158 نتیجه برای SS
محسن شیرازی، آرمینا ملت، بهزاد سالاری،
دوره 29، شماره 3 - ( 8-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: برای ارایه کاملترین طرح درمان در حیطه ارتودنسی، نیاز به بررسی مجموعه اسکلتودنتال در تمامی ابعاد میباشد. هدف این مطالعه بررسی توانایی پارامترهای خطی و زاویهای قابل اندازهگیری در تصاویر پانورامیک به منظور ایجاد ارتباط بین بعد ساژیتال و عرضی در افراد اسکلتال کلاس III بود.
روش بررسی: 62 بیمار 14-8 ساله (32 بیمار اسکتال کلاسIII و 30 بیمار کلاس I) که کاندید درمان ارتودنسی بودند انتخاب شدند. از آنها تحت شرایط کنترل شده گرافی پانورامیک و لترال سفالومتری تهیه شد. لند مارکهای مختلف بعد عرضی روی آنها تریس شده و بر اساس آنها پارامترهای فاصلهای و زاویهای اندازهگیری شدند. به منظور مقایسه پارامترها بین افراد کلاس I و III، دادههای به دست آمده توسط آزمون مقایسه میانگینها (t-test) آنالیز شدند. آستانه معنیداری در این مطالعه 05/0 درنظر گرفته شد.
یافتهها: پارامترهای خطی Co-Co، Go-Go و PTM-PTM در بیماران کلاس III به صورت معنیداری کمتر از افراد کلاس I بودند (P-value به ترتیب 04/0، 04/0، 02/0). اندازه عرض راموس در افراد کلاس III در مقایسه با افراد کلاس I کوتاه تر بود (001/0P<). زوایای Me˄ و N˄ نیز در افراد کلا س III به صورت معنیداری کوچکتر از افراد کلاس I بودند اما زاوایای Go˄ در افراد کلاس III بزرگتر بود (P-value به ترتیب 007/0، 002/0).
نتیجهگیری: شاخصها و پارامترهای به دست آمد که در رادیوگرافی پانورامیک قابل تریس کردن و اندازهگیری بودند. این شاخص امکان مرتبط ساختن بعد عرضی و ساژیتال را در افراد کلاس III امکان پذیر کرده بودند.
معصومه حسنی طباطبایی، سکینه آرامی، فاطمه خواجوی، زهره مرادی،
دوره 29، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: علیرغم کاهش پوسیدگیهای دندانی در سالیان اخیر، این بیماری همچنان یک مشکل شایع و اساسی بوده و تلاشهای متعددی به عمل آمده تا از میزان شیوع آن کاسته شود از طرف دیگر مشکل عود پوسیدگی نیز در بسیاری از ترمیمهای موجود دیده میشود لذا هدف از مطالعه حاضر ارایه یک روش مناسب برای تراش و یک ماده ترمیمی با هدف کاهش عود پوسیدگی بود.
روش بررسی: تعداد 80 دندان مولر انسانی جمعآوری شدند. نمونهها در مرحله اول به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در نیمی از آنها، تهیه حفره کلاسv به ابعاد mm 3×5 با فرز و در نیمی دیگر با لیزر Er:YAG (انرژی 300mJ . فرکانس10Hz. توان3W) انجام شد. سپس نمونهها به 4 گروه مساوی تقسیم شدند: گروه اول باندینگ توتال اچ single bond (3M-ESPE, St. Paul, MN) و کامپوزیت Z250 (3M-ESPE, St. Paul, MN)، گروه دوم باندینگ سلف اچClearfil SE bond (kuraray, Japan) و کامپوزیت Z250، گروه سوم گلاس آینومرنوریII Fuji (GC,USA) ، گروه چهارم گلاس آینومر شیمیایی Fuji IX(GC,USA) برای ترمیم حفرات تهیه شده مورد استفاده قرار گرفت. نمونهها بر اساس پروتکل در سیکل PH قرار گرفتند. در نهایت دندانهای برش خورده پس از پالیش نهایی تحت بررسی میکروهاردنس قرار گرفتند. دادهها توسط تستهای آنالیز واریانس دو طرفه و توکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: آنالیز واریانس دو طرفه نشان داد که نوع بافت سوبسترا (مینا و عاج) (0/0001P<) در هر دو گروه اثرات معنیداری بر میزان ریزسختی داشته در حالی که روش آماده سازی و نوع اچینگ و یا ماده ترمیمی مورد استفاده اثر معنیداری بر مقادیر ریزسختی نشان ندادند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج به دست آمده روش مورد استفاده برای تهیه حفره، سیستم باندینگ و ماده ترمیمی مورد استفاده برای ترمیم حفرات اثر معنیداری بر مقاوم سازی بافتهای دندانی مینا و عاج در برابر دمینرالیزاسیون شیمیایی ندارد.
سمیه ذیقمی، حکیمه سیادت، مرضیه علی خاصی، زینب سعیدی،
دوره 30، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، دقت ابعادی و زاویهای قالبهای تهیه شده از ایمپلنتهای زاویهدار با استفاده از تری تمام قوس در مقایسه با تری نیم قوس مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به تعداد کم مطالعه در مورد تریهای نیم قوس و همچنین شیوع بالای بیدندانی پارسیل کلاس یک کندی فک پایین، هدف از این مطالعه ارزیابی مقایسهای تریهای قالبگیری تمام قوس و نیم قوس بر دقت ابعادی و زاویهای قالبهای تهیه شده از ایمپلنتهای زاویهدار بود.
روش بررسی: در این مطالعه از مدل اکریلی کلاس یک کندی فک پایین به عنوان مدل اصلی استفاده شد. چهار عدد ایمپلنت با طول ۱۲ و قطر 3/4 میلیمتر (Implantium, Dentium, Seuol, Korea) در ناحیه پره مولر و مولر اول با زاویه ۳۰ درجه لینگوالی قرار داده شدند. قالب اولیه با آلژینات از مدل اصلی گرفته شد و از کست ریخته شده برای ساخت ۲۰ تری اختصاصی باز به صورت تمام قوس و نیم قوس استفاده شد. در هر گروه ۱۰ قالب با استفاده از ماده پلی ونیل سایلوکسان گرفته شد و کستها با گچ تیپ IV ریخته شدند. از دستگاه (CMM) Coordinate Measuring Machine برای اندازهگیری مختصات ابعادی X)،Y،(Z و زاویهای (q) ایمپلنتها استفاده شد. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS22 و t-test با سطح معنیداری ۰۵¤۰ آنالیز شدند.
یافتهها: اختلاف بین گروه ها در جابجایی ابعادی در محورهای X ،Y،Z و به طور کلی در جابجایی خطی (r) با توجه به نوع تری قالبگیری معنیدار نبود، اما در جابجایی زاویهای (∆q) اختلاف معنیداری بین گروهها مشاهده شد (05/0P<).
نتیجهگیری: تری نیم قوس منجر به جا به جایی چرخشی کمتر در قالب گیری از ایمپلنتهای زاویهدار میشود.
حکیمه سیادت، امین جباری، محمد تقی باغانی، مرضیه علی خاصی،
دوره 30، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: نشاندن دقیق ترانسفرهای قالبگیری، در ساخت پروتزهای دقیق اهمیت به سزایی دارد. در برخی شرایط، لازم است ایمپلنتها به صورت عمیق و زیر لثهای قرار داده شوند. قرارگیری عمیقتر ایمپلنت میتواند سبب کاهش دید مستقیم و کاهش دقت اتصال ترانسفر قالبگیری و نهایتاً کاهش دقت قالبگیری و عوارض متعدد ناشی از آن مانند ساخت پروتز بدون تطابق شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر عمق ایمپلنت بر صحت اتصال ترانسفر قالبگیری توسط دانشجویان می باشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی، بر روی 50 نفر از دانشجویان سال آخر دوره عمومی دندانپزشکی انجام شد. چهار ایمپلنت در عمقهای مختلف (0 و 2 و 4 و 6 میلیمتر) در یک مدل قرار گرفتند. بعد از آموزش نحوه سوار کردن ترانسفر قالبگیری و ایمپلنت بر روی هم، از دانشجویان خواسته شد که ترانسفر قالبگیری را بر روی هر چهار ایمپلنت ببندند. نمونهها توسط یک متخصص پروتز مجرب به وسیله یک ذره بین با بزرگنمایی x4 بررسی شدند. دادهها توسط تست آماری Cochran آنالیز شدند (05/0P<).
یافتهها: میزان عملکرد صحیح در بستن ترانسفر قالبگیری، در ایمپلنتهای با عمق زیر لثهای 0 میلیمتر100%، 2 میلیمتر 62%، 4 میلیمتر 58% و 6 میلیمتر 20%، مشاهده شد. تفاوت آماری معنیداری بین تمام گروههای آماری مشاهده شد (001/0P<).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین افزایش عمق ایمپلنت در زیر لثه و توانایی اتصال صحیح ترانسفر قالبگیری توسط دانشجویان، رابطه معکوس وجود داشت.
نوشین شکوهی نژاد، حسن رزمی، مهرفام خوشخونژاد، پگاه فیروزمنش،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه میزان ریزسختی OrthoMTA و RetroMTA با ProRoot MTA در فواصل ۵/۰، ۲ و ۵/۳ میلیمتری از سطوح در معرض خون، فسفات بافر سالین (PBS) و آب مقطر بود.
روش بررسی: ۱۳۵ قالب پلی متیل متاکریلات به شکل نیم استوانه در سه گروه ۴۵ تایی توسط OrthoMTA، RetroMTA و ProRoot MTA پر شدند. سطح تحتانی ۱۵ نمونه در هر ماده با PBS، ۱۵ نمونه با خون و ۱۵ نمونه با آب مقطر مواجه گردید. ریزسختی مواد در فواصل ۵/۰، ۲ و ۵/۳ میلیمتری از سطوح در معرض خون، PBS یا آب مقطر اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از تست ANOVA یک طرفه و تست Tukey post hoc تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: مجاورت با خون در مقایسه با PBS و آب مقطر سختی تمام مواد را در هر سه ناحیه کاهش داد (۰۰۱/۰P<). ریزسختی RertoMTA در معرض خون در هر سه ناحیه به طور معنیدار بیشتر از OrthoMTA بود. در فاصله ۵/۰ و ۲ میلیمتری از خون، سختی OrthoMTA به طور معنیدار کمتر از سایر مواد بود. سختی OrthoMTA در فاصله ۵/۳ میلیمتری از خون مشابه ProRoot MTA و هر دو به طور معنیدار سختتر از RetroMTA بودند (۰۰۱/۰P<). سختی سه ماده ProRoot MTA، RetroMTA و OrthoMTA در معرض PBS یا آب مقطر تفاوت معنیداری در هیچیک از سه ناحیه با یکدیگر نداشتند (۰۱/۰P<).
نتیجهگیری: اکسپوژر با خون سبب کاهش ریزسختی در کل ضخامت هر سه ماده موررد مطالعه گردید.
احسان توکلی حسینی، عبدالرحیم داوری، مهسا عاصمی اصفهانی،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: رادیواپسیته یک نیاز مهم برای همه مواد ترمیمی است. مواد رادیواپک به دندانپزشک امکان تشخیص و بررسی رادیوگرافیک ترمیم، پوسیدگی اولیه، ارزیابی کانتورها، اورهنگ و پوسیدگی ثانویه را میدهد. هدف از این مطالعه بررسی رادیواپسیته دو نوع بیس و لاینر در مقایسه با ساختار دندان با استفاده از یک سیستم رادیوگرافی دیجیتال بود.
روش بررسی: در این مطالعه دو گروه از مواد آماده شد: دیسکهای 1 و 2 میلیمتری برای گلاس آینومر ودیسکهای 5/0 و 1 میلیمتری برای دایکال. نمونههایی در ضخامت مشابه از مینا و عاج نیز تهیه شد. یک استپ وج آلومنیومی به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. سپس نمونهها بر روی سنسورهای فسفر پلیت قرار داده شده و با اشعه ایکس اکسپوز شد. آنالیز ANOVA برای بررسی تفاوت میان گروهها استفاده شد. به علاوه برای مقایسه دو به دوبین گروهها، آزمون Bonferroni استفاده شد (005/0P˂).
یافتهها: در ضخامت 5/0 میلیمتر دایکال لایت کیور وسلف کیور و مینای دندان رادیواپسیتهای بالاتر از عاج دندان نشان دادند و در این میان رادیواپسیته مینا از دایکال نوری بیشتر بود. در ضخامت 1 میلیمتر تمامی مواد رادیواپسیته بالاتر از عاج نشان دادند. به این صورت که گلاس آینومر نوری و سلف کیور و دایکال سلف کیور رادیواپسیتهای بیشتر از مینا نشان داده و مینا رادیواپسیتهای بیشتر از دایکال نوری نشان داد. در ضخامت 2 میلیمتر گلاس آینومر لایت کیور و سلف کیور رادیواپسیتهای بالاتر از مینا و عاج نشان دادند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد با افزایش ضخامت مواد مورد بررسی، میزان رادیواپسیته آنها افزایش مییابد. همچنین همه مواد مورد آزمایش رادیواپسیته کمتری نسبت به عاج داشته و فقط مینا رادیواپسیته بیشتری را نسبت به دایکال نوری نشان داد.
غلامرضا اصفهانی زاده، محمود عاقل، سعید محمدی اصل، الناز بیات،
دوره 30، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان Marginal Gap در رستوریشن تمام سرامیک در میزان موفقیت درمان اهمیت فراوانی دارد و با توجه به نتایج متناقض در مطالعات، هدف از این مطالعه مقایسهMarginal Gap در 4 نوع رستوریشن سرامیکی، Zirconia CAD/CAM، Inceram، IPS e.max press و PFM بود.
روش بررسی: در مطالعهایی آزمایشگاهی یک دنتیک پره مولر ماگزیلا به عنوان مدل آزمایشگاهی تهیه شد و به طور استاندارد تراش داده شد و سپس از روی آن 10 روکش از جنس Inceram و 10 روکش از جنس IPS e.max press و 10 روکش از جنس Zirconia و 10 روکش از جنس PFM ساخته شد. نمونهها بدون سمان شدن روی دای قرار داده شدند و میزان عدم تطابق لبهای با استفاده از استریومیکروسکوپ اندازهگیری گردید. سپس دادهها با استفاده از تستهای One- way Anova وOne sample Kolmogorov smirnov مورد قضاوت آماری قرار گرفتند.
یافتهها: یافتهها نشان دادند که میزانGap در گروه PFM 7/28±92/102 و در گروه Inceram 41/98±91/24 و در گروه IPS e.max press 48/25±81/128 و در گروه Zirconia 9/10±5/69 بود. نتایج آزمون حاکی از آن بود که تفاوت معنیداری در بین گروههای ذکر شده وجود دارد (0/0001=P).
نتیجهگیری: با توجه به این که مقایسه میزان گپ در چهار گروه توسط آزمون ANOVA معنیدار بود، بنابراین انتظار میرود که مارجینال گپ، احتمال نشت و عود پوسیدگی در سیستمهای Zirconia از همه کمتر و در سیستمهای IPS e.max press از همه بیشتر باشد.
عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، مهرناز فلاح تفتی،
دوره 30، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: از ویژگی یک ماده ترمیم مناسب داشتن خصوصیات مکانیکی قابل قبـول میباشد. این مطالعه با هدف ارزیابی تأثیر نوشیدنیهای اسیدی متداول، بر ریزسختی دو نوع رزین کامپوزیـت دنـدانی انجام شد.
روش بررسی: 48 نمونه از هر یک از کامپوزیتهای P60 و G-aenial تهیه و به طور تصادفی به 6 گروه کوکاکولا، فانتا، دوغ گازدار، دلستر، اسپرایت و کنترل با آب مقطر تقسیم شدند. مطالعه در 3 مرحله، بعد از یک روز در آب مقطر، بعد از یک روز و پس از یک هفته غوطهوری در نوشیدنیها (به ازای هر روز
6 ساعت) بررسی شد. ریزسختی با دستگاه سختی سنج ویکرز اندازهگیری و نتایج به کمک آزمونهای ANOVA، T-test و Tukey مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: مقایسه نتایج بین دو گروه نشان دهنده تفاوت معنیدار بین دو کامپوزیت بود. بعد از یک روز نگهداری در آب میانگین ریزسختی برای P60 مقدار (kgf/mm2) 12/27 و برای G-aenial به مقدار (kgf/mm2) 51/16 گزارش شد (0001/0P=). همچنین در بازه نگهداری 6 ساعته میانگین ریزسختی در دو گروه معنیدار گزارش شد (0001/0P=). در بازه زمانی 42 ساعت میانگین ریز سختی دو گروه معنیدار ارزیابی شد (0004/0P=). سختی کامپوزیت P60 پس از 42 ساعت نگهداری در دلستر در مقایسه با گروه کنترل (03/0P=)، همچنین ســختی کامپوزیــت G-aenial پس از 42 ســاعت غوطهور شدن در کوکاکولا به طرز معنیداری نسبت به دوغ (02/0P=)، کاهش یافته بود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه مصرف نوشیدنهای اسیدی میتواند موجب کاهش ریزسختی کامپوزیتهای دندانی شود.
ابراهیم اکبری، علی مشهدی، زینب عظیمی، راحله عباس نژاد، احمد امیری پیچاکلایی،
دوره 30، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: علیرغم اطلاعات زیادی که در مورد عوامل خطرزا در شروع یک بیماری در دست میباشد، هنوز شکافهایی در درک عوامل مؤثر بر پیشرفت بیماریها وجود دارند. با توجه به نقش مهم عوامل روانشناختی در بیماریهای جسمانی، هدف پژوهش حاضر مقایسه نظم جویی شناختی هیجان، تنیدگی، افسردگی، اضطراب، و تنیدگی ناشی از رویدادهای زندگی در مبتلایان به بیماریهای پریودنتال و شاهدهای همسان شده بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی- تحلیلی بود. جامعه پژوهش را کلیه مراجعه کنندگان به کلینیکهای دندانپزشکی شهر لامرد و مهر تشکیل میدادند که از بین آنها 50 نفر زن و مرد با دامنه سنی 15 تا 49 ساله دچار بیماری پریودنتال و 50 نفر زن و مرد 15 تا 49 ساله فاقد بیماری پریودنتال به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. گروه فاقد بیماری پریودنتال از نظر ویژگیهای جمعیت شناختی با گروه بیمار همسان شدند. هر دو گروه پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ)، مقیاس افسردگی اضطراب تنیدگی (DASS) و پرسشنامه رویدادهای زندگی را تکمیل کردند. تحلیل دادهها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 17 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند طرفه (MANOVA) صورت گرفت.
یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که تنیدگی، افسردگی، اضطراب و تنیدگی ناشی از رویدادهای زندگی افراد مبتلا به بیماری پریودنتال بیشتر از شاهدهای همسان شده بود و دو گروه تفاوت معنیداری در مؤلفههای مقصر دانستن خود، نشخوار فکری، توجه مثبت به ارزیابی و فاجعه سازی دارند (05/0>P). افراد مبتلا به بیماری پریودنتال نمره بیشتری در زمینه مقصر دانستن خود، نشخوار فکری و فاجعه سازی و نمره پایینتری در زمینه توجه مثبت به ارزیابی در مقایسه با شاهدهای همسان شده به به دست آوردند.
نتیجه گیری: افرادی که در طول زندگی نسبت به شرایط تنیدگیزا، افسردگی و اضطراب آسیب پذیرند و همچینین از راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان استفاده میکنند، بیشتر مستعد بیماریهای پریودنتال خواهند بود
سیده فاطمه بصری، رفعت باقری، مریم السادات توانگر،
دوره 31، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایعترین علل عدم موفقیت ترمیمهای کامپوزیتی شکستن و تغییر رنگ این ترمیمها میباشد. لذا هدف از این مطالعه بررسی میزان نیروی چقرمگی شکست و تغییر رنگ 3 کامپوزیت نانوهیبرید در محیط خشک و مرطوب به مدت 60 روز بود.
روش بررسی: سه نوع کامپوزیت رزینی انتخاب شد. برای هر ماده ۳۶ نمونه مستطیلی آماده شد و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و در دمای ۳۷ درجه سانتیگراد در محیط خشک یا درون آب مقطر قرارداده شدند. در هر گروه نمونهها بر اساس مدت زمان نگهداری (۱، ۷ و ۶۰ روز) به سه زیرگروه کوچکتر تقسیم شدند (۶n=). پس از هر دوره زمانی به منظور انجام آزمایش نیروی چقرمگی شکست، نمونهها در دستگاه تست فشار قرار داده شدند و با سرعت 5/0 میلیمتر در دقیقه تحت نیروی فشاری قرار گرفتند. رنگ اولیه و نهایی نمونهها نیز توسط دستگاه اسپکتروفتومتر ثبت شد. دادههای به دست آمده با آزمونهای آماری ANOVA و Kruskal-Wallis ارزیابی شد.
یافتهها: میانگین نیروی چقرمگی شکست همه مواد در بازه زمانی 60 روز در محیط مرطوب کمتر از محیط خشک بود. اما بجز در مورد aura Bulkfil (001/0P=). برای بقیه تفاوت معنی دار نبود. تغییر رنگ برای Tetric Evoceram Bulkfilو حتی به میزان بیشتری برای aura Bulkfil در محیط مرطوب و خشک به طور معنیداری متفاوت بود (004/0P=). بالاترین ثبات رنگ درaura وکمترین در Tetric Evoceram دیده شد.
نتیجهگیری: نگهداری نمونهها در محیط مرطوب نسبت به محیط خشک، میزان استحکام به شکست کمتر و تغییر رنگ بیشتری را نشان دادند.
بهرام کوهنورد، حسینعلی ماهگلی، سمیه بلقن آبادی، محسن یزدانی اول، مریم رستمی اقدم شندی، ملیحه کلاهدوزی،
دوره 31، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: ساخت پروتزهای دندانی کاری حساس و دقیق است و نیاز به دستانی توانمند و ماهر دارد که متخصصان این حرفه در طول دوره کاری خود ممکن است دچار آثار زیان بار شغلی مانند استرس یا خستگی شوند. هدف از این مطالعه بررسی فاکتورهای خستگی، استرس و عملکرد شغلی و ارتباط آنها با برخی متغیرهای جمعیت شناختی در این جامعه بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی و در سال 1395 انجام شد. جامعه مورد مطالعه گروهی از دانش آموختگان ساخت پروتزهای دندانی کل کشور بودند که در یک همایش سراسری در تهران شرکت کرده بودند و نمونه گیری از آنها نیز به صورت سرشماری انجام شد. دو پرسشنامه استاندارد با موضوع خستگی و استرس شغلی بین100 نفر از زنان و مردان شاغل در این رشته توزیع گردید. جهت تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 16 و با کاربرد آمارههای توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و t مستقل تحلیل شد.
یافتهها: از 100 نفر نمونه مورد پژوهش، تعداد 16 نفر زن و 84 نفر مرد با میانگین و انحراف معیار سنی 90/7±71/34 و میانگین سابقه کار 01/9±82/10 سال بودند. همچنین82 درصد افراد مورد مطالعه متأهل و 42 درصد سیگاری بودند. طبق نتایج 100 درصد افرد دارای استرس متوسط تا شدید بودند. نمرات استرس و خستگی در افراد متأهل نسبت به افراد مجرد بیشتر بود و بین پارامتر استعمال سیگار و خستگی و استرس رابطه معنیداری مشاهده شد (05/0P<).
نتیجهگیری: از آنجا که تمام افراد در این مطالعه دارای استرس متوسط تا شدید بودند، پیشنهاد میشود که شناخت منابع استرس و راهکارهای رویارویی با آن میتواند به کاهش خستگی و افزایش عملکرد شغلی در این کارکنان کمک نماید.
مهران بهرامی، مریم معماریان، حسین تمدن، محمد جواد خرازی فرد،
دوره 31، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: نحوه پوشش و ظاهر دندانپزشک بر رابطه او با بیماران مؤثر است. همچنین همگام سازی قوانین پوشش حرفهای در رشته دندانپزشکی با عرف و فرهنگ اسلامی در جمهوری اسلامی ایران، به گونهای که هم مطابق خواست بیماران باشد و هم به اصول کنترل عفونت توجه گردد، اهمیت زیادی دارد. تحقیق حاضر با هدف تعیین الگوی پوشش حرفهای دندانپزشکان از دیدگاه مراجعین به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی
96-1395 انجام شد.
روش برسی:در این مطالعه توصیفی- مقطعی 103 بیمار (54 زن و 49 مرد) مورد مطالعه قرار گرفتند (با در نظر گرفتن 05/0=α و انحراف معیار نمره حاصل از پرسشنامه برابر 5/4). پرسشنامه تحقیق شامل عکسهای رنگی از یک دندانپزشک مرد و یک دندانپزشک زن در پوششهای مختلف بود. از بیماران درخواست گردید بر اساس این تصاویر، پاکیزهترین، قابل اعتمادترین، توانمندترین و باتجربهترین دندانپزشک را انتخاب کنند. فراوانی و درصد پاسخهای شرکت کنندگان به سؤالات پرسشنامه به صورت توصیفی گزارش گردید.
یافتهها: در تحقیق حاضر 100% بیماران مایل بودند دندانپزشک به هنگام درمان آنها از روپوش سفید استفاده کند. درباره دندانپزشکان آقا، اکثر بیماران (6/%45) مدل موی ساده را ترجیح دادند. درباره خانمهای دندانپزشک، اکثراً (9/35%) مقنعه را به عنوان حجاب برتر فرض کرده و اکثر آنها (4/54%) آرایش ملایم را ترجیح دادند.
نتیجهگیری: همگی بیماران تمایل داشتند دندانپزشکان از روپوش سفید به هنگام درمان آنها استفاده کنند و نیز اکثراً اعتقاد داشتند استفاده از پوشش رسمی حرفهای توسط دندانپزشکان باعث میشود آنان پاکیزهتر، قابل اعتمادتر، توانمندتر و باتجربهتر به نظر برسند.
مهدی عباسی، عقیل رحمانی، لادن رنجبر عمرانی، زهره مرادی، معصومه حسنی طباطبایی، سارا ولیزاده،
دوره 31، شماره 3 - ( 8-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: رنگ یکی از مهمترین و پیچیدهترین اجزا در دندانپزشکی زیبای است. تطابق رنگ دندان با ترمیم از سختترین کارها در دندانپزشکی ترمیمی محسوب میشود. یکی از جنبههای مهم آموزش دندانپزشکی آموزش و فراگیری تطابق رنگ است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر روش آموزش بر بهبود توانایی تعیین رنگ توسط دانشجویان دندانپزشکی بود.
روش بررسی: در این طرح 40 نفر از دانشجویان دوره بالینی دندانپزشکی شرکت داشتند که به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه اول به طور حضوری و عملی مورد آموزش روشهای تطابق رنگهای دندانی قرار گرفتند. در گروه دوم از جزوه آموزشی جهت آموزش استفاده شد. از دانشجویان هر گروه قبل، بعد و همچنین پس از 1 ماه خواسته شد که با استفاده از سری تعیین رنگ ویتا کلاسیک، به تعیین رنگ نمونهها بپردازند. ارزیابی توانایی تعیین رنگ توسط دانشجویان، با آزمون Pearson Chi-Square با حجم نمونه 18 یا 20 و با سطح اطمینان 95% انجام شد.
یافتهها: گروه آموزش با جزوه در تعیین رنگ نمونه چهارم، به طور معنیداری موفقتر عمل نمود (003/0P=). در هیچ یک از گروههای مورد مطالعه و در هیچ یک از نمونههای رنگی مورد استفاده، نتایج یک ماه بعد از آموزش بهتر از نتایج قبل از شروع آموزش نبود. همچنین درکل ارتباط معنیداری بین دقت تعیین رنگ با جنسیت دانشجویان و استفاده از عینک مشاهده نشد.
نتیجهگیری: آموزش با جزوه در بهبود دقت تعیین رنگ مؤثرتر از آموزش عملی برای دانشجویان دندانپزشکی بود. همچنین، استفاده از عینک و جنسیت تأثیری بر دقت تعیین رنگ نداشت.
دانا جعفرپور، رفعت باقری،
دوره 31، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سمانهای گلاس آینومر از جمله مواد ترمیمی مستقیمی هستند که در محیطی اشباع از رطوبت به کار برده میشوند. بنابراین، داشتن توانایی جلوگیری از آلوده شدن به آب ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین جذب آب و حلالیت پنج نوع گلاس آینومر با و بدون دو نوع پوشش رزینی نانوفیلد انجام شد.
روش بررسی: پنج نوع سمان گلاس آینومر (Fuji BULK/GC, EQUIA Forte Fil/GC, Fuji II LC/GC, Riva self cure/SDI, و riva light cure/SDI) و دو پوشش رزینی EQUIA Forte Coat/GC) و (G-COAT PLUS/ GC در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. جذب و حلالیت آب طبق 4049 ISO اندازه گیری شد. برای هر ماده، 15 نمونه دیسک شکل با استفاده از قالب پلی اتیلن تهیه شد. نمونههای هر ماده به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: 10 نمونه دارای پوشش و 5 نمونه بدون پوشش. برای گروههای پوشش داده شده از هر ماده، 5 نمونه با G-COAT PLUS و 5 نمونه با EQUIA Forte Coat پوشیده شد. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18(SPSS Inc., Chicago, IL, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آنالیز واریانس دو طرفه برای بررسی هر گونه تعامل بین مواد و پوششها به کار گرفته شد. آنالیز واریانس یک طرفه برای مقایسه متغیرهای مختلف بین مواد و آزمون Tukey برای نشان دادن تفاوتهای قابل توجه در مقایسه زیر گروهها انجام شد.
یافتهها: آنالیز واریانس دو طرفه اثر متقابل معنیداری را بین مواد و پوششها نشان داد (05/0>P). گروههای بدون پوشش جذب آب و حلالیت بالاتری در مقایسه با گروههای دارای پوشش نشان دادند و گروههای پوشیده شده توسط G-COAT PLUS نسبت به EQUIA Forte Coat میانگین جذب و حلالیت کمتری داشتند. به طور کلی، GC Fuji Bulk جذب آب و حلالیت کمتری نسبت به سایر گلاس آینومرها نشان داد.
نتیجه گیری: مقادیر جذب آب و حلالیت سمانهای گلاس آینومر میتواند با استفاده از یک پوشش محافظتی کاهش یابد.
سودابه کولیوند، حکیمه سیادت، صفورا قدسی، دکتر مرضیه علی خاصی،
دوره 31، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود گسترش روز افزون اسکنرهای داخل دهانی، تأثیر محل قرار گیری فینیش لاین نسبت به مارجین لثه در تطابق رستوریشنهای ساخته شده روش دیجیتال همچنان مورد بحث است. هدف از این مطالعه بررسی تطابق کوپینگهای ساخته شده به روش دیجیتال در دو ختم تراش زیر و حد لثه در سطوح مختلف دندانی بود.
روش بررسی: 30 دندان پرمولر تراش خورده جهت دریافت روکش متال- سرامیک وارد مطالعه شدند. 15 دندان ختم تراش بالای لثه و 15 دندان ختم تراش زیر لثه داشتند. اسکن دیجیتال توسط اسکنر داخل دهانی(Trios 3shape) از دندان تراش خورده انجام گرفت .فریم ورکهای کبالت کروم به روش CAD/CAM ساخته و در دهان امتحان شد. پس از تنظیمات لازم گپ داخلی و مارجینال رپلیکای سیلیکونی با استفاده از استریومیکروسکوپ اندازه گیری شد. اطلاعات مربوط به گپ داخلی و مارجینال توسط روش Multivariate آنالیز شد (05/0P<).
یافتهها: میانگین گپ داخلی و مارجینال در گروه بالای لثه به ترتیب 1/52 و 27/56 میکرومتر و در گروه زیر لثه 72/49 و 98/62 میکرومتر محاسبه شد. موقعیت ختم تراش تأثیر معنیداری در نتایج به دست آمده نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: کوپینگهای کروم- کبالت ساخته شده به روش دیجیتال تطابق داخلی و مارجینال قابل قبولی نشان میدهند، هر چند محل ختم تراش در مقادیر گپ داخلی و مارجینال تأثیر معنیداری ندارد.
پونه محمودی، کیومرث امینی، پرویز امینی،
دوره 32، شماره 1 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: کاندیدا، پاتوژن فرصت طلبی است که در افراد با سیستم نقص ایمنی و تضعیف شده ایجاد بیماری میکند. بیماریهای پریودنتال، حالت التهابی و مخرب کمپلکس دندانی- لثهای است که رشد بیوفیلم ناشی از گونههای کاندیدا گلابراتا، پاراپسیلوزیس و تروپیکالیس نسبت به کاندیدا آلبیکنس در آن کمتر است. جلبک قهوهای سارگاسوم به علت داشتن منشاء طبیعی نسبت به داروهای شیمیایی سازگاری بیشتری باانسان دارد و عوارض جانبی کمتری ایجاد میکند. هدف مطالعه حاضر بررسی مولکولی گونههای کاندیدا جدا شده از عفونتهای پریودنتال و تأثیر عصاره جلبک قهوهای Sargassum glaucescens بر بیان ژن تشکیل دهنده بیوفیلم با روش Real-Time-PCR بود.
روش بررسی: نمونههای دهانی عفونت پریودنتال از بیماران مراجعه کننده جمع آوری شد. جهت ایزولاسیون گونههای کاندیدا از نمونهها روی محیط سابورو دکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل (SDAc) کشت شد. از کلنیهای رشد یافته با روش کیت و پرل شیشهای استخراجDNA انجام شد. کلنیهای رشد یافته با پرایمرهای اختصاصی به روش PCR-RFLP شناسایی گردید. به منظور شناسایی بیان ژنهای als در ایزولههای کاندیدا استخراج RNA با روش فنل- کلروفرم و پرل شیشهای و برای ارزیابی تأثیر عصاره سارگاسوم گلسیسنس از دستورالعمل CLSI-M27-A2 استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل نشان داد که میزان بیان ژن als در عفونت پریودنتال در سنین مختلف نسبت به سایر ژنها بیشتر است. نقش دیگر alsدر تشکیل بیوفیلم کاندیدا آلبیکنس است. حداقل غلظت مهارکنندگی رشد قارچ توسط عصاره جلبک 256 میکروگرم بر میلی لیتر بود. سارگاسوم گلوسنس حدود 62% بیان ژن als را در نمونههای مورد بررسی کاهش داد.
نتیجهگیری: سارگاسوم گلوسنس دارای ویژگیهای خاص فارماکولوژیک و اثرات ضد قارچی و ضد میکروبی قابل توجهی است. بررسی نتایج با روش
Real Time PCR نشان داد که بیان ژن als در ایزولههای تحت مطالعه تیمار شده با عصاره جلبک سارگاسوم نسبت به ایزولههای تیمار نشده پایینتر بوده و نشان دهنده نقش مثبت عصاره در کاهش بیان ژن مولد بیوفیلم در ایزولهها بود.
محمدرضا خامی، شیما قربانی، مهدی حسن پور،
دوره 32، شماره 2 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان مرگ و میر بالا و هزینههای درمان بیماریهای ناشی از آن موجب شد تا سازمان جهانی بهداشت بر نقش دندانپزشک در ترک دخانیات بیماران تأکید ویژهای داشته باشد. هدف این مطالعه بررسی دانش دانشجویان نسبت به پیامد استعمال دخانیات بر سلامتی، نگرش آنها نسبت به فعالیتهای ترک دخانیات و برنامه آموزشی آنها در این زمینه بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی جامعه مورد بررسی دانشجویان سال آخر دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی، آزاد و شاهد بود. از پرسشنامه برای جمع آوری دادهها استفاده شد که علاوه بر اطلاعات زمینهای، دانش، نگرش و آموزش دانشجویان در زمینه مشاوره ترک دخانیات در کار دندانپزشکی بررسی گردید. روش نمونهگیری سرشماری بود. برای به دست آوردن میانگین نمرات هر بخش از آزمون One-way ANOVA استفاده شد. سپس برای مقایسه میانگین نمرات به صورت دو به دو از آزمون Turkey HSD استفاده شد.
یافتهها: در مجموع 138 دانشجو در این مطالعه شرکت کرده بودند (میزان پاسخ دهی 100%). از حداکثر نمره قابل کسب در بخش دانش (28 نمره)، میانگین نمره دانش در دانشگاه تهران 8/22، شهید بهشتی 31/20، آزاد 31/22 و شاهد 16/22 بود (027/0P=) که تفاوت آماری در این زمینه معنیدار بود، اما میانگین نمره نگرش و برنامه آموزشی دانشجویان تفاوت آماری معنیداری با هم نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: اکثر دانشجویان دانش کافی در مورد خطرات استعمال دخانیات و نگرش مثبت نسبت به مشاوره ترک دخانیات به بیماران داشتند. دانشجویان هنگامی اصول مشاوره ترک دخانیات را در کار آینده خود مورد توجه قرار خواهند داد که به آن اعتقاد داشته باشند. بنابراین برای بهتر شدن عملکرد دانشجویان، باید اهمیت و روشهای ترک دخانیات در همه حیطهها در دانشکدهها و همچنین در بازآموزیها برای دندانپزشکان آموزش داده شود تا دندانپزشکان نقش مؤثری در مشاوره ترک دخانیات در بیماران ایفا کنند.
آرزو خبازیان، پویا فدایی تهرانی، علی توکلی، سید امیرمحمد خیرالسادات،
دوره 32، شماره 2 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف دخانیات در بسیاری از کشورهای در حال توسعه یکی از مهمترین معضلات بهداشتی و موانع توسعه میباشد. این مسئله در طولانی مدت، دلیل رفتاری اصلی مرگهای زودرس و ناتوانیهایی است که سالانه باعث مرگ حدود ۴ میلیون نفر در جهان میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی آگاهی و نگرش دانشجویان دو سال آخر دندانپزشکی دانشکده شهید صدوقی یزد درباره مشاوره ترک دخانیات انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی مقطعی میزان آگاهی و نگرش دانشجویان دو سال آخر دانشکده دندانپزشکی یزد بررسی شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمعآوری و توسط نرمافزار SPSS18 و آزمون من ویتنی و ضریب همبستگی Pierson مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در مجموع ۱۱۰ دانشجو در این مطالعه شرکت کردند. میانگین نمره آگاهی دانشجویان دختر ۳۸/۱۸، دانشجویان پسر ۶۶/۱۷، میانگین نمره نگرش دانشجویان دختر ۰۶/۳۱ و دانشجویان پسر ۴۵/۳۲ بود. بر اساس ضریب همبستگی آگاهی با سن (۱۱۲/۰)، ترم تحصیلی (۰۰۱/۰-) و معدل (۰۷۶/0) به دست آمده، میتوان نتیجه گرفت که آگاهی با افزایش سن و معدل افزایش و با افزایش ترم کاهش مییابد. بر اساس ضریب همبستگی نگرش با سن (۰۱۳/۰)، ترم تحصیلی (۰۱۸/۰) و معدل (۰۰۸/۰) میتوان نتیجه گرفت که نگرش با افزایش سن، ترم تحصیلی و معدل بهبود مییابد.
نتیجهگیری: علیرغم نگرش نسبتاً خوب دانشجویان دندانپزشکی در زمینه مشاوره ترک دخانیات، آگاهی آنان ضعیف بود. بنابراین نیاز به تجدید نظر در برنامههای کلان آموزشی و گامهایی در زمینه تقویت آموزش در دانشکدهها احساس میشود.
حسینعلی ماهگلی، رضوانه غضنفری، مهدی میرمحمدی، داوود زارع، مهناز ارشد،
دوره 32، شماره 3 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: حلالیت یک ویژگی مهم در تعیین ماندگاری کلینیکی سمانها میباشد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه حلالیت سمانهای رزینی Calibra، Panavia و Maxcem با سمان گلاس آینومر رزین مدیفاید GC Fuji PLUS در سه pH مختلف بود.
روش بررسی: 96 نمونه (با قطر 8 میلیمتر و ضخامت 4 میلیمتر) بر اساس دستور کارخانه سازنده ساخته شد. نمونهها پس از ست شدن خشک شده و وزنشان اندازهگیری شد. نمونهها برای مدت 30 روز در سه محیط شامل آب مقطر، اسید لاکتیک با 3 pH=و اسید لاکتیک با 5 pH=غوطهور شدند و سپس خارج شده و مجدداً وزن شدند. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS18 و با تست two-way ANOVA آنالیز آماری شدند. P-value کمتر از 05/0 به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: یافتههای مطالعه بین سه محیط اختلاف معنیداری نشان نداد (08/0P=). سمان رزینی Calibra کمترین حلالیت در هر سه محیط (آب مقطر و اسید لاکتیک با pH های 3 و 5) را داشت. سمان گلاس آینومر رزین مدیفاید، بیشترین میزان حلالیت در اسید لاکتیک و سمان رزینی Maxcem بیشترین میزان حلالیت در آب را دارا بود.
نتیجهگیری: ویژگی حلالیت سمان رزینی و سمان گلاس آینومر رزین مدیفاید به طور بارزی تحت تأثیر ترکیب ماده و محیط نگهداری است.
علیرضا دانش کاظمی، عبدالرحیم داوری، مطهره امیری، فاطمه میرحسینی،
دوره 33، شماره 1 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اروژن به حل شدن شیمیایی دندان به واسطه اسید بدون دخالت باکتری گفته میشود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر رزین اینفیلترنت (Icon) وMI past plus و لیزر Nd:YAG بر میکروهاردنس مینا بود.
روش بررسی: 40 نمونه مینایی از دندان مولر سوم تهیه شد. میکروهاردنس ابتدایی در همه نمونهها اندازهگیری شد. با استفاده از اسید هیدورکلریک اروژن مصنوعی ایجاد شد. میکروهاردنس نمونهها اندازهگیری شد. نمونهها به طور تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول: MI paste plus، گروه دوم: +MI paste plus لیزرNd:YA ، گروه سوم: رزین اینفیلترنت بدون اچ، گروه چهارم: رزین اینفیلترنت با اچ، با استفاده از اسید هیدروکلریک مجدداً اروژن ایجاد شد و سپس تحت ترموسیکل قرار گرفتند. در نهایت میکروهاردنس نمونهها اندازهگیری شد. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS23 و آزمونهای تحلیل واریانس یک طرفه و مقایسههای چندگانه توکی و T زوجی انجام شد و 05/0>P به عنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: میکروهاردنس در مرحله سوم نسبت به مرحله دوم در همه گروهها افزایش معنیداری یافته بود (000/0P<) همچنین مقایسه مقدار افزایش میکروهاردنس بین گروهها به جز گروه دوم با گروه چهارم از نظر آماری معنیدار بود.
نتیجهگیری: همه مواد به کار گرفته دراین مطالعه به طور معنیداری باعث افزایش میکروهاردنس مینای اروژن یافته شدند.