50 نتیجه برای حسینی
سپیده وثوق حسینی، مهرداد لطفی، محمدعلی صغیری، علی فاطمی،
دوره 21، شماره 2 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: پر کردن سه بعدی کانال ریشه جهت حفظ سلامت و یا دستیابی به رژنراسیون یا ترمیم بافتهای پری اپیکال از اهداف اصلی درمانهای ریشه است. مواد پرکننده انتهای ریشه در موارد متعددی جهت حصول به اهداف بالا مورد استفاده قرار میگیرد. از مواد رایج پرکننده انتهای ریشه میتوان به
Mineral Trioxide Aggregate اشاره کرد که انواع خارجی و داخلی آن قیمتهای متفاوتی دارند. هدف از این مطالعه بررسی واکنش بافت همبند به دو نوع (MTA) سفید خارجی و ساخت داخل بود.
روش بررسی: این یک مطالعه حیوانی است که در آن 40 موش صحرایی به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند. لولههای پی اتیلن پر شده با MTA سفید خارجی (ProRoot MTA) و ساخت داخل (Root MTA) و لولههای خالی بعنوان کنترل در بافت همبند زیر جلدی کاشته شد. نمونهها پس از 7 و 14 و 30 و 60 و 90 روز مورد بررسی هیستولوژیک قرار گرفتند و بدین صورت گروهبندی شدند. صفر، بدون سلول التهابی، بدون واکنش. یک، کمتر از 25 سلول التهابی، واکنش خفیف. دو، 25 الی 125 سلول التهابی، واکنش متوسط. سه، بیش از 125 سلول التهابی، واکنش شدید. از تست آماری Kruskal-Wallis برای بررسی تفاوتهای آماری در سطح معنیداری 05/0>p استفاده شد.
یافتهها: بطور کلی واکنش التهابی با گذشت زمان در تمامی گروهها کاهش یافت. گروههای آزمایشی در مقطع زمانی 7 روز التهاب متوسط تا شدید داشتند که با گروه کنترل که التهاب خفیف تا متوسط داشت، اختلاف آماری معنیداری داشت (04/0=p). بین گروههای آزمایشی و گروه کنترل در مقطع زمانی 14، 30، 60 و 90 روز که همگی التهاب متوسط تا خفیف نشان دادند، اختلاف آماری معنیداری مشاهده نشد (05/0
نتیجهگیری: واکنش التهابی بافت همبند زیر جلدی موش به MTA سفید خارجی (ProRoot MTA) و ایرانی (Root MTA) یکسان است.
حسن حسینی تودشکی، امیرحسین رحمتی،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: ترزیق بیحسی یکی از ارکان مهم در دندانپزشکی محسوب میشود و در بین تکنیکهای مختلف تزریق بیحسی، تکنیک بلاک عصب آلوئولار تحتانی (IANB) به روش غیرمستقیم یکی از کاربردیترین و شایعترین تکنیکها میباشد. از طرفی، میزان موفقیت در این تکنیک بنا به دلایلی که وجود دارد، در کتب مرجع رقم نسبتاً پایینی را به خود اختصاص داده است. بنابراین در این مطالعه سعی شده است میزان موفقیت دانشجویان ترم 10 دانشکده دندانپزشکی علوم پزشکی تهران مورد ارزیابی قرار گیرد.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 20=n نفر از بیماران مراجعه کننده به بخش جراحی دهان و فک و صورت واجد شرایط ورود به تحقیق، انتخاب شدند و بر روی هر کدام از آنها در 2 روز مختلف 2 تزریق IANB یکی توسط دانشجوی ترم 10 و دیگری توسط استاد (یا رزیدنت) بخش جراحی دهان و فک و صورت انجام شد و با استفاده از Pin Prick Test موفقیت یا شکست هر کدام از تزریقها مورد ارزیابی قرار گرفت. در روش Pin Prick Test جهت تعیین موضع بیحس شده از نوک سنجاق یا سوند استفاده میشود. در این تحقیق از آزمون غیرپارامتری willcoxon استفاده شد.
یافتهها: نتایج بدین ترتیب بود که 70% تزریق دانشجویان ترم 10، موفقیتآمیز بود و این رقم در مورد استادان (یا رزیدنتها) بخش جراحی دهان و فک و صورت 90% بدست آمد که تفاوت معنیداری از لحاظ آماری بین این 2 گروه مشاهده گردید.
نتیجهگیری: تفاوت آماری قابل توجهی در بین دو گروه مشاهده شد، امید است که ازطریق آموزش عملی بیشتر، این تفاوت در مطالعات آینده کاهش یابد.
فهیمه اخلاقی، صدیقه عظیمی حسینی، سیدحسین مرتضوی، بهار هوشمند، کامبیز عباچیزاده،
دوره 21، شماره 4 - ( 11-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به تناقضات موجود در میزان شیوع آلرژی به بیحسیهای موضعی و مواجهه دندانپزشکان با بیمارانی که ادعای حساسیت به داروهای بیحسی موضعی دندانپزشکی میکنند. هدف از این تحقیق بررسی شیوع آلرژی به این داروها در مراجعین به کلینیک آلرژی تهران طی سالهای 1384-1386 میباشد.
روش بررسی: در این تحقیق که از نوع مطالعه مستندات در دسترس میباشد از پروندههای130 بیمار مراجعه کننده به کلینیک آلرژی تهران طی سالهای 1384-1386 استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی بیماران 8/18 ± 5/29 سال بود. 34% از بیماران حداقل به یکی از غلظتهای لیدوکایین و 10% از بیماران حداقل به یکی از غلظتهای پریلوکایین پاسخ مثبت نشان دادند. در مقایسه میزان حساسیت به غلظت لیدوکایین 01/0 با غلظت 0001/0 آن تفاوت آماری معنیداری مشاهده شد (017/0=p). همینطور در مقایسه غلظت لیدوکائین 001/0 با غلظت 0001/0 (01/0p<). در مقایسه میزان حساسیت به سایر غلظتهای داروهای مورد مطالعه تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد (05/0p>).
نتیجهگیری: درصد قابلملاحظهای از افراد با شرح حال حساسیت، به داروهای بیحسی تزریقی مورد استفاده در دندانپزشکی واکنش نشان میدهند. این واکنش در مورد داروی پریلوکائین کمتر از لیدوکائین میباشد. به همین جهت استفاده از آن با خطرات کمتری همراه خواهد بود. البته این مسئله نباید به معنای بیخطر بودن کامل پریلوکائین تلقی شود.
مهرداد پنجنوش، حکیمه سیادت، مرضیه علی خاصی، مسعود علی حسینی،
دوره 22، شماره 2 - ( 8-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: اگرچه امروزه درمان ایمپلنت به عنوان یک درمان معمول دندانپزشکی در سراسر جهان شناخته شده است اما به علت تحلیل استخوانی که در اطرف ایمپلنتها رخ میدهد دستیابی به موفقیت همواره تضمین شده نیست. همچنین فاکتورهای متعددی بر میزان تحلیل استخوان اطراف ایمپلنتها مؤثر میباشند که از جمله آنها روش جراحی برای گذاشتن ایمپلنت میباشد. هدف از این مطالعه، مقایسه میزان تحلیل استخوان مارژینال اطراف ایمپلنتهای Replace میباشد که با دو روش مختلف Submerge و Non-submerge به کار رفتهاند.
روش بررسی: در این مطالعه 11 بیمار با 34 ایمپلنت Replace مورد بررسی قرار گرفتند که در هر بیمار (یک طرفه یا دو طرفه مندیبل) یکی از پایهها به صورت Submerge و پایه دیگر Non-submerge به کار رفت. سپس در طی دوره 3 ماهه از یک پروتز پارسیل موقت استفاده شد که روی ایمپلنتها قرار میگرفت. بعد از 3 ماه پایه Submerge اکسپوز شد و قالبگیری انجام و پروتز ثابت ساخته شد. میزان تحلیل استخوان کرستال اطراف ایمپلنتها توسط رادیوگرافیهای دیجیتالی گرفته شده در زمان جراحی، 3 ماه بعد و 6 ماه بعد از گذاشتن پروتز ثابت با روش Digital subtraction با هم مقایسه شدند. نتایج توسط آنالیز Wilcoxon Signed Ranks مقایسه شد.
یافتهها: میانگین تحلیل استخوان کرستال بعد از 3 ماه در گروه Submerge، 71/0±65/0 میلیمتر میباشد و این مقدار در گروه Non-submerge، 53/0±41/0 میلیمتر می باشد که این اختلاف از نظر آماری معنیدار میباشد (p=0.02). همچنین میانگین تحلیل استخوان کرستال بعد از 6 ماه در گروه Submerge، 40/0±21/0 میلیمتر میباشد و این مقدار در گروه Non-submerge، 49/0±29/0 میلیمتر میباشد که این اختلاف از نظر آماری معنیدار نمیباشد
(p> 0.05).
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که از لحاظ آماری تفاوت معنیداری بین میزان تحلیل استخوان کرستال بعد از 6 ماه در دو روش جراحی وجود ندارد.
مهرداد پنجنوش، عباس شکری، مهدی حسینی پویا، محمدرضا دیوبند،
دوره 22، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه اندازهگیری و مقایسه دوز جذبی اشعه در بافتهای بدن (غده تیروئید، غدد بزاقی، چشم و پوست) در طی تصویربرداری از ناحیه فک و صورت با تکنیکهای پانورامیک، توموگرافی خطی، CBCT و CT پزشکی بود.
روش بررسی: دوزیمتر ترمولومینسانس (TLD) در 14 ناحیه از فانتوم RANDO به منظور اندازهگیری میانگین دوز جذبی اشعه در غده تیروئید، غده بزاقی پاروتید، غده بزاقی تحت فکی، غده زیرزبانی، عدسی چشم و پوست ناحیه گونه قرار داده شد، سپس با دستگاه Promax (PLANMECA، فنلاند) تصویربرداریهای پانورامیک، توموگرافی خطی و CBCT و با دستگاه Spiral Hispeed/Fxi (جنرال الکتریک، آمریکا) تصاویر CT از فانتوم تهیه گردید. با استفاده از میانگین دوز جذبی، دوز معادل و دوز موثر هرارگان محاسبه گردید.
یافتهها: محدوده دوز جذبی در تکنیک پانورامیک از mGY038/0 (پوست ناحیه گونه) تا mGY308/0 (غده بزاقی تحت فکی)، در توموگرافی خطی از mGY 048/0 (عدسی چشم) تا mGY510/0 (غده بزاقی تحت فکی)، در CBCT از mGY322/0 (غده تیروئید) تا mGY144/1 (غده بزاقی پاروتید) و در تکنیک CT از mGY495/2 (غده بزاقی زیرزبانی) تا mGY424/3 (غده بزاقی تحت فکی) متغیر بود. میزان دوز موثر کلی در تکنیک CBCT تقریباًٌ 5 برابر پانورامیک و 4 برابر توموگرافی خطی، و در تکنیک CT، 30 برابر پانورامیک و 22 برابر توموگرافی خطی بود. دوز موثر کلی در تکنیک CT تقریباً 6 برابر CBCT بود.
نتیجهگیری: برای به دست آوردن اطلاعات سه بعدی در ناحیه ماگزیلوفاشیال، روش تصویربرداری CBCT دوز جذبی و دوز موثر بسیار کمتری نسبت به CT پزشکی دارد. همچنین در طی تصویربرداری از ناحیه دهان و فک و صورت، غدد بزاقی بیشترین دوز جذبی را دارا هستند.
جواد چلیپا، محمدهاشم حسینی، محمد کاظم حسینیان سراجه لو، اعظم خورشیدیان،
دوره 23، شماره 1 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف:Missing یک یا چند دندان یکی از شایعترین آنومالیهای تکاملی است. روند تکامل سیستم دندانی انسان به سمت کاهش تعداد دندانها میرود و در این بین Missing دندان مولر سوم به دلیل تنوع آن در نژادهای مختلف موضوع جالبی برای دندانپزشکان و محققان ژنتیک میباشد. از طرفی بررسی ارتباط و تأثیر دو جانبه Missing مولر سوم با روابط فکی حائز اهمیت میباشد. هدف این مطالعه بررسی و مقایسه میزان Missing مولر سوم در بیماران cl I و
cl II اسکلتال بود.
روش بررسی: پرونده بیماران مراجعه کننده به بخش ارتودنسی دانشکده دندانپزشکی تهران بررسی شد. از این تعداد 121 نفر دارای رابطه فکی Cl I و 60 بیمار دارای رابطه فکی Cl II بودند. رابطه فکی بر اساس زاویه ANB از رادیوگرافی لترال سفالومتری تعیین شد. بیماران دارای چرخش فکین بر اساس زاویه
SN- Go Gn از مطالعه حذف شدند. سپس توسط رادیوگرافی پانورامیک وجود یا فقدان مولر سوم در هر کوادرانت، فک بالا یا پایین و چپ یا راست بررسی شد. نتایج به دست آمده با تست Chi-square مورد بررسی آماری قرار گرفت.
یافتهها: میزان Missing یک یا چند مولر سوم در Cl I اسکلتال 43% و در Cl II اسکلتال 3/33% بود. بدین ترتیب Missing مولر سوم در Cl II کمتر از Cl I بوده ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنیدار نبود (05/0P<).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ارتباط مستقیمی بین روابط فکی Cl I و Cl II با میزان Missing مولر سوم وجود نداشت.
محمد هاشم حسینی، عباس کمالی، مجید محمودزاده دربندی،
دوره 23، شماره 1 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: لیزر با مشخصات مختلف جهت تأثیرات تحریکی بر روی سرعت حرکات ارتودنتیک دندانی و درد در انسان مورد مطالعه قرار گرفته است. با توجه به نتایج متناقض به دست آمده، در این مطالعه تأثیر درمان با Low Level Laser (LLLT) بر روی درد حین حرکات ارتودنتیک دندانی در انسان بررسی شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 12 بیمار که پرمولر اول بالای آنها کشیده شده بود و نیاز به Retraction کانین به فضای Extraction داشتند، انتخاب شدند. درحالیکه در هر سمت دندان کانین توسط Niti coil spring رترکت میشد، یک سمت تحت درمان با لیزر GaAlAs با طول موج nm890 قرار گرفت. LLLT بر روی مخاط باکال و پالاتال به شکل حرکت آرام پروب صورت گرفت. دو روز پس از آغاز رترکشن از بیماران راجع به درد احساس شده در دو سمت سؤال شد و بر اساس VAS مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در این مطالعه میزان درد در سمت تحت درمان با لیزر کم توان به طور معنیداری کاهش یافته بود (007/0P=).
بحث و نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه، یک دوز تابش لیزر GaAlAs با دوز انرژی J12 برای هر دندان میتواند میزان درد احساس شده را کاهش دهد.
سید محمد هاشم حسینی، جواد چلیپا، سید مصطفی فاطمی، فاطمه حیدری،
دوره 23، شماره 2 - ( 8-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از اهداف اصلی در درمان ارتودنسی نرمال کردن موقعیت دندانها در هر سه پلن فضایی است که شامل تمایل محوری صحیح مزیودیستال نیز میباشد. جهت شناخت میزان صحیح این تمایل، در این مطالعه، تمایل محوری مزیودیستال دندانهای خلفی در هر چهار نیم فک، در کلاس II اسکلتودنتال بررسی و تغییرات حاصله با افراد کلاس I مقایسه شد.
روش بررسی: در این پژوهش، تعداد 78 عدد کلیشه رادیوگرافی پانورامیک متعلق به بایگانی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران از افراد دارای اکلوژن کلاس I اسکلتی در محدوده سنی 12-24 سال و 78 عدد کلیشه رادیوگرافی پانورامیک در افراد دارای مال اکلوژن کلاس II اسکلتی در محدوده سنی 12-19 سال انتخاب شد. نمونههای انتخاب شده همه در دوران دندانهای دائمی و فاقد Missing، نهفتگی، دندان کشیده شده و کرادینگ خلفی بودند. پس از تعیین رفرنس برای فک بالا (خط واصل تحتانیترین نقطه ریم اربیت دو طرف) و فک پایین (خط واصل مرکز فورامن منتال چپ و راست)، محور طولی دندانها تعیین و رسم شد: (در دندان تک ریشه: تصویر کانال ریشه در بلندترین ناحیه، در پره مولرهای بالا: میانگین کانال باکال و پالاتال، درمولرهای پایین: میانگین تصویر کانال مزیال و دیستال و در مولرهای بالا: تصویر کانال پالاتال). میانگینهای به دست آمده کلاس I و کلاس II اسکلودنتال با استفاده از آزمون T-test مقایسه شدند.
یافتهها: آنالیز آماری مقایسه بین دو گروه اسکلتی کلاس I و کلاس II نشان داد که تفاوت معنیداری (05/0P<) در زاویه قرارگیری دندانها از بعد مزیودیستالی بین دندانهای 15، 16، 17، 25، 26 و 27 در فک بالا در نمونههای کلاس II در مقایسه با همین دندانها در کلاس I وجود داشت و این زوایا در افراد کلاس II مزیالیتر بود. همچنین در فک پایین زوایای دندانهای 36 و 46و 47 نیز در کلاس II اسکلتودنتال نسبت به کلاس I اسکلتودنتال مزیالیتر شدند. دندانهای دیگر در مقایسه تفاوت آماری معنیداری را بین دو کلاس فکی نشان ندادند (05/0P>).
نتیجهگیری: دندانهای پرمولر دوم به بعد در فک بالا در افراد کلاس I نسبت به کلاس I تمایل مزیالی بیشتری دارند. در فک پایین این تمایل تنها در مولرها دیده میشود.
محمد حامد حسینی، غلامرضا شریف زاده، طیبه خزاعی،
دوره 24، شماره 2 - ( 2-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: فرسودگی شغلی سندرمی روانشناختی است که در اثر تنشهای مداوم با عوارضی چون غیبت، تضاد و تغییر شغل و غیره مشاهده میشود. علیرغم بهبود شرایط کاری، دندانپزشکان از آن رنج میبرند. هدف این مطالعه تعیین فرسودگی شغلی دندانپزشکان بیرجند و ارائه راهکار بود.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- تحلیلی با روش سرشماری است، 38 دندانپزشک باپرسشنامه مازلاک بررسی شدند. مقایسه میانگینها با آزمون مجذور کای دو و بین گروهها با آزمون توکی با نرمافزار SPSS و درسطح معنیداری 05/0P≤ انجام شد.
یافتهها: 4/68% مرد و 6/31% زن با میانگین سنی 6/7±9/37 سال و سابقه کار 3/7±5/12 سال، 8/15% مجرد و 2/84% متأهل بودند. 1/21% خستگی عاطفی متوسط، 6/81% مسخ شخصیت شدید و 100% احساس عدم موفقیت فردی شدید داشتند. ارتباط ابعاد فرسودگی شغلی باجنس، ورزش، تأهل و ساعات کار روزانه معنیدار نبود (05/0P>).
نتیجهگیری: حمایت و ارائه برنامههای آموزشی و تنوع کاری برای بهبود محیط کار دندانپزشکان ضروری است. پیشنهاد میشود مطالعات آینده با نمونه بیشتر انجام و تأثیر عوامل مشخص شود.
محمد هاشم حسینی، مجید محمود زاده دربندی، عباس کمالی،
دوره 24، شماره 3 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: جهت بررسی تأثیرات تحریکی لیزر بررسی میزان حرکات ارتودنتیک دندانی در مطالعات گوناگون لیزر با مشخصات مختلف مورد آزمایش قرار گرفته است. با توجه به نتایج متناقض به دست آمده، در این مطالعه تأثیر درمان با Low level laser (LLLI) یا لیزر کم توان بر روی سرعت حرکات ارتودنتیک دندانی در انسان بررسی شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 12 بیمار شامل 4 پسر و 8 دختر با میانگین سنی4/3±9/16 سال انتخاب شدند. پرمولر اول بالا در این افراد جهت درمان ارتودنسی کشیده شده بود و نیاز به Retraction کانین به فضای Extraction داشتند. در حالی که در هر دو سمت دندان کانین توسط
NiTi coil spring رترکت میشد، یک سمت تحت درمان با لیزر GaAlAs با طول موج nm 890 قرار گرفت. LLLT(بر روی مخاط باکال و پالاتال به شکل حرکت آرام پروب) در ماه اول رترکشن صورت گرفت و قالبگیری و تهیه کست در ابتدای رترکشن و یک و دو ماه بعد انجام شد. اندازهگیری میزان رترکشن بر روی کست و با کمک پلاک رفرنس ساخته شده بر روی ناحیه روگا توسط کولیس دیجیتال انجام گرفت. برای آنالیز دادهها از آزمونهای
One-sample Kolmogorov-Simirnov و Paired sample T-test استفاده شد.
یافتهها: این مطالعه هیچ اختلاف معنیداری بین میزان حرکت دندان کانین در سمت لیزر و سمت کنترل نشان نداد )05/0(P>.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که دوز انرژی لیزر به کار رفته در این مطالعه J72 برای هر دندان، دوز مناسبی برای افزایش حرکات دندانی نیست.
حمید کرمانشاه، اسماعیل یاسینی، راضیه حسینیفر،
دوره 26، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: ایجاد تطابق لبهای در حفرههای کلاس V و انتخاب بهترین ماده ترمیمی برای کاهش میزان ریزنشت، یکی از چالشهای مهم در دندانپزشکی ترمیمی است. هدف این مطالعه بررسی اثر سیکل مکانیکی بر ریزنشت کامپوزیتهای با انقباض کم در مقایسه با کامپوزیتهای با بیس متاکریلات با درصد انقباض پایین در حفرات کلاس V و ارزیابی تطابق لبهای آنها توسط میکروسکوپ الکترونی (SEM) بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی حفرههای Cl V در سطح باکال و لینگوال 48 دندان پرمولر و مولر انسانی تراشیده شد (96 حفره). دندانها به 4 گروه 12 تایی (24حفره) تقسیم شدند: گروه یک: کامپوزیت Kalore-GC+G-Bond، گروه دو: کامپوزیت Grandio+Futurabond NR، گروه سه: کامپوزیت Aelite LS Posterior+All Bond SE و گروه چهار: کامپوزیت LS System Adhesive Primer&Bond +Filtek P90. همه دندانها تحت 2000 سیکل حرارتی قرار گرفتند. نیمی از ترمیمهای هر گروه (12n=) تحت 200000 سیکل مکانیکی با نیروی 80 نیوتن قرار گرفتند. رپلیکای اپوکسی رزین 32 نمونه (4 ترمیم از هر زیرگروه) تحت SEM بررسی و درصد درزهای بینابینی محاسبه شد. درنهایت دندانها در فوشین بازی 5/0% به مدت 24 ساعت و در دمای 37 درجه سانتیگراد قرار گرفتند و سپس دندانها، برش داده شده و تحت استریومیکروسکوپ مشاهده شدند. آنالیز آماری با استفاده از تستهای Kruskal-Wallis و Mann-Whitney انجام شد و ریزنشت اکلوزال و جینجیوال با تست Wilcoxon مقایسه شد.
یافتهها: میزان ریزنشت اکلوزالی بین 4 گروه (در حالت با و بدون سیکل مکانیکی) معنیدار نبود (05/0
P). در هیچیک از گروهها اعمال سیکل مکانیکی منجر به افزایش میزان ریزنشت در اکلوزال یا جینجیوال نشده بود (05/0
نتیجهگیری: سیلوران عملکرد بهتری نسبت به کامپوزیتهای با بیس متاکریلات با انقباض کم در مطالعه حاضر نداشته است (به جز Aelite) و همچنین اعمال سیکل مکانیکی موجب افزایش ریزنشت نشد.
مهشید محمدی بصیر، الهام طباطبایی قمشه، عباس آذری، زهرا ملک حسینی، مجید وحدتیفر،
دوره 26، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این تحقیق آزمایشگاهی، بررسی مقاومت در مقابل شکستگی ترمیمهای آمالگام با پوشش کاسپی تاج دندانهای درمان ریشه شده در مقایسه با سایر روشهای ترمیمی مستقیم بود.
روش بررسی: در این تحقیق از 40 دندان پریمولار اول ماگزیلای سالم در 4 گروه آزمایشی استفاده شد (10 دندان در هر گروه). بدین ترتیب که پس از درمان ریشه حفرههای MOD تراش داده شده و فقط در گروه چهارم کوتاه کردن کاسپها در هر دو کاسپ انجام شد. گروه 1 (S) : شامل دندانهای سالم (شاهد). گروه 2 (Co) : شامل ترمیم حفرههای MOD توسط باندینگ و کامپوزیت. گروه 3 (Am-B) : شامل ترمیم حفرههای MOD توسط باندینگ و آمالگام و گروه4 (Am-CC) : ترمیم دندانها با آمالگام و پوشش کاسپی بود. پس از ترمیم دندانها به مدت 100 روز در آب معمولی و دمای محیط نگهداری شده، سپس Thermocycling به تعداد 500 طسیکل بین دو دمای (1 ± 5/5) و (1 ± 55) انجام شد. سپس نمونهها در دستگاه سنجش خواص مکانیکی مواد
(Instron, 1195 UK) با اعمال تنش فشاری با سرعت 5/0 میلیمتر در دقیقه و در محدوده نیروی N 2000 نیوتن، تحت آزمایش سنجش مقاومت در مقابل شکستگی قرار گرفتند. طرح شکستگی در 4 گروه مورد بررسی توسط استریوسکوپ بررسی شد. پس از انجام آزمون توزیع نرمال میانگین انحراف معیار و ضریب تغییرات برای تمامی گروهها محاسبه شده و آزمون آنالیز آماری واریانس یک طرفه و سپس آزمون مقایسه چندگانه دادهها (Scheffe) انجام شد.
یافتهها: بیشترین مقاومت در مقابل شکستگی در گروه 4 (Am-cc) N) 27/23 ± 976) مشاهده شد که با دندان سالم تفاوت معنیداری نداشت (05/0 P> ). کمترین مقاومت در مقابل شکستگی در گروه 2 (Co) N) 40/137 ± 384) مشاهده شد که با گروه 3 (Am-B) تفاوت معنیداری نداشت (05/0 P> ) میزان مقاومت در مقابل شکستگی در گروه آمالگام با پوشش کاسپی به صورت معنیداری از گروههای 2 و 3 بالاتر بود (05/0 P< ). طرح شکستگی در گروه 1 (s) به صورت cohesive در دندان، در گروه 2 (Co) به صورت adhesive و cohesive ، در گروه 3 (Am-B) به صورت adhesive و cohesive ، در گروه 4 (Am-cc) به صورت cohesive در ماده ترمیمی مشاهده شد.
نتیجهگیری: بیشترین مقاومت در مقابل شکستگی در دندانهای ترمیم شده با آمالگام به فرم پوشش کاسپی مشاهده شد.
مهشید محمدی بصیر، الهام طباطبایی قمشه، محمد باقر رضوانی، زینب رفیعی، زهرا ملک حسینی،
دوره 26، شماره 3 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی و تحقیق بر روی یک ماده گیاهی (Seidlitzia Rosmarinus) ساخت گروه تحقیقاتی طب سنتی دانشگاه شاهد، به منظور یافتن جایگزینی ایمنتر برای مخلوط اسید- ابرزیو در تکنیک میکروابرژن بود، تا درصورت دستیابی به نتایج موفقیتآمیز، بتوانیم استفاده روتین از آن را توصیه نماییم.
روش بررسی: در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی بود، 72 دندان متعلق به 9 بیمار در سه گروه 1- فلوئورزیس خفیف (34 دندان)، 2- متوسط (14 دندان) و 3- شدید (24 دندان) قرار گرفتند. نیمی از دندانها در هر گروه با مخلوط HCL-Pumice 18 درصد و نیم دیگر با ماده گیاهی شاهد مورد درمان قرار گرفتند. بدین ترتیب که در هر بیمار نیمه راست قدامی با مخلوط HCL-Pumice 18 درصد و نیمه سمت چپ (سمت قرینه) توسط ماده گیاهی مورد درمان قرار گرفت. قبل و پس از درمان، فوتوگرافیهایی با شرایط کاملاً یکسان تهیه شد. درمورد مخلوط اسید- ابرزیو، در هر مرحله از درمان، مخلوط به مدت 30 ثانیه به کار رفت و درصورت نیاز درمان تا حداکثر 10 دقیقه ادامه مییافت. درمورد مخلوط گیاهی، سقف زمانی توسط سمپتومهای کلینیکی بیمار و یا از دست رفتن کانتورلبیال تعیین میگردید. درمواردی که مخلوط گیاهی موفق به حذف کامل ضایعات نمیشد، درمان با مخلوط HCL-Pumice ادامه مییافت. پس از شستشوی کامل دهان، دندانهای مورد درمان به مدت 4 دقیقه فلوئورایدتراپی شدند. سپس اسلایدهای قبل و پس از درمان توسط دو نفر مشاهدهگر غیردرگیر در مطالعه ازنظر سه شاخص زیبایی (وسعت لکههای مات و سفید، شدت و وسعت بدرنگی)، بررسی شد. درنهایت آنالیزهای آماری، پس از تعیین ضریب توافق مشاهدهگران، با استفاده از آزمونهای Kruskal-Wallis, Wilcoxon’s و Scheffe انجام گرفت.
یافتهها: در آزمون ضریب توافق Kappa میزان توافق دو ناظر با یکدیگر بالای 3/81 درصد مشاهده شد. همچنین طبق آزمون T زوجی بین دو پاسخ داده شده توسط هر ناظر، تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0 P> ). طبق آزمون Wilcoxon’s مخلوط HCL-Pumice 18 درصد در همه شدتهای فلوئورزیس دندانی منجر به بهبود شاخصهای زیبایی گردید. اما ماده گیاهی تنها درمورد وسعت لکههای سفید در گروه 1 و شدت و وسعت بدرنگی در گروه 2، منجر به تفاوت آماری معنیداری بین قبل و پس از درمان گردید (05/0 P< ). ضمن اینکه تنها درمورد کاهش شدت بدرنگی در گروه 2، این دو تکنیک از لحاظ آماری با هم برابر بودند و در باقی موارد مخلوط اسید، ابرزیو نسبت به مخلوط گیاهی شاهد مؤثرتر بود (05/0 P < ).
نتیجهگیری: مخلوط HCL-Pumice سبب کاهش شدت بدرنگی در انواع فلوئورزیس دندانی میگردد. مخلوط گیاهی شاهد به اندازه مخلوط HCL-Pumice در کاهش بدرنگیها مؤثر نمیباشد.
پیمانه حسینی دستنایی، مازیار ابراهیمی دستگردی،
دوره 27، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در موارد نیاز به درمان مجدد ریشه یا تعویض ترمیم، یکی از راههای خارج کردن پست از کانال دندان، استفاده از اولتراسونیک است. هدف از این مطالعه تعیین اثر زمانهای مختلف اعمال اولتراسونیک بر گیر پستهای سمان شده با دو سمان گلاس آینومر و زینک فسفات میباشد.
روش بررسی: 96 دندان پرمولر پایین سالم انتخاب شدند. پس از قطع قسمت تاجی و درمان ریشه نمونهها، در هر نمونه، فضای پستی با طول 9 میلیمتر ایجاد شد. سپس پاراپستهای استیل XP در نیمی از نمونهها با سمان زینک فسفات و در نیمی دیگر با گلاس آینومر سمان شدند. پس از 1 هفته، هر گروه به 4 زیرگروه 12 تایی تقسیم شدند. پستهای زیرگروههای اول (کنترل) اولتراسونیک نشدند، اما زیرگروههای دوم تا چهارم به ترتیب به مدت 4، 8 و 12دقیقه اولتراسونیک شدند. سپس نمونهها تحت کشش قرار گرفته و دادهها با تستهای ANOVA و آزمون Tukey HSD آنالیز شدند.
یافتهها: گیر نمونههای کنترل و 4 دقیقه در دو گروه زینک فسفات و گلاس آینومر با یکدیگر اختلاف معنیداری نداشت (372/0= P ). اما در گروه زینک فسفات پس از 8 و 12 دقیقه و برای گلاس آینومر پس از 12 دقیقه اعمال اولتراسونیک، کاهش گیر مشاهده شد (01/0= P ).
نتیجهگیری: با وجود آن که پستهای سمان شده با گلاس آینومر و زینک فسفات، بدون اعمال اولتراسونیک میزان گیر یکسانی داشتند، پس از اعمال زمانهای مختلف اولتراسونیک میزان کاهش گیر پستها، بین دو سمان با یکدیگر متفاوت بود. پستهای سمان شده با زینک فسفات در برابر اولتراسونیک در زمان کمتر و به میزان بیشتری دچار کاهش گیر شدند.
حمید کرمانشاه، نرگس عامری الحسینی، شعله غبرائی، محمد جواد خرازی فرد،
دوره 28، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سرامیکهای دندانی ممکن است در طول مراحل تنظیمات کلینیکی با فرز تراشیده شوند و این مسأله ضمن از بین بردن لایه گلیز باعث ایجاد ترکهای ریزی بر سطح آنها شده که میتوانند در محیط مرطوب رشد کرده و استحکام سرامیک و طول عمر رستوریشن را کاهش دهند. هدف از این مطالعه معرفی روشهای کنترل ترکهای سطح خارجی ترمیمهای سرامیکی و بررسی تأثیر آنها بر استحکام سرامیک بود.
روش بررسی: 40 نمونه سرامیک فلدسپاتیک به صورت دیسک تهیه شده و به چهار گروه 10 تایی تقسیم شدند. گروه 1 به عنوان گروه کنترل بدون هیچ تغییری درنظر گرفته شد. نمونههای سه گروه آزمایشی دیگر توسط دستگاه Vickers با نیروی 4/29 نیوتن دندانهگذاری شدند و تحت درمانهای متفاوت قرار گرفتند: گروه 2 بدون درمان، گروه 3 پرداخت و گروه 4 پرداخت- سایلن- رزین. نمونهها به مدت 48 ساعت در آب با دمای 37 درجه سانتیگراد نگهداری شده و سپس استحکام خمشی دو محوری آنها اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آنالیز آماری One-way ANOVA آنالیز شدند.
یافتهها: میانگین استحکام خمشی در گروه 1 (60/12 ± 49/134)، گروه 2 (41/15 ± 81/94)، گروه 3 (22/16 ± 20/89) و گروه 4 (01/12 ± 67/80) اندازهگیری شد. استحکام نمونههای بدون ترک (گروه 1) به طور معنیداری از استحکام سرامیکهای حاوی ترک (4، 3، 2) بیشتر بوده است (001/0 P< ). بین استحکام خمشی نمونههای درمان شده (4، 3) و نشده (2) و همچنین بین درمانهای متفاوت، تفاوت آماری معنیداری دیده نشد (136/0 = P ).
نتیجهگیری: به نظر میرسد ترک حاصل از دندانهگذاری با نیروی 4/29 نیوتن بر استحکام خمشی سرامیک فلدسپاتیک مؤثر میباشد. هیچ یک از روشهای بررسی شده در مطالعه قادر به افزایش استحکام سرامیک نبودند.
سید محسن حسینی، فاطمه باقری، فرانک فرحمند، آسیه حیدری، الهه خراسانی،
دوره 29، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان دهان در حال حاضر یکی از بیماریهای بسیار مهم مرتبط باسلامت دهان تلقی میشود. هدف از این مطالعه تعیین آگاهی دانشجویان دندانپزشکی دانشگاههای آزاد و دولتی اصفهان از سرطان دهان و مقایسه میزان آگاهی دانشجویان در سالهای مختلف تحصیل بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مقطعی- تحلیلی است که در سال 1392 انجام شد. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه آزاد و دولتی اصفهان بود که به صورت تصادفی 255 نفر انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمعآوری شد. دادهها پس از جمعآوری به کمک نرمافزار SPSS و با استفاده از روشهای توصیفی و توسط آزمونهای کروسکال والیس و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: از دانشگاه آزاد و دانشگاه سراسری شهر اصفهان به ترتیب 56% و 44% از دانشجویان مشارکت داشتند. در رابطه با انجام روتین معاینات کلینیکی مخاط دهان، 81% پاسخ مثبت دادند که اختلاف معنیداری بین سالهای تحصیلی شرکت کنندگان وجود نداشت (116/0P=). در رابطه با معاینه بیماران با ضایعات دهانی، %46 از آنها پاسخ مثبت دادندکه اختلاف بین سالهای تحصیلی به شدت معنیدار بود (001/0P≤).
نتیجهگیری: یﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد ﺳــﻄﺢ ﺁﮔــﺎﻫﻲ دانشجویان ﺩﻧﺪﺍنپزﺷکی ﺷﻬﺮ ﺍصفهان ﺩﺭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺿﺎﻳﻌﺎﺕ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺩﻫﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﺪ ﮐﺎﻓﻲ نبود ﻭ دانشجویان اگرچه ﻣﻌﺎﻳﻨـﺎﺕ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺑﺮﺍﻱ ﮐﺸﻒ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺩﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ میدادند اما از برخی عوامل خطر و ضایعات دهانی مرتبط با سرطان آگاهی کافی نداشتند پس لازم است در طی دوران تحصیل برنامههای آموزشی جامع تدوین شود.
زینب کدخدا، سحر رفیعی چوکامی، اعظم حسینی،
دوره 30، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش حساسیت سرویکالی دندان (Cervical tooth hypersensitivity (CTH))به صورت یک درد تیز کوتاه مدت تعریف میشود که در عاج اکسپوز به محیط دهان رخ میدهد. هدف از این مطالعه ارزیابی کارایی خمیر دندان ضدحساسیت حاوی پتاسیم نیترات (Sensodyne®) در از بین بردن CTH، با کاربرد موضعی و یا به صورت خمیر دندان میباشد.
روش بررسی: 36 بیمار پریودنتال که پس از درمان جرمگیری مبتلا به CTH شده بودند وارد این مطالعه شدند. آنها به صورت تصادفی به سه گروه - I مسواک زدن دندان بدون خمیردندان، - II استفاده موضعی از خمیردندان حاوی نیترات پتاسیم 5%،- III مسواک زدن با خمیردندان حاوی نیترات پتاسیم %5 وارد شدند. ارزیابی CTH توسط محرکهای سرما و تبخیری (با استفاده از اسپری آب و هوا)، در ابتدا، یک، سه و شش هفته پس از درمان انجام شد. جهت مقایسه تغییرات میزان درد در طول زمان، بدلیل وجود اثر متقابل بین متغیر گروه های مورد مطالعه و زمان، از آنالیز واریانس یک طرفه در هر مقطع زمانی استفاده شد. با توجه به اختلاف واریانس بین گروهها برای مقایسه دو به دوی گروهها از آزمون Dunnett T3 استفاده گردید.
یافتهها: در طول مدت مطالعه، هیچ عوارض جانبی مشاهده نشد. در هر سه گروه، درد به تدریج کاهش یافت. استفاده موضعی از خمیردندان مطلوبترین اثر را بر CTH داشت به طوری که وقتی با گروه اول مقایسه شد درصد کاهش درد به لحاظ آماری معنیدار بود (03/0P=).
نتیجه گیری: استفاده موضعی از خمیردندان حاوی نیترات پتاسیم 5% به عنوان یک عنصر ضد حساسیت یک انتخاب خوب برای درمان CTH است.
فرزانه آقاحسینی، نفیسه شیخ بهایی،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سردرد یکی از شایعترین شکایتها در میان افراد مبتلا به اختلالات مفصل گیجگاهی فکی (TMD) میباشد، لذا بررسی بیماران مبتلا به
سردرد از نظر مشکلات مفصل فکی ضروری به نظر میرسد. در افراد مبتلا به TMD فعالیتهای پارافانکشنال نقش اتیولوژیک مهمی را ایفا میکنند. با توجه به شیوع بالای علائم براکسیسم و TMD در بین افراد مبتلا به سردرد، ارزیابی صحت و میزان این ارتباط میتواند نقش کلیدی را در تشخیص و درمان این دو پدیده ایفا کند. هدف از این مطالعه بررسی رابطه سه گانه میان براکسیسم، TMD و سردرد و همچنین ارزیابی کارآیی درمانهای محافظه کارانه TMD با رویکرد ویژه بر Self-management در درمان بیماران مبتلا به سردرد میباشد.
روش بررسی: موتورهای جستجویCochrane, Medline and EMBASE databases, PubMed, Scholar, Google Uptodate, BMJ clinical Evidence, MD consult and science direct با استفاده از کلید واژههای مرتبط بین سالهای 2015-2000 بررسی شد. از مجموع خلاصه مقالات بررسی شده، متن کامل 80 مقاله مرتبط به دست آمد که از این بین در حدود 30 مقاله مناسب در این مطالعه آورده شد. این بررسی به علت وسعت مقالات در 4 گروه، رابطه براکسیسم با TMD، رابطه TMD و سردرد، رابطه سه گانه براکسیسم، TMD و سردرد و راهکارهای درمانی انجام گردید.
نتیجهگیری: اختلالات مفصل گیجگاهی فکی و براکسیسم دو فاکتور شرکت کننده مهم در شروع و تداوم سردرد میباشد و درمان این دو پدیده میتواند در درمان سردرد مؤثر باشد.
احسان توکلی حسینی، عبدالرحیم داوری، مهسا عاصمی اصفهانی،
دوره 30، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: رادیواپسیته یک نیاز مهم برای همه مواد ترمیمی است. مواد رادیواپک به دندانپزشک امکان تشخیص و بررسی رادیوگرافیک ترمیم، پوسیدگی اولیه، ارزیابی کانتورها، اورهنگ و پوسیدگی ثانویه را میدهد. هدف از این مطالعه بررسی رادیواپسیته دو نوع بیس و لاینر در مقایسه با ساختار دندان با استفاده از یک سیستم رادیوگرافی دیجیتال بود.
روش بررسی: در این مطالعه دو گروه از مواد آماده شد: دیسکهای 1 و 2 میلیمتری برای گلاس آینومر ودیسکهای 5/0 و 1 میلیمتری برای دایکال. نمونههایی در ضخامت مشابه از مینا و عاج نیز تهیه شد. یک استپ وج آلومنیومی به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. سپس نمونهها بر روی سنسورهای فسفر پلیت قرار داده شده و با اشعه ایکس اکسپوز شد. آنالیز ANOVA برای بررسی تفاوت میان گروهها استفاده شد. به علاوه برای مقایسه دو به دوبین گروهها، آزمون Bonferroni استفاده شد (005/0P˂).
یافتهها: در ضخامت 5/0 میلیمتر دایکال لایت کیور وسلف کیور و مینای دندان رادیواپسیتهای بالاتر از عاج دندان نشان دادند و در این میان رادیواپسیته مینا از دایکال نوری بیشتر بود. در ضخامت 1 میلیمتر تمامی مواد رادیواپسیته بالاتر از عاج نشان دادند. به این صورت که گلاس آینومر نوری و سلف کیور و دایکال سلف کیور رادیواپسیتهای بیشتر از مینا نشان داده و مینا رادیواپسیتهای بیشتر از دایکال نوری نشان داد. در ضخامت 2 میلیمتر گلاس آینومر لایت کیور و سلف کیور رادیواپسیتهای بالاتر از مینا و عاج نشان دادند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد با افزایش ضخامت مواد مورد بررسی، میزان رادیواپسیته آنها افزایش مییابد. همچنین همه مواد مورد آزمایش رادیواپسیته کمتری نسبت به عاج داشته و فقط مینا رادیواپسیته بیشتری را نسبت به دایکال نوری نشان داد.
سمیه ذیقمی، مرضیه علی خاصی، مریم معماریان، معین حسینی شیرازی،
دوره 30، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: جهت موفقیت کلینیکی پروتزهای متکی بر ایمپلنت، تطابق اجزا متقابل و ثبات تورک اعمال شده به پیچ مجموعه ایمپلنت، تحت نیروهای اکلوزالی مکرر ضروری است. هدف از این مطالعه بررسی میزان کاهش تورک در اباتمنتهای کست شونده با آلیاژ کروم کبالت پس از اعمال بارگذاری دورهای بود.
روش بررسی: مرحله کستینگ توسط آلیاژ کبالت- کروم برای تعداد 10 عدد اباتمنت کست شونده با ابعاد و ارتفاع مشابه انجام شد. برای هر نمونه یک عدد ایمپلنت، به صورت عمود در آکریل مانت شده و پیچهای اباتمنتها با تورک NCm ۳۰ بر روی ایمپلنت مربوط به خود بسته شده و پس از 10 دقیقه باز شدند. میزان کاهش تورک در بازکردن اباتمنتها برای هر نمونه ثبت شد. مجدداً اباتمنتها با تورک مشابه بر روی ایمپلنت مربوط به خود بسته شده و این بار نمونهها تحت بارگذاری دورهای قرار گرفتند. میزان کاهش تورک پس از بارگذاری برای هر نمونه اندازهگیری و ثبت شد. آنالیز آماری t-test برای اعداد به دست آمده از گروهها انجام شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان دادند که میزان درصد کاهش تورک قبل از بارگذاری دورهای به طور معنیداری (001/0>P) کمتر از میزان درصد کاهش تورک پس از بارگذاری میباشد.
نتیجه گیری: در قطعات ایمپلنتی عدم تطابق اباتمنتهای ریختگی با سطح متقابل، میتواند باعث کاهش درصد تورک اولیه قبل و بعد از بارگذاری شود. با این حال مناسبتر است که تفسیر نتایج حاصل از این مطالعه محدود به میزان شل شدن پیچ اباتمنتهای مذکور باشد تا اینکه مستقیماً به شکستهای کلینیکی در استفاده از این نوع اباتمنت نسبت داده شوند.