جستجو در مقالات منتشر شده


29 نتیجه برای جعفری

علی تقوی زنوز، رفعت ثبوتی، شهین جعفری، بهروز نیک بین،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1382 )
چکیده

بیان مسأله: آفت عودکننده دهانی, بیماری شایعی است که با وجود انجام تحقیقات گسترده، همچنان عوامل ایجاد آن ناشناخته باقی مانده‌اند؛ نکته‌ای که در اغلب تحقیقات به آن اشاره شده نقش بسیار مؤثر توارث در ایجاد این بیماری است.

هدف: مطالعه حاضر به منظور بررسی دقیقتر اثراث و ارزیابی وجود Human Leukocyte Antigen (HLA) مرتبط با آفت انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی، 60 بیمار مبتلا به آفت برای HLA- A و HLA- B و 37 نفر از بین آنان برای HLA- DR و HLA- DQ مورد آزمایش قرار گرفتند و نتایج با 25 نفر افراد بالای 30 سال که هرگز علائمی از آفت و یا سایر بیماریها نداشتند، با استفاده از آزمون دقیق فیشر مقایسه شدند.

یافته‌ها: نتایج حاصله، نشانگر کاهش معنی‌دار در فراوانی برخی از آنتی‌ژن‌ها بخصوص HLA-DQW3 و HLA- A26 در گروه مورد بود‍‍‍؛ بنابراین بر حسب مطالعه حاضر، آنتی‌ژن‌های یادشده به عنوان آنتی‌ژن‌های مقاومت در برابر ابتلا به آفت عودکننده دهانی مطرح می‌باشند؛ اما در مقابل افزایش معنی‌داری در فراوانی هیچ‌یک از آنتی‌ژن‌های HLA در گروه بیماران نسبت به گروه شاهد مشاهده نشد. لازم به ذکر است که این نکته بر خلاف گزارشهای متعدد در مورد بیماری بهجت می‌باشد. (در مبتلایان به بهجت اغلب افزایش فراوانی آنتی‌ژن HLA-B51 گزارش شده است.)

نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه, پاتوژنز ایجاد آفت در بیماری بهجت و آفت عودکننده دهانی متفاوت می‌باشد؛ البته برای اثبات این نظریه (عدم ارتباط این دو نوع آفت) انجام مطالعات دقیقتر ضروری است.


مژگان پاک‌نژاد، سعید اشراقی، مریم جعفری قاجار،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

بیان مسأله: یکی از بهترین روشها برای درمان پریودنتیت مهاجم شناسـایی و حـذف عوامل اتیولوژیک بخصوص دو میکروارگانیسم
Actinobacillus Actinomycetemcomitans (Aa) و Porphyromonas Gingivalis (Pg) در بیماران حامل آنها می‌باشد.
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی Pg و Aaو ارتباط آن با سن، جنس، تعداد افراد خانواده و عمق پاکت در نواحی فعال بیماران مبتلا به پریودنتیت مهاجم انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 54 ناحیه (پاکت با عمق بیش از 5 میلیمتر) در 15 بیمار برای کشت میکروبی در نظر گرفته شد. ابتدا مارجین لثه خشک شد و سپس با استفاده از Paper Point شماره 30 نمونه‌برداری انجام شد. محیط کشت اختصاصی
Aa، Trypticase Soy Agar-Bacitracin-Vancomycin (TSBV)و در مورد Pg بروسلا آگار بود. اطلاعات جمع‌آوری‌شده، با استفاده از آزمونهای آماری Fisher و Chi-Square با سطح معنی‌داری 05/0P< مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: تعداد 13 بیمار یا 38 ناحیه (4/70%)Aa مثبت و 3 بیمار یا 10 ناحیه (4/18%)Pg مثبت شناخته شدند. رابطه آماری معنی‌داری بین فراوانی Aa و جنس و سن مشاهده نشد. Pg در مردان بیش از زنان مشاهده شد (001/0P<) اما در مورد سن اختلاف معنی‌داری وجود نداشت. Aa با عمق پاکت همبستگی آماری معنی‌داری داشت (02/0P=)؛ به عبارت دیگر با افزایش عمق پاکت، احتمال حضور Aa نیز بیشتر می‌شد ولی در مورد Pg چنین نبود؛ همچنین Aa نسبت معکوس با تعداد افراد خانواده داشت؛ به طوری که با افزایش تعداد افراد خانواده، تعداد نواحی Aa مثبت کاهش می‌یافت.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، فراوانی Aa در پاکت‌های عمیق بیماران مبتلا به AP، نسبت به Pg بیشتر است.


مجید مهران، مهشید محمدی بصیر، صدیقه جعفری،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: تغییر رنگ سیاه دندان‌های کودکان به دنبال مصرف ترکیبات آهن همواره مورد نگرانی والدین بوده است. هنوز مکانیسم دقیقی برای نقش آهن در ایجاد تغییر رنگ ارائه نشده است. در این مطالعه به بررسی اثر دو نوع قطره آهن (خوارزمی-ایران و Fer-in-Sol- USA) بر تغییرات رنگ، میزان جذب اتمیک و تغییرات ساختار مینای دندان‌های شیری، پرداخته شد.

روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی تعداد 93 عدد دندان شیری قدامی سالم و در محدوده رنگ طبیعی، به 5 گروه تقسیم شدند. در دو گروه دندان‌ها قبل از تأثیر آهن، در محیط پوسیدگی‌زای مصنوعی(Artificial Caries Challenge) ، قرار گرفتند:گروه1 (NS): محیط نرمال سالین  (NS)(13 دندان). گروه2(NS-KH) : محیط نرمال سالین (NS)، قطره آهن خوارزمی  (KH)(20 دندان). گروه3(ACC-KH) : محیط پوسیدگی‌زای مصنوعی، قطره آهن خوارزمی (20 دندان). گروه4 (NS-F-in-S): محیط نرمال سالین، قطره آهن Fer-in-Sol (20 دندان)، گروه5 (ACC-F-in-S): محیط پوسیدگی‌زای مصنوعی، قطره آهن Fer-in-Sol (20 دندان). سپس تغییرات رنگ توسط یک نفر متخصص ترمیمی به صورت بصری، میزان جذب اتمیک با دستگاهICP (Vista-pro, Australia) و تغییرات ساختاری با دستگاه میکروسکوپ الکترونی (SEM, Philips, Netherland)، مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده از میزان تغییر رنگ دندان‌ها با آزمون Kruskal-Wallis و مقایسه چندگانه توسط آزمون Bonferroni type و اطلاعات به دست آمده از میزان جذب اتمیک آهن با آزمون oneway ANOVA و مقایسه چندگانه توسط آزمون Tukey HSD مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: تغییرات رنگ در دندان‌های گروه‌های 3 و 5 (ACC-KH, ACC-F-in-S) که درمحیط پوسیدگی‌زای مصنوعی قرار گرفته بودند بیشتر از دندان‌های سالم گروه‌های 2و 4 (NS-KH,NS-F-in-S) بود (001/0>p). همینطور در دندان‌هایی که در محیط ACC قرار گرفته بودند، قطره آهن خوارزمی تغییر رنگ شدیدتری را نسبت به قطره آهن Fer-in-Sol ایجاد کرد (018/0=p). در بررسی جذب اتمیک آهن، سطوحی از دندان‌های گروه‌های 3و5، که درمحیط پوسیدگی‌زای مصنوعی بودند (ACC-KH, ACC-F-in-S)، آهن بیشتری را نسبت به سطوح سالم دندان‌های گروه‌های 2 و 4 (NS-KH, NS-F-in-S)، جذب کردند (001/0>p) و این مقدار برای قطره آهن خوارزمی بیشتر بود (001/0>p). در تصاویر SEM، در دندان‌های سالم در بزرگنمایی کم، در سطح مینا پری کیماتا با الگویی منظم دیده شد. در گروه دندان‌هایی که در محیط پوسیدگی‌زای مصنوعی بوده‌اند، در بزرگنمایی کم، سطح مینا دارای ترک‌ها و شکستگی‌هایی بود که در گروه 3  (ACC-KH) ترک‌ها بیشتر و عمیق‌تر بود.

نتیجه‌گیری: قرارگیری در محیط پوسیدگی‌زای مصنوعی منجر به ایجاد افزایش جذب آهن و نیز تغییرات رنگ و ساختار مینای دندان‌های شیری گردید. این تغییرات پس از استفاده از قطره آهن خوارزمی بیشتر از قطره آهن Fer-in-SOL بود.


رامین نبی‌زاده، علی کولیوند، احمد جنیدی جعفری، مسعود یونسیان، قاسمعلی عمرانی،
دوره 22، شماره 1 - ( 5-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه یکی از مهم‌ترین معضلات زیست محیطی مواد زاید تولیدی در مراکز دندانپزشکی است که به علت دارا بودن عوامل خطرناک، سمی و بیماری‌زا ازاهمیت خاصی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی و آنالیز زباله‌های تولیدی در مراکز دندانپزشکی عمومی شهر همدان انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه توصیفی از 104 مطب دندانپزشکی عمومی موجود در شهر همدان 10 مطب به صورت تصادفی ساده انتخاب و از هر مطب سه نمونه در انتهای سه روز کاری متوالی (روزهای یکشنبه، دوشنبه و سه‌شنبه هر هفته) برداشت شد. نمونه‌ها به صورت دستی جداسازی و به 74 جزء مختلف تفکیک و با استفاده از ترازوی آزمایشگاهی توزین شدند. در مرحله بعد اجزای توزین شده بر اساس ویژگی و پتانسیل خطرزایی دسته‌بندی شدند.

یافته‌ها: میزان کل زباله سالیانه تولیدی در مطب‌های دندانپزشکی عمومی شهر همدان برابر با 67/14662 کیلوگرم (88/20009>حدود اطمینان 95% >/45/9315) می‌باشد. سهم تولید زباله‌های عفونی، زباله‌های شبه خانگی، زباله‌های شیمیایی و دارویی و زباله‌های سمی به ترتیب برابر با 93/51،16/ 38، 47/9 و 44/0% می‌باشد. اجزای اصلی تشکیل دهنده زباله‌های تولیدی در مطب‌های دندانپزشکی عمومی شامل 14جزء می‌شود که در مجموع بیش از 80% زباله‌های دندانپزشکی را تشکیل می‌دهند. بنابراین جهت انجام برنامه‌های کاهش، جداسازی و بازیافت زباله در مطب‌های دندانپزشکی می‌بایست بیشترین تمرکز را روی این اجزا داشت.

نتیجه‌گیری: در رابطه با مدیریت بهینه زباله‌های دندانپزشکی پیشنهاد بر این است که علاوه بر آموزش دندانپزشکان جهت انجام فعالیت‌های مربوط به کاهش، جداسازی و یا بازیافت زباله در داخل مطب، جمع‌آوری، حمل و نقل و دفع هر کدام از بخش‌های زباله‌های دندانپزشکی (زباله‌های سمی، شیمیایی و دارویی، عفونی و شبه خانگی) به صورت جداگانه و مطابق با دستورالعمل‌ها و ضوابط مربوطه انجام گیرد.


آذین تقی‌زاده گنجی، احمد جعفری، ناصر پورقلی، حسن ایرانی‌زاده،
دوره 22، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: مراقبین بهداشت نقش مهمی در آموزش و پیشگیری از بیماری‌های شایع دهان و دندان دارند. یک برنامه مدون می‌تواند در آموزش رفتار مناسب، نقش بسزایی داشته باشد. این مطالعه میزان آگاهی، نگرش و عملکرد مراقبین بهداشت مدارس شهر تبریز را در مورد سلامت دهان و دندان در سال 87-86 مورد بررسی قرار داده است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی و توصیفی-تحلیلی در مدارس ابتدایی تبریز انجام گرفت. حجم نمونه شامل کلیه مدارس ابتدایی دارای مراقب بهداشت بود. پرسشنامه‌ای به آنها ارسال گردید. سطح آگاهی، نگرش و عملکرد مراقبینی که پرسشنامه را جواب داده بودند مورد بررسی قرار گرفت. تست‌های آماری T-Test مستقل و Paired-Sample T-Test برای تحلیل داده‌ها، مورد استفاده قرار گرفت.
یافته‌ها: از 64 نفر مراقب بهداشت 58 نفر زن و 6 نفر مرد بودند. میانگین سنی افراد شرکت کننده 45 سال بود. 44 نفر از مراقبین دوره درسی مدون مربوط به دهان و دندان را گذرانده بودند. 49 نفر نیز دوره‌های آموزشی ویژه‌ای را سپری کرده بودند. میانگین نمره کسب شده در بخش آگاهی77/6 از 10 نمره بود که زنان بطور معنی‌داری نمرات بالاتری کسب کرده بودند. زنان سابقه کاری بیشتری نیز داشتند. میانگین نمره نگرش و عملکرد بترتیب 42/7 و 14/7 از حداکثر 10 نمره بود.
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد که برگزاری دوره‌های آموزشی حین خدمت و تجربه کاری در میزان آگاهی، نگرش و عملکرد مراقبین بهداشت مدارس نقش موثری داشته است. بهبود این وضعیت با استفاده از برنامه‌های باز آموزی و جزوات قابل دستیابی است.


لیلا پیشه‌ور، سید مجید موسوی نسب، مریم جعفری، کاوه امیدی،
دوره 22، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: هیپوکلریت سدیم قادر به برداشت فاز آلی عاج دمینرالیزه بوده و باعث ایجاد اتصال مستقیم رزین با کریستال‌های هیدروکسی آپاتیت موجود در عاج می‌شود و در نتیجه پدیده تخریب هیدرولیتیک این الیاف که ممکن است دوام باند را تحت تاثیر قرار دهد وجود نخواهد داشت. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر استفاده از محلول هیپوکلریت سدیم 10% بر استحکام باند برشی عاج در دو سیستم باندینگ سلف اچ و توتال اچ است.
روش بررسی: 60 دندان پره مولر انسانی کشیده شده مورد استفاده قرار گرفت. سطوح باکال دندان‌ها تا موقع اکسپوز شدن عاج توسط فرز الماسی تراشیده شدند. سپس دندان‌ها بطور تصادفی در 4 گروه تقسیم شد و مراحل آماده‌سازی سطحی عاج بصورت زیر انجام شد؛ گروه1: (3M) Single Bond مطابق دستور کارخانه سازنده استفاده شد. گروه2: پس از آماده‌سازی عاج محلول 10%NaOCl به مدت 1 دقیقه استفاده شد، پس از شستشو و خشک کردن از سیستم باندینگ (Single Bond (3M ESPE استفاده گردید. گروه3: (Kuraray) Clearfil SE Bond مطابق دستور کارخانه سازنده استفاده شد. گروه4: پس از کاربرد پرایمر مطابق دستور کارخانه سازنده نمونه‌ها جهت برداشت مونومر اضافی در استون 50% غوطه‌ور شدند. نمونه‌ها پس از شستشو خشک گردیدند و بعد از محلول10% NaOCl بر روی سطح عاج استفاده شد و بعد از شستشو و خشک کردن ادهزیو سیستم Clearfil SE Bond بکار رفت. بعد از آماده‌سازی سطوح عاجی استوانه‌های کامپوزیتی با ابعاد mm2×4 بر روی سطوح عاجی باند گردید. نمونه‌ها در معرض 500 سیکل حرارتی 5-55 درجه قرار داده شد. سپس تست استحکام باند برشی توسط دستگاه اینسترون با سرعت mm/min 1 انجام شد. داده‌های بدست آمده توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و دو طرفه و آزمون مقایسه چندگانه توکی مورد بررسی آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین استحکام باند برشی به عاج در گروه Single Bond برابر با MPa2/4 ±8/16 و در گروه Single Bond همراه با NaOCl برابر با MPa 34/4±52/10 بود. در گروه Clearfil SE Bond میانگین استحکام باند MPa 07/4±7/23 و در گروه Clearfil SE Bond همراه با NaOCl برابر ب اMpa 65/3±3/23 بود. آنالیزهای آماری نشان داد که استفاده از 10% NaOCl در Single Bond باعث کاهش استحکام باند شد (001/0>P) ولی در Clearfil SE Bond تغییری در استحکام باند ایجاد نکرد(99/0>P).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه استفاده از هیپوکلریت سدیم 10% در سیستم چسباننده توتال اچ (Single Bond) باعث کاهش استحکام باند برشی شد و در سیستم چسباننده سلف اچ (Clearfil SE Bond) تاثیری بر روی استحکام باند برشی نداشت.


احمد جعفری، محمدرضا خامی، رضا یزدانی، منصوره محمدی،
دوره 22، شماره 4 - ( 11-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه سنجش دانش و نگرش دانشجویان سال آخر دندانپزشکی در زمینه بیماری ایدز و بعضی عوامل مؤثر بر آن بود تا نتایج آن بتواند برای اساتید این رشته و برنامه‌ریزان آن برای در جهت ارتقای آموزش کمک کننده باشد.

روش بررسی: این پژوهش از نوع طرح‌های پژوهش در آموزش بود که در دانشکده‌های دندانپزشکی دولتی شهر تهران به اجرا درآمد. در نیمسال اول سال تحصیلی 88-1378 از دانشجویان سال آخر دانشکده‌های تهران و شهید بهشتی خواسته شد در صورت تمایل پرسشنامه‌ای حاوی مشخصات فردی، دانش و نگرش در زمینه ارایه مراقبت دندانپزشکی به بیماران مبتلا به ایدز را تکمیل کنند. امتیاز دانش و نگرش محاسبه شد و اطلاعات با آزمون Independent sample t-test تحلیل گردید.

یافته‌ها: درصد تقریباً همه دانشجویان معتقد بودند در کار دندانپزشکی تمام بیماران باید HIV مثبت تلقی شوند اما 49% ترجیح می‌دادند که فرد مشکوک به ایدز را ارجاع دهند. جنسیت و آشنایی قبلی با بیماران HIV مثبت ارتباط معنی‌دار آماری با دانش و نگرش دانشجویان در زمینه بیماری ایدز نداشت (05/0

نتیجه‌گیری: ارتقاء دانش و نگرش دانشجویان دندانپزشکی در زمینه بیماری ایدز ضروری است و پیشنهاد می‌شود در کوریکولوم دندانپزشکی ایران تأکید بیشتری بر این مسئله صورت گیرد.


نسترن السادات عظیمی، محمد حسن اخوان کرباسی، عباسعلی جعفری،
دوره 23، شماره 3 - ( 9-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: گونه‌های مختلف کاندیدا خصوصاً آلبیکنس عوامل بیماریزای فرصت طلبی هستند که در دهان شیرخواران رشد می‌کنند. ایجاد برفک، غذا خوردن شیرخواران را مختل می‌کند. به دلیل اهمیت عفونت‌های فرصت طلب به ویژه در شیرخواران و جهت شناسایی عوامل مستعد کننده، در این مطالعه حضور و کمیت کلونی کاندیدای دهان شیرخواران و ارتباط آن با نوع تغذیه، سن و جنس شیرخوار و سطح تحصیلات مادران مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: مطالعه به صورت کوهورت تاریخی روی ٤٥ شیرخوار با تغذیه از شیر مادر و ٤٥ شیرخوار با تغذیه از شیشه به عمل آمد. نمونه‌گیری با سواب استریل از دهان انجام گرفت و با استفاده از تست Germ tube گونه کاندیدا آلبیکنس از سایر گونه‌های کاندیدا شناسایی شد. سپس اطلاعات با نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های کای دو، رگرسیون لجستیک و تست Mann-Whitney تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: کشت در 3/53 از شیرخواران کلونی کاندیدا مشاهده گردید. تفاوت در حمل کاندیدا میانگین تعداد کلونی در دو گروه، بر اساس میزان تحصیلات مادران معنی‌دار بود (۰/۰001>P، ۰/۰0>P، ۰/۰001>P) هر چند تفاوت حضور کاندیدا آلبیکنس و غیر آلبیکنس در دو گروه چشمگیر نبود (٤٥/٠P=). همچنین توزیع فراوانی حمل کاندیدا بر اساس سن و جنس تفاوت چشمگیری نداشت (٤8/٠P=، ٤/٠P=). بر اساس آزمون رگرسیون لجستیک نوع تغذیه و میزان تحصیلات مادران بر میزان حمل کاندیدا مؤثر بود (۰/۰۵>P).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد حاملین کاندیدا در گروه شیر مادر از گروه شیشه شیر کمتر می‌باشند که می‌تواند به دلیل اثرات ضد قارچی شیر مادر و نقش شیشه شیر در انتقال کاندیدا باشد. همچنین با افزایش تحصیلات مادران کلونیزاسیون کاندیدای دهانی کاهش یافته که احتمالاً به دلیل رعایت بهتر بهداشت است. سن و جنس کودک تاثیری بر حضور کاندیدا نشان نمی‌دهد.


احمد جعفری، مصطفی امیر سلطانی، بنفشه گلستان، نغمه بهرامی،
دوره 23، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: اجرای فیشور سیلنت تراپی برای کودکان دبستانی از برنامه‌های ملی ایران می‌باشد. لذا نیاز است تا اطلاعات و نگرش والدین نسبت به فیشور سیلنت تراپی ارزیابی گردد تا با ارتقاء آن گامی ‌در راستای اجرای بهتر برنامه برداشته شود.
روش بررسی: در این تحقیق که مطالعه‌ای مقطعی و توصیفی- تحلیلی بود، کودکان در تهران جهت بررسی به صورت تصادفی، خوشه‌ای انتخاب شدند. اطلاعات کلی و آگاهی، نگرش و عملکرد والدین از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. کودکان نیز از بابت دارا بودن فیشور سیلنت مورد معاینه قرار گرفتند. پس از جمع‌آوری داده‌ها، با آزمون‌های آماری آزمون‌های ناپارامتری کای- دو و کروس- کالوالیس بر حسب متغیرها، رگرسیون لجستیک چندگانه تحلیل شد.
یافته‌ها: 414 دانش آموز پسر و والدین آنها در این تحقیق شرکت نمودند. 6/57% والدین می‌دانستند که سیلنت از پوسیدگی دندان پیشگیری می‌کند. 5/44% از آنان، سیلنت را در پیشگیری از پوسیدگی مهم ارزیابی کردند. اما تنها 9/8% کودکان دارای سیلنت بودند. آگاهی نسبت به فیشورسیلنت به طور معنی‌داری با منبع کسب اطلاعات و آموزش بهداشت رابطه داشت. عواملی چون مراجعات منظم به دندانپزشک و تحصیلات دانشگاهی در افزایش آگاهی درباره سیلنت مؤثر بود. رابطه معنی‌داری بین آگاهی و عملکرد والدین به سیلنت با آموزش بهداشت، دفعات و زمان مراجعه به دندانپزشک، مشاهده شد (001/0P<). آموزش بهداشت والدین، به طور معنی‌داری در بهره‌مندی کودک از سیلنت مؤثر بود.
نتیجه‌گیری: مراجعات منظم به دندانپزشکی و آموزش بهداشت نقش مثبت در افزایش آگاهی، نگرش و عملکرد والدین دارد. والدین باید به مراجعه منظم به دندانپزشکی تشویق و دندانپزشکان به ارایه آموزش‌های لازم جهت مراجعین ترغیب شوند. مدارس بایستی نقش مهم‌تری در ارتقاء آگاهی والدین ایفا کنند.


عباسعلی جعفری، محمدحسین لطفی کامران، عباس فلاح تفتی، اسماعیل خیرخواه،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به تماس مواد قالب‌گیری با بزاق، خون و بافت‌های نرم دهان، آلودگی میکروبی اولیه آنها می‌تواند برای افراد دارای ضعف سیستم ایمنی خطرناک باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان آلودگی باکتریایی و قارچی مواد قالبگیری رایج بود.

روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی تعداد 5 نمونه از 4 نوع مختلف مواد قالب‌گیری شامل آلژینات ایرانی (Iralgin)، سیلیکون تراکمی از نوع پوتی (Speedex)، سیلیکون تراکمی از نوع Light body (Speedex) و آلژینات خارجی (Cavex CA37) مورد بررسی در 1 میلی‌لیتر توئین 80 حل نموده و میزان 100 میکرولیتر از هر نمونه را بر روی محیط‌های کشت بلاد آگار، EMB و سابورو دکستروز آگار کشت داده شد. پس از انکوباسیون کشت‌های میکروبی در حرارت 37 درجه سانتی‌گراد و قارچی در 30 درجه سانتی‌گراد، تعداد کلنی‌های باکتریایی و قارچی جدا شده شمارش و به کمک تست‌های تشخیصی افتراقی تشخیص داده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری Kruskal-Wallis تحلیل شدند.

یافته‌ها: در مجموع 75% نمونه‌های مورد مطالعه واجد یک یا چند آلودگی باکتریایی بودند. آلژینات ایرانی و Speedex (Putty) از آلوده‌ترین مواد قالبگیری و Speedex light body با سه مورد و آلژینات خارجی با دو مورد آلودگی از مواد قالبگیری با آلودگی کمتر بودند. باکتری‌هایی مانند گونه‌هایی از میکروکوکوس، استافیلوکوکوس، باسیلوس‌ها، کورینه باکتر، سیتروباکتر گرم منفی، اکتینومیست‌ها و نایسریاها از مواد قالب‌گیری جدا شدند. قارچ‌های آسپرژیلوس، پنی‌سیلیوم، آلترناریا، کلادوسپوریوم و سپدونیم نیز از قارچ‌های آلوده کننده مواد مورد بررسی بودند. تفاوت بین میزان آلودگی باکتریال آلژینات ایرانی و آلژینات خارجی از نظر آماری معنی‌دار بود (001/0P=). با توجه به شمارش تعداد باکتری و قارچ موجود در هر گرم ماده قالبگیری (CFU/gr) تفاوت معنی‌داری بین مواد چهارگانه فوق از نظر تعداد کل باکتری و قارچ جدا شده در هر گرم آن مشاهده نشد (21/0P=).

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که انواعی از آلودگی‌های باکتریال و قارچی و بعضاً فرصت‌طلب از مواد قالب‌گیری آلژینات ایرانی و Speedex putty جدا شدند که نشان‌دهنده آلودگی این مواد می‌باشد.


سینا حقانی‌فر، ولی‌الله آرش، فرهاد ثبوتی، نسیم جعفری،
دوره 25، شماره 2 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوارض جانبی استفاده از دستگاه ثابت ارتودنسی در درمان ناهنجاری‌های دندانی یا Camouflage تحلیل ریشه است که در دندان‌های مختلف دیده می‌شود. اگر تحلیل در انتهای اپیکالی ریشه باشد قابل ترمیم نیست، لذا بنا به اهمیت این موضوع در درمان‌های ارتودنسی و پیشگیری از کاهش و تحلیل پیش رونده طول ریشه، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تحلیل ریشه در بیماران درمان شده با دستگاه Slot 018 Standard Edgewise انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه کلیشه‌های پانورامیک استاندارد قبل و بعد از درمان 63 بیمار نیازمند درمان ثابت ارتودنسی فکین بررسی شدند. 24 دندان از هر بیمار شامل دندان‌های مولر اول یک سمت تا مولر اول سمت مقابل هر دو فک مورد بررسی قرار گرفتند. درجه تحلیل ریشه به صورت 3 درجه (درجه 0: بدون تحلیل، درجه 1: تحلیل مختصر به همراه ریشه‌هایی با نوک گرد شده تا تحلیل حداکثر 4/1 طول ریشه، درجه 2: تحلیل متوسط تا شدید در حد بیشتر از 2/1 تا 4/1 طول ریشه) بیان شد. رابطه میزان تحلیل ریشه با جنس توسط تست Mann-Whitney و رابطه میزان تحلیل ریشه با طول درمان توسط ضریب همبستگی اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: از 1542 دندان بررسی شده، 345 دندان دارای تحلیل درجه 1 بودند و موردی از تحلیل درجه 2 یافت نشد. بیشترین میزان تحلیل ریشه
درجه 1 در دندان لترال فک پایین مشاهده شد. میزان تحلیل ریشه چه در جنس مونث و چه در جنس مذکر در فک پایین به طور معنی‌داری بیشتر از فک بالا بوده است، همچنین میزان تحلیل ریشه دردندان‌های جنس مذکر به طور معنی‌داری بیشتر از دندان‌های جنس مونث بوده است (05/0>P). رابطه معنی‌داری نیز با طول مدت درمان و همچنین دندان‌های سمت راست و چپ فکین یافت نشد (05/0P>).

نتیجه‌گیری: باتوجه به یافته‌های حاصل از این مطالعه، هیچگونه ارتباطی بین طول مدت درمان و سمت فکی با میزان تحلیل ریشه وجود ندارد، اما تحلیل ریشه در فک پایین و در جنس مذکر بیشتر رخ می‌دهد.


احمد جعفری، مسعود کیانی، مهین نیکخواه، روناک بختیاری، یحیی برادران نخجوانی، علیرضا حیدری،
دوره 27، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: با توجه به پیچیدگی‌های سیستم کانال ریشه، دبریدمان تنها از طریق اینسترومنتیشن مکانیکی میسر نخواهد شد. لذا شستشو دهنده‌های کانال با خاصیت ضد میکروبی که بتوانند باعث حذف هر چه بیشتر میکروارگانیسم‌ها طی درمان ریشه شوند اهمیت می‌یابند. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه اثر ضد میکروبی اسانس آویشن %2، هیپوکلریت سدیم %5/2 و نرمال سالین به عنوان محلول شستشو در دندان‌های مولر شیری بود.

  روش بررسی: مطالعه بر روی 34 دندان مولر شیری در 3 گروه 10 تایی انجام شد. تمامی کانال‌های نمونه‌ها تا فایل شماره 35 به روش دستی آماده‌سازی شد. سپس نمونه‌ها استریل شده و در ادامه توسط سوسپانسیون انتروکوکوس فکالیس (Enterococcus Faecalis ATTC 29212) آلوده شدند. پس از 48 ساعت انکوباسیون، نمونه‌ها در گروه‌های مربوطه تحت شستشو با محلول‌های آزمایشی قرار گرفتند. سپس توسط کن کاغذی از دندان‌ها نمونه گرفته شده و پس از انکوباسیون تعداد واحدهای سازنده کلونی مورد شمارش قرار گرفت. برای آنالیز داده‌ها از آزمون‌های اسمیرنوف- کلموگروف، کروسکال- والیس و همچنین برای مقایسه دوبه‌دوی گروه‌ها از آزمون من- ویتنی استفاده شد.

  یافته‌ها: هیپوکلریت سدیم بالاترین خاصیت ضدمیکروبی را نشان داد و اختلاف آن با نرمال سالین معنی‌دار بود (001/0 P< ). از طرفی اختلاف آن با آویشن 2% معنی‌دار نبوده است (3/0= P ). همچنین اختلاف خاصیت ضدمیکروبی اسانس آویشن 2% با نرمال سالین از لحاظ آماری معنی‌دار بود (001/0 P< ).

  نتیجه‌گیری : اسانس آویشن 2% از لحاظ خاصیت ضدمیکروبی اثرات مطلوبی داشته و بالقوه می‌تواند به عنوان یک ماده شستشودهنده کانال در حد هیپوکلریت سدیم استفاده گردد.


مهرداد قانع، سید جلال پورهاشمی، احمد جعفری، هاجر شکرچی‌زاده،
دوره 29، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه ارزیابی رفتار سلامت دهان در زنان با سابقه وابستگی به مواد مخدر بود.

روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع مقطعی و جمعیت هدف آن زنان دارای سابقه وابستگی به مواد مخدر مراجعه‌کننده به مراکز درمان اعتیاد مخصوص زنان زیر نظر سازمان بهزیستی شهرستان تهران بود. نمونه‌گیری به صورت سرشماری در سه مرکز انجام گردید که شامل تکمیل پرسشنامه به صورت مصاحبه و انجام معاینه بالینی بود. جهت انجام آنالیز آماری داده‌ها از Chi-Square test و MANOVA استقاده شد.

یافته‌ها: نود و پنج زن در این مطالعه شرکت نمودند. میانگین سنی آن‌ها زیر 40 سال و میانگین سن شروع مصرف مواد مخدر 22 سالگی بود. 71% آنان بیکار و بیش از دو سوم تحصیلات کمتر از دیپلم داشتند. نزدیک به نیمی از افراد دارای دندان، «خیلی کم یا هیچ وقت» مسواک نمی‌زدند. اکثر آنان (81.8%) هیچ وقت از نخ دندان استفاده نمی‌کردند. بیش از نیمی از آنان (51.1%) روزانه سه بار یا بیشتر از تنقلات و یا نوشیدنی‌های شیرین استفاده می‌کردند و بیش از سه چهارم آنان هر روز سیگار می‌کشیدند. آنالیز  MANOVAنشان داد که نوع کلینیک مراجعه شده (دولتی یا خصوصی)، سن، مصرف محرک‌ها، طول مدت اعتیاد، زمان آخرین دیدار با دندانپزشک و دوره مسواک زدن رابطه معنی‌داری با تغییر فاکتورهای FT، MT و DT دندان‌های «پوسیده شده»، «از دست رفته» و «پرشده» در افراد مورد مطالعه داشت (P<0.05).

نتیجه‌گیری: زنان با سابقه وابستگی به مواد مخدر در مطالعه حاضر رفتارهای بهداشتی بسیار نامناسبی داشتند که در وضعیت سلامت دهان آن‌ها نمود پیدا می‌کرد. با توجه به وضعیت نامناسب سلامت دهان لزوم انجام اقدامات مناسب پیشگیری و درمانی در راستای ارتقاء سلامت دهان آنان ضروری به نظر می‌رسد.


احمد جعفری، نرگس قلی زاده، رشید رمضانی، هانیه امامی رضوی، شمس الملوک نجفی،
دوره 30، شماره 2 - ( 5-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان بعد از بیماری‌‌‌های قلبی عروقی دومین عامل مرگ‌ومیر در کشور‌های توسعه یافته است. هدف این مطالعه تعیین فاکتورهای اپیدمیولوژیکی مؤثر در ایجاد سرطان حنجره و استفاده از آن در جهت تدوین برنامه‌هایی برای درمان مؤثرتر و بهبود پیش آگهی بیماران مبتلا به سرطان حنجره بود.
روش بررسی: کلیه پرونده‌های ثبت شده در مرکز ثبت سرطان در وزارت بهداشت مربوط به بیماران سرطان حنجره استان تهران در سال‌های 1387-1384 مورد بررسی قرارگرفت. از تعداد کل 513 بیمار بررسی شده 279 بیمار که امکان پیگیری ایشان از طریق تماس تلفنی یا آدرس پستی ممکن بود، در مطالعه لحاظ گشتند. جمع‌آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه انجام شد، آنالیز اطلاعات با استفاده از SPSS20 انجام شد. بررسی بقاء با منحنی Kaplan Meier و اثر فاکتور‌های مورد مطالعه بر میزان بقاء با آزمون Cox regression بررسی گردید.
یافته‌ها: میانگین سنی بیماران 1/61 سال، با انحراف معیار 54/10 بود. مردان 1/92% از بیماران را شامل می‌شدند. ترکیبی از سه روش جراحی، رادیوتراپی و شیمی درمانی مهم‌ترین روش درمانی بود. میزان بقای کلی پنج ساله بیماران برابر 7/57%، با انحراف معیار 03/0 به دست آمد. متغیر جنسیت، میزان تأخیر حرفه‌ای و درجه تمایز هیستولوژی تومور با بقاء ارتباط معنی‌داری نداشت (52/0، 14/0، 38/0P=). در حالی که میزان بقاء با سن و میزان تأخیر بیمار ارتباطی معنی‌دار داشت (07/0، 03/0P=).
نتیجه‌گیری: میزان بقاء در مبتلایان با سن بالاتر کمتر بود. همچنین تأخیر ناشی از بیمار و درمانگر بالا بود که توجه به آن برای ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران ضروری به نظر می‌رسد.
 

علیرضا پرهیز، فروغ فدوی، سیاوش جعفری سمنانی،
دوره 32، شماره 1 - ( 4-1398 )
چکیده


زمینه و هدف: هدف از این مطالعه ارزیابی و مقایسه نتایج حاصل از جایگذاری ایمپلنت‌های کوتاه (طول کم تر از 8 میلی متر) برای اجتناب از انجام sinus lift و جایگذاری ایمپلنت‌های با طول استاندارد (10 تا 12 میلی متر) برای بازسازی ناحیه خلف ماگزیلای آتروفیک، بود.
روش بررسی: در این کار آزمایی بالینی آینده نگر 26 بیمار که میزان ریج باقیمانده آن‌ها در ناحیه خلف ماگزیلا 6 تا 7 میلی متر بود انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه 13 نفره تقسیم شدند. برای گروه آزمایشی ایمپلنت‌های با طول کوتاه بدون جراحی سینوس لیفت قرار داده شد در حالی که بیماران گروه کنترل ایمپلنت‌های با طول استاندارد را پس از انجام بازسازی کف سینوس ماگزیلا دریافت کردند. میزان استخوان از دست رفته پس از 1 تا 2سال پس از loading ایمپلنت‌ها با استفاده از رادیوگرافی‌ها در دو گروه آزمایشی و کنترل ارزیابی و با استفاده از آزمون chi_square مورد قیاس و ارزیابی آماری قرار گرفتند.
یافته‌ها: پس از یک سال 2 بیمار (4/15%) در گروه آزمایشی و 1 بیمار از گروه شاهد (7/7%) تحلیل استحوان داشتند (0/5P=). پس از 2 سال 4 بیمار از گروه آزمایشی (8/30%) و 2 بیمار از گروه کنترل (4/15%) تحلیل استخوان داشتند (0/4P=).
نتیجه‌گیری: 2 سال پس از بارگذاری ایمپلنت‌ها میزان استخوان از دست رفته به طور معنی‌داری متفاوت نبود و بر اساس نتایج این مطالعه به نظر می‌رسد که ایمپلنت‌های با طول کوتاه جایگزین مناسبی برای درمان جراحی سینوس لیفت و جایگذاری ایمپلنت‌های با طول استاندارد می‌باشد.

 

حسینعلی ماهگلی، حبیب حاج میرآقا، سعید نوکار، یوسف جعفریان،
دوره 32، شماره 2 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلاف در شکل و اندازه آچارهای دستی در سیستم‌های مختلف، تورک اعمال شده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تحقیق حاضر با هدف بررسی مقایسه‌ای مقادیر تورک ناشی از آچارهای دستی بلند و کوتاه در سه سیستم مختلف ایمپلنت شامل ITI، Implantium و Nobel Biocare انجام شد.
روش بررسی: در این تحقیق آزمایشگاهی، 5 دندانپزشک ماهر با حداقل 5 سال سابقه کار کلینیکی ایمپلنت، با استفاده از آچارهای دستی بلند و کوتاه، حداکثر نیروی بسته شدن را اعمال نموده و مقادیر تورک با استفاده از تورک‌ متر دیجیتال اندازه‌گیری شد. اعمال نیروی تورک به تعداد 3 بار و با فاصله زمانی 10 دقیقه در شرایط یکسان انجام شد. آزمون آنالیز واریانس دو طرفه و مقایسه‌های دو به دوی گروه‌ها نیز با استفاده از آزمون مقایسه‌های متعدد Tukey انجام شد.
یافته‌ها: در آچارهای دستی بلند، مقادیر تورک در سیستم‌های ITI، Implantium و Nobel Biocare به ترتیب برابر  Ncm57/73±4/27،  Ncm09/6±8/34 و  Ncm94/6±6/30 برآورد شد. در آچارهای دستی کوتاه، این مقادیر به ترتیب برابر  Ncm3/4±5/26،  Ncm94/27±7/35 و  Ncm26/13±5/30 به دست آمد. تفاوت‌های معنی‌داری بین سیستم‌های ایمپلنت ITI و Implantium (0001/0P<) و نیز سیستم‌های Implantium و Nobel Biocare (021/0P<) وجود داشت ولی تفاوت مقادیر تورک آچارهای دستی در سیستم‌های ITI و Nobel Biocare از نظر آماری معنی‌دار نبود.
نتیجه‌گیری: مقادیر تورک ناشی از آچارهای دستی بلند و کوتاه برحسب سیستم‌های ایمپلنت مختلف متفاوت بود. این مقادیر، در سیستم‌های ITI و Nobel Biocare کمتر و در سیستم implantum بیشتراز مقادیر پیشنهادی شرکت‌های سازنده بود.

سمیه حکمت فر، سحر موسوی، حامد محمدیان، کریم جعفری،
دوره 32، شماره 2 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: گچ‌ها در پروتزهای دندانی استفاده وسیعی از جمله تهیه دای دارند. تطابق و موفقیت رستوریشن‌های ریختگی به دقت ابعادی، استحکام و توانایی بازسازی جزئیات توسط گچ‌ها بستگی دارد. هدف از این مطالعه بررسی مقایسه‌ای میزان تغییرات ابعادی و توانایی بازسازی دقیق جزئیات 3 نوع گچ دندانپزشکی نوع IV بود.
روش بررسی: 60 نمونه در سه گروه 20 تایی از سه نوع گچ نوع IV شامل گچ G30 گچYeti Rock  و گچFujirock EP  پس از ریختن در مدل فولادی آماده شد. برای اندازه‌گیری میزان ثبت جزئیات شیار 50 میکرونی روی گچ ایجاد و با میکروسکوپ نوری با بزرگنمایی 12 برابر بررسی شد. برای ارزیابی تغییرات ابعادی در زمان‌های دو ساعت، یک روز و یک هفته بعد از آماده شدن از نمونه‌ها توسط دوربین  Canon 600 Dاز فاصله ثابت 15 سانتی‌متری عکس گرفته و توسط نرم‌افزار Corel Draw ارزیابی و نتایج با آنالیزهای آماری ANOVA و آزمون کای دو در سطح معنی‌داری 05/0% مقایسه شدند.
یافته‌ها: در توانایی بازسازی جزئیات سه نوع گچ، تفاوت معنی‌داری وجود داشت (05/0P≤). بالاترین توانایی بازسازی جزئیات به ترتیب مربوط به گچ Fujirock Ep، Yeti Rock و G30 بود. گچ G30  نتوانست جزئیات را به دقت بازسازی کند. تفاوت معنی‌داری در تغییرات ابعادی گچ‌های مورد بررسی بر اساس زمان وجود نداشت (05/0P≥).
نتیجه‌گیری: سه نوع گچ مورد بررسی در این مطالعه، دارای ثبات ابعادی در مدت زمان یک هفته بودند. گچ Gc Fujirock EP وYeti Rock  دارای توانایی و گچ G30 فاقد توانایی در بازسازی جزئیات بود.

احمد جعفری، پوریا قراگوزلو، علی بقالیان،
دوره 33، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: علاقه‌مندی و رضایت دانشجویان نسبت به رشته‌ تحصیلی در زمان تحصیل نقش مهمی بر ارتقاء دانش، فعالیت‌های آینده و نیز بهداشت و درمان کشور دارد. این مطالعه با هدف بررسی نگرش دانشجویان دندانپزشکی نسبت به رشته‌ تحصیلی و آینده‌ شغلی خود انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر مبنای یک پرسشنامه پژوهشگر ساخته استاندارد در سال 1397 انجام شد. اطلاعات دموگرافیک دانشجویان جمع آوری شد و سؤالات پرسشنامه در زمینه دیدگاه دانشجویان نسبت به رشته تحصیلی و آینده شغلی دندانپزشکی بود. از آزمون ANOVA و رگرسیون معکوس استفاده شد و حد معنی‌داری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: در این تحقیق 2/62% از پاسخ دهندگان دختر و 8/37% پسر بودند. دانشجویان به ترتیب تحت تأثیر فاکتور‌های درآمد بالا، توصیه اطرافیان و علاقه شخصی خود این رشته را انتخاب کرده بودند. دانشجویان دختر به شکل معنی‌داری بیشتر از دانشجویان پسر، این رشته را تحت تأثیر علاقه شخصی خود انتخاب کرده بودند و نیز بیشتر از پسران به کار کردن در زمینه دندانپزشکی علاقه داشتند (05/0P<). همچنین اغلب دانشجویان از افزایش پذیرش دانشجو در این رشته ابراز نگرانی کرده بودند.
نتیجه‌گیری: در مجموع دانشجویانی مورد مطالعه نگرش مثبتی نسبت به رشته تحصیلی خود و آینده شغلی این رشته داشتند. آنان به کار کردن در زمینه دندانپزشکی علاقه داشتند، اما عواملی مانند عدم آشنایی کافی با این رشته و افزایش پذیرش دانشجو باعث نگرانی ایشان از آینده شغلی این رشته بود.

مهرنوش جعفری، ندا پورنصیر، سید مجتبی حسینی،
دوره 33، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: ارائه خدمات با کیفیت یکی از اهداف مهم نظام سلامت است، خدمات دندانپزشکی گران هستند. هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت ادراک شده خدمات دندانپزشکی بود.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- مقطعی و از نظر نوع داده‌ها کیفی- کمی بود. داده‌ها با استفاده از مصاحبه و ماتریس مقایسات زوجی از طریق 20 نفر از دندانپزشکان شاغل در کلینیک‌های دندانپزشکی ناجا که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، گردآوری شد. روایی و پایایی مصاحبه‌ها از طریق درگیری طولانی مدت در داده‌ها، توسط همتایان و تحلیل موارد منفی تعیین شد. روایی ماتریس مقایسات زوجی از طریق نرخ ناسازگاری تعیین شد (1/0<). داده‌های پژوهش با کمک کد گذاری و آزمون‌های تعیین شدت اثر (R+J)، آزمون های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و نرم افزارهای SPSS23، Maxqda و Matlab R2017b تحلیل شدند.
یافته‌ها: تحلیل محتوای مصاحبه‌ها نشان داد، عوامل ملموس، تضمین، اعتماد و همدلی عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات دندانپزشکی می‌باشند. در فاز دوم با کمک تکنیک دیمتل (Dematel) مشخص شد، اعتماد و همدلی (204/28)، تضمین (356/24)، عوامل ملموس (798/17) بیشترین تا کمترین اهمیت را در کیفیت خدمات دندانپزشکی دارند (P=0.1).
نتیجه‌گیری: اعتماد و همدلی مهم‌ترین عامل در کیفیت خدمات دندانپزشکی بود. لازم است مدیران کلینک‌های دندانپزشکی و دندانپزشکان با تأکید بر احترام به بیماران، مطابق وعده عمل کردن در حوزه ارائه خدمات به بیماران، کیفیت خدمات دندانپزشکی را ارتقا دهند.

ندا کارگهی، سعیده خالصی، کامیار صفایی پور، احسان حکمتیان، هدی جعفری،
دوره 33، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: ارگونومی یا مهندسی انسان با طراحی و تغییر مناسب کار و ملزومات، بیشترین بهره‌وری را بر اساس فیزیولوژی انسان ایجاد می‌کند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین میزان آگاهی دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در مورد اصول اولیه ارگونومی در دندانپزشکی بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، مقطعی پرسشنامه‌ای شامل 10 سؤال به روش نمونه ‌گیری آسان بین 74 نفر از دانشجویان سال آخر مقطع دکتری عمومی دانشکده دندانپزشکی اصفهان توزیع و تکمیل شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، پمفلت آموزشی به دانشجویان داده شد. جهت بررسی پرسشنامه‌ها، به هر پاسخ صحیح نمره یک و به پاسخ‌های نادرست نمره صفر داده شد. سپس داده ها وارد نرم افزارSPSS23  شد و توسط آزمون‌های آماری T، کای اسکوئر و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 05/0P< به عنوان سطح معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میانگین نمره آگاهی دانشجویان سال آخر رشته دندانپزشکی اصفهان درسطح متوسط (25/1±23/6) قرار داشت. میانگین نمره آگاهی دانشجویان بر اساس جنسیت دانشجویان (25/0P=) و ترم تحصیلی (059/0P=) تفاوت معنی‌داری نداشت. همچنین 55% از دانشجویان دارای سابقه درد عضلانی بوده که ارتباط معنی‌داری با جتسیت (258/0P=) و میانگین نمره آگاهی به دست نیامد (288/0P=).
نتیجه‌گیری: متأسفانه ارگونومی به عنوان بخشی از اصول آموزش‌های دوره تحصیلی دندانپزشکی و نیز حتی پس از آن در نظر گرفته نشده است. دردهای اسکلتی- عضلانی از شایع‌ترین شکایت‌های دندانپزشکان بوده و عامل کاهش کیفیت و عملکرد آنان می‌باشد. لذا به نظر می‌رسد که آموزش و ارزیابی اصول ارگونومی در دوره تحصیل دندانپزشکی لازم است.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دندانپزشکی می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb