهی میتواند سبب بهبود ساختار پلیمری، خواص مکانیکی و توزیع یکنواختتر استرسها در سمان رزینی گردد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر روشهای تابش نور فوری، تأخیری 5 و 10 دقیقه در دو نوع سمان رزینی بر استحکام باند push-out یک نوع فایبر پست در مناطق مختلف کانال ریشه انجام گردید.
روش بررسی: در 60 ریشه دندان کشیده و اندو شده تک کانال، فایبر پست FRC Postec Plus توسط دو سمان رزینی Panavia F2.0 و Nexus3 و به سه روش نور دهی فوری و تأخیری 5 و 10 دقیقه چسبانده و بعد از 24 ساعت قرارگیری در تاریکی، تست push-out توسط دستگاه Universal testing در قطعات کرونال، میانی و آپیکال انجام شد. طرح شکست زیر استریومیکروسکوپ مشاهده و دادهها با تستهای ANOVA و Tukey post hoc بررسی گردید. 05/0P< به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: در Nexus3 استحکام باند فوری (32/4±18/11) به طور معنیداری بالاتر از روشهای تأخیری بود (001/0P=). در Panavia F2.0 روش تأخیری 5 دقیقه به طور معنیداری نسبت به سایر روشها بالاترین استحکام باند (62/4±34/13) را داشت (05/0P<). استحکام باند روشهای مختلف نور دهی با ناحیه ریشه ارتباط معنیدار آماری نداشت. در Nexus3 استحکام باند ناحیه کرونال (7/3±83/11) از میانی (1/3±12/9) (015/0P=) و اپیکال (77/2±65/5) به طور معنیداری بالاتر بود (000/0P=) و نیز استحکام باند در ناحیه میانی از اپیکال (002/0P=). در Panavia F2.0 استحکام باند در مقایسه دو به دو نواحی، تفاوت معنیداری نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: تأخیر در تابش نور، اثرات متفاوتی در استحکام باندpush-out انواع سمانهای رزینی دوال کیور دارد.
محمد حسین لطفی کامران، مهناز حاتمی، عباس فلاح تفتی، محمد مالک زاده،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ایجاد اتصال مناسب بین پرسلن ونیر و کور زیرکونیا، سبب افزایش دوام رستوریشن شده و از مسایل مهم در پروتزهای ثابت میباشد. هدف از این مطالعه شناخت روشی مؤثر جهت آمادهسازی سطحی زیرساختهای زیرکونیا جهت افزایش استحکام باند برشی پرسلن به سطح زیرکونیا بود.
روش بررسی: تعداد 75 نمونه زیرکونیا (Y-TZP) سیلندری (قطر 7 میلیمتر و ضخامت 3 میلیمتر) سینتر شدند. بر اساس آمادهسازی سطحی نمونهها به صورت تصادفی به 3 گروه کنترل، air abrasion و لیزرEr-YAG تقسیم شده و سطح نمونهها بعد از آمادهسازی سطحی توسط میکروسکوپ SEM از نظر تغییرات سطحی بررسی شد. با استفاده از یک مولد فلزی، پرسلن بر روی سطح زیرکونیا ونیر و سپس پخت شد. بعد از ترموسایکل، استحکام باند برشی پرسلن به زیرکونیا اندازهگیری شده و سپس نوع شکست به وسیله استریومیکروسکوپ بررسی شد. دادهها توسط آزمونهای واریانس یک طرفه (ANOVA) و Tukey مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: آزمون واریانس یک طرفه، اختلاف معنیداری بین میانگین استحکام باند برشی گروههای تحت مطالعه نشان داد (001/0=P). بیشترین مقدار استحکام باند برشی در گروه سندبلاست (S) و کمترین استحکام باند در گروه کنترل (C) دیده شد. آنالیز دادههای نوع شکست نشان داد که اختلاف آماری معنیداری در نوع شکست در 3 گروه مورد بررسی وجود نداشت و شکست Adhesive بالاترین میزان شکست در فصل مشترک ونیر سرامیکی بود.
نتیجهگیری: بیشترین مقدار استحکام باند برشی بین زیرکونیا و پرسلن با سندبلاست نمودن سطوح زیرکونیا در مقایسه با کاربرد لیزر Er-YAG به دست آمد.
فاطمه انصافی، تبسم هوشمند، مریم پیرمرادیان،
دوره 32، شماره 1 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه رزین کامپوزیتها یکی از رایج ترین مواد مورد استفاده در دندانپزشکی ترمیمی است. این در حالی است که شکست در ترمیمهای رزینی نیز به دلیل ماهیت شیمیایی و استعداد بالایش به وقوع پوسیدگی ثانویه نیز بسیار رایج است. با توجه به رویکردهای محافظه کارانه در دندانپزشکی، طرح درمانهای اصلاحی بیش از انواعی که مبتنی بر تعویض کامل ترمیمهای آسیب دیده هستند، مورد توجه قرار دارند. هدف از مطالعه حاضر مقایسه متدهای آماده سازی سطحی مختلف بر روی سطوح کامپوزیتی، برای نیل به بالاترین استحکام باند بین کامپوزیتهای قدیمی و جدید بعد از فرآیند پیر سازی بود.
روش بررسی: چهارگروه آزمایشی در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفتند. در ابتدا استوانه کامپوزیتی با قطر 6 وارتفاع 5 میلی متر با استفاده از یک کامپوزیت میکروهیبرید به روش Incremental آماده شدند. نمونهها پس از نگهداری به مدت ۶ ماه در آب مقطر، در دمای ۳۷ درجه سانتی گراد تحت ۴ نوع آماده سازی سطحی مختلف قرارگرفتند. سطح همه نمونهها با استفاده از فرز الماسی خشن سازی شده و پس از اچینگ با اسید فسفریک، با ترکیبات زیر مورد آماده سازی سطحی قرار گرفتند. گروه ۱: Composite primer شرکت GC. گروه ۲: باندیگ یونیورسال حاوی سایلن شرکت Kuraray گروه ۳: سیستم باندینگ Self-etching (SE bond) از شرکت Kuraray گروه ۴: سایلن شرکت Ivoclar Vivadent به همراه باندینگ هیدروفوب (بطری دوم سیستم باندینگ SE bond) از شرکت Kuraray. گروه 5: گروه کترل بدون آماده سازی سطحی. سپس مجددا به روش Incremental، ۵ میلی متر کامپوزیت مشابه کامپوزیت اولیه (تنها با رنگ متفاوت) بر روی سطح نمونهها قرار داده شد و پس از برش و تحت 3000 دور ترموسایکل، ارزیابی استحکام باند ریزکششی در Universal testing machine انجام گرفت. نمونهها پس از شکست با استفاده از استریومیکروسکوپ بررسی شدند. دادهها به روش آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون Tukey مورد ارزیابی آماری قرار گرفتند.
یافتهها: بیشترین مقدار عددی استحکام باند ریزکششی در گروهی که در آن از ماده باندینگ SE bond و سایلن جهت آماده سازی نمونهها استفاده شده بود و کمترین در گروهی که در آن ماده باندینگ یونیورسال مورد استفاده قرار گرفته بود، مشاهده شد که با هم تفاوت معنیدار داشت (02/0=P). تمام نمونهها در همه گروهها دچار شکست کوهزیو شدند و درصد شکست در کامپوزیتهای قدیمی و جدید تفاوت محسوسی با یکدیگر نداشت (0/69=P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج به دست آمده همه روش های آماده سازی سطحی مورد استفاده در این مطالعه برای تأمین یک باند با کیفیت به رزین کامپوزیتهای قدیمی میتواند مناسب باشد و استحکام باند ریزکششی میان کامپوزیتهای قدیمی و جدید بیشتر از استحکام کوهزیو کامپوزیتها بود. با این حال میزان عددی استحکام باند گروه باندینگ یونیورسال ازگروه سایلن به همراه باندینگ هیدروفوب به طور معنیداری پایینتر بود.
عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، فرناز فراهت، فاطمه کوهستانی،
دوره 32، شماره 1 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: علیرغم افزایش تقاضای ترمیمهای هم رنگ دندان مانند کامپوزیت، ایجاد باند با ثبات کامپوزیت با عاج همچنان چالشی در دندانپزشکی میباشد. فعال شدن پروتئازهای عاجی از دلایل از دست رفتن باند میباشد. هدف این مطالعه تعیین بهترین ماده پیش درمانی عاج پس از اسید اچ جهت مهار آنزیمهای ماتریکس متالوپروتئیناز جهت افزایش ثبات باند رزین عاج بود.
روشبررسی: پس از جمع آوری 24 مولر سوم بدون پوسیدگی، از عاج زیر DEJ استفاده شد. پس از اسید اچ دو نوع ماده شامل کلرهگزیدین 2% (CHX)، کربودی ایمید 3/0 مول(EDC) به مدت 60 ثانیه و آب (گروه کنترل) به کار رفت. سپس در تمام نمونهها از باندینگ Single bondاستفاده و با کامپوزیت XT Filtek Z250 ترمیم شدند. تعداد 48 نمونه برش عاجی از دندانها حاصل و نمونهها به سه گروه CHX و EDCو کنترل که هر گروه به دو زیر گروه 8n= (جمعاً 6 گروه) تقسیم شدند. نیمی از نمونهها فوراً و نیمی پس از 6 ماه، تحت تست استحکام باند ریزکششی قرار گرفتند. سپس نمونهها زیر استریومیکروسکوپ و میکروسکوپ الکترونی ارزیابی شدند. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS23 و آزمونهای تحلیل واریانس دو طرفه و مقایسههای چندگانه توکی و T زوجی انجام شد و 05/0>P به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین استحکام باند کششی فوری گروهها (CHX-EDC - کنترل) تفاوت آماری معنیداری نداشت (97/0P=). میانگین استحکام باند کششی پس از 6 ماه CHX و EDCتفاوت معنیداری با کنترل داشتند (0/001P≤). در مقایسه استحکام باند فوری و پس از 6 ماه تنها در گروه EDC استحکام باند فوری و پس از 6 ماه تفاوت معنیداری نداشت (0/64P=).
نتیجهگیری: محلولهای CHX و EDC تآثیری بر استحکام باند فوری نداشتند. در CHX پس از 6 ماه کاهش استحکام باند مشاهده شد. اما EDC باعث ثبات استحکام باند پس از 6 ماه شد.
عبدالرحیم داوری، فرناز فراهت، ساناز عباسی،
دوره 34، شماره 0 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ترمیم ضایعات غیر پوسیده سرویکالی (NCCLs) به دلیل دشواری ادهیژن مواد دندانی چالش برانگیز است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر سه روش آماده سازی سطح دندان در NCCLs با استفاده از لیزر Er:YAG، فرز الماسی و سند بلاست بر روی استحکام باند ریزکششی بین کامپوزیت و عاج غیر پوسیده در ضایعات سرویکالی بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی 48 دندان کانین و پرمولر کشیده شده انسانی که دارای NCCLs در سطح باکال بودند، انتخاب و به صورت تصادفی به 4 گروه 12 تایی تقسیم شدند: گروه کنترل بدون هیچ گونه آماده سازی، گروه آماده سازی با لیزر Er:YAG، گروه آماده سازی با فرز و گروه آماده سازی با سند بلاست. باندینگ برای همه گروهها توسط Clearfil SE Bond انجام و سپس حفرات با کامپوزیت رزین Filtek Z250 ترمیم شدند. نمونهها برش داده شده و تحت آزمون استحکام باند ریزکششی قرار گرفتند. نتایج مطالعه با استفاده از آزمون کروسکال والیس آنالیز شد.
یافتهها: با توجه به نتایج بدست آمده، استحکام باند ریزکششی به ترتیب از بیشترین به کمترین مقدار در گروه سند بلاست (MPa 24/57±10/24)، گروه فرز الماسی (MPa 08/19±10/19)، گروه لیزر (MPa 05/59±9/18) و گروه کنترل (MPa 27/56±9/18) مشاهده گردید، اگرچه این مقادیر از نظر آماری بین گروهها معنیدار نبود (266/0P=).
نتیجهگیری: به نظر میرسد در دندانهای دارای NCCLs آماده سازی سطح دندان به وسیله سند بلاست تأثیر نسبتا" بهتری در ترمیم ضایعات دارد، اگرچه تفاوت آماری بین انواع روش های آماده سازی مورد استفاده در این مطالعه مشاهده نشد.
عبدالرحیم داوری، فرناز فراهت، مهناز مهران فر،
دوره 35، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیراً، اضافه کردن نانو ذرات به مواد ترمیمی و روش آماده سازی دندان با لیزر در مطالعات مختلفی جهت بررسی بهبود استحکام باند مورد توجه محققین قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه بررسی استحکام باند برشی گلاس آیونومر بایواکتیو حاوی ذرات تیتانیوم و گلاس آیونومر معمولی با دو روش آماده سازی سطح با لیزر Er-YAG و کانونشنال بود.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، ۶۴ دندان پرمولر سالم کشیده شده جمع آوری شد. در روش کانونشنال، آماده سازی نمونهها به صورتی انجام گردید که سطوحی از عاج با عمق ۵/۰ میلی متر با فاصله ۲ میلی متر از محل اتصال CEJ در ریشه یا تاج ایجاد شود. در گروه لیزر، بعد از تراش دندانها سطح ناحیه با لیزر Er-YAG مورد آماده سازی قرار گرفت. سپس در قسمت میانی سطح باکال مولد استوانهای با ابعاد ۵/۳ میلی متر قطر و ارتفاع ۴ میلی متر گذاشته و هر گروه با گلاس آینومرهای خاص خود ساخته شدند. نمونهها به روش تصادفی ساده در ۸ گروه تقسیم بندی شدند (8n=) :A (لیزر، گلاس آیونومر معمولی، عاج تاج)/B (لیزر، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم، عاج تاج)/C (کانونشنال، گلاس آیونومر معمولی، عاج تاج)/D (کانونشنال، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم، عاج تاج)/E (لیزر، گلاس آیونومر معمولی، عاج ریشه)/ F (لیزر، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم، عاج ریشه)/ G (کانونشنال، گلاس آیونومر معمولی، عاج ریشه)/ H (کانوشنال، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم، عاج ریشه) و در نهایت استحکام باند برشی در universal testing machine با سرعت ۱ میلی متر در دقیقه اندازه گیری شد. جهت آنالیز دادهها، به منظور بررسی اثر هر متغیر و اثر متقابل آنها روی استحکام باند برشی از آزمون Two-way ANOVA استفاده شد، و جهت مقایسه دو به دو گروهها از آزمون Tukey استفاده شد.
یافتهها: تفاوت آماری معنیدار تنها بین گروههای B با C (۰۰۲/۰P=) و E(۰۰۷/۰P=) و G (۰۰۱/۰P=) و H (۰۱/۰P=) وجود داشت. بیشترین استحکام باند مربوط به گروه B (لیزر، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم، عاج تاج) و کمترین مقدار مربوط به گروه G (کانونشنال، گلاس آیونومر معمولی، عاج ریشه) بود.
نتیجه گیری: هر سه عامل لیزر Er-YAG، گلاس آیونومر حاوی نانو ذرات تیتانیوم و عاج تاج در افزایش استحکام باند تأثیر مثبتی داشتهاند.
عبدالرحیم داوری، فرناز فراهت، هاله داودی،
دوره 36، شماره 0 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: باند ناکافی بین فایبر پست و کانال ریشه دلیل اصلی شکست ترمیم است و آماده سازی سطح فایبر پست استحکام باند را افزایش میدهد. به علاوه درباره روش ایده آل آماده سازی، اختلاف نظر وجود دارد. هدف این مطالعه، مقایسه اثر دو روش آماده سازی سطح فایبر پست، بر روی استحکام باند push-out بود.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 45 دندان انسیزور سالم، درمان ریشه شدند. پس از آماده سازی فضای پست، بر اساس روش آماده سازی سطح فایبر پست، به سه گروه 15 تایی تقسیم شدند. درگروه اول به عنوان گروه کنترل، هیچ آماده سازی سطحی بر روی فایبر پست انجام نشد. درگروه دوم و سوم برای آماده سازی سطحی به ترتیب از سند بلاست با ذرات Cojet sand و لیزر دیود nm 810 استفاده شد. سپس در تمامی کانالها، فایبر پست با سمان رزینی سلف ادهزیو، قرار داده شد. سپس ریشهها به گونهای برش داده شدند که از هر کدام سه قطعه به ضخامت 5/1 میلی متر به دست آمد. در انتها برای هر نمونه، با ماشین تست یونیورسال استحکام باند push-out اندازهگیری شد. داده ها در نرم افزار SPSS با تست ANOVA آنالیز شدند و حد معنیداری (05/0P<) بود.
یافتهها: میانگین استحکام باند در سه گروه برحسب مگاپاسکال (MPa) به شرح زیر بود: گروه کنترل، 430/1±877/2، گروه سند بلاست 444/3±318/6 و لیزر890/1±224/4 اختلاف استحکام باند گروه سند بلاست با گروه کنترل معنیدار بود (001/0P<) ولی میانگین استحکام باند گروه لیزر با گروه کنترل تفاوت معنیدار نداشت (03/0P=).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد برخلاف تابش لیزر دیود، استفاده از ذرات Cojet sand برای سند بلاست سطح فایبر پست، استحکام باند را بطور قابل ملاحظهای افزایش داد.
مریم سعادت، مرضیه مرادیان، زهرا اکبری، پریسا قدرتی،
دوره 37، شماره 0 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: استحکام باند ترمیم مستقیم کامپوزیت به عاج تحت تأثیر پوسیدگی Caries Affected (Dentin) یک موضوع چالش برانگیز است. آماده سازی عاج با عامل آنتی باکتریال روشی برای ایجاد ترمیم چسببنده بادوام است. هدف از این مطالعه بررسی اثر کورکومین حساس به نور (Curcumin photosensitizer) بر استحکام باند ادهزیو یونیورسال به عاج تحت تأثیر پوسیدگی (CAD) بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی، 44 دندان مولر انسانی پوسیده انتخاب شدند. پس از برداشتن مینا و عاج سطحی توسط اره خنک شده با آب، عاج پوسیده میان تاجی توسط محلول آشکار ساز پوسیدگی رنگ آمیزی گردید. عاج عفونی سبزرنگ و نرم حذف شد. عاج CAD و سخت و سالم اطراف باقی گذاشته شد. سپس سطح عاجی باقیمانده توسط کاغذ سیلیکون کارباید 600 گریت پالیش شد. نمونهها به دو گروه (22n=) تقسیم شدند: گروه پیش درمانی عاج توسط کورکومین و گروه عدم پیش درمانی عاج توسط کورکومین (کنترل). هر گروه بر اساس روش استفاده از ادهزیو All-Bond Universal
(Bisco, USA) (روش اچ و شستشو، روش سلف اچ) به دو زیر گروه تقسیم شدند. پس از قرار دادن کامپوزیت Aelite All Purpose Body (Bisco, USA)، تمامی نمونهها در دستگاه تست یونیورسال برای تست استحکام باند ریزبرشی (µSBS) قرار گرفتند. حالت شکست سطوح جدا شده زیر استریومیکروسکوپ ارزیابی شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آنالیز ANOVA دو طرفه استفاده شد.
یافتهها: بر اساس نتایج به دست آمده، مداخله در روش کاربرد ادهزیو و پیش درمانی سطحی با کورکومین تأثیر معنی داری بر استحکام باند نداشت. همچنین تفاوت معنی داری در استحکام باند گروه کورکومین در هر دو حالت باادهزیو اچ و شستشو و سلف اچ (MPa 52/48±4/11SE= MPa, 56/27±3/11SE=) مشاهده نشد(847/0=P). در گروه بدون کورکومین نیز تفاوت معنی داری بین دو حالت مخثلف ادهزیو دیده نشد(187/0=P).
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده در مطالعه حاضر نشان داد که پیش درمانی عاج تحت تأثیر پوسیدگی با کورکومین حساس به نور وهمچنین، کاربرد یونیورسال ادهزیو با روش اچ وشستشو و یا سلف اچ هیچ تاثیری بر استحکام باند ریزبرشی ترمیم کامپوزیت به عاج ندارد.