جستجو در مقالات منتشر شده


48 نتیجه برای ایمپلنت

غلامرضا اصفهانی زاده، آیدا عیوض ضیائی، امیر کیهان شمس، روژین قصیری،
دوره 24، شماره 2 - ( 2-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به تعداد زیاد شکست درمان‌های ایمپلنت به دلیل وجود استرس‌های بالا در اطراف آنها و در ناحیه تماس استخوان و ایمپلنت، این تحقیق با هدف مقایسه تأثیر 3 ماکرو دیزاین مختلف ایمپلنت بر میزان و نحوه پخش استرس‌ها در اطراف آنها انجام گرفت.

روش بررسی: در این تحقیق که به روش تجربی در شرایط آزمایشگاهی انجام شد، 3 ایمپلنت مختلف (mm 4×5/10) Biohorizon، (mm 10×4) Iler، (mm 10×1/4) Swiss Plus، با استفاده از روش فتوالاستیک مطالعه شدند. مدل‌های فتوالاستیک که ایمپلنت در آن قرار داده شد در ابعاد 10×50×50 میلی‌متر ساخته شد، سپس از هرکدام به روش Open tray قالبگیری به عمل آمد. روکش‌های هر مدل تهیه و سمان شدند. هرکدام از مدل‌ها در دستگاه پلاریسکوپ تحت نیرو‌های عمودی و طرفی N 100 و N150 قرار گرفتند و عکس‌های تهیه شده با استفاده از جدول Isochromatic Fringe Characteristcs بررسی شدند.

یافته‌‌ها: تحت نیرو‌های عمودی N 100 و N 150 در نواحی سرویکال برای هرکدام از ایمپلنت‌های Biohorizon، Iler، Swiss Plus اعداد مربوط به حلقه‌‌ها به ترتیب N (35/2 و 60/3)، N (50/2 و 10/3)، N (39/1 و 35/2) و در نواحی اپیکال N (63/1 و 35/2)، N (82/1 و 35/2) و N (50/2 و 10/3) بود. همچنین تحت نیرو‌های طرفی N 100 و N 150 اعداد در نواحی سرویکال به ترتیب (00/4 و 00/5)، (82/1 و 00/5) و (20/5 و 00/6) و در نواحی اپیکال
N (39/1 و 00/2) ، N (00/4 و 35/2) و N (35/2 و 00/3) بودند.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه نتیجه‌گیری می‌شود که تحت نیرو‌های عمودی کمترین میزان استرس‌ها در ناحیه سرویکال مربوط به ایمپلنت Swiss Plus و در ناحیه اپیکال مربوط به ایمپلنت Biohorizon بود. ایمپلنت Iler تحت نیرو‌های طرفی در نواحی سرویکال کمترین میزان استرس را نشان داد و در نواحی اپیکال ایمپلنت Biohorizon کمترین میزان استرس را نشان داد.


محمدرضا ملاک زاده، ابوطالب زندی، احسان عاطفی،
دوره 24، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: جا به جایی ایمپلنت نسبت به استخوان و کیفیت تماس استخوان- ایمپلنت از عوامل مؤثر در پایداری ایمپلنت‌های دندانی می‌باشد. هدف از این مطالعه، بررسی پایداری یک ایمپلنت دندانی کاشته شده در استخوان، به روش آنالیز المان محدود غیر خطی بود. به این منظور، میزان جا به جایی ایمپلنت نسبت به استخوان بر اساس نیروی اعمالی به ایمپلنت محاسبه و فاکتوری مناسب به عنوان ضریب اصطکاک، جهت تعیین کیفیت تماس ارایه گردید.
روش بررسی: برای تهیه مدل سه بعدی مورد نیاز و به منظور مقایسه نتایج با مطالعات کلینیکی، از استخوان درشت نی خرگوش، عکس برداری سی‌ تی اسکن انجام شد. مدل جهت آنالیز المان محدود غیر خطی به نرم افزار آباکس انتقال یافته و تحلیل دینامیکی تحت بارگذاری سیکلیک و در نظر گرفتن شرایط مرزی انجام گردید.
یافته‌ها: منحنی‌های نیرو- جا به جایی نسبی ایمپلنت و استخوان در سطح تماس استخوان- ایمپلنت غیر خطی شدند. به طور تقریبی ضریب اصطکاک که معیاری از میزان جا به جایی نسبی و پایداری ایمپلنت می‌باشد، با نصف شدن نیروی تماسی عمودی دو برابر شد، در حالیکه ضریب اصطکاک با کاهش ضریب اصطکاک کولمب، کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: متغیر ضریب اصطکاک که بر اساس نمودارهای نیرو- جا به جایی محاسبه شده است، می‌تواند شاخصی مناسب برای تعیین پایداری ایمپلنت‌های دندانی باشد. کاهش نیروی تماس عمودی و استفاده از سطوح با ضریب اصطکاک بالاتر موجب بهبود کیفیت تماس استخوان- ایمپلنت و در نتیجه افزایش پایداری ایمپلنت‌های دندانی شد.


مرضیه علی‌خاصی، عباس منزوی، حکیمه سیادت، بی‌تا فتحی،
دوره 25، شماره 2 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: قرارگیری ایمپلنت‌ها به صورت غیرفعال و بدون استرس در محل خود از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مطالعه دقت ابعادی و زاویه‌ای 2 تکنیک قالب‌گیری تری باز و تری بسته به وسیله ماده قالب‌گیری پلی‌اتر و نیز دقت ثبت جزئیات سطحی دندان حین قالب‌گیری از ایمپلنت‌های دندانی مورد بررسی قرار گرفت
روش بررسی: یک مدل فلزی با دو ایمپلنت در ناحیه دندان پرمولر دوم و مولر اول ماگزیمم و یک دندان با سطح شیاردار در ناحیه دندان مولر اول سمت مقابل جهت بررسی ثبت جزئیات در نظر گرفته شد. 27 قالب پلی‌اتر (با قوام متوسط) از این مدل (9 عدد به صورت تری باز و 9 عدد به صورت تری بسته و 9 عدد بعد از باز کردن کوپینگ‌های قالب‌گیری) گرفته شد. قالب‌ها با استفاده از گچ نوع 4 ریخته شد. ثبات ابعادی با استفاده از دستگاه Coordinate Measuring Machine (CMM) و ثبت جزئیات قالب‌ها با استفاده از دستگاه Video Measuring Machine (VMM) ارزیابی شد. نتایج حاصله آنالیز و با استفاده از آزمون T-test و One-way ANOVAمقایسه شدند.
یافته‌ها: بین دو تکنیک تری باز و تری بسته از لحاظ آماری تفاوت قابل توجهی در ثبات ابعادی وجود داشت (001/0P<). به علاوه تفاوت معنی‌داری در ثبت جزئیات بین قالب‌گیری به روش باز و بسته و قالب‌گیری با و بدون وجود ایمپلنت‌ها مشاهده نشد (05/0P>).
نتیجه‌گیری: دقت قالب‌گیری با استفاده از تکنیک تری باز بیش از تری بسته ثبت گردید. وجود ایمپلنت یا عدم وجود آن در ثبت جزئیات سطحی دندان اهمیت چندانی نداشت.


مرضیه علی‌خاصی، مهناز ارشد، حکیمه سیادت، سوسن رحیمیان،
دوره 25، شماره 3 - ( 4-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: دستیابی به Passive fit در سوپرااستراکچرهای متکی بر ایمپلنت یکی از رموز موفقیت درمان‌های ایمپلنت می‌باشد. متغیرهای مختلفی این مسئله را تحت تاثیر قرار می‌دهند که یکی از آنها تکنیک قالب‌گیری می‌باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی سه بعدی قالب‌گیری مستقیم و غیرمستقیم از سطح اباتمنت مولتی‌یونیت در طرح درمان All-On-4 بود.
روش بررسی: در این تحقیق یک ماگزیلای آکریلی تهیه شد و 4 مدل فیکسچر برنمارک به روش All-On-4 در آن قرار داده شد. اباتمنت‌های مولتی‌یونیت بر روی فیکسچرها بسته شد و دو تری اختصاصی باز و بسته جهت قالب‌گیری‌های مستقیم و غیرمستقیم تهیه شد. 10 قالب به روش مستقیم و 10 قالب به روش غیرمستقیم با استفاده از ترانسفرهای قالب‌گیری مربوطه تهیه شد. پس از تهیه کست‌ها موقعیت ایمپلنت‌ها در محورهای X, Y, Z، θ و r با استفاده از دستگاه Coordinate Measuring Machine (CMM) با مدل اصلی مقایسه شد. اطلاعات به دست آمده با آنالیز آماری T-test ارزیابی شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد استفاده از تکنیک مستقیم به طور معنی‌داری از دقت بالاتری نسبت به تکنیک غیرمستقیم برخوردار بود (001/0>P).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه تفاوت معنی‌داری از نظر جابجایی چرخشی Δθ و جابجایی خطی Δr در دو تکنیک قالب‌گیری مستقیم و غیرمستقیم نشان داد. همچنین تفاوت آماری معنی‌داری در Δx, Δy, Δz دیده شد. براساس یافته‌های این مطالعه تکنیک قالب‌گیری مستقیم از دقت بالاتری برخوردار است.


عباس منزوی، رضا شعبانپور، مرضیه علی‌خاصی، قاسم امتی شبستری،
دوره 25، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در زیبایی پروتزهای متکی بر ایمپلنت، انتخاب نوع و جنس اباتمنت می‌باشد. یک انتخاب برای داشتن رستوریشن‌های ایمپلنتی با زیبایی مطلوب، استفاده از انواع مختلف اباتمنت‌های سرامیکی می‌باشد. هدف از این مطالعه مقایسه مقاومت شکست سه نوع اباتمنت سرامیکی مختلف با اباتمنت تیتانیومی و بررسی نوع شکست آنها بود.

روش بررسی: چهار گروه 5 تایی از اباتمنت‌های تیتانیومی پیش‌ساخته معمول، اباتمنت‌های تمام زیرکونیایی پیش‌ساخته، اباتمنت‌های زیرکونیایی با ناحیه اتصال تیتانیومی، و اباتمنت‌های زیرکونیایی Copy-milled انتخاب شد. اباتمنت‌ها پس از اتصال به ایمپلنت با نیروی Ncm 24 توسط Torque Wrench محکم شدند و با زاویه 30 درجه در جیگ مانت شدند. سپس تحت نیرو تا نقطه شکست قرارگرفتند. نیروی شکست و نوع شکست در نمونه‌ها اندازه‌گیری و ثبت گردید و پس از بررسی توزیع نرمال داده‌ها، با استفاده از آزمون One-Way-ANOVA مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: میانگین مقاومت به شکست اباتمنت‌های مختلف در چهار گروه مورد بررسی بین 426 تا 688 نیوتن متفاوت بود ولی تفاوت معنی‌داری وجود نداشت (14/0=P). از نظر نوع شکست، به جز گروه پیش‌ساخته زیرکونیایی که به صورت شکست تنه اباتمنت بود در سایر گروه‌ها شکست در تنه دیده نشد و بیشتر به صورت شکست یا خمش پیچ رخ داد.

نتیجه‌گیری: با درنظر گرفتن محدودیت‌های مطالعه، استفاده از اباتمنت‌های زیرکونیایی به اشکال مختلف، در قطر متوسط نمی‌‌‌تواند تاثیر معنی‌داری بر مقاومت شکست آن در مقایسه با اباتمنت‌های پیش‌ساخته تیتانیومی‌‌ داشته باشد.


محمدرضا ملاک‌زاده، میلاد فرزدی،
دوره 25، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: در اتصال اباتمنت به ایمپلنت مکانیزم‌های مختلفی ارایه شده است. یکی از پر کاربردترین این مکانیزم‌ها در ایمپلنت‌های دندانی، TIS (Tapered Integrated Screw) یا ترکیب مخروط با پیچ متصل به انتهای آن می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی چگونگی عملکرد مکانیزم فوق و همچنین تعیین عوامل موثر در بهبود عملکرد TIS در فرآیند طراحی و اجرا به روش تحلیلی بود.

روش بررسی: معادلات مربوطه با درنظر گرفتن استخوان اطراف ایمپلنت و همچنین بدون آن برای به دست آوردن گشتاور سفت شدن و شل شدن، فشار انقباضی و پیش‌بار توسعه داده شدند. نسبت گشتاور شل شدن به گشتاور سفت کردن به عنوان راندمان این مکانیزم تعریف گردید. در ادامه تاثیر استخوان و تغییر مدول‌الاستیک و ضخامت استخوان در عملکرد TIS بررسی شد.

یافته‌ها: در این مطالعه 14 متغیر مستقل که در عملکرد TIS موثر هستند شناخته شدند. ازجمله این عوامل، زاویه مخروط، ضریب اصطکاک، هندسه اباتمنت و ایمپلنت می‌باشند که با استفاده از آنالیز حساسیت نقش برخی از آنها در عملکرد ایمپلنت استاندارد ITI نشان داده شد.

نتیجه‌گیری: در این مطالعه مشخص شد که ضریب اصطکاک، سطح تماس و شعاع ایمپلنت بیشترین نقش‌ها را در تغییر مقادیر گشتاور شل شدن و سفت شدن و همچنین راندمان TIS ایفا می‌کنند، همچنین مشخص شد که تغییر خواص استخوان ازجمله ضخامت و مدول‌الاستیک، کمتر از 15% می‌توانند در عملکرد TIS موثر باشند.


حوریه باشی‌زاده فخار، ندا مولایی، علی تیموری‌نژاد،
دوره 26، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: رادیوگرافی پانورامیک یکی از تکنیک‌های معمول در تصویربرداری از ایمپلنت است. با وجود برخی محدودیت‌های این تکنیک، رادیوگرافی پانورامیک، همچنان رادیوگرافی انتخابی جهت بررسی اولیه در درمان ایمپلنت می‌باشد. از معایب این رادیوگرافی می‌توان به عدم وجود دقت ابعادی آن اشاره کرد. مطالعات زیادی برای تعیین میزان بزرگنمایی تصاویر پانورامیک انجام گرفته است که عمده آنها بر روی فانتوم یا اسکال خشک بوده است. اخیراً در این مطالعات از CT یا CBCT (Cone Beam CT) به عنوان استاندارد طلایی استفاده می‌شود. هدف از این مطالعه تعیین بزرگنمایی عمودی تصاویر پانورامیک در نواحی قدام و خلف با استفاده از مقاطع کراس سکشنال بازسازی شده در  CT بود.

روش بررسی: تعداد 30 کلیشه پانورامیک تهیه شده با دستگاه‌های Planmeca EC or CC Proline از پرونده بیماران بخش ایمپلنت انتخاب شد و لندمارک‌های خاص روی آنها مشخص شد. ابعاد عمودی لندمارک‌ها روی رادیوگرافی پانورامیک و تصاویر بازسازی شده کراس سکشنال CT توسط کالیپر اندازه‌گیری و بزرگنمایی عمودی تصاویر پانورامیک به صورت نسبت ابعاد تصویر به ابعاد واقعی محاسبه شد. آنالیز آماری داده‌ها با استفاده از آزمون آماری Generalized Estimation Equation با Exchangeable correlation matrix و مدل Linear انجام شد.

یافته‌ها: میانگین بزرگنمایی عمودی تصاویر پانورامیک در نواحی قدامی فک بالا 02/0±22/1، در نواحی خلفی فک بالا 02/0±16/1، در نواحی قدام فک پایین 02/0 ± 20/1 و در نواحی خلفی فک پایین 02/0±13/1 بود. اختلاف بزرگنمایی بین ماگزیلا و مندیبل معنی‌دار بود (001/0>P). اختلاف بزرگنمایی بین نواحی قدام و خلف در فک بالا و فک پایین معنی‌دار نبود (11/0=P).

نتیجه‌گیری: بزرگنمایی عمودی تصاویر پانورامیک (دستگاه Planmeca EC or CC Proline) در نواحی مختلف دو فک بین 13/1 تا 22/1 درصد متفاوت است.


مرضیه علی خاصی، پویا اصلانی،
دوره 26، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: هدف از این مطالعه ارزیابی ماندگاری میانگین تحلیل استخوان و مشکلات پس از درمان ایمپلنت‌‌های قرار داده شده در تکنیک All-on-4 بود.

  روش بررسی: با استفاده از واژه‌‌های کلیدی ایمپلنت زاویه‌دار، All-on-4 ، tilted implant و graftless technique جستجو مقالات در 10 سال اخیر
(2001 تا 2011) صورت گرفت و مقالات کارآزمایی بالینی که به ارزیابی ماندگاری، میانگین تحلیل استخوان اطراف ایمپلنت‌‌های مستقیم و زاویه‌دار در سیستم ایمپلنت‌گذاری All-0n-4 ، استخراج شدند.

  در مجموع جستجوی انجام شده 73 مقاله یافت شد. بعد از ارزیابی و مطالعه عنوان و خلاصه مقالات، در مجموع 10 مقاله کارآزمایی بالینی که کاملاً با ویژگی‌‌های مورد نیاز همخوانی داشتند انتخاب و معیار‌‌هایی مانند میزان میانگین تحلیل استخوان، میزان ماندگاری در آن‌ها مقایسه شد .

  بحث و نتیجه‌گیری : نتایج نشان داد که میزان ماندگاری (96-100%) و میانگین تحلیل استخوان (با میانگین 34 /0-9/1 میلی‌متر) درمان All-on-4 تحت بارگذاری فوری، قابل مقایسه با درمان‌های معمول متکی بر ایمپلنت می‌باشد. مقایسه میزان ماندگاری و تحلیل استخوان در ایمپلنت‌‌های مستقیم و زاویه‌دار در سیستم All-on-4 نشان داد، این طرح درمان مقادیر قابل مقایسه با درمان‌‌های معمول متکی بر ایمپلنت است. همچنین مشکلات پس از درمان شامل شکستگی آکریل در پروتز موقت یا نهایی، جدا شدن دندان‌ها، شل شدن پیچ پروتزی یا پیچ اباتمنت ازجمله موارد گزارش شده همراه با پروتز‌‌های All-on-4 بود.


مرضیه علی خاصی، حکیمه سیادت، الهه بیابانکی،
دوره 26، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: تهیه قالب‌های دقیق از دندان‌های تراش خورده، در شرایطی که در مجاور ایمپلنت‌‌های دندانی هستند، حائز اهمیت است. در این شرایط، عدم توجه در انتخاب ماده و روش قالب‌گیری مناسب، نه تنها می‌تواند در انتقال موقعیت سه بعدی ایمپلنت تأثیرگذار باشد، بلکه ثبت دقیق دندان را نیز می‌تواند به مخاطره بیاندازد. در تحقیق حاضر دقت دو ماده قالب‌گیری با استفاده از ترانسفر قالب‌گیری مخروطی در ثبت موقعیت ایمپلنت و جزئیات سطح بررسی شد.

  روش بررسی: یک مدل مرجع فلزی دارای 2 ایمپلنت (Implantium) به همراه تراش سه شیار بر سطح یک دندان طبق استاندارد شماره 19 ADA ، ساخته شد. 10 قالب پلی‌اتر (PE) با قوام متوسط با تری اختصاصی و 10 قالب پوتی‌واش پلی‌وینیل سایلوکسان (PVS) با تری پیش‌ساخته با استفاده از ترانسفرهای قالب‌گیری مخروطی تهیه شد. قالب‌ها با گچ ADA نوع 4 ریخته شد. دقت قالب‌گیری به وسیله ارزیابی جابه‌جایی سر آنالوگ ایمپلنت‌ها در محورهای x و y و جابه‌جایی زاویه‌ای، با استفاده از Coordinate Measuring Machine (CMM) و نیز دقت بازسازی شیارها با استفاده از Video Measuring Machine (VMM) اندازه‌گیری شد. این اندازه‌گیری‌ها با مقادیر حاصل از مدل مرجع مقایسه شد. داده‌ها توسط آنالیز One-way ANOVA و T-test آنالیز شد.

  یافته‌ها: پوتی‌واش PVS جابه‌جایی خطی کمتری نسبت به مدل مرجع داشت (001/0> P ). اختلاف معنی‌داری در بازسازی جزئیات سطحی وجود نداشت (15/0= P ).

  نتیجه‌گیری: پوتی‌واش PVS جابه‌جایی خطی کمتری نسبت به PE با قوام متوسط داشت. تفاوت معنی‌داری ازنظر بازسازی جزئیات سطحی بین دو ماده قالب‌گیری، وجود نداشت.


محمدرضا خلیلی، بابک ضیائی، محمود کاظمی،
دوره 26، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: ایمپلنت‌های دندانی در طی سال‌ها مورد مطالعه قرار گرفته‌اند تا جایگزین دندان‌های از بین رفته شوند. یکی از شرایط موفقیت ایمپلنت‌ها پایداری و مقاومت آن‌ها تحت نیروهای وارده و کمینه بودن تنش در استخوان اطراف آن می‌باشند . هدف از این تحقیق تحلیل عددی و سه بعدی فک دارای ایمپلنت، تحت بارگذاری حرارتی بود.

  روش بررسی: استخوان فک در نرم‌افزار سالیدورکس (Solidworks) مدل شده و جهت دستیابی به مدل هرچه دقیق‌تر، استخوان فک به صورت یک ماده ایزوتروپیک خطی درنظر گرفته شد. همچنین مجموعه ایمپلنت ITI ، شامل ایمپلنت (Implant) ، اباتمنت (Abutment) ، فریم‌ورک (Framework) و پرسلن سطح آن (Crown) یا روکش توسط نرم‌افزار مدل‌سازی سالیدورکس مدل شده و در استخوان کاشت گردید. بعد از وارد کردن (Import) مدل‌های طراحی شده در نرم‌افزار تحلیلی آباکوس (Abaqus) ، خواص و شرایط مرزی و نیرویی تعیین گشته و درنهایت پس از مش‌بندی، مدل تحلیل گردید. در این تحلیل المان محدود، بار در دو مرحله به مدل اعمال گردید. در مرحله اول اباتمنت توسط گشتاور سفت‌کنندگی به مقدار N.cm 35 در داخل ایمپلنت محکم شد، که سبب ایجاد تنش‌های مکانیکی در پیچ اباتمنت ‌شد. در مرحله دوم بار حرارتی ناشی از نوشیدن مایعات سرد و گرم به صورت شار حرارتی بر واحد سطح، به کل سطح پوشش سرامیکی اعمال گردید.

  یافته‌ها: در نتایج تحلیل حرارتی، دمای استخوان فک، حدوداً 5/5 درجه سانتی‌گراد در حالت نوشیدن مایعات سرد کاهش و 9/4 درجه سانتی‌گراد در حالت نوشیدن مایعات گرم افزایش یافت. بیشترین تغییرات دمایی در کل مجموعه ایمپلنت و استخوان در حالت نوشیدن مایعات سرد بود، که دمای سطح پوشش سرامیکی حدود 14 درجه سرد ‌شد.

  نتیجه‌گیری: با مشاهده نتایج تنش‌های حرارتی می‌توان دریافت که تنش‌های حرارتی مقادیر کمی دارند و آن نیز به دلیل تغییرات دمایی ناچیز در مجموعه می‌باشد. بیشترین تنش مربوط به اباتمنت می‌باشد که آن نیز در اثر گشتاور سفت‌کنندگی ایجاد می‌شود.


محمود کاظمی، سعید نوکار، احمد روحانیان، عادل پژو‌هان،
دوره 26، شماره 4 - ( 11-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: تغییرات دمایی قابل توجه در محیط د‌هان می‌تواند به ایمپلنت‌‌های قرار گرفته در درون استخوان نیز منتقل و پیش‌آگهی درمان را تحت تأثیر قرار دهد. تا بدان جا که برخی محققان، تصحیح عادات تغذیه افراد بعد از دریافت درمان ایمپلنت را توصیه کرده‌اند. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر تغییرات دمایی محیط د‌هان به دنبال مصرف مواد غذایی مختلف بر دمای ایمپلنت انجام شد.

  روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی، 3 بیمار واجد شرایط برای دریافت ایمپلنت انتخاب و 2 ماه بعد از جراحی قرار دادن ایمپلنت، مورد آزمایش قرار گرفتند. دمای داخلی ایمپلنت‌‌ها در بیماران و به دنبال مصرف مایعات سرد و گرم با استفاده از سنسور متصل به ترمومتر اندازه‌گیری شد. سپس تغییرات دمایی اندازه‌گیری شده در طول زمان با استفاده از آزمون ناپارامتری Friedman مورد قضاوت آماری قرار گرفت.

  یافته‌‌‌ها: به دنبال مصرف مایعات گرم، دمای ایمپلنت‌‌ها به صورت معنی‌دار و صعودی در طول زمان افزایش پیدا کرده بود (009/0 P= ). همچنین، بعد از مصرف نوشیدنی‌‌های سرد، دمای ایمپلنت‌‌ها به صورت معنی‌دار و نزولی در طول زمان کاهش یافته بود (004/0 P= ). بیشترین دمای ثبت شده در ایمپلنت‌‌ها بعد از نوشیدن مایعات گرم برابر 57/41 درجه سانتی‌گراد و حداقل آن برابر 77/36 درجه سانتی‌گراد گزارش شد. همچنین، حداکثر دمای ایمپلنت‌‌ها بعد از نوشیدن مایعات سرد برابر 13/34 درجه سانتی‌گراد و حداقل آن نیز برابر 83/26 درجه سانتی‌گراد بود.

  نتیجه‌گیری: به نظر نمی‌رسد دما‌‌های ثبت شده در تحقیق حاضر بتواند پیش‌آگهی درمان‌‌های ایمپلنت را تضعیف نماید، هرچند نوشیدن مایعات خیلی داغ و سرد ممکن است یکی از عوامل تضعیف کننده پیش‌آگهی درمان ایمپلنت بوده و درنتیجه، باید هشدار‌‌های لازم به بیماران داده شود.


مژگان پاک‌نژاد، یداله سلیمانی شایسته، زهرا نصر اصفهانی، نینا رزومه، محدثه حیدری، علی مهرفرد،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: افزایش روزافزون موارد درمان‌های پیچیده ایمپلنت دندانی، توجه محققان را به سمت استفاده از موادی معطوف داشته که قادر به تحریک بازسازی استخوان می‌باشند. تکنیک حفظ ساکت دندانی و استفاده از گرفت استخوان جهت به حداقل رساندن تحلیل پیشنهاد شده است. هدف از این مطالعه ارزیابی نوعی ماده پیوند استخوان زنوگرفت کلاژنه به نام Osteo biol gen_oss در بازسازی ساکت دندان کشیده شده بود.

  روش بررسی: این مطالعه نوعی کارآزمایی بالینی تصادفی شده است که در 12 نمونه (6 عدد در گروه کنترل و 6 عدد در گروه تست) انجام شد. هر فرد 2 دندان Hopeless داشت که پس از کشیدن دندان‌ها در گروه تست گرفت قرار داده شد اما گروه کنترل به روند طبیعی ترمیم شد. پس از 3 ماه از هر دو ناحیه نمونه تهیه و جهت بررسی بافت‌شناسی و هیستومورفومتریک به پاتولوژیست ارجاع داده شد. در این مطالعه آزمون‌های Mc Nemar و Wilcoxan sigh rank استفاده شد.

  یافته‌ها: هیچ تفاوت آماری بین دو گروه از لحاظ واکنش جسم خارجی، التهاب، وایتالیتی و درصد استخوان ساخته شده دیده نشد. میانگین درصد بیومتریال باقی‌مانده 43/1 ± 37/6 بود.

  نتیجه‌گیری: زنوگرفت Osteobiol gen_oss یک Deantigenized collagenic porcine bone substitute می‌باشد. این ماده یک گرفت با خاصیت سازگاری زیستی بالا و استئوکانداکتیو است که پس از قرار گرفتن در ساکت دندان کشیده شده در 3 ماه منجر به ح فظ ساکت دندانی در انسان می‌شود.


هادی اصغرزاده شیرازی، محمدرضا ملاک‌زاده،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: پوشش‌های هیدروکسی آپاتیت بر روی ایمپلنت‌های دندانی به دلیل زیست سازگاری و زیست فعالی جایگاه ویژه‌ای در دندانپزشکی به خود اختصاص داده‌اند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر ضخامت پوشش هیدروکسی آپاتیت بر توزیع تنش استخوان فک به روش آنالیز المان محدود بود.

  روش بررسی: در این مقاله، اثر ضخامت پوشش هیدروکسی آپاتیت در بازه 0 تا 200 میکرون بر روی ایمپلنت دندانی به روش المان محدود مورد بررسی قرار گرفت. مدل سه بعدی شامل یک قطاع از استخوان فک پایین، متشکل از یک لایه ضخیم کورتیکال در اطراف چگال اسفنجی، و ایمپلنت دندانی از نوع تجاری Nobel biocare در نرم‌افزار آباکوس شبیه‌سازی و تحت بارگذاری استاتیکی آنالیز گردید.

  یافته‌ها: نمودار بیشینه تنش فون‌مایزز- ضخامت پوشش در بازه 0 تا 200 میکرون برای استخوان‌های اسفنجی و کورتیکال رسم گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که با افزایش ضخامت پوشش هیدروکسی آپاتیت بیشینه تنش فون مایزز استخوان فک کاهش می‌یابد. همچنین ضخامت پوشش در بازه 60 تا 120 میکرون توزیع تنش نرم‌تر و تغییرات ملایم‌تری در بیشینه تنش فون‌مایزز به نمایش گذاشت.

  نتیجه‌گیری: با استفاده از پوشش هیدروکسی‌آپاتیت در این مطالعه، تنش در استخوان فک کاهش یافت که این کاهش تنش باعث پایداری و تثبیت سریع‌تر ایمپلنت در استخوان فک می‌گردد. نتیجه‌گیری می‌شود، استفاده از پوشش هیدروکسی‌آپاتیت به عنوان ماده زیست‌سازگار و زیست‌فعال می‌تواند نقش مهمی را در استخوان‌سازی سطح تماس ایمپلنت- استخوان ایفا کند.


محمود کاظمی، علیرضا پورنصرالله، سمیه اللهیاری، حمید جلالی،
دوره 28، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: گیر کافی برای رستوریشن‌های سمان شونده متکی بر ایمپلنت تأثیر بسیاری بر پیش آگهی درمان دارد. مطالعات اندکی تأثیر روش وکس آپ مستقیم و استفاده از پلاستیک کوپینگ را بر گیر این رستوریشن‌ها بررسی کرده‌اند. هدف از این مطالعه مقایسه میزان گیر کستینگ‌های ساخته شده از پلاستیک کوپینگ و وکس آپ مستقیم را برای ساخت کراون و بریج در سه سیستم ایمپلنت Implantium, Replace, ITI بود.

  روش بررسی: 28 نمونه از هر سیستم ایمپلنت وارد مطالعه شده و به صورت رندوم در4 گروه توزیع شدند. گروه‌ها شامل الگوهای مومی ساخته شده از پلاستیک کوپینگ و وکس آپ مستقیم برای ساخت بریج و کراون بود. همه نمونه‌ها با شرایط مشابه سیلندرگذاری شده و با آلیاژ بیس متال ریخته شدند. پس از سمان شدن به اباتمنت، نمونه‌ها در دستگاه Universal testing machine با Crosshead speed در حد mm/min 5/0 تحت نیروی کششی قرار گرفتند، نیروی مورد استفاده برای جدا کردن هر کستینگ ثبت گردید. آزمون Three-way ANOVA جهت بررسی اثر کراون و بریج، روش وکس آپ و نوع ایمپلنت استفاده شد.

  یافته‌ها: در مقایسه کراون‌های ساخته شده از پلاستیک کوپینگ بین سیستم‌ها، سیستم Replace و Implantium با هم تفاوت معنی‌داری نداشتند (124/0= (P در حالی که سیستم ITI با تفاوت معنی‌داری پس از این دو قرار داشت (001/0 P< ). در مقایسه کراون‌های ساخته شده از وکس آپ مستقیم سیستم ایمپلنتیوم بیشترین میزان گیر و سیستم ITI کمترین مقدار را دارا بود (001/0 P< ). در مقایسه بریج‌ها در هر دو روش پلاستیک کوپینگ و وکس آپ سیستم Replace بیشترین میزان و سیستم ITI کمترین میزان گیر را دارا بود.

  نتیجه‌گیری: برای ساخت کراون Implantium و برای بریج Replace بیشترین میزان گیر را ایجاد کردند.


مهدی نیکنامی، مریم مصطفوی، الهام رموزی، حسام میکاییلی خیاوی،
دوره 28، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه به اهمیت شناسایی محل و موقعیت کانال ثنایایی قبل از قرار دادن ایمپلنت‌های داخل استخوانی و جراحی برداشت استخوان سمفیز و به منظور پیشگیری از عوارض و اختلالات پس از جراحی های این ناحیه، باید از روش‌های مناسب تصویربرداری استفاده شود. باتوجه به دقت اندازه‌گیری بالا و کیفیت بالای تصاویر توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی cone beam computed tomography (CBCT) و همچنین دوز اشعه دریافتی پایین، هدف این مطالعه بررسی موقعیت کانال ثنایایی با استفاده از CBCT بود.

روش بررسی: در این مطالعه تصاویر CBCT فک پایین 60 بیمار شامل 32 زن و 28 مرد با میانگین سنی 5/2±3/41 که دارای کیفیت تصویری مناسب بود جهت تشخیص و تعیین موقعیت کانال ثنایایی مندیبل  توسط سه مشاهده گر به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده در 20SPSS وارد شد و با آزمون های آماری Chi-square و Fisher's exact test آنالیز شدند.

یافته‌ها: ارزیابی عمودی و افقی کانال ثنایایی مستقل از جنس بیماران بود. کانال در 8/89% موارد قابل تشخیص بود. در بعد عمودی موقعیت کانال در 5/57% موارد در یک سوم تحتانی و 25 /32% در یک سوم میانی قرار داشت. همچنین در بعد افقی کانال در 75/14% موارد در یک سوم باکالی، 75/52% موارد در یک سوم میانی و ودر 25/22% موارد در یک سوم لینگوالی قرار داشت.

نتیجه‌گیری: کیفیت تصویربرداری CBCT، دقت و رزولوشن آن در تشخیص و تعیین موقعیت کانال ثنایایی کارایی بسیار بالایی دارد.


مجید صاحبی، مرضیه علی‌خاصی، فرشاد موافق، وحیده نظری،
دوره 29، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: در پاسخ به نیازهای زیبایی و استفاده از اباتمنت‌های سرامیکی، تشخیص عدم تطابق در محل اتصال اباتمنت- ایمپلنت، اهمیت ویژه‌ای می‌یابد. هدف این مطالعه بررسی حساسیت و ویژگی تصاویر رادیوگرافی در تشخیص عدم تطابق اباتمنت‌های زیرکونیایی و تیتانیومی در سه نوع ناحیه اتصال بود.

روش بررسی: از هر کدام از سیستم‌های Branemark، Noble active و Replace یک ایمپلنت با قطر متوسط در مدل‌های آکریلی مانت شد. اباتمنت‌های تیتانیومی و زیرکونیایی یک بار با انطباق صحیح و یک بار با فاصله 0.5 میلی‌متر به ایمپلنت‌ها متصل شدند. از دوازده حالت به دست آمده، تصاویر رادیوگرافی دیجیتال با زوایای عمودی و افقی صفر درجه تهیه شد و برای ارزیابی وجود یا عدم وجود شکاف، به ده نفر متخصص در درمان ایمپلنت در دو نوبت زمانی نشان داده شد. آنالیز آماری توسط انالیز کاپا صورت گرفت.

یافته‌ها: ضریب همبستگی بین طبقه‌ای (ICC) نوبت‌های اول و دوم به ترتیب 52/0 و 72/0 بود (P<0.01). حساسیت تشخیص شکاف در گروه‌های مطالعه قابل قبول بود (100-95%)، به جز در Noble active با اباتمنت تیتانیومی که کمترین میزان را داشت (35%). ویژگی تمام گروه‌ها قابل قبول بود (95-80%) غیر از Noble active و Replace با اباتمنت‌های زیرکونیایی که به ترتیب 45% و 30% بود و در Branemark با اباتمنت تیتانیومی بیشترین مقدار را داشت (95%).

نتیجه‌گیری: حساسیت تصاویر رادیوگرافی در تشخیص عدم تطابق تنها در Noble active با اباتمنت تیتانیومی قابل قبول نمی‌باشد. ویژگی تصاویر رادیوگرافی در موارد عدم وجود شکاف در اباتمنت‌های تیتانیومی مطلوب‌تر است.


نرگس عامری، حکیمه سیادت، احمدرضا شمشیری، مرضیه علی‌ خاصی،
دوره 29، شماره 2 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تطابق مارژینال فریم ورک‌های ایمپلنتی، عامل مهمی در موفقیت طولانی مدت پروتزهای متکی بر ایمپلنت می‌باشد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان گپ مارژینال مطلق فریم ورک‌های زیرکونیایی در بریج سه واحدی متکی بر ایمپلنت ساخته شده توسط دو سیستمComputer-aided design (CAD)/Computer-aided manufacturing (CAM)،AmannGirrbach  و Zirkonzahn بود.

روش بررسی: مدل اصلی با مانت کردن دو اباتمنت ایمپلنتی به عنوان پایه‌های بریج سه واحدی (کانین تا پره‌مولر دوم ماگزیلا) ساخته شد. در هر سیستم 12 فریم ورک زیرکونیایی ساخته شد. میزان گپ مارژینال مطلق فریم ورک‌ها با استفاده از Video Measuring System در هر یک از اباتمنت‌ها اندازه‌گیری شد. تأثیر نوع سیستم CAD/CAM و سایز اباتمنت بر میزان گپ مارژینال مطلق به ترتیب توسط Independent t test و Paired t test ارزیابی شد و حد معنی‌داری آماری 05/0 درنظر گرفته شد.

یافته‌ها: میزان گپ مارژینال مطلق اباتمنت پره‌مولر، در فریم ورک‌های سیستم AmannGirrbach بیشتر از Zirkonzahn دیده شد (005/0P=). بین میزان گپ مارژینال اباتمنت پره‌مولر و کانین در هیچ یک از دو سیستم تفاوت آماری معنی‌داری مشاهده نشد (005/0P>).

نتیجه‌گیری: با وجود محدودیت‌های این مطالعه، به نظر می‌رسد میزان گپ مارژینال مطلق فریم ورک‌های زیرکونیایی به نوع سیستم CAD/CAM استفاده شده بستگی داشت، اما سایز اباتمنت تأثیری بر میزان گپ مارژینال مطلق نداشت.


عادل پیرجمالی نیسیانی، محسن صراف بید آباد، نیما جمشیدی،
دوره 29، شماره 3 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش شکست‌ها در فرایند کاشت ایمپلنت‌های دندانی از جمله موضوعاتی است که همواره مورد توجه محققان بوده است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه اثر بیومکانیکی دو جنس مختلف ایمپلنت دندانی پس از کاشت و بارگذاری در استخوان فک بود.

روش بررسی: یک مدل سه ‌بعدی از فک پایین توسط نرم‌افزار MIMICS 10.01 طراحی شد. از روی مدل به دست آمده، بخش انتهایی فک پایین در نرم‌افزار CATIA V5 طراحی گردید و فرایند دریلینگ بخش کورتیکال آن به‌کمک شبیه‌سازی با روش تحلیل اجزای محدود در نرم‌افزار DEFORM-3D V6.1 انجام شد. سپس مدل سه ‌بعدی حفره ایجاد شده از محل دریل ‌شده استخراج گردید و یک مدل ایمپلنت دندانی ITI که در نرم‌افزار CATIA V5 طراحی شده بود، داخل آن قرار داده شد. فضای باقیمانده بین ایمپلنت و حفره ایجاد شده به ‌عنوان استخوان کورتیکال تازه تشکیل ‌شده در محل دریلینگ، پس از گذشت
6 هفته از کاشت ایمپلنت تعیین شد و خواص مکانیکی استخوان جدید به نرم‌افزار DEFORM-3D V6.1 وارد گردید و بارگذاری بر سطح دو ایمپلنت با جنس‌های تیتانیوم خالص و زیرکونیوم -5/2% نایوبیوم اعمال شد.

یافته‌ها: تغییرات حجمی پدید آمده در استخوان کورتیکال تازه تشکیل شده در اطراف ایمپلنت تیتانیوم خالص و زیرکونیوم -5/2% نایوبیوم به ترتیب برابر با 238/0 و 242/0 درصد به دست آمد. همچنین، میزان حرکت ایمپلنت‌ها در داخل استخوان فک برای جنس تیتانیوم خالص 00514/0 و برای زیرکونیوم -5/2% نایوبیوم معادل 00538/0 میلی‌متر بود.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که از نظر بیومکانیکی، ایمپلنت دندانی با جنس تیتانیوم خالص شرایط مناسب‌تری را در استخوان فک نسبت به جنس زیرکونیوم -5/2% نایوبیوم ایجاد می‌کند.

زمینه و هدف: کاهش شکست‌ها در فرایند کاشت ایمپلنت‌های دندانی از جمله موضوعاتی است که همواره مورد توجه محققان بوده است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه اثر بیومکانیکی دو جنس مختلف ایمپلنت دندانی پس از کاشت و بارگذاری در استخوان فک بود.

روش بررسی: یک مدل سه ‌بعدی از فک پایین توسط نرم‌افزار MIMICS 10.01 طراحی شد. از روی مدل به دست آمده، بخش انتهایی فک پایین در نرم‌افزار CATIA V5 طراحی گردید و فرایند دریلینگ بخش کورتیکال آن به‌کمک شبیه‌سازی با روش تحلیل اجزای محدود در نرم‌افزار DEFORM-3D V6.1 انجام شد. سپس مدل سه ‌بعدی حفره ایجاد شده از محل دریل ‌شده استخراج گردید و یک مدل ایمپلنت دندانی ITI که در نرم‌افزار CATIA V5 طراحی شده بود، داخل آن قرار داده شد. فضای باقیمانده بین ایمپلنت و حفره ایجاد شده به ‌عنوان استخوان کورتیکال تازه تشکیل ‌شده در محل دریلینگ، پس از گذشت
6 هفته از کاشت ایمپلنت تعیین شد و خواص مکانیکی استخوان جدید به نرم‌افزار DEFORM-3D V6.1 وارد گردید و بارگذاری بر سطح دو ایمپلنت با جنس‌های تیتانیوم خالص و زیرکونیوم -5/2% نایوبیوم اعمال شد.

یافته‌ها: تغییرات حجمی پدید آمده در استخوان کورتیکال تازه تشکیل شده در اطراف ایمپلنت تیتانیوم خالص و زیرکونیوم -5/2% نایوبیوم به ترتیب برابر با 238/0 و 242/0 درصد به دست آمد. همچنین، میزان حرکت ایمپلنت‌ها در داخل استخوان فک برای جنس تیتانیوم خالص 00514/0 و برای زیرکونیوم -5/2% نایوبیوم معادل 00538/0 میلی‌متر بود.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که از نظر بیومکانیکی، ایمپلنت دندانی با جنس تیتانیوم خالص شرایط مناسب‌تری را در استخوان فک نسبت به جنس زیرکونیوم -5/2% نایوبیوم ایجاد می‌کند.


سمیه ذیقمی، حکیمه سیادت، مرضیه علی خاصی، زینب سعیدی،
دوره 30، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، دقت ابعادی و ‌زاویه‌ای قالب‌های تهیه شده از ایمپلنت‌های زاویه‌دار با استفاده از تری تمام قوس در مقایسه با تری نیم قوس مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به تعداد کم مطالعه در مورد تری‌های نیم قوس و همچنین شیوع بالای بی‌دندانی پارسیل کلاس یک کندی فک پایین، هدف از این مطالعه ارزیابی مقایسه‌ای تری‌های ‌قالب‌گیری تمام قوس و نیم قوس بر دقت ابعادی و زاویه‌ای قالب‌های تهیه‌ شده از ایمپلنت‌های زاویه‌دار بود.

روش بررسی: در این مطالعه از مدل اکریلی کلاس یک کندی فک پایین به عنوان مدل اصلی استفاده شد. چهار عدد ایمپلنت با طول ۱۲ و قطر 3/4 میلی‌متر (Implantium, Dentium, Seuol, Korea) در ناحیه پره مولر و مولر اول با زاویه ۳۰ درجه لینگوالی قرار داده شدند. قالب اولیه با آلژینات از مدل اصلی گرفته شد و از کست ریخته شده برای ساخت ۲۰ تری اختصاصی باز به صورت تمام قوس و نیم قوس استفاده شد. در هر گروه ۱۰ قالب با استفاده از ماده پلی ونیل سایلوکسان گرفته شد و کست‌ها با گچ تیپ IV ریخته شدند. از دستگاه (CMM) Coordinate Measuring Machine برای ‌اندازه‌گیری مختصات ابعادی X)،Y،(Z و ‌زاویه‌ای (q) ایمپلنت‌ها استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS22 و t-test با سطح ‌معنی‌داری ۰۵¤۰ آنالیز شدند.

یافته‌ها: اختلاف بین گروه ها در جابجایی ابعادی در محورهای X ،Y،Z  و به طور کلی در جابجایی خطی (r) با توجه به نوع تری قالب‌گیری معنی‌دار نبود، اما در جابجایی زاویه‌ای (∆q) اختلاف معنی‌داری بین گروه‌ها مشاهده شد (05/0P<).

نتیجه‌گیری: تری نیم قوس منجر به جا به جایی چرخشی کمتر در قالب گیری از ایمپلنت‌های زاویه‌دار می‌شود.


حکیمه سیادت، امین جباری، محمد تقی باغانی، مرضیه علی خاصی،
دوره 30، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: نشاندن دقیق ترانسفرهای قالبگیری، در ساخت پروتز‌های دقیق اهمیت به سزایی دارد. در برخی شرایط، لازم است ایمپلنت‌ها به صورت عمیق و زیر لثه‌ای قرار داده شوند. قرارگیری عمیق‌تر ایمپلنت می‌تواند سبب کاهش دید مستقیم و کاهش دقت اتصال ترانسفر قالب‌گیری و نهایتاً کاهش دقت ‌‌قالب‌گیری و عوارض متعدد ناشی از آن مانند ساخت پروتز بدون تطابق شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر عمق ایمپلنت بر صحت اتصال ترانسفر ‌‌قالب‌گیری توسط دانشجویان می باشد.

روش بررسی: این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی، بر روی 50 نفر از دانشجویان سال آخر دوره عمومی دندانپزشکی انجام شد. چهار ایمپلنت در عمق‌های مختلف (0 و 2 و 4 و 6 میلی‌متر) در یک مدل قرار گرفتند. بعد از آموزش نحوه سوار کردن ترانسفر ‌‌قالب‌گیری و ایمپلنت بر روی هم، از دانشجویان خواسته شد که ترانسفر ‌‌قالب‌گیری را بر روی هر چهار ایمپلنت ببندند. نمونه‌ها توسط یک متخصص پروتز مجرب به وسیله یک ذره بین با بزرگنمایی x4 بررسی شدند. داده‌ها توسط تست آماری Cochran آنالیز شدند (05/0P<).

یافته‌ها: میزان عملکرد صحیح در بستن ترانسفر ‌‌قالب‌گیری، در ایمپلنت‌های با عمق زیر لثه‌ای 0 میلی‌متر100%، 2 میلی‌متر 62%، 4 میلی‌متر 58% و 6 میلی‌متر 20%، مشاهده شد. تفاوت آماری معنی‌داری بین تمام گروه‌های آماری مشاهده شد (001/0P<).

نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین افزایش عمق ایمپلنت در زیر لثه و توانایی اتصال صحیح ترانسفر ‌‌قالب‌گیری توسط دانشجویان، رابطه‌ معکوس وجود داشت.



صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb